فرگشت ویروس جدید کرونا و مسئله واکسن آن
دکتر مینا پایور – نکتهای اساسی درباره ویروس جدید کرونا این است که همه ویژگیهایش یک بار برای همیشه تثبیت شده نیستند. دگرگونشوندگی آن، موضوع واکسن را پیچیده میکند.
نکتهای اساسی درباره ویروس جدید کرونا این است که همه ویژگیهایش یک بار برای همیشه تثبیت شده نیستند. در مورد آن میتوان اعتبار تئوری"انتخاب طبیعی" را در حد یک ویروس جلوهگر دید. دگرگونشوندگی آن، موضوع واکسن را پیچیده میکند.
امروز در سراسر جهان تحقیقات دربارهی روند فرگشت ویروس کرونا ادامه دارد. (در این نوشته این کلمه «فرگشت» بارها به کار خواهد رفت؛ آن را در برابر اصطلاح علمی Evolution میگذاریم که پیشنهاد و تنها یکی ازهدیههای داریوش آشوری به جامعه علمی است. پیش تر، برای این منظوراز برابرنهاد «تکامل» استفاده میشد، اما از آنجا که هدف از اِوُلوسیون نه تکامل انواع، که انطباق نوع با شرایط جدید محیطی است، برابرنهاد فرگشت بسیار منطقی تر به نظر میرسد.) از تحقیقاتی که تاکنون در مورد ۱۵۴ نوع ویروس مختلف به دست آمده است، میدانیم که پدیدهی فرگشت در این ویروسها به تمامی در قسمتی از ویروس اتفاق افتاده که به سلولهای میزبان میچسبند.
ویروسشناسان بر این باوراند که ویروس کرونای جدید از بدو ظهورش در چین تا کنون در مسیر فرگشت خود، این خصوصیت چسبندگی اش به سلولهای میزبان را قوت بخشیده است. طبیعی است که در برابر چنین یافتههای علمی بیش از آنکه ترس به دل خود راه دهیم، باید کوشش کنیم ظرفیتهای این ارگانیسم را و راههای گوناگونی را ممکن است پس از این مرحله در فرگشت خود طی کند، پیش بینی کنیم. برای این منظور باید ابتدا زیست ویروس را بیشتر بشناسیم. آن طرز تفکری که در جوامع سنتی قرن هاست حاکم است و به ما از کودکی یاد میدهد که همهی جانداران از ازل تا ابد شکل و شیوه حیاتی ثابتی دارند، امروز که به عینه معلوم شده است این ویروس جدید کرونا چگونه در ظرف چند ماه دچار فرگشت شده، دیگر به ناچار سکوت پیشه کرده است. در واقع از وقتی این ویروس وارد زندگی ما شده است، همهی ما در زندگی روزانهی خود این فراشدهای گوناگون فرگشت را تجربه میکنیم، اما وقتی همین مطلب به صورت مقالهای علمی جلوی روی مان میآید، با پشت دست آن را پس میزنیم. زیرا از آغاز مرتب به ما گفته اند: تئوری فرگشت؛ مگر چیزی جز یک تئوری است؟ یک گمانهزنی خیالـبافانه! تاکنون مگر به چه دردی خورده است؟ این اظهار نظرها نه مبنای علمی دارند و نه کسی از این پرسش کنندگان دلش برای علم سوخته است. مسئله برای اینان خدشه برنداشتن دریافتهای سنتی است؛ ترس از شک کردن مردم در اسلوب نظام آموزش و پرورش است. کاملا معلوم است جوامعی در مبارزه با این ویروس موفق عمل خواهند کرد که از سد این عادات ذهنی گذشته باشند.
فرگشت کرونا
فرگشت در میان جانداران همیشه به صورت گروهی اتفاق میافتد. اول بخشهای حیاتی چندی از آنها از حالت ثبات بیرون میآید و تحرکات محسوسی در آنها به چشم میخورد. این بخشها شبیه خط مقدم عمل میکنند: احتمالا شرایط محیطی تغییر کرده است و آن گروه خاص در خطر افتاده اند، و یا نیاز به انطباق جدید با موقعیت دیگری است. در این شرایط جدید تنها آن گروهی که بتوانند انطباق حاصل کنند، برای بقا "انتخاب" میشوند، یعنی شانش بقا دارند.
امروزه میبینیم که خصوصیات ویروس جدید کرونا در فرانسه یا ایتالیا با ویژگی هایش در چین متفاوت است. آنزیمهای فزاینده ویروس در طی انتشارش در جهان دچار خطا میشوند و فرگشت اتفاق میافتد. برخی از ویروسها در جریان این فرگشت از بین میروند، برخی همان طور که بوده اند، باقی میمانند، و برخی ویژگی جدیدی پیدا میکنند که همان طور که در آغاز گفته شد، این ویژگی در فزونی یافتن خاصیت چسبندگی ویروس پیش میآید و در نتیجه خصوصیت واگیرندهایش بیشتر میشود. این همان پیشامدی است که در ایتالیا با آن روبه رو هستیم.
درست است که گرم شدن هوا خطری برای ساختار پروتئینی ویروس است، اما یافتههای آزمایشگاهی نشان میدهد که گروهی از ویروسها خود را به سرعت با دماهای متفاوت انطباق میدهند. طبعا تفاوت هست بین مدلهای آزمایشگاهی و شرایط در محیط طبیعی. اما رسیدن ویروس به مناطق گرمسیر جهان خود نشانگر این واقعیت است که گرما به تنهایی نمیتواند مانع انتشار کرونا شود.
پس میبینیم که به رغم مشاجرههای احمقانه سیاستمردان - چه آنان که برای ویروس پاسپورت چینی صادر کردند، چه آن ذهنهای جامد که به جن منتسبش کردند - تا ما به بیولوژی و گوناگونی روند فرگشت این ویروس آگاهی پیدا نکنیم، امکان یافتن مداوایی هم وجود نخواهد داشت.
تحقیقات همچنان روی پذیرندههای ACE2 ادامه دارد که میدانیم ویروس از طریق چسبیدن به آنها وارد بدن میشود. اما معلوم نیست این تنها راه ورودی ویروس باشد. این پذیرندهها در "نژاد زرد" پنج برابر بیشتر از دیگر نژادها وجود دارد، اما نتیجه آمار جهانی نشان میدهد که احتمال وجود راههای ورودی دیگررا هم باید در نظر گرفت. نکته مهم دیگر که آمار جهانی نشان میدهد این است که پذیرندگی هیچ تیره انسانی از تیره دیگر در برابر ویروس کرونا بیشتر یا کمتر نیست.
امروز میدانیم که ویروس کرونا در جاهای مختلف جهان فرگشتهای متفاوتی از خود نشان میدهد، اما خوشبختانه بسیاری از آنات این فرگشتها از این نظر بیتأثیر است که قدرت کشندگی یا سرایت ویروس را افزایش نمیدهد. حتی مواردی ثبت شده است که فرگشت ویروس در جهت یک همزیستی با میزبان خود عمل کرده است. اما بارزترین خصوصیت کرونا این است که در برابر تغییر شرایط محیطی از خود بسیار زیاد انعطاف نشان میدهد و در کل نیروی واگیرندهایش بسیار زیاد است.
تنها یک نوع واکسن؟
پرسشی که اینجا ممکن است مطرح شود این است که: با این طیف گسترده فرگشت ویروس کرونا در مناطق مختلف جغرافیایی آیا تنها یک واکسن برای مبارزه با آن کافی است؟
هنوز پاسخی قطعی برای این پرسش نداریم، و تنها پس از ساخته شدن واکسن پاسخ این پرسش را میتوانیم بدهیم. با توجه به اینکه هر سال واکسنهای ویروس آنفلوانزا تغییر پیدا میکنند، میتوان انتظار داشت که واکسنهای کرونا هم هر سال از نو تهیه شوند، و در ضمن، این امکان وجود دارد که با توجه به مناطق جغرافیایی متفاوت بتوان واریاسیونهای چندی از آن ساخت. فعلا مهم هستهی اصلی واکسن است که باید ساخته شود.
به این ترتیب مشخص است که ویروس کرونا شبیه ویروس آبله نخواهد بود که به یکباره از ساحت حیات بشری رخت بربندد. به احتمال زیاد شبیه ویروسهای همـخانواده اش یک سیر فصلی و دورهای از خود بروز میدهد و همان گونه که اپیدمیولوگها میگویند حدود شصت در صد جمعیت روی زمین را متأثر خواهد کرد. این که با ما چه خواهد کرد، بستگی به این دارد که ما با آن چگونه رفتار کنیم: از اقدامات پیشگیرانه و قرنطینه کامل گرفته تا سرعت بخشیدن به پروسه واکسن سازی و احیانا ساختن داروی آنتی کرونا.
داستان ادامه دارد
نکته مهم دیگر آمادگی برای موجهای بعدی بیماری است. تمام این جوانب نیازمند تغییر اساسی در بینش ما نسبت به محیط زیست، ویروسشناسی، سیاست و فرهنگ اجتماعی است. باید دانست که احتمال خطرناکتر بودن موج دوم زیاد است، زیرا بهبود یافتگان این موج اول متأسفانه با آسیبهای متوسط یا شدیدی در ریههای خود مواجه خواهند بود که مقاومتشان را در موجهای بعدی بیماری کمتر میکند. اما همان طور که ویروس شناس پرکار، ابشتین خاطرنشان میکند، در دورههای بعدتر این ویروس مثل تمام ویروسهای دیگر که تاکنون شاهدشان بوده ایم، به تدریج به یک همزیستی مسالمت آمیز با میزبان خود میرسد.
وظایف دولتهای پشتیبان جامعه، در حیطه بهداشت، از هم اکنون، بالاتر بردن ظرفیتهای بیمارستانها و اتاقهای آی سی یو و کلیه تجهیزات مربوطه، و نیز افزایش بیشتر تستهای تشخیصی است.
وظایف رسانهها نیز در درجه اول پرده برداری از منشأ تئوریهای توطئه، ماندن در کنار دانش و مردم، و بازتاب تحلیلهای اجتماعی-سیاسی است.
منابع
در همین زمینه
نظرها
پرتو نوری علا
مقاله تحقیقی و در عین حال ساده و روشنی بود. ممنون از خانم دکتر مینا پایور.
برن
با تشکر و تحلیل روشن و چامعه