روزهای کرونایی: همبستگی بهرغمِ کرونا در آلمان
گفتوگو با یگانه خویی، معلم و مترجم ساکن آلمان
یگانه خویی، معلم و مترجم ساکن آلمان میگوید برای همبستگی میان افراد جامعه تلاشهای مختلفی در جریان است: از خرید مواد غذایی برای سالمندان و بیماران گرفته تا توزیع غذا و ارایهی آنلاین کمکِ درسی.
ویروس جدید کرونا که باعث ایجاد بیماری کووید-۱۹ میشود، این روزها به یک بحران جهانی تبدیل شده است. شیوع گسترده این ویروس در جهان، وارد مرحله «پندمی» (دنیاگیر) شده و بسیاری از شهرها را به تعطیلی و قرنطینه کشانده است. ویروس جدید کرونا، به همان شدت و سرعتی که گسترش یافت و سایهای از هراس را بر دهکده جهانی افکند، روابط انسانی را هم دستخوش تغییر و تحول کرد. تصاویر آخرالزمانی از افتادن ناگهانی انسانها بر زمین تا شهرها و خیابانهای خلوت و سوت و کور، همگی حکایت از یک چیز داشت: دنیایی که بشر ساخته، تا چه اندازه آسیبپذیر است!
در روزهایی که میتوان «روزهای کرونایی» خواند، شکل همبستگی و همدلی انسانها با یکدیگر در سراسر جهان دستخوش تغییر شد. اما همچنان این همدلی و همبستگی در شکلهای بدیع آن است که میتواند دوای درد روزهای خانهنشینی به خاطر شیوع کرونا باشد. روایت آنچه مردم در مواجهه با بحران کرونا در هر نقطه از جهان تجربه میکنند، پُل ارتباطی مناسبی برای دیدن شباهتها و تفاوتها و ایجاد بیشتر همدلی است.
در این رابطه، «زمانه» با افرادی در کشورهای مختلف، از ایران گرفته تا چین و ایتالیا، پرسشهایی را در میان گذاشته است تا بحران کرونا را از نگاه شهروندان در نقاط مختلف جهان منعکس کند. در گفتوگوی زیر، یگانه خویی، معلم و مترجم ساکن آلمان، از تحربیاتش در هنگام بحران کرونا در این کشور میگوید. به گفته یگانه خویی برای همبستگی میان افراد در جامعه تلاشهای مختلفی در جریان است، از خرید مواد غذایی برای سالمندان و بیماران گرفته تا توزیع غذا، ارایهی آنلاین کمکِ درسی یا اعلام نیاز به نیروی داوطلب برای کار در میزهای توزیع غذا برای نیازمندان. (اطلاعات این گفتوگو متعلق به تاریخ ۲۱ مارس/۳ فروردین میباشد)
آلمان پنحمین کشوری است که بیشترین تعداد مبتلا به بیماری کووید-۱۹ را دارد. تاکنون ۳۹ هزار و ۵۰۲ نفر در این کشور به ویروس کرونا مبتلا شدهاند و ۲۲۲ نفر نیز جان باختهاند.
■ فرزاد صیفیکاران: آیا به شفافیت اطلاعرسانی دولت آلمان در مورد شیوع ویروس کرونا اعتماد دارید؟
یگانه خویی: بله. به شفافیت اطلاعرسانی در آلمان بیاعتماد نیستم. نقدهایی هم بود که وخامت اوضاع بزرگنمایی میشود؛ مثلاً برآشفتگی از آنچه کریستین دروستن ـ ویروسشناس شَریتهی برلین، که این روزها از صداهای جهتدهنده در زمینهی نحوهی مقابله و رفتار درست برای کندکردن گسترش بیماری است ـ همان ابتدا دربارهی آمار گسترش قابل انتظار گفته بود. مرکل نیز در صحبتاش با مردم مساله را کوچک جلوه نداد و گفت که نیاز به همبستگی اجتماعی از زمان جنگجهانی دوم تا حال این اندازه جدی نبوده است. اطلاعرسانی رادیویی هم وسیع است و پرمخاطب. پادکستی از دروستن از ۲۶ فوریه روی NDR پخش میشده که امروز شمارهی ۱۸ام آن بود. اطلاعرسانی علمی و همزمان ارایهی تصویر از اینکه حوزهی عمل تصمیمات سیاسی چطور و تا کجاست، به نظرم خوب بوده. به دیر و زود بودناش میشود نقد داشت. اما شرایط نیازمودهای است. باید منصف بود.
■ اقدامات دولت آلمان برای مقابله با ویروس کرونا را کافی و موثر میدانید؟ میتوانید برخی از آنها را نام ببرید؟
ـ: به هر حال در حال شناخت و مطالعه در احوال پدیدهای نوظهوریم با دینامیک خاص خودش. تلاشها در جریاناند و اطلاعرسانی هم خوب بوده. طبعاً کماکان کسانی هستند که درست و دقیق رعایت نمیکنند، اما تعدادشان بهنظر رو به کاهش است و البته محدودیت اجتماعات و تعطیلی مکانهای عمومی نیز این روزها مدام تشدید شده. در حال حاضر مدرسهها، دانشگاهها و کودکستانها همه تعطیلاند، زمینهای بازی بچهها بسته شده، عدهی بسیاری به دورکاری مشغولند و درخواستهای کاهش ساعت کار هم برای بسیاری بررسی و پذیرفته شده. جزییات تصمیمات اینچنینی در سطح استانی گرفته میشود. برای مثال قانون کلی، محدودیت ساعت کاری رستورانها و کافهها به ساعت ۶ بعدازظهر بوده. در نوردراینوستفالن و بایرن محدود به ساعت ۳ بعدازظهر میشده، شمال آلمان در شلِسویگـهولشتاین کلاً تعطیل بوده و در زاکسنآنهالت محدودیتی در کار نبوده است. تصمیمات را دولتهای هر استان بنا به وضع گسترش بیماری و ریسک موجود میگیرند. اما از دیروز در بایرن قرنطینه اعلام شد و عبور و مرور غیرضروری ممنوع است. در هسن ـ استان محل سکونت من ـ از امروز تمام غذاخوریها و رستورانها تعطیلاند و اجتماع بیش از ۵ نفر ممنوع اعلام شده، حملونقل عمومی محدود شده و اقدامهای مشابه. کتابخانههای دانشگاهها تعطیل و برنامههای جمعی نیازمند حضور مثل کلاسها و کنفرانسها لغو شدهاند. برنامهها و خدمات حضوری دانشگاهی و اداری با اشکال غیرحضوری جایگزین شده، به تعویق افتاده یا کنسل شدهاند. هدف، کاهش ریسک ابتلا با تماس مستقیم است. هدفگذاریِ اجتماعیِ این است که منحنی گسترش ویروس هموار شود.
همزمان این که هفتههاست بر فاصلهی یکونیم متر از یکدیگر، پوشاندن دهان در زمان عطسه و سرفه، خودداری از دستدادن با دیگران، شستن خوب و مرتب دستها با آب و صابون و لمسنکردن سر و صورت در زمان حضور در بیرون از منزل تاکید میشود. همچنین توصیه شده که خروج از منزل به خرید مایحتاج و در نهایت هواخوری در جاهای خلوت محدود شود و از برگزاری مهمانی پرهیز شود.
■ واکنش مردم در محل زندگی شما چگونه است، آیا توصیههای پزشکی لازم را رعایت میکنند؟ فضای عمومی به چه صورت است، آیا ترس و استرس وجود دارد؟
_: طبعاً یکدست نبوده. عدهای کمتر جدی گرفته بودند. از اینرو تاکید مدام وجود داشته بر مسوولیت جمعی و این که جوانترها در ابتلای مسنترها میتوانند نقش بازی کنند. الان هم که محدودسازیها و قرنطینهسازی دارد تشدید میشود.
فضای ترس و اضطراب هم مشهود بوده. این را در کمبود مواد ضدعفونیکننده یا هجوم مردم برای خرید پاستا، آرد، غلات، کنسرو، دستمال تولت و اقلام اینچنینی میتوان دید. با اینکه تاکید شده که از خرید همستری خودداری کنید، قرار نیست قحطی بیاید. طبعاً اما قاعدهای کلی در میان نیست. عدهای ترسانترند و عدهای، آنطور که من مشاهده کردهام، خونسردی خود را حفظ کردهاند. چیزی که به هر حال دغدغهانگیز است اما این واقعیت است که معلوم نیست این حصرهای خانگی و کاهش روابط اجتماعی چهقدر به طول بینجامد. همزمان ترس از عواقب اقتصادی و فشارهای مالی که من در میان معلمان فریلنس نیز میبینم. پتیشنهایی هم در گردش بوده؛ برای مثال در درخواستِ قسمی پرداخت پایهی بیقیدوشرط برای مدت محدود به شهروندان. مشاغل مستقلی که صنف یا قراردادهای موقت با سازمانها داشتهاند، شاید بیشتر بتوانند به جبران کسری از درآمدشان امیدوار باشند. آنها که کاملاً مستقل کار میکنند ـ هنرمندان مثلاً ـ احتمالاً وضعشان بحرانیتر است. روی صاحبان رستورانها و بارها و... نیز فشار مالی وارد میشود. چرا که مجبورند به کاهش ساعت کاری یا تعطیلکردن. حال آن که اجارهی ماهانه و حقوق کارکنان را باید کماکان بپردازند و اگر کسب و کارشان کوچک باشد، طبعاً آسیب اقتصادی بیشتری میبینند. بحثهایی هم برای کاهش فشارهای مالی و تخصیص بودجه در جریان بوده. ممکن است بتوان درخواست حقوق بیکاری کرد. اینها اما همه میتوانند عوامل ترس و استرس عمومی میتوانند باشند، همراه به قسمی هراس از آینده که بعد از خوابیدن این بحران که معلوم نیست چهوقت و چطور، ساختار اقتصادی چهقدر آسیب دیده و عواقباش چه خواهد بود.
■ اگر در قرنطینه به سر میبرید، از تجربیاتتان در روزهای قرنطینه بگویید، چگونه آن را سپری میکند؟ تجربه قرنطینه برای شما به چه معناست در جهانی که تا قبل از شیوع ویروس کرونا، دهکده جهانی خوانده میشد؟
_: اینجا در هسن از شنبه ۲۱ مارس محدودیتها تشدید شده. برای من که تماموقت تدریس نمیکنم و ساعاتی را در هفته به نوشتن، ترجمه و کارهای اینچنینی میگذرانم، زمان تا این لحظه که یکهفته است که سر کار نمیروم، هنوز خیلی سخت و سنگین نگذشته. برای یکسری کارهایم زمان بههمپیوسته و منسجم به دست آوردهام. کماکان محض خرید، دوچرخهسواری یا پیادهروی بیرون میروم. اگر کسی تنها زندگی کند، شرایط سختتری خواهد داشت به گمانم. ندیدن دوستان و کاهش معاشرت به هر حال در درازمدت سخت است. برای من این تصور که شاید چندین ماه نتوانم تا فاصلهی نزدیک حتا سفر کنم و نزدیکانی را ببینم، آزارنده است. با این همه باید کمی خلاقانه گذراند زمان را. ما در خانه احتمالاً با هم فیلم ببینیم. غذا میپزیم گاهی و معاشرت ملایمی هم مثل قبل در جریان است. از راه دور هم فکر کنم بشود با دوستان کارهای مشترک کرد تا گذر زمان کمی آسان شود. جز این گمانم مهم است که از حال هم بدانیم و کمینهای از ارتباط انسانی را در همین شکل غیرحضوریاش حفظ کنیم.
■ اگر خانواده شما در ایران زندگی میکنند، چه نگرانیهایی درباره آنها برای شما وجود دارد و چگونه با آن مقابله میکنید؟
_: این سختترین بخش ماجراست. پدر و مادر من (و البته بسیاری دیگر از عزیزانم) در معرض خطرند و بیماریهای پیشینی دارند که میتواند آنها را آسیبپذیرتر کند. من هم نیستم که کمک کنم. چندهفتهای است اما که در قرنطینهی خانگیاند و خریدها و کارهای بیرون از خانه را خودشان انجام نمیدهند. اما به هر حال سخت است. این که برای پیادهروی هم نروند بیرون، خیلی دشوار است.
این روزها اما با هم بیشتر تماس داریم که حوصلهشان سر نرود. احوالپرسی و خبرگرفتن کمی جدیتر و منظمتر است. خوشبختانه شوخی نگرفتهاند ماجرا را. ترسی که به هر حال در فضا هست و طبعاً مختص پدر و مادر من نیست، این است که دولت ممنوعیتها را درست، بهموقع و جدی اجرا نکرده و مردم هم به نظر نمیرسد که آنطور که باید و شاید به فکر یکدیگر باشند. سفر میروند و مهمانی و بیرونرفتن به نظر هنوز برای خیلیها سر جایش است.
■ همبستگی جامعه برای مقابله با این بحران را چگونه میبینید؟ پیشنهاد شما برای همدلی همگانی در زمان بحران شیوع ویروس کرونا چیست؟
_: اینجا تلاشهای متنوعی در جریان است. من از طریق گروه تلگرامی «همبسته بهرغمِ کرونا» شاهد بودهام. اعلام نیازها و پیشنهادهای مختلف: خرید موادغذایی برای سالمندان و بیماران، توزیع غذا، ارایهی آنلاین کمکِ درسی یا اعلام نیاز به نیروی داوطلب برای کار در میزهای توزیع غذا برای نیازمندان. از سویی به نظر میرسد که همبستگی اصلی بیش از هرچیز جدیگرفتن فاصله از دیگران، مهمانینگرفتن و اجتناب از اجتماعات است. چون ابتلا به بیماری سرعت بالایی دارد و تعداد زیاد مبتلایان در مدت کوتاه نهادهای درمانی را از کار میاندازد، رسیدگی را ضعیف میکند و آمار مرگ را میبرد بالا. پرهیز از تماس با مسنترها و بیماران هم خیلی مهم است. چون به هر حال آنها در این بین آسیبپذیرترینهایند. همزمان اما باید به دنبال راههایی گشت تا به ایزولهشدن بیش از حد آنها و البته خودمان نینجامد و عواقب روانی پرهیز از روابط اجتماعی کمینه شود. گروههای بحث و گفتوگوی مجازی، بازیهای آنلاین، کتابخوانی جمعی، تماشای فیلم و کارهایی که از دور قابل اشتراک و برنامهریزی هستند. تشویق روحیهی جمعی، در نظر گرفتن دیگران و توجه به خطری که هرکدام از ما برای دیگران میتوانیم داشته باشیم. در کل مسوولیت جمعی و خلاقیت در مواجهه با موقعیت تازه.
نظرها
نظری وجود ندارد.