بازتاب تنشهای ایران و آمریکا در رسانههای جهان
ایران و آمریکا: تنش ادامه دارد
هرچند کرونا ابتدا احتمال کاهش تنشها بین تهران و واشنگتن را افزایش داد، اکنون این چشمانداز کاهش تنش از بین رفته است. خلاصه دو تحلیل دراینباره.
برای آمریکا و ایران بهانه برای افزایش تنش بسیار است. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اخیراً هشدار داد که آمریکاییها به زودی از عراق و سوریه اخراج خواهند شد. در سوی دیگر، ایالات متحده به دنبال افزایش فشارها بر ایران و حفظ تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی است که اکتبر سال جاری منقضی خواهد شد.
این اتفاقها همزمان با شیوع جهانگستر ویروس جدید کرونا رخ میدهند که اقتصاد آمریکا را بحرانی و اقتصاد بحرانزده ایران را با مشکلات بیشتری رویارو کرده است. هرچند کرونا ابتدا احتمال کاهش تنشها بین دو طرف را افزایش داد، اکنون این چشمانداز کاهش تنش از بین رفته است. در زیر خلاصه دو یادداشت درباره آخرین وضعیت تنشها را از نویسندگان اندیشکده شورای آتلانتیک و روزنامه بریتانیایی «فایننشالتایمز» خواهیم داد.
■ درباره نشانههای عقبنشینی ایران اغراق شده است ــ دیوید گاردنر
دیوید گاردنر، دبیر بخش خاورمیانه «فایننشال تایمز» در یادداشتی به آخرین وضعیت تنشهای ایران و ایالات متحده میپردازد. او مقاله را با خلاصهای از کارزار تحریم فشار حداکثری ایالات متحده و تنشهای نظامی سال گذشته بین ایران و متحدان آمریکا آغاز میکند و سپس مینویسد:
«اما اکنون نشانههایی وجود دارند که برخی رقیبان متخاصم ایران آنها را به عقبنشینی تفسیر کرده اند. شاید. اما احتمال بیشتر آن است که تهران در حال تنظیم کشتیهایش برای گذار از یک طوفان سیاسی خشن است.»
به باور گاردنر، هرچند تحریمهای ایالات متحده در ۲۰۱۹ نیز اقتصاد ایران را فلج کرد، تندروها به تواناییشان در سپریکردن این بحران باور داشتند و عملگرایان را به قیمت از دست دادن مشروعیت و از کف دادن «بلاگردانهای مفید در برابر نارضایتی عمومی» کنار زدند. حالا در سال جدید، به باور نویسنده، اوضاع متفاوت است: قاسم سلیمانی در ژانویه ترور شد، سپس پندمی کووید۱۹ و با آن سقوط بازار نفت فرا رسید.
گاردنر میگوید این اوضاع تمام مشکلات پیشین ایران را وخیمتر کرده است و به نشانههای «عقبنشینی» جمهوری اسلامی در منطقه انجامیده:
در سوریه، گزارشهای منابع اسرائیل درباره آماده شدن ایران برای عقبنشینی مشکوک است. تهران سال پیش در درگیری برای بیرون راندن شورشیان از استان ادلب نیرو فرستاده بود. با این حال، منابع عربی میگویند که ایران در حال کاهش ردپای خودش در سوریه است.
در لبنان، دولت تحت حمایت حزبالله تشکیل شده و با صندوق بینالمللی پول برای برنامه نجات اقتصادی در حال مذاکره است.
در عراق، مصطفی کاظمی، نخستوزیر جدید عملگرا و مورد حمایت ایالات متحده پس از دورهای طولانی در ناتوانی در تشکیل دولت به قدرت رسید و مشخص بود که تهران مخالفت شبهنظامیان شیعه را خنثی کرده است.
گاردنر اما مقاله را با اشاره به طوفان ناآرامیهای سیاسی در راه به پایان میبرد و مینویسد: «تنظیم راهبردی ایران هنوز باید در برابر طوفان ناآرامیهای آینده به آزمون گذاشته شود. ۶۰ درصد جمعیت جهان عرب به طور متوسط زیر ۳۰ سال هستند ... سال گذشته شورشها به سقوط دولتها در الجزایر و سودان ــ کشورهای سنی ــ و عراق و لبنان ــ بخشی از محور شیعی ایران ــ انجامید. شورشیهای مدنی جوان اما به جنگهای نیابتی سنی و شیعه عربستان و ایران علاقهمند نبودند. فرصت زندگی شایسته الهامبخش آنها بود و هنوز هم هست.»
■ پنج دلیل که «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران نتیجه معکوس داشته ــ باربارا اسلاوین
باربارا اسلاوین، مدیر برنامه «آینده ایران» در شورای آتلانتیک در یادداشتی استدلال میکند که استراتژی فشار حداکثری ایالات متحده علیه ایران نتیجه معکوس داشته است. پنج دلیل او برای این استدلال از این قرار است:
۱. ترامپ در سخنرانیاش در ۸ مه ۲۰۱۸ هنگام خروج از برجام وعده داد که سیاستاش به «حذف تهدید برنامه موشکی بالستیک ایران، توقف فعالیتهای تروریستیاش در جهان، و مسدودکردن فعالیت خرابکارانهاش در خاورمیانه» خواهد انجامید. اما ایران برنامه موشکی را ادامه داده و حتی ماهواره به فضا فرستاده، به لحاظ منطقهای پرخاشگرانهتر برخورد میکند و تنشها در خلیج فارس و عراق، تهران و واشنگتن را به لبه جنگ برده. همین مسأله شاید ایالات متحده را به خروج نیروهایش از عراق وادارد.
۲. ایران یک سال پس از خروج آمریکا از برجام به آن متعهد ماند اما حالا ذخیره اورانیوم غنیسازیشدهاش با خلوص پایین کفاف یک عدد سلاح اتمی را میدهد و در سایت فردو به غنیسازی ادامه داده. اگر ایالات متحده تلاش کند علیرغم وفادار نماندن خودش به برجام، تحریمهای بینالمللی را با مکانیزم ماشه برگرداند، تهران شاید به کل از برجام بیرون بیاید و تعهد منع گسترش سلاحهای هستهای را نیز کنار بگذارد و مسیری را پیش بگیرد که کره شمالی ۲۰۰۳ پیش گرفت.
۳. سیاست ایالات متحده در قبال ایران به جدایی واشنگتن از نزدیکترین متحداناش در اروپا انجامیده که خواهان حفظ برجاماند. همکاری اروپا برای کارساز بودن تحریمها و دیپلماسی، حیاتی است.
۴. تحریمها مثل آنتیبیوتیک هستند و اگر بیش از حد از آنها استفاده کنی، تأثیرشان را از دست میدهند. تلاش آمریکا برای زورکردن دیگر کشورها به پیوستن به کارزار فشار حداکثریاش علیرغم منافع ملی خودشان به بیثمرکردن ابزار تحریم انجامیده.
۵. خروج ترامپ از برجام به بیاعتبارشدن دولت حسن روحانی انجامید و نیروهای تندرویی را تقویت کرد که سرسختانه مخالف عادیسازی روابط با آمریکا هستند. سال بعد، ایران احتمالا رئیسجمهوری خواهد داشت که کابینهاش دیگر پر از فارغالتحصیلان دکترا از ایالات متحده نیست و با چنان دولتی بسیار دشوارتر بتوان به توافق رسید، حتی اگر جو بایدن رئیسجمهوری باشد.
نویسنده سپس به آشکارشدن این مشکلات همزمان با بحران کووید۱۹ اشاره میکند و مینویسد که ایالات متحده میتوانست با بهرهگیری از این فرصت، تحریمها را علیه ایران ــ حتی اگر شده به عنوان «ژستی در احترام مردم ایران که مدتها متحمل رنج شده اند» ــ کاهش دهد. اما در عوض تلاش کرده که جلوی دسترسی ایران به داراییهای مسدود در بانکهای خارجی و وام اضطراری از صندوق بینالمللی پول را بگیرد:
«اما در دومین سالگردش، خروج ایالات متحده از برجام مدافعان هرچه کمتری دارد. در میان متحدان ایالات متحده، تنها اسرائیل حامی سیاستی است که همهاش فشار است و هیچ مشوقی ندارد.»
با این حال، مایک پومپئو در حال هدایت کارزاری برای جلوگیری از برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی ایران ذیل برجام (اکتبر ۲۰۲۰) است و استدلالی مشکوک و غیرواقعی ارائه داده بر این مبنا که ایالات متحده هنوز «عضو» برجام است. واشنگتن تهدید کرده که اگر شورای امنیت به خواست عدم لغو تحریم تسلیحاتی ایران عمل نکند، آمریکا مکانیزم ماشه را فعال خواهد کرد و برجام را به طور کامل از بین خواهد برد. به نوشته اسلاوین، این کار سوء استفادهای غیرقابل دفاع از اصلی در برجام است که برای متعهد نگهداشتن ایران آورده شده بود و بازندگان اصلی این استراتژی «حکومت قانون و در نهایت، رهبری ایالات متحده» خواهند بود.
نظرها
نظری وجود ندارد.