ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

قتل رومینا در خانه پدری

با جامعه‌ای مواجه‌ایم که یک دختر نوجوان را به دلیل رابطه با مردی غریبه مستحق قتل می‌داند، اما قوانین آن به دختری با همین سن و سال اجازه می‌دهد رسما ازدواج کند.

دختر ۱۳ ساله‌ای با مردی حدودا ۳۰ ساله‌ فرار کرده. او را دستگیر می‌کنند و با اینکه اصرار می‌کند او را به پدرش تحویل ندهند، قاضی دادگاهی در شهرستان محل اقامتش، طالش، او را به خانواده‌اش باز می‌گرداند. پنج‌شنبه اول خرداد، پدرش او را به شکلی فجیع در خواب به قتل می‌رساند و دستگیر می‌شود. در آگهی ترحیم این دختر ۱۳ ساله، نام تک تک مردان خانواده در نقش پدر و برادر و ... به عنوان صاحبان عزا بدون هیچ شرمی درج می‌شود.

رومینا اشرفی اول خرداد به دست پدرش کشته شد

این روایت چند خطی، بخشی از هزاران خط روایت زن کشی و کودک کشی در جامعه سنتی ایران تحت قوانین متضاد و متناقض و به بهانه ناموس و غیرت است. در مواجهه با چنین قتلی، قانون مجازات اسلامی با اقتباس از فقه امامیه، مقرراتی را در مورد این جرم وضع کرده به نحوی که پدر و جد پدری را در صورت قتل فرزند از مجازات قصاص معاف کرده. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ می‌گوید: «قصاص در صورتی ثابت می‌شود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنی‌علیه نباشد و مجنی‌علیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد.» ، طبق ماده ۳۰۹ همین قانون، اگر ثابت شود قاتل پدر مقتول بوده، قصاص ندارد: «این ادعاء که مرتکب، پدر یا یکی از اجداد پدری مجنیٌ علیه است، باید در دادگاه ثابت شود و در صورت عدم اثبات، حق قصاص، حسب مورد، با سوگند ولی دم یا مجنیٌ علیه یا ولی او ثابت می‌شود.» بر مبنای همین قانون عاملان، بسیاری از قتل های ناموسی از مجازات معاف می‌شوند. مبنای شرعی این مواد در قانون مجازات اسلامی روایت معروف «انت و مالک لابیک» است که فقها آن را چنین تفسیر کرده اند که فرزند و اموال او تعلق به پدر دارد.

تاکنون، قانونگذار در ایران خلاف بند ۲ ماده ۶ کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز به آن پیوسته و تضمین داده که حداکثر امکانات را برای بقای کودکان ضمانت کند، راهکاری برای حذف یا اصلاح این مواد در قانون مجازات اسلامی ارائه نکرده است بلکه حذف مجازات پدر در صورت قتل فرزند، در آخرین قانون مجازات اسلامی که در سال ۱۳۹۲ تصویب شده، همچنان وجود دارد. در قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان (مصوب ۲۵/۹/۱۳۸۱) نیز صراحتی درباره فرزندکشی پیش بینی نشده است. تنها در ماده ۲ آن، هر نوع آزار و اذیت کودکان و نوجوانان را که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی یا اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع اعلام شده است و به موجب ماده ۴ آن برای مرتکب، مجازات حبس از سه ماه و یک روز تا ۶ ماه یا جزای نقدی تا ۱۰ میلیون ریال را پیش بینی کرده است که نمی تواند کمکی به پیشگیری از فرزندکشی کند.

آمار فرزند کشی و زن کشی در ایران قابل تامل است. بر اساس برخی آمارها در سال ۱۳۸۶ از ۵/۴۱ درصد در سال به ۷/۵۱ درصد رسیده‌است. ۱۵ درصد از قتل‌های خانوادگی به فرزندکشی اختصاص دارد و ۸۰ درصد این قتل‌های خانوادگی درون خانه رخ داده‌است. بر اساا همین آمارها سالانه ۴۰۰ قتل «ناموسی» در ایران رخ می‌دهد. اغلب این قتل‌ها ریشه در مسائل خانوادگی دارد، و اعضای خانواده به ویژه مردان بر اساس حقی که شرع و عرف به آنها بخشیده، خود را محق به تشکیل دادگاه‌های خانوادگی می‌دانند و بر اساس احکامی که تحت تعالیم فرهنگ مردسالارانه صادر می‌کنند، زنان را به شدیدترین و فجیع‌ترین شکل‌های ممکن به قتل می‌رسانند. در مورد چنین قتل‌هایی نه تنها قانون تساهل و تسامح می‌کند، بلکه فرهنگ عمومی و سنتی هم این نوع قتل‌ها را مجاز می‌داند و توجیه می‌کند.

قوانین و عرف متناقض

اما قتل رومینا به دست پدرش، تنها روایت بازدارنده نبودن قانون در جلوگیری از فرزندکشی و زن کشی نیست. روی دیگر آن تناقض قوانین و رویکردهای قانونی در مواجهه با زنان است. در حالی که قوانین ایران به دختران ۱۳ ساله اجازه ازدواج می‌دهد و بر اساس همین قوانین، امکان ازدواج رومینای ۱۳ ساله با مرد ۳۵ ساله‌ای که با او فرار کرده بود وجود دارد، و عرف قانونی نیز، این نوع ازدواج‌ها را نه تنها جرم نمی‌داند بلکه قانون‌گذاران مجلس و نهادهای مذهبی این جامعه تا جایی که توانستند کوشیدند جلوی تصویب طرحی را که ازدواج کودکان را ممنوع می‌کرد بگیرند.

طرح اصلاح ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی که به طرح کودک‌همسری شهرت پیدا کرد، یکی از پرجنجال‌ترین اتفاقات در حوزه زنان در طول عمر مجلس دهم بود. این طرح روز۴ مهر ۹۷ در مجلس مطرح و یک فوریت آن تصویب شد. براساس تبصره این طرح حداقل سن ازدواج در دختران ۱۶ و پسران ۱۸ سال تعیین شد و ازدواج دختران زیر ۱۳ سال ممنوع اعلام شده بود (در حال حاضر، حداقل سن ازدواج دختران در قانون ایران ۱۳ سال است و دختران خردسال‌تر با اجازه قاضی می‌توانند ازدواج کنند). کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به عنوان کمیسیون اصلی بررسی‌کننده، این طرح را رد کرد و حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون قضایی در توضیح این اقدام اعلام کرد که این طرح به دلیل کامل نبودن آن رد شده است. اما نمایندگان کمیسیون زنان از فشارهایی خارج از مجلس برای بی‌نتیجه‌ گذاشتن این طرح خبر دادند. تمرکز اصلی این طرح بر کاهش آسیب‌های فراوانی‌ بود که رابطه جنسی و حاملگی اجباری بر دختران زیر ۱۳ سال وارد کرده و در مواردی جان آن‌ها را تهدید می‌کند.

آخرین آمار سازمان ثبت احوال کشور در این رابطه مربوط به سال ۱۳۹۴ است. در این سال اندکی بیش از ۳۷ هزار ازدواج دختر زیر ۱۵ سال ثبت شده که ۳۰ هزار از این ازدواج‌ها با مردان بین ۲۰ تا ۲۹ سال بوده است. ۹۶۲ تن از این دختران زیر ۱۵ سال با مردان بین ۳۰ تا ۴۰ سال ازدواج کرده‌اند و ۸۰ نفر با مردان بین ۴۰ تا ۸۰ سال. این آمار شامل ازدواج‌هایی که ثبت دفتری نمی‌شوند نیست.

در روایت قتل رومینا، ما با جامعه‌ای مواجه‌ایم که از یک سو با برقراری رابطه جنسی و عاطفی یک دختر نوجوان با مردی غریبه او را مستحق مرگ و قتل می‌داند (واکاوی علل برقراری رابطه بین نوجوان و یک فرد بزرگسال و ایرادات آن موضوع بحثی جداگانه است) و عامل قتل او را اگر پدر و جد پدری باشد از مجازات معاف می‌کند، اما قوانین آن به دختری با همین سن و سال اجازه می‌دهد که رسما و قانونا ازدواج کند.

و یکی از نقاط تراژیک ماجرا آنجاست که بهمن خاوری، همان مردی که رومینا با او ارتباط داشته، در یک به گفت‌و‌گو در هنگام وصف ماجرایی که رخ داده بود، در هیچ کدام از جملاتش از نام رومینا استفاده نمی‌کند. وقتی خبرنگار علت را می‌پرسد، می‌گوید: «نمی‌تونم اسمش رو بگم، چون اون ناموسم بوده.»

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • منظر

    مراسم خاکسپاری رومینای ۱۴ ساله که پدرش او را با داس کشت ▪️به گفته آیدین محمدی، فعال اجتماعی ساکن شهر آستارا تثبیت رفتارها و تبعیض‌های جنسیتی در ساختارهای اجتماعی ریشه قتل ناموسی رخ داده است. «چنین ساختارهایی حق تصمیم گیری محدودی برای زنان قائل‌اند و مردان را برای اعمال بیش‌ترین حد خشونت نیز کمتر محدود می‌کنند. مصادیق آن را می‌توان در قوانین موجود دید که مجازات خفیف‌تری را برای این جرائم در نظر می‌گیرند. زنان در صورت سرپیچی از قواعد تبعیض‌آمیز لکه ننگ خانواده محسوب می‌شوند و پاک کردن این لکه ننگ دال بر باغیرتی مردانِ خانواده محسوب می‌شود.» ▪️براساس آمارها بیش از ۶۰۰۰ زن در طول سال و در کل جهان، قربانی قتل‌های ناموسی می‌شوند. متوسط سن این قربانیان ۲۳ سال و بیش از نیمی از این قربانیان دختران و خواهران هستند؛ درست مثل رومینا

  • منظر

    زن‌کشی در بهار ۹۹ تنها در روزهای پایانی اردیبهشت و ابتدای خرداد در اخبار ایران چندین خبر زن‌کشی به چشم می‌خورد. روزنامه شرق امروز ۳ خرداد گزارشی از قتل زنی به دست همسرش در تهران منتشر کرده است. این مرد که «بیمار روانی» خوانده شده پس از کنکاش در تلفن همسرش گمان برده که او با فردی رابطه دارد و او را زده است. به گفته خود او وقتی همسرش گفته که اینبار به او خیانت نکرده اما نمی‌تواند قول بدهد که در آینده نیز اینکار را نکند، او عصبانی شده و همسرش را خفه کرده و کشته است. در گزارش‌ بسیاری از موارد زن‌کشی بر وجود بیماری روانی و اعتیاد و یا جنبه‌ای دیگر از «ناهنجاری» تاکید می‌شود، و بدین‌ترتیب بر رواج روزانه این موضوع و دلایل آن پوششی گذاشته شده و موردی خاص و استثنایی جلوه داده می‌شود. در گزارش شرق هم تیتر «مرد همسرکش بیمار روانی تشخیص داده شد» قتل را ناشی از مسئله روانی متهم جلوه می‌دهد و به شکل خاصی از روابط که مردان به موجب آن روزانه نسبت به زنان خشونت می‌ورزند اشاره‌ای نمی‌شود. به گزارش سایت دیدارنیوز، در ۲۱ اردیبهشت زنی باردار به نام هاجره، در سراوان توسط شوهرش به طرزی فجیع شکنجه و کشته شد. «گَمشاد زهی» شوهر هاجره با همکاری خانواده‌اش ابتدا هاجره را وادار به خوردن اسید کرده و در نهایت بدنش را آتش زده‌اند. گفته می‌شود در ۲۷ اردیبهشت نیز سارا رخشانی پانزده ساله، باردار و ساکن زاهدان همسرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. در ایران قتل‌ زنان که گاه از آن با نام «قتل‌ ناموسی» یاد می‌شود رواج بالایی دارد. اگرچه آمار زن‌کشی در کشور تفکیک شده و روشن نیست، اما گفته می‌شود «در ایران شایع‌ترین قتل‌ها به مسائل جنسی و ناموسی مربوط است؛ حدود ۲۰ درصد از کل قتل‌ها و ۵۰ درصد از قتل‌های خانوادگی.» برای نمونه از ۲۴ قتل مربوط به روابط زناشویی که در گزارشی در خبرآنلاین (مربوط به سال ۹۴) بررسی شده از ۲۴ مورد، سه مقتول مرد، و ۲۱ مورد زنانی بوده‌اند که توسط مردی کشته شده‌اند. البته زن‌کشی مسئله‌ای جهانی است و ریشه در نابرابری جنسیتی دارد. در استرالیا تقریبا هفته‌ای یک زن کشته‌ می‌شود. یکی از راهکارهایی که جامعه‌شناسان برای مقابله و کاهش با قتل‌های ناموسی در ایران پیشنهاد می‌کنند خارج شدن جرم از حوزه جرایم خصوصی و در سطح اساسی‌تر مقابله با نابرابری جنسیتی است. منبع میدان

  • منظر

    خنده بر خون: روایت قتل‌های ناموسی در کردستان گزارش زیر بر آن است که ضمن روایت چند قتل ناموسی در کردستان، بستر‌های اجتماعی وقوع این پدیده را واکاود. تمرکز بر کردستان به این معنا نیست که قتل‌های ناموسی در سایر نقاط ایران اتفاق نمی‌افتد، این روایت دردناک در بسیاری از نقاط کشور وجود دارد. هدف این گزارش ضمن روایت زندگی دردناک قربانیان قتل‌های ناموسی، بیان این نکته است که ساختار‌های اقتصادی و اجتماعی که هر کدام به نوبه خود محدودیت‌های شدیدی بر جامعه کردستان اعمال می‌کنند، بستر قتل‌های ناموسی و سایر اشکال زن‌کشی را در کردستان به وجود آورده‌اند. دیدارنیوز- مرضیه حسینی: از آغاز سال ۹۹ به این سو شاهد شکل‌گیری موج جدیدی از قتل‌های ناموسی و خانوادگی و همچنین خودکشی‌های زنان جوان در مناطق مختلف به ویژه غرب کشور هستیم. تنها در دو ماه اخیر در کردستان ۷ زن بدست اعضای خانواده- برادر یا پدر خود به قتل رسیده اند. قتل‌هایی که از آن به قتل‌های ناموسی یاد می‌شود. زنان و دختران بی‌پناهی که خونشان به دست عزیزترین‌هایشان ریخته شده است. شاید بپرسید به کدامین گناه تیغه چاقو در قلبشان نشست یا سفیر سربی گلوله سینه شان را شکافت، سارینا، زعفران، هوژان، نازنین و ... کشته شدند: چون گفته بودند مردی را دوست دارند یا مردی را دوست ندارند، چون گوشی موبایل داشتند و در صفحه اینستاگرامشان لباس محلی می‌فروختند، چون کسی گفته بود که با مردی در خیابان حرف زده اند.... معاصی کبیره‌شان همین‌ها بود. گزارش زیر بر آن است که ضمن روایت چند قتل ناموسی در کردستان، بستر‌های اجتماعی وقوع این پدیده را واکاود. تمرکز بر کردستان به این معنا نیست که قتل‌های ناموسی در سایر نقاط ایران اتفاق نمی‌افتد، این روایت دردناک در بسیاری از نقاط کشور وجود دارد. هدف این گزارش ضمن روایت زندگی دردناک قربانیان قتل‌های ناموسی، بیان این نکته است که ساختار‌های اقتصادی و اجتماعی که هر کدام به نوبه خود محدودیت‌های شدیدی بر جامعه کردستان اعمال می‌کنند، بستر قتل‌های ناموسی و سایر اشکال زن‌کشی را در کردستان به وجود آورده اند. فرشته فرشته نجاتی اهل مریوان بود. ۱۸ سال داشت و مادرش در یک آسایشگاه روانی بستری بود. دو روز قبل از مرگش با التماس از مسئولین آسایشگاه خواست به او پناه دهند وگرنه کشته خواهد شد. کسی حرفش را جدی نگرفت. فرشته از مادرش خداحافظی کرد، لباس‌هایش را درون ساکی گذاشت و به زن همسایه گفت برای خداحافظی آمده‌ام، این لباس‌ها هم یادگاری باشد برای تو، زن همسایه جدی اش نگرفت. روز بعد پدر فرشته به اتهام اینکه او با پسری رابطه داشته سرش را گوش تا گوش برید. پزشکی قانونی، اما گفت: فرشته نجاتی باکره بوده! سارینا سارینا غفوری تنها ۲۵ سال داشت، اهل سنندج بود و دختری ۵ ساله داشت. سارینا خیاط لباس محلی بود و برای فروش کارهایش صفحه اینستاگرامی‌ای با تعداد پیگیری کنندگان زیاد داشت، این مساله به مذاق برادرش خوش نیامده بود. تصمیم سارینا برای ازدواج با مردی که دوستش داشت خون برادر را به جوش آورد. سارینا غفوری که از نظر برادر مایه ننگ و آبروریزی بود پس از بی اثر بودن کتک‌ها و تهدید‌های برادر، به دست او کشته شد. برادر سارینا مانند سایر قاتلین خواهرکش به راحتی آب خوردن از قصاص نجات یافت. هوژان هوژان ۱۶ ساله و ساکن دیوان دره بود، بدن نحیفش زیر مشت و لگد‌های پدر طاقت نیاورد و پس از ۳ ماه کُما، مرد! یعنی به دست پدر کشته شد. گناه هوژان این بود که گفته بود: پدر من او را دوست دارم! زعفران زعفران محمدی اهل مریوان بود که بعد از طلاق قصد ازدواج با مرد دیگری را داشت. پدرش مخالف بود. زعفران به همراه مرد به خانه پدر آن مرد می‌رود. پدر مرد به پدر زعفران خبر می‌دهد که دخترش آنجاست. پدر زعفران او را با دستان خودش خفه می‌کند و جنازه‌اش را به وسط میدان روستا برده و به همه اعلام می‌کند که ببینید این منم که این لکه ننگ را پاک کردم. پدر زعفران قبل از ارتکاب به قتل مدام از طرف مردم مورد سرزنش بود که دخترت با یک مرد در ارتباط است. آمار تکان دهنده قتل‌های ناموسی در غرب کشور چند روایت بالا نمونه‌های کوچکی از فاجعه بزرگ قتل‌های ناموسی در کردستان و البته در ایران و جهان است. در جهان سالانه بیش از ۶۰۰۰ زن قربانی قتل‌های ناموسی می‌شوند. متوسط سن این قربانیان ۲۳ سال و بیش از نیمی از قربانیان دختران و خواهران هستند. در ایران از پیرانشهر و بانه و مهاباد و سنندج تا مریوان و اهواز و سیستان و بلوچستان، زنان قربانی نگرش‌ها و سنت‌های پدرسالار با ماهیت قبیله‌ای هستند. در سال ۱۳۸۸ تنها در مدت ۷ ماه ۱۵ زن در اهواز و بیش از ۱۰ زن در کردستان قربانی قتل‌های ناموسی شدند. در سال ۱۳۹۰ آمار زنان کشته در کل ایران ۳۴۰ زن بوده که بیشتر این قتل‌ها در مناطق کردستان و خوزستان اتفاق افتاده است. در سه ماهه پایانی سال ۹۱ تنها در مریوان و روستا‌های اطراف آن سه زن قربانی قتل‌های ناموسی شدند. البته این عدد مربوط به مواردی است اعلام شده است و آمار واقعی احتمالا بیشتر است. در سال ۹۷، ۳۳ زن در استان‌های ایلام، لرستان، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی به دست پدر، برادر، همسر و پسر خود به قتل رسیدند. از مجموعه ۳۳ قتل، ۸ قتل ناموسی، ۲۰ مورد به دلیل اختلافات خانوادگی و ۸ قتل به دلیل نامعلوم انجام شده، کردستان با داشتن ۱۴ قتل دارای بالاترین آمار بوده و کرمانشاه با ۸ قتل در ردیف دوم قرار دارد. از حیث شیوه قتل ۲۳ قتل به وسیله چاقو یا خفه کردن با شلیک اسلحه، ۴ مورد بر اثر ضرب و شتم ، ۳ مورد حلق آویز کردن، ۱ مورد به آتش کشیدن و ۲ مورد شکل نامعلومی داشته است. آمار کشتار زنان در کردستانِ سال ۹۸ نیز تکان دهنده است، از ابتدای آن سال تا آذر ماه، ۱۰۳ زن به دلیل اختلافات خانوادگی و ترس مدام از کشته شدن توسط اعضای خانواده خودکشی کردند و ۲۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند. مساله دردناک در خصوص خودکشی‌های از نوع خودسوزی در کردستان ایران و عراق این است که در بعضی موارد خودسوزی به اجبار مردان خانواده صورت گرفته است. به عنوان مثال در یک مورد دختری در سنندج با پسری به ساندویچ فروشی می‌‏رود؛ پدر دختر بعد از دیدن این صحنه او را وادار به خودسوزی می‌‏کند. آنچه در کنار وقوع این قتل ها تاسف بار است، عدم مجازات و قصاص قاتلین بر اساس مفهوم «ولایت قهری پدر و سقوط قصاص» در قانون مدنی ماست؛ معافیت از مجازات قتل بر اساس قاعده ولایت قهری پدر، کلی بوده و انگیزه، علت، شرایط و حتی تساوی دین پدر و فرزند نیز در آن نقشی ندارد؛ بدین معنی که اساسا تفاوتی نمی‌کند پدر یا جد پدری به چه دلیل و با داشتن کدام انگیزه، اقدام به قتل فرزند خود کرده باشد، بلکه صرف وجود رابطه ابویت بین قاتل و مقتول سبب سقوط مجازات قصاص و معافیت قاتل از آن خواهد بود. در کنار این خلا قانونی که دست قاتلان بعدی را برای قتل باز می گذارد، پذیرش اجتماعی قتل های ناموسی درد دیگری است، برخی مردم ساکن در روستاها و شهرهای محل وقوع قتل، با قاتلان چونان قهرمانان فاتح رفتار کرده و کارشان را تایید می کنند. قتل‌های ناموسی نمونه‌ای از افزایش خشونت علیه زنان بیان عزیزی پژوهشگر و فعال مدنی و حقوق بشر که پژوهش‌های میدانی زیادی با موضوع جنسیت در حوزه کردستان انجام داده است، در گفتگو با دیدار نیوز لایه‌های مختلف پدیده قتل‌های ناموسی در کردستان را مورد واکاوی قرار می‌دهد. عزیزی در ابتدا به رشد فزاینده خشونت علیه زنان در جهان اشاره کرد و گفت: افزایش خشونت علیه زنان که قتل‌های ناموسی و خانوادگی یکی از مصادیق آن است، مختص به کردستان یا حتی ایران نیست، در سال‌های اخیر شاهد روند افزایشی این خشونت‌ها در جهان هستیم. از آنجا که موضوع بحث، قتل‌های ناموسی در کردستان است من دیدگاه خود را بر این منطقه خاص متمرکز می‌کنم، اما این تمرکز، به این معنا نیست که در سایر مناطق کشور خشونت علیه زنان یا قتل‌های ناموسی وجود ندارد. هر زمان که از قتل ناموسی صحبت می‌کنیم، می‌بایست به ارتباط معنادار و درهم تنیده چند عامل مهم ازجمله تداوم و اثرگذاری فرهنگ و سنت مردسالار در کنار رشد تکنولوژی و انگاره‌های مدرن، توسعه نیافتگی و فقر مالی و فرهنگی، فقدان قوانین حمایتی، و ضعف نهاد‌های مدنی و انجمن‌های حامی حقوق زنان، توجه کنیم. جامعه ما و خاصه کردستان دارای سنت‌های دیرپا در فرودستی زنان و جنس دوم بودن آنهاست. در سنت مردسالار حاکم بر نظم اجتماعی موجود در برخی از شهر‌ها و روستا‌های کرد یا عرب نشین، زنان جز مایملک مردان بوده و وجودشان طفیلی آن‌ها به حساب می‌آید، زنان محکوم به ایفای نقش‌های سنتی و زندگی بر اساس هنجار‌های مردانه‌اند، آنگاه که زنی بخواهد از این نقش‌ها و جایگاه فرودست خود خارج شود، در واقع خطوط قرمز نظم اجتماعی مردسالار را شکسته بنابراین مستوجب مجازات و حتی مرگ است. مساله دیگر که ریشه در سنت‌های قبیله دارد این است که شرف و ناموس مردان در گروه عفت و وفاداری زنان است بنابراین میل جنسی زنان شدیدا کنترل می‌شود و سرپیچی از قوانین مربوط به رفتار جنسی به منزله شکستن اصول اخلاقی و موجب ننگ و شرمساری است در نتیجه مردان باید وارد عمل شده و ننگ را با ریختن خون زن پاک کنند. بسیاری از قاتلینی که با آن‌ها صحبت کرده ام، بعد از ارتکاب به قتل احساس آرامش می‌کردند و کاملا آماده قصاص بودند البته قصاص هیچ وقت اتفاق نمی‌افتد و این را قاتلین هم می‌دانند. به علاوه از دختران و زنان انتظار می‌رود بر اساس میل و گفته مردان خانواده عمل کنند، تا زمانی که آن‌ها می‌خواهند درس بخوانند و هر زمان آن‌ها تشخیص دادند، ازدواج کند. پس از ازدواج کاملا مطیع شوهر باشد و اگر شک شوهر را برانگیزند مردان حق دارند آن‌ها را بکشند، حتی اگر شک به یقین تبدیل نشده باشد. عزیزی افزود: تداوم چنین وضعیت نابرابر و غیر انسانی، در جامعه‌ای ممکن می‌شود که عزمی جدی برای دفاع از حقوق زنان وجود ندارد، بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی پیش گیرانه و بازدارنده خشونت علیه زنان متوقف می‌شود و در همان حال مصادیق زن ستیزانه تبلیغ می‌شود، مکان‌های عمومی و عرصه‌های اجتماعی به فضایی برای آزار جسمی و کلامی زنان تبدیل شده، خانه که می‌بایست مامن زن باشد به محل خشونت ورزی علیه او تبدیل شده و قاتلین از نزدیک‌ترین افراد به زن قربانی هستند، در چنین شرایطی چطور می‌توان به کاهش قتل‌های ناموسی امیدوار بود؟! زنده دفنش کردند بیان عزیزی در ارتباط با قتل‌های ناموسی به نکته دردناک دیگری نیز اشاره کرد و گفت: در بسیاری از موارد قاتل یا فرد آزاردهنده، خواهر، دختر یا همسر خود را بشدت تحت آزار جسمی و روحی قرار می‌دهد و از طریق روش‌های بسیار غیرانسانی زن را به حدی تهدید می‌کند که قادر به ادامه حیات به شکل طبیعی نیست. بسیاری از زنان عنوان می‌کنند از طریق روش‌هایی، چون گذاشتن چاقو زیر گلوی و ایجاد خراش و خونریزی، کتک زدن به قصد کشت یا حتی حفر کردن قبر در حیاط منزل یا مکانی خارج از شهری و قرار دادن زن در آن قبر، تهدید به مرگ شده اند. به عنوان مثال زنی که دو فرزند داشت و از شوهر معتادش جدا شده بود، توسط برادر و پدرش به خارج از شهر بُرده شد، آن‌ها در مقابل چشمان خواستگارش روی او نفت ریختند و قسمتی از لباسش را هم سوزاندند و به او گفتند مواظب عفت خانواده باشد وگرنه آتشش می‌زنند. تکنولوژی بلای جان زنان کُرد بررسی نقش مدرنیته در ایجاد تحولات اجتماعی جامعه کردستان و به همین اعتبار، خلق بحران‌های هویتی و همچنین تاثیر دوگانه سنت- مدرنیته بر جنسیت جای بحث جدی دارد، قتل‌های ناموسی، خانوادگی و به ویژه خودکشی‌های زنان کُرد، نشان می‌دهد که این زن متاثر از تحولات مدرن و قرار گرفتن در معرض آگاهی‌های جدید، سنت دیرینه مردسالار را به اشکال مختلف به چالش کشیده و حاضر نیست به راحتی به اطاعت پدر و برادر گردن نهد، او به دنبال عاملیت و نقش آفرینی در زندگی خویش است. سنت‌ها، اما او را در تقابل با پدر و برادر قرار می‌دهند تقابلی که گاهی به قیمت جانش تمام می‌شود. بیان عزیزی در این خصوص می‌گوید: ابزار‌های مدرنیته و تکنولوژی مانند شبکه‌های اجتماعی لزوما به کاستن از میزان خشونت علیه زنان کمک نمی‌کند. در بسیاری از قتل‌های ناموسی، قاتل تنها با دیدن فیلم، عکس، پیام یا صدایی در گوشی تلفن همراه مقتول، مرتکب قتل شده است. به عنوان مثال در سردشت برادری با یک شماره ناشناس با خواهرش ارتباط برقرار کرد و در نهایت او را راضی کرد سر قرار بیاید همین مساله ساده منجر به قتل خواهر شد؛ بنابراین تکنولوژی این امکان را به زن داده که با همه جای دنیا در ارتباط باشد و با سبک‌های جدید زندگی و اندیشه‌های نو آشنا شده و با افراد مختلف اطلاعات رد و بدل کند؛ این امکان جدید، در تقابل با بنیاد‌های سخت جان سنتی قرار می‌گیرد. اقتصاد و جغرافیای قتل‌های ناموسی بیان عزیزی در ادامه تحلیل خود در خصوص علل ساختاری قتل‌های ناموسی به بحث اقتصاد و توسعه نیافتگی کردستان اشاره کرد و گفت: وقتی به جغرافیای قتل ناموسی در بین استان‌های ایران نگاه می‌کنیم می‌بینیم که استان‌های که بالاترین آمار را دارند، بالاترین شاخص‌های فلاکت از جمله بیکاری و خط فقر را نیز دارا هستند. خشونت علیه زنان و تقویت بنیاد‌های زن ستیز ارتباط مستقیم با بحث توسعه دارد. از منظر روانشناسی نیز زمانی که مرد از لحاظ اقتصادی جایگاه ضعیف و شکننده‌ای دارد این ضعف اقتصادی را با تسلط بر روان و جسم زن جبران می‌کند. همچنین زمانی که مرد بیکار، بی پول و به همین دلیل مستاصل و خشمگین است، آمادگی بیشتری برای خشونت‌ورزی دارد. توسعه نیافتگی اقتصادی و فرهنگی از زاویه دیگر نیز بر خشونت و قتل اثر گذار اشت بدین معنا که در شرایطی که دختران امکان ادامه تحصیل و یا اشتغال ندارند، در سن کم ازدواج می‌کنند و در کناردرگیر شدن با پیامد‌های ازدواج زودهنگام، از حیث اقتصادی به مرد وابسته می‌شوند. استقلال مالی فقط به معنای کسب درآمد نیست بلکه کار به زن هویتی مستقل و اقتداری عامل می‌دهد. بیکاری و وابستگی مالی زن، اما تسلط و اقتدار مردانه را بیشتر می‌کند. سخن آخر در کنار عوامل گفته شده، قربانیان قتل‌های ناموسی، قربانی ضعف جامعه مدنی و نهادهای حمایتی نیز هستند. در شرایطی که فضای برای فعالیت فعالین مدنی وجود ندارد و انجمن‌های مستقل و نهادهای حمایتی امکان اندکی برای اگاهی بخشی در میان مردم دارند، چطور می‌شود به منسوخ شدن سنت‌های دیرپای قبیله‌ای امیدوار بود؟!

  • منظر

    ‌ سنه؛ یک زن جوان به دست برادرش به قتل رسید ▪️ بر اساس گزارش جمعیت حقوق بشر کوردستان یک زن ساکن شهر سنه با نام سارینا غفوری ۲۵ ساله در شهر سنه توسط برادرش به قتل رسیده است. ▪️مقتول دختری پنج ساله دارد و سرپرست خانواده بوده است، ایشان مدتی پیش از همسرش جدا شده و با دخترش در شهر سنه زندگی میکردند. ▪️طبق گزارش این جمعیت خانواده سارینا از شکایت و مجازات پسرشان خودداری کرده و با دادن رضایت از مجازات ایشان صرف نظر کرده‌اند. ▪️قابل ذکر است که در شرق کوردستان و ایران زنان در جایگاهی پایینتر از مردان قرار داده شده و دین، نظام اجتماعی و فرهنگی این تبعیض اعمال شده را تشدید کرده است. دستگاه قضایی و حکومتی ایران نیز با تشدید قوانین ضد زنان به این مسئله دامن زده و زنان بیشتری را قربانی بی‌عدالتی کرده است. ▪️در قتل های ناموسی و یا قتل زنان به دست برادر، پدر و یا شوهر، قوانین حکومت ایران این حق را به خانواده داده است که فرد خاطی را با رضایت از مجازات برهانند و این قتل زنان توسط خانواده را تشدید کرده است. ▪️قتل ناموسی و کشتن زنان به بهانه‌های ناموسی، خانوادگی و ... سالانه زنان زیادی را قربانی میکند. این جدایی از خودکشی زنانی است که به دلایل تبعیض های اجتماعی و قانونی، فقر، بیماری و... به این پدیده هراسناک اقدام میکنند. ▪️بر اساس اطلاعات مرکز آمار جمعیت حقوق بشر کوردستان از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون ۱۰ زن خودکشی کرده و یا به قتل رسیده‌اند، با احتساب این مورد تعداد زنان قربانی به ۱۱ تن رسیده است.

  • reza

    آنچه متاسفانه مثل همیشه ماستمالی میشه؛ رابطهء علت و معلوله؛علت و ریشهء چنین فجایعی فرهنگ منحط اسلامی در جوامع بسته ست؛ که کوچکترین قدمی درجهت آگاهی و ارتقای فرهنگی برادشته نمیشود؛ خشم و بیرحمی وآدمکشی این پدر از بدو تولد به پیشانی او حک نشده! فرهنگ تعصب و خشونت از مذهب اسلام ریشه گرفته ست و بس! مادامیکه در این فرهنگ عقب مانده و ویرانگر تجدید نظر و اقدامی صورت نگیرد شاهد چنین وقایع اسفبار و دلخراش خواهیم بود

  • reza

    تکلیف اون دوست پدوفیل (بچه باز) ظاهرا ۳۵ ساله روهینا چی شد؟؟! اگر آمار و ارقام درستی بود حکومت اسلامی رکورد بچه بازی رو هم میزد

  • یک زن از تهران

    جنابان رادیو زمانه این پسر ۲۸ ساله بوده البته هیچ فرقی نمی کند! اسلام دین ضد زن است و مردم ایران مسلمانند.

  • سیمین

    خطاب به "یک زن از تهران" کدام یک از مذاهب ابراهیمی ضد زن نیستند که اسلام نباشد. بدترین جامعه در جهان در مورد خشونت به زنان, تجاوز جنسی به زنان, آتش زدن نوعروسان, و کشتن زنان هندوستان است. که هیچ ربطی نه به اسلام دارد و نه ادیان ابراهیمی. پدرسالاری ریشهء سلطه بر زنان است. عدم شناخت و سرباز زدن از شناسایی پدر سالاری به عنوان خاستگاه و مسبب اصلی سلطه و ستم بر زنان خود یکی از عوارض پدر سالاری است.***

  • reza

    ...وقتی در جمهوری اسلامی برای دختران 9 ساله جشن بلوغ در مدارس می گیرند و هزاران دختر زیر 14 سال به خانه شوهر فرستاده می شوند، ازدواج رومینا با خواستگاری 29 ساله رویداد عجیبی نبود و ریشه مخالفت با این ازدواج ظاهرا و عمدتا باز میگردد به اخلاف مذهبی (شیعه و سنی). دراین میان قوانین اسلامی چنان مناسباتی را حاکم کرده که پدر خود را مالک دختر میداند و قتل فرزند قصاص ندارد و با چند سال زندان سر و ته قتل را هم می آورند. تا اینجا تفاوت مذهبی که حکومت بدان دامن زده، مناسبات دوران بربریت و جاهلیت که در جمهوری اسلامی تبدیل به قانون شده و نهادینه شدن خشونت در جامعه که حکومت متهم اصلی آنست، سه عامل مهم در قتل رومینا بوده است. همانگونه که اشاره شد، این نوع قتل ها در گذشته پیش از انقلاب هم روی میداده اما نه با وسعتی که در جمهوری اسلامی روی میدهد... یک نت

  • reza

    با این حرف های که گفت شده پدر رومینا با این کاری که کرده میاد بیرون از زندان و زدگی شو مکنه

  • reza

    حیف ان دختر که دختر اون بابا شد وعاشق اون مرد

  • reza

    ولی با مجازات پدر هم دیگه هیچی درست نمیشود

  • reza

    ولی با این کاری که این پدر رومینا کرد خواب شب از همه گرفته

  • reza

    کی میدونه حق با کی بوده در زندگی رومینا

  • reza

    ما نباید همه چیز این موضوع راروی خیال و تصورات خودمون قضاوت کنیم ونمیشود به حرف کسی اعتماد کرد

  • reza

    چرا ای عکس از پدر رومینا ندارید

  • یا حق

    حق با هر کسی که بوده, با داس سر یک دختر بچهء تازه بالغ را بریدن وحشیانه ترین ناحق هاست. مثل اینکه هیچکدام از دوستان در اینجا دوران نوجوانی خود و ۱۴-۱۵ سالگی خودشان به یادشان نمی آید. در این تراژدی همه مقصرند غیر از رومینا, مادرش و برادر کوچ شش ساله اش. ننگ و نفرت بر تمامی آنان.