ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

روزهای کرونایی: ایرانی‌ها به فروشگاه‌ها یورش نبردند

گفت‌وگو با سامان صداقت، نویسنده و هنرمند ساکن ایران

به گفته سامان صداقت، نویسنده و هنرمند ساکن ایران که در قرنطینه خودخواسته به سر می‌برد، اغلب ایرانی‌ها علی‌رغم بی‌کفایتی دولت با متانت و آرامشی مثال‌زدنی با بحران کرونا برخورد کردند.

ویروس جدید کرونا که باعث ایجاد بیماری کووید-۱۹ می‌شود، این روزها به یک بحران جهانی تبدیل شده است. در ایران تاکنون ۲۴ هزار نفر به این بیماری مبتلا شده‌اند و حدود دو هزار نفر نیز جان باخته‌اند. اما اثرات ویروس کرونا تنها به همین مرگ و میرها خلاصه نمی‌شود، روابط ما را دست‌خوش تغییر کرد، شهرها را به تعطیلی کشاند و بار دیگر ما را در کنج خانه‌ها جمع کرد.

در روزهایی که می‌توان «روزهای کرونایی» خواند، شکل همبستگی و همدلی انسان‌ها با یک‌دیگر در سراسر جهان دست‌خوش تغییر شد. اما همچنان این همدلی و همبستگی در شکل‌های بدیع آن است که می‌تواند دوای درد روزهای خانه‌نشینی به خاطر شیوع کرونا باشد. روایت آنچه مردم در مواجهه با بحران کرونا در هر نقطه از جهان تجربه می‌کنند، پُل ارتباطی مناسبی برای دیدن شباهت‌ها و تفاوت‌ها و ایجاد بیشتر همدلی است.

در این رابطه، «زمانه» با افرادی در کشورهای مختلف، از ایران گرفته تا چین و ایتالیا، پرسش‌هایی را در میان گذاشته است تا بحران کرونا را از نگاه شهروندان در نقاط مختلف جهان منعکس کند. در گفت‌وگوی زیر،‌ سامان صداقت (نام مستعار)، نویسنده و هنرمند ساکن ایران، از تجربیاتش در هنگام بحران کرونا و قرنطینه خودخواسته می‌گوید. به باور سامان، در فقدان مدیریت و کارآمدی دولت، مردم با متانت و آرامش با بحران کرونا برخورد کردند.

■ فرزاد صیفی‌کاران: آیا به شفافیت اطلاع‌رسانی دولت در موردشیوع ویروس کرونا اعتماد دارید؟

سامان صداقت: در شهر تهران زندگی می‌کنم، متأسفانه هیج اعتمادی به اخبار دولت ندارم، از آنجایی که در موارد مختلف، مانند آبان ۹۸، هواپیمای اوکراینی و... حاکمیت همیشه دروغ گفته، هرگز نمی‌توانم به اخبار و اطلاع‌رسانی‌های دولت اعتماد کنم. نگاهی به سخنان ضد و نقیض مسئولین، گویای این مطلب است که نباید به آنها اعتماد کرد، خصوصا در مورد آمار مبتلایان و فوت‌شده‌ها. البته ناگفته نماند که دولت تلاش می‌کند این اعتماد از دست رفته را تا حدودی احیاء کند، اما موفق نبوده است و مردم به روش‌های شخصی با این بیماری مواجه می‌شوند، بعضی جدی گرفته‌اند و بعضی نه.

■ اقدامات دولت برای مقابله با ویروس کرونا در ایران را کافی و موثر می‌دانید؟

ــ: متأسفانه خیر، خصوصا برای پیشگیری از شیوع بیماری هیچ اقدام مناسبی نکردند. اگر به موقع بیماری اعلام شده بود، اگر شهر قم قرنطینه می‌شد، اگر دست‌کم جلوی مسافرت‌های نوروزی مردم گرفته می‌شد و... البته در بعضی موارد اقدامات دولت خوب بوده است، مثلا تقاضای کمک‌کردن از هنرمندان و افراد مشهور تا با اطلاع‌رسانی در فضای مجازی مردم را آگاه کنند. اما مشکل بزرگ اینجاست که دولت ایران بسیار دیر اقدام کرد. صلاح‌دیدهای سیاسی و اقتصادی، روابط عمیق و دوستانه (بخوانید به نوعی خدمت‌گزارانه) با دولت چین، باعث شد امروز با مشکلات بزرگی مواجه باشیم که می‌رود تا فاجعه‌ای بزرگ را رقم بزند.

■ واکنش مردم در محل زندگی شما چگونه است، آیا توصیه‌های پزشکی لازم را رعایت می‌کنند؟ فضای عمومی به چه صورت است، آیا ترس و استرس وجود دارد؟

ــ: واکنش مردم به کرونا را می‌توان به چند بخش تقسیم کرد:

یک: کسانی که بیماری را جدی گرفته‌اند و بدون توجه به رفتار و گفتار دولت، تصمیم به قرنطینه گرفته‌اند. این بخش از مردم معمولا قشر متوسط فرهنگی جامعه هستند. کسانی که معمولا به دانشگاه رفته و تا مقطع لیسانس درس خوانده‌اند، با فضای مجازی آشنا هستند، می‌توانند درک درستی از اعداد و ارقام و پیش‌بینی‌های احتمالی شیوع و گسترش بیماری داشته باشند. همین‌ها هستند که کمپین‌هایی برای حمایت از کادر درمانی تشکیل دادند و حتی کمک‌های مالی به مناطق محروم ارسال کردند تا جلوی شیوع بیشتر بیماری را بگیرند. در اینجا باید بگویم این قشر بسیار مهم هستند و به نظر من آینده‌ی ایران به واسطه‌ی حضور ایشان (احتمالا) درخشان و امیدوارکننده خواهد بود.

دو: کسانی که بیماری را جدی نگرفته‌اند و تلاش می‌کنند به زندگی عادی خود بپردازند. وقتی با ایشان صحبت می‌کنید می‌گویند بالاخره باید زندگی کرد و نباید صحبت‌های سیاست‌مداران را جدی گرفت. این‌ها معمولا افراد نسل قبل (یا همان نسل پیش از انقلاب) هستند، رویدادهای مهمی را در زندگی خود دیده‌اند: «انقلاب»، «درگیری‌های مسلحانه‌ی خیابانی»، «هشت سال جنگ و جیره‌بندی مایحتاج مردم»، «اعدام‌های بیرحمانه‌ی دهه‌ی شصت»، «سرکوب‌های خیابانی سالهای ۷۸،۸۸ و۹۸»، این گروه آن‌قدر مصیبت دیده‌اند که خود را فولاد آب‌دیده می‌دانند. هرچند نگاهشان قابل تأمل و توجه است، اما یک چیز را ندیده‌اند: «بیماری همه‌گیر»، این گروه گمان می‌کنند «کرونا» نیز مانند سیل و جنگ و... است، در حالی که چنین نیست. بیماری‌های همه‌گیر گاهی ضربه‌های هولناک‌تر و جدی‌تری نسبت به جنگ و خشونت‌های دولتی، به یک کشور وارد می‌کند. از طرفی نوعی لجبازی در این بخش از جامعه دیده می‌شود، می‌خواهند به جوان‌ترها بگویند: «ما از این چیزها زیاد دیدیم، نیازی به نصیحت و هشدارهای شما نداریم.»

سه: کسانی که «به کرونا اعتقاد ندارند»، اینها معمولا به چند دسته تقسیم می‌شوند:

متعصبان مذهبی: این گروه، معتقدند مرگ و زندگی دست خداست و ماجرای کرونا توطئه‌ی دشمنان است تا اماکن و عقاید مذهبی مردم را نابود کنند. رفتارهایی از این گروه طی مدت اخیر دیده شده که بازتاب‌های گسترده (و حتی جهانی) داشته است، مانند لیسیدن ضریح، حمله به حرم امام رضا و حضرت معصومه برای گشودن درها و... یا سینه‌زنی و روضه‌خوانی و... که رفتارهاشان را دفاع تمام قد از عقایدشان مقابل دشمنان اسلام می‌دانند.

افراد افسرده‌ی جامعه: این گروه هیچ توجه‌ای به شدت وخامت اوضاع ندارند، معتقدند از زندگی در جمهوری اسلامی هیج‌گاه خوشحال نبوده‌اند و چیزی جز بدبختی و رنج ندیده‌اند. این افراد می‌گویند: «خدا کند بمیریم و از شر این زندگی خلاص شویم.» برایشان مرگ و زندگی در ایران یک‌سان است و ابدا اخبار مربوط به «کرونا» را نه تنها پیگیری نمی‌کنند که هیج اهمیتی هم برایشان ندارد. معمولا اینها اقشار تهی‌دست جامعه‌اند که نتوانسته‌اند تحصیل کنند یا شغل و درآمدی برای خویش به دست آوردند، خود را قربانیان سیاست‌های غلط اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی می‌دانند. در بین این افراد افسرده حتی تحصیل‌کرده‌ها نیز دیده می‌شوند.

ناآگاهان جامعه و کسانی که چاره‌ای جز بی‌اعتنایی به بیماری ندارند: این گروه معمولا افراد به حاشیه‌رانده شده و فقیر و درمانده‌ی جامعه هستند، مانند کودکان کار، دست‌فروشان، متکدیان و... این افراد معمولا از آموزش‌های ابتدایی نیز محروم مانده‌اند و عدم دسترسی به اخبار صحیح و نداشتن امکانات و دانش کافی (مانند دسترسی به اینترنت و...) اطلاعات چندانی از خطرهای احتمالی کرونا ندارند، شاید بتوان گفت این بخش از جامعه‌ی ایرانی، آسیب‌پذیرترین و البته مظلوم‌ترین هستند. به‌جز این‌ها کارمندان و کارگرانی که برای امرار معاش چاره‌ای جز ادامه‌دادن به کار خود ندارند نیز دیده می‌شوند. این گروه ناچارند به بیماری و خطرهای آن چندان توجهی نکنند (اگر توجه کنند هم فایده‌ی چندانی ندارد) و خود را در معرض خطر قرار دهند چرا که اولویت اصلی‌شان «نان» است.

■ اگر در قرنطینه به سر می‌برید، از تجربیات‌تان در روزهای قرنطینه بگویید، چگونه آن را سپری می‌کنید؟ تجربه قرنطینه برای شما به چه معناست در جهانی که تا قبل از شیوع ویروس کرونا، دهکده جهانی خوانده می‌شد؟

ــ: بله، حدودا یک ماه است که در قرنطینه‌ی خودخواسته هستم. معمولا روزها را با مطالعه، تماشای فیلم، گفت‌وگوی تلفنی با دوستان و کارهایی از این دست سپری می‌کنم. این بی‌کاری بی‌سابقه باعث شد تا بیشتر اخبار را پیگیری کنم.

آنچه برای من (تا این لحظه) باعث شده نگاهم به جهان کمی تغییر کند، رفتار مردم کشورهای مختلف در این موقعیت خاص است. مثلا یورش مردم بعضی از کشورهای پیشرفته به فروشگاه‌ها برای من بسیار قابل توجه بود، رخدادی که در ایران شاهد آن نبودیم، سودجویی و احتکار یا فساد دولتی (چیزی که همیشه وجود داشته) دیده شد، اما مردم با متانت و آرامش مثال‌زدنی با این بیماری مواجه شدند. شاید همین موضوع باعث شود که به اندیشه‌ی دهکده‌ی جهانی جور دیگری نگاه کنم.

من معتقدم برخلاف آنچه امروز به نظر می‌رسد (بستن مرزها)، اتفاقا بشر بسیار عمیق‌تر از دوران پیش از کرونا به دهکده‌ی جهانی نیازمند خواهد شد. در مواردی مانند بیماری‌های همه‌گیر (که پیش از این هم در تاریخ رخ داده) مردم جهان بسیار به کمک و همراهی یک‌دیگر نیازمندند. با بستن مرزها نمی‌شود جلوی حرکت ویروس‌ها را گرفت چون آنها مرز و ملیت نمی‌شناسند. مثلا در ۱۹۱۸ میلادی و همه‌گیری آنفولانزا، مرز کشورها بسته بود، هنوز اتحادیه‌ی اروپا شکل نگرفته بود، اما این بسته بودن مرزهای سیاسی مانع شیوع بیماری شد؟ خیر! تنها چیزی که می‌تواند به انسان معاصر کمک کند، اتفاقا حذف مرزهای سیاسی، تبعیض‌های جنسیتی و ملیتی است. مثلا گمان می‌کنم (شاید هم بشود گفت این یک پیشنهاد است) مردم جهان مجبور شوند قوانین زیست‌محیطی بسیار جدی‌تری برای اوضاع زمین وضع کنند و مانع کشتار حیوانات به‌صورت بی‌رویه و نادرست شوند (چیزی که در جنوب شرقی آسیا شاهدش هستیم که اتفاقا باعث شیوع همین بیماری و آنفولانزاها شده.) حتی پرونده‌ی کشورهایی که ناقض حقوق حیوانات و محیط زیست هستند به شورای امنیت ارجاع شود و با آنها برخوردهای قاطعانه‌ای شود. به همین علت گمان می‌کنم انسان معاصر چاره‌ای جز کمک‌کردن به هم‌نوعان و محافظت از محیط‌زیست‌اش ندارد، برای رسیدن به این مقصد شاید بهترین روش همان اندیشه‌ی دهکده‌ی جهانی، اما با رویکردی دقیق‌تر و عملی‌تر باشد.

■ چه نگرانی‌هایی درباره خانواده‌تان برای شما وجود دارد و چگونه با آن مقابله می‌کنید؟

ــ: من و خانواده‌ام در ایران هستیم. خوشبختانه به‌جز یکی دو نفر بقیه به اصول بهداشتی و توصیه‌های پزشکان عمل می‌کنند، از این‌رو چندان نگران نیستم. البته می‌کوشم با اطلاع‌رسانی از طریق فضای مجازی به همه‌ی افراد خانواده و دوستانم از آنها محافظت کنم. اما چیزی که ذهن مرا بیش از هر چیزی نگران کرده، ادامه‌ی این وضعیت است. اگر وضعیت به این شکل ادامه پیدا کند، ممکن است به‌جز بیماری، رخدادهای هولناک دیگری مانند قحطی و... هم به وجود آید. همین موضوع باعث می‌شود بیشتر نگران آینده باشم تا اکنون.

■ همبستگی جامعه برای مقابله با این بحران را چگونه می‌بینید و پیشنهاد شما برای همدلی همگانی در زمان بحران شیوع ویروس کرونا چیست؟

ــ: همان‌طور که در پاسخ به سوالات قبل اشاره کردم، فعلا بیشر از همه قشر متوسط فرهنگی با هم متحد شده‌اند تا بیماری را ریشه‌کن کنند، هرچند که این کافی نیست، اما امیدوارکننده است. فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و توصیه به خانواده‌ها بهترین راه برای ایجاد یک همبستگی ملی (در غیاب دولت بی‌اعتنا به وضعیت مردم) است. بیش از هر چیز اطلاع‌رسانی و آگاهی‌دادن می‌تواند موثر باشد، البته یک مسئله‌ی مهم را هم باید در نظر بگیریم، افراد زیادی در جامعه زندگی می‌کنند که شکیبایی لازم برای ماندن در قرنطینه را ندارند یا از امکانات اقتصادی کافی برخوردار نیستند.

گمان می‌کنم اولا کمک به اقشار ضعیف بسیار مهم است تا بتوانند بدون نگرانی بابت امرار معاش، در خانه بمانند و ثانیا برای افرادی که ترس از تنهایی دارند چارهای اندیشیده شود. مثلا بعضی از افراد سالمند بلد نیستند با اینترنت کار کنند یا اینکه توانایی انجام کارهای روزانه‌شان را ندارند. باید برای این گروه از جامعه چاره‌ای اندیشیده شود تا بتوانند با شرایط جدید خود را تطبیق دهند.

در همین زمینه :

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • حقیقتگو

    همبستگی جامعه مردمی درایران درهیچ دورانی چه دردوران های گذشته وحکومت های گذشته وهمچنین دراین چهل ساله وجود نداشته است وتنها اقوام و قبیله هائی برحسب هویت نژادی و زبان وفرهنگشان برحسب براوردن نیازهای روزه مره شان روابطی با یکدیگرایجاد کرده اند و درشهرهای بزرگ بدورهم جمع شده و ساکن شده اند وبهمین دلیل هم بوده ومی باشد که همبستگی جامعه مردمی درایران با آنچه کارنامه همبستگی شان دراین چهل ساله نشان داده است دال برقوم گرائی و قبیله گرائی شان بوده است وهمبستگی چنین جامعه ای تنها یک تصوری تئوری وارانه و توهمی بیش نبوده ونیست .- جمعیت مردمی ایران که بالغ بربیش ازپنچاه میلیون انسان های بالغ میشود ودرکشورخودشان همانند برده گان با انها رفتارشده ومیشود نباید ازهمبستگی سخنی بوگوید ...برطبق اسناد حکومت آخوندی ورهبرش درفاجعه بروزویروس درسطح کشور مجرم هستند و حتی خواهان هرچه بیشترتلف شدن مردم هستند و حتی داروها وکمک های خارجی را که دریافت کرده اند احتکارکرده و عمدا" مورد استفاده مردم قرارنمی دهند ولی عصیان مردمی برعلیه حکومت خبری نیست واقشاری به قرنطینه کردن پنها بردوه اند و اقشاری هم انکارنه انکار که نه ویروسی وجود دارد ..وحالا که رژیم آخوندی بطورواضح کمک های خارجی را درجهت درمان مردم رد می کند بازهم ازجانب مردم مورد تنش قرارنمی گیرد وانکار مردمی درایران وجود ندارد !!!کدام جامعه مردمی کشورهای پیشرفته است که اجازه به حکومت گران شان که با جان شان بازی کنند و سکوت و اخ وناله کردن جایگزینش کنند؟

  • حمید

    تو این سال ها اینقدر یورش داشتیم که دیگه عادی شده ،همه نابود شدن, زندگی برای یه عده هست، هرج و مرج همه رو گرفته

  • منال کرماشان

    آقای حقیقتگو, اگر همبستگی بین مردم ایران موجود نبود ۴۰ سال پیش سلطنت ساقط نمی شد. یک فرد باید واقعا کور و کر باشد که دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ را مشاهده کرده باشد و باز هم اصرار کند همبستگی بین مردم هیچگاه جود نداشته است. آن بخش هایی از کشور را هم که "اقوام و قبیله هائی برحسب هویت نژادی و زبان وفرهنگشان" خطاب میکنید, ملیتهای تحت ستم در ایران هستند, که نه بر اساس "هویت" بلکه بر اساس همبستگی های طبقاتی و اجتماعی, و بر اساس آگاهی طبقاتی و آگاهی اجتماعی سازماندهی می کنند. این ذهنیتِ ورشکستهء شوونیستِ فارس و مرکز گرای شماست که غیر از "اقوام" و "قبیله" چیز دیگری نمی بیند. یک ذهنیت فارس شوونیست, مرکز گرا که بیانگر طرز تفکر آخوندهای حاکم نیز می باشد. آخوندها همیشه تقصیر همه چیز را به گردن خود مردم ایران می اندازند. در اینجا شما نیز همواره گله از مردم دارید و اینکه چرا مطابق ذهنیات شما کنش نمیکنند. خواهش میشود که برای ما توضیح دهید دقیقا فرق بین شما و آخوندها چیست؟

  • سرباز وطن

    همزمان با شیوع کرونا در ایران و امریکا دو اتفاق جالب و متفاوت افتاد. در هر دو کشور بخشی از مردم نگران شدند و به دنبال ماسک و... رفتند اما در امریکا علاوه بر هجوم به فروشگاه ها برای خریدهای بهداشتی، صفهای طولانی برای "خرید اسلحه" نیز تشکیل شد! اتفاقی که روزنامه امریکایی "لس‌آنجلس تایمز" درباره آن نوشت: "مردم آمریکا از نگرانی به وجود آمدن قحطی در اثر کرونا، جهت خرید اسلحه و دفاع از خود مقابل اسلحه فروشی ها صف بسته‌اند." پیام این اتفاق ساده این است که آمریکایی‌ها قبل از مبتلا شدن به کرونا، نگرانی مهمتری دارند و آن ترس از غارت شدن منازل و اموالشان توسط خودشان است! در حالی که از همان روزهای اول شیوع کرونا در ایران، بخشی از مردم شبها مشغول ضدعفونی کردن اماکن عمومی بودند و روزها مشغول ساخت ماسک و تهیه مواد شوینده برای پخش رایگان بین سایر مردم. اما این دو رفتار متفاوت، اتفاقی و بدون پشتوانه تاریخی و نظری نیست. امریکای امروز که تحت تحریم هیچ کشوری نیست اما مردمانش از ترس غارت شدن توسط همدیگر، با کوچکترین احساس خطری صف خرید اسلحه تشکیل میدهند نتیجه سالها نظریه پردازی درباره "غارت" است. اساسا وجود خود امریکا نتیجه یک استعمار بزرگ و قتل عام وحشیانه سرخپوستان بومی و مهاجرت اروپایی ها به این سرزمین است و امریکای قرن ۲۱ که خود را رهبر تمدن غرب میداند، در همین چند صد سال قبل پدرانی به نام "توماس هابز" داشته که عصاره نگاهش به انسان این بوده که "انسان گرگ انسان است." جمله معروفی از این فیلیسوف انگلیسی وجود دارد که میگوید: "هر کس باید از طریق زور یا تزویر بر همه آدمیان تا آنجا که میتواند سلطه بیابد تا حدی که دیگر هیچ قدرتی به اندازه کافی نیرومند نباشد که وی را در خطر بیفکند و این لازمه صیانت ذات آدمی است" (ص ۱۵۷. لویاتان هابز. ترجمه بشیریه) حالا این نگاه به انسان را مقایسه کنید با نگاه اسلام که انسان را "اشرف مخلوقات" میداند و کشتن حتی یک انسان بی گناه را مساوی با کشتن تمام انسانها توصیف میکند. (سوره مائده، آیه ۳۲) از این بحث چه نتیجه ای میخواهم بگیرم؟ دعوای ما با غربی ها دقیقا بر سر همین مفاهیم است. بر سر تمدن سازی است. تمدنی که از نوع نگاهش به انسان تا سایر مفاهیم "متفاوت" است وگرنه کیست که واقعا باور کند دعوای ایران و امریکا بعد تسخیر سفارت امریکا یا موضوع هسته ای شروع شد؟ ما در یک نبرد همه جانبه تمدنی با امریکا هستیم که برجام و fatf و... نیز کوچکترین قطعات پازل آن هستند. حقیقت دعوای ما با این تمدن وحشی و تمامیت خواه، بر سر تعریف انسان و انسانیت است. ما چهل سال است زیر سخت ترین تحریمها هستیم اما با کرونا نیز خود را نباختیم و نشان دادیم در کمک به هم سبقت میگیریم، درست نقطه مقابل وحوشی که با شروع هر بحران، اول صف اسلحه فروشی هایشان شلوغ میشود تا به مثابه گرگهای درنده، آماده دریدن یکدیگر شوند. و در این میان حسن روحانی چقدر از عرصه حقیقت به دور است که بعد از چند سال امتیاز دادن به دولت امریکا، این بار از آنها قطع امید کرده و حالا به مردم امریکا نامه مینویسد که به ترامپ بگویید تحریمهای علیه ایران را لغو کند! جناب روحانی! ترامپ و سیستم فاسد امریکا بازتولید فرهنگ همان مردم امریکا هستند. اوباما و ترامپ و مردم امریکا بخشهایی از یک تمدن واحد هستند. از همه آنها قطع امید کن و بعد از خدا به مردم کشور خودت امید داشته باش، یکبار امتحان کن! ضرر ندارد

  • اقدام انساندوستانه یک مغازه دار اهل جوانرود

    اقدام انساندوستانه یک مغازه دار اهل جوانرود "قابل توجه مشتریان گرامی بعلت شیوا ویروس کرونا و کسادی بازار بدهکاران این فروشگاه تا ۳ ماه آینده از پرداخت بدهی خود معاف میباشند, شرمنده! که بخاطر گرفتاری قادر به بخشش نمیباشم, اگر دولت بودم طلب خود را میبخشیدم. " در حالیکه مردم با هم رفتاری انسانی دارند، بانکهای وابسته به سپاه پاسداران و اداره برق جمهوری اسلامی حاضر به قبول تاخیر در پرداختی های مردم نیستند. این دو را با هم مقایسه کنید.

  • حقیقتگو

    هموطن عزیزو محترم جناب منال کرماشان ....اولا" بفرمائید اگرچنین همبستکی هیولائی وار درایران وجود داشت که حکومت پهلوی را به سقوط کشانید پس چرا زندان اوین درهمان جامعه همبستگان انچنانی همچنان وجود دارد وموجودیت همبستگی آنچنانی باعث تخریب دیوارهایش نشده است؟ چرا این همبستگی آنچنانی که بنای به استدالتان باعث سقوط حکومت پهلوی شد همچون چسبی شد حکومت اخوندی را چهل سال درایران چسبانده است ؟ آنچه که همبستگی مردمی دربه سقوط کشنادن حکومت پهلوی بود تنها برپایه قول وقرارهای روباه وارانه خمینی بود که آب وگازوبرق و تحصیل و درمان ومسکن مجانی و تقسیم درامدهی نفتی همچون کویت بین مردم بود ..همبستگی برای دریافت کردن موهبت هائی که خمینی برای گول زدن . تصاحب حکومت و کشور به مردم داده بود...شاید مورد خشم تان را برانگیزم که هردو تظارهراتی درایران که آزانها درجهت موجودیت همبستگی می گوئید زیرابنای این تظاهرات ساخته وپرداخته حکومت اخوندی بود وحکم خانه قالی تکانی سیاسی را داشت که به مخالفان موقعیتی بدهد که درشهرها به خیابان بیایند و شناساسی کند و دستگیر و بکشد و متاسفانه بسیاری هموطنان بی گناه هم ازاین اقدام جنایتگروهدفمند حکومت اخوندی درامان نمانند و کشته دستگیر شدند...بله انکار حکومت آخوندی همبستگی مردمی که حکومت پهلوی را به سقوط کشانیده اند چنان ترسیده است که میلیاردها دلار به عراق وسوریه و لبنان اختصاص داده و بطورعمد با بروز ویروس هدفی جزء تلف کردن حداکثری مردم ندارد ...همبستگی آنچنانی زمانی ظهورمی کند که بگویند درفلان کوچه وخیابانی ومحله ای اش نذری میدهند...

  • حسن طاهری

    «««منتظر شورش های بزرگ باشیم . »»» چرا در ایران مردم به فرو شگاهها یورش نبردند ؟ به این دلیل ساده که میل و رغبت به زندگی و امید به اینده در این مردم روز بروز در حال کمرنگ شدن است . بخش بسیار بزرگی از مردم هیچ تلاشی برای زنده ماندن نمیکنند . بهانه ای برای زندگی ندارند . این حقیقتی است غیر قابل انکار . چنین مردمی ممکن است سر به شورش بردارند ، انهم از سر جنون . و احتمال زیاد قرنطینهٔ و در خانه ماندن انها را به جنون خواهد کشاند . در خانه بیشتر به بدبختی خود خواهند پرداخت . قرنطینه و در خانه ماندن ( در اتاق در بسته ) علاوه بر هزینهٔ مالی اداب و قواعدی نیز دارد که متاسفانه کمتر به ان پرداخته میشود . دوستانی که در اتاقهای در بسته مهمان بوده اند بخوبی میدانند که در ان شرایط رژیم غذایی متفاوت ، تواناییهای روحی و روانی ، شخصیت افراد و درجه تحمل پذیری ، امید به رهایی ، نحوهٔ رفتار زندانبان ، و دهها مورد دیگر دخیل هستند تا شما به «جنون » در اتاق در بسته دچار نشوی . بخشی از توانایی ها قابل فراگیری و بخشی ذاتی و بخشی در طول زندگی در وجود نهادینه شده اند . متاسفانه ما ایرانیان از هر دوی انها محروم هستیم . در حال نیز نهادهای اموزشی در دسترس ( تلویزیون ، رادیو ،و ...) د ر جهت تخریب روحیه مردم برنامه سازی میکنند و .......‌. گمان نمیکنم که هیچ نیروی نظامی در جهان توانایی مقابله با ملتی « جنون زده » را داشته باشد . بخصوص که خود سربازان نیز به این جنون دچار شده باشند . موضوع انشای مدارس را بایستی تغییر دهیم . ایا جو کشته گندم درو خواهد کرد ؟

  • منال کرماشان

    خدمت داشی پَلَوان خُومان, جناب آقای حقیقتگو, قبل از هر چیز بگویم که شما به هیچ وجه خشم اینجانب را بر نمی انگیزید که هیچ, اتفاقا من یکی از خوانندگان همیشگی حقیقت گویی های شما هستم. در برخی موارد با هم اختلاف داریم اما حقیقت گویی شما, که بدون هیچ خود سانسوری نظریاتتان را می نویسید, یکی از فراز های این سایت است. اشکال اساسی همبستگی ما در سرنگونی سلطنت خصلت پوپولیستی و غلیان حسی کاذب آن دوران بود. بیاد داشته باشید که چگونه سینما رکس آبادان آتش گرفت و پیش از ۵۰۰ هموطن بیگناه زنده زنده در آتش سوختند, اما ما هنوز تا یکی دو سال بعد از واقعه هم نمیدانستیم که اصل جریان چه بود. همین هفته پیش یکی از دست اندکاران آتش سوزی سینما رکس بر اثر کرونا مرد. دروغهای زیر درخت سیب که دیگر هیچ, باضافه ساده لوحی, زود باوری و پیچیده فکر نکردن اکثر قریب به اتفاق قاطبهء مردم در ایران. یا به قول شاملوی عظیم: "که زمین از اینگونه حقارت‌بار نمی‌مانْد اگر آدمی به هنگام دیده‌ی حیرت می‌گشود." اکثریت مردم ایران به هنگام دیده ی حیرت نگشودند. اما حتی آن موج عظیم پوپولیستی کاذب نیز در همه جای ایران یکسان و همگون نبود و منطقه به منطقه و شهر به شهر فرق داشت و متفاوت بود . فکر کنم که خود شما نیز موافق باشید که حتی ۴۰ سال پیش نیز برخورد مردم در اصفهان, یزد, کاشان و سمنان با برخورد مردم در کردستان و خوزستان بسیار تفاوت داشت. برای مثال در خود کردستان هم برخورد مردم در مریوان و سنه (سنندج) با برخورد در کرمانشان فرقهای زیادی داشت. برای شما دیماه ۹۶ و آبانهماه ۹۸ "حکم خانه قالی تکانی سیاسی" دارد, اما در حقیقت امر تکانهای سیاسی عظیمی بود که منجر به شرکت کمتر از ده درصد مردم در انتخابات را داشت. از این ده درصد نیز مطمئن باشید بیش از نیمی از آرا تقلبی, از پیش خریده شده, چند بر رای داده شده و صندوقهای از قبل پر شده بودند. یعنی اینکه ما اکنون در سال ۱۳۹۹ با رژیمی ۵% سر و کار داریم. تنها خواهش و تقاضای من از شما این است که مقداری تفکیک و تمیز در تحلیل هایمان به حساب بیاوریم, از کلی گویی پرهیز نموده و به مشتق گیری نیز توجه کنیم. این خط آخر خیلی ریاضی شد, اما فکر کنم که منظورم را می دانید چیست. زانی چیه داشی پَلَوان.

  • ژیلا

    جناب "سرباز وطن" (که در واقعیت, افرادی که هدفشان فقط دفاع از آخوندهای جنایتکار, دزد است باید "مزدوران وطن فروش" نامیده شوند), شما و امثال دیگر خواهران و برادران حزب اللهی, بسیار جاهل تر, متحجر تر و عقب افتاده تر از آن هستید که کوچکترین درک و فهمی چه از مردم آمریکا, چه از مردم ایران, چه از تمدن بشری و چه از زندگی داشته باشید. کار حزب اللهی جماعت فقط مفتخوری از طریق کانال دزدی از مردم ایران است و فاطمه کماندوهای سایبر بسیج در استانفورد, لندن,...سخت مشغول به "کار" هستند. مردم ایران با هیچکس دعوا ندارند. این امت پست فطرت, دزد, جنایتکار بی همه چیز حزب اللهی است که همچنان که درگیر شیزوفرنی خود میباشد , از صبح تا شب از تمامی فن آوری های غربی استفاده میکند, تحصیلات خود را در دانشگاه های غربی تمام کرده است, حساب های بانکی خود در لندن و استانفورد و ....را از پولهای دزدی از ایران پر می کند, تمامی افراد خانوادهء خود را به کانادا و استرالیا میفرستد, اما یک لحضه از گفتن "مرگ بر آمریکا" غافل نمی شود. در این اسلامی که به گفتهء شما انسان را اشرف مخلوقات میداند, پس چرا ۱۴۰۰ سال است که بدون انقطاع مسلمین جهان همدیگر را در خونین تر جنگ داخلی می کشند و پایانی در برادر کشی مسلمین به چشم نمی خورد؟ شما به خاستگاه آمریکا اشاره دارید, آیا خاستگاه جمهوری آتشسوزی اسلامی, جریان سینما رکس و زنده زنده سوختن بیش از ۶۰۰ نفر هموطن, بنا بر دستور خمینی (برای برانگیختن مردم علیه شاه) به یادتان هست؟ دوران تبلیغات سایبری برای یک نظام پوسیدهء, متعفنِ, جن زدهء, طاعونی خیلی وقت است که به سر آمده است. توجه شما را جلب میکنم به مطلب ذیل در این سایت: "نظام در انزوایی دوگانه است" گفت‌وگو با ژاله وفا، فعال سیاسی

  • خانه‌نشینی اجباری ناشی از کرونا عامل افزایش قتل زنان در ترکیه

    خانه‌نشینی اجباری ناشی از کرونا عامل افزایش قتل زنان در ترکیه بر اساس آمار منتشره از سوی سرپرست «انجمن مبارزه با جنایت‌ علیه زنان تركيه»: از آغاز دوران قرنطینه تاکنون ۱۰ زن به قتل رسیده‌اند که همه توسط مردان در داخل خانه کشته شده‌اند! «تُرکیش نیوز» با اشاره به هشدارهای اخیر دولت ترکیه به ماندن در خانه‌ها نوشته: «درخواست کمک زنانی هم که در معرض خشونت قرار گرفته‌اند در ۱۰ روز گذشته بسیار افزایش پیدا کرده است.»