کارگران و کرونا در ایران: تبعیض، نگرانی و اعتراض
کارگران به آماده نبودن محیط کار به لحاظ بهداشتی برای مقابله با شیوع کرونا اعتراض دارند. به گفته فعالان کارگری، وزارت کار هنوز دستورالعملی برای نحوه مواجهه کارگاهها با کرونا تبیین و ابلاغ نکرده است.
با گذشت بیش از ۱۰ روز از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، و انتشار خبرهایی مبنی بر ابتلای کارگرانی در چند واحد به این ویروس هنوز دستورالعملی سراسری برای مقابله با شیوع آن در کارگاهها و موسسات تولیدی و خدماتی ابلاغ نشده است و نظارتی وجود ندارد. کارگران و فعالان کارگری اقدامات انجامشده تا کنون را کافی نمیدانند و نگران ابتلای خود و خانوادههایشان هستند. یک فعال حوزهی ایمنی و بهداشت کار میگوید: «اگر نمیتوانیم بهداشت کارگاههای صنعتی و سلامت کارکنان آنها را تضمین کنیم، ابتدا باید فعالیتهای صنعتی را متوقف کنیم و بعد با رعایت کامل استانداردهای بهداشتی و مراقبتی کارگاه را بازگشایی کنیم».
جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ سعید نمکی وزیر بهداشت ایران درپی جلسه ستاد بحران کرونا اعلام کرد هفته سختی در پیش است و پیک اصلی کرونا در راه است. همان روز از مردم خواسته شد حتیالامکان از خانه خارج نشوند. جلسات مجلس و کلاسهای درس و آزمونهای حوزوی در حوزههای علمیه تعطیل شد. مدارس و دانشگاهها تعظیل است و ساعت کار ادارات کاهش یافته و در خوزستان به دستور استاندار حضور کارمندان ادارات یک روز در میان شده است.
وزیر کار سهشنبه ۱۳ اسفند از لغو تمامی جلسات هیاتهای حل اختلاف، و «تشکلهای کارگری و کارفرمایی» تا پایان فروردین خبر داد. اما از تصمیم فراگیر این وزارتخانه برای محیطهای کار کارگران خبری نیست.
حسین ترحمی فعال حوزهی ایمنی و بهداشت کار روز ۱۳ اسفند به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت:
«در حالی حتی یک کتابچه برای مقابله با بهداشت فردی و کارگاهی در مقابله با ویروسها و بیماریهای شغلی تهیه نشده است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی حتی یک "دستورالعمل" الزامی برای نحوهی مواجهی کارگاهها با بیماری کرونا تبیین و ابلاغ نکرده است.»
بنا بر گزارشهای منتشره، کارگران در برخی کارخانهها مقرراتی برای پیشگیری وضع شده. برخی دیگر کارگران را به مرخصی اجباری و بدون حقوق فرستادهاند. و در واحدی دیگر کارگرانی که برای حفاظت خود و خانوادهشان از ابتلا به کرونا در محل کار حاضر نمیشوند تهدید به اخراج شدهاند. ساعت کار کاهش نیافته که هیچ، آنها در برخی واحدها ناگزیر به اضافهکاری و گذراندن روزهای ۱۲ ساعته کار هستند. اقدامات پیشگیرانه هم از جمله توزیع بستههای بهداشتی میان کارگران به درستی انجام نشده است.
کرونا و کارگران
ویروس کرونا بیشتر از شخص به شخص از طریق تماس نزدیک منتقل میشود. افرادی که در محیطهای پرجمعیت فعالیت و یا زندگی میکنند بیشتر با خطر ابتلاء به آن روبرویند.
شیوع کرونا همانند هر اپیدمی دیگری قشرهای تهیدست و محروم جامعه را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد. کارگران به اقتضای کار خود در محیط کار در تماس نزدیک با یکدیگرند، ابزار کار را دست به دست میکنند و یا همزمان روی چند دستگاه کار میکنند. اغلب جای کار ثابتی ندارند. و به دلیل حضور فشرده در سرویسهای حمل و نقل و غذاخوری، استفاده مشترک از سرویسهای بهداشتی بیشتر در معرض خطر قرار دارند. آنها بیشتر در معرض خطرند اما سطح اقدامات پیشگیرانه انجام شده برای کارگران چنان نازل است که میتوان گفت به حال خود رها شدهاند.
علی، کارگر یک کارخانه خصوصی در نزدیکی تهران روز ۱۳ اسفند به روزنامه شرق گفت:
«اگر کرونا جدی است چرا برای یکسری از نیروی کار باید رعایت شود و درمورد کارگران قراردادی و بیامنیت شغلی که در یک کارخانه خصوصی کار میکنند، نه. کارفرما هم تا یک دستور از بالا برایش نیاید، معلوم است که حاضر نیست از یک ساعت سود اقتصادی خود هم بگذرد، حتی اگر به قیمت درخطرقراردادن جان تکتک نیروی کارش باشد. دولت هم کارگر را به کارفرما سپرده تا هر تصمیمی مبنی بر سود حداکثری خود برایش بگیرد».
ابتلای چند کارگر
خبرهایی درباره ابتلای کارگران در چند واحد به ویروس کرونا منتشر شده است. به گفتهی کارگران پارس جنوبی هفته گذشته سه تن از همکاران آنها به کرونا مبتلا و به بیمارستان منتقل شدهاند. اما بیشتر کارگاهها فاقد حداقل امکانات بهداشتی و پیشگیرانه هستند و بستههای بهداشتی نیز که برای کارگران تهیه شده، از سوی پیمانکار در اختیار کارگران قرار نگرفته است.
کارگران سیمان کارون نامهای درباره عدم انجام حداقل اقدامات پیشگیرانه در این شرکت به وزیر بهداشت نوشتهاند. در نامه آمده است که یکی از کارمندان این شرکت به نام گرگانی مبتلا به ویروس کرونا شده و سرپرست شرکت با مرخصی او مخالفت کرده که در نهایت با اعتراض کارکنان به او مرخصی داده شده است. این فرد هماکنون در قرنطینه به سر میبرد.
یک کارگر شاغل در یک واحد تولیدی در شهرک صنعتی صفادشت تهران روز دوشنبه ۱۲ اسفند از ابتلای دو تن از کارکنان این شرکت به ویروس خبر داده و افزوده است این کارخانه ۵۰۰ کارگر دارد، اما کارفرما نه کارخانه را تعطیل میکند و نه حاضر است ساعت کار را کم کند. فقط میگویند مواظب خودتان باشید. در صورتی که امکانات بهداشتی کافی نیست: «آن هم در کارگاه آهنگری که کارگران ابزار کار را دست به دست میکنند.»
یکی از کارگران بارگیری در شرکت ملی پخش فراودههای نفتی منطقه اصفهان هم میگوید یکی از همکاران او به کرونا آلوده شده. او میافزاید کل ایران رانندهها به این محل میایند و کارکنان این شرکت در تماس هستند. اما «وضعیت بهداشتی صفر است».
گروه صنعتی بوتان تولیدکننده انواع وسائل گرمایشی نیز دو روز پیش با انتشار بیانیهای از تعلیق فعالیتهای خود به علت شیوع بیماری کرونا خبر داد اما روشن نیست که تعلیق فعالیتها در پی ابتلای کارگران شرکت به کرونا صورت گرفته یا اقدامی صرفا پیشگیرانه است.
چه اقداماتی صورت گرفته؟
گرچه مسئولان اداره کار برخی استانها از جمله گیلان از ابلاغ دستورالعمل به کارفرمایان خبر دادهاند اما گزارش کارگران و فعالان کارگری از واحدها خلاف این ادعا را نشان میدهد.
تنها خبری که از تعطیلی کارخانهها درپی شیوع کرونا انتشار یافته، مربوط به شرکت بوتان است. در بیشتر شرکتها اقدامی برای کاهش ساعت کار یا تعطیلی صورت نگرفته است. در برخی شرکتها کارگران همچنان وادار به اضافهکاری هستند.
در چند روز اخیر کارگران واحدهای متعددی نسبت به عدم اقدامات پیشگیرانه در محیط کار خود از جمله توزیع بستههای بهداشتی در محیط کار و عدم کاهش ساعات کار اعتراض کردهاند که میتوان به کارگران نیشکر هفتتپه، رانندگان شرکت واحد تهران و حومه، کارکنان اقماری شرکتهای زیرمجموعه وزارت نفت، منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر، ایران خودرو، کارگران شهرک صنعتی کاوه، رانندگان حمل و نقل جادهای بیرجند، انجمن تاکسیرانان تهران، کارگران خدماتی مترو تهران، کارگران فروشگاههای زنجیرهای، کارخانجات و شرکتهای مستقر در استان گیلان، کارگران نیشکر هفتتپه و هپکو اراک، کارگران شهر صنعتی کاوه در ساوه و... اشاره کرد.
یک نماینده شورای اسلامی کار در شرکت برنا الکترونیک میگوید در این شرکت کمیته ویژهی مقابله با ویروس کرونا تشکیل شده و اقداماتی برای حفظ بهداشت محیط کار در دستور کار قرار داده است.
محمد، کارگر یک کارخانه واقع در نزدیکی تهران میگوید تنها اقدامی که در شرکت انجام شده سنجیدن حرارت بدن کارگران به هنگام ورود با یک دماسنج خانگی و گذاشتن محلول ضدعفونی در ورودی شرکت است.
کارگران شهرداریها که اغلب مطالبات معوقه دارند، این روزها در شرایط پرخطری قرار گرفتهاند. آنها علاوه بر پسماندهای معمول باید ماسکها و دستکشهایی را هم که در گوشه و کنار خیابانها رها شده و ممکن است به ویروس کرونا آلوده باشند، جمعاوری کنند.
یک کارگر شهرداری تهران در اعتراض به عدم توزیع ماسک و دستکش میان کارگران شهرداری میگوید پیمانکاران برای جان کارگران ارزشی قائل نیستند. حال آن که تامین بهداشت و امنیت جانی کارگران بر عهده کارفرماست و دولت وظیفه دارد بر این امر نظارت کند.
کارگران کارخانه سیمان کارون در نامهای به وزیر بهداشت فهرستی ۱۸ مادهای از اقداماتی که برای مقابله با کرونا توصیه شده اما در این کارخانه انجام نمیشود، ارائه کردهاند؛ از معاینه پرسنل در بدو ورود به شرکت گرفته تا عدم نظافت سرویسهای بهداشتی کارخانه و مخالفت با مرخصی کارگرانی که مشکوک به ابتلاء به ویروس کرونا هستند. آنها هشدار دادهاند در صورت ادامه این وضع، «شاهد وقوع فاجعه گستردهای در خوزستان خواهیم شد».
کارگران ایران خودرور بستههای بهداشتی را دریافت نکردهاند. دستکش و ماسک تنها در اختیار کارکنان حراست شرکت قرار گرفته است. رئیس اتحادیه کارگران خودروسازی گفته است در شرکتهای خودروسازی ایران برای هر ۶۰ کارگر تنها یک سرویس بهداشتی وجود دارد.
استان گیلان یکی از مراکز شیوع ویروس کروناست و خبرهای رسمی و غیر رسمی درباره شیوع ویروس در شهرهای این استان هشداردهنده است. حسن ایزدی دبیر اجرایی خانه کارگر رشت میگوید: «هر کارگری با ما تماس گرفته است، درخواست کرده که کارگاهش تعطیل شود یا از حداقل ساعات کاری کاهش یابد: نه تنها ابلاغیه کلی نداشتیم بلکه کارفرماها نیز اقدامی در این راستا نکردهاند.»
استان مرکزی یکی از مراکز صنعتی ایران است و ابرشرکتهای هپکو، آذر آب، واگنسازی و دهها شرکت مشابه در آن قرار دارند. مهراب بوجاری، رئیس انجمن صنفی مسئولان کمیتههای حفاظت فنی و بهداشت کار استان مرکزی گفته است که اطلاعات درستی از راهکارهای لازم برای پیشگیری و جلوگیری از گسترش کرونا در محیطهای کار در اختیار کارشناسان بهداشت و ایمنی کار قرار داده نشده است. او افزوده: «ما خودمان در تاریکی حرکت میکنیم.»
پروژههای نفت و گاز: پرخطر برای کارگران
جمعی از کارگران فلزکار سهشنبه ۱۳ اسفند در نامهای به حسن روحانی، رئیس جمهوری نوشتند در پروژههای نفت و گاز که کارگران در نزدیکی هم کار و در مناطقی با هم زندگی میکنند، احتمال ابتلاء بالاست اما اقدامات اولیه پیشگیری انجام نشده است.
عسلویه یکی از مناطق پرخطر برای کارگران است که در آن کارگران غیربومی در کمپهای مشترک زندگی میکنند. این کارگران پس از دو یا سه هفته کار به محل اقامت خانواده خود میروند و پس از استراحت باز میگردند.
بر اساس یک گزارش از عسلویه، «کمیته مدیریت ارشد شرایط اضطراری منطقه ویژه پارس» تهیه اقلام و اتخاذ اقدامات لازم برای پیشگیری از ابتلای کارگران را به عهده کارفرمایان شرکتها گذاشته است. آنها میتوانند «متناسب با بضاعت» خود در این زمینه اقدام کنند.
«عصر ایران» گزارش یوسف صفری از فعالان رسانهای عسلویه را منتشر کرده که از وضعیت نامناسب بهداشتی کارگران و کمبود شدید ماسک و مواد ضدعفونیکننده در شرکتهای وابسته به نفت و سایر پروژههای این منطقه حکایت دارد.
در گزارش آمده است:
«برخی پتروشیمیهای مستقر در منطقه با تغییر وضعیت کاری کارکنان بصورت ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت سعی در مدیریت وضعیت پیشآمده هستند و برخی دیگر از شرکتهای وابسته به نفت مانند سازمان منطقه ویژه پارس، نفت و گاز پارس و... به کارکنان ساکن در شهرهای آلوده مرخصی اجباری دادهاند و عنداللزوم در صورت ضرورت انجام وظایف، بصورت دور کاری هماهنگیهای لازم را انجام دهند. طبق شواهد موجود هیچ تغییری در وضعیت مرخصی آنان صورت نگرفته است و محیط کار و استراحت آنها از لحاظ بهداشتی شرایط مناسبی ندارد و محدودیتی برای رفت و آمد (مرخصی) ساکنین شهرهای آلوده نیز در نظر نگرفتهاند.»
گزارش دیگری از عسلویه و کنگان حاکی است بسیاری از کارگران پیمانکاری هنوز بستههای بهداشتی را دریافت نکردهاند و ناگزیرند در رستوران غذا بخورند.
علی، یکی از کارگران پیمانکاری کنگان هم گفته است:
«اگر کنترل کافی در ورودیها و خروجیهای استان صورت نگیرد، چند هزار کارگری که هر ماه برای استراحت با هواپیما یا اتوبوس به استانهای دیگر میروند، موقع برگشت میتوانند ناقل ویروس باشند؛ حتی یک مورد ویروس کرونا در کمپهای استراحت کارگران، میتواند خطر همهگیر شدن بیماری را به همراه داشته باشد. کارگران که ناچارند سر کار بمانند خواستار کنترل ورودی و خروجیهای استان بوشهر هستند.»
کارگران شرکت ملی حفاری ایران نیز گفتهاند در دکلهای حفاری ۱۰۰ کارگر با هم در ارتباط نزدیک کار میکنند اما اقدامات پیشگیرانه لازم از جمله کاهش ساعت کار در مورد آنها عملی نشده است.
کارکنان نوبتکار در منطقه ماهشهر هم به عدم کاهش ساعت کار اعتراض کردهاند.
کاهش ساعت کار پاسخگوست؟
کارگران برخی واحدها خواستار آنند که به عنوان اقدام حداقلی ساعت کار کاهش یابد. اما میگویند به دلیل تراکم کارگران در سرویسهای حمل و نقل، رختکنها و سالنهای تولید این امر چاره اساسی نیست.
کارگران لاستیک بارز کردستان واقع در دهگلان در نزدیکی سنندج، که خواستار کاهش ساعت کار هستند، میگویند کارفرمای این کارخانه چهرهنگاری را جایگزین انگشتنگاری کرده و دستکش و مواد ضدعفونی در اختیار کارگران قرار داده است اما این اقدامات کافی نیست. آنها میگویند:
«در رختکن ۱۵ متری این کارخانه طی سه شیفت ۱۲۰ نفر لباس عوض میکنند. یعنی در هر شیفت ۴۰ نفر. سرویس بهداشتیها مشترک و کوچک هستند و سرویسهای ایاب ذهاب هم شلوغ است. در سالنهای تولید نیز سر و کار کارگران با مواد شیمیایی همچون کائوچو و کربنات سدیم و... است. در کل بیش از ۵۰ نوع ماده شیمیایی وجود دارد که باعث میشود، سالنها پر از دود باشند.»
یکی از کارگران پتروشیمی ماهشهر میگوید در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر رستورانها تعطیل شده و ساعت کار کارگران تغییر کرده است. اما مشکل در سرویسهای حمل و نقل کارگران برجاست:
«آیا با کم کردن ساعت کاری میتوان روزانه صدها اتوبوس از کارکنان را به منطقه ویژه از آبادان، اهواز، ماهشهر، شهرک بعثت آن هم با طول مسیر بیش از یک ساعت در فضای اتوبوس حداقل ۴۰ نفری جابجا کرد؟ اگر یک نفر در این اتوبوس آلوده باشد با توجه به دوره نهفتگی ۱۴ روزه بیماری احتمال وقوع فاجعهای بزرگ در منطقه ویژه پتروشیمی ماهشهر اتفاق افزایش خواهد یافت.»
به گفتهای این کارگر، این تصمیم را مدیرانی گرفتهاند که از حال کارگران خبر ندارند. آنها با اتومبیل شخصی به محل کار میآیند. اگر خودشان هم با اتوبوس و مینیبوس میآمدند هم اینطور تصمیم میگرفتند؟
مرخصی اجباری و بیحقوق
تکلیف کارگرانی که به مرخصی اجباری فرستاده میشوند و یا به علت ابتلاء به کرونا قرنطینه میشوند، چیست؟
برخی کارفرمایان در اعتراض کارگران به ادامه کار گفتهاند در صورت تعطیل کردن کارخانه، مرخصی کارگران بدون حقوق خواهد بود. این خبر برای کارگرانی که با همین دستمزد فعلی هم هزینههای زندگیشان تامین نمیشود، نگرانکننده است.
شرکت بوتان فعالیت را تعلیق کرده و کارگران را به خانه فرستاده است اما روشن نیست وضعیت مزد این کارگران چه میشود.
مدیرکل وزارت کار هم در ارتباط با مزد کارگران در دوران قرنطینه و بهبود از بیماری مبتلا میگوید پس از تمام شدن مرخصی استعلاجی، قرارداد کارگر لغو و او برای دریافت حق بیمه بیکاری به سازمان تامین اجتماعی معرفی میشود.
کوروش یزدان روز چهارشنبه ۱۴ اسفند به خبرگزاری «رکنا» گفت:
«قانون این مسئله را تعریف کرده است، یعنی هر کارگری در قالب قانون کار یا تامین اجتماعی از مرخصی استعلاجی کثیر المدت که قرنطینه نیز از مصادیق استعلاجی تحت درمان محسوب میشود، برخوردار است. در این شرایط قرارداد به حالت تعلیق درآمده و مشمول استفاده از تسهیلات صندوق و بیمه بیکاری از طریق سازمان تامین اجتماعی میشود.»
و کارگران پیمانی و موقت؟
بیش از ۹۰ درصد کارگران از جمله در پروژهها، با قراردادهای موقت کار میکنند و بسیاری از آنان از قبیل کارگران واحدهای کوچک و بخش قابل توجهی از کارگران ساختمانی بیمه نیستند. هماکنون کارگران موقت برخی فروشگاهها و سایر واحدها بیکار شدهاند و در صورتی که این روند ادامه داشته باشد بخش بیشتری بیکار خواهند شد. یک مشاور در حوزه قراردادها و مدیریت دعاوی پروژهها میگوید کارفرما در صورتی که پروژه را برای پیشگیری از شیوع کرونا تعطیل کند، مسئولیتی در قبال کارگران ندارد.
مرتضی آمری نیا مشاور و مدرس در حوزه قراردادها و مدیریت دعاوی پروژهها سهشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ به «دنیای افتصاد» گفت طبق قرارداد پروژههای عمرانی و مباحث قراردادی مرتبط، شیوع بیماریهای واگیردار – و در این مورد کرونا - فورس ماژور یا حادثه قهری تلقی میشود که «خارج از کنترل دو طرف قرارداد» یعنی کارگر و کارفرماست و «هیچ یک از دو طرف، مسئول خسارتهای طرف مقابل در نتیجه عدم اجرا و یا تأخیر در اجرای تعهدات قراردادی خود، بدلیل شرایط قهری، نخواهد بود.»
او پیشبینی کرد که بحران شیوع کرونا ممکن است به توقف فعالیت پروژهها منجر شود و به پیمانکاران توصیه کرد در این صورت ابتدا «خسارتهای توقف پروژه با هزینههای کنترل بیماری در کارگاهها» را مقایسه کنند و سپس تصمیم بگیرند. او گفت:
«به نظر میرسد در شرایط حاضر و در این مقطع زمانی که جامعه درگیر این ویروس شده است، با تمهیدات کنترلی و ایمنی در کارگاهها، ادامه کار و انجام عملیات اجرایی ناممکن نیست. بدیهی است این موضوع به معنی تحمیل کلیه هزینههای مترتبه به پیمانکار، نخواهد بود. در این راستا مقایسه خسارتهای توقف پروژه با هزینههای کنترل بیماری در کارگاهها توصیه میشود».
علی، همان کارگر کارخانه خصوصی در نزدیکی تهران به روزنامه شرق گفته است:
«از ساعت شش صبح که سوار سرویس میشویم تا ساعت ششونیم بعدازظهر که برمیگردیم در محیط پراسترس و ازدحامی هستیم که هرآن امکان ابتلا به ویروس کرونا را برایمان تسریع میبخشد. بهترین راه الان قرنطینه و حضور در یک محیط کنترلشده است. اما متأسفانه نه الزام دولتی دراینباره وجود دارد نه تشکل یا رسانهای که بخواهد از حقوق نیروی کار دفاع کند.»
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) روز چهارشنبه ۱۴ اسفند در گزارشی با عنوان «سوهان دلخراش کرونا بر پیکر نحیف کارگران» در باره احتمال شیوع کرونا در میان کارگران استان قزوین هشدار داد و نوشت:
«ساعت کاری بالا، کمبود یا نبود تجهیزات بهداشتی، تجمع و ازدحام کارگران و حضور در محیطهای سرد کاری باعث افزایش احتمال شیوع کرونا در جامعه کارگری استان شده و خانواده آنها را نیز تهدید میکند.»
یوسف صفری خبرنگار در عسلویه از مسئولان خواسته است تا دیر نشده «تصمیمات بزرگ» بگیرند به عنوان راهحل برای کارگران نفت و گاز میگوید:
«برای اینکار باید کمیته شرایط اضطراری منطقه پارس بعنوان قرارگاه مبارزه با کرونا در پارس جنوبی بررسی لازم در خصوص امکان سنجی تعطیلی موقت پروژههای در دست ساخت را در دستور کار خود قرار دهد».
بسیاری از کارگران با اشاره به تبعیض در برخورد به کارگران میگویند دستکم ساعت کار را کم کنید و محیط را به لحاظ بهداشتی برای ادامه کار آماده کنید. اگر قادر به این کار نیستید کار را موقتا تعطیل کنید و پس از گندزدایی محل کار و تهیه امکانات لازم دوباره کار را شروع کنید.
نظرها
دومین پرستار #گیلانی جان خود را از دست داد
دومین پرستار #گیلانی جان خود را از دست داد ▪️اردوی کار: رئیس هیأت مدیره نظام پرستاری رشت گفت: «غلامرضا وثوقی کیا» همکار باسابقه شاغل در بیمارستان های آریا و پورسینای رشت، دقایقی قبل بر اثر ابتلا به ویروس کرونا، جان به جان آفرین تسلیم کرد. ▪️وثوقی کیا چهارمین فوتی پرسنل کادر درمانی گیلان در مبارزه با کروناویروس است.
«الی گشت» هم امروز ۸۰ نفر از نیروهایش را تعدیل کرد
«الی گشت» هم امروز ۸۰ نفر از نیروهایش را تعدیل کرد ▪️اردوی کار: بعد از شرکت #علی_بابا، #الی_گشت هم امروز ۸۰ نفر از نیروهایش را تعدیل کرده است؛ و این اقدام را با هدف کاهش هزینه ها توجیه کرده اند. اخراج کارکنان برای صرفه جویی در هزینه ها منطق سرمایه در نگاه به ارزش انسان و شرایط زیست اوست. این در حالی است که این شرکت ها در صورت پذیرش سود کمتر در شرایط بحران می توانند از اخراج کارکنان خود صرفنظر کنند. اولویت دادن اخراج کارکنان به مجرد کاهش سود در اثر بجران همچنین به معنای آن است که تنها اولویت چنین شرکت هایی حفط سود بالا به هر قیمت است. ▪️گفتنی است شرکت #علی_بابا امروز ۱۸۲ نفر از کارکنان خود را تعدیل کرده است.
نسرین هزاره مقدم
۴۷۰۰ کودک زبالهگردِ تهرانی در خطر ابتلا به کرونا نفس میکشند؛ "شنبه" در میان زبالهها! شاید تامین نیازهای اولیه کودکان و کارگرانِ زبالهگر و در عین نگهداری آنها در قرنطینههای امن و با امکانات، بتواند خطر ابتلا به کرونا را برای آنهایی که مانند شنبه مجبورند هر روز دستها را تا آرنج در زبالههای پرخطر مردم فروبرند، تا اندازه زیادی کاهش دهد. به گزارش خبرنگار ایلنا، سرش را زیر انداخته و مشخص نیست که چه سن و سالی دارد. روزهایی است که تبِ ترس از کرونا و اقدامات بازدارنده، بالا گرفته و معلوم نیست این پیکر نحیف و خمیده، داخل این سطل زباله، این منبعِ اصلی آلودگی و بیماری، چه میکند و دستانش در کندوکاو چه هستند! سر که بالا میآورد، اول نمیتوانی بفهمی چند ساله است، آنقدر صورتش به سیاهی و آلودگی آغشته است که انگار این آلودگیها، مرز سالهای عمر را شکسته است؛ اول، سی یا چهل ساله به نظر میرسد اما وقتی از نزدیک دقت میکنی، به زحمت هجده سال دارد! جوانی زبالهگرد در روزهای خطر بیماری و تب! در روزهایی که هر زباله پلاستیکی و قابل بازیافت، از دستکشهای یکبار مصرفی که مردم در خیابانها و گذرگاهها در سطلهای زباله میاندازند، گرفته تا دستمالهای کاغذی و ماسکهای استفاده شده، میتوانند عامل بالقوه خطر کرونا باشند. «شنبه» در میان زبالهها! «شنبه» مهاجریست که بیش از دو سال است در ایران زبالهگردی میکند؛ محل زندگی (البته زندگی نمیتوان گفت، محلی برای سر به بالین گذاشتنهای شبانه و رفع خستگیهای بیپایان روزانه) اتاقکی کارگری در یکی از برجهای نیمه تمام در شمال غرب تهران است که شنبه با پدر و عمویش که کارگران مهاجر ساختمانی و نگهبانان ساختمان هستند، در آن به سر می برد. کار این نوجوانِ زود به پیری رسیده، جمعآوری زبالههای قابل بازیافت و به طور مشخص، «پلاستیک» است. او ماسکی آلوده به صورت دارد که به سیاهی میزند و با کمال تعجب، دستهایش از صورتش هم آلودهتر است. «چرا در خانه نماندهای؟! مگر نگفتهاند تفکیک زباله و زبالهگردی، خیلی خطرناک است؟»، شنبه پاسخ میدهد: «اینجا خانهای ندارم؛ صبح که کارگرها و سرکارگرهای ساختمان میآیند، باید از اتاقک بیرون بزنم؛ به علاوه، خواهری در افغانستان دارم که ناخوش است و بیشوهر؛ خرج دوا و طبیبش را من از اینجا میفرستم؛ من پول نفرستم، از زندگی میافتد؛ خودم هم اینجا خرج دارم؛ نان خالی که باید بخورم...» شنبه لبخند میزند و میگوید که مراقب است: ببینید دستکش دست دارم؛ ماسک هم زدهام؛ خدا بزرگ است؛ مراقبم! اما نمیداند که دستکشها، یکبار مصرف هستند و نمیشود یک دستکش را از صبح پوشید و تا عصر، تا آرنج در زبالهها فرورفت و دست به آلودهترین چیزها زد؛ نمیداند که آن ماسکی که بر صورت دارد، به غایت آلوده است و راه تنفسش را به سیاهی و آلودگی آغشته کرده است؛ نمیداند که شاید بیماری و مرگ در همین نانی است که با تفکیک زباله به دست میآورد؛ البته شاید این آخری را میداند اما چارهای ندارد...! بدبختی اینجاست که آن چیزهایی که شنبه به دنبالش میگردد و از باقی زبالههای سطل سوا میکند، خطرناکترین چیزهای دنیاست: «پلاستیک». ماسکهایی که مردم دور میاندازند، همه دستکشهای یکبار مصرف و همه ظروف یکبار مصرفی که قبلاً دیگران در آنها غذا خوردهاند یا آب نوشیدهاند، خیلی راحت میتواند منبع ویروس باشد و به جان هیجده سالهاش، ورود کند. نگرانی بسیار جدی است! نگرانی بابتِ «شنبه» و امثال او، نگرانی کمی نیست؛ او گرچه میخندد و میگوید ماسک و دستکش دارد (شاید به او گفتهاند ماسک بزند و دستکش بپوشد اما نگفتهاند که این ماسک و دستکش، از هر چیز دیگر زودتر آلوده میشوند و باید ساعت به ساعت تعویض شوند)، پس نمیشود بابت سرنوشت او و همگنانش که کم هم نیستند، نگران نبود! در آبان ماه سال جاری، محمود عباسی (رئیس کمیسیون حقوق کودکان وزارت دادگستری)، آمار نگرانکنندهای اعلام کرد؛ این مقام مسئول گفت: براساس آمار به دست آمده حدود ۴ هزار و ۶۰۰ کودک زبالهگرد در تهران داریم که بیش از ۹۵ درصد آنها خارجی هستند. وی البته تاکید کرد: شهرداری باید به کار پیمانکارانی که از کودکان بهرهکشی اقتصادی میکنند، پایان دهد. وزارت کار و سازمان بهزیستی براساس برنامهای که به آنها سپرده شده است باید کودکان کار ایرانی و خارجی را تفکیک و شناسایی کنند و کودکانی که امکان بازگرداندن آنها به خانوادهشان وجود دارد را به آغوش خانواده بازگردانند و اگر خانوادهها صلاحیت نگهداری از فرزندان خود را نداشته باشند با نظر قاضی دادگاه از آنها سلب صلاحیت شده و حضانت کودکان از آنها گرفته میشود. اما به نظر نمی سد، این اخطارها و نقشه راههایی که فقط روی کاغذ نوشته میشوند و در رسانههای مختلف منتشر میشوند، تا امروز به جایی رسیده باشند چون هنوز امثال شنبه در خیابانها هستند! «تعطیلی» برای شنبه نیست! شهرداری تهران، در روزهای گذشته، به دلیل گسترش ویروس کرونا اعلام کرده که زبالهگردی و تفکیک زباله، حداقل برای یک ماه تعطیل میشود. دهم اسفند ماه، صدرالدین علیپور (مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهر تهران) با اشاره به حذف فرایند پسماند با توجه به شیوع کروناویروس در شهر تهران میگوید: از امروز فرایند تفکیک و بازیافت در ایستگاههای میانی پسماند و آرادکوه تعطیل شد و همه کارگرانی که در این حوزهها کار میکنند برای به حداقل رساندن ابتلا به کرونا ویروس تعطیل شدند. همچنین به مناطق ۲۲گانه شهر تهران ابلاغ شد که تفکیک زبالهها از مخازن تعطیل شود و این مساله از فردا یا پس فردا اجرائی میشود و همه فرایندهای اجرائی به مدت یک ماه به تاخیر خواهد افتاد. علیپور درباره کمبود ماسک و تجهیزات بهداشت برای کارگران اظهار میکند: از هفته گذشته ابلاغ شد که کارگران به ماسک و دستکش مجهز شوند و در حال پیگیری برای اجرایی شدن آن هستیم. همچنین ضدعفونی روزانه دو نوبت محل اسکان کارگری نیز در دستور کار قرار گرفت. وی همچنین از شهروندان تهرانی درخواست کرد تا ماسک و دستکشهای خود را در کیسههای جداگانه ای قرار دهند تا ریسک ابتلای کارگران خدمات شهری به کروناویروس کاهش یابد. اما همه این تمهیدات، مربوط به «کارگران قانونی و رسمیِ تفکیک زباله در شهرداری تهران» و فرایند رسمی پسماند است و هیچ دخلی به کارگران غیررسمی زباله گرد و کودکان مهاجری مانند «شنبه» ندارد. بسیار خوب و شایسته است که شهرداری تهران، عملیات تفکیک زباله و پسماند را به مدت یک ماه تا پایان احتمالی دوران خطر، متوقف کرده است اما علاوه بر اینها، باید تمهیداتی برای کارگران مهاجر زبالهگرد و کودکان زبالهگرد، بیاندیشند. البته راهکارهایی که با برخورد قهری و جمعآوری جبری همراه نباشد. چاره چیست؟! این کارگرانِ بیشتر مهاجر، یک واقعیت مسلم هستند که اگر پیش از این برای ساماندهی و کاهش خطرات متوجه آنها فکری میشد، امروز، نگرانی بابت سلامت آنها تا این حد جدی نبود؛ شاید تامین نیازهای اولیه این کودکان و کارگران، در عین نگهداری آنها در قرنطینههای امن و با امکانات، بتواند خطر ابتلا به کرونا را برای آنهایی که مانند شنبه مجبورند هر روز دستها را تا آرنج در زبالههای پر خطر مردم فرو برند، تا اندازه زیادی کاهش دهد. در مجموع، باید امکانِ «خطر نکردن» و در سرپناههای امن به سر بردن را برای همه فراهم کنند تا «همه» بدون استثنا بتوانند دور از خطر بیماری کرونا و عواقب دردناک آن، روزگار بگذرانند؛ این امکان باید برای «شنبه» و بیش از ۴ هزار کودک زبالهگرد دیگر در کلانشهر تهران فراهم شود. وقتی بحرانی همگانی رخ میدهد، دولت در قبال همه مسئولیت دارد و هیچ گروهی از افراد ساکن کشور، مستثنا نیستند. اسناد بالادستی، وظایف حاکمیتی دولت را در زمانه بحران به روشنی بیان کرده است. حالا شنبه انگار مجبور است به خیابان بیاید و سر در سطلِ زبالههای مردم فرو کند؛ نه جایی برای ماندن دارد و نه نانی برای خوردن؛ «شنبه، چند روزی کار نکن؛ خطر خیلی زیاد است، گرفتار میشوی، بیمارستان، تنهایی و غربت...»؛ لبخند میزند (همان لبخندی که از ابتدا بر چهره دارد) و با نگاهی مثل نگاهِ یک فردِ عاقل اندر سفیه میگوید: «شما از زندگی ما خبر ندارید؛ کار ما تعطیلبردار نیست!» گزارش: نسرین هزاره مقدم
کارگران هپکو همچنان بلاتکلیفند
کارگران هپکو همچنان بلاتکلیفند ▪️اردوی کار:علیرغم وعده و وعیدها 3 ماه حقوق وعیدی کارگران کارخانه هپکو اراک پرداخت نشده؛ چرخ تولید این واحد تولیدی به گردش درنیامده؛ پس ازبازگشت شرکت به سازمان خصوصی سازی چشم انداز روشنی برایش ترسیم نشده و کارگران همچنان بلاتکلیفند ▪️اردوی کار:علیرغم وعده و وعیدها 3 ماه حقوق وعیدی کارگران کارخانه هپکو اراک پرداخت نشده؛ چرخ تولید این واحد تولیدی به گردش درنیامده؛ پس ازبازگشت شرکت به سازمان خصوصی سازی چشم انداز روشنی برایش ترسیم نشده و کارگران همچنان بلاتکلیفند.
گزارشی از وضعیت بخش های مختلف کارگران در شرایط #كرونا
گزارشی از وضعیت بخش های مختلف کارگران در شرایط #كرونا ▪️اردوی کار: تاثیر ویروس کرونا بر وضعیت بخش های مختلف کارگری در گزارشی در هشت محور از سوی، «محمد خانی» به شرح زیر فهرست شده: ▪️بسیاری از کارمندان و کارگران شرکتی و قراردادی ناچار شدهاند تا اواخر اردیبهشت مرخصی بدون حقوق بروند. آن هم بدون حق بیمه. ▪️کارگران با قراردادهای سفید امضا ناچارند همین شرایط را بدون امید به استخدام دوباره، تحمل کنند. ▪️کارگران اصناف مختلف، از اغذیهفروشیها گرفته تا بخش پوشاک و تبلیغات و ... به کلی بیکار و اخراج شدهاند. ▪️کارگران شرکتی بخش اغذیهی دانشگاهها و ادارات مختلف بدون دریافت حقوق به مرخصی اجباری رفتهاند ▪️وضعیت کارگران بخشهای ساخت و ساز هم از قبل وخیمتر شده است ▪️دستفروشان تقریبا به کلی بیکار شدهاند. آنهم در شب عید که بزرگترین امیدشان به درآمدزایی بود ▪️نمایشگاه کتاب که قرار بود و فروردین برگزار شود با همهی کارگران این بخش دچار تعلیق و بلاتکلیفی هستند ▪️تمامی مشاغل موقتیکار، از معلمان مراکز آموزشی خصوصی (زبان، کنکور، موسیقی و ...) تا کارگران آرایشگاههای مردانه و زنانه و کارگران فصلی تهیهی کالاهای تزئینی شل عید (عروسک سازی و ...) و امثالهم تقریبا به طور کامل بیکار شدهاند ▪️کارگران شرکتی و نیز کارمندان بخشهای حمل و نقل عمومی بین شهری (به خصوص هواپیما و قطار) و درونشهری (به خصوص رانندگان موتوری حمل و نقل کالا در اصناف مختلف)
شرکت بوتان بخاطر شیوع بیماری کرونا تعطیل شد
شرکت بوتان بخاطر شیوع بیماری کرونا تعطیل شد ▪️اردوی کار: شرکت بوتان که با نماد لبوتان در بازار سهام فعال است، با انتشار اطلاعیهای، از تعلیق فعالیتهای خود به دلیل شیوع بیماری کرونا و با هدف «حفظ سلامت همکاران تولید» خبر داده. گروه صنعتی بوتان بزرگترین تولید کننده پکیج شوفاژ دیواری، آبگرمکن دیواری، رادیاتور آلومینیومی و صادر کننده محصولات گرمایشی در ایران است. ▪️اقدام به تعطیلی شرکت بوتان اقدامی مثبت در راستای خفظ جان کارگران است و باید امیدوار بود شرکت های دیگر نیز از آن الگو بگیرند، اما در اطلاعیه این شرکت کوچک ترین اشاره ای وجودندارد که وضع معیشت کارگران در دوره تعطیلی چه می شود؟ کارگران و خانواده هایشان باید از کدام درآمد مخارج زندگی روزمره را تامین و قبض های تعطیل ناپذیر را پرداخت کنند؟ دولت و کافرمایان موظفند مشترکا هزینه های زندگی کارگران در دوره تعطیلی تولید را تامین کنند!
مرگ انبوه کارگران؟!
گیت ورودی شرکت ایران خودروخراسان را مشاهد کنید! از این جمعیت فشرده یکی اگر ناقل ویروس کرونا باشد راحت به همه منتقل می شود. با سرعت سرسام آور پیشروی کرونا، عدم چاره اندیشی فوری دولت و کارفرما برای این وضع، سودآوری به قیمت مرگ انبوه کارگران تمام می شود
دکتر تنگستانی
وضعیت بیمارستان رازی رشت: به طور متوسط هر شب ١٢ بيمار فوتى داريم. ▪️بيمارستان به مركز بسترى بيماران كرونايى تبديل شده. با وجود امكانات اندك، پرسنل و پزشكان و دستياران به هم دلگرمى داده و به يارى بيماران شتافته اند. ديروز يك گردان از سپاه در بيمارستان رازى مستقر شد، چه نقشى ايفا مى كنند، هنوز بر ما معلوم نيست. ▪️در بيماران بد حال از كوكتل كلروكين و تامى فلو و Alekra (داروى ايدز) استفاده مىكنيم. بيماران فوت شده به علت اشباع سردخانه در حياط بيمارستان در چادر برزنتى محصورند. نماينده وزارت بهداشت در رشت مستقر است ولى سازماندهى امور را عموما خودمان در دسترس داريم. ▪️كمبود شديد دارو و تجهيزات حفاظتى وجود دارد. بطور متوسط هر شب ١٢ بيمار فوتى داريم. ▪️لطفا مواظب خود و خانوادهاتان باشيد تا حد ممکن از منزل بیرون نروید، انشالله با همراهی و همدلی این بحران را پشت سر میگذاریم، خدمتگذار مردم دکتر تنگستانی
مهدی
من کارگر شرکت بلورسازی نوری تازه در شهرک صنعتی شمس اباد هستم. یک نفر از کارگرها بخاطر اینکه پدرومادرش کرونا داشته رفته قرنطینه یک نفر دیگه مثبت اعلام شده نماینده کارگرها هم چیزی نمیگه. کارفرما هم حاضر به تعطیل کردن کارخونه نیست. اگه اعتراض کنیم و یا حتی فقط دو روز سرکار نریم اخراجیم. یک بنر بزرگ هم سر شهرک زدن و نوشتن که : شهرک تعطیل نیست. بنظرتون چه کنیم ؟!