امیر چمنی و شوریدن علیه تبعیض
جواد عباسی توللی- روایتگری انتقادی از وضعیت موجود میتواند به عنوان یکی از فعالیتهایی تلقی شود که هدف از آن واداشتن شهروندان مطیع به کنشگری در برابر بیعدالتیهاست. امیر چمنی هم روایتگر معضلاتی بوده است که از سر تکرار، روزمره و طبیعی جلوه میکنند.
امیر چمنی اکنون (چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۹۹) در تبریز در بازداشت است و «کارشناسان پرونده»، مشغول بازجویی از او. این شهروند تبریزی را که تاکنون بارها به دلیل نوشتن مطالب انتقادی و فعالیتهای میدانیاش بازداشت شده، یکی از دوستانش این گونه معرفی میکند:
«در شهر تبریز که "مصرف گرایی" و "تأکید بر اصالت خونی" دو خصیصه قالب طبقه متوسط شهریست، او از یک سو متعلق به خانوادهای کارگری است و از سوی دیگر اصالتا "قره داغی" و مهاجر است.»
این اشاره کوتاه کافی است تا بدانیم چرا یک شهروند با این ویژگیها، میتواند میل به کنشگری علیه تبعیض را از خود بروز دهد:
«امیر بر خلاف برخی از ناسیونالیستهای افراطی همشهریاش، هیچگاه نژادش را مبنای مطالبهگری قرار نداده است. او با اینکه هدف موج توهینها و تهدیدهای بدخواهان قرار گرفته، بخشی از کنشگریاش همواره در جهت دفاع از کردها و دیگر اقوام تحت ستم ایرانی بوده است.»
به گفته این دوست امیر چمنی که مایل به ذکر نامش نیست، برخی از ناسیونالیستهای افراطی در آذربایجان در همدستی پنهان و آشکار با حاکمیت، همواره مبلغ چهرهای عاری از فقر و فاصله طبقاتی دستکم در شهر تبریز هستند:
«پانترکها پیوسته در شعارهای خود ادعا میکنند تبریز گدا ندارد، تبریز کودک کار ندارد یا افغانها به مثابه مهاجران غیرقانونی، جایی در تبریز ندارند. با اطمینان میتوان گفت که امیر سالهاست با فعالیت میدانی در حوزه کودکان کار و خیابان در تبریز از یک سو و ارائه تحلیل به مثابه یک شاهد عینی از فقر گسترده در شهری که در آن زیست میکند از سوی دیگر، از معدود کسانی است که تلاش کرده گذشته از خبررسانی درباره اقشار آسیبپذیر تبریز، یک نمای واقعی نیز از آذربایجان به مرکزیت تبریز به دست دهد. به عبارتی دیگر او بر تبعیض تحمیل شده بر خود و محذوفان همشهریاش نه تنها شوریده است بلکه اراده به تغییر وضعیت موجود شهرش دارد.»
امیر چمنی خود پیشتر در یادداشتی وضعیت تبریز را چنین توصیف کرده است:
«تبریزِ اولینها هم بوی ابتذال میدهد. میگویند تبریز شهرِ اولینهاست، شهرِ بدون گدا و فلان است. مردم هم بادی در غبغب انداخته و با این اوهام خود را ارضاء میکنند. اما واقعیت این است که تبریز نه شهر بدون گداست، نه شهر اولینها. شهرِ اولینها بودن تبریز، بیشتر به خاطر همجواری با همسایههای شمالی ست که دروازه ورودِ تکنولوژیهای جدید و صنایع چاپ و روزنامه و مدرسه و ... بود که اگر نبودند، تبریز هم شهر اولینها نبود. تبریز، اولینهای بومی هم دارد، اما در مقایسه با اولینهای وارداتی، ناچیزند. شهرِ بدونِ گدا هم شعار تبلیغاتیِ خیریهچیهای بازاریِ تبریز در اوایل دهه ۷۰ بود که در مقایسه با تهران عنوان شد و آنقدر تبلیغ کردند که واقعی جلوه کرد، اما در اصل دروغی بیش نبود. وجب به وجب خیابانهای تبریز پر از گدا و دستفروش و زبالهگرد است.»
کنشگری برای تغییر وضعیت موجود
ممکن است بیعملی یا انفعال شهروندان از بیتوجهی احتمالی به قابلیتها و تمرکز بر نقاط ضعفشان ناشی شود. اگر افراد در یک جامعه استبدادی باشند، کافیست تا آنها خود را (حتی در ظاهر) با هنجارهای پذیرفته شده تطبیق دهند تا نهادهای امنیتی به مثابه یک عنصر مطلوب و پذیرفته شده، کاری به کار آنها نداشته باشند. در چنین فضایی، روایتگری انتقادی از وضعیت موجود میتواند به عنوان یکی از فعالیتهایی تلقی شود که هدف از آن واداشتن شهروندان مطیع به کنشگری در برابر بیعدالتیهاست.
امیر چمنی اما روایتگر معضلاتی است که از سر تکرار، روزمره و طبیعی جلوه میکنند.
در دو هفته اول فروردین ماه ۱۳۹۸ ورود سامانه بارشی متراکم در شمال، شمال شرق، جنوب، جنوب غرب و غرب ایران موجب ایجاد سیلاب و خسارتهای جانی و مالی در ۲۵ استان شد. علیرغم وجود نهادهای مسئول و مرتبط با مدیریت بحران و سیل، همچون سازمانهای هواشناسی، مدیریت بحران، محیط زیست، هلال احمر و وزارت نیرو، با وقوف به ورود سامانه بارشی به مناطق مذکور هیچ تدبیر و اقدام عملیای برای مهار و مدیریت سیلاب اندیشیده نشد.
یکی از دوستان نزدیک امیر چمنی که هر دو در زمان وقوع سیل در استان گلستان در کنار نیروهای داوطلب مردمی حضور داشتهاند، نقل کرده است که او برای امدادرسانی به سیلزدگان، دو سه شبانه روز نخوابید تا جایی که به دلیل افت فشار خون اجبارا به بهداری منتقل شد.
به گفته این دوست نزدیک، امیر یک هفته بعد از حضور در مناطق سیل زده آق قلا در استان گلستان، مستقیم و بدون بازگشت به تبریز، برای امدادرسانی داوطلبانه به یکی دیگر از استانهای سیلزده رفت.
امیر همزمان با امدادرسانی به سیلزدگان، در گفتوگو با اهالی روستاهای سیل زده منطقه آق قلا، به بررسی علل و عوامل انسانی وقوع این سیل پرداخته و مجموعه مشاهدات میدانی او از مناطق خسارت دیده تحت عنوان «گزارش میدانی از سیل گلستان» قبلا منتشر شده است.
او در این گزارش مفصل به بررسی علل انسانی که در وقوع سیلاب نقش داشتهاند از جمله: «سرریز شدن آب از سد وشمگیر به دلیل ذخیرهسازی آب برای فروش به کشاورزان منطقه»، «عدم رعایت اصول ابتدایی از سوی مسئولان برای لایروبی دریچه سد وشمگیر»، «نقش تپههای خاکی ایجاد شده برای عبور خط راهآهن از این منطقه» و «سردرگمی نهادهای متولی مدیریت بحران در زمان وقوع سیل» پرداخته است.
امیر چمنی نسبت به اجحافی که در حق دستفروشان و خرده کاسبان شهر تبریز روا داشته میشود، همواره حساس بوده است. او بارها عکسها و گزارشهای مستندی از این اقشار آسیبپذیر در شبکههای اجتماعی منتشر کرده است.
در یکی از این گزارشها که تحت عنوان «عرصه نمایشی به نام دستفروشی» منتشر شده، او در گفتوگو با دستفروشان شهر تبریز، وضعیت معیشت آنها و نحوه برخورد مأموران شهرداری و نیروی انتظامی با دستفروشان، مفصل بررسی شده است.
در بخشی از این گزارش آمده است:
«یک سال پیش "حمید فرخی" مقابل ساختمان سد معبر شهرداری منطقه هشت تبریز، در اعتراض به جمعآوری چند باره بساطش توسط شهرداری و ناتوانی در پس گرفتن آن، خودش را آتش زد. او پس از یک هفته مقاومت در برابر سوختگی بالای ۷۰ درصدش، نهایتا در بیمارستان سینا درگذشت. متأسفانه چنانچه باید خبر این "قتل" در رسانهها مطرح نشد.»
از سوی دیگر، نه تنها دو رشتهای که امیر در آنها درس خوانده، حقوق و جامعه شناسی است بلکه این دو رشته همواره حوزه مطالعات غیر دانشگاهی او را نیز بوده است. از این رو این کنشگر سیاسی همواره دیدی آسیب شناسانه و آکادمیک نسبت به معضلات اجتماعی جاری در ایران داشته و دارد.
اواسط خرداد ماه ۱۳۹۲ در شیراز، جمعه شبی به همراه تعدادی از دوستان دور هم جمع شده بودیم. آن روزها امیر مثل امروز به دلیل پروندهسازیهای دادگاه انقلاب تبریز در حبس بود. آن سال او به غیر از حبس، از بابت اتهام انتسابی «توهین به رئیس جمهوری» به ۴۰ ضربه شلاق هم محکوم شده بود. جمع حاضر اما امید داشتیم که دستکم به عنوان آخرین راهکار، امیر بتواند در دادگاه، حکم شلاقش را به جریمه نقدی تبدیل کند. نیمههای شب بود که تلفن یکی از دوستان زنگ خورد و امیر از داخل زندان تبریز خبر داد که حکم شلاقش را دو روز پیش [۱۵ خرداد] اجرا کردهاند. دوستی که خبر شوکآور را پشت تلفن شنید، به یکباره رنگش پرید و از سر استیصال زبانش به لکنت افتاد. یادم میآید همه ما صدای امیر را میشنیدیم که از آن سوی تلفن، آرام و شمرده جمعی را که حالا متوجه خبر شده بودند دلداری میداد. او چند سال بعد در گفتوگویی، امیر ماجرای صدور غیرقانونی این حکم و دفاعیاتش در برابر قاضی را مفصلتر روایت کرد.
امیر چمنی اما از ۱۴ فروردین ماه سال جاری بار دیگر از سوی نهادهای امنیتی در تبریز احضار و بازداشت شده است: امیر چمنی، فعال سیاسی در تبریز تلفنی احضار و بازداشت شد
بعد از گذشت یک ماه و علیرغم خطر ابتلا به ویروس کرونا برای این زندان سیاسی، بازجویان همچنان او را در بازداشت نگه داشتهاند.
اما با شناختی که از روحیات او به دست آمده است و کارهای کارستانی که انجام داده، این اطمینان وجود دارد که او این بار نیز مثل دفعات قبل مرعوب اتهامهای ساختگی بازجویان و دستگاه قضایی نشود.
اکنون اما کاری که میتوان بر انجام آن در قبال امیر چمنی تأکید کرد، ضرورت حمایت شهروندان از او در برابر مأموران امنیتی و دستگاه غیرمستقل قضایی است.
نظرها
نواب
معلوم نیست نویسنده قصد دفاع از امیر را دارد یا تخریب فعالین هویت طلب؟ یا می خواهد هر دو را تخریب کند. اساسا گفتمان حرکت ملی آزربایجان بر محور تبعیض می باشد. اگر تبعیضی نبود اعم از زبانی، فرهنگی، و اقتصادی (کلا اجتماعی) ، این همه کنش و اواکنش در برابر تحقیر و تبعیض سیستماتیک چه بود؟ آیا ما صرفا از زندان خوشمان می آید؟ انگار جمهوری اسلامی شیفته حرکت ماست. آیا تابحال جمهوری اسلامی برای ما جایزه داده و خلعت و سوغات فرستاده؟ مگر آزربایجان فقط تبریز است؟ تبریز در مقابل اصفهان و یزد روستایی بیش نیست. تبریز در مقایسه با بستر و قابلیت اقتصادی اش شبیه کارخانه پلمپ شده است. تنها کسی از نژاد می تواند بحث کند که گنجایش ذهنش فراتر از آن نمی رود؟ شما که در مورد نژاد حرف می زنی آیا می توانی مفهوم علمی نژاد را توضیح دهی؟ مفاهیم سخیفی از این قبیل در حیطه فضای روشنفکری در کشوری موسوم به ایران صرفا جهت تقلیل و تخریب و بایکوت گفتمان حرکت ملی می باشد. کسانی که خود را شیفته "نژاد" برتر آریایی می دانند و باستان بازی در می آورند ودر این راه خود ارضایی ذهنی می کنند هیچ وقت نمی توانند و یا نمی خواهند درک کنند که گفتمان حرکت ملی به دنبال چیست. گفتمانی که خود را برای استقلال و حق تعیین سرنوشت آماده کرده است. چه فرقی بین پان ترکیسم و پان ایرانیسم وجود دارد مادامی که هر دو تفکر بر تمامیت ارضی ایران تاکید دارند.
اسامی ۲۰ تن از زندانیان سیاسی که رژیم جمهوری اسلامی آنها را به گروگان گرفته و زیر شکنجه و بازجویی قرار دارند:
اسامی ۲۰ تن از زندانیان سیاسی که رژیم جمهوری اسلامی آنها را به گروگان گرفته و زیر شکنجه و بازجویی قرار دارند: ۱- محمدرضا اشرفی سامانی، اصفهان ۲- ناهید فتحعلیان، تهران ۳- بیژن کاظمی، کوهدشت ۴- پرستو معینی، تهران ۵- سپهر امام جمعه، تهران ۶- زهرا صفایی، تهران ۷- حمد مهری، قم ۸- کامران رضایی فر، تهران ۹- سمیه بیدی، کرج ۱۰- فروغ تقی پور، تهران ۱۱- رسول حسنوند، خرمآباد ۱۲- غلامعلی علی پور، آمل ۱۳- مهران قره باغی، بهبهان ۱۴- مجید خادمی، بهبهان ۱۵- مرضیه فارسی، تهران ۱۶- سعید راد، سمنان ۱۷- مسعود راد، تهران ۱۸- محمد حسنی، کرج ۱۹- امیرحسین مرادی ۲۰- علی یونسی ▪️این عزیزان در قتل گاه های رژیم، در معرض شکنجه هستند ، با صدور حکم های سنگین و حتی قرون وسطایی اعدام برای تعدادی از آنها، فضای خفقان موجود در کشور را تشدید نماید. ▪️صدایشان باشیم و نگذاریم قلب هایشان از تپش بایستند! @ordoyekar
نسرین جوادی به تحمل ۵ سال حبس محکوم شد
نسرین جوادی به تحمل ۵ سال حبس محکوم شد ▪️ نسرین جوادی، از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر سال ۹۸، توسط دادگاه تجدیدنظر به تحمل۵سال حبس محکوم شد.خانم جوادی در مرحله بدوی به ۷سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود @ordoyekar
اعدام خیابانی 3 نوجوان زیر 18 سال توسط ماموران آگاهی جمهوری اسلامی در ایرانشهر
اعدام خیابانی 3 نوجوان زیر 18 سال توسط ماموران آگاهی جمهوری اسلامی در ایرانشهر ◾️ سه شنبه 16 اردیبهشت ماه، ماموران آگاهی 3 نوجوان زیر 18 را در خیابان و در ملاء عام به تیر بستند و آنها را کشتند. ماموران ادعا کرده اند که این نوجوانان قصد دزدیدن ماشینی را داشتند. شاهدان عینی می گویند: امکان دستگیری این نوجوانان بدون تیراندازی هم وجود داشت ولی ماموران رژیم از فاصله نزدیک بسوی آنان آتش گشوده و هرسه نوجوان را کشتند. #کولبر_نیوز #kolbarnews @kolbarnews
شکنجۀ امیرچمنی را متوقف کنید
شکنجۀ امیرچمنی را متوقف کنید خانوادۀ امیرچمنی، زندانی سیاسی مدافع حقوق کارگران گفتهاند در جریان ملاقات اخیری که با او داشتند، آثار و شکنجه بر بدن او پیدا بوده است. #امیر_چمنی_را_آزاد_کنید
امیر چمنی را آزاد کنید
کانال حمایت از رفیق امیر چمنی در تلگرام @Free_Amir_Camani امیر چمنی، فعال اجتماعی و مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان در پی احضار پلیس فتای تبریز از ۱۴ فروردین بازداشت شده است. این کانال مستقلاً در حمایت از وی و برای انتشار خبرهای مربوط به این زندانی سیاسی فعالیت می کند. به این کانال بپیوندید و آنرا به رفقا و دوستان خود معرفی کنید و در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید. امیر چمنی را آزاد کنید.
۴۱ روز از بازداشت #امیر_چمنی گذشت.
۴۱ روز از بازداشت #امیر_چمنی گذشت.