ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مهاجران افغانستانی و بحران کرونا

علی اکبر سجادی - مهیا نشدن حداقل شرایط رفاهی از طرف دولت و استمرار حضور در خیابان و کارگاه جهت کسب معیشت، خطر ابتلا به بیماری کرونا را در بین مهاجران افغانستانی به‌شدت افزایش می‌دهد.

نزدیک به چهار دهه از حضور گسترده‌ی افغانستانی‌ها در ایران می‌گذرد. در حال حاضر، بنا به آمارها و برآوردهای مختلف حدود ۱.۵ تا بیش از ۲.۵ میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی می‌کنند که تا ۳٪ از کل جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند.(۱) بخشی از مهاجرت افغان‌ها مربوط به کارگران فصلی است که از افغانستان با انگیزه‌ی کسب درآمد و شغل راهی ایران می شوند(۲,۳) و بخش عمده‌ی دیگر مربوط به پناهندگانی می‌شود که به‌دلایل جنگ و کسب امنیت دهه‌هاست ایران را برای زندگی، کار و گذران عمر خود و فرزندان‌شان انتخاب کرده‌اند. بر طبق منابع رسمی پناهندگان ثبت‌نام شده دارای کارت آمایش (۹۵۱هزار نفر)، دارندگان گذرنامه‌ی افغانستانی (۴۵۰هزار نفر) با روادید ایران هستند. گفته می‌شود حداقل یک میلیون نفر مهاجر افغانستانی بدون مدارک در ایران(۴) زندگی می‌کنند. ۹۷ درصد از آن‌ها در مناطق شهری و روستایی و ۳ درصد از آن ها در ۲۱ اردوگاه تحت مراقبت UNHCR و سازمان‌های غیردولتی خارجی و اداره‌ی امور اتباع و مهاجران خارجی (BAFIA) زندگی می‌کنند.(۱,۵)


با اعلام رسمی شیوع بیماری کرونا در ایران دولت و وزارت بهداشت ایران اقدامات و آگاهی‌رسانی‌هایی برای پیشگیری از شیوع این بیماری انجام دادند و برای مثال در همین چارچوب از شهروندان می‌خواستند که مرتب دست‌هایشان را بشویند، از دست دادن و تا حدّ امکان از حضور در اماکن عمومی پرهیز کنند و برای مدتی در خانه‌هایشان بمانند. اکنون با گذشت بیش از سی روز از اعلام رسمی شروع اپیدمی کرونا، بحران حاصل از این بیماری هرروز زوایای جدیدی به خود می‌گیرد. به‌عنوان مثال تجربه‌ی زیسته‌ی مهاجران افغانستانی ساکن در ایران نشان می‌دهد که به‌رغم گفته‌های مسئولان درباره‌ی «دموکرات بودن ویروس کرونا» و انتقال از راه تماس و حضور در اماکن شلوغ عوامل دیگری نظیر «وضعیت شغلی و فقر»، «مستثنی‌سازی از سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی»، «رسوب سیاست‌های مهاجرستیزی در بین برخی شهروندان ایران» و «رفتار سلیقه‌ای مسئولان» از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر خطر ابتلا به این بیماری برای مهاجران افغانستانی است.

در ادامه تلاش می­‌شود تا اجزای صورت‌بندی یادشده بیش‌تر تشریح شود.

۱. وضعیت شغلی و فقر

با آغاز شیوع کرونا، توصیه‌های بهداشتی برای شست‌وشوی مداوم دست و استفاده از ماسک و دستکش در اخبار، گزارش‌ها و فضای مجازی بازار مصرف این مواد را داغ کرد و به‌دلیل تقاضای مصرفی مردم و تقاضای سوداگرانه‌ی محتکران، عرضه‌ی این مواد با مشکل مواجه شد تا جایی که می‌توان گفت به دلیل افزایش سرسام‌آور قیمت برخی اقلام بهداشتی، استفاده از ماسک، دستکش و ژل ضدعفونی‌کننده برای امنیت سلامت، به امری کم‌وبیش طبقاتی بدل شد؛ به‌گونه‌ای که تاحدودی امکان دسترسی به منابع مالی، به امکان استفاده از این مواد بهداشتی منتهی می‌شد. روی دردناک و تأسف‌برانگیز این شرایط زمانی آشکار می‌شود که با بهره‌گیری از دو متغیر وضعیت شغلی و وضعیت فقر به تحلیل میزان دسترسی مهاجران افغانستانی به ملزومات بهداشتی و امکان قرنطینه‌سازی خود بپردازیم. میزان بالای فقر و سوءتغذیه از ویژگی‌های جامعه‌ی پناهندگان افغان در ایران است و بنا به پژوهش‌های صورت‌گرفته تعداد پرشماری از خانواده‌های پناه‌جوی افغان قادر به تأمین حداقل آموزش، تغذیه و استانداردهای زندگی شرافتمندانه برای اعضای خود نیستند.(۳,۶) این گزاره‌ها شرح حال جمعیتی است که در کنار نگرانی‌های معیشتی اکنون باید نگران خطر ابتلا به بیماری کرونا هم باشند و بنابه توصیه‌های بهداشتی از ماسک و دستکش استفاده کنند و مرتباً دست‌های خود را با آب و صابون و محلول‌های ضدعفونی بشویند تا از خطر ابتلا به این بیماری و مرگ‌ومیر ناشی از آن در امان بمانند.

درمورد بررسی متغیر وضعیت شغلی مهاجران افغانستانی که عامل تأثیرگذار بر فقر است نیز باید افزود که تاکنون درباره‌ی ساختار شغلی مهاجران افغانستانی آمار دقیق و رسمی منتشر نشده و در این‌جا ما به تحقیقاتی که تاکنون پژوهشگران در این زمینه انجام داده‌اند اشاره می‌کنیم. بنابه نتایج این تحقیقات بیش‌تر زمینه‌های حقوقی کار برای پناهندگان افغان مشاغل پست، کم‌درآمد، غیررسمی و ناامن است،(۷) اگرچه در طی دهه‌های گذشته، موقت‌کاری، ارزان‌کاری و کار غیررسمی به ویژگی اصلی بازار کار ایران بدل شده است (خیراللهی، ۱۳۹۷) اما آن چیزی که شرایط را برای افغانستانی‌های ساکن ایران دشوارتر می‌کند مقرراتی اضافی است که یک کارگر افغان درکنار دیگر بدن‌های ارتش ذخیره‌ی نیروی کار باید برای اشتغال و کسب معیشت در بازارکار ایران رعایت کند؛ مقرراتی شامل پرداخت هزینه برای صدور پروانه‌ی کار یک‌ساله(۹) و رعایت محدودیت های شغلی که در صورت رعایت نکردن این مقررات فرد خاطی بازداشت و متحمل پرداخت جریمه به‌دلیل اشتغال غیرقانونی می‌شود. پرداختن به جزئیات شیوه‌ی اشتغال مهاجران افغانستانی خارج از بحث این یادداشت است و بحث مفصل دیگری را می‌طلبد اما آن چیزی که باید در این‌جا متذکر شد سرکوب شغلی، ایجاد ناامنی شغلی، عدم‌تحرک شغلی، کاهش سطح دستمزدها، مستثنی‌سازی از قانون کار و به‌تبع آن مشکلات معیشتی است که برای این قشر از جامعه‌ی کارگری ایران در طی سال‌های اخیر پدید آمده است.

از سوی دیگر، با توجه به اتمام اعتبار قانونی اقامت مهاجرانی که کارت آمایش دارند در تاریخ ۳۱ خردادماه سال جاری، الزام به تمدید و پرداخت هزینه‌های آن(۱۰) به مسأله‌ی دیگری برای افغانستانی‌های ساکن ایران در روزگار کرونایی و بحران‌های اقتصادی بدل شده است. با در نظر داشتن وضعیت شغلی و معیشتی غالب افغانستانی‌های ساکن ایران و توجه به این مؤلفه‌ها و اصرار مسئولان برای در خانه ماندن شهروندان و برخی سخنان کارشناسان مبنی بر درگیری با این بیماری تا خرداد ماه،(۱۱) هم‌اکنون علاوه بر مسائل معیشتی در ایام کرونایی، اتمام اعتبار کارت آمایش و جواز کار و هزینه‌های آن به نگرانی‌های سرپرستان خانوار و افراد شاغل ۹۵۱ هزار افغانستانی دارای کارت آمایش افزوده است. با توجه به وضعیت فقر و اشتغال در مورد زندگی افغانستانی‌های ساکن ایران در روزگار کرونایی، باید پرسید چه‌گونه می‌توان از کارگرانی که به سبب بحران‌های اقتصادی و قوانین کار معیشت آن‌ها متزلزل گشته و به ورطه‌ی فقر کشانده شده‌اند انتظار داشت برای سلامتی خود، خانواده و جامعه در خانه بمانند! بدن‌هایی که در خانه اضطراب و اضطرار معیشت دارند و در بیرون در معرض تهدید بیماری و مرگ هستند!

محمد، یکی از افغانستانی‌هایی است که در حاشیه‌ی شهر مشهد سکونت دارد، او از فرزندان افغانستانی‌های ساکن ایران است که لیسانس حسابداری دارد و کارگر ساختمانی است، او در ایام بحران کرونا (از اول اسفند تا ۲۸ اسفندماه) به سر کار می‌رفته وقتی از او پرسیدیم؛ نگران سلامتی‌ات نیستی و چرا در خانه نماندی؛ با لحن جدی گفت: «چه‌کار کُنم برار، سرکار نرم تو خرجم و میدی!»

این شیوه‌ی زندگی اضطرار جفای بیش‌تری نیز نسبت به زنان کارگر مهاجر داشته در گفت‌وگوی کوتاهی با خانم میان‌سال افغانستانی که در کارگاه تولیدی لباس در حاشیه‌ی شهر مشهد کار می‌کرد متوجه نوع دیگری از تجربه فرودستی و استثمار شدیم، مصاحبه‌شونده نیز همچون مورد قبلی تا اواخر اسفندماه به سرکار می‌رفته، در گفت‌وگو درباره‌ی بیماری کرونا وقتی از او پرسیدیم چرا در خانه نماندی! مگر سلامتی‌ات برایت مهم نیست! پاسخ داد: «سرپرست کارگاه‌مان گفته «هرکی تعطیل کنه حقوقشو نمی‌دم، ماه اولِ حقوقمم نگه داشتن، الانم اگه نرم حقوقم و نمیدن» گویی بحران کرونا نیز نتوانسته عطش انباشت سرمایه را بکاهد! جالب این‌جاست که حقوق کارگران این تولیدی با ساعات کاری روزانه ۷:۳۰ صبح الی ۱۷ عصر که حدود ۳۰ زن و دخترجوان در آن اشتغال داشتند ماهیانه ۶۰۰ هزار تومان است.

در موردی دیگر در صفحات فضای مجازی خبرها و تصاویری درباره‌ی به‌کارگیری کارگران شهرداری تهران برای زیباسازی و رنگ‌آمیزی جداول شهری در ایام منتهی به نوروز منتشر شد. اگر این سخن پرویز حناچی در نیمه‌ی اول سال ۹۸ را ملاک قرار دهیم که: «زیبایی‌های شهر را مدیون کارگران افغانستانی هستیم» می‌توان ادعا کرد که کارگران به‌کارگرفته شده برای رنگ‌آمیزی در روزهای بحران کرونا نیز عمدتاً از کارگران افغان بودند.

دریافتیم که در شرایط تزلزل اقتصادی و معیشتی نمی‌توان انتظار داشت تا بدن‌هایی که درگیر شیوه‌ی زندگی اضطرار و شلاق معیشت بر بدن‌هایشان هستند به توصیه‌ها برای قرنطینه‌کردن خود و استفاده‌ی مستمر از ملزومات بهداشتی بپردازند در نتیجه مهیا نشدن حداقل شرایط رفاهی از طرف دولت و استمرار حضور در خیابان و کارگاه جهت کسب معیشت خطر ابتلا به این بیماری را در بین مهاجران افغانستانی به‌شدت افزایش می‌دهد.

۲- عدم‌شمولیت در حوزه‌های رفاه عمومی و سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی

سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال مهاجران افغان فراز و فرودهای فراوانی داشته است؛ درپی انقلاب ۱۳۵۷ و ظهور پدیده‌ی آوارگان و پناهندگان جنگی افغان به ایران، در آن زمان به دلیل روحیه‌ی حاکم در فضای ایران تصمیم به اتخاذ سیاست درهای باز در قبال مهاجران افغان شد(۱۲) به‌طوری که مهاجران می‌توانستند در شهرها و روستاها به‌دور از محدودیت سکونت کنند و همچون شهروندان ایرانی دسترسی یارانه‌ای به غذا، مراقبت‌های بهداشتی و آموزش ابتدایی و متوسطه رایگان داشته باشند.(۱۳) اما پس از سقوط دولت احزاب خلق و پرچم و درپی بروز دوباره‌ی جنگ‌های داخلی و روی کارآمدن طالبان در افغانستان به دلایل امنیتی و اقتصادی محدودیت‌های گسترده‌ای بر سکونت و رفت‌وآمد مهاجران افغانستانی اعمال شد به گونه‌ای که شاهد کنار گذاشتن سیاست درهای باز و جایگزینی آن با سیاست اخراج و جایگزینی سیاست اخراج با اجازه‌ی اقامت موقت در طی سال‌های اخیر هستیم.

ظهور و افول این سیاست‌های مهاجرتی و تحول سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی در دهه‌های گذشته نیز نقش مهمی در شیوه‌ی معیشت و زیست این قشر از جامعه‌ی ایران داشته به‌عنوان مثال در حوزه‌ی سیاست‌گذاری اجتماعی با این که حدود چهار دهه از حضور مهاجران افغانستانی در ایران می‌گذرد و در طی این سال‌ها رویدادهای زندگی ازدواج و تولد و مرگ‌ومیر نیز همراه این قشر بوده، هم‌اکنون با نسل‌های سوم و چهارم فرزندان افغانستانی‌های مواجه هستیم که به سبب به‌رسمیت شناخته نشدن حقوق شهروندی و عدم شمولیت در قانون کسب تابعیت ایرانی پس از دهه‌ها سکونت در ایران همچنان به‌عنوان مهاجر افغانستانی شناخته می‌شوند و از حقوق اجتماعی در مقام یک شهروند ایرانی محرومند. این عامل متغیر اصلی محرومیت‌ها و نادیده گرفته شدن افغانستانی‌های ساکن ایران در سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی در سال‌های اخیر بوده است.

در حوزه‌ی سیاست‌گذاری اقتصادی نیز بدون شک یکی از چالش‌برانگیزترین سیاست‌های کلان‌اقتصادی که مستقیم با معیشت مردم ایران در ارتباط بوده سیاست‌های هدفمندسازی یارانه‌ها بوده است. این سیاست نیز به دلیل غیررسمی و دیگری دانستن افغانستانی‌های ساکن ایران، جایی برای آنان در کنار شهروندان ایرانی تحت پوشش خود در نظر نگرفت. به تبع آن فشار مضاعفی ناشی از تورم و آزادسازی قیمت‌ها در طی سال‌های اخیر به آن‌ها وارد شده است. در هفته‌های گذشته نیز وعده‌هایی از سوی دولت برای پرداخت بسته‌های حمایتی به خانوارهای فاقد درآمد و خانوارهای متضرر از بیماری کرونا اعلام شد و مسلماً با توجه به غیررسمی دانستن افغانستانی‌های ساکن در ایران و مستثناسازی آنان از حوزه‌های رفاهی این افراد و خانواده‌هایشان نیز از بسته‌های حمایتی دولتی برای مقابله با ویروس «دموکرات» کرونا بی‌بهره خواهند ماند.

۳- رسوب مهاجرستیزی در بین برخی شهروندان ایران و رفتار سلیقه ای مسئولان

با افزایش شمار مبتلایان به ویروس کرونا در کشور، برای پایش بهتر و مستمر شهروندان گشت‌های سیار پایش سلامت در برخی شهرهای ایران که درگیر اپیدمی کرونا هستند شروع شد.(۱۴) یکی از این شهرها، قم است که اولین موارد ابتلا به کرونا و مرگ‌ومیر ناشی از آن نیز از همین شهر دیده شد. این شهر یکی از شهرهای مهاجرنشین ایران است بنا به اخبار و آمار ارایه شده در این شهر ۶۵ هزار افغانستانی زندگی می کنند، در طی روزهای گذشته خبرها و گزارش‌هایی از محرومیت افغانستانی‌های ساکن این شهر از دسترسی به خدمات پایش سلامت و تشخیص کرونا انتشار یافت، در یکی از این گزارش‌ها مادر و پسری افغان وقتی برای پایش سلامت خود به یکی از گشت‌های سیار سلامت برای مقابله با کرونا در میدان نبوت شهر قم مراجعه می کنند، به‌دلیل چهره‌ی متفاوت‌شان توسط مسئول مربوطه از صف بیرون شده و از پایش سلامت وی و مادرش به دلیل غیرایرانی بودن ممانعت به عمل می‌آید.(۱۵) در مورد دیگری در گزارشی با عنوان تبعیض علیه افغانستانی ها در درمان کرونا از زن و شوهری یاد می‌شود که اگرچه در درمان بیماری از سوی پزشکان مرکز درمانی با تبعیضی مواجه نشده‌اند اما در زمان ترخیص از بیمارستان به‌رغم اعلام مسئولان وزارت بهداشت مبنی بر رایگان بودن درمان کرونا از این خانواده درخواست پرداخت هزینه‌های درمانی می‌شود. در ادامه‌ی همین گزارش، خبرهای دیگری نیز از نفروختن ماسک و محلول ضد عفونی توسط داروخانه‌ها و عدم‌پذیرش بیماران افغان مبتلا به کرونا در برخی مراکز درمانی در همین گزارش منتشر شده است. بروز این رفتارها را باید بخشی به‌عنوان رفتار سلیقه‌ای در اجرای مصوبات و بخشنامه ها و بخش دیگر ناشی از رسوب و تسری فرهنگ مهاجرستیزی رسانه‌ها(۱۶)(۱۷)(۱۸) (۱۹) و سیاست‌های مسئولان(۲۰) طی دهه‌ی ۷۰ تا اوایل دهه‌ی ۹۰ در بین برخی شهروندان ایران دانست.

در یادداشت بالا با اشاره به وضعیت شغلی و فقر، مستثنی‌سازی‌ها از سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی، رسوب مهاجر ستیزی در میان برخی شهروندان و رفتار سلیقه‌ای مسئولان در قبال افغانستانی‌ها سعی شد تا تجربه‌ی مهاجران افغانستانی در روزگار کرونایی صورت‌بندی و ارایه شود. بدون تردید در چنین شرایطی، عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر و تشدیدکننده‌ی ابتلا به کرونا در بین افغانستانی‌های ساکن ایران تأثیری دوچندان دارد.

منبع این مطلب: نقد اقتصاد سیاسی

لینک مطلب در تریبون زمانه

پی‌نوشت‌ها:

۱. Divkolaye H, Sadat N, Burkle FM. The Enduring Health Challenges of Afghan Immigrants and Refugees in Iran: A Systematic Review. PLoS Curr. 2017;

۲. Strand, A. Suhrke KBH. Afghan Refugees in Iran : ۲۰۰۴;

۳. Christensen JB. Guests or trash Iran’s precarious policies towards the Afghan refugees in the wake of sanctions and regional wars. Copenhagen, Denmark: DIIS· DANISH INSTITUTE FOR INTERNATIONAL STUDIES; 2016. Available from: http://www.diis.dk

۶. Naseh M, Potocky M, Burke SL, Stuart PH. Assessing Refugee Poverty Using Capabilities Versus Commodities: The Case of Afghans in Iran. Adv Soc Work. 2018;18(3):853–۷۳.

۷. شهرابی م. بررسی یک چالش آیا اتباع افغانستانی رقیب جوانان ایرانی در بازار کار هستند؟. پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد مقاومتی. ۱۳۹۶.

۸. خیراللهی ع. کارگران بی‌طبقه، توان چانه‌زنی کارگران در ایران پس از انقلاب. تهران: انتشارات آگه؛ ۱۳۹۷.

۱۰. هزینه‌های اخذ کارت آمایش۱۴ در مشهد مقدس. خبرگزاری افغان ایرکا. ۱۳۹۸.

۱۲. Esfahani AN, Hosseini SH. SOCIAL SCIENCES & HUMANITIES Afghan Refugees and Iran’s Open Door Policy in the 1980s. Soc Sci Humanit. 2018; 26:235–۵۲.

۱۳. Abbasi-shavazi MJ, Glazebrook D. Second-generation Afghans in Iran: Integration, Identity and Return. 2008.

۱۴. زند ح. گشت شهری و هشداردهی میدانی امدادیاران در قم. خبرگزاری دانشجویان ایران. ۱۳۹۸.

۱۷. واعظ زاده، ایرن. روحیه‌ی افغان ستیزی در ایران. هامون ایران؛ تارنمای جامعه‌ی مدنی جنوب ایران. ۱۳۹۴.

۱۸. بوالی،حمیدرضا. شش سوءتفاهم بزرگ درباره‌ی مهاجرین افغان. خبرگزاری تسنیم. ۱۳۹۳.

۱۹. شیوع مهاجرستیزی از تلویزیون ملی ایران. شبکه اطلاع رسانی افغانستان. ۱۳۹۴.

۲۰. زیباکلام ص. نامه‌ی سرگشاده‌ی صادق زیباکلام به رئیس جمهور در اعتراض به وضعیت نامطلوب پناهجویان افغانی در ایران. خبرآنلاین خبرگزاری تحلیلی ایران. ۱۳۹۲.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.