زباله کرونا، بمبی که زیر فرش جارو میشود
سیاوش بارانی ــ زباله کرونا چیست و آن را چطور دور میریزیم؟ نظام مدیریتی ایران با این زباله جدید چه میکند؟ استانداردها چه میگویند؟
هر پدیدهای در هر حوزهای از جهان ما اعم از حمل و نقل و کامپیوتر و اینترنت تا توریسم و ورزش و آموزش و کلا هر گونه فعالیت انسان مدرن زباله تولید میکند، پدیده نوظهور کرونا هم از این قاعده مستثنی نیست. انسان نیز به طور کلی زباله را «دور» میریزد هرچند کره زمین آنقدر بزرگ نیست که جایی به عنوان «دور» در آن وجود داشته باشد و ما زباله را نه دور، که اطراف خودمان میریزیم. اما زباله کرونا یک زباله عفونی است و این خطرناک و هشداردهنده است که ما در حال پخش کردن آن در اطراف خودمان هستیم. زباله کرونا چیست و آن را چطور دور میریزیم؟ نظام مدیریتی ایران با این زباله جدید چه میکند؟ استانداردها چه میگویند؟
زباله بیمارستانی در در گروه زبالههای خطرناک قرار میگیرد. زباله های خطرناک دیگر شامل زبالههای هستهای، زبالههای صنایع شیمیایی و دیگر صنایعی هستند که در فعالیت تولیدیشان از مواد خطرناک برای سلامتی انسان و محیط زیست استفاده میشود.
در عصر کرونا زباله ناشی از مقابله با این ویروس، بخش بزرگی از زبالههای بیمارستانی را به خود اختصاص داده است. اما آیا زباله کرونا خطرناکتر از زباله بیمارستانی معمول است؟ پیش فرض عمومی در پاسخ به این پرسش، با توجه به وحشت ازکرونا، احتمالا جواب عموم مردم به این پرسش آری است. اما حقیقت ماجرا، دستکم تا آنجا که عقل و علم آدم تا به امروز قد میدهد، این است که زباله بیمارستانی کرونا با زباله معمول عفونی بیمارستانی تفاوت خاصی ندارد.
استانداردها چه میگویند؟
براساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی، مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای ایالات متحده (CDC) و وزارت کار ایالات متحده (OSHA)، زباله بیمارستانی کرونا از نظر خطرزا بودن مشابه زباله بیمارستانی معمولی است و استانداردهای ساماندهی این دو نوع زباله از هر نظر یکسان هستند. این نهادها همچنین تاکید کردهاند که در ایالات متحده برخورد با زباله مایع تولید شده از بیماران کرونایی نیاز به استاندارد ویژه جدیدی ندارد . به طور کلی، این یعنی تاکنون این سازمانها شواهدی پیدا نکردهاند که زباله بیمارستانی کرونا نیازمند گندزدایی متفاوتی نسبت به شیوههای مرسوم باشد.
استاندارد فعلی ضدعفونی زباله ویروسی بیمارستانی و زباله کرونا شامل مواردی چون اکسیداسیون با ماده هیپوکلریت و با اسید اسیتیک و همچینین خنثیسازی با پرتوافکنی «یو وی» است. برای پرسنل مرتبط با این زباله هم راهنمای وزارت کار ایالات متحده استاندارد متفاوتی بین زباله خطرناک معمول بیمارستانها و زباله بیمارستانی کرونا ندارد. براساس این استاندارد مدیریت زباله و ظروف بخش تغذیه، رختشویخانه و زباله تولیدی از خود فرآیند درمانی کرونا مشابه سایر زبالههای بیمارستانی مدیریت شده و استانداردهای ایمنی برای پرسنل درگیر نیز مشابه است.
البته در عصر کرونا محدودیتها روی رسانهها و نظارت مردم هم تاثیر گذاشته و ضربهای که وارد شده آنقدر شدید است که واقعا مشخص نیست در ایالات متحده و یا سایر کشورهای بحرانزده در مورد همه این موارد ذکر شده چه حدی از وسواس در انجام روندها و رعایت استانداردها صورت میگیرد.
زباله بیمارستانیِ ایرانی یعنی چه؟
در ایران نیز قوانین و دستورالعملهای مدیریت و پسماند زباله بیمارستانی بر اساس قانون مصوب سال ١٣٨٣مجلس و آخرین دستورالعمل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ابلاغ شده در سال ١٣٨٦ باید به اجرا درآیند. این قوانین لوازم حفاظتی نیروی کار درگیر با زباله در بیمارستان و واکسیناسیون آنها را ضروری دانسته است و همچنین تاکید شده که تفکیک زباله عفونی و خطرناک از زباله معمولی در بیمارستان باید از مرحله اولیه و با سطلهای زباله جداگانه روی دهد. زبالههای خطرناک و عفونی هم شامل مواردی چون وسایل آلوده به خون و ترشحات بیمار، ست ساکشن ونتیلاتور، زواید تزریقات و پانسمان، پسمانده غذای بیماران عفونی، انواع سُند و ماسک و غیره میشود. این زبالهها در کیسهها و سطلهای زرد رنگ نگهداری و جابهجا میشوند و در نهایت در بخش امحای زباله هر مرکز درمانی پس از گذراندن مراحل بیخطرسازی تحویل ماشینهای شهرداری میشوند. فرآیند بیخطرسازی نیز با دستگاههای اتوکلاو و هیدروکلاو مجهز به خرد کن روی میدهد و کنترلهایی هم به شکل روزانه بر عملکرد این دستورالعمل وجود دارد که نتایج آن به طور مرتب به مراکز علوم پزشکی شهرستانها ارسال میشود. البته مراکز درمانی کوچک و مطبهایی که از این امکانات بیبهرهاند باید زباله خود را به شرکتهای پیمانکاری که این خدمات را ارائه میدهند تحویل دهند.
این استانداردها در صورت رعایت شدن برای کنترل بیماریهای ویروسی که کرونا هم جزو آنهاست تا حد بالایی موثر است. البته شایان ذکر است که زبالههای خطرناک بیمارستانی غیرکرونایی و غیرعفونی هم وجود دارند که وزارت بهداشت به خاطر نبود زیرساختهای لازم در کشور، قید بیخطرسازیشان را زده است و آنها همراه زبالههای عفونی دفع میشوند. این زباله ها شامل مواردی چون داروها و واکسنهای تاریخ مصرف گذشته، بطریهای حاوی داروهای خطرناک، پسماندهای شیمیایی سرطانزا با پتانسیل ایجاد جهش سلولی و عجیب الخلقهزایی، و همچنین مواد پرتوزا میشوند.
بازیافت لازم نیست، دفنش کنید
براساس تصمیم «کارگروه پسماند کشوری» برای مقابله با شیوع کرونا تا اطلاع ثانوی هرگونه بازیافت و تفکیک پسماند در همه کارخانههای بازیافت شهرها ممنوع شده. یعنی کرونا چرخ صنعت بیکیفیت و بسیار ناعادلانه بازیافت زباله کشور را تعطیل کرده است. صنعت عجیبی که بارش روی دوش کودکان کار، افراد آسیب دیده شهرها و کارگران کارگاههای بازیافت و سودش در جیب شهرداریها و پیمانکارانش بود. صنعتی که هیچگاه نتوانسته است تا حدی که در توانش هست از تخریب محیط زیست طبیعی و انسانی کم کند. با تعطیلی این صنعت، همه زباله ها در کشور دفن میشوند یا در طبیعت رها میشوند.
در این میان گزارشهای متعددی از تهران و شهرهای بزرگی چون شیراز و همدان درباره فعالیت جدی افرادی که به خاطر فقر، ترسی از زبالهگردی در این روزها ندارند بیرون آمده است. مالک حسینی، سرپرست سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران، به ایسنا گفته که با توجه به ممنوعیت تفکیک زباله از سطلها برای پیمانکاران شهرداری، «زبالهگردان جدیدی» قدم به عرصه گذاشتهاند که « نوع رفتار و فعالیتشان نشاندهنده ورود اخیر آنها به چرخه زبالهگردی است.» این مقام مسئول با اعلام ضرر ١٥ میلیاردی شهرداری از توقف فعالیت پیمانکاران رسمیاش از نیروی انتظامی برای برخورد با زبالهگردان جدید کمک خواسته است.
مسئولان دچار وسواسها و دودلیهای بسیاری شدهاند. وزرات بهداشتیها روی تقویت و بهبود استانداردهای جمعآوری و کمخطرسازی زباله بیمارستانی انگشت میگذارند و با سازمان محیط زیست در این نظر شریک اند که هر گونه زباله چه بیمارستانی چه خانگی را عفونی و بمب بالقوه انتشار کرونا میبیند. اما شهرداریها این غولهای بی شاخ ودم، اشک حسرت ضررهای میلیاردی از عدم بازیافت میریزند. آنها باید هزینه دفن زباله کرونایی اهدایی وزارت بهداشت را به علاوه زباله شهری برعهده بگیرند. البته این سازمان به شکل حرفهای، ستاندن این داد را از جیب شهروندان با دریافت انواع عوارض و همیاریها بلد است، شهروندان هم به عنوان تولید کننده زباله احتملا میدانند که چه حسابی از آنها کشیده خواهد شد و روز شماری میکنند تا کرونا برود و همه از جمله کودکان کار دوباره سر کارهای خوب خود بازگردند.
سناریو قابل پیشبینی در صورت تدام کرونا همان چیزی خواهد بود که صدرالدین علیپور، رئیس سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران درخواست کرده یعنی شروع دوباره بازیافت زباله با پروتکلهای جدید احتمالی از سوی ستاد ملی کرونا همزمان با عادی شدن زندگی در کنار کرونا و به قول حسن روحانی «بازگشاییها».
زباله سوز و شوخی بیمزه رئیس شورای شهر تهران
در اوج تراژدی امروز، کمدی هم روی صحنه رفت. بحث «زبالهسوز ویژه کرونا »که گقته شد هدیه دولت چین و شهر ووهان به تهران است —هرچند چارهای برای تن بیمار جامعه و طبیعت ایران نیست— اما باعث شوخی محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران با خبرنگاران شد، وقتی از او پرسیدند که این تحفه چینی کجاست و او آنها را به «دماغه هند» حواله کرد.
زبالهسوزی که نیامده جنگ بین تهران و قم را شعلهور ساخت و مسئولان مرکز دینی جهان شیعه به امید شفا، به گمرک چابهار نماینده فرستاند تا این زباله سوز ترخیص شود. هرچند، در نهایت زور شهرداری تهران بیشتر از شهر مقدس قم بود و ظاهرا قرار است این هدیه که هنوز به کشور نرسیده، در صورت وصول در تهران نصب شود.
اما این زبالهسوز که ظاهرا با امواج ماکرویو کار میکند به چه کار میآید؟ آنگونه که مسئولان امر توضیح دادهاند، این دستگاه بزرگ در روزتوانایی حرارت دادن به ١٠ تن زباله کرونایی را دارد که باعث مرگ ویروس کرونا در زباله شده اما در نهایت این زباله هم باید دفن شود و این ١٠ تن تنها درصد کمی از زباله آلوده روزانه تهران است.
پرسش دیگر مقدار دقیق زباله کرونا در سطح کشور است. این پرسش دشواری است آن هم در کشوری که درباره آمار اعلامی از تلفات خود بیماری کرونا هم تردیدهای جدی وجود دارد. شکی نیست بحث رقم و حجم زباله برای مسئولان آنچنان اهمیتی ندارد که نیاز به دقت و پاسخگویی داشته باشد. در مورد تهران براساس اعلام فاطمه اکبرپور، رئیس اداره محیط زیست انسانی استان تهران، در دوران کرونا روزانه در این شهر ۸۰ تا ۱۱۰ تن زباله بیمارستانی کرونا تولید میشود که در محل ویژهای از آرادکوه کهریزک دفن «بهداشتی» میشود. بحث دفن بداشتی هم در اینجا یعنی ریختن آهک و سپس خاک روی زبالهها. این در حالی است که خود آرادکوه محدودهای است که با زباله اشباع شده و این روزها هم همه زباله شهر بدون بازیافت به آنجا میرود، این یعنی روزانه بین شش تا هفت هزار تن زباله برای دفن در آرادکوه. حالا خود وجود منطقهای ویژه برای زباله کرونایی در درون این مجموعه عظیم اما مملو از زباله و ظرفیت نهایی آرادکوه سئوالهای بیپاسخ دیگری هستند.
طنز تلخ دیگر اعلانهای شهرداریهای چندین شهر مانند اصفهان و همدان به شهروندان مبنی بر قرار دادن زباله انفرادی افرادی که در خانه قرنطینه و مبتلای قطعی به کرونا هستند در کیسههایی ویژه اهدایی شهرداریهای متبوعه بود. شهرداری تبریز هم از خانوادهها خواسته روی کیسه زباله بیمار بنویسند :«زبالهی بیمار کرونایی». کارکنان شهرداری قرار است زباله بیمار کرونایی بستری در خانه را از جلوی در خانهها دریافت و جدای از سایر زبالهها حمل کنند. این در حالی است که این روزها گزارشها و ویدئوهای گوناگونی بیرون آمده در مورد وجود زباله بیمارستانی به شکل رو باز در کنار سایر زبالهها در محلهای دپوی زباله در اطراف بسیاری از شهرهای ایران.
امروز در مورد مساله زباله کشور، تنها صحبت از ریختن آهک روی زباله کرونایی—و به طور کلی همه زبالهها— پیش از دفن آنهاست. نظام بازیافت خوابیده و پروتکلهایی که قرار است برای راه افتادن دوباره آن به کار گرفته شود باید جان کارگران و تخریب کمتر محیط زیست را همزمان تضمین کنند. چیزی که به طور خلاصه میتوان گفت این است که ایران یک نظام بازیافت نصفه و نیمه دارد اما نظام تفکیک زباله از خانه و محل کار در هیچ نقطهای از آن وجود ندارد در نتیجه با تعطیلی همین نظام بازیافت ناقص و شکلگیری حجم عظیم زباله عفونی یا مشکوک به آلودگی عفونی، طبیعت ایران امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ محل پخش و دفن خطرناکترین زبالهها شده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.