ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اطلس زندان‌های ایران: سپاه بازداشتگاه سری دیگری ساخته

بازداشتگاه «یک الف» احتمالا در شرق یا شمال شرقی تهران واقع است. بازداشت در «خانه امن» و نگهداری زندانیان در «بازداشتگاه‌های مخفی» در میان نهادهای امنیتی ایران امری رایج است.

قرارگاه امنیتی ثارالله وابسته به سپاه پاسداران یک بازداشتگاه سری دیگر به نام «بازداشتگاه یک الف» را برای سرکوب شهروندان معترض در تهران راه‌اندازی کرده است. از مکان دقیق این بازداشتگاه اما اطلاعی در دست نیست.

وضعیت بازداشتگاه‌ها در ایران/ کارتون از اسد بیناخواهی

تیم پژوهشی گروه اطلس زندان‌های ایران، وابسته به سازمان غیرانتفاعی «اتحاد برای ایران» در تازه‌ترین گزارش خود با اشاره به راه‌اندازی بازداشتگاه «یک الف» از سوی سپاه پاسداران، اعلام کرد که این بازداشتگاه احتمالا در شرق یا شمال شرقی تهران واقع شده است.

بازداشت در «خانه امن» و نگهداری از زندانیان در «بازداشتگاه‌های مخفی» همواره یکی از روش‌های متداول در نهادهای امنیتی ایران برای سرکوب مخالفان سیاسی است.

رها بحرینی، حقوقدان و پژوهشگر سازمان عفو بین‌الملل در پاسخ به این سوال زمانه که آیا بر اساس قوانین داخلی ایران ایجاد بازداشتگاه‌های مخفی توسط نهادهای امنیتی قانونی است یا نه، می‌گوید با استناد به مصوبات داخلی ایران هم قانونی نیست:

«آیین‌نامه اجرایی نحوه اداره بازداشتگاه‌های امنیتی در سال ۱۳۸۵ به تصویب مقامات قضایی ایران رسیده است. در این آیین‌نامه صریحا مشخص شده که اداره بازداشتگاه‌ها بر عهده سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور قرار گرفته است و نهادهای امنیتی اختیاری در راه‌اندازی بازداشتگاه‌های خارج از نظارت سازمان زندان‌ها ندارند.»

بحرینی در شرح و توضیح بیشتر می‌گوید که بر اساس این آیین‌نامه، قضات دادگاه، دادستان یا نماینده دادستان وظیفه دارند حداقل هر ۱۵ روز یک بار از بازداشتگاه‌هایی که محل نگهداری از زندانیان امنیتی است بازدید به عمل آورده و گزارش آن را به رئیس قوه قضاییه اعلام کنند:

«اما مقامات قضایی با عمل نکردن به این وظیفه قانونی خود حتی قوانین داخلی ایران را هم نادیده می‌گیرند. همچنین طبق قوانین داخلی ایران، برای حفاظت از جان زندانی، قوه قضاییه باید از متهم در یک مکان رسمی نگهداری کند و وضعیت سلامت فرد بازداشت شده در لحظه بازداشت باید حتما ثبت شود.»

قرارگاه ثارالله از جمله نهادهای امنیتی است که از میانه دهه ۷۰ شمسی و هم‌زمان با تجمع‌های خیابانی معترضان در سال ۱۳۷۴ در اسلامشهر تهران، از سوی سپاه پاسداران مأموریت سرکوب مخالفان سیاسی را برعهده گرفته است.

اطلس زندان‌های ایران اما در گزارش خود درباره بازداشتگاه سری یک الف اعلام کرده که هر چند این بازداشتگاه به قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران تعلق دارد، اما کارکنان آن مدعی هستند که این مکان در اختیار پلیس تهران است.

در این گزارش به نقل از شاهدان عینی که در بازداشتگاه یک الف زندانی بوده‌اند مشخص شده است که گذشته از کنترل زندانیان به ‌وسیله دوربین مدار بسته، مکالمات بازداشت شدگان در سوئیت‌های این بازداشتگاه نیز به وسیله مأموران شنود می‌شوند.

شمار دیگری از زندانیان آزاد شده از این بازداشتگاه سری اما از ضرب و شتم زندانیان توسط مأموران و رفتار خشن آنها گفته‌اند.

رها بحرینی
رها بحرینی

رها بحرینی در مورد نحوه رفتار یا بازداشت‌شدگان و زندانیان به زمانه می‌گوید:

«کمیته حقوق بشر سازمان ملل در تفسیریه عمومی خود در مورد وضعیت بازداشت‌شدگان و جلوگیری از شکنجه صراحتا بر این مسأله تأکید کرده که بازداشت شدگان باید در مکان‌هایی نگهداری شوند که رسماً به عنوان محل‌های بازداشت شناخته شده‌اند و اطلاعات مشخص در مورد این مکان‌ها همچون نام مکان و نام افراد و نهادهای مسئول بازداشت آنها باید به راحتی در دسترس افراد وابسته به زندانی از جمله وکلا، خانواده‌ها و دوستان قرار گیرد.»

همچنین کمیته حقوق بشر سازمان ملل تأکید دارد که حتی زمان و مکان همه بازجویی‌ها باید همراه نام همه افراد حاضر، در کنار دیگر اطلاعات ثبت و ضبط شود.

ساختار فیزیکی و موقعیت مکانی احتمالی بازداشتگاه یک الف

یک زندانی که سال ۹۷ در بازداشتگاه یک الف سپاه نگهداری می‌شده، درباره موقعیت مکانی احتمالی این بازداشتگاه گفته است:

«برداشت من این است که این بازداشتگاه در نواحی شرقی تهران قرار دارد؛ مثلا می‌تواند اطراف سرخه حصار باشد.»

زندانیان پیشین این بازداشتگاه نیز از بلوار ارتش، اطراف مینی‌سیتی، انتهای بزرگراه بابایی، پارچین و جاده خاوران به عنوان مکان‌های احتمالی بازداشتگاه یک الف، نام برده‌اند.

بنا بر گزارش‌ها، سهیل عربی و نسترن نعیمی از جمله زندانیان سیاسی شناخته شده‌ای هستند که در سال ۹۶ به این بازداشتگاه منتقل شده‌اند. همچنین برخی از معترضان بازداشت شده در دی ‌ماه ۹۶ اعلام کرده‌اند که در بازداشتگاه یک الف از آنها بازجویی شده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که این بازداشتگاه سری از سال ۹۵ یا ۹۶ مورد استفاده قرار گرفته است.

شهروندان بازداشت شده‌ای که پیش‌تر و در جریان اعتراضات سراسری دی ماه ۱۳۹۶ به این بازداشتگاه منتقل شده بودند، درباره ساختار فیزیکی این مکان امنیتی گفته‌اند:

«بازداشتگاه یک الف دارای چند طبقه است و در زیرزمین آن سلول‌های انفرادی واقع شده. طبقه اول (بالای همکف) دو سوئیت بزرگ قرار دارد که زندانیان به صورت عمومی در آن نگهداری می‌شوند. طبقه فوقانی نیز محل بازداشت زنان است. در سلول‌های انفرادی این بازداشتگاه، در کنار محل خواب زندانی یک حمام و توالت قرار دارد. تنها یک دیوار ۱۲۰ سانتیمتری محیط سلول و سرویس را از هم جدا کرده است.»

شاهدان عینی همچنین به وجود یک «هواخوری» در این بازداشتگاه اشاره کرده‌اند که یک «حوض آب» دارد و سقف آن به ‌وسیله «فنس» پوشانده شده است.

بر اساس اخبار منتشر شده از سوی فعالان حقوق بشر، در گذشته نیز نهادهای امنیتی در ایران اقدام به راه‌اندازی بازداشتگاه‌های زیرزمینی و مخفی برای سرکوب مخالفان سیاسی کرده‌اند.

عباسعلی علیزاده، رئیس سابق دادگستری تهران، در سال ۱۳۸۴ از وجود بازداشتگاهی در زیرزمین‌های پادگان عشرت آباد در تهران خبر داد که حتی مقامات عالی‌رتبه قضایی نیز اجازه بازدید از آن را ندارند. این مکان امنیتی به «بازداشتگاه ۵۹ سپاه» معروف است.

بازداشتگاه ۵۹ سپاه در بخش جنوب غربی پادگان عشرت آباد قرار دارد و از آن برای بازجویی و نگهداری از متهمان امنیتی و سیاسی استفاده می‌شود.

سپاه پاسداران اما بازداشتگاه‌های مخفی دیگری هم در اختیار دارد که از آن جمله می‌توان به «بازداشتگاه ۶۶ سپاه» در اتوبان افسریه، محدوده بلوار هجرت، پشت پادگان علامه طباطبایی اشاره کرد.

این بازداشتگاه محل نگهداری از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی است که با اتهام جاسوسی و اتهامات مشابه بازداشت شده‌اند.

گفته می‌شود مصطفی کاظمی و مهرداد عالیخانی، دو تن از مقامات ارشد وزارت اطلاعات و از چهره‌های موثر اجرای قتل‌های زنجیره‌ای در دهه ۷۰ خورشیدی، در این زندان بازداشت بوده‌اند.

اسامی برخی دیگر از بازداشتگاه‌های سری نهادهای امنیتی که از سوی فعالین حقوق بشر و سازمان‌های سیاسی دیگر شناسایی شده‌اند، بدین شرح است:

    به گفته رها بحرینی، در مورد راه‌اندازی بازداشتگاه‌های مخفی در کشورهای دیگر تجربه‌های مشابهی از عربستان، مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس در دست است.

      این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

      آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

      .در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

      توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

      نظر بدهید

      در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

      نظرها

      • 20 کشته و 100 مجروح در زندان آبادان

        20 کشته و 100 مجروح در زندان آبادان ◾️بنابر گزارش منابع محلی، جمعه شب 15 فروردین ماه، زندانیان زندان آبادان در اعتراض به شیوع ویروس کرونا و عدم برخورداری از مرخصی دست به شورش زدند و برخی از بندها را به آتش کشیدند. ماموران زندان و یگانهای ویژه سپاه به آنان حمله کردند. براثر این حمله 20 زندانی جان خود را از دست داده و 100 نفر دیگر مجروح شده اند.

      • درخواست فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی از مسئولین مبنی بر دادن مرخصی به زندانیان سیاسی

        درخواست فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی از مسئولین مبنی بر دادن مرخصی به زندانیان سیاسی ◾️فرنگیس مظلوم، مادر زندانی سیاسی سهیل عربی با اشاره به خطری که جان زندانیان سیاسی را با توجه به شیوع ویروس کرونا در زندانها، تهدید می کند، از مقامات حکومتی و دستگاه قاضی میخواهد که به زندانیان سیاسی مرخصی داده شود تا به میان خانواده هایشان بازگردند.

      • شاهد

        تهدید به مرگ و احضار به دادگاه یک پزشک به خاطر اطلاع‌رسانی درباره کرونا «رحیم یوسف‌پور»، پزشک متخصص داخلی که سال‌هاست در شهر سقز استان کردستان طبابت می‌کند، در ۴۵ روز گذشته هر روز با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرامش درباره ویروس کرونا و بیماری کووید-۱۹ اطلاع‌رسانی کرده است. در این ویدیوها، دکتر یوسف‌پور علاوه بر صحبت کردن درباره علایم بیماری کووید-۱۹، شیوه‌های انتقال ویروس کرونا و راه‌های پیشگیری، در مورد روند بیماری و میزان مبتلایان در سقز هم اطلاع‌رسانی کرده است. سقز در میان شهرهای استان کردستان، بیشترین تعداد مبتلایان به ویروس کرونا را دارد. بر طبق آمار رسمی، تعداد مبتلایان به کووید-۱۹ در سقز تا جمعه ۱۵ فروردین، به ۱۷۲ نفر رسیده است. این در حالی‌است که دکتر یوسف‌پور ۱۹ اسفند در یکی از ویدیوهای روزانه‌اش اعلام کرده بود تعداد مبتلایان در سقز چهار رقمی شده است اما معاونت درمان و دانشگاه علوم‌پزشکی استان کردستان حقایق را نادیده می‌گیرند. این پزشک متخصص در ویدیویی که جمعه ۱۵ فروردین در اینستاگرامش منتشر کرد ضمن گفتن این‌که به خاطر اطلاع‌رسانی در ایام تعطیلات عید، ۸ احضاریه از دادگاه دریافت کرده است و به خاطر بیان حقیقت شنبه ۱۶ فروردین باید در دادگاه سقز حاضر شود تاکید کرد اگر فردا از او خبری نشد به کووید-۱۹ مبتلا نشده است و قرار هم نیست تصادف کند. اشاره‌ای که به نظر می‌رسد ناظر به تهدید جانی او و یا احتمال بازداشتش باشد. ایران‌وایر درباره دلایل احضار دکتر یوسف‌پور به دادگاه و فشارها بر او به خاطر اصرارش بر اطلاع‌رسانی‌ مستقل، با او گفتگو کرده است. آقای یوسف‌پور می‌گوید اطلاع‌رسانی او از جمله درباره رقم واقعی مبتلایان به ویروس کرونا در سقز موجب شد اطلاعات سپاه او را زیر فشار بگذارد و به پلیس فتا احضار شود. اما فشارها به همینجا ختم نشده و این پزشک متخصص در هفته‌های اخیر بارها بصورت تلفنی تهدید به مرگ شده است. *** در آخرین ویدیویی که در حساب شخصی اینستاگرام خودتان منتشر کردید، گفته‌اید ۸ احضاریه دادگاه به دست شما رسیده است. چرا احضار شده‌اید؟ من به خاطر هشدارهای پزشکی و این‌که از مردم سقز خواسته‌ام در سطح شهر حاضر نشوند و در خانه‌هایشان بمانند به دادگاه احضار شده‌ام. متاسفانه در روزهای نخست به هشدارهای من به اندازه کافی توجه نشد و آمار مبتلایان در سقز بیشتر از هزار نفر شد و من هم همین آمار را که عین واقعیت بود در یکی از اطلاع‌رسانی‌هایم اعلام کردم. اکنون من را به ارائه آمار نادرست به مردم و تشویش اذهان عمومی متهم کرده‌اند. چه زمانی باید در دادگاه حاضر شوید و آیا وکیل اختیار کرده‌اید ومی‌دانید چه ارگان یا سازمانی از شما شکایت کرده است؟ من باید شنبه ۱۶ فروردین در شعبه ۳ بازپرسی دادگاه عمومی سقز حاضر شوم. وکیل ندارم، وکلای زیادی تماس گرفته‌اند تا وکالتم را برعهده بگیرند اما ترجیح خودم این است که وکیل نداشته باشم. به تنهایی به دادگاه مراجعه می‌کنم و چون کار خطایی انجام نداده‌ام، طبعا برمی‌گردم به مطب، اما اگر بنا باشد بازداشت شوم، خُب بازداشت می‌کنند. من فعالیت سیاسی ندارم و تنها وظیفه‌ام که آگاهی‌رسانی در مورد بیماری و سلامت مردم بوده است را انجام داده‌ام. فکر می‌کنم مهندس «کامیل کریمیان» فرماندار سقز عملکرد بسیار خوبی در این مدت داشته است و در این مدت هم با کادر درمانی و از جمله من خیلی خوب همکاری کرده است و طبعا اگر در دادگاه مشکلی پیش بیاید، ایشان دنبال من خواهند آمد. هیچ ضمانت دیگری ندارم. در مورد شاکی هم نمی‌دانم چه کسی یا چه ارگانی شکایت کرده است اما احتمال می‌دهم اطلاعات سپاه باشد. پیش از این هم صحبت‌هایی در فضای مجازی طرح شده بود که با شما به خاطر آگاهی‌رسانی که انجام می‌دهید از طرف ارگان‌های امنیتی تماس گرفته‌اند و زیر فشار قرار گرفته‌اید. بله، پیش‌تر از اطلاعات سپاه با من تماس گرفتند و گفتند من در فضای مجازی ویدیویی منتشر کرده‌ام و در آن گفته‌ام آمار مبتلایان شهر سقز چهار رقمی شده است و این مصداق شایعه‌پراکنی است. گفتم من شایعه‌پراکنی نکرده‌ام و برای اثبات چیزی که گفته‌ام، مدارک کافی دارم. چند بار به پلیس فتا احضار شدم. در پلیس فتا، مدارک و اسنادی را تحویل دادم که اثبات می‌کرد آمار مبتلایان به ویروس کرونا در سقز بالای هزار نفر است و گفتم چرا واقعیت را قبول نمی‌کنید؟ تاکید کردم تحت فشار من و آگاهی‌رسانی که انجام دادم، سیستم امنیتی شهر ناچار شد شهر را تقریبا به حالت قرنطینه درآورده و تردد و حضور در شهر محدود شد. چرا ارگان‌هایی یا کسانی باید از ارائه آمار درست از سوی شما نگران باشند و سعی کنند روند آگاهی‌رسانی شما را متوقف کنند؟ وظیفه من این است در مورد این بیماری آگاهی‌رسانی کنم. درباره علایم، روش‌های پیشگیری، میزان شیوع و خطرات آن. آمار درست بخشی از فرآیند آگاهی‌رسانی است. با دادن آمار غلط مشکل حل نمی‌شود. در بیشتر کشورهای دنیا وقتی به مساله سلامت و بهداشت می‌رسد، فعالیت اپوزیسیونی و مخالفت و جبهه‌بندی بی‌معنا می‌شود و همه یک نظر و همصدا می‌شوند. این‌جا گفته می‌شود همه چیز عادی است، خُب سوال این است پس این همه مردم چرا مرده‌اند؟ چرا این همه مردم در خانه‌هایشانن قرنطینه شده‌اند؟ آیا تماس‌های دیگری هم از سوی نهادهای امنیتی با شما گرفته شد یا همان یک‌بار بود؟ چندین بار به موبایلم زنگ زده‌اند، شماره تماس گیرنده مشخص نبود و من نمی‌دانم از کجا تماس می‌گرفتند اما تهدید می‌کردند که با من برخورد خواهند کرد و اگر به اطلاع‌رسانی ادامه دهم من را خواهند کشت. از این چرت‌و‌پرت‌ها می‌گفتند. من به جامعه واقعیت را گفته‌‌ام تا مردم هوشیار شده و بیشتر مراقبت کنند. در حقیقت، اگر همان اعلام صریح من دال بر ۴ رقمی بودن آمار سقز نبود، تردید نکنید تعداد مبتلایان سقز ۵ رقمی هم می‌شد. مردم به آماری که من دادم و به هشدارهای من اعتماد کردند و رفت‌و‌آمد و دید‌وبازدید و حضور در فضاهای اجتماعی در شهر به طرز محسوسی کاهش یافت. این وضعیت و این تهدیدها طبعا بر آرامش زندگی شما و خانواده و کارتان هم تاثیر منفی گذاشته است. بله. من دو ماه کار کرده‌ام. خواب و خوراک استراحت درستی نداشته‌ام و خانواده‌ام را عملا ندیده‌ام و تازه بعد از دو ماه، چهار روز مرخصی گرفته‌ام. اما نمی‌توان به تماس دوستان و آشنایان و فامیل هم پاسخ نداد و بعد هم این تماس‌های تهدیدآمیز. یعنی واقعا زندگی ما تباه شده است. شما در همین ویدیویی که در آن به مساله احضاریه‌ها به دادگاه اشاره می‌کنید گفته‌اید شما سالم هستید و قرار هم نیست تصادف بکنید. این یعنی این‌که دوباره تهدید شده‌اید؟ بله من دقیقا منظورم این است که در سلامت کامل هستم و قرار هم نیست مدتی نباشم. برخلاف برخی از همکاران پزشک من بنا دارم روز شنبه بعدازظهر هم حتما در مطب باشم و بیمار ببینم، برای همین اگر شنبه در مطب نباشم، یعنی بلایی بر سر من آمده است. برخورد مقامات اجرایی شهر سقز با شما و شیوه‌ای که برای اطلاع‌رسانی مستقیم به مردم برگزیده‌اید چگونه بوده است؟ مهندس «کامیل کریمیان»، فرماندار سقز، انسانی خوب، دارای درک و شعور بالایی است. در مقابل، متاسفانه ارگان‌هایی هم هستند که اصلا متوجه نیستند چه اتفاقی دارد می‌افتد و کسانی تماس می‌گیرند و تهدید می‌کنند. وقتی شماره تماس‌گیرنده مشخص نیست و ما نمی‌دانیم چه کسی در حال تماس گرفتن است مهم نیست طرفی که تهدید می‌شود چه کسی باشد، چه من پزشک، چه فرماندار شهر، چه استاندار و حتی رئیس‌جمهور که مملکت را به این روز رسانده است، مهم این است که شما دارید تهدید می‌شوید. بخشی از موضوع هم مدیریت کلان بحران است. شما به عنوان پزشکی که در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا قرار دارید، این مدیریت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ درست همین است که حساب کادر درمانی را از حساب مدیریت عالی، جدا کرد. نگاه منفی که به کادر درمانی در بخشی از جامعه غلبه یافته بود با شیوه عملکرد پزشکان و پرستاران در این بحران کلا دگرگون شد. اما «آقای روحانی» که صحبت‌ها و مواضعش در مورد این بحران اغلب بی‌ربط و نادرست بوده است، در این روزها حتی از یک کیلومتری یک بیمارستان رد شده است؟ اصلا جرات این کار را دارد؟ وزیر محترم بهداشت به سقز بیایند و از یکی از بیمارستان‌های این شهر بازدید کنند. نه با این لباس‌ها و امکانات نداشته ما، با همان لباس و امکانات مناسب خودشان. الان نزدیک به ۴۰ نفر از کادر درمانی بیمارستان امام سقز به ویروس کرونا مبتلا شده و در قرنطینه خانگی و تحت درمان هستند. اصلا سقز نیایند، در همان تهران از یکی از بیمارستان‌های محل نگهداری بیماران مبتلا به ویروس کرونا بازدید کنند. ببینند ما در چه شرایطی کار می‌کنیم و واقعیت بیماری چیست و بعد موضع بگیرند و صحبت کنند. با توجه به کمبود کیت‌های تشخیصی ویروس کرونا در ایران، شما و سایر همکارانتان چگونه بیماران مبتلا به کووید-۱۹ را شناسایی و تحت درمان قرار می‌دهید؟ ما بر اساس دستورالعمل وزرات بهداشت و راهنماهای سازمان بهداشت جهانی عمل می‌کنیم. یعنی با اتکا به وجود همزمان چهار معیار تشخیصی معین، علایم و وضعیت بیمار را بررسی می‌کنیم و اگر به تشخیص بیماری کووید ۱۹ رسیدیم کار درمان را برای او شروع می‌کنیم. این معیارها هم عبارتند از تب بالای ۳۷.۸، دو معیار آزمایشگاهی حاد شدن میزان «پروتئین فعال سی» که به آن «سی‌آر‌پی» می‌گویند و کاهش میزان گلبول‌های سفید تک هسته‌ای در خون به زیر ۱۱۰۰ واحد و چهارمین معیار تشخیصی که مهمترین آن هم هست دیده شدن التهاب و درگیری ریه در سی‌تی‌اسکن ریه یا عکس قفسه سینه است. به این ترتیب، در این چهار مرحله تشخیصی، به نتیجه کیت تشخیص ویروس کرونا اتکا نمی‌شود؟ ببینید تا دیروز ادعا می‌شد که علاوه بر انستیتو پاستور، در ۳۰ مراکز استان در کشور هم آزمایشگاه‌های تخصصی برای بررسی کیت‌های تشخیصی ویروس کرونا دایر شده است. پنج‌شنبه ۱۴ فروردین در یکی از شبکه‌های صداو‌سیما گفته شد هنوز تنها مرکز معتبر برای بررسی کیت‌های تشخیصی در ایران انستیتو پاستور است که روزانه ده هزار تست در آن بررسی و اعلام نتیجه می‌شود. ما در سقز و استان کردستان دسترسی بسیار محدودی به کیت تشخیص کرونا داریم. بنا بر آمار رسمی تا ۱۶ فروردین، تنها ۱۱۴۵ تست تشخیصی در استان گرفته شده است که هیچ تناسبی با شدت شیوع بیماری و میزان مراجعه مبتلایان و افراد مشکوک به ابتلا ندارد. من که صدها بیمار را ویزیت می‌کنم با دو کیت تشخیصی در یک روز چکار کنم؟ اما وزارت بهداشت بر اساس نتایج تست‌ها، آمار مبتلایان و مرگ‌ومیر را اعلام می‌کند، این شیوه عملکرد روی کار شما تاثیری ندارد؟ تاثیر گذاشته است. در سقز تستی گرفته می‌شود و به تهران ارسال می‌شود . کی جواب این تست می‌رسد؟ جواب برخی از بیمارانی که من از آن‌ها تست گرفتم و تعدادی از آن‌ها هم فوت کردند اصلا به ما اعلام نشد. گفته نشد این‌ها کووید-۱۹ مثبت بوده‌اند یا نه. حالا در برگه فوت این‌ها باید چه چیزی بنویسیم. بنویسیم کووید-۱۹ یا بیماری ریوی یا دروغ بنویسیم؟ واقعا ماند‌ه‌ایم چکار کنیم. به لحاظی شاید بتوان گفت کل نظام سلامت و پزشکی در این جریان به هم ریخته است. از چه زمانی شما در سقز، با بیماری کووید-۱۹ یا به طور کلی بیماران دارای علایمی که اکنون می‌دانیم ناشی از ابتلا به ویروس کرونا هستند، درگیر هستید؟ ما در سقز از دو ماه و نیم پیش، یعنی از اول بهمن ۱۳۹۸ درگیر بیماران دارای علایم ابتلا به ویروس کرونا هستیم. در این مدت تنها در مطب شخصی، من به طور متوسط روزانه بالای ده بیمار دارای علائم ابتلا به کووید-۱۹ را ویزیت کرده و پس از بررسی علایم و دیدن نتایج آزمایشگاهی و رادیولوژی قفسه سینه و سی‌تی‌اسکن ریه، دستور بستری یا قرنطینه در منزل را داده‌ام. می‌توانم بگویم دست‌کم هزار بیمار مبتلا به کووید-۱۹ را در سقز ویزیت کرده‌ام. من نمی‌توانم آمار کل مبتلایان را بدهم اما به طور کلی، آمار و مشخصات تمام بیمارانی که با تشخیص ابتلا به کووید-۱۹ در سقز، در خانه قرنطینه شده‌اند و درمان گرفته‌اند در دو بیمارستان شهر ثبت شده است. درباره تعداد کسانی که بر اثر ابتلا به کووید-۱۹ در سقز فوت کرده‌اند، اطلاع دقیقی در دست نیست، شما هیچ آماری از نرخ مرگ‌ومیر ناشی از کووید-۱۹ در سقز دارید؟ ارائه آمار وظیفه من نیست، طبعا مسئولین اداره بهداشت شهرستان یا استان باید این آمار را اعلام کنند. تنها می‌توانم بگویم از بیماران کووید-۱۹ که در سقز تحت نظر خود من بودند، ۸ نفر تاکنون فوت کرده‌اند. در بحث درمان و دارو هم از همان روزهای نخست، از داروهای مختلفی به عنوان بخشی از پروتکل درمان نام برده شد. به نظر شما که این داروها را تجویز می‌کنید و نتایج بالینی‌اش را می‌بینید، تغییر در نوع داروهای تجویزی تنها ناشی از ناشناس بودن و جدید بودن بیماری کووید-۱۹ است یا علت دیگری هم دارد؟ بخشی از مساله دارو به نبودن داروهایی برمی‌گردد که در پروتکل درمان این بیماری آمده است و در تخفیف علایم یا بهبود بیماری در مواردی کمک کرده است اما در داروخانه‌ها موجود نیست. مثلا داروی «هیدروکسی کلروکین» که اکنون نایاب شده است تا پیش از این در داروخانه‌های سقز به وفور در دسترس بود. مسئولی که در وزارت‌خانه نشسته است صبح از خواب بیدار می‌شود می‌بیند «تامی‌فلو» در داروخانه‌ها نایاب شده است، می‌گوید این دارو نیاز نیست و همان «هیدروکسی کلروکین» کافی است. چند روز بعد، «هیدروکسی کلروکین» نایاب می‌شود، می‌گویند این دارو ضروری نیست و «کالترا» را تجویز کنید و این هم نایاب شود یک داروی دیگر اعلام می‌شود. به نظر می‌رسد پیشنهاد دارو تابعی است از دارویی که در بازار قاچاق دارو در ناصرخسرو در جریان است. ۱۰ عدد قرص «هیدروکسی کلروکین»، که در داروخانه‌ها به علت عدم نیاز بیماران تا پیش از کووید-۱۹ به قیمت ۱۰ هزار تومان فروخته می‌شد اکنون ۱۰ میلیون قیمت دارد. بیماران مستمند چگونه این دارو را تهیه کنند؟ مقامات گفته بودند آمار مبتلایان به ویروس کرونا در کشور شیب نزولی پیدا کرده است. در سقز این ادعا قابل تائید است؟ سیر بیماری در سقز تقریبا دارد شیب نزولی پیدا می‌کند. اما واقعیت این است مردم چهار هفته در خانه‌هایشان بمانند و این وضعیت شبه قرنطینه را ادامه دهند تا دوباره گرفتار سیر صعودی نشویم. اما طبیعتا مردم نمی‌توانند چهار هفته در خانه‌هایشان بمانند، چون باید حکومت ضروریات زندگی آن‌ها را تامین کند. کسی که بدون کار کردن، نانی برای خوردن ندارد چگونه یک ماه در قرنطینه بماند؟ کسی که گرسنه نباشد و نیازی به بیرون آمدن نداشته باشد، طبعا جانش را به خطر نمی‌اندازد. اما با وام کم‌بهره چند میلیونی مشکلی از مردم حل نمی‌شود. روحانی در صحبت‌های تلویزیونی همه چیز را عادی جلوه می‌دهد. نمی‌تواند صادقانه بگوید بیماری این است و امکانات ما این است. روش‌ها و هزینه را هم محاسبه کنند و بگویند و دست از وعده‌وعید و دروغ بردارند.

      • پنج بار تهدید به مرگ

        دکتر رحیم یوسف پور، پزشک اهل سقز کە سابقا دربارە شیوع کرونا در این شهر هشدار دادە بود، اعلام کرد: طی تعطیلات نوروز، هشت احضاریە برای او ارسال شدە و باید روز شنبە ١٦ فروردین ماه خود را بە دادگاه #سقز معرفی کند. ایشان همچنین افزودند که در مدت دو هفته گذشته پنج بار تهدید به مرگ شده است.

      • سهیل عربی

        سهیل عربی: از سرگیری اعتصاب به دلیل نقض حقوق خود، جرم مضاعف و بدعهدی مسئولان من مرتکب جرمی نشدم، وظیفه خبرنگار بیان واقعیت و انعکاس مشکلات مردم بالاخص دردمندان جامعه است و من تنها انجام وظیفه کرده‌ و صدای ستمدیدگان بوده‌ام. به بی عدالتی‌ها اعتراض کرده‌ام. تمامی اتهامات مانند فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی واهی بوده و توسط بازجوها تحت شکنجه و اکراه اخذ شده است. حتی اجازه دفاع در دادگاه به من داده نشده است. در بند الف ۱ قرارگاه ثارالله به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودم و از ناحیه بیضه دچار تروما شدم و هنوز پس از گذشت ماه‌ها درمان نشده‌‌ام و درد شدیدی را تحمل می‌کنم. من پدر هستم و دلتنگ فرزند خود، من انسان هستم و قفس آزارم می‌دهد. دلایل بهتری برای اعتصاب غذا پیدا نمی‌شود. باتوجه به اینکه بارها نامه‌نگاری کرده‌ام و از شنیدن وعده‌های دروغ خسته‌ام. هرچند که طی چند روز اخیر هم غذا نخورده‌ام و فقط با سرم زنده بوده‌ام. بار گذشته نیز بر اثر اعتصاب غذا به کمای قندی رفتم. زمانی که به من سرم میزدند قصد داشتم سرم را بکشم. اما آنها اجازه ندادند و از من درخواست کردند چند روز دیگر صبر کنم تا مشکلاتم حل شود. چرا؟ به چه دلیل از مرخصی محروم بوده‌ام؟ می‌گویند به این دلیل که بر سر موضع خود هستی! من نه قاتل هستم و نه سارق! بلکه تنها حقایق را نوشته‌ام و برای حقیقت گویی حبس را تحمل کرده‌ام. آنها که اختلاس کرده‌اند به مرخصی رفته‌ و آزاد شده‌اند. سارقان مسلح آزاد شده‌اند. خطر یک خبرنگار چیست؟ اینکه واقعیت‌ها را بیان می‌کند و مردم را نسبت به حقوق و تکالیف خود آشنا می‌کند؟ من حق دارم کنار دخترم باشم. نگهداری من در این زندان ظلم مضاعف است زیرا من به دلیل اتهامات سیاسی مانند فعالیت تبلیغی علیه نظام دستگیر شده‌ام و نگهداری من در کنار سارقان و اختلاس گران ظلمی مضاعف بر تمامی ظلم‌هایی است که طی این هفت سال به من شده است. ظلم‌هایی چون محرومیت از مرخصی. روزنامه نگاری جرم نیست! سهیل عربی/ ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۹/ زندان تهران بزرگ.

      • زندانیان مجروح و مصدوم و بیمار کرونایی زندان اهواز در بیمارستان خمینی این شهر

        زندانیان مجروح و مصدوم و بیمار کرونایی زندان اهواز در بیمارستان خمینی این شهر ◾️تصویری را که می‌بینید متعلق به یکی از زندانیان زندان اهواز در بیمارستان خمینی این شهر است که، یک مامور نگهبانی او را می دهد. زندانی که با دستبند به تخت بسته شده، ریه هایش از کار افتاده است. به گفته یک شاهد عینی، چهار زندانی دیگر نیز به این شکل در بیمارستان حضور داشتند. به نقل از راننده زندان؛ هر روز چند نفر از زندانیانِ به این صورت به بیمارستان برده می شوند و جان می بازند. بیشتر آنها در شورش زندان از گاز غلیظ اشک آور صدمه دیده اند و به ‌مرور ریه هاشون از کارافتاده و مابقی هم کرونا دارند! جنایت های جمهوری اسلامی علیه مردم ایران در دنیا نظیر ندارد.

      • شاهد

        امروز شنبه، ۱۶ فروردین، دکتر رحیم یوسف‌پور در شعبه ۳ بازپرسی دادگاه عمومی سقز، تفهیم اتهام شد و با قید وثیقه ۷۰ میلیونی موقتا آزاد شد.

      • همایون

        خطاب به آقایانی همچون امیراحمدی‌ها و طرفداران قاسم سلیمانی که سپاه را ناجی مردم ایران می‌دانند! این بلائی که سر ما مردم ایران آمده است با خیانت ملا و زور سلاح سپاه میسر شده است. حال شما انسانهای بدبخت کم ذهن و یا خائن، ناجی مردم ایران را سپاه، همانکه ما را به این بدبختی انداخته می دانید؟ این ناجی نامیدن سپاه، هل دادن گوسفندان است به سمت دهان گرگ! همه آنچه مردم ایران بدبختی دیده یا کشیده اند، زیر چکمه سپاه بوده و هست. و این سپاه تا ایران را خاکستر نکند، دستبردار نیست.

      • آنان

        سلام- نظر به مطلب: طلس زندانهای ایران : سپاه زندان سری دیگری ساخته مورخ 16/01/1399- صراحتاً باید گفت که اظهارات برخی از زندانیان درمورد مکان سری آن که کسی هنوز به آن دست نیافته است ولیکن تقریباً درست گفته اند باید به اطلاع عزیزانمان برسانیم که برحسب زندانی شدن خودمان وعده ای ازدوستانمان محل دقیق این زندان سری واقع است در: انتهای تهرانپارس- پادگان قصرفیروزه قبلی که الان دیگر نیست- داخل استادیوم بتون آرمه تختی میباشد که مدتی مهمان نوازی سپاه پاسداران را حسابی وبدون هیچگونه نقصی چشیده ایم. ماموران بیسواد وحتی دهاتی بی عقل همیشه همدیگر را تحت عناوین" دکتر- مهندس- شیخ- استاد-برادر-بزرگوار-همشهری و...خطاب کرده واگرزندانی سوال کند که شما مال چه نیرویی ویا کی هستید میگویند(( اینجا متعلق به خودتان است ولیکن دراصل برای نیروی انتظامی میباشد)) ویا (( بشما چه مربوطه که ما کی هستیم مهم اینه که هستیم)). هیچ زندانی دراین مکان که شاید به زندان سری (یک الف) نامیده شود حق برداشتن چشم بند سیاه را ندارد وبقدری سفت میباشد که خط دورادور چشم بند وکش آن حفره ای را روی صورت واطراف چشم ایجاد مینماید که همراه سوزش فراوانی میباشد. درطبقه ای که ما بودیم دارای سه عدد توالت بسیار کوچک بود که بهمراه یک مامور برای یکنفر اعزام میشدیم وقسمت پایین توالت به ارتفاع بیست یا سی سانتی متر جهت محافظت ودید از بیرون بریده شده است. غذای خاصی داده نمیشود ولیکن برای بازجویی مرحله سوم ویا چهارم مورد استفاده قرار میگیرد که اصولاً در پاسی ازشب انجام میشود تا تعادل روحی وفکری وجسمی وخواب زندانی که توسط کتک های مستقیم بهم خورده است حالا اتوماتیک وار لب به سخن بیاورد وحرف بزند وبنویسد. اعترافات ضبط میشود وباید نوشته شود توسط خود متهم. ازیک کلمه بازجویان میخواهند به هزاران کلمه برسند. مثلاً وقتی میپرسند که آیا ایمیل داری وزندانی میگوید دارم - حالا میپرسند که چند تا ایمیل داری؟؟ کی ساختی؟؟ به چه کسانی ایمیل زده ای؟؟ آیا اطلاعات خاصی را ارسال ودریافت کرده ای؟؟ برای کی کارمیکنی؟؟ شنیده ایم که حقوق پوندی یا دلاری میگیری؟؟ وسپس رمز ورود و اسم ایمیلهای شما را دانه به دانه میپرسند ویکنفر سریعاً وارد پست الکترونیک زندانی میشود که آیا راست میگوید یا نه ودر چند ثانیه هم رمزش را به نفع خودشان عوض میکنند. اگر موبایل داشته باشیم هم پس از استخراج تمامی تماسها ویادداشت کردن شماره تلفن هایمان به شماره های مشکوک خودشان زنگ میزنند و سوالاتی را به دروغ ازطرف مقابل میپرسند. با ماشینهای ون ویا ماشین ون فولکس واگن سفید ویا مشکی که دارای حداقل دونفر مسلح به کلت کمری وبیسیم همیشه روشن زندانی را به زندان دیگری میبرند که اصولاً درغروب صورت میگیرد تا کسی شک نکند وتحت کنترل بیشترباشد. که مارا ودوستانمان را به زندان اوین این هتل اختصاصی بدرقه نمودند ( خدا ازشان نگذرد هیچ وقت). حالا چه خلافی کرده باشی وچه نکرده باشی باید بروی. چه حق بگویی وچه نگویی باید دستبند بزنند. باید لگد بزنند. باید ازپشت به شما حمله کنند وکلیه ها وجگر وستون فقرات شما را تا جایی که میخواهند یا با دست ویا با وسیله ای محکم وسفت له وخرد کنند حالا اگر ستون فقرات شکست به جهنم که شکست. حالا اگر کلیه ها صدمه دیدند خوب مشکلی نیست آنها به اسلام وقران وخداوند ومهمتر ازهمه اینها به سید علی خامنه ای این رهبر تمامی مسلمین جهان و دست راست خدا روی زمین دارند خدمت رسانی میکنند. ماموران سپاه را که نگاهشان میکنید در خیابان یا در تلویزیون مثل بچه های مظلوم هستند که فقط درخدمت مردم ایران میباشند ولیکن درعمل اینطور نیست وهم عرض مردم را میبرند هم کشور را به باد میدهند هم ثروتهای ملی را به فنا برده اند وهم مجری دستورات مقام عظمای ولایت وقیح هستند که خودش هم نماینده ابلیس روی زمین است وخودش هم یک مجری ویک فرمانبر زبان بسته میباشد که فقط وفقط مجری دستورات سازمان فراماسونری مافیایی مذهبی بوده وهست وخواهد بود تا کل مردم ایران را به نابودی کامل نکشاند ونکشد دست بردار نیست زیرا سازمانش چنین دستوراتی را داده است وداخل دست راست علی خامنه ای این فراماسون 33 درجه تماماً دستگاه های جاسوسی دقیق با فرکانس خاص برای ارسال ودریافت و کنترل 100% وی جاسازی شده است واساس تعبیه بمب مخصوص اینکار که درمسجد ابوذر تهران به انجام رسید نیز براین اساس استوار بوده است. لازم به یادآوری است که داخل واطراف این مقر سری سپاه پاسداران دوربینهای مخفی وقابل رویت کارگذاشته شده است که به سیستم کنترل وفرماندهی لحظه به لحظه ازتمامی اتاقها وزندانیان ومحوطه داخلی وخارجی آن گزارش آنلاین ارسال مینماید بنابراین باید خیلی مواظب بوده واحتیاط نمایند که دردام دوربینها نیفتند برای کسانی که برای شناسایی این محل خواهند رفت. خداوند شما را ماشکنجه شدگان را نجات دهد وعاقبتمان درکشوری بنام ((ویران)) بخیر وعافیت تمام شود. اگر میبیند که ازشمامیخواهم که فیدبکی برایم ارسال نکنید زیرا ازترس دستگیری مجدد وشکنجه های روحی وجسمی سپاه پاسداران این ماموران مافیایی مذهبی فراماسون این ایمییل ساختگی واسم ان نیز کاملاً جعلی میباشد. به امید سرنگونی رژیم صفاک وضحاک ورمال ودجال نماینده شیطان روی زمین علی خامنه ای.