کارگران و معلمان با یک صدا: برابری، آزادی و افزایش دستمزد
سه تشکل مهم صنفی ایران به مناسبت روز جهانی کارگر و روز معلم در بیانیه مشترکی اعلام کردند که بحران معیشتی حقوقبگیران ناشی از سیاست کل حاکمیت است.
جمعه یکم مه/ ۱۲ اردیبهشت روز جهانی کارگر با روز معلم همزمان شده است. به این مناسبت سندیکای کارگران شرکت واحد، تشکلهای مستقل معلمان و تشکلهای مستقل کارگران و بازنشستگان در بیانیه مشترکی مهمترین خواستههای صنفی کارگران و معلمان را یادآوری کردند: آزادی کارگران، معلمان، دانشجویان و همه فعالان مدنی و سیاسی، حقوق برابر برای زنان و مردان، افزایش حداقل دستمزد متناسب با تورم، دستیابی تمام کودکان به آموزش رایگان، لغو سیاستهای خصوصیسازی و ارزانسازی نیروی کار و توقف فوری کار کودکان.
سه تشکل مهم صنفی ایران در بیانیه مشترک خود به مناسبت روز جهانی کارگر و روز معلم اعلام کردند وضع معیشتی کارگران، معلمان، بازنشستگان و سایر حقوقبگیران در سال جاری دشوارتر و بحرانیتر از قبل شده است. صرفنظر از تأثیر همهگیری ویروس کرونا بر اقتصاد ایران که بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچک را تحت تأثیر قرار داده، کارگران، معلمان و بازنشستگان ایرانی به دلیل سیاستهای دولتها، تعدیل اقتصادی، خصوصیسازیها و تعطیلی واحدهای تولیدی و همچنین خصوصی کردن آموزش و بهداشت عمومی در مضیقه مالی و معیشتی قرار گرفتهاند. سه تشکل صنفی ایران یادآوری کردند:
«[این سیاستها] فراتر از دولتها، سیاست کل حاکمیت است و جناحهای سیاسی بر روی آن اتفاق نظر دارند.»
شورای عالی کار پنجشنبه ۲۱ فروردین بدون توجه به نرخ تورم و هزینه سبد معیشت خانوار، دستمزد سال ۹۹ را با اکثریت آراء یک میلیون و ۸۳۵ هزار تومان تعیین کرد که به نسبت مزد سال ۹۸، ۲۱ درصد افزایش یافته و با توجه به نرخ تورم، به یک معنا بیش از ۲۵ درصد از قدرت خرید کارگران کاسته است. سندیکای کارگران شرکت واحد، تشکلهای مستقل معلمان، تشکلهای مستقل کارگران و بازنشستگان در بیانیه مشترک خود با اشاره به حداقل دستمزد نوشتند:
«دولت در همراهی کامل با صاحبان سرمایه که اکثر آنان از رانت وفاداری به سیستم برخوردارند، با افزایش ۲۱ درصدی حداقل دستمزد برای سال ۹۹، نهتنها چهره نمایشی سهجانبهگرایی را از قبل آشکارتر نمود بلکه نشان داد که میخواهد وضعیت معیشت حقوقبگیران را از قبل سختتر و سفرههایشان را خالیتر نماید.»
سه تشکل مهم صنفی ایران در ادامه این بیانیه اعلام کردند که در گام نخست برای مقابله با این سیاستها لازم است که کارگران و معلمان و سایر حقوقبگیران با هم متحدتر شوند. آنها در ادامه بیانیه مشترک خود نوشتند:
«هرچند امسال شرایط تجمع و برگزاری مراسم جشن روز جهانی کارگر و معلم به علت شیوع ویروس کرونا فراهم نیست، اما فراموش نمیکنیم که ما در ایران همهساله به خاطر برگزاری روز جهانی کارگر و روز ملی معلم، توسط عوامل امنیتی سرکوب و بازداشت میشویم و حتی اجازه برگزاری مراسمی مربوط به خودمان را نداریم. در سال گذشته دهها تن از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد، تعدادی از فعالان کارگری، بازنشسته، دانشجویی و صنفی فقط به دلیل شرکت در مراسم اول ماه مه و دهها تن از معلمان عضو تشکلهای صنفی در سراسر ایران به خاطر شرکت در مراسم روز معلم بازداشت، توبیخ و بعضاً به حبسهای طولانیمدت محکوم شدند که این محکومیتها و روند سرکوب همچنان ادامه دارد.»
سندیکای کارگران شرکت واحد، تشکلهای مستقل معلمان، تشکلهای مستقل کارگران و بازنشستگان در بیانیه مشترک خود، مهمترین خواستههایشان را اعلام کردند: آزادی کارگران، معلمان، دانشجویان و همه فعالان مدنی و سیاسی، حقوق برابر برای زنان و مردان، افزایش حداقل دستمزد متناسب با تورم، دستیابی تمام کودکان به آموزش رایگان، لغو سیاستهای خصوصیسازی و ارزانسازی نیروی کار و توقف فوری کار کودکان.
خواستههای مشترک کارگران و معلمان:
حقوق برابر برای زنان و مردان در همه زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
فراهم کردن شرایط لازم برای دستیابی تمام کودکان به آموزش رایگان، باکیفیت و عادلانه، خدمات بهداشتی رایگان و امکانات ورزشی و تفریحی مناسب
توقف فوری کار کودکان و بازگرداندن کودکان بازمانده از تحصیل به چرخه مدرسه
اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری بهصورت کامل، بهخصوص برای بازنشستگان فرهنگی و تأمین بیمه پایه فراگیر، کارآمد و رایگان برای تمام بازنشستگان
حق داشتن تشکیلات مستقل، تجمع، اعتراض و حق اعتصاب، سندیکایی و کانونهای صنفی
آزادی تمامی کارگران، معلمان، دانشجویان و همه فعالان مدنی و سیاسی دربند
افزایش حداقل دستمزد، متناسب با تورم واقعی و هزینههای معیشتی واقعی خانوارهای کارگران و همسانسازی حقوق معلمان شاغل و بازنشسته با سایر حقوقبگیران
لغو سیاستهای خصوصیسازی، سیاستهای ارزانسازی و بیثباتسازی نیروی کار، تعدیل اقتصادی، تعطیلی کارگاهها و اخراجهای بیرویه، توقف خرید خدمات آموزشی و برخورداری از امنیت شغلی معلمان خرید خدمت و نیروی کارآموزشی در بخش خصوصی
بیشتر بخوانید:
نظرها
"یک صف متحد"
مطالبات جنبش های کارگری و جنبش معلمان تمامی کشور را در یک صف متحد قرار می دهد ["سخن روز" - حزب کمونیست ایران] در آستانه دو روز مهم از روزهای تاریخی و مبارزاتی سال هستیم. روز جهانی کارگر و روز معلم. در تقویم ایرانی امسال هر دو روز با 12 فروردینماه، مطابق با اول ماه مه همزمان شده اند.هرچند اول ماه مه، روز کارگر یک مناسبت جهانی است، اما روز معلم در ایران به دلایل ویژه ای، روز 12 فروردین تعیین شده است. این مناسبتها از لحاظ نقش مبارزات طبقه کارگر و مبارزات معلمان، به عنوان دو جنبش پایدار اجتماعی، در تحولات سیاسی ایران ،همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده اند. ۱۲ اردیبهشت، روز رسمی معلم در ایران است. اگر چه جمهوری اسلامی ایران هموار تلاش داشته و دارد تا مناسبت این روز را به روز مرگ یکی از آخوندها، بنام “مطهری” رقم بزند، اما بطور واقعی سابقه تاریخی این روز به سال 1340 شمسی و سالروز مرگ”ابوالحسن خانعلی”، بر می گردد. در آن سال، معلمان تهران در اعتراض به لایحه ای که حقوق فرهنگیان را نادیده می گرفت، در میدان بهارستان تظاهرات عظیمی برپا داشتند. این تظاهرات با تعرض و تیراندازی پلیس شاه روبرو گردید .در این جریان یکی از معلمان بنام “ابوالحسن خانعلی”، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. و دو تن از معلمان نیز زخمی شدند. روز 18 اردیبهشت همان سال در اجتماع بزرگ معلمان قطعنامه ای صادر شد که در آن روز 12 اردیبهشت را در گرامیداشت یاد خانعلی به عنوان روز معلم اعلام کردند و مقرر گردید که در این روز همه ساله کلیه مدارس و موسسات فرهنگی در سراسر کشور تعطیل شوند.بدنبال این تعرض و تداوم تظاهرات و اعتصابات معلمان در روزهای بعد، تغییراتی به رژیم شاه تحمیل شد و روز ۱۲ اردیبهشت، به عنوان روز معلم تثبیت شد. اما شرایط زندگی و کار معلمان در طول 58 سالی که از آن زمان می گذرد، نه تنها بهبود نیافته است، بلکه برای اکثریت معلمان دشوار تر و تبعیض آمیزتر هم شده است.امروز اکثریت قاطع معلمان نه از امنیت شغلی برخوردارند و نه از حداقل حقوقی برای تامین معاش خانواده شان. در چنین شرایطی به ناچار به دنبال شغل دوم و حتی سوم نیز هستند. روشن است، معلمی که با تن و روان خسته سر کلاس حاضر می شود، نمی تواند نقش مطلوبی در آموزش شاگردانش داشته باشد. متقابلا شرایطی که معلم در آن قرار دارد، مستقیما بر روحیه دانش آموز و توانائی فراگیری وی تاثیر می گذارد. تنها در صورتی مدارس برای دانش آموزان محیطی دلپذیر و با نشاط و آماده برای آموختن خواهند بود، که معلمانی بی دغدغه از تنگناهای زندگی، با نشاط و پرشور و پر انرژی داشته باشند. و این ممکن نیست جز اینکه معلم فارغ از هرگونه مشکل معیشتی هم و غمش را صرف آموختن و آموزش دادن بنماید. اما مشکل کار معلمان در محیطهای آموزشی به این جا هم ختم نمی شود. از کلاسهای پر جمعیت،ناامن، بدون امکانات اولیه کمک آموزشی، و بسیاری محدودیتهای دیگر از این دست که بگدریم، معلمان ناچار می شوند که مروج آموزش و پرورشی باشند که عمیقا با خرافه و ارتجاع در هم آمیحتهاست. معلمان ایران محکوم اند که از نزدیک شاهد اجرای طرح های ضد فرهنگی و تحقیرآمیز رژیم در مراکز آموزشی،از جمله جدا سازی جنسیتی، فرستادن دانش آموزان به مشاهده جبهه های جنگ هشت ساله ایران و عراق، تحت عنوان کاروان راهیان نور،و غیره روبرو هستند.چنین شرایطی است که تن معلم را خسته و فرسوده و روانش را پریشان و آزرده میسازد. در سالهای اخیر جنبش معلمان ایران برمحور خواستهای آزادی معلمان زندانی، لغو سیاست خصوصی سازی آموزش و پرورش، رسمی شدن معلمان حق التدریسی، پیش دبستانی و شرکتی که با واسطه شرکت های پیمانکاری برای آموزش و پرورش کار می کنند، افزایش حقوق، پرداخت حقوقهای معوقه، آزادی تشکل و فعالیتهای صنفی، در مقیاس توده ای و گسترده ای ادامه یافته است. این مبارزه علیرغم دستگیری ها، اخراج ها، ایجاد محدودیتهای شغلی و غیره معلمان را مرعوب نکرده و از پیگیری خواسته ها باز نداشته است. آخرین گزارشها حاکی از تشدید فشارهای جمهوری اسلامی بر جامعه معلمان ایران است. هم اکنون تعداد زیادی از معلمان خوشنام و مبارز و فعالان جامعه فرهنگیان در زندان بسر می برند.محکومیت ده سال زندان و اخراج برای معلم مبارز، محمد حبیبی با واکنش شدید انجمن های صنفی معلمان در سراسر ایران روبرو شده است. در آستانه 12 اردیبهشت، روز معلم دهها بیانیه از جانب بخشهای مختلف جنبش معلمان در محکوم کردن جمهوری اسلامی و در دفاع از وی و از معلم بازداشتی اسماعیل عبدی و دیگر معلمان زندانی، انتشار یافته است. محمدرضا رمضان زاده، سعید حق پرست، علی فروتن، مصطفی رباطی، حسن جوهری، حمیدرضا رجایی و حسین رمضان پور در بیدادگاه رژیم مجموعا به ۴۱ سال و هشت ماه زندان و۲۲۲ ضربه شلاق و محکوم شده اند. ناهید فتحیان هنوز در بلاتکلیفی در بازداشت به سر می برد . و این تنها بخشی از سیاست سرکوبگرانه جمهوری اسلامی بر علیه معلمان زحمتکش و مبارز است. در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر و 12 اردیبهشت روز جهانی معلم یکبار دیگر باید تاکید کرد که جنبش کارگری و جنبش معلمان ایران خواسته ها و مطالبات مشترکی دارند که از لحاظ عینی آنها را در یک صف متحد بر علیه جمهوری اسلامی و بر علیه مناسبات ظالمانه و استمارگرانه ای قرار می دهد که این رژیم مدافع آن است.
مهیار تقی زاده
درود عرض ادب میخواستم عضو شم در سایت تون و مطلب بزارم با تشکر.