ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نجف دریابندری درگذشت

نجف دریابندری نویسنده و مترجم آثار ماندگاری از نویسندگان مطرح جهان در سن ۹۱ سالگی درگذشت. از او به‌عنوان یکی از اثرگذارترین مترجمان ایران یاد کرده‌اند.

نجف دریابندری از نویسندگان و مترجمان برجسته ایرانی درگذشت. منتقدان ترجمه رمان برخی از آثاری را که او ترجمه کرده است تحسین کرده‌اند.

نجف دریابندری

نجف دریابندری پس از عمری تلاش در راه اعتلای فرهنگ، دوشنبه ۱۵ اردیبهشت در سن ۹۱ سالگی در خانه خود در تهران درگذشت.

سهراب دریابندری فرزند این نویسنده و مترجم با انتشار پیامی در صفحه مجازی خود این خبر را اعلام و ضمن تسلیت به همه دوستداران او تقاضا کرد به‌منظور جلوگیری از واگیر و بیماری به منزل او مراجعه نکنند.

از نجف دریابندری که در سال ۱۳۰۹ در آبادان متولد شده، به‌عنوان یکی از اثرگذارترین مترجمان ایران پس از محمد قاضی یاد کرده‌اند. او در سال ۱۳۳۲ با ترجمه «وداع با اسلحه» نوشته ارنست همینگوی ایرانیان را با این نویسنده صاحب سبک آمریکایی آشنا کرد و موجی از همینگوی‌گرایی را در ادبیات داستانی معاصر ایران پدید آورد. او که از طرفداران حزب توده بود، یک سال پس از انتشار این کتاب به زندان قصر افتاد.

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دریابندری ابتدا به اعدام محکوم شد و پس از سه بار اعتراض، به‌ترتیب به حبس ابد، ۱۵ سال زندان و سپس به چهار سال حبس محکوم شد و پس از رهایی از زندان در سال ۱۳۳۷ فعالیت‌های فرهنگی‌اش را از سر گرفت. او سال‌ها به‌عنوان ویراستار ارشد در انتشارات فرانکلین کار می‌کرد.

منتقدان ترجمه رمان «بازمانده روز»، نوشته کازو ایشی‌گورو و «گور به گور» نوشته ویلیام فاکنر و همچنین «چنین کنند بزرگان» نوشته ویل کاپی را از نظر لحن‌ها و جنس زبان متفاوتی که دریابندری در ترجمه اثر به کار گرفته تحسین کرده‌اند. در زمان انتشار این اثر گفته شده بود که «چنین کنند بزرگان» نوشته خود دریابندری‌ست و نویسنده‌ای به نام «ویل کاپی» وجود ندارد. این کتاب با رویکردی طنزآمیز درباره زندگی شخصیت‌های تاریخی چون اسکند‌ر‌، آتیلا، کلئوپاترا، ناپلئون و نرون است.

نجف دریابندری زبان انگلیسی را به‌طور خودآموز فراگرفت. «یک گل سرخ برای امیلی» نوشته ویلیام فاکنر، «بیلی بادگیت» نوشته ای. ال. دکتروف، «پیامبر و دیوانه» نوشته جیران خلیل جیران از دیگر ترجمه‌های پرطرفدار او به‌شمار می‌آید.

محمد قاضی، مترجم و دوست و همکار دیرین دریابندری، روزگاری در وصف او بیتی با این مطلع سروده بود: تو که شه بندر دریای عشقی/ چرا باید نجف نام تو باشد… دریابندری نیز مصرع دوم بیت را تغییر داده و می‌گفت: چه فرقی می‌کند نامت چه باشد…

نجف‌ دریابندری، ۲۲ آبان ۱۳۹۳ دچار سکته مغزی شد و به بخش «آی‌سی‌یو» بیمارستان ایرانمهر تهران انتقال یافت و پس از مداوا در روزهای نخست آذرماه همان سال از بیمارستان مرخص شد.

دریابندری از چند سال قبل به این سو نیز دچار فراموشی شده بود و از زمان درگذشت فهیمه راستکار، همسرش احوال خوشی نداشت. فهیمه راستکار، دوبلور و بازیگر تئاتر و سینما، سوم آذر ۱۳۹۱ در سن ۸۰ سالگی درگذشت.

«کتاب مستطاب آشپزی»، حاصل تلاش مشترک این زوج است. این کتاب با زبانی شوخ و نثری یگانه، از سیر تا پیاز آشپزی ایرانی و فرنگی را همراه با ادوات پخت و پز و تاریخچه خوراک‌ها شرح می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • مینا

    سلام و درود آقای دریابندری طرفدار حزب توده نبود؛ ایشان عضو و کادر حزب توده بود. آن سال‌ها کسی را به خاطر "طرفداری" به زندان، اعدام یا حبس ابد محکوم نمی‌کردند. جمهوری اسلامی این بدعت را گذاشت که طرفدار معصوم و شانزده ساله را به خاطر پانصد تومان کمک مالی یا خرید نشریه یک جریان بگیرند و بکشند. کم لطفی نکنید. مینا

  • منتقد

    چه موجود نازنینی. چه عمر پربرکتی. تاریخ فلسفه غرب راسل نیز از آثار او است که بسیار روان ترجمه شده است. یادش گرامی و زنده باد زبان شکرینِ فارسی.

  • "گنجینه زنده بشری"

    نجف دریابندری، نویسنده و مترجم ایرانی درگذشت. ▪️او که در هنگام مرگ در خانه‌اش در تهران، ۹۰ سال داشت، از مترجمان و نویسندگان صاحب‌سبک معاصر در ایران بود. ▪️سازمان میراث فرهنگی ایران، در سال ۱۳۹۶، آقای دریابندری را به عنوان "گنجینه زنده بشری" ثبت کرد . او زاده سال ۱۳۰۸ در شهر آبادان بود. @ordoyekar

  • عسگر

    نجف خان هم به ابدیت پیوست, یادش به خیر و راهش پر رهرو. حدود ۲۰ سال پیش که ایشان هنوز سفر میکرد ما نیز شانس این را داشتیم که نجف خان چند بار مهمان شهر ما باشد. وی بسیار خوش صحبت و صمیمی و دور از تمامی آن تعارفات دروغین و خسته کنندهء ایرانی بود. یک بار از خاطراتش در دوران انقلاب و دیدار دوباره با رهبری حزب توده می گفت و گفت و گوی کوتاهی که با احسان طبری داشت. نجف خان از طبری پرسیده بود که نظرش راجع به چامسکی چیست؟ طبری حتی اسم چامسکی را نشنیده بود! یکی از ترجمه های بسیار عالی نجف خان کتاب "چنین کنند بزرگان" نوشته ویل کاپی است, که ترجمهء شیرین و طنز آلود اثر بهتر از خود نسخهء اصل شده است.

  • نجف خان به ابدیت پیوست

    #سرخط : نجف دریابندری، نویسنده و مترجم، صبح امروز در سن ۹۱ سالگی درگذشت. دریابندری متولد ۱۳۰۸ در آبادان بود و نخستین ترجمه‌ی خود، «وداع با اسلحه‌» ارنست همینگوی را در ۲۵ سالگی انجام داد. ⚪️ پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، دریابندری ابتدا به اعدام محکوم شد. حکم او پس از سه بار اعتراض، به‌ترتیب به حبس ابد، ۱۵ سال زندان و بعد به ۴ سال حبس تقلیل پیدا کرد. پس از رهایی از زندان در سال ۱۳۳۷، فعالیت‌های فرهنگی‌اش را از سر گرفت. او سال‌ها به‌عنوان ویراستار ارشد در انتشارات فرانکلین کار می‌کرد. «پیرمرد و دریا»، «سرگذشت هکلبری فین»، «گور به گور»، «تاریخ روسیه‌ی شوروی ای‌اچ‌کار»، «بیلی باتگیت»، «بازمانده روز»، «تاریخ فلسفه غرب» و «پیامبر و دیوانه» از جمله آثاری است که دریابندری به فارسی ترجمه کرده است. در کنار این آثار، «مستطاب آشپزی» حاصل کار مشترک وی با همسر خود، فهمیه راستکار بود. @Sarkhatism

  • فرج سرکوهی

    این متن کوتاه را در سال 1389 (2011 ) در معرفی کتاب «از این لحاظ» نجف دریابندری نوشتم که در سایت بی. بی. سی فارسی منتشر شد. مقدمه های مستقل از متن اگر اعتبار و کمیت و کیفیت داده ها و اطلاعات مرتبط با موضوع را در یک مقاله از معیارهای مقاله نویسی بدانیم و سنجه هائی چون زبان روان، پرهیز از تعقید تصنعی، دامنه تاثیرگذاری و برد و نفوذ، کشش و جذابیت، روزآمدی و نسبت موضوع مقاله با موضوع های حساس را بر این معیار بیافزائیم، نجف دریابندری را می توان از بهترین و چیره دست ترین مقاله نویسان ایران دانست. دریابندری کم می نویسد اما آن گاه که دست به مقاله نویسی باز می کند، بحثی تازه و تفکربرانگیز در محافل روشنفکری ایران مطرح می شود. دریابندری از معتبرترین و بهترین مترجمان ایران است. برخی از بزرگ ترین نویسندگان و باارزش ترین آثار فرهنگ بشری را به فارسی زبانان معرفی کرده و ترجمه های او از منظر وفاداری به متن مقصد و خلق معادل متناسب برای زبان، لحن، سبک و روال نویسنده اصلی در زبان فارسی از بهترین نمونه های ترجمه در ایران به شمار می روند و او گاه بر ترجمه های خود مقدمه هائی نیز افزوده است. مقدمه های دریابندری اما نه فقط مقدمه بر کتاب، که مقالاتی مستقل اند و به اعتبار جامعیت اطلاعات معتبر، عمق تحلیل ها، زبان روان، ساختار منسجم، نگاه تیز و طرح مباحث بحث انگیز از بهترین نمونه های مقاله در زبان فارسی به شمار می روند. کتاب از این لحاظ، که اخیرا منتشر شد، مجموعه ای از مقدمه های دریابندری را بر برخی ترجمه های او دربردارد. دریابندری متون متنوع منتشر شده در کتاب از این لحاظ را در سه بخش ادبیات، فلسفه و تاریخ تنظیم کرده است. دریابندری در خلق طنز فاخر دستی قوی دارد و خلاقیت خود را در یافتن زبانی زیبا که طنز فاخر او را در ساختی متعالی عرضه می کند، با ترجمه و تالیف کتاب چنین کنند بزرگان نشان داده است. چنین کنند بزرگان ترجمه ای معمول از کتاب انحطاط و سقوط تقریباً همه افراد ویل کاپی نیست چرا که این اثر، با افزوده های دریابندری به اثری متفاوت با متن اصلی و به نمونه ای متعالی از طنز فاخر در زبان فارسی بدل شده است. مقدمه ها یا مقالات گردآمده در کتاب از این لحاظ نیز، گاه و به مناسبت، نشان طنز فاخر دریابندری را بر خود دارند و طنز دریابندری جذابیت و کشش مقالات او را صد چندان می کند.

  • فرج سرکوهی

    لاف‌آمدعادت بود نجف دریابندری گفته بود «شعر پدیده ندرت» است. خود او «پدیده ندرت» بود انگلیسی را که بدون معلم آموخت اما از خلاق‌ترین مترجمان ایران بود و در خلق زبان و لحن معادل برای نویسندگانی که ترجمه می‌کرد کم‌نظیر نثری زنده،محضری گرم و جذاب و طنزی متعالی داشت و حضوری پربرکت چه یادها که در ذهن توفان به پا می کنند

  • فرج سرکوهی

    خلاف‌آمدعادت بود نجف دریابندری گفته بود «شعر پدیده ندرت» است. خود او «پدیده ندرت» بود انگلیسی را که بدون معلم آموخت اما از خلاق‌ترین مترجمان ایران بود و در خلق زبان و لحن معادل برای نویسندگانی که ترجمه می‌کرد کم‌نظیر نثری زنده،محضری گرم و جذاب و طنزی متعالی داشت و حضوری پربرکت چه یادها که در ذهن توفان به پا می کنند

  • نجف دریابندری درگذشت

    نجف دریابندری درگذشت. نجف دریابندری یکی از پرآوازه‌ترین نثرنویسان ما درگذشت. به‌عمد نوشتم "نثرنویس" و نه مترجم و نویسنده که، به‌قول بزرگی دیگر در عالم ادبیات ما، "دریابندری است و نثرش". دریابندری ترجمه را از زندان فرمانداری نظامی تهران، پیش از تشکیل سازمان جهنمی ساواک، آغاز کرد، از حول و حوش سال ۳۲ تا ۳۶. مترجمان از زندان آغاز کرده کم نداریم: ابراهیم یونسی، به آذین، فیروز شیروانلو، عبدالصمد خیرخواه، مجید امین مؤید و... روزی باید فهرستی از این مترجمان زبردست پرداخت. دریابندری از مترجمان و نویسندگانی است که برخلاف آن شوخی معروف گروچو مارکس: "من از هیچ شروع کردم و در سایه سعی و تلاش شبانه‌روزی به قعر فقر و فاقه سقوط کردم!" از پایه‌ای‌ترین و ابتدایی‌ترین عناصر ادبیات آغاز کرد و به جایی رسید که به جرئت می‌توان گفت تحولی ماندنی در نثر فارسی پدیدآورد و اگرنه بزرگ‌ترین مترجم عصر حاضر ادبیات داستانی ما که به یکی از بزرگان ترجمه‌ی ما مبدل شد(کافی‌ست چاپ نخست "وداع با اسلحه"ی همینگوی را با یک فاصله پنجاه و چند ساله با ترجمه‌ی داستان کوتاه مشهور همین نویسنده "آدمکشها" مقایسه کنید تا عیار کار دستتان بیاید). دریابندری مقاله‌نویس و جستارنویس برجسته‌ای هم بود و معمولاً اگر کتابی را ترجمه می‌کرد ترجمه را بی‌استثنا با مقدمه‌ای جامع و خواندنی و ماندنی همراه می‌کرد و چندان در بند نوشتن مقدمه بود که گاه انتشار کتاب چندین سال به تعویق می‌افتاد(نمونه‌اش "تاریخ انقلاب روسیه" نوشته‌ی ئی. ایچ. کار که ترجمه‌ی فارسی آن پس از فروپاشی اتحاد شوروی منتشر شد) . هیچ‌یک از ما مقدمه‌ی معروف دریابندری را بر "پیرمرد و دریا" از یاد نمی‌بریم. دریابندری در نثرنویسی پیرو صدیق و صادق و پیگیر محمدعلی فروغی و عبدالله مستوفی بود و به قول خودش اهل " به رقاصی وداشتن کلمات" نبود. گمان نداشت که چون رمان‌نویس یا شاعر نشده است باید دق دلش را سر آثار دیگران دربیاورد. سبک‌شناس بود و اهل اعتدال در برگردان آثار دیگران و همه‌ی کوشش‌اش را به کار می‌برد که لحن و هنجار نویسنده را چنان‌که باید و شاید از کار دربیاورد. به بهانه‌ی «آرکائیک‌نویسی" اهل ساختن «آثار باستانی» نبود. نمونه را می‌توان به "آنتیگونه"، "پیامبر"(خلیل جبران) و "بازمانده‌ی روز" اشاره کرد. با همه‌ی تسلط بی‌چون و چرایی که به زبان و گفتار عامیانه داشت، هرگز از تسلط و احاطه‌ی خود "سوء استفاده" نکرد. "بیلی باتگیت" و "هاکلبری فین" نمونه‌های شاخص این روش کارند. در روان کردن متن (حتی متن های فلسفی) استادی بی‌رقیب بود، گرچه شاید بشود این ایراد را به او گرفت که برای قند عسل کردن فارسی و روان کردن متن، کار را به اصطلاح قدری «گِرد» می‌کرد. دریابندری عضو کانون نویسندگان ایران بود و تا همین چند سال پیش اگر امکان می‌یافتیم که مجمع عمومی برگزار کنیم همیشه برایش کارت دعوت می‌فرستادیم. یاد نجف دریابندی گرامی که ما را از لذت خواندن ادبیات والا به بهترین نثرها بهرمند ساخت و تسلیت به ادبیات مستقل ایران از بابت از دست دادن یکی از بزرگان بی‌بدیل خود. @akbar_masoumbaigi