«ایمنی گلهای» نئولیبرالیسم اپیدمیولوژیک است
ایزابل فری-کسانی که به یک بازار بدون مقررات اعتماد دارند، به اپیدمی بدون مقررات نیز اعتماد خواهند کرد، حتی اگر کشنده باشد.
کسانی که به یک بازار بدون مقررات اعتماد دارند، به اپیدمی بدون مقررات نیز اعتماد خواهند کرد، حتی اگر کشنده باشد.
درحالی که بیشتر کشورهای اروپایی برای جلوگیری از گسترش ویروس کرونا دارند خودشان را برای قرنطینه آماده میکنند، چند کشور هم هستند که راهبرد دیگری را انتخاب کردهاند: ایمنی گلهای. آنها به جای آنکه از بیشترین تعداد افراد ممکن تست گرفته و تدابیری را برای افزایش فاصلهگیری اجتماعی پیاده کنند، میخواهد تعمداً اجازه دهند ویروس بین افرادی که در معرض ریسک پایینتری قرار دارند گسترش یابد، تا بخش بزرگی از جمعیت نسبت به ویروس ایمنی پیدا کند. این رویکرد نخستین بار از سوی نخستوزیر انگلستان، بوریس جانسون، مطرح شد که تا همین چند روز پیش از اجرای تدابیر مرتبط با فاصلهگیری اجتماعی سربازمیزد. درحالی که انگلستان رسماً از این راهبرد فاصله گرفته است، سوئد علیرغم انتقادهای تند سازمان جهانی بهداشت همچنان به این رویکرد پایبند است.
کشورهایی همچون سوئد استدلال میکنند که ایجاد ایمنی گلهای تنها راهبرد بلندمدت برای مقابله با ویروس است، زیرا اپیدمی دیگر قابلمهار نیست و همواره موج جدیدی از آن میتواند ایجاد شود. به جای قرنطینه و تعطیل کردن کل کشور، فقط افراد درمعرضخطر باید قرنطینه شوند و اپیدمی به حال خود رها شود. با وجود این، به نظر بسیاری از اپیدمیشناسان و ویروسشناسان این راهبرد پرخطر و غیرعلمی بوده و احتمال دارد نرخ مرگومیر را بسیار بالا ببرد.
بنابر برآورد گزارش اخیر کالج سلطنتی لندن که به تغییر سیاست دولت انگلستان در مقابله با کرونا منجر شد، اتخاذ این راهبرد موجب مرگ ۲۵۰ هزار نفر در انگلستان خواهد شد. ازآنجاییکه قرنطینه کامل و مؤثر افراد درمعرضخطر خصوصاً با ادامه گسترش ویروس ممکن نیست، احتمال دارد که نظام سلامت کشور به کلی اشباع شده و حتی سقوط کند.
نئولیبرالیسم اپیدمیولوژیک
چرا باید کشوری همچون انگلستان حتی به چنین راهبرد پرخطری فکر کند، و چرا کشورهای دیگری هنوز به این رویکرد پایبند ماندهاند؟ دلیلش نئولیبرالیسم است. از دهه ۱۹۸۰ تا کنون، ما تحت سلطه پارادایم سیاسی نئولیبرالیسم بودهایم که سیاستهای اجتماعیِ تحتِ سرپرستی دولت را با خصوصیسازی و مقرراتزدایی از بازارها جایگزین کرده است. اعتقاد نئولیبرالیسم به عدالتِ ذاتیِ بازار به استدلال سیاسیای منجر شده که عملاً سودآوری را بر جان مردم مقدم میداند. نئولیبرالیسم ذهن مردم را با القای این باورها به آنها که دلیل فقر، بیثباتکاری و یا بیکاریشان خودشان هستند، تحت استعمار خود درآورده است.
نکته کنایهآمیز نئولیبرالیسم آن است که توهم تحرک اجتماعی را به وجود میآورد، درحالیکه درواقع در حال تشدید و حتی تعمیق نابرابری اجتماعی است، و فرض را بر این میگذارد که اگر همه میتوانند در یک بازار آزاد «موفق شوند»، پس اگر مردم فقیرند تقصیر خودشان است. اما این باور نه فقط اشتباه، بلکه خشونتآمیز نیز است. نئولیبرالیسم باعث ثروتمندتر شدنِ ثروتمندان، و رنجکشیدنِ بیشترِ فقرا از محرومیت، بیثباتی و وابستگی میشود. چیزی که ممکن است همچون سیاست عدمدخالت به نظر برسد، نظام دقیق و پیچیدهای از خشونت ساختاریِ خودکار برضد اقشار ضعیف است که هرگونه امکانی برای مقاومت را نیز از بین میبرد.
ایمنی گلهای نئولیبرالیسم اپیدمیولوژیک است. ایمنی گلهای نیز، همچون باور بیقید و شرط به بازار آزاد، بر پایه این فرضیه استوار است که بهترین راه شکست دادنِ اپیدمی عدموضع مقررات برای آن و رهاکردناش است. اما درست مانند نئولیبرالیسم، به خشونت علیه فقرا و ضعفا منجر میشود: سالمندان و افراد کمتوان، بیخانمانها، پناهجویان و افراد دچار مشکلات سلامتی؛ بسیاری از این افراد احتمال دارد به دلیل وابستگی متقابل فقر و بیماری به یکدیگر، در جایگاه اجتماعیاقتصادی پایینی هم قرار داشته باشند. اینها مردمی هستند که در معرض بالاترین خطر مرگ براثر کووید ۱۹ قرار دارد، خصوصاً اگر نظام سلامت اشباع شده باشد و دکترها وادار به اولویتبندی باشند.
دولتهای رفاه درحالفروپاشیدن
اتفاقی نیست که این انگلستان و هلند، یعنی دو تا از نئولیبرالترین کشورهای اروپا، بودند که این رویکرد را تبلیغ کردند. این کشورها دهههای گذشته را صرف اجرای سیاستهایی کردهاند که منافع اقتصادی را بر منافع اجتماعی برتر میداند. این کشورها به شکل نظاممندی بودجه بخش سلامت، آموزش و مسکن را کاهش دادند. مخالفت با تدابیرِ بهلحاظ اقتصادی زیانآوری مانند قرنطینه و تعطیلی کشور کاملاً با استدلال و منطق سیاسی آنها سازگار است. با وجود این، مورد سوئد پیچیدهتر است: این کشور در سطح جهان به سیاستهای اجتماعی بهینه و دولت رفاه سخاوتمندش معروف بوده است. اما سوسیال دموکراسی نمونهواری همچون سوئد نیز از سیاستهای نئولیبرالی در امان نبوده است. مانند بیشتر کشورهای اروپایی، نظام رفاه آن طی دهههای گذشته بهشکلی نظاممند متلاشی شده است.
بزرگترین چالش در رابطه با اپیدمی کرونا «صاف کردن منحنی» است، تا ظرفیت تختهای آی سی یو پر نشود. اما ظرفیت بخش مراقبت ویژه در این کشورها ازپیش آنقدر پایین است که با تدابیر سرسختانه قرنطینه و تعطیلی کشور نیز کفایت نخواهد کرد. سرانه تخت آی سی یو در انگلستان و هلند نصف ظرفیت ایتالیاست. و این عدد برای سوئد، که میگویند بهترین دولت رفاه در اروپاست، کمتر از نصف ایتالیا است.
اگر این کشورها میخواستند از اشباع ظرفیت سیستم درمانیشان جلوگیری کنند، باید مدتها پیش دست به عمل میزدند. اما حالا دیگر کار از کار گذاشته است. اجرای تدابیر سختگیرانه، قرنطینه و تعطیلی کل کشور نه تنها بر اقتصاد فشار وارد میکند، بلکه از نظام درمانیای پرده برمیدارد که در نتیجه دهها سال اتخاذ سیاستهای نئولیبرالی در حال فروپاشیدن است. انتخاب راهبرد ایمنی گلهای به دولتها اجازه میدهد گناه را به گردن ویروس بیندازند، و نه حکمرانی نامطلوب خودشان. همانطور که میتوان افراد فقیر را مقصر شمرد که به حدکافی تلاش نکردهاند، افراد مریض را نیز میتوان بهخاطر عدم رعایت تدابیر قرنطینهای مقصر دانست. مهم نیست تقصیر طبیعت، سرنوشت، یا خود شخص باشد، فقط دولت نباید مسئول مرگ مردم قلمداد شود.
ایمنی گلهای فقط یک راهبرد غیرعلمی یا سیاست نادرست نیست، بلکه یک جنگافزار بیولوژیک است. بسیاری از مردم براثر آن خواهند مرد، و دولتها در قبال آن مسئولیت نخواهند پذیرفت. اما این راهبرد به یکباره و از دل هیچ به وجود نیامده است، بلکه امتداد منطقیِ استدلال سیاسیای است که طی دهههای گذشته بر جهان حکمفرما بوده و اکنون به حدغایی و افراطی خود رسیده و به شکل نوعی داروینیسم اجتماعی مبتنیبر عدمدخالت دولت درآمده است. چراکه کسانی که به یک بازار بدون مقررات اعتماد دارند، به اپیدمی بدون مقررات نیز اعتماد خواهند کرد، حتی اگر کشنده باشد.
منبع: thequarantimes
در همین زمینه:
- David Harvey - Anti-Capitalist Policy in the Coveid Age - 19
- Antonio Negri - Corona virus, now and in the future
- Simon Springer - The War of the Toilet Napkin and the Toilet of Capitalism
- CG Yamada - Neoliberalism and the Corona Virus
- David Broder-Corona drives Italy crazy
- Rob Wallace - Capitalist Agriculture and Covid 19: A Deadly Combination
- Giorgio Agamben - The exceptional situation of Corona
- Jean Lucanensi - a viral exception
- Mahtab Dehghan - Corona: Is the situation exceptional?
نظرها
کیوان ع
چند دهه های "امپریالیسم" بود، حالا شده "نئولیبرالیسم". از آن کلمات جادویی که می توان با آن همه معضلات را تشریح کرد. لازم نیست برای شناخت پدیده ها ، در هر سطحی که میخواهند باشند، مطالعه و مداقه کنی. ریشه همه مشکلات به یک چیز بر می گردد "نئو لیبرالیسم". چیزی در مایه "دژمن" آقای علی خامنه ای، ولی فقیه جمهوری اسلامی. نه دوستان، همه چیز را نمی توان با نئولیبرالیسم توضیح داد. اصولن نئولیبرالیسم بیشتر در قلمرو نظریه باقی مانده تا در سیاستگذاری. توضیح پدیده ها آنقدر هم آسان نیست.
"فاجعه کرونا و شکست سرمایه داری"
بیانیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست: "فاجعه جهانی کرونا نشانه شکست و درماندگی نظام سرمایه داری" شیوع ویروس کرونا و تلفات تراژیک تاکنونی آن، یکبار دیگر نشان داد که نظام سرمایه داری با پایه ای ترین حقوق فردی و اجتماعی انسان امروز از جمله حق سلامتی و حق حیات در تناقضی مهلک قرار دارد. این فاجعه، رعدی در آسمان بی ابر نبود. از قبل مشخص بود یعنی باید مشخص می بود که نظام سرمایه داری به دلیل اولویت دادن به الگوی توسعه اقتصادی مبتنی بر کسب حداکثر سود، نه تنها برای بشریت بلکه برای طبیعت نیز ارزشی قائل نیست. این را حتی کارشناسان محیط زیست و دانشمندان و اساتید دانشگاهی همین نظام نیز اکنون اعتراف می کنند که ویروس های جدیدی مثل کرونا محصول تحت فشار بودن محیط زیست حیوانات و طبیعت کره زمین است که سبب جهش های ژنتیکی و بسیار هوشمندانه این نوع ویروس ها و میکروب ها می شود. بحران کرونا پد یده ای غیرقابل پیش بینی نبود . در دو سه دهه اخیر، بشریت شاهد اپیدمی هایی چون: جنون گاوی، آنفولانزای خوکی، ابولا، سارس و مرس بوده است، بنابراین هر حکومت و جامعه ای که برای سلامت و معیشت شهروندان خود ارزشی قائل بود، باید از قبل خود را برای چنین روزهایی آماده می کرد. اما این آینده نگری با ذات نظام سرمایه داری در تضاد است. این سیستم بویژه کشورهای امپریالیستی برای نابودی کره زمین و همه مردمان آن با بمب و گلوله، نه یکبار بلکه برای چندین بار، ذخیره در زرادخانه های خود دارند، اما برای حفظ سلامت شهروندان و کادر درمانی، حتی از فراهم کردن امکانات ابتدایی چون: ماسک، روپوش مخصوص، الکل پزشکی، ژل ضدعفونی، دستگاه اکسیژن مصنوعی، تخت بیمارستانی کافی و ... ناتوان است. بحث ابداَ این نیست که گویا این دولت ها و کشورها با ضعف مدیریت روبرو هستند (تردیدی نیست که در برخی از کشورها نظیر ایران درماندگی سرمایه داری با بحران مدیریت و تعدد مراکز تصمیم گیری نیز عجین شده است)، معضل اساسی همانا این است که نظام سرمایه داری برای حفظ سلامت مردم و حفاظت از محیط زیست، ارزشی قائل نیست و اگر اینجا و آنجا برخی محدودیت ها و عقب نشینی ها را پذیرفته، ناشی از فشار جنبش های اجتماعی بویژه جنبش مبارزه برای ارزش های سوسیالیستی طبقه کارگر بوده است. نتیجه این درماندگی و اولویت دادن به سود سهام کمپانی ها و ابر سرمایه داران، این شده که سیستم درمانی حتی در پیشرفته ترین کشورها نتواند از پس اپیدمی هایی از نوع کرونا برآید. این دولت ها از زمانیکه درماه دسامبر نخستین علائم شیوع وسیع ویروس کرونا در "ووهان" چین آشکار شد فرصت داشتند که با اولویت دادن به سلامت مردم و نه منفعت سرمایه، امکانات خویش را بسیج کنند. اما هم از طریق پنهانکاری و هم از طریق اصرار بر گردش چرخ سرمایه، موجبات آلودگی صدها هزار نفر را فراهم کردند که قطعا به میلیون ها نفر افزایش خواهد یافت. فاجعه ای که تا این لحظه دست کم جان بیست و چند هزار انسان را در سراسر جهان گرفته است. اگر در گذشته بیماری "ابولا" دمار از روزگار کشورهای آفریقایی در می آورد و یا همین حالا بیماری پیش پا افتاده "وبا" در یمن جنگ زده و هائیتی زلزله زده دارد جان هزاران نفر را می گیرد، اکنون کرونا در قلب آمریکا و اروپای پیشرفته دارد رکوردهای جدیدی از جانباختن شهروندان را به نمایش می گذارد. نتیجه این درماندگی ساختاری این شده که در ایتالیای عضو باشگاه امپریالیستی G7 علناَ اعلام می کنند که راهی جز کشیدن لوله اکسیژن از دهان افراد مسن و فرستادن عمدی آنها به گورستان ها ندارند و یا نخست وزیر بریتانیا با وقاحت صحبت از ضرورت ابتلای هفتاد درصد از مردم برای ایجاد "مصونیت گله ای"می کرد و حاضر نبود بدون فشار کادر زحمتکش درمانی و مردم، تن به سیاست پیشگیری و قرنطینه بدهد. همین نوع سیاست ها در سایر کشورها نظیر آمریکا نیز پیش گرفته شده که اکنون دارند عواقب وحشتناک آنرا به چشم می بینند. در ایران که عملکرد سیستم سرمایه داری با استبداد فاشیستی، تحجر مذهبی، درماندگی و تعدد مراکز تصمیم گیری تلفیق شده است، بحران کرونا دارد در ابعادی وسیع جان مردم و کادر درمانی را می گیرد. این رژیم که از روزها قبل از راهپیمایی دولتی ۲۲ بهمن و انتخابات نمایشی دوم اسفند از شیوع ویروس کرونا در قم آگاه شده بود، عمداَ برای تحت تاثیر قرار نگرفتن این دو نمایش دولتی، و نیز نگاه امنیتی رژیم به بحران هایی از این دست، به سیاست پنهانکاری روی آورد. درحالیکه سیستم بهداشتی قم سخن از تبدیل "مقبره معصومه" به مرکز صدور ویروس کرونا به سراسر ایران می کرد مقامات استانی و دولتی و متحجرین مذهبی با کفر دانستن چنین اهانتی به حرم معصومه، آنرا توطئه دشمنان خارجی برای بی عصمت کردن امامان و امامزادهای شیعه تلقی کردند. در واقع جمله تاریخی کارل مارکس مبنی بر اینکه " دین افیون توده هاست" بار دیگر حقانیت خود را به اثبات رسانیده است! اکنون نه تنها در ایران تحت حاکمیت اسلامی، بلکه در مناطق و کشورهای مسیحی، یهودی، هندو و ... هم به خاطر «ترکیب سرمایه و دین و استبداد » در حاکمیت، فاجعه تلفات انسانی در حال گسترش است، به ویژه در ایران در بند استبداد دین و سرمایه، رژیم سعی دارد با ارایه آمارهای تقلبی گسترش تلفات انسانی را کتمان کند. این رژیم تنها به ابتلای سی هزار نفر و مرگ ۲۳۰۰ نفر اعتراف کرده است اما بسیاری از کارشناسان و آگاهان و مردمان ساکن ایران از جمله سازمان بهداشت جهانی رقم واقعی را احتمالاَ پنج برابر این میزان ارزیابی کرده اند ! رژیم انسان ستیز حاکم حتی برای حدود سه ماه حاضر نشده برخی سیاست ها مبنی بر غربال گری و قرنطینه را در شهرها و استان های ایران اجرا کند درحالیکه کشورهایی نظیر چین با اجرای قاطع و سریع این سیاست توانستند تا حدودی از ابعاد فاجعه بکاهند. حکومت درمانده سرمایه داری و مذهبی ایران از زبان رهبرش حتی به بافتن خیال بافی های مالیخولیایی نظیر"توطئه دشمن برای تولید ویروس منطبق با ژن ایرانی"! روی آورده و درعین حال که از ادامه سیاست های تحریمی آمریکا می نالید و آن را بهانه ای برای کتمان درماندگی خود قرار داده بود، حاضر نشد به بهانه همین " تئوری توطئه " کمک های یک سازمان مستقل نظیر "سازمان پزشکان بدون مرز" را برای احداث یک بیمارستان صحرایی مجهز در اصفهان بپذیرد و علیرغم موافقت وزارت بهداشت با دریافت این کمک، بعد از ورود امکانات این سازمان، جلوی فعالیت آنها را گرفتند که جهانیان را در بهت فرو برد! این سیاست در حالی عملی می شود که سیستم درمانی ایران حتی تا قبل از شیوع کرونا به اعتراف رسانه های داخل کشور از کمبود دویست هزار پرستار و هزاران دکتر و متخصص و تخت بیمارستان و امکانات اولیه دیگر رنج می برد. فشار طاقت فرسایی که بر کادر درمانی زحمتکش ایران وارد می شود تا کنون جان دهها نفر از پرستاران و پزشکان را گرفته است. در سایر کشورهای حتی پیشرفته سرمایه داری نیز شاهد همین فشار طاقت فرسا بر سیستم درمانی هستیم . علاوه بر این معضل، جهان شاهد یکی از عظیم ترین بحران های اقتصادی دو دهه اخیر خود بوده است. تا کنون بازارهای بورس و اقتصاد سرمایه داری سقوط هزاران میلیارد دلاری را تجربه کرده اند. صدها میلیون نفر از کارگران و زحمتشکان در سراسر جهان شغل و درآمد خود را از دست داده اند یا به موازات رشد بحران، در حال از دست دادن هستند. واکنش دولت های سرمایه داری همچون بحران بزرگ ۲۰۸ ریختن تریلیون ها دلار از بودجه کشور و بانک ها به حلقوم کمپانی های بزرگ است، ولی وقتی به بیکاران و زحمتکشان می رسند به سیاست قطره چکانی روی می آورند . حتی در پیشرفته ترین کشورها سخن از اعطای پنجاه تا هفتاد درصد حقوق بیکاری به کارگران و شاغلین می کنند. به همین خاطر بلند کردن پرچم: "سلامت، معیشت، منزلت ، حق مسلم ماست!" بیش از هر زمان اولویت پیدا کرده است. کوبیدن بر خواست های سوسیالیستی جنبش ما نظیر: آموزش رایگان، درمان رایگان، بیمه بیکاری مکفی، و حق هر انسان برای برخورداری از یک زندگی شرافتمندانه، و نیز گسترش مبارزه برای حفظ محیط زیست انسان ها و حیوانات و گیاهان و مبارزه با تبعیض و نابرابری های طبقاتی و عبور از نظام جهنمی سرمایه داری، بیش از هر زمان به یک ضرورت عاجل تبدیل شده است . در این دوران حساس از تاریخ جهان، باید بر همبستگی اجتماعی، خودیاری و مددرسانی به اقشار آسیب پذیرتر نظیر: سالمندان و معلولین تاکید وتوجه ویژه ای داشت. با ایجاد کمیته های مردمی در هر محله و منطقه به یاری کسانی بشتابیم که بحران کرونا مانع از دسترسی آنها به اولیه ترین نیازهای غذایی و بهداشتی شده است. البته نشانه هایی از خود سازمانیابی را درایران و سایر کشورها مشاهده می کنیم که ضروری است در همه عرصه ها گسترش یابد. "شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست"، همدردی عمیق خود را با خانواده های جانباختگان کرونا اعلام می کند و همچون اکثریت مردم، به کادر درمانی زحمتکش ایران و سراسر جهان درود می فرستد که علیرغم درماندگی دولت های سرمایه داری دارند با چنگ و دندان و با به خطر انداختن سلامتی خود، از جان بیماران حفاظت می کنند. مبارزه برای آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی وافشای هرچه بیشتر چهره کثیف و انسان ستیز نظام سرمایه داری و ارتجاع مضاعف دینی وظیفه ایست که در برابر جنبش طبقاتی و نیروهای چپ و کمونیست قرار دارد و باید تاکید کرد که تنها با عبور از جهنم سرمایه داری و گذار به سوسیالسم است که انسان هویت انسانی و حقوق انسانی خود را به چنگ خواهد آورد و این ممکن نیست مگر با سرنگونی انقلابی حاکمیت ارتجاع مذهبی و سرمایه داری توسط طبقه کارگر و متحدین بیشمارش برای حاکمیت اکثریت عظیم بر اکثریت عظیم. نابود باد نظام درمانده سرمایه داری سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم ۲۸ مارس ۲۰۲۰ - ۹ فروردین ۱۳۹۹ امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان ( اقلیت )، هسته اقلیت ShorayeHamkari@gmail.com
اللهقلی جهانگیری
نخیر جناب کیوان, نئو لیبرالیسم خیلی وقت است که در عمل دارد پیاده می شود (از دههء ۸۰ میلادی در قرن گذشته؛ یعنی حدود ۴۰ سال) اما بعضی از دوستان معلوم نیست که حواسشان کجاست؟ وقتی که در آمریکا, ثروتمندترین جامعه در تاریخ تمدن بشری, بیمارستانها در مقابله با کرونا وسایل اولیهء بهداشتی ندارند و پرستاران و دکترها باید از یک ماسک از اول صبح تا آخر شب (با ضد عفونی کردن دائم و ساعت به ساعت) استفاده کنند, این یعنی نئولیبرالیزم. زمانی که دولتهای "پیشرفته" سرمایه داری در رزرادخانه های خود ذخیرهء مهمات و آلات مافوق پیشرفتهء نظامی برای چندین و چند نابودی کل کرهء زمین را داردند, اما برای بهداشت عمومی و وسایل مورد نیاز در بیمارستانها مانند کشورهای "جهان سوم" در مضیقه هستند, این یعنی نئو لیبرالیزم . هنگامی که یک دستگاه تنفس مصنوعی یکشبه قیمتش از ۲۵,۰۰۰ دلار به ۴۵,۰۰۰ افزایش پیدا می کند و هیچ کسی نیز هیچ کنترلی بر آن ندارد , این یعنی نئو لیبرالیزم. وقتی که فرماندار نیویورک, در گزارش مطبوعاتی روزانه اش, از کمبود دستگاه های تنفس مصنوعی به ستوه می آید, و فریاد میزند که آیا ترامپ میتواند به او بگوید که کدام مریض مبتلا به کرونا را باید زیر دستگاه تنفس مصنوعی نگاه داشت و کدامیک را باید بیرون آورد و محکوم به مرگ کرد , این یعنی نئولیبرالیزم. من از مفصل این نکته مجملی گفتم تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل
شیوا حمزکی
ترجمه لفظ به لفظ برای این تیتر مناسب نیست و اصولا برای خوانندهدفارسی زبان بسیار ثقیل و نامفهکم شده . . خو
ابراهیم
جناب شیوا, با اجازهء شما من دو بار با دقت ترجمه را با اصل مطابقت کردم, پاراگراف به پاراگراف. اما حتی یک اشتباه, ناروشنی و لحضه "ثقیل" در ترجمه پیدا نکردم. ترجمه ای بسیار دقیق و نفیس است. شما اگر به طور مشخص اشتباه یا ترجمهء نادقیق یا اشتباه میبینید, لطفا ذکر کنید ما هم یاد بگیریم . همچنین اگر تیتر بهتر و یا دقیق تری به نظرتان می رسد, دریغ نفرمایید. وگرنه ایرونی بازی درآوردن, تو سر مال زدن و الکی بهانه های پرت و نامربوط گرفتن از دست همه برمی آید. خیلی هم ممنون از مترجم گمنام این مقال, و خسته نباشید.
امید
به اندازه لازم و کافی در رادیو زمانه در رابطه با نئولیبرالیسم خوندیم ولی چیزی که راجع بهش اصلا صحبت نمیشه فجایع به بار آمده توسط حکومتهای کمونیست هست که چه گلی به سر مشکلات جهانی مثل مهاجرت، حقوق سالمندان، تغییرات آب و هوایی یا حتی همین پاندمی کرونا زدهاند؟ آیا جوامع کمونیستی در راسشان روسیه سلطان پوتین حتی آمار درستی از تعداد بیماران و کشته شدگان میدهند؟ آیابه اندازه یک دهم جوامع به قول شما نئولیبرال به فکر حل مسائل جهانی هستند؟ چند تا پناهجوی سوری یا ایرانی یا افغانی توسط روسیه پذیرفته شده؟ آلمان و انگلیس و آمریکا حد اقل میلیونها پناهنده فراری از دست جلادانی چون خامنهای و بشاراسد و پوتین را با آغوش باز پذریفته اندکه شرافتمندانه در حال زندگی با جامعه میزبان هستند. آیا چین کمونیست حقوق اقلیتها رو پاس میداره یا فقط به فکر سرکوب و استثمار نیروی کار جهت پولسازی بیشتره؟ کمکهای بشردوستانه کمونیسم و نئولیبرالیسم را مقایسه کنید
هادی
هر چهگشتم اصل این مقاله را یا نویسنده مقاله ایزابل فری را پیدا نکردم. یکی بود آن هم سلمانی داشت. لطفا در ترجمه مقالات لینک مقاله به زبان اصلی را نیز بگذارید. چون ترجمه بدون نام مترجم و بدون رفرانس و ارجاع به مقاله اصلی دزدی ادبی محسوب میشه و اعتبار نشریه زیر سوال میرود ----- زمانه: کاربر گرامی لینک به منبع اصلی به شکل هایپرلینک در زیر متن هست. میتوانید روی آن کلیک کنید.
خدا
و آنگاه که میلیاردها جاندار در آتش سوزی آمازون و پس از آن استرالیا سوختند و تو ای انسان به بذرت هم نگرفتی. از من خواستند بشر را سر جایش بنشانم. و ما ویروسی ساختیم که فقط بشر را بیمار کند. هراس در دل او افکند. بشر را از تولید افسارگسیخته گازهای گلخانهای که نفس زمین را بریده بازدارد. باشد که آدم شوید.
ج.ا
ایمنی گلهای حق مسلم ماست
Reza
با تایید نتایج اسفبار نئولیبرالیسم بر زندگی بشر روش ایران برای مقابله با این پاندمی نه گله ای ، نه قله ای، بلکه اسلامی و قرون وسطایی ست. همان قوانین بظاهر قله ای را هم رعایت نمیکند چون برای غیر خودی ها هیچ ارزشی قائل نیست
شهریار
شاید بتوان عنوان مقاله را برای وضوح بیشتر به، ایمنی "گله ای" یا سپردن اپیدمیولوژی به دست نامریی بازار؟ ترجمه کرد.
دولتی کردن بیمارستانها
نقطهء مخالف سیاستهای نئو لیبرال (با هدف سودآوری کوتاه مدت به هر قیمتی)میتواند استفاده از تمامی امکانات کنونی, با الویت دادن به رفع نیازهای مردم, در مقابله با بحران ویروس کرونا باشد. یک نمونه ای خوب برای چنین برخوردی, عکس العمل دولت ایرلند به فراهم آوردن خدمات بهداشت عمومی برای مردم است که منجر به سیاست دولتی کردن تمامی بیمارستانها در ایرلند شد. مقالهء ذیل: Ireland nationalizes hospitals – It can be done Late on March 24, Ireland’s Health Minister Simon Davis announced “For the duration of this crisis the State will take control of all private hospital facilities and manage all of the resources for the common benefit of all of our people. There can be no room for public versus private when it comes to pandemic.” ...
سجاد
نئولیبرالیسم همون داروینیسم و قانون جنگله! روسای انگلیس ، فرانسه ، آلمان و و حتی ایران بطور مستقیم گفتن که باید هفتاد درصد مردم بگیرین تا اپدیمی تمام بشه و ریس جمهور امریکا هم با بی عملیش دقیقا داره همین کار میکنه ! جالب اینحا بود حتی امروز رادیو فردا عکسی در کانال گذاشت که اپدیمی وقتی تمام میشه که هفتاد درصد جمعیت حهان بگیرن ! قانون جنگل و داروینیسم به اسم اقتصادی نئوالیبرالیسم بر جهان و بر همه چیز حاکمه و هدف چیزی نیست جز پاک کردن ضعفا سالمندان و افراد سیستم ضعف ایمنی تا بقول خودشون دستان نامرئی طبیعت ( بازار ) کار خودش انجام بده و جهان از شر ضعفا راحت کنه همین که در ابتدا ورود کرونا در هیچ کدام از کشورها کاری انجام نمیدن تا اپدیمی گسترش پیدا کنه و در انتها وقتی که گسترش زیاد شد تازه یادشون میفته قوانین قرنطینه رو پیدا کنن تا بگن که بفکر شهروندانشون هستن ! بله دوستان به دنیای داروین و نئوالیبرالبیسم خوش امدید
رضا
أين تا حدي درسته ولي با توجه به اينكه سياست دولت سويد مورد انتقاد است و ألبته دليل قرنتينه نكردنشون بسيار غير مسؤولاه است من در سويد زندگي ميكنم به أين بهانه كه تعداد زبادي خواهند گرفت جلوي قرنطينه رو گرفتن ولي دليل اصليش اقتصادي است با اينكه أينما بسيار ثروتمند است ولي خيلي احتقانه رفتار مىكنند دارند با جان مردم بازي ميكنند الان بالاي ٤٠٠٠ گرفتند من أز نزديك ديدم چگونه مشور دانمارك با يك دولت مسئول برخورد كرد حتي دارند سر پناه درست ميكنند براي بيخوانمانها و بوده اختصاصي براي همه چند صد مليارد كرون الان قرنطينه رو تمديد كردن و مردم بسيار خوب رعايت ميكنند برعكس سويد ، اميدوارم مانند ايتاليا نشود
شاهین
جناب سجاد، مفهوم داروینیسم، اگر مفهوم درستی هم داشته باشد، می تواند به معنای علم تکامل یا فرگشت باشد. به گمانم منظور شما از داروینیسم، "داروینیسم اجتماعی" باشد که معنایی فاشیستی و ضد بشری دارد و در نیمه اول قرن بیستم مورد توجه و عمل نیروهای فاشیست و نازیسم بود. لطفاً نام بزرگ داروین و ایضاً داروینیسم را به مفهوم ضداخلاقی و مذموم نژاد پرستی گره نزنید!