آیا عدالت را بدون تعدیل میتوان فهمید؟
امید مهرگان - وقتی تعدیل نیرو انجام میشود، معنایش این است که جای افراد دیگر در مکان تولید یا خدمات نیست.
امید مهرگان - وقتی تعدیل نیرو انجام میشود، معنایش این است که جای افراد دیگر در مکان تولید یا خدمات نیست.
رادیو زمانه از کوکیها استفاده میکند تا به بهترین شیوه گزارشگری مستقل را در اختیار شما بگذارد. برای اطلاعات بیشتر تگاه کنید به مقررات حریم خصوصی
فهرستی از راههای مقاومت در برابر سانسور برای شما تهیه کردهایم. این فهرست را تکمیل کنید
__SURVEY_BANNER_TEXT__
__SURVEY_BANNER_CTA__
نظرها
سیروس
سه, چهار سال پیش مصاحبه ای از آقای مهرگان در اینجا خواندم, که انقدر قلنبه, سلنبه بود که فقط مقداری سردرد ایجاد کرد. اسم ایشان از یادم رفت, اما قیافه ها هیچوقت از یادم نمی رود. این مقالهء امروز ایشان را که خواندم, تجربه ای بسیار متفاوت بود. یکی از بهترین مطالبی که تا به حال در این سایت منتشر شده است. خصوصا تاکید بر مرکزی بودن جایگاه و نقش تعاونی ها در هر نظام برابری طلب و عدالت خواهانهء آتی, در ایران و جهان. ریشه شناسی واژگانی که ایشان در اینجا عرضه کرده اندهم بی نظیر و نفیس است. دست مریزاد. پ.ن. نام نویسنده پس از عنوان مقاله ذکر نشده است. بد نیست لطفآ اضافه شود.
داود بهرنگ
(1) با سلام سنگ بنای این نوشته تعریفی از واژۀ عدالت است که می گوید: «عدالت از عدل میآید و بهمعنی قرار دادن چیزها در جای خودشان یا جای درستشان است.» چون ما ایرانی ها واژه عدالت را «به درستی» در معنای مبهم به کار می بریم مایلم توضیحاتی لغوی را به این نوشته بیفزایم. 1) گزارۀ «قراردادن چیزها در جای خودشان» معنایی از عدالت است که پشتوانۀ تاریخی و فرهنگی ندارد. 2) در جوامع غربی عدالت را با نماد ترازو نشان می دهند. 3) در زبان فارسی جای عدالت واژۀ داد و دادورزی به کار می رود. [قرآن می گوید «عدل و احسان.» ایرانی می گوید «داد و دهش.»] این که در جوامع غربی عدالت را با نماد ترازو نشان می دهند خاستگاهش فرهنگ روم و یونان باستان و اساطیر رومیان و یونانیان باستان و نیز دین یهود و شریعت یهود ( تورات) است. در اساطیر روم ایزد بانوی "عدالت" که اسمش یوستیتیا Iustitia است زنی است که چشم بندی بر چشم و شمشیری به یک دست و ترازویی به دست دیگر دارد. چشم بند وی به این معنی است که وی طرف کسی را [چه بشناسد چه نشناسد] نمی گیرد. ادامه در 2
داود بهرنگ
(2) چیزها در شریعت یهود دارای وجوه هم ارزند. در قرآن در این باره گفته می شود که «مقرر کردیم آنان به قاعده جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان عمل کنند و در سایر موارد مقابله به مثل کنند. حال هر که گذشت کند ما نیز از گناهانش در می گذریم و هر که کردارش بیرون از این قاعده باشد نزد ما ظالم است [و رفتارش غیر عادلانه است.]» (سورۀ المائده آیۀ 45) نظر به مفاد این آیۀ قرآنی می توان تصدیق کرد که واژۀ عدالت در قرآن به معنی «هم ارز قرار دادن چیزها» است و معنی اش «قراردادن چیزها در جای خودشان» نیست. در شریعت یهود و اسلام ساز و کار "دیه" هم به نوعی «هم ارز قرار دادن چیزها» و «بهای هر چیز را پرداختن» است. در اساطیر روم و یونان نیز کار ایزد بانوی "عدالت" که اسمش یوستیتیا Iustitia است adjust کردن و یعنی هم ارز قرار دادن چیزها است. [ترازو نشانگر این معناست.] این که فرهنگ روم و یونان باستان با تورات و شریعت یهود همخوان است سببش قدمت 6 هزار سالۀ تورات و الگو برداری سایر فرهنگ ها از شریعت یهود است. ما ایرانی ها نیز در گذشتۀ تاریخمان [مبتکرانه] چنین کرده ایم. الگوی داریوش کبیر در نوشته اش بر کتیبۀ بیستون آنجا که می گوید چشمش را در آوردم و زبانش و بینی اش و گوش هایش را بریدم شریعت یهود است. ادامه در 3
داود بهرنگ
(3) ما ایرانی ها واژۀ "داد" را هم داریم که نه هم معنی adjust و نه هم معنی عدالت است. adjust در فرهنگ غربی و نزد یهود به معنی «هم ارز قرار دادن چیزها» و به معنی «تعدیل» است. داد در فرهنگ ایرانی اما معنی اش دادورزی و داد چیزها را دادن است. وقتی می گوییم «او داد شمشیر را داد.» یعنی «بسیار خوب جنگید.» وقتی می گوییم «او داد دبیری را داد» یعنی «بسیار خوب نامه نوشت.» وقتی می گوییم «او داد داوری را داد» یعنی «بسیار خوب داوری کرد.» گزارۀ «بسیار خوب داوری کرد» یا «بسیار خوب نامه نوشت» و یا «بسیار خوب شمشیر زد» معنی اش «کار را به نیکوترین وجه انجام دادن» است. جمع بست ما ایرانی ها گاه واژۀ عدالت را جای واژۀ داد و واژۀ داد را جای واژۀ عدالت به کار می بریم و در واقع درک درست و درک مشترک از این معنا نداریم. سبب آن است که سخن گفتن از این معنا همیشه در فرهنگ شاه محور ما ایرانی ها ممنوع بوده است. عدالت نزد ما کاری است که پادشاه [و حکومت] روا می دارد. وقتی ما ایرانی ها از عدالت سخن به میان می آوریم لازم است که (1) پیشتر روشن کنیم مرادمان آیا «هم ارز قرار دادن چیزها» است؟ اگر چنین است روشن کنیم چه را با چه و چرا [و به چه پشتوانه ای] هم ارز قرار می دهیم. (2) اگر مرادمان دادِ چیزی را دادن است روشن کنیم داد چه را چرا و چگونه [و به چه پشتوانه ای] می دهیم. با احترام داود بهرنگ
ایراندوست
شوربختانه در تاریخ معاصر ایران استفاده از لغت "عدالت" در انحصار کمونیستهای* ایران بود ! هرچند در دفاع از حقوق اقتصادی و صنفی تودههای ستمکش و مزدبگیران جامعه، "عدالت" هرگز بشکل واقعی کلمه در هیچ کجای دنیا به اجرأ نیامده ولی دفاع از ستمدیدگان همیشه در کارنامه چپ، جهانشمول بوده و هست ! مفهوم"عدالت" تساویطلبی نیست، سوسیالیستهای *همیشه این دو را با هم مخلوط کرده و ۷۰ سال تباهی در بخشی از دنیا را شاهد بودیم ! جریانهای راست سیاسی، تفکری نظامی به رژیم سیاسی دارند ، آنها تودهها را سربازان جامعه و مدیران مالی، صنعتی، سیاسی جامعه را افسران با درجههای متفاوت و با کاربرد زمانی (=تاریخ استفاده) مختلف میدانند ! هسته قدرت در غرب با الیگارشی مالی که در کارتلها و تراستها، لژهای ماسونی و شبه ماسونی، انجمنها و کانونهای اتاق فکری، صهیونیسم یهودی- مسیحی و شیخهای نفتی <=(فقط در شکل چرخش مالی و سهام)، سازماندهی شده و مدیریت جهانی را دارند. ما جهان سومیها ، فعلا با تقلید و کپیه برداری از پسماندههای غرب بوسیله فاشیسم بومی خودمان ، کجدار و مریض، روزها را میگذرانیم ! اما در ایران، رژیم آخوندی همچنان با بحران، شعار و اسلام ، در پی امتیاز گرفتن از دشمنانش است و در جوی خون، خشم و کشتار بی"عدالتی" را پاسدار است و پایدار و مقاوم , بنام خدا فرمانروایی میکند !
ایراندوست
ممیزی و سانسورچی رادیو دمکرات زمانه ! "کمونیست دو زاری" و سوسیالیستهای خنزرپنزری چرا برای شما دشنام است ؟ به چه شخصی توهین شده است ؟ ---- زمانه: سلام کاربر گرامی. برای اینکه تنش در گفتوگوهای کاربران در بخش نظر افزایش نیابد ما برخی از توهینها و کنایهها را پاک میکنیم. سپاس از شما.
هوشنگ
جناب "ایراندوست" با سپاس از تبلیغات ضد-کمونیستی, ضد-چپ آن حضرت, آیا هیچگاه فکر کرده اید که اگر کمونیستها, سوسیالیستها و چپ "انحصار " عدالت طلبی را داشته اند, به خاطر این بوده که اینان تنها نیروی اجتماعی بوده اند که به فکر سازماندهی و توان بخشی به زحمتکشان کشور بوده اند. عدالت به شکل واقعی همواره در زمان و مکان هایی اجرا میشود که کارگران, زحمتکشان و مردم بر اساس نیازها و خواستهای خویش مطالبات و شعارهایی را مطرح می کنند, برای تحقق آنها به مبارزه میروند و پیروز میشوند. اجرای گام به گام تمامی بهبود های اجتماعی از طریق اصلاحات قانونی و جهش های انقلابی "غیر قانونی" در ۲۰۰ سال گذشته نمونه های بارزی از این به تحقق پیوستن است. نکته کلیدی در اینجا مرکزیت مبارزارت اجتماعی برای تحقق خواستها و مطالبات است. از صبح تا شب پشت کیبورد نشستن و بحر طویل نوشتن مبارزهء اجتماعی به حساب نمی آید.
منتقد
به طور کلی به آیندۀ بشر امیدی نیست آقای مهرگان عزیز. ادیان، مکاتب فلسفی، حزبهای سیاسی، رسانه ها و گرایشهای مختلف اقتصاد سیاسی، چپ، راست، همه و همه بازی خود را کرده و همه باخته اند. بر خلاف نظر ادیان و مارکسیسم در آیندۀ آسمانی و زمینی ما روشنایی نیست و بر خلاف نظر نیچه به جای ابرانسان، آشکارا فروانسان در حال ظهور است. امروزه مشکلات غامض بشر شرق و غرب و فقیر و غنی نمی شناسد و عالمگیر است:جنگها، فسادها مصرفگرایی، دروغ، ابتذال سیستماتیک، بی عدالتی، از خودبیگانگی، بی اخلاقی، تزویر، شارلاتانیسم و ... همه نشان از یک چیز دارند: افول.
Koros
جناب منتقد آن افول اصلی که اینچنین کل جهان را با بحرانی عظیم روبرو کرده است بحران سرمایه داری است, و منطق سود آوری آن؛ منطقی که برای چندین بار نابود کردن کل کرهء زمین تسلیحات مافوق پیشرفته دارند, اما در مقابله با ویروس برای دستگاه های تنفسی دچار کمبود است و باید تصمیم بگیرند که کدام بیمار زنده می ماند و کدام نه. مشکلات عالمگیر امروز بشری, از جهان گشایی و عالمگیری سرمایه داری نئو لیبرال است که به مرحلهء "خودخواری" (autocannibalism) رسیده است . این مفهوم در کتاب "Mongrel Firebugs and Men of Property: Capitalism and Class Conflict in American History" مطرح شده است.