وبینار: زنکشی؛ فرهنگ و سیاست
زمانه برای بررسی موضوع زنکشی با آسیه امینی، فعال حقوق زنان و تحلیلگر مسائل اجتماعی، وبیناری برگزار کرد.
در ماه خرداد، چندن دختر و زن جوان را پدران و همسرانشان در ایران با انگیزه حفظ آبرو و غیرت مردانه به قتل رساندند. رومینا اشرفی ۱۴ ساله، فاطمه برحی ۱۹ ساله و ریحانه عامری ۲۲ ساله، همگی به دست کسانی کشته شدند که خانواده و نزدیکان آنها بودند.
این جنایتها بار دیگر توجهها را نسبت به موضوع خشونتهای مرتبط با جنسیت علیه زنان، زن کشی و قتلهایی که به «ناموسی» معروف هستند، جلب کرد. از جمله این مسئله مطرح شد که این قتلها، در همدستی نظام سیاسی و ساختار قانونی با فرهنگ مردسالار شکل میگیرند.
زمانه برای بررسی موضوع زنکشی با آسیه امینی، فعال حقوق زنان و تحلیلگر مسائل اجتماعی، وبیناری را برگزار میکند. آسیه امینی که در رابطه با خشونتهای مرتبط با جنسیت در ایران تحقیقات میدانی انجام داده است، طی این وبینار از منظر فرهنگ و سیاست، پدیده زنکشی را مورد بررسی قرار میدهد.
قتلهای مرتبط به جنسیت در ایران محدود به چند قتل که عوامل مختلفی موجب رسانهای شدن آنها میشوند، نیست. زنان و اقلیتهای جنسی در ایران به این دلیل که این نوع خشونت در ساختار قانونی و حکومتی مورد تأیید است، به ویژه آسیبپذیر هستند. ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی ایران به مردی که شاهد رابطه جنسی همسرش با مرد دیگری است، اجازه میدهد هر دوی آنها را به قتل برساند. ماده ۳۰۱ همین قانون، پدر و جد پدری را اگر چنانچه فرزند خود را به قتل برسانند، از مجازات اعدام معاف میکند و باز ماده ۶۱۲ همین قانون مشخص میکند که اگر اولیای دم، قاتل را ببخشند او اعدام نخواهد شد.
در این وبینار، از جمله به این موضوع پرداخته میشود که این نابرابری در مجازات در ساختار قانونی، و جایگزین نکردن مجازات اعدام با مجازاتهای جایگزین و متناسب با جرم، زنان را نسبت به قتلهای مرتبط با جنسیت و در درون خانواده در معرض خطر بیشتری قرار میدهد.
آسیه امینی برای آگاهیرسانی و اقدام برای کم کردن تعداد زن کشیها در ایران، دادخواستی را خطاب به مقامات سازمان ملل از جمله آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل، جاوید رحمان، گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران و دوبروکا سمینوویچ، گزارشگر ویژه درباره خشونت علیه زنان نوشته است. او از آنها خواسته است که «در مورد وضعیت قتلهایی که در ایران به بهانه حفظ ناموس و آبرو رخ میدهد و قربانیان آن دختران و زنان هستند» اقدام کنند.
اگر مایل هستید، این دادخواست را امضاء کنید، به لینک زیر مراجعه کنید:
نظرها
جمهوری اسلامی علیه زنان است
خشونت علیه زنان در جمهوری اسلامی قانونی است. قانونی که حقوق زنان را بعنوان نیمی از جامعه مد نظر قرار ندهد قابل احترام نیست و باید زیر پا گذاشته شود! #زن_ناموس_هیچکس_نیست #نان_کار_آزادی_ #برابری_رفاه_شادی @zan_j
آیا گفته های دادستان کرمان حمایت ضمنی از زن کشی نیست؟!
آیا گفته های دادستان کرمان حمایت ضمنی از زن کشی نیست؟! دادستان کرمان: پدر ریحانه عامری قصد کشتنش را نداشت، صرفا یک میله فلزی به سمت دخترش پرتاب کرد دادخدا سالاری، دادستان کرمان، در واکنش به کشته شدن ریحانه عامری به دست پدرش، قتل این دختر جوان را «حادثه» منجر به «فوت» خواند و گفت: «پدر این دختر قصد کشتن او را نداشت، صرفا به قصد ترساندن یک میله فلزی را به سمت دخترش پرتاب کرده که در اثر اصابت میله با سر، این دختر خانم ۲۲ساله فوت کرد.» ریحانه عامری ۲۲ ساله دوشنبه بیست و ششم خرداد ماه در کرمان و به دست پدرش به قتل رسید و بنابر گزارشهای غیررسمی پدر ریحانه عامری شب قبل از قتل، بر سر دیر آمدن دخترش به خانه با او بحث و درگیری داشته و پیشتر نیز تهدید کرده بود که او را خواهد کشت. دادستان کرمان همچنین کشتهشدن ریحانه عامری را در شمار «قتلهای ناموسی» ندانست و گفت که در کشته شدن این دختر جوان «به هیچ عنوان در این حادثه مسائل ناموسی مطرح نبوده است و تنها مشاجرات خانوادگی دلیل این حادثه بوده است.» سالاری در بخشی دیگر از سخنانش رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی را به انتشار «دروغ» درباره کشته شدن ریحانه متهم کرد، توجه افکار عمومی به قتل او را ناشی از فعالیت «رسانههای معاند» خواند و گفت: «برخی رسانهها مسایلی را به دروغ به این حادثه افزدهاند که به این رسانهها هشدار داده میشود.» این درحالی است که سایت رکنا، که در ایران خبرهای حوادث را پوشش میدهد، روز چهارشنبه خبر داد که «طبق اعتراف مرد کرمانی تصمیم او برای قتل ریحانه» از یکشنبه شب جدی شده بود. این سایت نوشت که «روز دوشنبه ریحانه را در اتاق خواب با ضربه میله به قتل رساند و جنازه ریحانه کرمان را به بیابانهای نزدیک کرمان برد و درحالی که ریحانه تا ساعت ۱۱ شب زنده بود و پدرش مدام به او سر می زد اما با اورژانس تماس نگرفت تا اینکه ریحانه به خاطر خونریزی شدید تسلیم مرگ شد.» ایران اینترنشنال #زن_کشی_در_سایه_قانون #قوانین_زن_ستیز #زن_ناموس_هیچکس_نیست @zan_j
"از ننگِ برده داری "
از ننگِ برده داری – شعری از : اسماعیل خویی برخی زنانِ شرعی ش، برخی کنیز بودند؛ برخی از آن کنیزان شهدُخت نیز بودند! برخی جوان و برخی کودک، یکی دوتا پیر: برخی ذلیل بودند، برخی عزیز بودند! بودند، همچو انگور، دُزدیده ی شغالی: برخی هنوز غوره، برخی مویز بودند! اول، عروسِ شوهر؛ آخر، وبالِ سروَر: یعنی که از همه چیز تا هیچ چیز بودند! بیشینه شان نبودند صیدِ کمندِ عشقی: همچون خوراکِ شهوت بود ار لذید بودند! حتّا بزرگ زادی آزادشان نمی کرد: وقتی گرفتگانِ شمشیرِ تیز بودند! یعنی که برده بودند در چنگِ مالک وشوی: کز او، مجال اگر بود، پا در گریز بودند! از سروَرانِ اسلام تایی نمی برم نام: کاین رهبران، یکایک شان، زن ستیز بودند! از ننگِ برده داری چون شان نبود عاری؟ گر سروَرانِ اسلام اهلِ تمیز بودند! وَ ننگِ برده داری بر نام شان بمانَد: زیرا، ز بانوان شان، برخی کنیز بودند! بیست و ششم فروردین ۱۳۹۸ #زن_کالا_نیست #زن_ناموس_هیچکس_نیست #سوسیالیسم_یا_بربریت #زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی @zan_j
چالش "من ناموس هیچکس نیستم"
#من_نمیتوانم_نفس_بکشم پای خود را از گلوی من بردارید #من_ناموس_هیچکس_نیستم چالش "من ناموس هیچکس نیستم" را باید راه انداخت. @Digari_ir @Shbazneshasteganir
جان زنان مهم است
جان زنان مهم است جان زنان مهم است جان زنان مهم است سالانه شمار نامعلومی از زنان به دست شوهر، برادر، پدر، پسر عمو و دیگر افراد ذکور خانواده به طور فردی یا در طی تبانی فامیلی کشته می شوند و تا کنون اقدامی واضحی برای توقف این قتل ها انجام نشده و مساله به سکوت برگزار شده است. این قتل ها نه مساله فردی هستند، نه تصمیم احساسی و جنون آنی. باید به ریشه های اجتماعی و فرهنگی این جنایت ها توجه کرد و در جهت تامین امنیت زنان تلاش نمود. چرا که حق حیات نخستین حق بشر است و جان زنان مهم است. #خشونت_عليه_زنان @Digari_ir @drsiminkazemi
موسسه خیریه ارتقای کیفیت زندگی زنان آتنا
موسسه خیریه ارتقای کیفیت زندگی زنان آتنا، فعال در زمینه حمایت از زنان آسیب دیده از خشونتهای خانگی، دارای مجوز اولین "خانه امن خصوصی" از سازمان بهزیستی در تهران، با توجه به شرایط هولناک پیش آمده و در شرایط وجود خلأ قانونی، آماده هرگونه ورود، کمک و حتی اسکان به موارد اضطراری همچون پروندههای رومینا، فاطمه برحی و ریحانه در سراسر ایران است. اگر چنانچه پس از تماس با ۱۲۳ و مرکز فوریتهای اورژانسی سازمان بهزیستی در شهر خود، مسئله امنیت جانی شما همچنان باقی بود و در خطر بودید، با آتنا تماس بگیرید. ☎️ شماره تماس موسسه آتنا ۰۲۱۶۶۹۱۱۶۱۵ ۰۲۱۶۶۹۲۱۰۶۳ #خشونت_عليه_زنان #خانه_امن #جان_زنان_مهم_است #زن_كشي @Digari_ir @Atena_NGO
این زندگی نیست، پس میمیریم
این زندگی نیست، پس میمیریم ⚪️ روز سهشنبه دوم مهرماه سال جاری اخباری مربوط به خودکشی زن جوانی به دلیل ضرب و شتم و اعمال تحقیر از سوی برادر خود از سوی سازمان ههنگاو منتشر شد. «مینا جوان» متاهل و مادر دو فرزند ۱۰ و ۱۴ ساله بود که در روستای کورانه ارومیه زندگی میکرد. این زن جوان در حالی که در حیاط خانهی خود مشغول شستن لباسها بوده است، با ورود برادر خود به خانه و ضرب و شتم پیاپی از جانب او، پیرامون «رعایت نکردن حجاب» مواجه میشود. اتفاقی که فروپاشی روانی و استیصال به بار آمده از آن، منجر به خودکشی وی در خانهاش شد. ⚪️ صبح روز پنجشنبه ۱۱ مهرماه، کلانتری ۱۱۸ ستارخان تهران از سقوط مرگبار ۱ دختر ۱۵ ساله از طبقه چهارم خانه خبر داد. این دختر نوجوان ساعاتی پیش از خودکشی با پسر موردعلاقهی خود در حال قدم زدن در خیابان بوده است که با دیدن برادر ۱۹ سالهی خود و ترس از واکنشهای عصبی وی، خود را از پشتبام خانه به پایین پرتاب کرد. ⚪️ دیشموک شهری است در استان کهگیلویه و بویراحمد و از توابع شهرستان دهدشت، واقع در غربیترین نقطه استان، یعنی درست چسبیده به خوزستان. فقر فراگیر و فقدان صد در صدی تخصیص بودجهی آموزش، بهداشت و درمان، شهرسازی و خدمات اجتماعی، ساکنین این شهر را به مطرودان ازلی و بیحق شدهی کهکیلویه و بویر احمد بدل کرده است. وضعیت زنان نیز تنها با یک راه همسو میشود: خودسوزی و مرگ. در شش ماههی نخست سال جاری بیش از ۱۱ مورد خودسوزی زنان جوان و محروم به ثبت رسیده است. ⚪️ به دختر آبی بازگردیم. به ۱۸ شهریور سال جاری و خبررسانی پیرامون خاکسپاری وی، آن هم تحت شدیترین سویههای امنیتی. سحر خدایاری و خودسوزی وی مقابل دادسرای تهران، به مثابه اعمال نقطهای از توقفْ مقابل اجرای حکم و «دورنمای زندان» حاکمیت جمهوری اسلامی و «زندان خانهی پدری» بود. مادامی که مشت و سرکوب در «چار دیواری» رسمیت یافته شده و اجرای قوانین تبعیضآمیز بر روی میز است، آتش بنزین نیز آنقدرها سوزان نیست. حلقآویز شدن «مینا جوان»، مادر دو فرزند نوجوان در پی ضرب و شتم برادر خود، پرتاب نوجوان ۱۵ ساله از وحشت برادر ۱۹ سالهی خود و اخرین آمار از خودسوزی هرماههی زنان دیشموکْ تنها مربوط به بخشی از خاموشی خونین زنان طی ۲ هفتهی گذشته است. جمعیت گستردهای از زنان و دختران نوجوان به صورت هر روزه خود را «میکشند». ابزارهای حذف فیزیکال آنان نیز در کنار ثبت هویتی چند خطی از آنان از سوی سازمانهای حقوق بشری و بخش حوادث روزنامههای جریان مسلط، رسانهای میشود. زنان در آتش عصبیت نظام مردسالارانه، طناب سرکوب و خشونتهای بیپایان خانگی و اجرایی شدن قوانین تبعیضآمیز و آپارتاید گستردهی جنسیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعیْ حذف میشوند. این آمار، ایران را در رتبهی نخست خودکشی در خاورمیانه قرار داده است. زنان ساکن در استانهای ایلام، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد، آذربایجان شرقی و غربی، ترکمنهای گلستان و بوشهر، بیشترین تعداد مرگ خودسوزی را دارند. زنانی که از قضا حقیقیترین آینهی تمامنمای خشونتورزی ساختاری حاکمیت در کالبد خود هستند. بنزینهای ریخته شده بر سر و کبریتی که بر بدن کشیده میشود، مرگ و عدم را به بیحمایتی مطلقِ مفاد تبعیضآمیز قانون اساسی و فرهنگ مورد حمایت «ناموس خوانی» و ناموس پرستی ترجیح میدهد. دامنهی سرکوب علیه زنان مستاصل و محروم مانده از حقوق ابتدایی خود به حدی است که بسیاری از آنان، رنگی از تنظیم شکایت علیه خشونتهای خانگی و دادگاه خانواده را نیز در زندگی خود نمیبینند، دادگاهی که با حضور در آن با فاجعهی اجرایی قوانین تبعیضآمیز مواجه میشوند. زنانی بیچهره، بیصدا و بیمطالبه که نه راهی به بازگشت در نهاد خانوادهی خود را دارند و نه گذران عمرِ زیر سایهی خشونت هر روزه را «زندگی» میدانند، بدل به آمار «بالاترین» های اعمال خودسوزی شدند. آماری که سوختن در میان شعلههای ارتجاع را به امری عادیسازی شده بدل کرده است. آنها میسوزند، پس هستند. #سرکوب_زنان «متن از گروه نویسندگان #سرخط » @Sarkhatism
قاتلان قتلهای ناموسی، مجرمان بیمجازات
قاتلان قتلهای ناموسی، مجرمان بیمجازات یک ماهی بود که از «زبیده»، کارگر عرب زبانی که در امور خانه و نگهداری بچهها به من کمک میکند، خبری نداشتم. زبیده زن مطلقهای است که از سر ناچاری در خانه این و آن کار میکند و گاهی مابین زمان استراحت، با من درد و دل میکند. این درد و دلها، دریچه نگاه من به زندگی عشایر عرب زبان حوالی شادگان و بندر امام خمینی است. میدانستم با وجود میانسال بودنش، به این علت که از همسرش طلاق گرفته از سوی مردان خانوادهاش زیر فشار روانی زیادی است. بعد از یک ماه، وقتی سر و کلهاش پیدا شد، حال و روز خوشی نداشت. چشمهای گود رفته و صورت کبود شدهاش نشان میدادند کتک خورده و وقتی اصرار مرا دید، شلوارش را بالا کشید؛ از ساق پا تا رانهای زبیده، یک دست کبود بود. او برایم از یک جنایت خاموش گفت که درست در چند کیلومتری من، در نیمهشب یکی از شبهای دیماه در قبرستان شهر محل سکونتم اتفاق افتاده بود: «زن بسیار زیبا و ۲۳ ساله همسایه به نام "فاطمه" که به عنوان زیباترین زن طایفه ما مشهور بود، به گمان داشتن رابطه نامشروع، به دست برادرانش کشته شد. من هم به جرم تلاش برای نجات فاطمه، به دست افراد طایفه کتک خوردم.» زبیده تعریف میکند:«فاطمه دو فرزند دارد. او را از کودکی برای پسر عمویش نافبُر کردند. میگفتند شوهرش عاشق او است. اما کسی نیست بگوید اگر عاشقش بود چرا مرتب او را کتک میزد. مدتی بود که این شایعه همه جا منتشر شده بود که فاطمه با پسر همسایه روبهرویی رابطه دارد. این قصه به گوش "خلیل" هم رسیده و مترصد فرصت بود تا این که یک شب وقتی از سر کار برمیگشته، پسرک همسایه را حوالی خانهشان میبیند که گویا تازه از آنجا خارج میشده است. وقتی وارد منزلشان میشود، میبیند فاطمه مرتب و آرایش کرده با لباس خواب آنجا ایستاده است. بلافاصله برادران فاطمه را در جریان قرار میدهد و همان شب مردان خانواده ساعت ۴ سپیدهدم فاطمه را کشان کشان به محل قبرستان قدیمی میبرند. موهای بلند فاطمه را گرفته و او را روی زمین میکشند. فاطمه به زبیده و همسایههای دیگر پناه میبرد ولی زبیده را هم کتک زده و او را به سمت قبرهای تازه گود شده میکشانند. اصرار و تلاش نگهبان و مرده شور قبرستان هم بیفایده است. سرش را به طور کامل از تنش جدا میکنند و او را با همان لباس خواب، در یکی از قبرهای آماده شده میاندازند و رویش خاک میریزند. بلافاصله بعد از مرگ فاطمه، شیوخ طایفه دور هم جمع میشوند و با دریافت مبلغ شش میلیون تومان از خانواده پسرکی که گمان به رابطهاش با فاطمه میرفته، رضایت خود را نسبت به آنها اعلام میکنند.» ششم خردادماه سال ۱۳۸۹ خبرگزاری «ایسنا» در مورد قتلهای ناموسی و به نقل از سازمان ملل نوشت: «هر سال 5 هزار زن به "لکهدار کردن حیثیت خانواده" و با عنوان "قتلهای ناموسی" جان خود را از دست میدهند.» بنا بر تعریف سازمان ملل، قتلهای ناموسی به آن دسته از قتلهایی گفته میشود که برایشان بهانههای عرفی و شرعی تراشیده میشود تا در پناه این بهانهها، به آنها مشروعیت ببخشند و از همدلی افکار عمومی نسبت به قربانیان بکاهند. این قتلها اغلب به دلایلی چون رابطه نامشروع زنان با یک فرد نامحرم، تجاوز جنسی و حتی طلاق و رفتارهای نامتعارف و مخالف عرف از سوی زن و اغلب به دست مردان فامیل و طایفه انجام میشود. توجیه آنها هم این است که رفتار آن زن، آبرو و حیثیت خانواده یا قبیله را زیر سوال برده و سبب شرمساری شده است. این توجیهی است که مردان یک خانواده برای جلب رضایت عمومی جامعه به کار میبرند و اغلب هم جامعه با فرد قربانی به استناد همین توجیه لکهدار کردن شرف و آبرو، احساس همدردی نمیکند. در این موارد، پروندهای هم وجود ندارد، عزاداری قابل توجهی برای قربانی برگزار نمیشود و علت مرگ را خودکشی یا مرگ اتفاقی اعلام میکنند. گاهی ممکن است این قتلها تنها برپایه شایعههای ریز و درشت اخلاقی، بدون هیچ جایگاه منطقی انجام شود. «نعیمه» از ساکنان منطقه عربنشین شادگان در گفتوگو با «ایرانوایر»، تجربه خود را این گونه تعریف میکند: «یک روز غروب، شوهر خالهام سرزده وارد خانهٔ ما شد. بدون این که به سلام من پاسخ بدهد، به تندی سراغ پدرم را گرفت و پدرم و برادرانم را به داخل اتاق فراخواند. به نظر، شرایطی غیرعادی میآمد اما من نمیتوانستم حدس بزنم چه شده است؟ آنها ساعتهای طولانی در اتاق ماندند و وقتی شوهر خالهام آنجا را ترک کرد، برادران و پدرم مرا به داخل اتاق بردند و بدون هیچ توضیحی، تا توانستند با کمربند و هر چیزی که دم دستشان بود، کتک زدند. درست مثل یک توپ فوتبال از این سر اتاق به سمت دیگر پرتاب میشدم.تمام صورتم تا کمرم را خون گرفته بود. از بینی و گوشهایم خون فوران میزد. مابین کلمههایی که از سر خشم میگفتند، میشنیدم که مرا به بردن آبروی خانواده متهم میکردند و میگفتند که من مستحق مرگ هستم. آنها واقعا به نیت کشتن من، به صورتم و شقیقهام مشت میزدند. به هر حال، درست در دقایقی که فکر میکردم کارم تمام شده، مادرم سر رسید و خودش را وسط معرکه انداخت. وقتی به هوش آمدم، بیمارستان بودم و زیر چشمهای مادرم هم کبود شده بود. آن روز، من با پسرجوانی که عاشقش بودم و میخواستیم با هم ازدواج کنیم، در یکی از کوچه، پس کوچههای پرت و دور شهر قرار گذاشته بودیم. حداکثر رابطه مابین دو جنس مخالف در شرایطی که من داشتم، دیدار کوتاهی در محیط بیرون از خانه و رد و بدل کردن چند کلمهٔ محبتآمیز بود و گویا آن روز پسر خالهام مرا در آن وضعیت دیده بود. الان که فکرش را میکنم، میبینم میتوانستم یک قربانی قتلهای ناموسی باشم آنهم بدون این که حتی دست مرد مورد علاقهام را گرفته باشم.» روزنامه «اعتماد ملی» در آبان ماه ۱۳۸۷ به نقل از «لیزا انزایا»، از کارشناسان سازمان ملل، در مورد آمار این قتلها اشاره میکند:«وقوع این قتلها به کشورهای اسلامی یا توسعه نیافته محدود نمیشود بلکه در ۵۲ کشور دنیا و حتی در کشورهای پیشرفتهای مانند آلمان، هلند، امریکا و سوییس نیز رخ میدهد؛ گر چه بیشتر آنها از سوی مهاجران به این کشورها انجام شده است.» بیشترین آمار قتلهای ناموسی به کشورهای جنوب آسیا، خاورمیانه و شمال آفریقا برمیگردد و پاکستان با سالانه یکهزار و۵۰۰ قتل ناموسی، در صدر این فهرست قرار دارد. ترکیه، ایران، عمان، مصر و کردستان عراق بعد از پاکستان، در این فهرست قرار میگیرند. استانهای خوزستان، کردستان، آذربایجان، ایلام، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان، لرستان، همدان، فارس و خراسان به ترتیب از استانهای شاخص در مورد وقوع قتلهای ناموسی هستند. آن چه که این نوع قتلها را با سایر جنایتها متفاوت میکند، مجاز شمردن و پذیرش عرف محلی یا قبیلهای است به شکلی که اغلب هیچ کس به مراجع قضایی شکایت نمیکند و حتی گاهی پروندهای هم در مورد آنها تشکیل نمیشود. در یک توافق خاموش، همه افراد طایفه با پذیرش ضمنی یا قطعی قتل، قاتل یا قاتلان را تحت پوشش و حمایت خود قرار میدهند. قتل این زنان، عرف جامعه محلی را دل آزرده نمیکند بلکه مرد یا مردان قاتل را غیرتمند و حافظ شرف و ناموس خانواده معرفی میکند. بیشتر این قتلها، با خشم و نفرت زیاد انجام میشوند. فرد قربانی در نهایت ناهمدلی، در یک دادگاه درون خانوادگی یا درون طایفهای مورد قضاوت قرار میگیرد و محکوم میشود. در این میان، قاتل خودش را پنهان نمیکند و فراری نیست، به راحتی در جامعه تردد میکند و اصراری برای پنهان کردن ماجرا ندارد. بنا بر پژوهشی که «پروین بختیارینژاد» انجام داده و در کتاب «فاجعه خاموش» انتشار یافته است و با تکیه بر گزارش پلیس استان خوزستان در سال ۱۳۸۸، این استان در راس وقوع قتلهای ناموسی کشور قرار دارد. بر مبنای همین اطلاعات، شهرهای شادگان، آبادان و اهواز به ترتیب دارای بیشترین آمار قتلهای موسوم به «ناموسی» هستند. وقوع این قتلها مابین ساکنان مرزی خوزستان و در میان عشایر عرب، بیشتر متداول است. سال گذشته نیز رییس پلیس استان خوزستان در گفتوگو با ایسنا، اعلام کرد که نزدیک به ۴۰ درصد قتلهای این استان ناموسی بوده و این البته فقط مربوط به آمار رسمی اعلام شده است. چه بسا قتلهای بسیاری که اساسا به مراجع قانونی اعلام نمیشوند. زبیده در مورد برخورد افراد طایفه با مساله قتل ناموسی میگوید: «اگر به طور اتفاقی، مساله یک قتل از سوی مراجع قضایی پیگیری شود، گاهی خویشاوندان قاتل با مراسم ویژه "یزله" و کِل و پایکوبی، قاتل را تا مراجع قضایی همراهی میکنند. آنها دسته جمعی، دیه را جمعآوری و یا سند ضمانت را تهیه میکنند. این در شرایطی است که مقتول بدون برگزاری مراسم معمول ختم، به خاک سپرده میشود و از خرما و حلوا و گل و شیرینی و به نمایش گذاشتن یادگارهای مقتول خبری نیست. آمران و عاملان قتلها به طور جدی از سوی دادگستری استان هم مورد تعقیب قرار نمیگیرند و این بیمیلی برای پیگیری، گرچه بر اساس هیچ قانونی مکتوب نشده ولی با توصیه بزرگان و شیوخ طوایف وجود دارد و قاتل به طور جدی مورد تعقیب و بازجویی قرار نمیگیرد.» میگوید:«معمولا بعد از بدنامی یک زن، ریش سفیدان طایفه، دادگاهی برگزار میکنند و حکم قتل او صادر میشود. گاهی برای این که مراجع قانونی نتوانند یک نفر را متهم به قتل کنند و همه مردان فامیل در این افتخار شراکت داشته باشند، قتل به طور دسته جمعی انجام میشود. در موارد نادری هم بوده که بعد از قتل یک زن، جسدش را در طایفه به نمایش عمومی میگذارند تا همسایگان و خویشان نزدیک مطمئن شوند که لکه ننگ طایفه پاک شده است. از آن جایی که در این نوع قتلها، شاکی خصوصی وجود ندارد و ولی دم، خودش به قتل توافق کرده، فرد قاتل بعد از مدت کوتاهی آزاد میشود و در صورتی که قانون فرد قاتل را ملزم به پرداخت دیه کند، هر کدام از افراد عشیره سهم خودشان را پرداخت میکنند و ماجرا ختم میشود.» در این مورد، قانون هم سختگیری چندانی بر قاتلان قتلهای ناموسی نمیکند. بر اساس ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی، «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنها را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره باشد، فقط باید مرد را به قتل برساند.» در مواردی، تنها گمان به بدکاری زن کافی است. سایت «قتلهای قومی و خشونتهای ناموسی علیه زنان» چند مورد را نقل میکند: «نعیمه زن جوانی از عشایر عرب ساکن یکی از بخشهای جنوبی خوزستان بود. او در سالهای جوانی به علت بدرفتاریهای شوهر، از او جدا شد. تمام دوران جوانی تا میانسالی وی در عسرت و سکوت گذشت و او برای گذران زندگی، در زمینهای کشاورزی مردم منطقه کار میکرد. یک روز در هنگام چیدن علفهای هرز زمین کشاورزی، توسط برادرزادهاش با تراکتور زیر گرفته شد و جانش را از دست داد. نعمیه اولین کسی بود که به عنوان دایه، فرزند برادرش را از شکم مادرش گرفته و بند ناف او را بریده بود.» اما در مواردی هم علت قتل میتواند تن ندادن زن به یک ازدواج عرفی و سنتی باشد. مورد «سمیه» از این دست موارد است: «سمیه دختر جوانی است که تن به ازدواج سنتی با پسر عمویش نداد. او عاشق مردی از طوایف مرزی عراق شد، با مرد دلخواهش ازدواج کرد و صاحب دو فرزند هم شد. آنها زندگی آرامی نداشتند و مدام ناچار بودند از دست خانواده سمیه، از این استان به آن استان فراری باشند. اما سرانجام، یک روز وقتی سمیه داشت به نوزادش شیر میداد، کیلومترها دورتر از خانه، در شهر مشهد توسط برادرها و عموزادههایش که سراسر ایران را دنبالش گشته بودند، کشته شد.»
همسر آزاری در چهارمحل خورگام رودبار گیلان/ ضرب و شتم فجیع زن جوان توسط مرد کهنسال
همسر آزاری در چهارمحل خورگام رودبار گیلان/ ضرب و شتم فجیع زن جوان توسط مرد کهنسال ▪️شرح ماجرا: مرد کهنسال که حدود ۸۰سال سن دارد همسر دوم و جوان خود را که حدود۲۲ سال سن داشته و دارای یک فرزند پسر است به بهانه وجین نکردن مزرعه عدس مورد ضرب و شتم فجیع قرار داده است. ▪️زن خانواده که همسر دوم مرد کهنسال و دارای فرزند حدود ۵ ساله پسر است پس از فرار از دست شوهر به همسایه ها و مردم و مغازه داران میدان اصلی چهارمحل پناه برده در حالیکه شرایط جسمی مناسبی نداشته و رمقی برای تنفس و سرپا ماندن در جسم بی جان باقی نمانده بود. ▪️به همین دلیل همسایگان پس از مداوای اولیه با برقراری تماس تلفنی ۱۱۰همچنین از اورژانس اجتماعی کمک درخواست کردند و سپس برای بستری به بیمارستان رستم آباد انتقال داده شد ▪️همسر مورد ضرب و شتم قرار گرفته اصالتی دیلمانی دارد که پس از فوت همسر اول به عقد مرد کهنسالی درآمده است ▪️ همکاران اورژانس اجتماعی با مشاوره دادن از التهابات جلوگیری نمودند و خانم و فرزندش را جهت مداوا به بیمارستان رودبار انتقال دادند وسپس این خانم تحویل خانواده پدری اش شد. @ordoyekar
"۳۰ خرداد روز ندا است"
۳۰ خرداد #روز_ندا است. در ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ #ندا_آقاسلطان که در اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده بود در امیرآباد تهران به ضرب گلوله مستقیم یک عضو سپاه پاسداران کشته شد. #عليه_فراموشي @Digari_ir @Roozha365
مقابله با خشونت جنسی علیه زنان درجنگ
۱۹ژوئن روزجهانی مقابله با #خشونت_جنسی_علیه_زنان درجنگ است. این روز برای حمایت از زنان و دخترانی است که در مناطق جنگی قربانی #خشنونت_جنسی میشوند. شعار امسال این است: تاثیر کووید-۱۹ بر بازماندگان خشونت جنسی ناشی از جنگها.
جنسیت و فضا
جنسیت و فضا مطالعات جنسیتی شهر Space and gender Urban gender studies ✍️ترجمه: زهره رجبی برای تخمین آنچه که برنامهریزی جنسیتی ممکن است قادر به انجام آن باشد یا خیر، نحوه مفهومسازی #جنسیت و #فضا نقش مهمی دارد. در مطالعات جنسیتی شهری، بسیاری از محققان، رویکردهای ساختار اجتماعی دارند که بر اساس این فرض است که هم جنسیت و هم فضا یک موجود طبیعی نیستند، بلکه هر دو در اجتماع برساخت شدهاند. جامعهشناس «مارتینا لوو» Martina Löw (۲۰۰۶) فضاها را به عنوان «رابطه ترتیبی موجودات زنده و کالاهای اجتماعی» تعریف میکند. همانطور که جغرافیدان «دورن مسی» Doreen Massey میگوید: فضاها «همیشه در دست ساخت» هستند (مسی ،۲۰۰۵). لوو استدلال میکند که «جنسیتسازی فضاها از طریق سازماندهی ادراک» انجام میشود، که منجر به جمعی شدن نظم اجتماعی و انتخاب مکان و روشی میشود که بتواند اصول ساختاری جامعه را بازتولید کند (از جمله جنسیت).این جنسیت از نظر اجتماعی ساخته شده است ، بینشی که قبلاً توسط سیمین دوبوار در دهه ۱۹۶۰ شکل گرفته است. پژوهشهای گستردهای وجود دارد که به تاثیر بر ساخت متقابل فضا و جنسیت مربوط میشود. به عنوان مثال استفاده و تملک #فضاهایعمومی که به طور واضح جنسیتی است. در مطالعهای، نتیجه احساس ناامنی زنان در فضاهای عمومی، به ویژه در شب، مربوط به جامعهپذیری آنها (Rivière، ۲۰۱۳) و موقعیت سنتی آنها به عنوان «غریبه و جدا مانده» در فضای عمومی است (Ruhne، ۲۰۰۳، ۲۰۱۰). اسکان و الگوهای مسکونی مورد دیگری از جنسیتی بودن فضا است. حومهسازی یا حاشیهسازی در شهرها، پدیدهای است که ذاتاً با #نظم_جنسیتی_مدرن یک نانآور مرد و یک زن خانهدار و مادری که وظیفه مراقبتهای بهداشتی را بر عهده دارد، که ممکن است کار نیمهوقت داشته باشد، مرتبط است. بنابراين ، شهرهاي مدرن با تفکیکسازی سرسختانه مکانها و عملکردها ساخته شدهاند. مثلا مناطق تجاری معمولی در داخل شهر که مشاغل در آن قرار دارند و مناطق مسکونی حاشیهای که فاقد زیرساختهایی از قبیل حمل و نقل عمومی، خرده فروشی و خدمات و همچنین امکانات مراقبت هستند. حتی چیدمان خانه به خودی خود (آشپزخانه کوچک ، اتاق نشیمن بزرگ) بیانگر سلسله مراتب عملکردی حوزههای (جنسیتی) بود. به مرور، انتخاب مسکن و الگوهای مسکونی خانوادههای هستهای جوان با تغییر آهسته روابط جنسیتی سازگار شده به گونهای که محیط حومه شهر دیگر انتخاب اول آنها نیست. داخل شهرها به ویژه برای خانوادههای هستهای طبقه متوسط بسیار جذاب شدهاند (Frank ، 2008 ، 2012) برای برنامهریزان شهری با دغدغه اهمیت جنسیت، سوال مهم این است که: آیا این بینشها و نقدها به هیچ وجه میتواند منجر به یک برنامهریزی حساس به جنسیت شود؟ این چالشها با مراجعه به مدلهای برنامهریزی ساختارشکنانه در بخشهای دیگر اصل مقاله که لینکش موجود است، مورد بحث قرار گرفته است. #زنان_فضاي_شهري #جنسيت_فضا @Digari_ir @Shahr_Zanan ***
سیمین کاظمی
ناموس، تهدیدی که زنان بر شانه های شان حمل می کنند سیمین کاظمی ناموس، آبرو و شرف معیار منزلت اجتماعی در جوامع سنتی و پدرسالار است و متکی به دیدگاه جمعی نسبت به فرد است. جامعه سنتی هنجارها و ارزش هایش را به شکل الزامات و شروط پذیرش فرد/ خانواده در آن جامعه تعریف می کند و انتظار دارد همه اعضای جامعه به رعایت آنها متعهد باشند. فرد/خانواده ای که این هنجارها را نقض کرده باشد، منزلت اجتماعی و اعتبارش را از دست داده و ممکن است طرد شود یا بعضی حقوق و امتیازاتش را از دست بدهد. بخشی از این هنجارها و ارزش ها بر رفتار جنسی و سکسوالیته افراد ضمیمه شده و آبرو و اعتبار افراد متصل به آن است. در جوامع پدرسالار زنان به عنوان حاملان اخلاق و آبرو در نظر گرفته شده اند و آبروی خانواده متکی به شایستگی آنهاست. در واقع رفتار زنان ابزار سنجش آبرو و اعتبار است و این آبرو و اعتبار به رفتار جنسی و سکسوالیته زن همبسته است. اینجاست که مفهوم ناموس شکل می گیرد و زن تحت مراقبت و نظارت مرد مجبور می شود، بار ناموس را به دوش بکشد. علاوه بر این یک ویژگی دیگر جامعه پدرسالار و سنتی مالکیت مبتنی بر جنسیت که به مردان اعطا شده است و بر اساس آن زنان و فرزندان از متعلقات و مایملک مرد هستند. بر اساس همین دیدگاه مالکیت است که آبروی زن، یک موضوع شخصی نیست و زیر مجموعه آبروی مرد(پدر،برادر، شوهر، پسرعمو) به حساب می آید. از آنجا که در چنین جامعه ای زن انسان مستقل و آزاد به حساب نمی آید و جزء مایملک مرد است، وظیفه نظارت و کنترل بر او از جمله حفظ آبرو بر عهده مرد گذاشته شده است. انتظار اجتماعی این است که مرد برای ایفای نقش به عنوان مدافع آبرو و ارزش ها و هنجارهای جامعه مجهز به غیرت باشد که در صورت احساس خطر بی آبرویی واکنش نشان بدهد. چون موضوع آبرو و ناموس یک وجه سابجکتیو قوی دارد و متکی به تفسیر ذهنی است، مردان مجهز به غیرت ممکن است بر اساس تفسیر ذهنی خودشان حرکات و رفتارهای زن را حمل بر بی آبرویی کنند و به آن واکنش نشان دهند. در واقع ممکن است منتظر واکنش جامعه نمانند و خودشان تفسیر و بر مبنای آن عمل نمایند و زن را مجازات کنند، و حتی به قتل برسانند. احساس خطر بی آبرویی و خدشه بر ناموس به طیف گسترده ای از رفتارهای پیشگیرانه برای حفظ ناموس منجر می شود که عموما بر کنترل زندگی فردی و اجتماعی زن استوار شده است و جنبه های مهمی از زندگی زنان را تحت تاثیر قرار داده و حقوق آنها را نقض می کند. ممانعت از خروج از منزل، ممانعت از تحصیل در مدرسه یا دانشگاههای شهرهای بزرگ، ممانعت از اشتغال، ازدواج زودرس و اجباری، بی علاقه بودن به دختردار شدن و جلوگیری از آن مثالهایی از این رفتارهای پیشگیرانه برای حفظ آبرو هستند که بعضی از آنها به طور قانونی به رسمیت شناخته شده اند. در واقع می توان گفت، نظارت و کنترل مردان بر زندگی زنان در نظم اجتماعی و سیاسی موجود هم تایید شده و هم بازتولید می شوند. مفهوم ناموس در تضاد و تناقض با کرامت انسانی زن است، از این رو لازم است، این دستاویز اسارت و خشونت بر زنان، کنار گذاشته شود و به جای آن مفهوم اخلاق به شکلی مدرن و انسانی بازسازی شود و هر دو جنس متعهد به آن شناخته شوند. برای گذر از مفهوم خشونت زای ناموس، استحاله فرهنگی و گذر از پدرسالاری به یک نظام فرهنگی مبتنی بر برابری جنسیتی و حفظ کرامت انسانی زنان ضروری است، که البته پیش از هر چیز باید زمینه مادی آن فراهم شود. @drsiminkazemi
زنکشی نشانهی تحجر است
لیلا فرخی "ادمین گروه دوستان خوب کرج" چند روز پیش به دست همسرش در بالکن خانهشان در گلشهر کرج با اسلحه شکاری به قتل رسید و همسرش هم خودکشی کرد. دختر نوزده سالهاش که شاهد این ماجرای تلخ و دردناک بوده هم زخمی شده است. #زنکشی_نشانهی_تحجر_است #نبود_قوانین_سختگیرانه_نشانهی_مردسالاریست اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn
پرونده های قتل های ناموسی #نشریه_صوتی درنگ
مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س) سلام این فایل اول از مجموعه پرونده های قتل های ناموسی #نشریه_صوتی درنگ با حضور جلوه جواهری فعال حقوق زنان است. در این شماره از #درنگ به قتل های ناموسی و علل آن، واکنش افکار عمومی و نهاد های مدنی در قبال این قتل ها و چگونگی پیش رفتن روند #خشونت_علیه_زنان در ایران پرداخته ایم. این شماره از درنگ به همه قربانیان قتل های ناموسی و همه ی زنانی که در بند تعصب،در زندان های شیشه ای #مردسالاری به ظاهر زندگی می کنند و هرآن ممکن است قربانی خشونت های خانگی و #قتلهای_ناموسی شوند تقدیم می شود. میخواستم تو را خوشبخت بسازم، ای دختر دوست داشتنی گیلان لباس تازهای به تنت بپوشانم، ای دختر دوست داشتنی گیلان روی کلبهات سقفی بزنم، ای دختر دوست داشتنی گیلان بر سرم فریاد بزن، فریاد بزن، ای دختر دوست داشتنی گیلان رگ خوابت را با داس بزن، با داس بزن، ای دختر دوست داشتنی گیلان ❇️@majma_alz *** #مجمع_الزهرا مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س), [ Audio file : derang2_2nd_edition_64(1).mp3 ] زن ناموس هیچکس نیست ❇️@majma_alz *** #مجمع_الزهرا #نشریه_صوتی_درنگ #قتل_ناموسی #کارگروه_زنان #زن_کشی
مثل ما که نیست شدیم
مثل ما که نیست شدیم پنجمین قتل در یکماه اخیر زن۱۸ سالهای به نام سمیه فتحی در کرمانشاه به دلیل آنچه «مسائل ناموسی» خوانده شده، به دست پدر، برادر و دیگر اعضای خانوادەاش بە قتل رسیدە است. او متاهل و حامله بوده و روز پنج شنبە ٢٩ خرداد با خوراندن قرص برنج جان خود را از دست داده است. بر اساس این گزارش، قتل او بە دلیل «مسائل ناموسی» و اتهام «ارتباط با یک پسر جوان» رخ داده است. بنا به اخبار سیده خانوادە سمیە مراسم ختم برگزار نکردە و «هیچ یک از قاتلین نیز بازداشت نشدەااند در این حوالی زنی را میشناسم که استخوان غرورش شکسته ، زیرچشم احساساش کبود شده ، دنده های عواطفاش ضرب دیده ، و من در عجبم هیچ پزشک قانونی طول درمان نمیدهد. شعر:«راضیه پورکاظمی» منبع:صفحه فيسبوك پروين ذبيحي #قتل_ناموسي #زن_كشي @Digari_ir
خودکشی پنج زن در کردستان
خودکشی پنج زن در کردستان ▪️اردوی کار: طی روزهای اخیر پنج زن در شهرهای درە شهر، هرسین، سنندج، مریوان و ارومیە بە زندگی خود پایان دادەاند. براساس اطلاعات سازمان حقوق بشری هه نگاو، ▪️روز پنجشنبە ٢٩ خرداد ٩٩ یک زن جوان اهل هرسین در استان کرمانشاه با هویت “مینا صمیمی” بە دلیل مشکلات خانوادگی و اختلاف با همسر با خردن قرص برنج بە زندگی خود پایان داد. ▪️هم زمان و همان روز، یک زن جوان اهل سنندج با هویت “ف. ک” بە دلیل مشکلات خانوادگی با پرتاب خود از آپارتمان محل زندگیش، بە زندگی خود پایان داد. ▪️روز چهارشنبە ٢٨ خرداد، سیمین رشیدی اهل شهرستان درەشهر در استان ایلام بە دلایل نامعلومی خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان داد ▪️روز شنبە ٢٤ خرداد، زینب مجیدی فر زن جوان اهل روستای فلکان ارومیە چند روز پس از اقدام به خودسوزی به دلیل مشکلات خانوادگی در یکی از مراکز درمانی ارومیە جانباخت. روز پنجشنبە ٢٢ خرداد روژین فلاحی زن ٢٢ سالە اهل مریوان بە دلیل مشکلات خانوادگی خود را حلق آویز کرد. @ordoyekar
یک قتل جنایتکارانه ناموسی دیگر اینبار در کرمانشاه
یک قتل جنایتکارانه ناموسی دیگر اینبار در کرمانشاه ◼️شنبه 31 خرداد ماه، مطابق اخبار منتشره، روز پنجشنبه 29 خرداد ماه، یک زن جوان در کرمانشاه توسط خانوادە خود بە قتل رسیدە و هیچ یک از قاتلین بازداشت نشدەاند. هویت زن به قتل رسیده ”سمیە فتحی“ 18 ساله اعلام شده که، توسط پدر، برادر و سایر اعضای خانوادەاش با خوراندن قرص برنج بە قتل رسیدە است. سمیە فتحی اهل دهستان قلعە زنجیر شهرستان دالاهو و ساکن محلە « درە دریژ» کرمانشاه بودە و همانجا بە قتل رسیدە است. گفته می شود سمیە متاهل و حاملە بودە و بە دلیل هر آنچە مسائل ناموسی و ارتباط با جوان دیگری خواندەاند، بە قتل رسیدە است. لازم به ذکر است که تنها طی چند روز اخیر 9 زن دیگر در شهرهای دره شهر، هرسین، سنندج، آبادان یزد، گیلان و ارومیه به دلایل ناموسی کشته شده اند. #کولبر_نیوز #kolbarnews @kolbarnews
به خشونت علیه زنان پایان دهید
از هر ۳ زن، یک نفر خشونت جسمی، جنسی و روانی را تجربه میکند و اغلب از طریق کسی که با او رابطه خصوصی دارد. (WHO) سازمان بهداشت جهانی. ۱۹ژوئن روزجهانی مقابله با #خشونت_جنسی_علیه_زنان درجنگ است. این روز برای حمایت از زنان و دخترانی است که در مناطق جنگی قربانی #خشنونت_جنسی میشوند. شعار امسال این است: تاثیر کووید-۱۹ بر بازماندگان خشونت جنسی ناشی از جنگها #به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید #نه_به_آپارتاید_جنسی_نژادی @zan_j
سرگذشت تلخ «دُر بی بی» و ازدواج اجباری دخترانش
سرگذشت تلخ «دُر بی بی» و ازدواج اجباری دخترانش ▪️اردوی کار:«دُر بی بی» مادری ۳۷ ساله که ۹سال قبل همسر خود را از دست داده و با کارگری و کار در زمین های کشاورزی و یارانه ۴۵ هزار تومانی روزگار خود و فرزندانش را می گذراند سه دختر دارد که خانواده شوهرش و در واقع عمو و عمه فرزندانش اصرار دارند دختر ۱۲ ساله این زن ازدواج کند؛ همانطور که زهرای ۱۴ ساله را سال قبل به زور عروس کرده بودند. ▪️زهره که تازه ۱۲ سالش تمام شده، راضی به ازدواج نیست و می گوید: «می خواهم درس بخوانم و نمی خواهم ازدواج کنم.» ▪️«در بی بی» به خبرنگار ایسنا گفته: عمو و عمه زهره گفته اند حالا که ازدواج نمی کنی باید در خانه ما کار کنی که بعد از دعوا برای شوهر دادن او، زهره دست به خودکشی زد. ▪️وی گفت: بعد از چند روز که زهره از بیمارستان ترخیص شد و به خانه آمدیم، پسر برادرشوهرم به خانه ما آمد و می خواست زهره را کتک بزند که من مانع شدم و مرا به باد کتک گرفت. ▪️در بی بی با اشاره به اینکه من امنیت جانی ندارم و خانواده شوهرم مرا اذیت می کنند افزود: دختر ۱۴ ساله ام را هم سال قبل شوهر دادند که به همراه شوهرش در جای دیگری کارگری می کنند و وضع مالیشان خوب نیست. ▪️خبرنگار ایسنا نوشته که با پیگیری رسانه ای، سرپرست معاونت اجتماعی دادگستری استان کرمان به این موضوع ورود کرده ، رییس دادگاه شهرستان فهرج، دستور پیگیری وضعیت این خانواده را داده و ساعتی پیش از انتشار این خبر «در بی بی»، با ابراز خوشحالی از پیگیری ها، راهی دادگاه بوده تا پرونده و شکایتش از خانواده شوهر را پیگیری کند و حال زهره نیز خوب بوده است. ▪️پ.ن: فقط معلوم نیست در سراسر کشور درست در همین ساعت سرنوشت تلخ چند هزار «در بی بی» دیگر محروم از هر گونه حمایت و پیگیری رسانه ای در حال رقم خوردن است؟ *** @ordoyekar
سپیده قلیان دوباره بازداشت و به زندان اوین منتقل شد
سپیده قلیان دوباره بازداشت و به زندان اوین منتقل شد ▪️اردوی کار: سپیده قلیان، از متهمین پرونده اعتراضات هفت تپه، حامی حقوق کارگران و فعال مدنی امروز یکشنبه ۱ تیرماه پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد. وی آذرماه ۹۸ توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. ▪️زندانی شدن سپیده قلیان جهت تحمل دوره محکومیتش در حالی صورت گرفته که او برخلاف شماری از هم پروندهایهای خود مشمول عفو نشده @ordoyekar
همدستیِ پیدا و پنهان در زنجیرهی زنکشیها
همدستیِ پیدا و پنهان در زنجیرهی زنکشیها پدر، برادر، شوهر، شریک جنسی، عاطفی، خویشاوندان مرد و ... از یکسو و جمهوری اسلامی، قوانین ضدزن، مردسالاری، خشونت سیستماتیک و ... از سوی دیگر کمر به قتل زنان میبندند. تا وقتیکه این همدستی پا برجا باشد فقط ابزار قتل _ چه چاقو باشد، چه داس، تبر یا گلوله_ تغییر خواهد کرد. پوستر دریافتی از همراهان #سرخط #زن_کشی #زن_ستیزی #قتل_ناموسی #خشونت_علیه_زنان @sarkhatism
زنکشی = جنایت حمایتشده
یک زن جوان در کرمانشاه توسط خانوادەی خود بە قتل رسیدە و هیچ یک از قاتلین بازداشت نشدەاند. برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز پنج شنبە ٢٩ خرداد یک زن ١٨ سالە با هویت ”سمیە فتحی“ توسط برادرها و دیگر اعضای خانوادەاش با خوراندن قرص برنج بە قتل رسیدە است. سمیە فتحی اهل دهستان قلعە زنجیر شهرستان دالاهو و ساکن محلەی درە دریژ (شهرک مهدیە) کرمانشاه بودە و همانجا بە قتل رسیدە است. این منبع در ادامە اعلام کرد کە، خانوادە سمیە پس از بە قتل رساندن وی هیچ گونە مراسم تعزیەای برگزار نکردە و هیچ یک از قاتلین وی نیز توسط نیروی انتظامی بازداشت نشدەاند. #زنکشی_یعنی_جنایت_حمایتشده اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn
کلارا زتکین
تنها جامعه سوسیالیستی میتواند نابرابریای را که امروز با مدد کار زنان در خارج از خانه عریان شده است از میان بردارد. زمانی که خانواده به مثابه یک واحد اقتصادی از میان رفته و خانواده به مثابه یک واحد اخلاقی به میان بیاید، زن به عنوان فردی برابر با مرد و هم چون او خلاق و در مبارزهای مشترک با او به عنوان یک فرد رشد خواهد نمود. کلارا زتکین #تشکل_مستقل_زنان #نان_کار_آزادی t.me/zan_j ***
علی طایفی
ناموس و غیرت؛ دو مفهوم خشونتبار قتل انسان و بهخصوص زنان و دختربچهها به نام غیرت، ناموس و حکم شرع از پستترین نمادهای فرهنگی و احکام دینی است که بنیان فکریاش بر پایهی اندام جنسی و مالکیت مردان بر زندگی زنان و کودکان استوار است. براساس این آموزههای فرهنگی، زنان و کودکان بهخصوص کودکان دختر از زمرهی اموال و داراییهای مردان و پدران خانواده محسوب شده و هرگونه که بخواهند میتوانند زندگی و سرنوشت آنان را تعیین کنند. فرهنگ سنتی ازدواج فامیلی، زمینه ساز شکلگیری خشونتهای جنسی تحمیل شده به زنان و دختربچههاست. تحکیم قراردادهای سنتی مربوط به ازدواجهای اجباری زنان در فامیل، و تایید تجاوز به کودکان؛ زیر نام ازدواج کودکان از زمینههای دیگر ساختاری کردن خشونت جنسی و جنسیتی علیه زنان و دختربچههاست. این فجایع انسانی که بهطور مستمر در میان بیاعتنایی حکام شرع و قانون رخ میدهد زیر عناوینی چون غیرت و ناموس صورت میگیرد که چیزی جز تصاحب و مالکیت بر تن و زندگی زنان و کودکان نیست. علی طایفی اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn
خودكشي براي فرار از ازدواج اجباري
خودكشي براي فرار از ازدواج اجباري ▪️بر اساس گزارش خبرگزاری هرانا یک دختر ۱۳ ساله در روستای جعفر آباد کرمان که توسط عموی خود مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، دست به خودکشی زد. ضرب و شتم زهره توسط عمویش به دلیل مقاومت او در مقابل ازدواج اجباری صورت گرفته بود. گفته های تلخ مادر زهره در این مورد: “شوهر من ۹ سال است که به رحمت خدا رفته و پولی برای امرار معاش نداریم. اما تمام تلاشم را می کنم که با یارانه زندگی را بگذرانیم و دو دختر نوجوانم طعم بی پدری را نچشند. عموهای زهره می خواهند او به اجبار با پسر عمویش ازدواج کند. اما زهره نمی خواهد ازدواج کند. چند بار دخترکم را کتک زده اند و حتی زمانی که خواستم جلوی آنها را بگیرم، مرا نیز کتک زدند و تهدید کردند که باید از خانه ام بروم... به دلیل فشار زیادی که به زهره آوردند تا او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش کنند، او قرص خورد تا خودش را بکشد؛ اما تا رسیدم آمبولانس را خبر کردم. زهره یک هفته بیمارستان بود تا بهتر شد ولی زمان مرخص شدن دکتر توصیه کرد برای ادامه درمان او را نزد روانپزشک ببرم اما من پولی در بساط ندارم. دخترکم از عموهایش می ترسد و نمی خواهد به زور و اجبار ازدواج کند”. #ازدواج_کودکان #كودك_آزاري #خشونت_عليه_زنان @Digari_it
افزایش همسر و کودک آزاری در کشور
افزایش همسر و کودک آزاری در کشور رییس سازمان پزشکی قانونی از افزایش بیش از ۱۲ درصدی موارد کودکآزاری ثبت شده در سال ۹۸ به نسبت سال قبل خبر داد. او میگوید در سال گذشته همچنین بیش از ۸۵ هزار مورد همسرآزاری گزارش شده است. عباس مسجدی آرانی «داد زدن، فحش دادن، انداختن بار زندگی روی دوش همسر، حصار کشیدن دور همسر، تحقیر، بداخلاقی و انعطاف ناپذیری» را از مصادیق اصلی همسرآزاری عنوان کرد و فقر فرهنگی را از علتهای اصلی بروز آن خواند. مطابق آماری که سازمان بهزیستی سال گذشته منتشر کرد در حدود ۹۰ درصد تماسها در زمینه همسرآزاری، زنان از آزار خود توسط شوهرانشان گزارش دادهاند. کارشناسان معتقدند بسیاری از موارد همسرآزاری به دلیل سلطه روابط سنتی و محدودیتهای قانونی، اجتماعی و مذهبی گزارش نمیشود. عباس مسجدی آرانی در نشست خبری به مناسبت آغاز هفته قوه قضائیه به افزایش هشت دهم درصدی موارد خودکشی در سال گذشته نیز اشاره کرد و گفت در سال ۹۸ در مجموع پنج هزار و ۱۴۳ مورد خودکشی منجر به مرگ رخ داده است./ ایرنا #نه_به_خشونت_سیستماتیک_دولتی #نه_به_خشونت_خانگی #نه_به_قوانین_ضد_زن_ @zan_j
١٦ مورد نقض حقوق زنان در کردستان ایران (بهار ١٣٩٩)
١٦ مورد نقض حقوق زنان در کردستان ایران (بهار ١٣٩٩) در این گزارش به ١٦ مورد نقض حقوق زنان کُرد در ایران اشاره شده است که مواردی از جمله بازداشت، محکومیت به زندان و دیگر احکام، احضار به اداره اطلاعات ، وضعیت زندانیان سیاسی زن و مرگ بر اثر سهلانگاری پزشکی را شامل میشود. بازداشت: ٢ مورد سهیلا حجاب اهل کرمانشاه و هاجر سعیدی اهل سنندج از بازداشت شدگان بودند. محکومیت به زندان و دیگر احکام : ٢ مورد در این مدت ٢ زن کُرد با نامهای پریسا سیفی و سکینه پروانه مجموعا به ٨ سال زندان و ٢ سال ممنوعیت از عضویت در گروههای سیاسی محکوم شدند. محکوم شده است. احضار به اداره اطلاعات: ٣ مورد در این مدت ٣ زن کُرد (شهلا دلبینا، همسر مظفر صالحنیا و هاجر سعیدی) در سنندج که از جمله فعالین کارگری بودند در ارتباط با روز جهانی کارگر به اداره اطلاعات سنندج احضار و مورد بازجویی قرار گرفتهاند. وضعیت زنان زندانی سیاسی کُرد در زندانهای ایران: ٩ مورد در این مدت ٥ زن زندانی سیاسی کُرد با انتقال اجباری به زندانها مناطق دور، بازداشتگاههای اداره اطلاعات و مکان نامعلوم مواجه بودهاند. سکینە پروانە، زینب جلالیان، هاجر سعیدی، به دلیل شعارنویسی بر روی دیوار، "با احتمال بازگشایی یک پرونده جدید"و جهت بازجویی باانتقالات اجباری مواجە بودەاند. ٣مورد اعتصاب غذای زنان زندانی سیاسی کُرد: در این مدت 3 زن زندانی سیاسی کُرد (سهیلا حجاب، سکینە پروانە و زینب جلالیان) در زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب غذا زدند. ١مورد ممانعت از ملاقلات زنان زندانی سیاسی کُرد: سکینه پروانه، از جمله زندانیان سیاسی بوده که با حکم ممنوعوالملاقاتی مواجه بوده است. از میان مواردی که در این گزارش به آنها پرداخته شده است، هماکنون ٤ زن زندانی سیاسی کُرد در زندان هستند. سکینه پروانه، سهیلا حجاب و زینب جلالیان در زندان قرچک ورامین در بازداشت هستند. همچنین هاجر سعیدی در زندان نسوان سنندج در بازداشت است. #زنان_زنداني #كنشگران_حقوق_مدني @Digari_ir
مادر دخترش را خفه کرد
مادر دخترش را خفه کرد ▪️فرمانده انتظامی سیاهکل: در ۲۹خرداد سال جاری ماموران انتظامی از وقوع یک فقره مرگ مشکوک مطلع و به محل حادثه اعزام شدند. ▪️وی افزود:پس از حضور کارگاهان مشخص شد ،متوفی خانم جوانی حدودا ۲۰ ساله با هویت نامعلوم بوده که برای مشخص شدن علت چگونگی فوت به پزشکی قانونی منتقل و سپس احتمال داده شد که فوت متوفی براثر خفگی باشد و شخص یا اشخاصی نیز در آن نقش داشته باشند، ▪️بابررسی های به عمل آمده ۲نفر مظنون خانم مادر و دختر اهل و ساکن شهرستان #املش که ادله،قرائن و شواهد متعدد علیه آنها به دست آمده بود شناسایی و دستگیر شدند. ▪️پس از انجام تحقیقات تکمیلی ،یکی از متهمین خانم ۴۶ ساله لب به اعتراف گشود و پرده از قتل خانم جوان برداشت و علت انگیزه قوع قتل را پیشگیری از تحریک ادامه فساد دخترش از طرف مقتول اعلام و درحال عصبانیت با بند کتانی دختر جوان را خفه و در فرصت مناسب جسدش را با خودرو از منزل خارج و در محور مالفجان روستای چفلکی در کنار حاشیه جسدش را با خودرو از منزل خارج و در محور مالفجان روستای چفلکی در کنار حاشیه جاده سمت رودخانه رها نمود @ordoyekar
زیبا (زهرا) کاظمی - قتل در زندان
زیبا (زهرا) کاظمی، خبرنگار کانادایی ایرانی بود که در دوم تیرماه ۱۳۸۲ به اتهام عکسبرداری از تجمع خانوادههای زندانیان در مقابل زندان اوین بازداشت و پس از مدتی در زندان کشته شد. بازداشت زیبا کاظمی به دستور سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران انجام گرفت. شهرام اعظم، پزشک کشیک بیمارستان بقیه الله که زیبا کاظمی را معاینه کرده است، در شهادت خود برای عدالت برای ایران تشریح میکند که علایم مبنی بر وقوع تجاوز در بدن مجروح زیبا کاظمی قابل تشخیص بوده است. اعظم در شهادت خود میگوید: «من کاملا بطور کارشناسی این را اعلام کردم و بهطور قطع میتوانم بگویم که شکنجه سازماندهی شده نه حتی یک دعوای معمولی. به طور سازماندهی شده، در طول یک روند سه چهار روزه، شکنجه شده. یعنی اینکه ضربات متعدد با جزییات در گزارشهای من هست، توی اسنادی که همراهم آوردهام هم هست.» مقامات دادستانی دلیل مرگ زیبا کاظمی را غش و برخورد سر او با زمین و نهایتاً ضربه مغزی ذکر کردند. مرگ زیبا کاظمی با تایید مقامات دادستانی در ۲۵ تیرماه ۱۳۸۲ به صورت رسمی اعلام شد. #قتل_در_ زندان #حاکمیت_اعدام_کشتار_دروغ #زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی @zan_j
۶ سال زندان معصومه اکبری، فعال مدنی در دادگاه تجدیدنظر تایید شد
۶ سال زندان معصومه اکبری، فعال مدنی در دادگاه تجدیدنظر تایید شد حکم شش سال زندان معصومه اکبری، فعال مدنی در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد. اکبری به دلیل شرکت در تجمع هشتم مارس و تحصن مقابل کانون وکلا به همراه نسرین ستوده در دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش سال زندان محکوم شد. این کنشگر مدنی در حوزههای ویراستاری، مقالهنویسی و ترجمه فعال است و مقالات متعددی از وی در مطبوعات، دانشنامه زبان و ادب فارسی و نیز فرهنگنامه زنان ایران و جهان منتشر شده است. همچنین یکی از ترجمههای وی در حوزه ادبیات کودکان برنده جایزه لاکپشت پرنده شده است. #كنشگران_حقوق_مدني @Digari_ir @iranintltv
اعتراض 2 زن دوچرخه سوار به ممنوعیت دوچرخه سواری زنان
اعتراض 2 زن دوچرخه سوار به ممنوعیت دوچرخه سواری زنان حرکت اعتراضی دو #زن درمقابل ایستاه متروی مفتح #تهران دراعتراض به ممنوعیت #دوچرخه_سواری #زنان در #ایران #نوشته اول: من فقط سواردوچرخه ام لطفن تحریک نشوید! #نوشته 2: من برای دوچرخه سواری از کسی اجازه نمی گیرم! ورزش کردن یک حق طبیعی است و هیچ قانونی نباید مانع آن شود #ورزش_زنان_محدودیت_ندارد #علیه_قوانین_ارتجاعی #به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید #نان_کار_آزادی_اداره_شورایی @zan_j
Mani
وقتی به چهره های این اهریمنان غارت،نابودی و مرگ که نگاه میکنیم یا وقتی به تصاویر اسلامگرایان جنایتکار داعش،بوکو حرام، طالبانها و سایر این تبهکاران توجه میکنیم بخوبی متوجه میشویم نبرد واقعی بشر در اصل با آن ایدئولوژی جهل و جنایت بیابانی است که ۱۴۰۰ سال این جنایتکاران را در لابراتوارهای تاریک خود تولید کرده است و بجان بشریت انداخته است۰ دین و ایدئولوژی که بطور سیستماتیک مانع جدی تکامل خرد و اندیشه بشری در سرزمین های آلوده شده به آن شده است۰ آن وقتی از دوران کودکی توسط بزرگترها و محیط کودکان به ذهن حمله کرد آنرا در اختیار خود میگیرد و به مانند ویروس از انسانها برای تکثیر و تدام حیات خود استفاده میگند. در واقع انسان فقط ذهن است۰ و وقتی انسانهای آگاه و خردمند شروع به مبارزه با آن میکنند توسط انسانهایی که ذهنشان کاملا آلوده به این ایدئولوژی جهل و مرگ است هشدار داده میشوند که از مبارزه با آن صرفنظر کنند یا مورد تهدید قرار میگیرند. کشورهای استثمار گر روش حیله گرانه تر دارند اینکه نباید به باورهای دیگران توهین کرد!۰ آنها مبارزه انسانها با ایدئولوژی های جهل و جنایت مخالف منافع استثماری خود می بینند زیراکه اگر انسانهای زندان ذهنی این ایدئولوژی های جهل و مرگ از زندان ذهنی خود آزاد شوند تکامل آگاهی آنان شروع میشود و هرگز نمیتوان انسانهای آگاه را استعمار یا استثمار کرد و چنین انسانهایی خطری میشوند برای هر آنچه که ضد تکامل بشر است. همسویی کمونیست ها در چین،کره شمالی و همسویی روسیه پوتین و غیره با اسلامگرایان در راستای منافع آنان و همگونی و ماهیتی این ایدئولوژیهای ضد بشری با هم میباشد.
زوال یک گفتمان
زوال یک گفتمان محسن آزموده ▫️ در روزهای اخیر اخبار تلخ و اسف بار چند قتل ناموسی و کشته شدن چند زن و دختر جوان، توسط همسر یا پدران شان، بار دیگر موضوع ناراحت کننده خشونت علیه زنان را در اذهان عمومی مطرح کرد. البته آگاهان می دانند که این رفتار نکوهیده و زشت اختصاصی به جامعه ما ندارد و متاسفانه چنین جرائمی در سراسر جهان و در طول تاریخ اتفاق افتاده و می افتد و با اندوه فراوان می توان حدس زد که پس از این نیز رخ خواهد دارد، اگرچه امید همگان آن است که شمار آنها کم شود. آیات آغازین سوره مبارکه تکویر را به خاطر آوریم که می فرماید: «و چون از دختر زنده به گور شده پرسیده شود که به چه گناهی کشته شده است»(8 و 9، ترجمه محمد مهدی آیتی). اما چرا در روزهای اخیر این اخبار چنین واکنش برانگیز شده است؟ آیا موضوع صرفا به فراگیر شدن رسانه ها و دسترس پذیری و گردش سریع و گسترده اخبار باز می گردد؟ تردیدی نیست که یک علت همین است، اما موضوع به همین جا ختم نمی شود. ▫️ آنچه فجایع اخیر را برجسته ساخته، خشونت عریان و رفتار سبوعانه مردها در مواجهه با زنان است، حرکاتی شنیع که بیش از آن که نشان دهنده اقتدار و سلطه ایشان و اعتماد به نفس باشد، نشان گر استیصال و درماندگی و بیچارگی آنهاست، گویی مردان خشن این قصه ها می دانند دیگر حنای شان رنگی ندارد و گفتمان یا گفتار مردسالارانه ای که در دل آن پرورش یافته اند، اعتبار پیشین خود را از دست داده و بنابراین می کوشند خواست یا اراده معطوف به قدرت خودشان را به زبون ترین شکل ممکن، یعنی از طریق توسل به خشونت عریان، ثبت کنند، اقدامی که دست کم موارد اخیر نشان داده که برای آنها نتیجه عکس در بر داشته، یعنی نه فقط قانون آنها را محکوم کرده بلکه عرف عمومی جامعه و حتی نزدیک ترین افراد در خانواده هایشان نیز ایشان را محکوم می کنند. نکته جالب تر این که در بسیاری از این موارد شاهدیم که خود این بزهکاران، بر خلاف گذشته، دیگر با افتخار و غرور از جنایتی که به آن دست زده اند، سخن نمی گویند و معمولا سرافکنده اند و اقدام زشت شان را به عصبانیت لحظه ای یا خشم آنی منتسب می کنند و می گویند از کارشان پشیمان اند. ▫️ اما چه اتفاقی افتاده که مجرمان «ناموسی» در روزگار ما چنین خوار و زبون شده اند و چرا ناچارند برای ارضای خواست قدرت شان، به حذف دیگری دست بزنند، آن هم آن دیگری که معمولا نزدیک ترین قوم و خویش های ایشان هستند، خواهر و همسر و احیانا مادر یا ... . ؟ واقعیت این است که گفتار مردسالارانه آنچنان که داروینیست های اجتماعی معتقدند، مربوط به مرحله ای از زندگی بشر است که شاهرگ اقتصادی خانواده تک هسته ای، در دستان مرد خانواده بود و بنابراین او می توانست(و بر اساس همین توانایی حق خود می پنداشت) که بر دیگران سروری کند و به ایشان عتاب و خطاب. اما در روزگار ما این جایگاه اقتصادی ویژه از مردان گرفته شده و در نتیجه ایشان دیگر یگانه یا اصلی ترین نان آوران خانه نیستند و در نتیجه علت عینی وجود ندارد که دیگر اعضای خانواده، الزاما به ارزش ها یا هنجارهای آنها تن بدهند. بنابراین پادشاه مخلوع از قدرت، مثل همه اقتدارطلبان رو به زوال، برای اثبات خود به آخرین دستاویز یعنی زور فیزیکی و خشونت جسمی روی می آورد. ▫️ با از بین رفتن پایه های مادی و عینی(بخوانیم اقتصادی) اقتدار مردان بر زنان، اعتبار گفتار یا گفتمان هایی که زنان را جنس دوم یا ضعیفه یا پاشکسته یا ... معرفی می کرد و توجیهی برای سلطه ارزشی و عینی مردان بر زنان فراهم می آورد، از میان رفته است. اخبار اسف انگیز اخیر و بازتاب همراه با محکومیت گسترده آنها در میان همه اقشار، شاهدی بر این ادعاست. دیگر کسی باور ندارد که صیانت از ناموس، به معنای حذف و طرد آن است. شان و کرامت انسانی در روزگار ما بر مبنای روابطی برابر و نه سلطه جویانه تعریف می شود و دیگر کسی حق(هم به معنای حقوقی و هم به معنای فلسفی) ندارد که شخصا و متکی بر هنجارها و ارزش های خود، برای جان و مال دیگران تصمیم بگیرد. ***
مزدک
جناب مانی از یاد نبرید که یک دلیل اصلی قدرت گرفتن اسلام سیاسی در منطقهء ما سیاستهای ضد کمونیستی غرب در دوران جنگ سرد بود که از مصر و فلسطین و ایران, تا افغانستان تمامی دولتهای غربی یک ضرب به رشد اسلام در مقابله با ناسیونالیسم و سوسیالیزم کمک کردند و آخر هم نتیجه اش را در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ به چشم خود دیدند. البته نظامهای مثلا سوسیالیستی هم هر چند شروع خوبی داشتند, اما در عمل و در ادامهء کار خویش دست کمی در پدر سالاری نداشته اند. هر چند که الان هیچ نظامی که حتا شباهت هایی جزئی با هنجارهای یک سوسیالیزم دمکراتیک و واقعی داشته باشد موجود نیست. نکته آخر هم اینکه ادامهء منطقی آموزش های زرتشت و مانی به مزدک و جنبش مزدکیان میرسد. ما در ایران باستان یکی از نخستین جنبش های سوسیالیستی اولیه را داشته ایم که برابری تمامی انسانها و برابری زن و مرد را ۱۵۰۰ سال پیش مطرح کرده بود.
مهرانای ۱۷ ساله قربانی مرگ همسرش شد؛ قتل هولناک یک مادر و دختر
مهرانای ۱۷ ساله قربانی مرگ همسرش شد؛ قتل هولناک یک مادر و دختر خبر قتل فجیع یک مادر و دختر به نامهای «سارا مودودی» و «مهرانا مودودی» در تابیاد یکی از شهرهای استان خراسان رضوی چند روز قبل در شبکههای اجتماعی منتشر شد. قتلی هولناک که البته ماهها قبل رخ داده اما جزییات آن حالا در پی زنکشیهای پیدرپی یک ماه گذشته منتشر میشود. بنابر آنچه خبرگزاریها در ایران نوشتهاند ۱۹بهمن۱۳۹۸ دو برادر با همدستی یکی از دوستانشان در قتلی هولناک سر مادر و دختر جوانی را که ازقضا نسبت فامیلی هم با آنها داشتند بریدند. در این گزارشها علت قتل «اختلافات خانوادگی» بیان شده اما این اختلافات چه بوده که باعث بروز چنین قتل دهشتناکی شده است؟ یکی از بستگان سارا و مهرانا از چند ماه پیش از وقوع قتل صحبت میکند. از اتفاقی که شاید سرآغاز این داستان هولناک است: «مهرانا ۱۷ ساله از ۱۲ سالگی نشانکرده علی پسرعمه ۲۸ سالهاش بود. دو سال قبل وقتی مهرانا ۱۵ سالش بود ازدواج کرده بودند و شهریورماه ۱۳۹۸ همراه پدر و مادر، یکی از خالهها و فرزندان خاله مهرانا برای سفر به ساحل عباسآباد میروند. در یکی از روزهای سفر شاد و فارغ از دنیا و مافیها در دریا شنا میکردند که گرفتار امواج خروشان دریا میشوند.» مهرانا، دخترخاله و همسر دخترخالهاش توسط مردم و نجاتغریقهای حاضر در محل نجات پیدا میکنند اما پیکر علی پیدا نمیشود. ده دقیقه بعد وقتی همه خسته و ناامید بودند پیکر کمجان و رو به احتضار علی روی آب میآید و این تازه ابتدای ویرانی است.» این منبع آگاه میگوید مهرانا برای ساعاتی بعد از نجات یافتن در کما بوده اما چون زودتر از آب بیرون کشیده شده احیا میشود اما علی با اینکه موقع خروج از آب زنده بوده اما ریههایش از شن و آب پر شده بودند و به همین دلیل اکسیژن قبول نمیکرده و درنهایت فوت میکند: «بعد از فوت علی خانواده مهرانا میبایست پیکر او را به تایباد برگردانند. با خانواده علی تماس میگیرند و دو تا از برادرهای علی برای تحویل گرفتن پیکر او به عباسآباد میروند.» از همان ابتدا انگشت اتهام بهسوی مهرانا و خانوادهاش دراز میشود و آنها از سوی خانواده علی مقصر مرگ او شناخته میشوند: «برادران علی بدون توجه به اینکه این یک حادثه بوده مهرانا را مقصر اصلی این حادثه میدانند حتی وقتی به گواه شاهدان شنیدند که مهرانا و افراد دیگری هم در این حادثه آسیبدیده و در حال غرق شدن بودهاند و مهمتر اینکه مهرانا هم مانند آنها داغدار است. مادر مهرانا تعریف میکرد که در مسیر ۲۰ ساعته از عباسآباد به تایباد یک کلمه هم با ما صحبت نکردند. فقط به تهدید به مهرانا میگویند تو برادر ما را به کشتن دادهای و حالا برای اینکه روح او در آرامش باشد اول باید مهریهات را ببخشی!» این منبع آگاه میگوید مهرانا و خانوادهاش به خاطر شوک ناشی از اتفاق و همچنین مراعات احوال خانواده داغدیده علی هیچ واکنشی نشان نمیدهند و جروبحث نمیکنند: «مهرانا میگفت به آنها حق میدهم که ناراحت باشند چون برادر جوانشان ازدسترفته اما من چه تقصیری دارم. او تا مدتها بعد از این اتفاق کابوس غرق شدن میدید و بهمحض اینکه خوابش میبرد با وحشت از خواب میپرید و به مادرش گفته بود مدام فکر میکنم کسی دارد مرا در آب خفه میکند.» شهرستان تایباد شهری سنتی و مذهبی در ۲۲۵ کیلومتری جنوب شرقی مشهد است. عمه مهرانا که مادر شوهر او بوده میگوید مهرانا باید زمان عده بعد از فوت همسرش را- حدود چهار ماه و نیم- را در خانه همسرش بگذراند و بعد به خانه پدریاش بازگردد. به همین دلیل مادر مهرانا هم این مدت را در کنار دختری که حالا با ضربه شدید غرق شدن و مرگ همسر جوانش دستوپنجه نرم میکرده میگذراند: «آنها مهرانا را نگه داشتند بدون اینکه در طول این مدت به او سر بزنند یا سراغش را بگیرند اگر مادر مهرانا پیش او نبود این بچه حبس در چهاردیواری بود. رسول یکی از برادرهای علی هم در مراسم سوگواری به صدای بلند گفته بود که یک روز به عمرش باقی مانده باشد سر مهرانا را گوش تا گوش خواهد برید؛ اما آن زمان همه این را یک صحبت از سر خشم به خاطر مرگ علی دیده بودند.» به گفته این منبع آگاه برادران علی از همان روزهای اول مراسم سوگواری برای سلب حقوحقوق همسر جوان برادرشان تلاش میکنند: «علی پنج برادر و یک خواهر دارد. ادریس یکی از برادرها و طیبه خواهرش آدمهای معقولی بودند مثل خود علی که در دل همه خانواده مهرانا جای خودش را باز کرده بود؛ اما یوسف، ابراهیم، مرتضی و رسول مدام در مورد سهم ارث مهرانا و اموال علی صحبت میکردند.» خانواده علی ابراهیمی در تایباد بنکدار بودند و وضع مالی خوبی داشتند. علی یک مغازه پارچهفروشی در بازار تایباد داشت. بعد از ازدواج بخشی از طلاهایی که هدیه ازدواج به همسرش بودند را فروختند و با سرمایهای که داشتند یک تریلی هم خریده بود. برادرها تصمیم میگیرند ماشینهای برادر جوانمرگشان را بفروشند: «روز دوم سوگواری آمدند سند ماشین علی را از مهرانا گرفتند و ماشین را فروختند. ا صلا در مورد اینکه پولش چه شد حرفی نزدند. یک هفته بعد تصمیم گرفتند تریلی علی را بفروشند. ازآنجاییکه بخشی از پول تریلی از فروش طلاهایی که خانواده مهرانا به او هدیه کرده بودند تامین شده بود مادر مهرانا لب به اعتراض باز کرد و به برادرهای علی گفت این کار درست نیست و مهرانا بهعنوان همسر علی در این اموال سهم دارد. یوسف برادر بزرگ علی هم در جواب گفته بود مهرانا اگر ارثیه میخواهد برود سر خاک همسرش از او سهمش را بگیرد.» در شب حادثه چه گذشت؟ جزییاتی که از قتل این دو زن در گزارش پزشکی قانونی بیان شده در آن منطقه کمسابقه است. منبع مطلعی که درباره جزییات این قتل با ایرانوایر گفتگو کرده است میگوید: «من براساس آنچه از اعترافات متهمان شنیدهام میگویم آنها برای قتل این مادر و دختر از قبل برنامهریزی کرده بودند؛ مثلا شب حادثه ابراهیم که او هم تریلی داشت ماشینش را درست جلوی خانه مهرانا پارک کرده بود و در آن یک ربع که مشغول سلاخی او و مادرش بودند تریلی را روشن نگه داشته بود که صدایشان به بیرون نرسد. یا بعد از قتل وقتی یکی از همسایهها خون توی کوچه را دیده بود ابراهیم گفته بود چیزی نیست گوسفند کشتهایم.» به گفته این منبع آگاه کشمکشها و درگیری دو خانواده از روز مرگ علی تا شب قتل مهرانا و مادرش ادامه پیدا میکند تا بالاخره برادران علی در شب آخر عده مهرانا، چکی به مبلغ یکپنجم آنچه باید از اموال علی به مهرانا میرسید به پدر او تحویل میدهند. چکی که کسی فرصت وصول آن را پیدا نمیکند: «پدر مهرانا برای خرید کوچکی از منزل خارج میشود و به سوپرمارکتی که تا منزل دخترش پیاده بیست دقیقه فاصله داشته میرود. دوتا از برادرشوهرهای مهرانا هم در همان ساختمان خانه داشتند. بهمحض خروج پدر مهرانا ابراهیم – یکی از برادران علی- که در مقابل ساختمان ایستاده بود به رسول برادر دیگرش و یکی از دوستان رسول به نام مجتبی زنگ میزند و به خانه ابراهیم میروند. از دیوار خانه ابراهیم که کنار خانه مهرانا بوده به حیاط خانه رفته و با کلیدی که از قبل داشتهاند در ورودی آپارتمان را باز میکنند.» این منبع آگاه میگوید قاتلین چهرههایشان را پوشانده بودند اما سارا مادر مهرانا گویی فهمیده بوده با چه کسانی روبروست: «سارا در آن لحظه مشغول مکالمه تلفنی با یکی از دوستانش بوده. دوستش بعدها گفت من فقط شنیدم سارا سه بار گفت ببخشید ببخشید ببخشید غلط کردم غلط کردم غلط کردم و مکالمه قطع شد بعد هم هرچه زنگ زدم موبایلش خاموش بود.» رسول که چند برابر هیکل سارا را داشته و مرد تنومندی بوده ابتدا با کارد ضربهای به دست سارا میزند اما بعد بر او مسلط شده و قمهای که داشته را ابتدا در جمجمهاش فرو میکند مهرانا که از صدای فریادهای مادر به راهرو رسیده بوده توسط مجتبی دوست یکی از برادرها سر بریده میشود و برای اطمینان از مرگ یک کارد هم در قلبش فرو کرده بودند. طی این درگیریها دست رسول هم زخمی میشود. بعد از ارتکاب به قتل هر سه نفر در خانه ابراهیم لباسهایشان را عوض میکنند. ابراهیم در خانه خودش میماند، رسول به خانه مادرش میرود و مجتبی با یک تاکسی از محل میگریزد و به بیمارستانی میرود که همان شب قرار بوده فرزندش در آن به دنیا بیاید. وقتی پدر مهرانا از خرید بازمیگردد چون کلید نداشته زنگ میزند و وقتی کسی در را باز نمیکند و تلفنها به دختر و همسرش بیپاسخ میماند از پسربچه یکی از همسایهها میخواهد از دیوار بالا رفته و در را باز کند. رد خون در حیاط و روی دیوار زانوهایش را سست میکند و با نگاهی به راهرو با جسم بیجان دختر جوانش مواجه میشود: «در مهرانا از دیدن پیکرهای سلاخی شده همسر و دخترش آنقدر حال ویرانی داشته که مردم فکر میکنند قتل کار اوست. وقتی دادوبیداد میکرده رو به ابراهیم میگوید آخرش کار خودت را کردی؟ و ابراهیم میگوید: «چیه کشتی میخواهی به گردن ما بیندازی؟» برای همین میگویم قتل با برنامهریزی بوده. همهچیز را مهیا کرده بودند و فرصت خوبی هم بود که قتل را گردن پدر مهرانا بیندازند؛ اما حتی اگر پدر مهرانا از خانه بیرون نمیرفت هم آنها قصد کشتن مهرانا را داشتند.» این منبع مطلع میگوید پدر مهرانا و برادران علی همه چند روزی به اتهام قتل بازداشت شده و تحت بازجویی قرار میگیرند اما به قتل اعتراف نمیکنند: «زخم دست رسول و خونی که از او در خانه مهرانا ریخته شده بود باعث شد بعد از ده روز پدر مهرانا را رها و مجتبی دوست ابراهیم و رسول را دستگیر کنند. تصاویر دوربینهای محله هم در شناسایی مجتبی دوست این دو برادر کمک کرد.» بعد از بازجوییهای پیاپی بالاخره مجتبی لب به اعتراف باز میکند: «رسول و ابراهیم زیر بار نمیرفتند اما مجتبی بعد از ده روز اعتراف کرد که تطمیع شده بود. ردی از دیگر برادران علی در این قتل نیست و مدرکی علیه بقیه یافت نشده است. خانواده مادری مهرانا اما بر این باورند همه اعضای خانواده ابراهیمی از این فاجعه و قصد و نیت برادران علی مطلع بودهاند. رسول هم در اعترافاتش گفته مادرم وقتی به مهرانا که قاتل علی بود نگاه میکرد دلش میسوخت و گریه میکرد من به خاطر اشکهای مادرم او را شرحه شرحه کردم.» به گفته این منبع نزدیک به خانواده مهرانا، چنین قساوتی در آن جغرافیا تاکنون دیده نشده بود: «خانواده سارا داشتند روی مهرانا کار میکردند که از بند شوک رها شود. برود درس بخواند. مهرانا داشت به ادامه تحصیل و مهاجرت فکر میکرد به ساختن آینده و بلند شدن از دل خاکستر. چنین قساوتی اصلا در تصورشان نبود. حتی تیم تحقیق با توجه به اینکه گفته شده بود قاتلین چهرهشان را پوشانده بودند در ظن اولیه گفتند شاید اینها عضو داعش بودند. آنها اما پسرعمههای تنی مهرانا بودند. مادرشان دخترعموی سارا بود. مردانی که هرکدام پدر دختران دیگری هستند.»
باز هم زن کشی!
باز هم زن کشی! ▪️آتش زدن زن جوان توسط همسرش در مراغه، منجر به مرگ زن شد ▪️چهار روز قبل، مرد جوانی دریکی از روستاهای مراغه اقدام به آتش زدن همسرش کرده بود،که این زن امروز بر اثر جراحات ناشی از سوختگی در یکی ازبیمارستانهای تبریز جان باخت ▪️به گفته اهالی روستا،این زن چندینبار درخواست طلاق داده بود
چهکسی زنان را میکُشد؟
چهکسی زنان را میکُشد؟ ۵۰ روز گذشته، یکی از خونینبارترین دورههای اعمال خشونت علیه زنان در سطح جامعه بوده است. «رسانه» نیز در ماهیت و کلیت خود در ابتدا دچار شوک شد و در پلهی بعد، «مصرف اخبار جنایی» را پیش برد. از جملهسازی و برشمردن اسامی زنان و کودکان سر بریده شده، شکنجه شده و زجرکش شده حذر میکنیم، چرا که طومارِ هولناک این زنکشیهای پیوسته، هرگز محدود به اسامی مطرح شده نبوده است. در حقیقت میبایست از اساس پرسید که زن کشی چیست؟ آیا این فاجعه به اعمال جنایت مردانِ دخیل در زندگی زنان، روایات درونْ خانوادگی و در نهایت نوعِ کشتن و نوع ابزار قتاله محدود میشود؟ برای جمهوری اسلامی که اولین عناد و سویههای ارتجاعی خود را علیه زنان و با اعمال سیاستهای تبعیضآمیز در حقوق، جنسیت و ارائهی نسخهای ایدئولوژیک از «بانوی مسلمان» ارائه کرد، استقرار و ساخت این نظام زن کش، نه برآمده از حوادث جامعه که غایت و هدف نهایی سیاستهایش بوده است. امری که با «یا روسری یا توسری» آغاز و با روند پلکانی لغو قانون حمایت از خانواده و «قانونی شدن سرکوب و تبعیض» ادامه پیدا کرد. تزریق خوانش مادرانگی و فرزندآوری بهعنوان «هدف خلقت زن»، حمایت تام و تمام از کودک همسری با تبلیغات رسانهای وسیع از جانب حاکمیت، احیای قوانین جزایی قصاص علیه زنان، اعطای حق مالکیت بر بدن، حضانت فرزند، خروج از کشور، تحصیل، عملهای جراحی، حق طلاق و مجاز شمردن چند همسری برای «مردان» و با «اجازهی مردان» در کلیت خود، طی سالیان گذشته، تنها بخشی از سیاستگذاریهای کلان در تثبیتِ «ثانویهانگاری» و «منزویسازی زنان» از بهرهمندی از حقوق اولیهی خود بوده است. دستمزدها نابرابر است، تعیین حدود نوع پوشش با جمهوری اسلامی است و حجابْ اجباری است، عدم امنیت جانی در درون و بیرون از خانه بیداد میکند، زنان بهواسطهی اعمال قوانین و مفادهای مصوب علیه خود، ماهیت و جنسیتشان، دستشان از هر حمایت و دادرسیای کوتاه است و تازه در این میان به طرق مختلف کشته نیز میشوند. چه کسی زنان را میکشد؟ در کنار بیشمار خبر قتلهای ناموسی (با روایات قیممآبانهی مردانی که بعد از کشتن زنان به دامان نیروی انتظامی، قانون و قوهی قضاییه پناه بردند)، چه زنان دیگری و به چه طریق کشته شدند؟ آیا آمار خودسوزیهای کلان در ایلام، لرستان، کردستان، آذربایجان غربی و...نوعی «خودکشی» محسوب میشود؟ آیا مرگ «سحر خدایاری»، خودسوزی بود و فیگور جنجالی کسی چون «شهلا جاهد» با اشد مجازات قصاص، در برابر یک قتل تعریف میشود؟ گسترهی مفاد ضد زن در قوانین آمیخته به شرع موجود، تنها محدود به قوهی قضاییه باقی نماند. در حقیقت، تریبون پر سر و صدای این تبعیض ساختاری، تنها با حضور در دادگاه خانواده، دادگاه انقلاب، سازمان پزشکی قانونی و... عیان نمیشود. کودکان دختر که به مدد تثبیت سویههای شرعی و ایدئولوژیک و بوق و کرنای حاکمیت، از همان ابتدای کودکی با آموزههایی در فهم نابرابری و «مکمل» بودن خود روبهرو میشوند، شاهد کفهی سبک حق ادامهی تحصیلشان نیز به نسبت سهولت در تحصیل مدارس پسرانه هم خواهند بود. بله، روی صحبت ما با بیشمار روستای حاشیهنشین و مطرودی است که سیاستهای فقیرسازی حاکمیت، در کنار آپارتاید زبان مادری، قومیتی، سیاسی و اقتصادی، تبعیض جنسیتی را بر کودک، تحمیل خواهد کرد. کودک دختر میآموزد که کهن الگوهای بیشماری در سر راه او قرار دارد. از فرهنگ عامهی «دختر....باید چنین کند و نکند» تا محرومیتها و تبعیضهایی که نمود آن در ورزش، سیاست، شغل و معیشت، بهرهمندی از قانون و حتی نوع پوشش وی ردیف شدهاند. دامنهی این محرومیت به حدی است که برای بسیاری از زنان غیر مرکزنشین، حضور در دادگاه جهت احقاق حقوق حداقلی، شکایت از خشونت خانگی، تجاوز، تهدید به قتل و یا بهرهمندی از حق طلاق، از اساس غیر رایج است. سیاستهای ضد زن تا بن دندان جامعه رخنه کرده است، زنْ ناموسِ مرد (پدر، برادر، برادر شوهر، عمو، پدربزرگ، شوهر، شوهر سابق، معشوقه، خواستگار) تعریف شده است و قتل ناموسیِ پیوند خورده با غیرت نیز، مورد تایید نظام فکری جمهوری اسلامی است. نمود عینی مفاد آن را نیز در دستگاه قضا شاهدیم. حاکمیت با پروپگاند وسیع و تخصیص بودجهی کلان، همراستا با سنگبنای این ارتجاع قانونی شده و نطقهای گاه و بیگاه علی خامنهای در بازتعریف زن مسلمان، ضرورت فرزندآوری بیشتر و ستایش از الگوی فاطمهی زهرا، خوراک سیاسی این چرخهی بیوقفهی زنستیری ساختاری را تکمیل میکند. در چنین وضعیتی، هر مرد، مالک، قیم و حاکم بر زیست و جان یک زن قرار میگیرد. اینجا نقطهای است که جمهوری اسلامی به برداشتِ سیاستهای گماردهی خود بهمثابه یک محصول ۴۲ ساله میرسد. زنان از بیپناهی و خشونت پیوسته علیه خود، خودسوزی میکنند، در اعتراض به گسترهی تبعیضهای جنسیتی، روانهی زندان میشوند، زنان مطرود بهدلیل محرومیت ساختاری، راهبرونرفت از سرکوب و جنایات خانوادگی را نیز ندارند و شکنجه/کشته میشوند و همچون سحر خدایاری از وحشت قرارگیری در زندان جمهوری اسلامی و یا سرکوب خانواده و شخص پدر، خودسوزی و مرگ را انتخاب میکنند. پدر رومینای ۱۳ ساله پیش از سر بریدن فرزند خود از مفاد قضایی این جنایتْ آگاه میشود و بعد از اعمال «مشاورهی حقوقی» به جنایت روی میآورد. زنکشهای ۵۰ روز اخیر، پس از قتل به دستگاه قضایی پناه بردند و شوک رسانهای ناشی از زن کشی نیز فروکش پیدا کرده است. زنان به سیاق چهار دههی گذشته کشته میشوند، مورد اسیدپاشی قرار میگیرند، خودسوزی میکنند و یا زیر سایهی هر نوع حمایت و پناهی، «میسوزند و میسازند». زنانی که خشونت کلامی، جسمی و جنسی به امر روزمرهشان بدل شده است و بهوقت حضور در برابر قانون، جنسیتا، شرعا و قانونا نیمی از همان مردانیاند که اگر نه با قتل و خودسوزی که به مرگی تدریجی وادارشان کردند. میتوانیم سری به آخرین اخبار ساعات گذشته بزنیم: چهار روز پیش، مرد جوانی در یکی از روستاهای مراغه، همسر خود را آتش زد. این زن بر اثر جراحات ناشی از سوختگی، ساعاتی پیش در یکی از بیمارستانهای تبریز جان خود را از دست داد. زنی که پیش از این، بارها درخواست طلاق داده بود. «متن از گروه نویسندگان #سرخط » @Sarkhatism
پدران و دختران, چرا قتل؟ نقش مقامات مسئول چیست؟
پدران و دختران چرا قتل؟ نقش مقامات مسئول چیست؟ خلاصه گزارش سایتهای خبری از اظهار نظر مقامات مسئول درباره قتل ریحانه عامری به قرار ذیل است: "متاسفانه به دنبال مشاجرات خانوادگی بین پدر و دختر، دختر ۲۲سالهای به دست پدرش که بالای ۵۰ سال سن داشته به قتل میرسد. قاتل در بازجوییهای خود تاکید داشته که قصدی برای کشتن دخترش نداشته است و صرفا به "قصد ترساندن دخترش" یک میله فلزی آب را به سمت دخترش پرتاب کرده که متاسفانه در اثر اصابت میله به سر، این دختر فوت میکند". این گفته ها، چه تصوری از "عدالت" به ما میدهد؟ این مقامات در نقش بازپرس، پزشکی قانونی، دادستان، قاضی دادگاه جنایی حاضر شده و بدون برگزاری تشریفات قانونی، بررسی شواهد، قرائت گزارش پزشکی قانونی، شنیدن شهادت شهود، حکم به تبرئهی پدر از اتهام "قتل عمد" صادر کرده، و آن را اطلاع رسانی می کنند. این حکم صادر کردنها، آن هم از دهان حداقل دو مقام مسئول یک شهر، چه "عدالتی" را میخواهد در آینده رقم بزند. حال بیایید همهی گفتههای این دو مقام مسئول را واقعیت فرض کنیم. من یکی از جملههای مشترکشان را واقعیتر میدانم؛ که راز قتل دختران بسیاری توسط پدران شان را آشکار میکند: "قصدش ترساندن او بوده است". چرا در این سالها پدران بیشتری قصد ترساندن دختران خود را کردهاند؟ در این شصت سال تعیین کننده در تاربخ ایران، روند در اختیار گرفتن عنان زندگی خود توسط دختران به شکلی تصاعدی گسترش یافته است. در حالی که کسانی از تبار همان پدرسالاران کهن هستند، جلوی دگرگونی قانون و مناسب ساختن آن را بر پایهی نیازهای امروز جامعه و واقعیت استقلال وفاعلیت زنان را سد کرده اند. ازجمله لایحهی" تامین امنیت زنان در برابرخشونت" در طول ده سال گذشته در رفت وآمد میان قوه مجریه و مقننه هر بار لاغرتر وضعیفتر شده و بیسرانجام مانده است. واقعیت این است: سوژه شدن دختران ما در این جغرافیای سیاسی شتاب گرفته است، با رشد اینترنت و دسترسی به تلفنهای هوشمند و افزایش تعاملات اجتماعی، دختران بیشتری خود را به عنوان "بخشی از دارایی و آبرویِ پدر خود بودن" انکار کرده و در تعاملات روزانه در پوشش و انتخاب دوست، در مقابل پدر، صدای خود را بلند میکنند و بعضی از پدرهای خشمگین هم، به همان سنت "خانهی پدری" میخواهند دخترشان را بترسانند. از منظر دانش جامعه شناسی مردم مدار، فاعل شدن دختران در عرصهی حیات اجتماعیشان، متکی به تشخص، کنجکاوی و خلاقیتشان، آرزوی اشتغال خارج از خانه، استقلال اقتصادی، یافتن شریک زندگی بر پایهی عشق و محبت، رویای اکثریت قریب به اتفاق دختران تحصیلکرده در شهر و روستای این سرزمین است. سیامک زند رضوی اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn
نسبت قتلهای ناموسی و جوامع سنتی
نسبت قتلهای ناموسی و جوامع سنتی کامیل احمدی پژوهشگر، مردم شناس اجتماعی زنان و دختران بسیاری در گوشه و کنار دنیا به دست افرادی از خانواده یا اقوام نزدیک خود به قتل رسیدهاند و متاسفانه همچنان نیز به #قتل خواهند رسید. اگرچه برای چنین قتلهایی همواره دلایل مختلفی عنوان شده است اما اغلب ماجرا از یک مساله ای آغاز میشود که در ادبیات رایج کنونی با نام «ناموسی» شناخته میشود. ماجرای ناموسی یا #قتل_ناموسی عنوانی است که در جوامع سنتیتر و مذهبیتر برای قتلهایی ازایندست انتخابشده حالآنکه این پدیده در بسیاری از نقاط دنیا حتی در میان اقشاری که گرایش مذهبی هم ندارند دیدهشده، آمار #زنان و دخترانی که همواره به دست همسران و پارتنرهای خود به قتل میرسند گواهی بر این مطلب است اگرچه نمیتوان منکر فراوانی آن در میان جوامع کوچک و سنتی با گرایشهای مذهبیتر شد. قتل زن به دست مرد، آنهم مردی از خانواده و فامیل از تفکری برمیآید که خود را برای سلطهگری برحق میداند. آنکس که چاقو، داس، اسلحه و یا هر جسم دیگری را بر تن و جان دختر، همسر، مادر، خواهر و خویش مؤنث خود مینشاند، خود را بهنوعی مالک او میداند. این تفکر مردسالار و سلطهگر ریشه در #باورهای_سنتی دارد و متاسفانه در فرهنگ جوامع محلی ریشه بیشتری دوانیده است و البته فشارهای اجتماعی این جوامع نیز در تحریک و تشدید این آسیب بدون تاثیر نیست. مساله این است که قتل زن یا #دختر به دست جنس مذکری از اطرافیان او در همهجای دنیا اتفاق میافتد اما در همهجا عنوان قتل ناموسی را به خود نمیگیرد، چه اینکه میبینیم در برخی جوامع محلی و جوامع شهری در همین ایران خودمان با عنوان «همسرکشی» مشهور است. اینکه چرا قتلهایی از این دست عنوان قتل ناموسی بر خود گرفتهاند بخشی به دلیل حساسیت جامعه و افکار عمومی نسبت به وضعیت جوامع محلی و قومیتهای مختلف است و ترجمانی تقلیلگرایانه جوامع بزرگتر و مرکزنشین از سنتهایی است که البته کمتر فهم و ادراک شدهاند. برای مثال وقتی یک دختر در قومیت #کورد یا #عرب توسط افراد نزدیک خانواده به قتل میرسد توجه افکار عمومی بسیار بیشتر از موقعی جلب میشود که دختری در قلب پایتخت به سرنوشتی مشابه دچار شده باشد. اینجا جا دارد توجه و اطلاعرسانی این وقایع توسط این جوامع و واکنش این قومیتها را در نکوهش و تقبیح آن بسیار ستود و دلیل آنکه مثلا آمار دقیق و به اطلاعرسانی سریع این قتلها به سمع جامعه میرسد نشان از بافت محکم و مترقی #جامعه_مدنی و فعالین حوزه زنان این قومیتها میدهد. از دیگر سو عدم آموزش و فرهنگسازی باعث میشود که رواج قتلهای بهاصطلاح ناموسی یا همسرکشی در برخی جوامع به حالتی از فراگیری و همهگیری نیز تبدیل شود. مثال آشکار آن خودسوزی دختران کورد #ایلامی است که میبینیم به یک فرهنگ رایج تبدیلشده بود و قدرت سرایت زیادی داشت و بهنوعی اپیدمی تبدیل شد. در هفتههای اخیر به قتل رسیدن ی دو دختر به دست پدر و کشته شدن یک زن به دست شوهر بار دیگر مساله قتلهای ناموسی را مورد توجه عموم قرار دارد. ماجرا وقتی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم آنچه در هفتههای اخیر رسانهای شده فقط بخشی از اتفاقاتی از این دست است. گزارشی که چندی پیش توسط یکی از نهادهای حقوق بشری منتشر شد از قتل 33 زن کورد در سال گذشته حکایت دارد. حال مساله اینجاست که چگونه میتوان از قتل با هر عنوان و با هر بهانهای پیشگیری کرد، قطعا پاسخ روشن و آشکار به این موضوع آموزش عمومی و #فرهنگسازی است. بهشخصه معتقدم تحریکات رسانهای از نوع آنچه در هفتههای اخیر اتفاق افتاد تا حدودی حتی باعث شد افرادی که زمینه #خشونت دارند بیشتر تحریک شوند. از همین روی رسانهها نباید رسالت خود را فراموش کنند و به همان میزان که به اطلاعرسانی در این خصوص میپردازند، با در نظر گرفتن نقش آموزش و آگاهی عمومی برای پیشگیری از وقوع دوباره چنین حوادثی تلاش کنند. وظیفه خطیر دیگر بر دوش نهادهای متولی کاهش و #پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است که باید با تمرکز و برنامهریزی بیشتری برای آگاهی جوامع محلی و آشناسازی دختران و زنان به حقوقشان بکوشند. بدون تردید تغییرات فرهنگی نیازمند برنامهریزی بلندمدت و مستمر است ولی اگر میخواهیم جامعهای داشته باشیم که چنین وقایعی در آن کمتر اتفاق بیفتد برای شروع چارهای نداریم جز اینکه نقش #آموزش و آگاهی را جدی بگیریم و در عین حال شناخت خود را نیز از فرهنگها و سنتها بالاتر ببریم و سنتهای آسیبزا را محکوم و درصدد اصلاح آن برآییم. #کامیل_احمدی #قتل_های_ناموسی @Kameel_Ahmady @zan_j
نقش زنان در تولید: تاثیر آن بر خانواده
کتاب "کمونیسم و خانواده" الکساندرا کولونتای ترجمۀ :نیکزاد زنگنه نقش زنان در تولید: تاثیر آن بر خانواده آیا خانواده تحت لوای کمونیسم نیز، حیاتش ادامه خواهد یافت؟ یا بههمین شکل باقی خواهد ماند؟ این پرسشها بسیاری از زنان طبقه کارگر را به دردسر میاندازد و مردانِ آنها را مضطرب میکند. زندگی در مقابل چشمانِ ما در حال تغییر است؛ عادات و رسوم کهنه از بین میروند و کل زندگی خانواده پرولتری در مسیری تازه و ناآشنا و به زعمِ برخی «نامأنوس»، دستخوش تحول میشود. جای تعجب نیست که زنان کارگر درگیر این پرسشها شدهاند. واقعیت دیگری که توجه را بهخود جلب میکند این است که طلاق در روسیهی شورایی آسانتر شده است. حکمِ شورای کمیسرهای خلق که در 18 دسامبر 1917 صادر شد، به این معناست که طلاق دیگر [امری] تجملی نیست که تنها ثروتمندان بتوانند هزینهی آن را تقبل کنند؛ از این بهبعد، یک زن کارگر لازم نیست ماهها یا حتی سالها مشغول عریضهنویسی باشد. ... #الکساندرا_کولنتای #سوسیال_فمینیسم #جنبش_زنان #علیه_تبعیض_مردسالاری @zan_j
پایان دادن به خشونت علیه زنان و دختران
از هر سه زن در جهان یک نفر در طول زندگی خود خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده است. اما چه حمایتهایی دریافت کرده و عوامل خشونت علیهشان کیستند؟ ◽️ پایان دادن به خشونت علیه زنان و دختران بدون از بین بردن نابرابریهای جنسیتی در عرصههای مختلف ممکن نیست. منبع un women ***
کتاب «آشفتگی جنسیتی» اثر جودیت باتلر را بیشتر بشناسید.
کتاب «آشفتگی جنسیتی» اثر جودیت باتلر را بیشتر بشناسید. ⚡️جودیت باتلر در نظریە نمایشی جنسیت مطرح می کند، ایدە زنان و مردان بە منزلە خویشتن های واحد و متضاد با یکدیگر توهمی است زادە اجراهای مکرر جنسی مان. درست همانگونە کە می آموزیم زبان را بستە بە موقعیت بە کار ببریم ، می آموزیم کە بە گونەای ایفای نقش کنیم کە گویی زن یا مرد هستیم. #کلیشه_های_جنسیتی #سوسیال_فمینیسم #زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی @zan_j
سایت نه به آزار جنسی در محیط کار فعالیت خود را آغاز کرد
سایت نه به آزار جنسی در محیط کار فعالیت خود را آغاز کرد *** نه به آزار جنسی در محیط کار» حاصل کار گروهی از فعالان زنان در موسسه «آگهگستر فردا» است که از سال ۱۳۹۲در حوزه مسائل اجتماعی آغاز به کار کرده است. برگزاری کارگاههای آموزشی، تدوین آییننامهی انضباطی برای جلوگیری از آزار و اذیت جنسی در محیط کار و مشاورههای حقوقی از جمله کارهایی بوده که این گروه انجام دادهاند. سایت نه به آزار جنسی در محیط کار قرار است اطلاع رسانی در مورد برنامههای آموزشی، قوانین کشورها و فعالیت گروهها و نهادهای مدنی مختلف در زمینهی محیط کار امن را با مخاطبان به اشتراک بگذارد. آزارجنسی @Digari_ir @Shahr_Zanan
تبریک روز تولد راحله احمدی
عفو بين الملل راحله احمدی، زندانی عقیدت، از بهمن ۱۳۹۸ در کنار فرزندش، صبا کردافشاری در زندان اوین به سر میبرد. او پس از یک محاکمه ناعادلانه به خاطر دفاع از حقوق زنان و اعتراض به قانون تحقیرآمیز و تبعیضآمیز حجاباجباری به ۳۱ ماه زندان محکوم شده است. تولدش را تبریک میگوییم و تا زمان آزادی او و فرزندش کنارشان میایستیم.
زن فصلیه؛ از پیک صلح تا زندگی در سایه
زن فصلیه؛ از پیک صلح تا زندگی در سایه برای من ماجرا از جایی آغاز شد که در هنگام خواندن و ویراستاری متنی در مورد اقوام ایران، چشمم روی واژهی فصلیه گیر کرد که میان اعراب شایع بوده و برخی میگویند هنوز هم هست. سر بالا کردم و از رفیق شفیق جنوبیام پرسیدم که آیا او تا به حال در مورد زنان فصلیه چیزی شنیده است؟ نگاهم کرد و با آن کلام شمردهاش گفت آره و زن فصلیهای را در نزدیکیام میشناسم...فروردینماه بود که با دوست مستندساز و دوست همکارم سه نفری عازم اهواز و شوش شدیم برای دیدن میم، زن فصلیهای که داستانش من را از تهران به خوزستان کشانده بود...«فصل» در واقع نوعی دیهی عشایری است که ریشه در دوران جاهلیت دارد. اگر یکی از افراد عشیره به هر علتی حتی در تصادف ماشین به قتل رسیده باشد، ریشسفیدان پادرمیانی میکنند و به خانوادهی فرد کشته شده از طرف خانوادهی قاتل دیهی «فصل» میدهند. گاهی اوقات پیش میآید که خانوادهی مقتول، یک یا چند عروس را به عنوان دیه مطالبه میکنند. در داستان «میم» اما هیچکسی از هیچ طایفهای کشته نشده بود. «میم» فقط شش ماهش بود که پدرش با دختری عرب فرار کرد و زن و بچههایش را گذاشت و رفت. زن میگوید یک روز به خانه برگشته و دیگر اثری از شوهرش نبوده است. میگفت: «همهی مردم میدانستند و حرف میزدند که شوهرت با فلان دختر فرار کرده است، خیلی از حرف مردم سختی کشیدم. انگار هرجا میرفتم با دست مرا نشان میدادند. مردانِ قومِ دختر همهجا دنبالشان کرده و پیام فرستاده بودند که هر دو را میکشند. ناچار میشوند برگردند به آبادی، آدم میفرستند که مردان عشیره بیایند، بنشینند و حرف بزنند برای صلح و سازش. در نتیجهی مذاکره قرار میشود که میم ششماهه در ۱۱-۱۰ سالگی به عقد یکی از مردان طایفهی دخترِ فراری درآید، به عقد یکی از پسرعموها با اختلاف سنی خیلی زیاد. ...آنجا در میان زنان هزار داستان ناشنیده از زنان فصلیه وجود دارد، زنانی مثل سایه که از کودکی تقاص اشتباه دیگران را پس میدهند، در سایه زندگی میکنند و در سایه میمیرند. زنانی که قلب ما آنجا میان داستانهای تلخ و سیاه زندگیشان جا ماند. زنانی که زندگیشان هرگز به عنوان اصلی هیچ مجلهای تبدیل نمیشود. در هیچ تحقیق و سرشماریای سختیهایشان سنجیده نمیشود و درحالی که ما در مرکز از حق طلاق و رفتن به استادیوم و دهها حق مسلوب دیگر حرف میزنیم، آنها تحت خشونتی مداوم، رنجهایشان را میان حصیر رج میزنند #زنان_جنگ #زنان_صلح @Digari_ir @NashrAasoo
دلنوشته نظم گونه و شاعرانه نرگس محمدی از داستان زندگی زندانیان زندان زنجان
دلنوشته نظم گونه و شاعرانه نرگس محمدی از داستان زندگی زندانیان زندان زنجان نرگس_محمدی من اینجا هستم ،بین چهار دیوار بلند سرد و سیاه ... زندان قربانیان بی رنگ هریک ،چکیده و عصاره رنج و آه بر سردر زندان ما کوبیده اند به رنگ سیاه حجاب،در دنیا و آخرت مایه سعادت و رفاه در داخل این کشتنگاه زنان در نشئه جهنمی کریستالها ،میکشند شور جوانی را ، کارگران جنسی ،قربانیان در بسترگاه سیاه میکنند سرخی عشق و زندگانی را پس از عمری همخوابگی با مردها حسرت میکشند بوسه عاشقانه را ، زمزمه ترانه را زنی نابینا ،به اتهام تاسیس خانه فساد و فحشاء بر آورد میکند قیمت بدن ها را در تاریکی شب ، کنج زندان دختری عاصی،لخت وبی پروا میخواهد یک مرد را زنی از شدت فقر، دزدیده یک عدد پفک نمکی برای کودک گرسنه لاغر اندامکی چه نیک ،ماموران عدالت او را یافته و کرده اند داغکی، در این محبس پر فلاکتی در شهری که مردان آزادند همبستر باشند با بی نهایت زنان زنی شوهردار ،به جرم دلباختن به مردی دیگر، در پستو و نهان سالهاست می زید زیر حکم شرع ،سنگباران، محروم از دیدن فرزندان من اینجا هستم ، بین چهار دیوار بلند سرد و سیاه ... زندان ما دو در دارد در جلو،برای آزادیست در عقب،در پشت قرنطینه ،یرای اعدام،برای آویزانیست باری ، در این سرزمین ، برای زن ، آن هم نوعی رهایست شهریور 96 صبح به وقت اذان بردند زنی را از در عقب بیرون ،داربانان به دار آویختند چو هم جرمان ،به جرم کشتن شوهران شهریور 98 صبح ، زمان حی علی الصلاه بردند زنی دیگر،سکینه شد اعدام ،اما پس از تحمل 11 سال حبس ،جگرخون دیده بودم او را سال91 ،جوان ،زیبا با صورتی گلگون ای زنان شوریده ادامه در لینک @zan_j *** #زنان_زندانی #زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
رومینا اشرفی، شکلاتی بسته بندی شده در مرمری براق!
رومینا اشرفی، شکلاتی بسته بندی شده در مرمری براق! سهیلا درویشی: چقدر غمناک و درآور است دیدن این ویدئو! در حین دیدن این ویدئو به خودم و رومیناهای دیگر، که هنوز جانی در بدن داریم، فکر می کنم. زنده گانی که در پی بسته بندی کردنشان بر می آیند، و مرده ای که بسته بندی اش کرده اند!
اخبار زنان زنداني
اخبار زنان زنداني انتقال سکینه پروانه، زندانی سیاسی کرد، به بهداری در یازدهمین روز اعتصاب غذا سازمان حقوق بشری ههنگاو خبر داد که سکینە پروانە، زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان قرچک، در یازدهمین روز اعتصاب غذای خود بە بهداری زندان منتقل شد. بر اساس این گزارش، او روز سەشنبە ١٠ تیر، بە دلیل افت شدید فشار و وخامت وضعیت جسمی بە بهداری زندان منتقل شد. سکینە پروانە از روز شنبە ٣١ خرداد در اعتراض بە نگهداریش در بند زندانیان خطرناک و عدم رعایت آییننامه سازمان زندان ها درباره تفکیک زندانیان بر اساس جرائم، اعتصاب غذا کرده است. او روز ١٨ بهمن ٩٨ پس از بازگشت از اقلیم کردستان عراق بازداشت شد و به اتهام عضویت در گروههای کرد مخالف حکومت به پنج سال زندان محکوم شده است. @Iranintltv تاييد حكم فريبا عادل خواه فرانسه: تایید حکم ۵ سال زندان پژوهشگر ایرانی-فرانسوی اقدامی سیاسی و فاقد مدرک است وزارت خارجه فرانسه در واکنش به تایید حکم ۵ سال حبس تعزیری فریبا عادلخواه، پژوهشگر ایرانی-فرانسوی زندانی در اوین، توسط دادگاه تجدیدنظر ایران، ضمن محکوم کردن این اقدام، آن را متکی بر «اغراض سیاسی» دانسته و حکم صادر شده را فاقد مدارک واقعی و اثبات شده خواند. ------------ علاوه بر در خطر بودن جان نرگس محمدی در میان زندانیان عادی، زندان زنجان امکانات کافی برای رسیدگی به بیماری او در اختیار ندارد ▫️محمود بهزادی، وکیل نرگس محمدی: متاسفانه زندان زنجان هیچ بند ویژه ای برای زندانیان سیاسی ندارد. تنها زندانی سیاسی آنجا خانم نرگس محمدی است. به همین دلیل هم در بند زندانیان عادی نگهداری می شود. پس از اینکه ایشان توسط یکی از زندانیان تهدید شده بود، ما چند نامه به دادستان نوشتیم و بالاخره کسی را که با چاقو اقدام به تهدید کرده بود، از آن زندان خارج کردند. این زندان بدون هیچ امکاناتی است و متاسفانه خانم محمدی درکنار زندانیان خطرناکی نگه داری می شود که مرتکب قتل شده اند. کسانی که به دلیل در شرف اعدام قرار داشتن، عصبی تر از سایر زندانی ها هستند. این زندان فاقد هرگونه امکانات ورزشی بوده و اجازه داشتن کتاب نیز در آن نمی دهند. حتی "نهج البلاغه" هم در اختیار زندانیان قرار نمی دهند. محل اقامت خانم نرگس محمدی تهران است، ولی بر خلاف قانون او را به زنجان منتقل کرده اند. خانم محمدی بیماری "آمبولی ریه" دارد و هر آن ممکن است اتفاقی برایش بیفتد. دادیار زندان اوین روز یکشنبه قول داد موضوع انتقال خانم محمدی به تهران را پیگیری کند و مرا در جریان بگذارد. منتظریم که دادستان دستوری صادر کند تا خانم محمدی به تهران بازگردانده شود. زیرا امکانات بیشتری در زندان اوین به ویژه از نظر پزشکی وجود دارد. یه بار دیگر نیز در سال۹۱ خانم محمدی را به زندان زنجان بردند و همان موقع، دادستان آنجا نامه نوشت و اعلام کرد که امکانات کافی پزشکی در خصوص بیماری خانم محمدی در اختیار ندارند. در نتیجه با مکاتباتی که آقای دادستان آن زمان انجام داد، موکل مرا مجدد به زندان اوین بازگرداندند. این بار اما انتقال خانم محمدی به زنجان در حالی رخ داده که مکاتبات سابق در پرونده ایشان موجود است. مدارکی که در آن به صراحت ذکر شده زندان زنجان امکانات پزشکی کافی برای رسیدگی به بیماری خانم محمدی ندارد. متاسفانه علیرغم این موارد ایشان را به زندان زنجان منتقل کرده اند و ما همچنان منتظریم تا دادستان تصمیم بگیرد و خانم نرگس محمدی بار دیگر به زندان اوین منتقل شود. طی صحبتی هم که هفته قبل با رئیس زندان اوین" البته امروز دیگر باید بگویم رئیس سابق آنجا" داشتم، ایشان به صراحت گفت "هیچ مخالفتی با بازگشت خانم محمدی به آن زندان ندارد "و در این خصوص دادستان باید تصمیم بگیرد. احتمال بالایی وجود دارد که انتقال خانم محمدی هر چه سریعتر انجام شود. چون مسئولین قضایی وضعیت را در نظر می گیرند و می دانند که علاوه بر در خطر بودن جان خانم محمدی در میان زندانیان عادی، زندان زنجان امکانات کافی برای رسیدگی به بیماری او در اختیار ندارد. از این رو، امیدوارم که انتقال ایشان به زندان اوین سریع تر اتفاق بیفتد. @Sahamnewsorg #زنان_زنداني #كنشگران_حقوق_مدني @Digari_ir
قوانین جدید و تغییرات قانونی به منظور حمایت از #زنان و #کودکان که از امروز در سوئد اجرایی میشود
قوانین جدید و تغییرات قانونی به منظور حمایت از #زنان و #کودکان که از امروز در سوئد اجرایی میشود امروز اول جولای ۲۰۲۰ برخی قوانین جدید در سوئد اجرایی میشود. در برخی موارد تغییراتی در قوانین قبلی ایجاد شده است. مجازات افرادی که متهم به #خشونت_ناموسی باشند تشدید شده است. زمینهسازی و برنامهریزی برای #ازدواج_کودکان قابل پیگرد خواهد بود. اگر چنین ظنی وجود داشته باشد مقامات میتوانند خانوادهها و یا افراد مورد نظر را از سفر به خارج از کشور منع کنند. این اقدامات قانونی به منظور جلوگیری از ازدواج اجباری کودکان و ختنه زنان، اتخاذ شده است. از این پس امکان پرداخت ۱۵۰۰ کرون از سوی دولت به عنوان خسارت به قربانیان بزهکاری وجود نخواهد داشت. پیش از این در صورتی که بزهکار نمیتوانست به فرد قربانی خسارت پرداخت کند، دولت این مبلغ را پرداخت میکرد. از اول جولای امسال تا اخر سال امکان دریافت کمک هزینه جدید بوجود آمده است. این کمک هزینه بنام کمک هزینه بیماری قابل پیشگیری نامیده میشود که برای افرادی در نظر گرفته شده است که در گروههای تحت خطر هستند و نمیتوانند در جریان اپیدمی کرونا کار کنند. حداکثر مقدار این کمک هزینه در روز ۸۰۴ کرون تعین شده است و تا ۹۰ روز امکان استفاده از آن وجود دارد./اخبار سوئد @Shahr_Zanan
صدور قرار برای بنفشه جمالی
بیدارزنی: تفهیم اتهام و صدور قرار برای بنفشه جمالی فعال حقوق زنان در دادسرای فرهنگ و رسانه صبح امروز بنفشه جمالی به دنبال احضار به دادسرای فرهنگ و رسانه تفهیم اتهام شد. اتهام مطروحه علیه این فعال حقوق زنان تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب عنوان شده و وی هم اکنون با قرار کفالت صد و پنجاه میلیون تومانی تا زمان دادگاه موقتا آزاد شده است.
محرومیت سمانه نوروز مرادی از دریافت خدمات درمانی
#سمانه_نوروز_مرادی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با وجود بیماریهای متعدد همچنان از حق دریافت مرخصی و حتی خدمات درمانی محروم است. روز دوشنبه نهم تیرماه و پس از چندین بار درخواست، با چشمبند و دستبند جهت درمان به بیمارستان منتقل شد اما مسئولین بیمارستان بهدلیل وخامت وضعیت جسمی از پذیرش او سر باز زدند و اعلام کردند که ایشان باید جهت درمان به بیمارستان امام خمینی منتقل و هر چه سریعتر در این بیمارستان بستری شود. اما بهدنبال مخالفت مسئولین زندان، این زندانی سیاسی بدون دریافت خدمات درمانی مجددا به زندان اوین منتقل شد.
"مرده باد آن كه زنان زنده بگور افكنده"
۱۲ تیر سالگرد ترور میرزاده عشقی در سال ۱۳۰۳ آتش طبع تو عشقي كه روان است چو آب رخ دوشيزه نگر از چه فكنده است نقاب از حجاب است كه اين قوم خراباند خراب اين خرابي ز حجاب است كه نايد به حساب در حجاب است سخن گرچه بود ردّ حجاب تو سزد فخر كني بر دگران بدهي درس عيب باشد كه تو را از دگران باشد ترس شرم چه؟ مرد يكي بنده و زن يك بنده زن چه كرده است كه از بنده بود شرمنده چيست اين چادر و روبندة نازيبنده گر كفن نيست بگو چيست پس اين روبنده مرده باد آن كه زنان زنده بگور افكنده اين سخن مذهب هركس باشد چادر و پيچه دگر بس باشد شعری از میرزاده عشقی درباره #حجاب میرزاده عشقی شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس دوران مشروطیّت و مدیر نشریه «قرن بیستم» بود. از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه به شمار میرود که از عناصر ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی توده مردم بهره گرفت. او زبان تند و تیزی نسبت به حکومت و مرتجعین دینی داشت. او حتا پیش از نیمایوشیج، اشعاری به سبک نو سروده بود. نخستین آثار نیمایوشیج اولین بار در روزنامه قرن بیستم عشقی چاپ شد. زن و جامعه @zan_j
پروندهسازی جدید در زندان؛ آتنا دائمی به ۲ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد
پروندهسازی جدید در زندان؛ آتنا دائمی به ۲ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد آتنا دائمی، محبوس در زندان اوین از بابت پروندهای که در دوران حبس علیه او گشوده شده توسط شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران به ۲ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. دائمی در حالی که از سال ۹۵ دوران محکومیت ۵ ساله خود را در زندان اوین طی میکرد تیرماه سال گذشته نیز در پروندهای دیگر که در دوران حبس علیه او گشوده شد، به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری که ۲۵ ماه از آن قابل اجراست محکوم شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین از بابت پروندهای که در دوران حبس علیه او گشوده شده توسط شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران به حس و شلاق محکوم شد. این پرونده با شکایت وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه علیه وی گشوده شده است. دادگاه درخصوص مصداق اتهام “تبلیغ علیه نظام” به صدور بیانیهها و نوشتن نامهها و بیانیههای منتسب به وی و در خصوص اتهام “اخلال در نظم زندان” به برقراری جشن، بزم و پایکوبی در مراسم سوگواری امام حسین، استناد کرده است./ هرانا
#مليحه_جعفري احضار شد.
#مليحه_جعفري دانشجوي نمايش عروسكي دانشگاه تهران كه آبان ٩٨ هنگام خروج از دانشگاه بازداشت شده بود براي اجراي ٦ ماه حبس تعزيري خود احضار شد.
"مدرسه شوهران"
"مدرسه شوهران" خشونت و تجاوز خانگی یکی از تابوها و در عین حال یکی از وقایع بسیار رایج در سیرالئون است. یکی از مردان جوان اهل این کشور برای تغییر این وضعیت دست به ابتکاری تازه زده است: تأسیس "مدرسه شوهران". مردان در این مدارس یاد میگیرند چگونه شوهران خوبی برای همسرانشان باشند. #علیه_مردسالاری #نه_به_خشونت_علیه_زنان @zan_j
نامه تهدیدآمیز شهرداری اصفهان برای جلوگیری از دوچرخهسواری زنان
نامه تهدیدآمیز شهرداری اصفهان برای جلوگیری از دوچرخهسواری زنان شهرداری اصفهان در نامهای به سرویس اپلیکشن دوچرخه سواری در اصفهان نوشته اگر این مراسم برگزار شود، عواقب قانونی و قضایی را به دنبال خواهد داشت. اين درحالي است كه در هيچ كجاي #قانون_مجازات_اسلامی ، دوچرخه و موتور سواري زنان جرمانگاري نشده است. اين مخالفتها به دليل حساسيت برخي مراجع تقليد صورت گرفته است. آن هم درست زماني كه به دليل افزايش قيمت بنزين و براي حفظ فاصله گذاري اجتماعي؛ افراد جامعه را به سمت استفاده هرچه بيشتر از دوچرخه سوق ميدهد. #تبعیض_جنسيتي #زنان_ورزش @Digari_ir
قربانی کودک همسری در ۱۱ سالگی ازدواج و در ۱۸ سالگی خودکشی کرد
قربانی کودک همسری در ۱۱ سالگی ازدواج و در ۱۸ سالگی خودکشی کرد ▪️قربانی کودک همسری در مشهد که در سن ۱۱ سالگی ازدواج کرده بود در سن ۱۸ سالگی به دلیل آنچه افسردگی بعد از زایمان دوم عنوان شده است، از طریق بلعیدن موادمخدر دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد. ▪️قربانی کودک همسری در مشهد دست به خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد. ▪️مادر وی که زنی ۴۷ ساله است، به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد، گفت: “۷ سال قبل «مهیار» به خواستگاری دختر ۱۱ سالهام آمد. ▪️من هم به خاطر شناختی که از خانوادهاش داشتم همسرم را راضی کردم تا با این ازدواج موافقت کند چرا که خودم نیز طبق آداب و رسوم محلی در همان سن و سال ازدواج کرده بودم و اعتقاد داشتم دختر باید زودتر ازدواج کند و سر و سامان بگیرد. اما نمیدانستم با این کار آینده دخترم را به نابودی میکشانم./ آفتاب #ازدواج_كودكان #خودكشي @Digari_ir
قتل ناموسی در دوره ناصری
خبر قتل ناموسی یک زن به دست برادرانش در روزنامهی ایران دوره ناصری و وعدهی دستگیری قاتلان توسط پلیس: از حوادث و اتفاقات غریبه اینکه چند روز قبل محمد علی نام سرباز با برادر خود خانبابای قورخانهچی وقت صبح به خانه خواهر خود مسمابه نبات رفته قدری درآنجا زیست نمودند. این دو برادر گویا چنین استنباط کرده بودند که خواهر آنها مرتکب بعضی اعمال شنیعه میشود و چهار ضربت به ضعیفه زده او را فوراً هلاک میکنند. وقتیکه پلیس مطلع میشود آنها گریخته و غایب بودهاند. از قرار مذکور به زاویهی حضرت عبدالعظیم علیه السلام رفتهاند. به هر حال ادارهی پلیس کمال مراقبت را در دستگیر نمودن قاتلین مینماید. بعضی را عقیده این است که ضعیفهی مقتوله در صورتیکه پیش از این مرتکب اعمال شنیعه بوده این اواخر تایب شده و در این اوان بری و عری از این خیالات به سر میبرده(است)؛ بعضی از ازباب اغراض برادران او را محرک شده و او را از بابت عدم تمکین، به برخی معاملات متهم داشتند. یقین است که از جانب شرع و عرف در این باب استقصا و رسیدگی کامل به عمل خواهد آمد. #قتل_ناموسي @Digari_ir @gazettecast
آتنا دائمی به ۲ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد
آتنا دائمی به ۲ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین از بابت پروندهای که در دوران حبس علیه او گشوده شده توسط شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران به ۲ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. خانم دائمی در حالی که از سال ۹۵ دوران محکومیت ۵ ساله خود را در زندان اوین طی میکرد تیرماه سال گذشته نیز در پروندهای دیگر که در دوران حبس علیه او گشوده شد، به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری که ۲۵ ماه از آن قابل اجراست محکوم شد. بر اساس این حکم که شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمدرضا عموزاد صادر و روز چهارشنبه ۱۱ تیرماه ۱۳۹۹ به مصطفی نیلی وکیل مدافع وی ابلاغ شده است، آتنا دائمی از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس و به اتهام “اخلال در نظم زندان” به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. این پرونده با شکایت وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه علیه وی گشوده شده است. دادگاه درخصوص مصداق اتهام “تبلیغ علیه نظام” به صدور بیانیهها و نوشتن نامهها و بیانیههای منتسب به وی و در خصوص اتهام “اخلال در نظم زندان” به برقراری جشن، بزم و پایکوبی در مراسم سوگواری امام حسین، استناد کرده است. این اتهامات در حالی مطرح شده که خانم دائمی آنها را از پایه بیاساس خوانده و مدعی شده به عنوان مثال در خصوص دلایل انتساب اخلال در نظم زندان هیچگونه جشنی در آن ایام از طرف وی و دیگر همبندیان او برپا نشده است. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر و با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۱ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق برای وی قابل اجرا خواهد بود. جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات خانم دائمی در این پرونده پیشتر در تاریخ ۸ تیرماه ۱۳۹۹ در این شعبه برگزار شد. آتنا دائمی در تاریخ ۱۸ خردادماه ۱۳۹۹ نیز جهت تفهیم اتهام از بابت پرونده دیگری که اخیرا برای وی گشوده شده است، در دادسرای اوین حاضر شد. در این جلسه خانم دائمی توسط شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین به ریاست قاضی حاجی مرادی به اتهام “اخلال در نظم زندان از طریق سر دادن شعار علیه جمهوری اسلامی” مورد تفهیم اتهام قرار گرفت. آتنا (فاطمه) دائمی در تاریخ ۲۹ مهر ۹۳ بازداشت در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری” به ۱۴ سال حبس محکوم شد. حکم وی توسط دادگاه تجدیدنظر به ۷ سال تقلیل یافت و نهایتا با اعمال ماده ۱۳۴، ۵ سال آن قابل اجرا بود. خانم دائمی نهایتا در بهمنماه ۹۴ با تودیع قرار وثیقه تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد. این زندانی سیاسی از آذرماه ۹۵ دوره محکومیت خود را آغاز کرد و سال ۹۷ زمانی که در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند زنان زندان اوین بود، به همراه گلرخ ابراهیمی ایرایی با گشایش پرونده دیگری مواجه و نهایتا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه همچنین علاوه بر این هر یک از این دو شهروند را به ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه ها و احزاب محکوم کرد. این حکم مدتی بعد در مرحله تجدید نظر بدون تشکیل جلسه دادگاه عینا تائید و به آنان ابلاغ شد. بر اساس حکم صادره با اعمال ماده ۱۳۴ مدت ۲ سال و ۱ ماه از این حبس برای هر یک از آنها قابل اجرا است./هرانا #زنان_زندانی_سیاسی #آتنا_دائمی @bidarzani
خودکشی وحشتناک یک زن در منطقه محروم اهواز
خودکشی وحشتناک یک زن در منطقه محروم اهواز ▪️ اخبار خودکشی محرومان و محذوفان تمامی ندارد. «عصر جنوب» خبر داده که یک زن ساکن منطقه محروم "آخر آسفالت" اهواز روز گذشته با به آتش کشیدن خانهاش اقدام به خودکشی کرد . ▪️آتشنشانی اهواز میگوید زن را از میان آتش خارج کرده و پس از عملیات CPR به بیمارستان منتقل کرده است.
احضار نسرین جوادی، فعال کارگری
⚡️ احضار #نسرین_جوادی ، فعال کارگری که در تجمع #روز_جهانی_کارگر سال۹۸ به خاطر فعالیت های صنفی و دفاع از حقوق کارگران مقابل مجلس دستگیر شد و به هفت سال حبس محکوم شده بود، سه شنبه ۱۰ تیر ماه ۹۹ برای اجرای حکم فراخوانده شد.
"مو نمیخوام عروس بشم!"
گزارشی از :ترانه بنی یعقوب «مو نمیخوام عروس بشم، مو فقط میخوام درس بخونم.» دخترک در یکی از روستاهای نزدیک به شهر بم زندگی میکند. 12 ساله است. با همان لهجه غلیظش برایم میگوید که چقدر عاشق مدرسه است و چقدر از ازدواج زودهنگام گریزان. چند روزی ازخودکشیاش با متادون میگذرد. مادر دختر میگوید اگر به بیمارستان نرسیده بود، کارش تمام بود. میگوید دیگرهیچ راهی برای اینکه جلوی عموهایش بایستد برایش نمانده بود. مسئولان محلی و فعالان حوزه زنان در استان کرمان تلاش میکنند تا داستان خشونت مرگبار دیگری ثبت نشود. میگویند اگر به داد دختر نرسیم ممکن است خبر تلخ دیگری در روزنامهها منتشر شود مگر نه اینکه آن دخترها هم همین قدر بیپناه بودند. همه خبرهای این مدت دوباره توی سرم رژه میرود. #نه_به_کودک_همسری #نه_به_ازدواج_اجباری #زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی @zan_j
پرفورمنسي براي رومينا كه داس جهل و مردسالاري روياهاش را ربود
پرفورمنسي براي رومينا كه داس جهل و مردسالاري روياهاش را ربود ديگري:امروز جمعه، سیزدهم تیرماه 99، تني چند از فعالان حقوق زنان و کودکان به مناسبت چهلم درگذشت رومینا اشرفی، در استان البرز با اجرای پرفورمنسی یاد او را زنده کردند. رومینا اشرفی، نوجوان چهارده ساله تالشی، به دلایل ناموسی، در تاریخ یکم خردادماه 99 به دست پدرش کشته شد. با وجود اینکه قتل ناموسی و زنکشی در ایران پدیده ای رایج است، قانونی سختگیرانه و بازدارنده مانع از وقوع آن نمی شود و نهادهای ذي ربط تا به امروز برنامه مدونی برای کاهش آن نداشته اند. در این پرفورمنس، اجراکنندگان ماسکی از چهره رومینا را به صورت زدند و به میان مردم رفتند تا ذهن مخاطب را به این واقعه دردناک معطوف کنند هم واکنشهای آنها را در مواجهه ثبت کنند. پرفورمنس در دو پارک استان البرز اجرا شد و شهروندان بسیار از آن استقبال کردند. فعالان ضمن اجرا اعتراضشان را با سکوت نشان میدادند و فقط به سؤالات و واکنشهای ضمنی افراد پاسخ میدادند. مردم هم پیوسته و کنجکاوانه سکوت را می شکستند و واكنش هاي همدلانه نشان مي دادند.در جایی خانم میانسال محجبه اي گفت: «خیلی وقته که بابت این قضیه اعصابمون خورده و کاری نتونستیم بکنیم؛ ممنون که شما به فکر بودید». مردی حين پياده روي، توقف کرد و پرسید: «این دختر کیه؟» و چون اسمش را شنید، کل ماجرا با همه جزئیات تلخ یادش آمد وبابت اين پرفورمنس تشكر كرد. رهگذران کم و بیش تشکر می کردند يا با نگاه هاي غمگين واكنش نشان مي دادند. بعضي ها نيز شرايط اقتصادي و قوانين را دليل فرزندكشي قلمداد مي كردند. دختران و پسران نوجوان با كف زدن براي اجراكنندگان، همراهي خود را با اين حركت نشان دادند. *** @Digari_ir @zan_j #قتل_ناموسي #بیتفاوت_نباشیم
مهدیهآهنی
دیروز عصر هنگام عبور از خیابان، رانندهی یک تاکسی سرش را از پنجره بیرون آورد و الفاظ رکیکی نثارم کرد و گاز داد و رفت. شماره پلاک را یادداشت کردم. صبح با تاکسیرانی تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. نمیدانم به بهانهی پشت گوش انداختن بود یا روال اداریاش همینقدر زحمت داشت، درج شکایتم منوط به مراجعهی حضوری بود. همان موقع با خودم فکر کردم آیا چنان حاشیهی امنی برای رانندگان تاکسی در تبریز برای مزاحمت ایجاد شده که آنها هیچ ابایی از این کار ندارند؟ دوم اینکه آیا مزاحمین خیابانی، قرار نیست بابت رفتارشان هزینه بدهند؟ سوم اینکه اگر زنان دیگری همچون من فردا در مسیر این راننده تاکسی قرار بگیرند، در ایجاد حس ناامنی برای آنان با رانندهی متجاوز همدستی نکردهام؟! یک ساعت بعد در اتاق درج شکایات اداره تاکسیرانی بودم. متصدی، آقای ولیزاده، اگرچه به ایما و خجالت از من دربارهی نحوهی پوششم بهعنوان "دلیل"ی برای مورد مزاحمت قرار گرفتن پرسید، و با واکنش من مواجه و همدل شد که پوشش من دلیلی بر مزاحمت مزاحم نیست، در ادامهی ماجرا بسیار همراهی کرد و انصافا بیشتر از انتظارم ظاهر شد. بر حسب تصادف، رانندهی مزاحم با همسرش به اداره آمده بود. پیشبینیِ انکار و "بهخدا ع مرد خانه و خانواده است" و حتما درست نشنیدهام یا فرد مدنظر را اشتباه گرفتهام، سخت نبود، اما آنچه در ذهنم داشتم فقط و فقط همین بود که با مزاحم روبرو شوم و تأکید کنم و نشانش دهم که رفتارش بدون هزینه نخواهد بود. اصرار کنم که نمیتواند در شهر بچرخد و رفتاری بدون تبعات و هزینه داشته باشد. به او اطمینان بدهم که اگر امروز برای درج شکایت آمدهام پس با ادامهی رفتارش افراد دیگری هم همین کار را خواهند کرد. زنش به حمایت از او اصرار داشت که او مرد آبرودار و کاملا مورد اعتمادی است و خودشان دختری هفده ساله دارند. به زنش گفتم اعتماد نباید چشمانش را بر واقعیت رفتار شوهرش ببندد. هیچ مزاحمی ظاهری غیرانسانی ندارد. گفتم که امیدوارم به دخترشان یاد بدهد که مثل من به مزاحمتهای خیابانی واکنش نشان بدهد. فضایی که ایجاد شد، همکاران رانندهی مزاحم که مدام به اتاق در رفت و آمد بودند و گاه در ماجرا دخالت و اظهارنظری میکردند، تهدیدهای متصدی و حال دگرگون رانندهی مزاحم، همگی به گمانم توانست حداقل هزینهی روانی را که باید برای مزاحم ایجاد کند. #زنان_امنيت #زنان_فضاي_شهري #ازارجنسي
خودکشی مشکوک یک دختر پانزده ساله در لرستان
خودکشی مشکوک یک دختر پانزده ساله در لرستان ▪️غزال در دفترچه خاطرات خود نوشته: امشب به هر طریقی که شده، خودم رو میکشم. هیچکس حق نداره مامانم رو اذیت کنه. فقط سر حرکات بابام میخوام بمیرم. لطفا کاری با کسی از اعضای خانوادهام نداشته باشید. فقط انتقامم رو از بابام بگیرید. ▪️غزال حمزهای دختر پانزده سالهای از اهالی یکی از روستاهای استان لرستان، بامداد روز پنجشنبه دوازدهم تیر جان خود را از دست داد. اما هنوز مشخص نیست که او خودش تصمیمی را که در سر رسید نوشته عملی کرده است یا تهدیدهای پدرش عملی شدهاند. ▪️گفته شده غزال با خوردن قرص «متادون» به زندگی خود پایان داده است اما منبع آگاهی که با ایران وایر گفتوگو کرده، از ابهام در مرگ این دختر نوجوان و سوءظن نسبت به خانواده پدری او خبر میدهد: «غزال تحت خشونت شدید پدرش قرار داشت و بارها تهدید به مرگ شده بود. کادر درمان بیمارستان گفته بودند او را دیر به بیمارستان رساندهاند. چرا در رساندن بچه به بیمارستان تعلل شده است؟» #خودکشی_نوجوانان #زن_ناموس_هیچکس_نیست #علیه_قوانین_مردسالار @zan_j
خشونت خانگی؛ قتل دختر ۱۱ ساله توسط پدرش در خوی
خشونت خانگی؛ قتل دختر ۱۱ ساله توسط پدرش در خوی حدیث، دختر ۱۱ ساله اهل خوی در تاریخ ۲۸ اسفندماه سال گذشته توسط پدرش به قتل رسیده است. پدر خانواده در اعترافاتش می گوید که «حدیث صدای تلویزیون را خیلی بلند کرده بود که عصبانی شدم و با کمربند خفه اش کردم». مادر می گوید که همسرم از همسایه درباره مجازات کارش هم پرسیده بود و میدانست که چون پدر است قانون مجازات سنگینی برایش لحاظ نمیکند و با قتل دخترم تنها چند سال به زندان می رود. وی همچنین تاکید می کند که او پیشتر بارها خودش را هم تهدید به قتل کرده بود. رضا شفاخواه، وکیل دادگستری در اینباره میگوید: «در تمامی کشورهای دنیا “قتل ناموسی” به عنوان پدیدهای خاص برشمرده میشود. رواج این نوع قتلها در خانواده بیشتر از سوی مردان خانواده علیه زنان اتفاق میافتد، به همین خاطر است که این عنوان در تمامی کشورها مفهومی یکسان دارد. در ایران والدینی که مسئولیت و تکالیفی مشترک دارند اما اگر جرمی یکسان مثل قتل فرزند را مرتکب شوند، مجازاتی متفاوت خواهند داشت. در پرنده قتل رومینا اشرفی، اگر قاتل مادر بود، اعدام میشد، اما پدر نهایتاً با ۱۰ سال زندان مجازات میشود”.
صحبتهای حمیدرضا کردافشاری پدر صبا کردافشاری فعال مدنی زندانی در بند زنان زندان اوین
صحبتهای حمیدرضا کردافشاری پدر صبا کردافشاری فعال مدنی زندانی در بند زنان زندان اوین حمیدرضا کردافشاری در بخشی از این ویدئو میگوید: «صبای عزیزم، دختر گلم تولدت مبارک. امسال دومین سالگرد تولد توست که در زندان هستی و با اتهامات بیاساس تو رو به ۲۴ سال حبس محکوم کردن. امسال روز تولدت هم مادرت که از تو دفاع کرده بود و در کنار توست و نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت؛ که در کنار هم هستید ولی در ناکجاآباد. دختر گلم هیچ شبی ماندگار نیست و تاریکی جای خودش رو به صبح صادق میده. ما همگی به تو افتخار میکنیم عزیز دلم. تولدت مبارک.» صبا کردافشاری متولد ۱۶ تیر ۱۳۷۷ است. این فعال مدنی اخیرا با حکم ۱۵ سال حبس از بابت “اشاعه فساد” که پیشتر از بابت آن تبرئه شده بود روبرو شده است. خانم کردافشاری که در حال تحمل ۹ سال حبس تعزیری خود در زندان اوین است، در صورت عدم اصلاح تخلف صورت گرفته قضائی با حکم ۲۴ سال حبس روبرو خواهد شد. راحله احمدی نیز دوره محکومیت ۳۱ ماهه خود را در بند زنان زندان اوین سپری میکند. #جان_زندانیان_در_خطر_است #نان_کار_آزادی_ #پوشش_اختیاری @zan_j
قتل ناموسی: خشونت علیه زنان، فراتر از فرهنگ
قتل ناموسی: خشونت علیه زنان، فراتر از فرهنگ شیوا بازرگان، ندا کردونی .July 04, 2020 «در میان اعراب دو نگاه به زنان وجود دارد، از طرفی مینازند به خواهرشان و یا احترام بیش از حد به مادر میگذارند، ولی از نگاه دیگر دختر و زن برایشان بیارزش است، در این مورد فرهنگ فارسی سلطه پیدا کرده است. مثلاً تعدد زوجات ریشه در عرب ندارد، بلکه در فارسهاست. بیشتر اعراب تک زوجه بودند و درایران پادشاهان دستور محرمانه میدادند هر دختر و زن زیبایی را برای شاه بفرستند ». «40 درصد قتلهایی که در استان خوزستان روی میدهد قتلهای ناموسی است و علتش روابط و ساختار فرهنگی و قومی قبیلهای است که در این استان وجود دارد همینطور در برخی اقوام دیگرمانند کرد، لر، بلوچ و ترک زیاد هست. وجه خاص این مورد اخیرآن است که این قتلها کمتر در شمال ایران گزارش شده است،نگران کننده است که نکند این نوع فرهنگ دارد بیشتر جای خود راباز میکند و به مناطق دیگر هم سرایت میکند».
مادران شجاع وداغدیده سکوت را شکستند
مادران شجاع وداغدیده سکوت را شکستند مادر رومینا اعلام کرد که همسرش از قبل میدانست قتل دخترش مجازات ندارد وخواهان محاکمه ومجازات او شد. بعد از شکست سکوت او زنی اعلام کرد که خواهرش توسط همسر قبلیش به دلایل ناموسی در اسفند ماه به قتل رسیده و مادرحدیث خبر از قتل کودک یازده ساله اش توسط پدر سنگدل داد وایشان هم خواهان محاکمه واشد مجازات برای همسرش شد . مادر رومینا فریاد دادخواهی سر داد وبه دنبال او دو زن دیگر گرچه بینهایت از وقوع این قتلها متاسفم وعملی شنیع وغیر انسانیش میدانم اما این یک قدم به جلو در مبارزه با خشونتهای ناموسی ودادخواهی زنان خانواده است که عمری واداربه سکو تشان کرده اند باید با ٱگاهی بخشی وتوانمند کردن زنان در مقابله با هر نوع خشونت همگام و همراه باشیم. ما زنان کردستان این فریاد داد خواهی را در دهه هشتاد وبه دنبال قتل فرشته ، شهین ، سمیه ، سمیرا ،ثویبه، گلبهار فاطمه ووووو سر دادیم متاسفانه با عملکرد ضعیف رسانه ایی وکنشگران زنان وفعالین ونهاده او انجمنها ی مدنی جامعه به بهانه منطقه ایی بودن آن که نخواستند کیفر خواستمان را ببینند وبشنوند صدایمان چون بغضی در گلو ماند اگر حساس میشدند و همراهی میکردند مثل جامعه کردستان آمار این قتلها روبه کاستی مینهاد هنوز هم میشود همرا وهمدل شویم. صفحه فيسبوك پروين ذبيحي #خشونت_خانگي #شكست_سكوت @Digari_ir
باید زنان و دختران را توانمند کرد
صندوق جمعیت سازمان ملل در کتابچه راهنمایی که از درسآموختههای بحران سوریه استخراج شده به چگونگی ایجاد #فضاهای_امن برای دختران و زنان پرداخته است برای داشتن فضاهای امن باید: زنان و دختران را توانمند کرد و به آنها آموزشهایی در حوزه «مدیریت و رهبری» داد طراحی فضاهای امن باید بر اساس نیازهای آنان باشد فضا باید امن و دسترسپذیر باشد جامعه محلی باید در تصمیمات درگیر باشند بخشهای مختلف تصمیمگیری باید هماهنگ و متنوع (چند بخشی) باشند فضاهای امن متناسب با نیازهای زنان باشد در توضیح امن و دسترسپذیر اشاره شده که: فضای امن باید در محلی واقع شود که به راحتی برای زنان و دختران قابل دسترسی باشد و امنیت و حفظ حریم خصوصی را تضمین کند. تصمیم در مورد مکانیابی فضای امن باید توسط زنان و دختران هدایت شود. اگر این امر امکانپذیر نیست، حداقل باید با آنها مشورت شود. در دسترسپذیر بودن، دسترسی به وسایل حمل و نقل برای رفت وآمد زنان و دختران نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد. @Shahr_Zanan
نگاهی به آمار و دلایل قتلهای ناموسی در ایران
نگاهی به آمار و دلایل قتلهای ناموسی در ایران دیگری: از ابتدای امسال تا تیرماه بیش از ۱۰ قتل ناموسی در ایران رخ داده است. براساس آنچه روزنامه شرق درمورد قتلهای ناموسی در سال گذشته منتشر کرده است، با استناد به مقالات دانشگاهی و پایاننامههایی که به موضوع قتلهای ناموسی پرداختهاند، بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه در کشور رخ می دهد. با این توضیح که قتلهای ناموسی در استانهایی با بافت فرهنگی قبیلهای و عشیرهای بیش از دیگر نقاط کشور است، خوزستان، کردستان، ایلام و سیستان و بلوچستان در ردههای بالای رتبهبندی قتلهای ناموسی قرار دارند. در سال ۱۳۸۸ تنها در مدت هفت ماه ۱۵ زن در اهواز و بیش از ۱۰ زن در کردستان قربانی قتلهای ناموسی شدند. در سال ۱۳۹۰ آمار زنان کشتهشده در کل ایران ۳۴۰ زن بوده که بیشتر این قتلها در استانهای کردستان و خوزستان اتفاق افتاده است. در سه ماهه پایانی سال ۹۱ تنها در مریوان و روستاهای اطراف آن ۳ زن قربانی قتلهای ناموسی شدند. البته این عدد مربوط به مواردی است که اعلام شده است و آمار واقعی احتمالاً بیشتر است. در سال ۹۷، ۳۳ زن در استانهای ایلام، لرستان، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی به دست پدر، برادر، همسر و پسر خود به قتل رسیدند. از مجموعه ۳۳ قتل، ۸ قتل ناموسی بوده، ۲۰ قتل بهدلیل اختلافات خانوادگی و ۸ قتل به دلیلی نامعلوم انجام شده، کردستان با داشتن ۱۴ قتل دارای بالاترین آمار بوده است و کرمانشاه با ۸ قتل در ردیف دوم قرار دارد. از حیث شیوه قتل ۲۳ قتل بهوسیله چاقو یا خفه کردن یا شلیک اسلحه، ۴ مورد براثر ضربوشتم، ۳ مورد براثر حلقآویز کردن، یک مورد براثر به آتش کشیدن و ۲ مورد به شکلی نامعلوم بوده است. آمار قتل زنان در کردستانِ سال ۹۸ نیز تکاندهنده است. از ابتدای آن سال تا آذرماه، ۱۰۳ زن بهدلیل اختلافات خانوادگی و ترس مدام از کشته شدن توسط اعضای خانواده خودکشی کردند و ۲۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند. مسئله دردناک درخصوص خودکشیهای از نوع خودسوزی در کردستان ایران و عراق این است که در بعضی موارد خودسوزی به اجبار مردان خانواده صورت گرفته است. بهعنوان مثال، در یک مورد دختری در سنندج با پسری به ساندویچفروشی میرود؛ پدر دختر بعد از دیدن این صحنه او را وادار به خودسوزی میکند. از ابتدای سال 1394 تا پایان آن میتوان حدود 94 عنوان خبری یافت که در آن زنی به قتل رسیده است؛ اما بهسادگی نمیتوان گفت که چه تعداد از این قتلها ناموسی بودهاند. بخشی از این ابهام مربوط به اطلاعرسانی نکردن پلیس و قوه قضاییه در این زمینه است؛ اما بخش دیگر آن متوجه علل و انگیزهها و همینطور مفهوم «قتل ناموسی» است. برای بررسی قتلهای ناموسی در سال 94، سینا قنبرپور اخبار مربوطبه قتلهای کشور و اخباری را که قربانی آنها زن بود مورد بررسی قرار داد. علاوه بر این، او اخبار سه خبرگزاری «خبرآنلاین»، «ایسنا» و «مهر» را نیز با جستوجوی واژگان «ناموس»، «قتل ناموسی» و «جنایت ناموسی» مرور کرد. از مجموع اخبار مربوطبه قتل که شامل 94 عنوان خبری میشد، 24 خبر با محورهای قتل درپی رابطه نامشروع، قتل درپی سوءظن، قتل خواهر توسط برادر یا برادر ناتنی از بقیه اخبار تفکیک شدند. همچنین اخباری که در آنها زنی بهطرز مشکوک به قتل رسیده و علت آن نامشخص بود به این اخبار افزوده شد. اخبار دیگری که در این ارزیابی مورد توجه قرار گرفت اخبار همسرکشی بود. از بررسی 24 خبر منتشرشدهای که در این گزارش مدنظر بودهاند، 4 خبر مربوطبه استان خراسان رضوی، 2 خبر مربوطبه تهران، یک خبر مربوط به استان گلستان و خبرهایی هم از شهرهای فردیس کرج، منوجان کرمان و سیمرغ در مازندران دیده میشوند. سرهنگ مصطفایی در تحلیل قتلهای سال 92 گفته بود: 28 درصد قتلها به دليل نزاع، 18.8 درصد با انگيزههاي ناموسي و منکراتي، 7.7 درصد به دليل سرقت، 15.3 درصد به دنبال اختلافات خانوادگي و 11 درصد با انگيزههاي ديگر رخ داده است که در اين ميان سهم قتل توسط بستگان با 31.9 درصد بيشترين ميزان را به خود اختصاص داده است. با این عددها میتوان به یک تخمین دست یافت. نرخ قتل در یکصد هزار نفر با جمعیت 78 میلیون و 475 هزار و 941 نفر در سال 1394 میتواند عددی چون یک هزار و 962 به دست دهد. یعنی میتوان تخمین زد که در سال 1394 دستکم یک هزار و 962 قتل رقم خورده باشد. و بر همین اساس اگر حدود 8.18 درصد از قتلها ناموسی بوده باشد، یعنی باید انتظار داشته باشیم که در سال 1394 حدود 37 نفر براثر مسائل ناموسی به قتل رسیده باشند. به گفته سردار حسین بتولی، عهدهدار ریاست پلیس آگاهی در سال 94، «نزاع و اختلاف، مسائل ناموسی و سرقت سه دلیل عمده قتل در ایران است.» براساس گزارش پلیس ایران، فقط در سال ۱۳۸۸ و در شهر اهواز، ۱۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند که معادل ۲۴.۵ درصد از کل قتلهای سال ۸۸ شهر اهواز است که البته این آمار نسبت به سال ۸۴، که میزان قتلهای ناموسی در اهواز ۳۵ درصد بوده، کاهش داشته است. در کنار این آمارها هم تاکنون چندین بار مقامات قضایی و انتظامی ایران ناموس و آبرو را یکی از علتهای اصلی قتل در ایران دانستهاند. در معدود پژوهشهای انجامشده در این زمینه، ریشههای این انسانکشی بررسی شده است. در این باره «غلامحسین کرمی» و همکاران در مقالهای به «تبیین جامعهشناختی پدیده قتلهای ناموسی (به خاطر شرف) در استان خوزستان در سالهای ۱۳۹۰ الی ۱۳۹۴» پرداختهاند و ریشههای ۱۴۰ قتل ناموسی رخداده در این بازه زمانی را بررسی کردهاند. آنها در این پژوهش سراغ «۱۴۰ نفر از قاتلان و همچنین ۱۴۰ نفر از شیوخ قبایل و طوایفی که قاتلان از اعضای آن طوایف بودهاند یا این پدیده در آنجا اتفاق افتاده است» رفتهاند و از آنها درباره دلیل قتل پرسیدهاند. یافتههای پژوهش این جامعهشناسان هم نشان میدهد که در میان قاتلان، وابستگی به قبیله، پایگاه اجتماعی، خردهفرهنگ خشونت، نگرش به زن و حمایت شیوخ از این قتلها، دلایل گرفتن جان یک انسان است. براساس پژوهش «محمداسماعیل ریاحی»، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران، حدود ۲۰ درصد مردم مریوان در استان کردستان نگرشی مثبت به قتل ناموسی دارند. نتایج پژوهش ریاحی و همکارانش با عنوان «بررسی جامعهشناختی نگرش به قتلهای ناموسی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر مریوان» میگوید: «یکپنجم از پاسخگویان، نگرشی مثبت به قتلهای ناموسی داشتهاند (۲۷.۶ درصد مردان و ۵.۳ درصد زنان)، در حالیکه نگرش ۲/۳۸ درصد (۲۸.۱ درصد مردان و ۵۵.۶ درصد زنان) منفی بوده است».
در مقابل ستم باید دستهجمعی ایستادگی کرد
در مقابل ستم باید دستهجمعی ایستادگی کرد گفتوگو با نسترن موسوی کدام چشمانداز از آینده میتواند مطلوب فرودستان جامعه باشد؟ به عبارت دیگر، بدیل مناسبات نابرابر طبقاتی، جنسیتی و قومیتی موجود چیست؟ آنچه پیشرو دارید حاصل گفتوگوی انجامشده با نسترن موسوی مترجم و پژوهشگر حوزه زنان در رابطه با چشماندازی از آینده است که میتواند متضمن آزادی و برابری باشد. نسترن موسوی در این گفتوگو از تفاوتهای میان «منفعت مشترک» و «منفعت همگانی» میگوید و این که چرا تضمین «نفع همگانی» به معنای دموکراتیک بودن و نجات یافتن از دام دیوانسالاری و فساد نیست. او ما را دعوت میکند تا این عادت فکری مألوف را کنار بگذاریم که تا میبینیم سیستمی کار نمیکند، دستبهکار تعمیر قطعاتش شویم! موسوی در رابطه با سیاست بدیل از رویکردی صحبت به میان میآورد که ستمها را متعدد و مرتبط میداند و باور دارد که با این نگاه ممکن است نیروی مبارزاتی بیشتری را گرد هم آورد، چرا که گروههای مختلفی که بسته به تجربه و ماهیت زندگیشان با شکل خاصی از تبعیض و ستم مقابله میکنند، در جاهایی میتوانند با هم تبادل و همافزایی نیرو کنند و از هم یار بگیرند و در واقع، یک مبارزه چند وجهی را سر و سامان دهند. او معتقد است که مسیر دموکراسی پارلمانیِ فعلا موجود به سمت آرمانهای آزادیخواهانه و برابریطلبانه در همه شئون زندگی، بنبست است و باید به دنبال سازوکارهای مناسبی برای هر چه درگیرتر کردن گروههایی بود که پیش از این از ساحتهای سیاست و تصمیمگیری دور نگه داشته شدهاند. موسوی برای اجتناب از این که در زمان بحران تازه دستبهکار کنشی جمعی شویم، بر تشکلیابی و عینیت بخشیدن به همبستگی اجتماعی تاکید میکند و آن را در گرو فراتر رفتن از نقد صرف و دست به اقدامات عملی زدن ولو در اشکال جمعی کوچک میداند. اولین گفتوگو از مجموعه #دموکراسی_مشارکتی را در میدان بخوانید,
دادستان ایلام از بازداشت اعضای یک گروه موسیقی محلی خیابانی که "نوازندهی دهل آن یک دختر" جوان بود، خبر داد.
دادستان ایلام از بازداشت اعضای یک گروه موسیقی محلی خیابانی که "نوازندهی دهل آن یک دختر" جوان بود، خبر داد. منبع هرانا ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان ایلام در بیانیهی خود اجرای معصومانهی این دختر جوان را پدیدهای زشت و باعث جریحه دار کردن احساسات مردم دانسته است. باید از این ستاد و مسئولان استان سوال کرد چرا در مقابل پدیدهی وحشتناک خودسوزی زنان در ایلام ( بیشترین آمار خودسوزی زنان در ایران متعلق به استان ایلام است) سکوت میکنید و بهدنبال مقصر نمیگردید؟ امسال یک دختر ۱۲ساله در ایلام بهعلت فقر شدید و نداشتن لباس عید خودکشی کرد و قضیه مسکوت ماند. به راستی کدامیک از این حوادث احساسات مردم دلسوز ایلام و حتی ایران را جریحهدار کرده است؟ نواختن دهل توسط یک دختر تنها مشکل ماست یا فقر و خشونت خانگی و دهها مصیبت دیگر در این برهوت؟! اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn
حدیث ۱۱ ساله، قربانی جدید فرزندکشی/ مادر مقتول: شوهرم میدانست با قتل دخترمان فقط ۱۰ سال به زندان میرود
حدیث ۱۱ ساله، قربانی جدید فرزندکشی/ مادر مقتول: شوهرم میدانست با قتل دخترمان فقط ۱۰ سال به زندان میرود ▫️مادر مقتول: دختر من قربانی هوسرانی پدرش شد «رحیمه فیضی»، مادری که تنها فرزندش را از دست داده است، اصلیترین عزادار این ماجرا، برای تعریف داستانی که از سر گذرانده، از سال ۹۵ شروع میکند: «دیماه سال ۹۵ بود که شوهر من به همراه یک دختر متواری شد. آنها از چندی پیش با هم در رابطه بودند و بالاخره برای اینکه بتوانند با هم باشند فرار کردند. البته با پیگیریهای خانوادهها هر ۲ نفر پیدا شدند و رابطهشان هم قطع شد. حتی بعد از این ماجرا آنقدر شوهرم در شرایط بد اجتماعی قرار گرفت که از کارش هم اخراج شد. آن روزها برای اینکه بتواند دوباره سر کارش برگردد از من خواهش کرد که با رئیسش صحبت کنم. من هم زندگیام را دوست داشتم و به خاطر دخترم قبول کردم که این زندگی را ادامه دهم. خودم هم دوباره او را به سر کار برگرداندم.» او به امید اینکه اوضاع بهتر شود به زندگیاش ادامه داد اما چنین نشد: «فکر میکردم اوضاع بهتر شده اما هنوز ۲ سال نگذشته بود که متوجه شدم دوباره رابطهاش را با آن دختر شروع کرده است. ابتدا همه چیز را انکار میکرد و دروغ میگفت و سعی در مخفی کردن همه چیز داشت، اما بعد از مدتی رابطهاش را علنی کرد. کار به جایی رسیده بود که میگفت باید بگذاری من با این دختر ازدواج کنم. مرا تهدید میکرد و میگفت تو را میکشم. باید بگذاری من به زندگی خودم برسم. حتی آن دختر هم چند بار مرا تهدید کرد، اما توجهی نمیکردم.» به گفته رحیمه، این مرد همیشه در دعواها تهدید میکرد و میگفت بالاخره یک روز تو را میکشم اما او تصورش را هم نمیکرد که برای دخترش هم برنامهای داشته باشد. تا اینکه حسین الف در دادگاه گفت که پیش از این حادثه، از همسایه درباره جرم کارش هم پرسیده و فهمیده بود که اگر دخترش را بکشد، دیگر قصاصی بر گردنش نیست: «حتماً برای همین هم همیشه میگفت اگر تو را بکشم قصاص میشوم، اما فهمیده بود که با قتل دخترش قصاصی در انتظارش نیست. یک بار هم دخترم تعریف کرد که با دخترعمهاش در خانه بوده که پدرش سراغش میرود و خواسته خفهاش کند و وقتی دخترم اعتراض میکند دستش را برمیدارد و میگوید، شوخی کردم.» رحیمه حالا دیگر نمیخواهد صدای دخترش خاموش بماند: «او میدانسته که چون پدر است قانون مجازات سنگینی برایش لحاظ نمیکند. گفته دیه میدهم و چند سالی هم در زندان میمانم، بعد هم با همان دختر زندگیام را میکنم. اما من از مسئولان درخواست میکنم اجازه ندهند او به هدفش برسد. یک قانونی بگذارید تا دختران ما اینطور قربانی نشوند. دختر ۱۰ساله من هنوز فرصت گناه و اشتباه کردن هم پیدا نکرده بود. من دیگر زندگی ندارم، چرا آن قاتل باید روزی از زندان آزاد شود؟ من اشد مجازات و قصاص را برایش میخواهم. خواهشاً صدای ما را به گوش مسئولان برسانید. حدیث من هیچ گناهی نداشت. حقش نبود.» خشونت_خانگي# #فرزندكشي #قوانين_تبعيض_آميز @Digari_ir *** اعتمادآنلاین ***
سقز؛ حمله یک مرد به نامزدش با ضربات متعدد چاقو
سقز؛ حمله یک مرد به نامزدش با ضربات متعدد چاقو یک زن جوان در سقز با ضربات متعدد چاقو توسط نامزدش به شدت مجروح شده است و در حال حاضر در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان این شهر نگهداری میشود. این زن که هویت وی پ. رحمانی٬ ۲۲ ساله و اهل یکی از روستاهای شهرستان سقز اعلام شده در تاریخ ۱۳ تیر در منزل نامزدش الف. صادقی در شهر سقز مورد حمله او قرار میگیرد و پس از آن، در حالی که دچار خونریزی شدید شده است، توسط همسایگان به بیمارستان منتقل میشود. طی روزهای گذشته علایم حیاتی پ. رحمانی بسیار ضعیف بوده و در حالت کما قرار داشته، اما پس از انجام دو عمل جراحی به حالت هوشیاری بازگشته است. #زن_كشي #خشونت_سبستماتيك @Digari_ir
"دموکراسی آن است"
دموکراسی آن نیست که مرد نظرش را دربارهی سیاست بیان کند بی که کسی به او اعتراض کند؛ دموکراسی آن است که زن نظرش را دربارهی عشق بگوید بی که کسی او را به قتل برساند! لیست الدیموقراطية أن يقول الرجل رأيه في السياسة دون أن يعترضه أحد الديموقراطية أن تقول المرأة رأيها في الحب.. دون أن يقتلها أحد! سعاد الصباح | شاعر کویتی برگردان: سیدمهدی حسینینژاد #سعاد_الصباح #سیدمهدی_حسینینژاد ◼️ شاعران جهان
مادر كودك دست بِه خودكشي زده
در خبر ديگري از كردستان شکیبا زحمت کش از اهالي روستاي "تين"پاوه كه مادر كودك ٤ساله اي نيز بوده است بر اثر فقر دست بِه خودكشي زده . بخشي از دلايل افزايش خودكشي در شهرهاي كوردنشين بين زنان،جوانان و كودكان فقر است .مسئوليت قتل اين شهروندان بر دوش كيست؟ #زنان_فقر #خودكشي #خشونت_سيستماتيك @Digari_ir
سلاخی زن شاکی در دادگاه و در حضور قاضی با ۲۱ ضربه چاقو
سلاخی زن شاکی در دادگاه و در حضور قاضی با ۲۱ ضربه چاقو «در شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری۲ سنندج و در حضور قاضی، شاکی به طرفم حمله کرد. دست چپم را گرفت و احساس کردم مشتی به زیر شانهام زد. اما وقتی خون به سر و صورتم پاشید، فهمیدم با چاقو به من زده است. بارها و بارها با چاقو به شانهام زد تا جایی که احساس کردم دست چپم از بدنم جدا شد. بعد سرم را گرفت و به سینهام، گوش و گردنم چاقو زد. با همان ضربه اول، قاضی از اتاق گریخت. فریاد زدم "آجی تو رو خدا بیا، من رو کشت". خواهرم وارد اتاق شد و با منگنه روی میز قاضی به سر او کوبید و او که از شدت ضربه منگ شده بود، من را ول کرد. از زیر چنگش بیرون آمدم اما با این که ماموران مسلح دم در ایستاده بودند، کسی مداخله نکرد و او دوباره من را گرفت. هر دو زانویش را روی سینههایم گذاشته بود. چند تا از دندههایم شکست و او که قصد کشتن من را داشت، به سینهام، شکم و دست راستم چاقو میزد. خواهرم از پشت او را گرفت و من خودم را پشت میز قاضی کشیدم و بیهوش شدم.» این روایت بتول قوامی از روزی است که داخل دادگستری سنندج و مقابل چشمان قاضی، از کسی که پیشتر هم مزاحم او و فرزندش شده، به قصد کُشت چاقو خورده بود. این نه تنها روایت یک نقص در سیستم امنیتی دادگستری سنندج که داستان رنجی است که یک سیستم قضایی ناکارآمد میتواند به زندگی شهروندان بیپناه تحمیل کند. بتول قوامی زن ۳۸ سالهای است که پس از جدایی از همسرش، همراه دختر نوجوان ۱۱ سالهاش، با پدر و مادر سالمند خود زندگی میکند. او بهمن ۱۳۹۷، به واسطه یکی از آشنایان خانوادگی، از شخصی به نام «سالار شریعتی»، اتومبیل پرایدی میخرد تا با آن برای گذران زندگی مسافرکشی کند: «پس از خرید، مقداری زیادی هم خرج این اتومبیل کردم و آن را نونوار کردم. اما از همینجا مشکلاتم با فروشنده ماشین شروع شد.» سالار شریفی ابتدا با عنوان عدم دریافت بخشی از پول فروش ماشین، از بتول قوامی شکایت میکند و پرونده به شعبه۴ هیات حل اختلاف سنندج ارجاع داده میشود. در حکم قاضی این شعبه آمده که در جریان رسیدگی، شریفی پذیرفته است طلبی از قوامی ندارد و درخواست کرده است پرونده مختومه شود. ادامه گزارش شاهد علوی را اینجا بخوانید *** #خشونت_علیه_زنان #دادگاه #بتول_قوامی #سنندج #اخبار_ایران #فساد_قضایی
بررسی زنکشیها در نشست «جنایت موجه»
بررسی زنکشیها در نشست «جنایت موجه» باحضور سعید مدنی، فرشید یزدانی و مهرداد خوشبخت قتل ناموسی یا زن کشی جنایتی است که این روزها به واسطهی قتل رومینا اشرفی و چند قتل پیاپی بعد از آن بازتاب زیادی داشت. جنایتی که به نظر میرسد در فرهنگ و سنن مردسالارانه به نوعی جنایت موجهی است. مهرداد خوشبخت اولین کسی بود که در این مورد در ایران در سال ۷۳ فیلمی ساخت با همین عنوان: «جنایت موجه». فیلم جنایت موجه داستان قتل دختری به نام سعیده به دست عمو و پسرعمویش است. طبق سنت قبیلهی سعیده او برای ازدواج با شخص دیگر باید از پسرعموی خود اجازه میگرفت. عمو و پسرعموی او دلیل این موضوع در فیلم به پلیس اینطور توضیح میدهند: «دختر مال ما بود.» بعد از چند جلسهی آشنایی سعیده توسط این دو مرد کشته میشود. زنی در قبرستان میگوید: «حتما کار بدی کرده بود.» اصلا ناموس یعنی چی؟ ناموس چیست؟ ناموس میشود زن و دختر! یعنی یک نگاه «مردسالارانه» است. این واژگان حاصل یک «گفتمان قدرت» است، گفتمان قدرتی که مبتنی بر یک «سلطه» است؛ سلطهی مردسالارانه. وقتی هم میگویند ناموسِ وطن به «مام وطن» میگویند ناموس؛ یعنی باز هم مونث است. یعنی تقریبا هیچ زنی ناموس ندارد! این نگاه ناموسی و این واژهای که یک برساخت اجتماعی است، حاصل گفتمان قدرت است؛ قدرتی که مبتنی بر سلطهی مردسالارانه است. منِ مرد دوست ندارم این واژه از بین برود. چون بالاخره باید یک واژهای با خود داشته باشم که بتوانم اعمال قدرت بکنم، به این بهانه تنبیه و دعوا بکنم و به این بهانه هر کسی در عرصهی ناموسیام را که دوست نداشتم -همینجور که نمونههایش بود- از بین ببرم. در کنار این، موضوع توسعهی نامتقارن یا توسعهی ناقص وجود دارد. مسالهی توسعهی ما همین «تقابل بین سنت و مدرنیسم» است که ما به دلایل زیادی هنوز نتوانستیم حل کنیم. این سنت و آن گفتنمان قدرت ادامه پیدا کرده و رسیده است به اینجا که این اتفاقات دارد میافتد. یعنی سنتی است که میتواند انسان را در تملک دربیاورد. موضوع «مالکیت» خیلی مهم است. یکی از موضوعات مهم این است که در نظام سلطه دوست داریم «مالکیت بر بدن» اتفاق بیافتد. مثلا در فیلم، مالکیت در نظام خانوادگی متعلق به آن قوم بود؛ متعلق به خویشاوندان نزدیک بود و عموما مردها روی زنان تسلط داشتند. همهی اینها حاصل همین گفتمان است؛ گفتمانی که میخواهد مالکیت بر بدن را با آن هیجانی که پشت سر خودش دارد داشته باشد. آن تهییج هیجان باعث میشود که وقتی بحث ناموس میشود رگها بیرون بزند و کلی اتفاق بیفتد. در اثر همین گفتمان، «بیناموسی» تبدیل به یک فحش میشود که وقتی به یکی میگویی بیناموس انگار داری فحش میدهی. این گفتمان حاصل فرآیندی است که میرسد به اینکه ما یک خشونت ساختاری در این عرصه داشته باشیم. در ساختار حقوقی و مواد قانونی ما پیشاپیش پذیرفته میشود که دختر «کالایی» است که جزو مایملک پدر و جد پدری است، پدر میتواند هر بلایی بخواهد سر او بیاورد و حداکثر این است که باید خسارتش را بدهد. وجود چنین ساختاری نوعی ترویج خشونت است. در صداوسیما حرفهایی گفته میشود و بحثهایی میشود که نظام مردسالار را ترویج و تبلیغ میکند؛ در کتابهای درسی مینویسند «جامعه دو دسته است؛ آقایان که همهی انواع مشاغل را دارند و خانمها که بهتر است شغل مادرانهشان را انجام دهند»! انگار پدر قرار است شغل پدرانه نداشته باشند و کار پدرانه نکند چون کارهای دیگری میتواند انجام دهد! اینها همه یک نوع ترویج خشونت است. ما با همهی این پدیدهها در جامعهی ایران مواجهیم.این حجم از تولید و ترویج خشونت موجب شده است که خشونت در رفتار عمومی جامعهی ایران هم افزایش پیدا کند. #زن_کشی #قتل_ناموسی متن کامل این نشست را اینجا بخوانید: *** @BashgaheZanan
آمار خشونت و همسرآزاری در ساوه نگران کننده است.
رئیس دادگستری شهرستان ساوه گفت: آمار خشونت و همسرآزاری در این شهرستان همچنان نگران کننده است. هادی ملکی اظهار کرد: خشونت، همسرآزاری و خودکشی از جمله معضلات مهم فرهنگی و اجتماعی کشور است و آمار موجود در مورد این آسیبهای اجتماعی در ساوه و آوه نگران کننده است. وی بدون اشاره به آمار موجود، خواستار تصویب قوانین با خاصیت بازدارندگی بیشتر در خصوص همسر آزاری و خشونت در جامعه شد و افزود: بسیاری از آسیبهای اجتماعی ناشی از نبود سلامت روانی مطلوب بین مردم است که به مشکلات اقتصادی و کمبودهای معیشتی مردم باز میگردد. #فقر_بازتولید_خشونت #نه_به_خشونت_علیه_زنان
خشونت علیه زنان؛ یک زن از هر ۳ زن در جهان خشونت جسمی را تجربه میکند
خشونت علیه زنان؛ یک زن از هر ۳ زن در جهان خشونت جسمی را تجربه میکند مدیر اجرایی صندوق جمعیت ملل متحد در پیامی به مناسبت روز جهانی جمعیت، با تاکید بر اینکه صلح در جهان از صلح در خانه شروع می شود، گفت: از هر سه زن، یک نفر در طول زندگی خود خشونت جسمی یا جنسی را تجربه میکند. ناتالیا کانم در بیانیه ای به مناسبت فرارسیدن ۱۱ جولای (۲۱ تیر ماه )روز جهانی جمعیت، خواستار توجه به آسیب پذیری ها و نیازهای زنان و دختران در طول بحران کووید-۱۹ شد. وی افزود: همانگونه که دبیر کل سازمان ملل متحد در فراخوان خود برای «آتش بس» جهانی درباره خشونت مبتنی بر جنسیت بیان کرد، صلح در جهان از صلح در خانه شروع می شود - یک همه گیری درون همه گیری کووید. از هر سه زن، یک نفر در طول زندگی خود خشونت جسمی یا جنسی را تجربه می کند. اکنون، با قرنطینه کشورها و حاد شدن تنش های خانوادگی، خشونت مبتنی بر جنسیت رو به افزایش است و خدمات بهداشت جنسی و باروری در نتیجه تمرکز و تلاش نظام های بهداشتی برای مقابله با کووید-۱۹، به حاشیه رانده شده است. ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید: bit.ly/3fp0WcQ @BashgaheZanan
صدور کیفرخواست شهیندخت مولاوردی با 3 عنوان اتهامی
صدور کیفرخواست شهیندخت مولاوردی با 3 عنوان اتهامی کیفر خواستی برای شهیندخت مولاوردی (معاون سابق رئیس جمهور در امور زنان) صادر شده که در آن اتهامات سنگین «تشویق به فساد و فحشا» و «ارائه اطلاعات طبقه بندی شده» تایید شده است./فارس @BashgaheZanan
پیشنهاد برای قانونی کردن فصیله!!!
فصیله میدونید چیه؟ خون بس میدونید چیه؟ شاید خیلی ها این دو عبارت را فقط شنیده باشند اما در خوزستان و در استان های کردستان ، لرستان ، سیستان ، ایلام ، فارس و آذربایجان و اردبیل دختران خون بس را میشناسند. خون بس یعنی یک دختر را علی رغم میل باطنی و شناخت و اگاهی خودش ، به دنبال یک قتل برای ببخش قاتل و فیصله یافتن نزاع و جلوگیری از ادامه دعوا به خانواده مقتول واگذار کنند. اکثر زنانی که برای خون بس واگذار میشوند زیر 18سال سن دارند و باکره بودن هم از مزایای زن واگدار شده است خون بس یعنی برده کردن یک زن برای نجات یک طایفه ! برده کردن یک زن برای پایان یک خشونت ! زنی به استثنار گرفته شود در قرن 21 ام به جای قانون ؟ رییس دادگستری شوش حالا پیگیر ثبت معنوی این فاجعه است ! همه باید بر ختم این فاجعه را پیگیری نمایند. /صفحه اینستاگرام توسعه زنان #حاکمان_مرتجع #زن_کشی #فصیله_برده_داری_است #علیه_سنت_زن_ستیز @zan_j
واکنش شهیندخت مولاوردی به انتشار خبر صدور کیفرخواست برای خود
واکنش شهیندخت مولاوردی به انتشار خبر صدور کیفرخواست برای خود: آقای رییسی، از ما گذشت؛ نگذارید این شیوه های غلط به رویه و قاعده تبدیل شود! عصر امروز خبری در بعضی از رسانه های خاص چون فارس منتشر شد مبنی بر اینکه کیفرخواستی برای شهیندخت مولاوردی دستیار سابق حقوق بشر رئیس جمهوری صادر شده است. مولاوردی خود در این باره در کانالش نوشت: ✍شهیندخت مولاوردی امروز به شدت درگیرودار پیدا کردن داروی مادرم بودم که به واسطه تحریم ها مدتی است نایاب شده و ناگهان با پیام ها و تماس های مکرر خبرنگاران متوجه شدم رسانه هایی خاص پایکوبان و شادان خبر از صدور کیفرخواستی توسط دادسرای فرهنگ و رسانه داده اند، بدون آنکه قبلا کیفرخواست به متهم ابلاغ شده باشد! به عنوان یک حقوق خوان متعجب و متاسفم از این شیوه های غلطی که می رود تا به رویه و قاعده تبدیل شود! کجای دنیا با متهم چنین می کنند؟ و کجای قانون اساسی و قوانین آیین دادرسی کیفری و مدنی ما چنین اجازه ای را می دهند که کانال های زرد و اقماری وابسته و منتسب به یک نهاد نظامی قبل از متهم به محتویات پرونده هایی که ساخته و پرداخته شده و سپس به مفاد کیفرخواست دسترسی داشته و اقدام به خبرسازی و نشر آن کنند؟! آقای رییسی! در اثنای بازپرسی ها در دادسرای فرهنگ و رسانه به شما پیام دادم که آیا در جریانید در این دادسرا چه می گذرد و رویه های سابق کماکان ادامه حیات می دهد؟! و هنوز جولانگاه چه کسانی است؟! اما دریغ و درد! آنچه البته به جایی نرسد فریاد است... @emtedadnet @BashgaheZanan
حرکتی تهییجی ــ تبلیغی علیه زنکشی و کودککشی
گزارش: حرکتی تهییجی ــ تبلیغی علیه زنکشی و کودککشی زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان) منبع عصرنو روز ۲شنبه ٢٣ تیرماه ۹۹ ساعت۶ بعد از ظهر جمعی از زنان در یکی از پارکهای تهران دست به حرکتی تهییجی- تبلیغی علیه خشونت بر زنان و کودکان زدند. در این حرکت شمار اندکی از زنان با پلاردکاهایی در دست در صفی منظم، مدت کوتاهی بدون این که شعاری سر دهند، در محل انتخابی خود حضور داشتند و سپس مسیر کوتاهی را همراه با پلاکاردهای خود طی کردند. پلاکاردهایی که این زنان با خود حمل میکردند شامل عکس و شرح حال، از مصادیق بارز خشونت علیه زنان و کودکان در چند سال اخیر بود: از خشونت خانگی، خشونت و کشتار سازمان یافته و زنجیرهای علیه زنان، قتلهای ناموسی علیه زنان و کودکان، خشونت ناشی از تبعیض فرهنگی، حقوقی و قانونی، خشونت سیستماتیک و ساختاری در جامعه و...در کنار عکس هر قربانی یک شرح حال مختصر از او وجود داشت و در پایین آن به مناسبت مورد و موضوع خشونت، یک شعار. این زنان همچنین پلاکاردهایی برای ابراز همدردی و همدلی با مبارزات جهانیِ ضد خشونت با خود حمل میکردند. شعارها: *کشتن زنان با تبر، داس، اسید و آتش ریشه در سرمایهداری و مردسالاری دارد *خشونت علیه زنان بازتولید خشونت ساختاری است *قتل ناموسی و اعدام، هر دو قتل سازمان یافتهاند *رومینا، فاطمه، ریحانه و...قربانیان سنت، مذهب، مردسالاری هستند *ما خواستار لغو تمامی قوانین تبعیضآمیز علیه زنان و کودکان هستیم *زن ناموس هیچکس نیست و هویت مستقل دارد *زنان نفس خواهند کشید *آمار قتل زنان در جهان کم از آمار کشته شدگان جنگی ندارد *نه به خشونت علیه زنان، نه به قتلهای ناموسی، نه به آزار جنسی، نه به ازدواج اجباری، نه به ازدواج کودکان *از زنان کتک خورده و کودکان فراری باید حمایت، حفاظت و نگهداری شایسته شود *برای حفظ جان زنان باید خانههای امن، استاندارد، مستقل و رایگان ایجاد شود نمونههای مصادیق خشونت: ¤رومینا اشرفی کودکی ١٣ساله، اهل تالش بهانهی قتل: فرار از خانه به سودای عشق مردی بزرگتر از خودش قاتل: پدرش چگونگی قتل: شبهنگام در خواب با داس تاریخ قتل: ١خرداد ۹۹ ¤ریحانه عامری ٢٢ ساله اهل کرمان بهانهی قتل: مخالفت با پدر برای تحصیل و فعالیت در شبکههای اجتماعی قاتل: پدرش چگونگی قتل: به هنگام مشاجره و احتمالا با تبر تاریخ قتل: ٢٦خرداد ۹۹ ¤فاطمه قضاتی ١٦ساله ساکن پرند بهانهی قتل: پاسخ به اتهامهای عموی ناتنیاش قاتل: عموی ناتنیاش چگونگی قتل: پرتاب کردن او از طبقه یازدهم به پایین تاریخ قتل: ٢٤ خرداد ۹۹ ¤فاطمه برحی زنی ١٩ساله ساکن آبادان بهانه قتل: فرار بهواسطه خشونت مرد و اتهام خیانت قاتل: همسرش چگونگی قتل: سربریدن تاریخ قتل: ٢٥ خرداد۹۹ ¤ریحانه جباری ملایری ١٩ساله ساکن تهران بهانهی کشتن: دفاع از خود در مقابل تجاوز جنسی مرجع اجرای حکم: قانون چگونگی کشتن: اعدام، به اتهام قتل عمد تاریخ: ٣ آبان ١٣٩٣ ¤آمنه بهرامی متولد سال٥٦ ساکن اسلامشهر قربانی اسید پاشی توسط همکلاس مذکرش و نابینایی هردو چشم بهانهی اسیدپاشی: پاسخ رد به خواستگاری تاریخ: ١٣آبان ١٣٨٣ ¤سهیلا جورکش دختر جوانی اهل اصفهان قربانی اسیدپاشی سریالی اصفهان، از بین رفتن چهره، نابینایی موقت و احتمال نابینایی دائمی بهانهی اسیدپاشی: «بدحجابی» تاریخ: مهر ماه ۹۳ تعداد قربانیان این اسیدپاشی سریالی به ۱۵نفر میرسد. ¤قربانیان قتلهای زنجیرهای مشهد توسط سعید حنایی: بهانه قتل: امر به معروف و نهی از منکر چگونگی قتل: اشکال مختلف از خفه کردن تا سربریدن و مثله کردن افسانه کریم پور، زنی سی ساله که دختری ٩ ساله داشت: ٧ مرداد ١٣٧٩ لیلا آشفته، ١٠ مرداد ٧٩ فریبا رحیم پور، ١١ مرداد ٧٩ سارا رحمانی ٢٧ ساله، ١٦ بهمن ٧٩ اعظم عبدی ٤٥ ساله، ٢٩ بهمن ٧٩ سکینه کیهان زاده ٥٠ ساله، ١٩ بهمن ٧٩ خدیجه کامل قصری، ٢٣ اسفند ٧٩ مرضیه سعادتیان ٣٥ ساله، ١٢ فرودین ١٣٨٠ مریم ٣٥ ساله، ١٤ فرودین ٨٠ طوبی جشنآبادی ٣٥ ساله، ١٥ فرودین ٨٠ عذرا حاجی زاده ٣١ ساله، ٢٤ فرودین ٨٠ مریم بیگی ٢٨ ساله، شیوا و زهرا، ٣ تیر ٨٠ لیلا ٢٠ ساله، ١١ تیر ٨٠ محبوبه الهی ١٨ ساله، ٢٤تیر زهرا صدخسروی ٣٣ساله، مرداد۸۰ آخرین قربانی «قاتل عنکبوتی» ¤حدیث الف. کودکی ۱۰ساله ساکن تهران بهانه قتل: انتقام گیری از همسر و آگاهی بر این امر که به خاطر کشتن دخترش قصاص نمیشود قاتل: پدر چگونگی قتل: ضرب و شتم تاریخ قتل: ٢٥ خرداد۹۹ ¤آنیلا خالد خواننده پاکستانی که به دست برادر متعصبش کشته شد. براساس آخرین گزارش سازمان ملل که در سال ۲۰۱۷میلادی منتشر شد، در آن سال بیش از ۸۷هزار زن درسراسر جهان به قتل رسیدند که از آن تعداد، ۵۰هزار زن یعنی؛ روزانه دستکم ۱۳۷زن، قربانی خشونت از جانب همسر، دوستپسر، یا یکی از اعضای خانواده خود شده بودند. آرزم(آورد رهایی زنان و مردان) ٢٣تیرماه۹۹
خشونت خانگی؛ دختر جوان کوهدشتی با ضربه پتک پدر به کما رفت
خشونت خانگی؛ دختر جوان کوهدشتی با ضربه پتک پدر به کما رفت خبرگزاری هرانا – امروز سه شنبه ۲۴ تیر، یک دختر ۲۰ ساله در کوهدشت توسط پدرش با ضربه پتک به کما فرورفت. مصدوم با اورژانس به بیمارستانی در خرم آباد اعزام و شرایط وی وخیم گزارش شده است. پدر این دختر جوان پس از این اقدام، دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. بر اساس این گزارش، پدر خانواده تحت تاثیر مواد مخدر قصد داشته همسر خود را نیز به قتل برساند که با بیدار شدن زن و طلب کمک از همسایه ها، موفق به این کار نمی شود. دختر خانواده با اورژانس به بیمارستان خرم آباد اعزام شده است و با سطح هوشیاری ۵ درصد در شرایط وخیمی به سر می برد. پدر این دختر که گفته می شود، اعتیاد به مواد صنعتی داشته، پس از این اقدام با خوردن قرص برنج دست به خودکشی زده و پس از اعزام به بیمارستان جان خود را از دست میدهد. @Digari_ir ادامه مطلب *** #قتل_ناموسي #خشونت_خانگي #زنكشي
الناز محمدی
کمکها موجب شد خودسوزی زنان دیشموک کمتر شود دیگر زنی خودش را نکشت فریده نمیخواست زنده بماند. او را سه بار از آستانه مرگ بیرون آورده و هر بار کتک زده بودند. آخرین بار، قبل از عید نوروز، همسر و مادر و خواهرشوهر او را با صورتی کبود از بالای دار پایین آورده و زیر دست و پا له کرده بودند. یکی گفته بود: میخواستی خون بیندازی گردن ما؟ و یک ضربه به سرش زده بود. یکی گفته بود: هزار بار دیگر هم خودت را بکشی، نمیگذاریم بمیری و یک ضربه به پایش زده بود و یکی گیسش را کشیده و در اتاقی زندانیاش کرده بود. زن بیستسالهای اهل روستای «شرونگ رونِگ» دیشموک که جایش روی نقشه، بر استان کهگیلویه و بویراحمد پیداست، نمیخواست زنده بماند و هر بار خانواده همسرش، سر رسیده و از نیمه راه مرگ، او را برگردانده بودند. پارسال یک دقیقه مانده بود کبریت را بکشد و کار را تمام کند ولی خواهر شوهرش از راه رسید و کبریت را از دستش گرفت. سهسال پیش هم تازه نفت را روی بدن هفده سالهاش ریخته بود که شوهرش از راه رسید و آنقدر او را زد که از حال رفت. از همان زمان فریده دلش میخواست بمیرد و دیگر روی کسانی را که هر روز کتکش میزدند و پولی نداشتند که به او بدهند و حتی اجازه نمیدادند که بمیرد، نبیند و برود زیر خاک. مرگ هم اما قانون خودش را دارد، حتی مرگ خودخواسته. داوطلبانه مردن را فریده از بقیه زنهای روستا یاد گرفت، داوطلبانه مردن با آتش. اصلا همین هم شد که نام روستاهای اطراف دیشموک را بقیه شنیدند. نام آنجا را زنان با از میان برداشتن خودشان، سر زبانها انداختند. کم کم، نام آنها را شهرنشینان هم شنیدند؛ نام «ثریا» یازده ساله را که با پسری دوازده ساله ازدواج کرد و آنقدر در آن خانه بدی دید که به اتاق رفت و با نفت خودش را سوزاند. نام «معصومه» را که زن فقیری بود با دو دختر که دو بار از خودکشی نجاتش دادند. نام «کافی» را که آنقدر از پدر و برادر شوهرش کتک خورد که سوزاندن تن را بهتر دانست تا ماندن میان سیاهیها و بعد از بیست روز بستری در بیمارستان مرد. نام «زیبا» را که یک زن باردار بود در روستای «دلی» و وقتی هفت روز دیگر قرار بود بچهاش به دنیا بیاید، خودشان را، نهفته میان جان نازکش، آتش زد و مرد. بعدها گزارشگری دربارهاش نوشت او دو فرزند چهار و هفتساله داشته که زمان خودسوزی مادرشان در خانه بودهاند و بعد یکی یکی آمارهای محلی بیرون آمد: دو دختر چهارده و هفده ساله در اردیبهشت و یک دختر هفده ساله در مرداد ١٣٩٨ خودسوزی کردهاند. دیشموک شهری است از توابع دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد با ٢٣هزار و ٧٤٦ نفر جمعیت و ٧١٠ خانوار. ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید: *** @BashgaheZanan
حمله مسلحانه به زنان بدسرپرست و بچه های یتیم در خرمشهر/ آنها لباس نظامی به تن داشتند
حمله مسلحانه به زنان بدسرپرست و بچه های یتیم در خرمشهر/ آنها لباس نظامی به تن داشتند سرقت مسلحانه با لباس نظامی در خرمشهر و حمله به زنان بدسرپرست و بچه های یتیم که در فضای مجازی بازتاب داشت در دستور کار پلیس قرار گرفت./ رکنا @BashgaheZanan
خودکشی دختر 16 ساله اردبیلی بخاطر فقر و نداری
خودکشی دختر 16 ساله اردبیلی بخاطر فقر و نداری بر خودکشی نوجوانان زیر 18 سال چه نامی جزء فاجعه اجتماعی می توان نهاد؟ #کولبر_نیوز #kolbarnews @kolbarnews
مردان مرتکب همسرآزاری، از حقوق زنان چه میدانند؟
مردان مرتکب همسرآزاری، از حقوق زنان چه میدانند؟ نتایج یک مطالعه نشان داد که از نظر بیشتر مردانی که مرتکب همسرآزاری میشوند، حقوق زن و مرد برابر نیست. آنها از حقوق و مسئولیتهای زن در قانون اطلاع کافی ندارند. به گزارش ایسنا، آمارهای جهانی نشان میدهد که تقریبا یکسوم زنان در جهان انواعی از خشونت را تجربه میکنند که ۳۰ درصد آنها توسط همسر یا شریک انجام میشود. در سال ۱۳۹۰ در پژوهشی ملی میزان شیوع خشونت خانگی در ایران، به طور متوسط ۶۶ درصد تخمین زدهشد که با آمار ۶۵ درصدی وزارت بهداشت در سال ۱۳۸۷ تفاوت چندانی نداشت. در رابطه با زنان قربانی خشونت خانگی در ایران مطالعات زیادی انجام شده است؛ اما در رابطه با مرتکبین خشونت اطلاعات زیادی در دسترس نیست. به همین خاطر پژوهشگران دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران و موسسه توسعه دانش و فناوری فرزنگان نیکاندیش تهران در پژوهشی، در این خصوص مطالعهای طراحی کردند. رومینا نگاری نامقی و شهربانو قهاری، به همراه همکارانشان در دانشگاه علوم پزشکی ایران، این مطالعه را انجام دادند. در این تحقیق از طریق مراکز مختلف زوجدرمانی و پزشکی قانونی تهران، مردان متاهلی که مرتکب همسرآزاری شده بودند، شناسایی شدند و پس از اعلام تمایل از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع یازده نفر که شرایط سابقه خشونت خانگی، ساکن در شهر تهران، گذشت حداقل یک سال از زندگی زناشویی، حداقل سواد خواندن و نوشتن، عدم ابتلا به اختلالات روانی شدید، عدم مصرف مواد را داشتند و مایل به شرکت در این تحقیق بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. در مصاحبهها از فرد خواسته شد تجربه خودش را در مورد اتفاقی که بین او و همسرش افتاده، بیان کند. سپس مصاحبهها با پرسیدن سوالات کوتاه، در خصوص درک آنها از نقش و وظایف زن و مرد در خانواده، حقوق زن و مرد در خانواده، حقوق و مسئولیتهای زن در قانون و رابطه جنسی خارج از چارچوب ازدواج، هدایت میشدند. پس از انجام مصاحبه دادههای به دستآمده از افراد کد گذاری و پاسخها بر اساس شباهتها و تفاوتها طبقهبندی شدند. میانگین سنی شرکتکنندگان حدود ۳۶ سال بود و جوانترین شرکتکننده ۲۲ ساله و مسنترین ۴۹ ساله بودند. میانگین مدت زمان ازدواج آنها ۹.۵ سال بود که بیشترین مدت زمان ۲۲ سال و کمترین آن ۳ سال بود. بیشترین اختلاف سنی ۱۲ سال و مرد بزرگتر از زن بود و کمترین حالت ۷ ماه بود که مرد از همسرش کوچکتر بود. این شرکتکنندگان ساکن مناطق ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۱۱، ۱۲، ۱۷ و ۲۲ تهران بودند. از بین شرکتکنندگان، سه نفر فرزندی نداشتند، چهار نفر یک فرزند، سه نفر دو فرزند و یک نفر سه فرزند داشتند. نتایج این مطالعه نشان داد از نظر شرکتکنندگان، «تامین نیازهای همسر» با بیشترین تکرار، مهمترین وظیفه زن و مرد در خانواده بود. در مورد حقوق زن و مرد در خانواده نیز بیشترین تکرار مربوط به «تامین نیازهای همسر» بود. بنابراین از نظر آنها حق و وظیفه زن و مرد با هم مطابقت داشت. ۶ نفر از یازده شرکتکننده به برابری حقوق زن و مرد در خانواده اعتقاد نداشتند و بیشتر آنها از مسئولیتها و حقوق زن در قانون اطلاعی نداشتند. همچنین در نظر ۱۰ نفر از آنها رابطه خارج از ازدواج صحیح نیست. شرکتکنندگان اگرچه تامین نیازهای فرد توسط همسر را مهمترین حق زن و مرد میدانستند، اما تامین نیازهای مادی حق زن و وظیفه مرد و تامین نیازهای عاطفی و جنسی حق مرد و وظیفه زن بود. مردان شرکتکننده در این مطالعه، مراقبت از فرزندان را وظیفه زن در خانواده میدانستند و در مورد مردان وظیفه همراهی و کمک را ذکر میکردند. همچنین انجام کارهای منزل را از وظایف زنان میدانستند. به اعتقاد بیش از نیمی از شرکتکنندگان، تفاوتهای جسمی و ظاهری زن و مرد دلیلی بر عدم برابری حقوق زن و مرد در خانواده است و معتقد بودند «زنان حقوق کمتری از مردان دارند و باید هم اینطور باشد». عدهای هم که به برابری حقوق زن و مرد در خانواده معتقد بودند، زمان را عامل برابری میدانند و معتقدند «در دنیای کنونی بنا بر پیشرفت حاصل شده، برابری لازم است». اکثریت مشارکتکنندگان رابطه جنسی شرعی و غیر شرعی خارج از چارچوب ازدواج را برای مردان متاهل صحیح نمیدانستند و حتی اگر رابطه خارج از ازدواج داشتند، سعی میکردند موضوع را مخفی کرده و آن را توجیه کنند. به گفته پژوهشگران این تحقیق: «لازم است دانشگاهیان نسبت به آموزش نقش، وظایف و حقوق زن و مرد در خانواده حساس شوند و ارتقای آگاهی زوجهای ایرانی را از جمله برنامههای خود قرار دهند». با توجه به مشارکت پایین شرکتکنندگان این پژوهش، تعداد کم شرکتکنندگان و نحوه نمونهگیری، بهتر است مطالعات بیشتری در این خصوص انجام شود. نتایج این پژوهش تابستان سال جاری (۱۳۹۹) در مجله علمی پژوهشی سلامت اجتماعی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی شهید بهشتی، منتشر شده است.
"آموزش جنسی و جامعه ایرانی"
دوشنبه ششم مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۰ ششمین نشست از مجموعه نشست #واکنش_ما_به_چالشهای_اجتماعی با عنوان «مسأله آموزش جنسی و جامعه ایرانی» برگزار خواهد شد. زیست جنسی در جهان و ایران چه تغییراتی کرده است؟ آیا با تغییرات طبیعی اجتماعی طی سالیان، در این حیطه نیز تغییر و تحولی رخ داده است؟ میان نسلهای اخیر در ایران، چه تفاوتهایی در این زمینه مشاهده میشود؟ و این تفاوت در نحوه مواجهه نسلهای جدید با مسائل جنسی، چه پیامدهای مثبت یا منفی دارد؟ روایت هر یک از ما در مورد تجربه آموختن و مواجهه با مسائل جنسی گویای شرایط است. پنهانکاری، نادیدهگرفتن، بهروی خود نیاوردن، درگوشی و پنهانی سخن گفتن، سردرآوردن کلمات جنسی در زدوخوردهای خیابانی و فحشهایی با محتواهای جنسی، و کنایهها و متلکهای جنسی بخشی از تجارب زیسته ماست. شوخیها و جوکهای جنسی چه پیامی از لایههای زیرین اجتماعی و فرهنگی برای ما دارد؟ و در میان همه این واکنشها، نقش آموزش چیست؟ چه آموزش غیررسمی در خانه و آنچه که در جمعهای خصوصی و دوستانه رد و بدل میشود، و چه آموزش رسمی در مدرسه و دانشگاه. کدام ضرورتها را نادیده گرفتیم و کدام قسمتها بهتر است حذف شود و با چه مکانیزمی؟ پیامدهای نادیدهگرفتن یا پرداختن به آموزش در این حوزه چیست؟ چه راهکار یا راهکارهایی میتوان پیشنهاد داد آموزش یکی از مؤلفههای پر اهمیت و مؤثر بر زیست جنسی است. بسیاری از قربانیان خشونتهای جنسی در صورت بهرهمندی از دانش لازم در این زمینه از این آسیبها مصون میماندند. درباره آموزش مسائل جنسی دیدگاهها و واکنشهای مختلفی وجود دارد. برخی صاحبنظران بر این باورند که امر جنسی امری طبیعی و بدون نیاز به آموزش است، درحالیکه برخی دیگر چاره کار را در بهکارگیری منابع و الگوهای آموزش جنسی مطرح در دنیا میدانند. البته لازم است مانند هر مسأله دیگری، مسأله آموزش جنسی نیز در بسترهای اجتماعی- فرهنگی هر جامعه مورد بررسی قرار گیرد. از این رو در این نشست با دیدی تاریخی به واکاوی نظم حاکم بر این پدیده پرداخته میشود و چالشهای موجود، از این دریچه مورد توجه قرار میگیرد. از زاویه نگاه ما آموزش لازم است اما مسأله به آموزش صرف تقلیل نمییابد، بلکه لازم است با توجه به زمینهها و تجربیات خاص اجتماعی هر جامعه، سناریوها و دستورالعملهایی خاص آن جامعه تدوین شود. در این بررسی تاریخی و فرهنگی میتوانیم پیگیری کنیم که ایرانیان چه واکنشهایی به مسائل جنسی نشان میدادند؟ این فهم تاریخی کمک میکند که چگونگی واکنشهای کنونی به مسائل جنسی بهتر درک شود تا به دنبال آن بتوان رهنمودهایی بهتر ارائه کرد. در نشست «مسأله آموزش جنسی و جامعه ایرانی» به صورت زنده (live) در اینستاگرام با ما همراه باشید. در این نشست از حضور سرکار خانم فاطمه موسوی، جامعهشناس و عضو هیئت مدیره گروه مطالعات خانواده انجمن جامعهشناسی بهره خواهیم برد. #سكسواليته #سياست_تن @Digari_ir *** _________ @rahmaninstitute
زینب جلالیان و سهیلا حجاب در بند قرنطینه و سلول انفرادی
زینب جلالیان و سهیلا حجاب در بند قرنطینه و سلول انفرادی ▪️اردوی کار: براساس آخرین خبرها سهیلا حجاب در سی و دومین روز اعتصاب غذای خود همچنان در شرایط سخت بند قرنطینه زندان قرچک بدون هرگونه حق تماس تلفنی با خانواده نگهداری میشود و علیرغم داشتن علائم کرونا تاکنون از رسیدگی پزشکی محروم بوده است ▪️همچنین زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد که در تاریخ ۵ تیر در حالی که در اعتصاب غذا به سر میبرد به صورت ناگهانی توسط ماموران امنیتی از زندان قرچک خارج شد، هماکنون در سلول انفرادی زندان مرکزی کرمان به سر میبرد. @ordoyekar
درخواست علی و کیانا، فرزندان نرگس محمدی از مردم: صدای ما باشید تا صدای مادرمان را بشنویم!
درخواست علی و کیانا، فرزندان نرگس محمدی از مردم: صدای ما باشید تا صدای مادرمان را بشنویم! ▪️نرگس محمدی (زاده ۱۳۵۱ در شهر زنجان) فعال حقوق بشر، زندانی سیاسی، روزنامهنگار و عضو شورای عالی سیاستگذاری ادوار تحکیم وحدت نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و رئیس هیئت اجرایی شورای صلح ایران است. او در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه بینالمللی بنیاد الکساندر لانگر شد. همسر او، تقی رحمانی نیز از فعالان سیاسی است. در روز ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ مادر نرگس محمدی از تشدید بیماری ریوی وی و نداشتن تهویه و پنجره در اتاق وی در زندان اظهار نگرانی کرده ولی مسئولان به ابراز نگرانی مادر و پدر وی با تهدید جواب میدهند. ▪️در ۱۸ تیر ۱۳۹۹ با وجود بروز علائم ابتلا به بیماری کرونا در نرگس محمدی ولی از رسیدگی پزشکی محروم است. عفو بینالملل با اعلام مبتلا شدن نرگس محمدی به ویروس کرونا خواستار آزادی سریع وی شدهاست. @ordoyekar
دختری که با طالبان جنگید
خبرساز شدن عکس دختری با کلاشنیکوف که با طالبان جنگید چند روز پیش عکس دختری از ولسوالی تیوره ولایت غور در مرکز #افغانستان که یک سلاح کلاشنیکوف در دست دارد، در رسانههای اجتماعی دست به دست میشود. براساس گزارشها، این دختر جوان زمانی که طالبان به خانه او حمله کردند، پدر و مادرش را کشتند، دست به اسلحه برده و با افراد گروه طالبان درگیر شده است. دفتر والی غور نیز این گزارشها را تایید کرده و در خبرنامه این نهاد آمده که این دختر و برادر کوچکش "شجاعانه گروه طالبان را در قریه(روستا) گریوه ولسوالی تیوره شکست دادند". این حمله شب ۲۶ سرطان/تیر توسط طالبان انجام و افراد این گروه با "حمله تهاجمی" بر روستای "گریوه اسفور" ولسوالی تیوره سه نفر از جمله یک زن را کشتهاند. گفته شده که دو مرد کشتهشده پلیس محلی بودند. بعد از این کار طالبان، دختر جوان و برادر کوچک او به اسلحه دست برده و با افراد طالبان می جنگند که به طالبان تلفاتی وارد کرده و آنها را از منطقه بیرون میکنند. به گفته دفتر والی اجساد دو طالب در محل درگیری باقی مانده است. #طالبان #علیه_ارتجاع_مذهبی @zan_j
«خانههای امن» راهکاری موقت/ ابزاری برای سوداندوزی یا پاسخی اساسی و تاثیرگذار
«خانههای امن» راهکاری موقت/ ابزاری برای سوداندوزی یا پاسخی اساسی و تاثیرگذار آرزم ( آورد رهایی زنان و مردان) در چند ماه اخیر پس از قتلهای «ناموسی» سلسلهوار و التهاب افکار عمومی، دولت برای آرام کردن فضا خبری منتشر کرد مبنی براینکه دولت راسا مجوز راهاندازی اینخانهها را تصویب کرده است. مجوزهایی که بدون مشارکت و همیاری خود زنان آسیبدیده سر از بنگاههای خصوصی در آورده است این خانهها، چنانکه در بهترین حالت بتوانند به شکل مقطعی و تا ریشهکنی عوامل ایجاد کنندهی خشونت، جان تعدادی از زنان و کودکان را از خطر مرگ برهانند، دست کم وسیله و راهکاری برای نجات همان تعدادِ اندک زنان و کودکان هستند. قطعا ما از هر تغییر و اصلاحی به نفع زنان دفاع میکنیم اما هدف خود را به این اصلاحات و تغییرات جزئی و غیراساسی تقلیل نمیدهیم چندین دهه است که جنبش زنان در جهان و ایران به شکلهای گوناگون مبارزه علیه یکی از بنیانهای جامعهی سرمایه – مردسالار یعنی «خشونت بر زنان» را آغاز کرده است. قطعا اشکال و میزان خشونت در کشورها، دربین طبقات و در فرهنگهای مختلف، متفاوت است ولی ما قصد پرداختن به این مسئله را نداریم، بلکه هدف ما در این نوشته پرداختن به گریزگاهها و راهکارهای مختلفی است که به هنگام خشونت درمقابل زنان وجود دارد، به ویژه «خانههای امن». زنان در مقابل خشونت، از جمله خشونت خانگی، باتوجه به موقعیت جغرافیایی و جایگاه اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی خود، رویکردهای متفاوتی برمیگزینند. برخی از آنان در کشورهایی زندگی میکنند که تا حدی از حمایتهای قانونی برخوردارند و یا بواسطه جایگاه اجتماعی خود و یا برخورداری از امکانات اقتصادی قادرند خود و احیانا فرزندانشان را ولو به طور موقت از ورطهی خشونتهای مرگبار برهانند. اما در فضاهایی مثل ایران که زنان و کودکان نه تنها از حمایت قانونی در مقابل خشونت برخوردار نیستند بلکه عملا ملک مطلق افراد ذکور خانواده محسوب میشوند، تعداد اندکی از زنان موقعیت اجتماعی- اقتصادی مناسب دارند و بسیاری از آنان حتی استقلال اقتصادی ندارند، طرح و پیگیری چه مطالباتی میتواند دستکم داس زنکشی و کودککشی را از گلوی زنان و کودکان دور نگهدارد؟ تداوم و استمرار «قتلهای ناموسی» و خشونتهای دیگر علیه زنان و به ویژه اوج گرفتن این خشونتها در چند ماه اخیر، بحث ایجاد «خانههای امن برای زنان» را، به عنوان یک راهکار و یک مطالبه، مجددا وارد فضا و گفتگوی اجتماعی کرده است. ما بحث خود را با بررسی عملکرد چند کشور که در ایجاد این خانهها سابقهی طولانیتری دارند آغاز میکنیم. و ابتدا به این میپردازیم که جایگاهی به نام «خانه زنان» و یا «خانه امن زنان» چه معنا و مفهومی در جامعهی جهانی داشته و در شرایط فعلی ایران چگونه نگریسته میشود. این بررسی کوتاه افق پیش روی مارا کمی روشنتر کرده و بهتر میتوانیم به تحلیل خود در مورد کارآمدی این خانهها بپردازیم. نمونههایی از خانههای امن در جهان در تمامی جهان، کودکان و بعد از آن زنان آسیبپذیرترین بخشهاى اجتماع هستند و بالاترین تعداد قربانیان خشونتهاى خانگى و اجتماعى را در آمارهاى جهانى رقم میزنند...
سهیلا حجاب
سهیلا حجاب، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، در سی و ششمین روز اعتصاب غذا همچنان محروم از خدمات درمانی است. #سهیلا_حجاب #جان_زندانیان_در_خطر_است @HENGAW_NEWS @zan_j
نامه نسرین ستوده در مورد صدور حکم اعدام به معترضین آبان ماه 98:
نامه نسرین ستوده در مورد صدور حکم اعدام به معترضین آبان ماه 98: خبر صدور حکم اعدام برای سه جوان ایرانی موجی از حیرت و اعتراض را برانگیخته است. عدم دسترسی آزاد این سه جوان به وکیل تعیینی و عدم امکان دفاع برای آنان ضرورت رسیدگی مجدد و بیطرفانه را در شعبهای دیگر غیر از شعبهی صادر کنندهی حکم ایجاب میکند. اگر حکومت و نهادهای امنیتی و دستگاه قضا به این احکام به عنوان ابزاری برای کنترل اعتراضات نگاه میکنند بزرگترین اشتباهی است که البته یک حکومت میتواند مرتکب شود. اکنون پذیرش اعاده دادرسی در این پرونده و توقف اجرای حکم، یک گام کوچک جهت محافظت از متهمان این پرونده است. بقیهی ماجرا به پیگیری دقیق موضوع توسط افکار عمومی بستگی دارد. زیرا دموکراسیِ حقوق بشر که میراث مشترک بشری است با مراقبت دائمی، توسط تکتک افراد بشر محقق میشود. من به کمپین اعدام نکنید میپیوندم. # اعدام_نکنید نسرین ستوده زندان اوین / تیر 1399 منبع صفحه فيس بوك رضا خندان
زنان در ازمیر به خیابان آمدند تا به قتل پینار گولتکین و خشونت ، زنکشی و قتلهای ناموسی در #ترکیه اعتراض کنند.
زنان در #ازمیر به خیابان آمدند تا به قتل پینار گولتکین و خشونت ، زنکشی و قتلهای ناموسی در #ترکیه اعتراض کنند. سه شنبه 31 تیرماه، طی رویدادی بسیار دردناک، در یکی از شهرهای ترکیه جنازه #پینار زن جوان ۲۷ ساله در جنگل پیدا شد که دوست پسر او به قتل وی اعتراف کرده است و گفته است که جنازه وی را سوزانده و دفن کرده است. به این ترتیب باز هم اسلام سیاسی و مناسبات ضدزن اسلامی جان زن جوانی را به هولناک ترین شکلی گرفت تا بار دیگر ما را بر آن دارد تا فریاد زنیم "زن ناموس هیچکس نیست" و پدیده زن کشی با تمامی قوانین زن ستیز باید ملغی شود. در اعتراض به همین اتفاق دردناک، جمعیت زیادی از زنان ترکیه و مدافعین حقوق زنان در شهرهای ترکیه دست به راهپیمایی اعتراضی زدند و خواستار خاتمه یافتن چنین وقایع ضدبشری زیر چتر اسلام سیاسی و دولت ترکیه شدند. گفته می شود پلیس ترکیه، یعنی نیروی سرکوب حکومتی که زن ستیزی و قتلهای ناموسی را سازمان می دهد، با معترضین درگیر شده است و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده است. #زنان_معترض #علیه_زن_کشی #زن_ناموس_هیچکس_نیست @zan_j
فیلم کوتاه «سکوت نکن» درباره سکوت نکردن در برابر آزار خیابانی است
فیلم کوتاه «سکوت نکن» درباره سکوت نکردن در برابر آزار خیابانی است این فیلم محصول فعالیت جمعی از زنان سینماگر و اعضای انجمنِ فیلم کوتاه خانهی سینماست که به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز بینالمللی مبارزه با خشونت علیه زنان منتشر شده و برای انتشار در اختیار خانهی فرهنگی See You in Iran قرار گرفته است. @Shahr_Zanan
خودسوزی شیما دولتی
آخرین صحبت های شیما دولتی قبل از خودسوزی ،وی فوق لیسانس حشره شناسی و کارمند مرکز خدمات کشاورزی نودژ در شهرستان جیرفت بود. به گفته یکی از همکاران مرد وی بارها مورد خشونت و آزار کلامی قرار میگیرد... متاسفانه شیما تصمیم به خودسوزی میگیرد و با 85درصد سوختگی جان خود را از دست داد. #خودسوزی #خشونت_علیه_زنان #سکوت_نکنیم @zan_j
دنیا نوذری به رومیناهای این سرزمین پیوست!
#دنیا_نوذری دختر ۱۸ ساله در مريوان برای فرار از كتك روزانه پدر و #ازدواج_اجباری، نیمه شب ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ در دومین اقدام به خودکشی با قرص برنج به رومیناهای این سرزمین پیوست. حسنا، خواهر ۱۲ ساله دنیا و مادرشان در همان خانه زندگی میکنند.
باز هم ازدواج اجباری و خودکشی یک دختر نوجوان در مریوان
باز هم #ازدواج_اجباری و خودکشی یک دختر نوجوان در مریوان امروز، یک دختر ۱۸ ساله به نام دنیا نوذری در مریوان برای فرار از کتک های پدر و اجبار به ازدواج، برای دومین بار با قرص برنج دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشیهای سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است. دوشنبه ۱۳ مرداد ۹۹ #خود_کشی #نه_به_خشونت_علیه_زنان #ازدواج_اجباری #مرد_سالاری_ @zan_j
تاثير خشونت خانگي بر روان زنان قرباني
در مصاحبه با فرشته ذاكربررسي شد؛تاثير خشونت خانگي بر روان زنان قرباني مريم رحماني رابطهی غیرمستقیم به دو نحو رخ میدهد. یک شکلش این است که زنانی که دارای تجربهی خشونت خانگی هستند در صورتی که یک حادثه تکاندهندهای را تجربه کنند، حادثهای که حتی کاملا نامربوط به روابط خانوادگیشان باشد، احتمال ابتلای آنها به این اختلال در ارتباط با آن حادثه بالا میرود. یعنی تجربه خشونت خانگی خودش به صورت عامل پیشزمینهای و تسریعکننده برای ابتلا به این اختلال عمل میکند. دوم این که زنانی که خشونت خانگی را تجربه میکنند، احتمالش کم نیست آزاردیدگی در دوران کودکی را نیز تجربه کرده باشند و یا دارای اختلالهای روانی دیگری نیز باشند. جمع این عوامل پیشزمینهای با تجربه خشونت خانگی، نقش مهمی در ابتلای زنان به اختلال استرس پسآسیبی دارد. یعنی زنانی که در دوران کودکی تجربهی تروما دارند، وقتی در بزرگسالی نیز قربانی خشونت خانگی میشوند، احتمال رشد اختلال استرس پسآسیبی در آنها بالا میرود. #خشونت_عليه_زنان @Digari_ir ***
زنیکه آزار جنسی در محیط کار را جرم کرد
زنیکه #آزار_جنسی در محیط #کار را جرم کرد ✍️فرناز سیفی نادین تاب یکی از تاثیرگذارترین فمینیستهای آمریکایی، دو هفتهی پیش در سن ۷۷ سالگی از دنیا رفت. شاید کمتر کسی بداند که اگر امروز در بسیاری از محیطهای کاری، قوانین مدون و مشخص «مقابله با آزار جنسی» داریم، مدیون نادین تاب هستیم که معمار تدوین و تهیه و سالها تلاش بود تا محیطهای کاری قوانین مشخص برای گزارش، پیگیری و مقابله با آزار جنسی داشته باشند. تصویب چنین قوانینی از آمریکا شروع شد و به دیگر کشورها تسری یافت و آمریکا این قوانین را مدیون نادین تاب است. نادین تاب، استاد حقوق در دانشگاه «راتگرز» بود. در اوایل دههی ۱۹۷۰ میلادی مرکز «گزارش حقوقی زنان» را در این دانشگاه راه انداخت؛ اولین مرکز دانشگاهی حقوقی که تمام موارد نقض حقوق قانونی زنان در آمریکا را ثبت و گزارش میکرد. در سال ۱۹۷۴، تاب وکیل یکی از اولین پروندههای آزار جنسی در محیط کار آمریکا شد. پروندهای که به نام «ادرین تامکینز در برابر شرکت گاز و الکترونیک پابلیک سرویس» شناخته میشود. در آن روزگار در قوانین آمریکا اصلا مفهوم «آزار جنسی» تعریف نشده بود. رئیس بالادست ادرین تامکینز به او اولتیماتوم داده بود که یا با او رابطهی جنسی برقرار میکند یا اینکه ادرین شغل خود را از دست میدهد. تاب در دفاع خود از تامکینز، اولین وکیلی شد که با توسل به قانون منع تبعیض در محیط کار، ادعای تازه و مهمی را مطرح کرد:« پیشنهاد ارتباط جنسی و آزار جنسی در محیط کار، مصداقی از تبعیض در محیطهای کاری است.» او در دادگاه تاکید کرد که پیشنهاد جنسی به زنان در محل کار، مصداقی از «زن به مثابه ابژه» است و کارفرما با ابژهانگاری زن، حق پیشرفت شغلی زن، امنیت و فرصت برابر شغلی او را نقض کرده است. دادگاه اولیه به ضرر تامکینز رای داد و نتیجه گرفت که پیشنهاد شغلی کارفرما به کارمند یک «مساله خصوصی» است و ربطی به دادگاه و قانون منع تبعیض در محیط کار ندارد. نادین تاب پرونده را به دادگاه بالاتر کشاند. در دفاعیات پرشور خود در دادگاه، استدلالهایی را مطرح کرد که بعدها به «تئوری کلیشهسازی از زن در محیط کار» معروف شد. تاوب به صدها سال پیش نقب زد که چطور احساس «برتری جنسی مردان» ریشه در زور و توان فیزیکی داشت. در دوران صنعتی شدن، این برتری با ثروت و قدرت پیوند خورد و حالا در نیمهی دوم قرن بیستم که زنان فرصتهای شغلی به مراتب بیشتر و بهتری دارند، مردان میخواهند این نظام سلسلهمراتب در محیط کاری را با زورگویی و آزار جنسی و زن را به ابژهی جنسی تقلیل دادن، حفظ کنند. تاب در دفاعیات منحصر بفرد خود سراغ زبان انگلیسی رفت که چطور سرشار از واژههای رایجی است که زنان را در روزمره و در محل کار به عروسک جنسی و ابزار دلبری تقلیل میدهد. او از ۲ نظرسنجی جنبش زنان دههی ۱۹۷۰ میلادی آمریکا مثال آورد که چطور زنان از این آزار زبانی در محیط کار در رنجاند و احساس میکنند کل هویت و توانایی آنها به چاک دامن، رنگ رژلب و مدل موی آنها تقلیل داده شده و صرفا «عروسکهای متحرک قشنگ» در محیطهای کاریاند. نادین تاب برای اینکه در این پرونده برنده شوند، سراغ چندین نهاد غیردولتی فمینیستی رفته بود. دست کمک به سوی کنشگران حقوق زنان دراز کرد و از روز اول تاکید کرد که این پروندهای مربوط به جنبش زنان است و برد و باخت در این پرونده، مسالهی کل جنبش زنان آمریکا و جهان است. دانشجویان خود را فراخواند و گوش تا گوش دادگاه پر از دانشجویان حقوق بود. در سال ۱۹۷۷ دادگاه در تصمیمی سرنوشتساز و تاریخی به نفع ادرین تامکینز رای داد و اعلام کرد آزار جنسی در محیط کار، مصداقی از تبعیض در محیط کار و برخلاف قانون ممنوعیت تبعیض در محیط کار مصوب سال ۱۹۶۴ است. با این حکم دادگاه بود که دهها زن دیگر توانستند مردان همکار یا کارفرمای آزارگر در محیط کار را به دادگاه کشیده و به جرم آزار جنسی به مثابه تبعیض در محیط کار، آنها را مجازات کنند. در تمام ۳۰سال بعد نیز او وکیل دهها پروندهی مهم حقوق زنان بود، از پروندههای سقط جنین گرفته تا تبعیض محیطهای آموزشی علیه زنان. او و روت بیدر گینزبورگ، یکی از قضات فعلی دادگاه عالی آمریکا دست در دست هم در پروندهی معروف «کالیفرنیا در برابر گلدفارب» تلاش کردند و برندهی یکی از معروفترین پروندهها در حوزهی تبعیض جنسیتی در استفاده از تامین اجتماعی شدند. تاب سالها عضو گروه مقابله با «خشونت خانگی در نیوجرسی» بود و بعضی از اولین کتابهای حقوق و قوانین فمینیستی و از منظر فمینیسم در آمریکا را نوشت./کانال خواهر شکسپیر @Shahr_Zanan
ن زمان جلسه واخواهی فرنگیس مظلوم
ن زمان جلسه واخواهی فرنگیس مظلوم خبرگزاری هرانا – جلسه واخواهی فرنگیس مظلوم، فعال مدنی و مادر زندانی سیاسی، سهیل عربی در تاریخ ۴ شهریور در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران برگزار خواهد شد. خانم مظلوم پیشتر به صورت غیابی توسط همین شعبه به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه واخواهی فرنگیس مظلوم، فعال مدنی و مادر زندانی سیاسی، سهیل عربی در تاریخ ۴ شهریور در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران برگزار خواهد شد. بر اساس ابلاغیهای که طی روزهای گذشته صادر و در تاریخ ۱۵ مرداد ۹۹ به صورت الکترونیک به وکیل مدافع وی ابلاغ شده است، خانم مظلوم باید در تاریخ ۴ شهریورماه ۱۳۹۹ در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی سیدعلی مظلوم حاضر شود. فرنگیس مظلوم پیشتر توسط این شعبه به صورت غیابی محاکمه و از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق” به ۵ سال حبس تعزیری و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه های معاند نظام” به ۱ سال، مجموعا ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. ادامه مطلب *** @Digari_ir @Hranews
«پرنگ قاضی توسط همسرش به قتل رسید.
«پرنگ قاضی» فوق لیسانس زبان انگلیسی و دختر زنده یاد «محمدقاضی» نویسنده ومترجم شهیر کُرد، ۲۶ تیر ماه توسط همسرش در تهران به قتل رسید. محمد قاضی در طول حیات ادبی خود شاهکارهای ادبی جهانی از جمله دن کیشوت و گیل گمش را به زبان کردی ترجمه کرد. #نه_به_زنکشی #نه_به_مردسالاری اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn
قتلهای ناموسی در جامعه رنگینکمانی
قربانیان غیرت فقط زنان نیستند؛ روایت قتلهای ناموسی در جامعه رنگینکمانی «سیاوش»، مرد ترنس ۲۳ ساله، مرداد ۱۳۹۶ در خرمآباد به دست پدرش به دلیل آنچه حفظ آبرو خوانده میشد با شلیک گلوله به قتل رسید. پدرش پس از اطمینان از مرگ سیاوش خودش را هم کشت. سایت ششرنگ در همان زمان نوشته بود اعلامیهای که منتشر شده مرگ پدر و پسر را تایید میکند اما هویت او آنقدر برای خانوادهاش غیرقابلتحمل بوده که از او با همان نام شناسنامهای «معصومه» یاد شده و تصویری هم ندارد. «مهسا»، زن ترنس ۲۷ سالهای که چند سال پیش موفق به انجام عمل تطبیق جنسیت شده بود، به دست پدر، برادرخوانده و پسرعموهایش در بیابانهای حوالی شادگان در دی ۱۳۹۷ به قتل رسید. بنا بر آنچه وبسایت ششرنگ از جزییات این قتل نوشته است پدر، برادرخوانده، مردان خانواده عموی مهسا، در جریان قتل مهسا که قبل از تطبیق جنسیت، به نام «مصطفی» صدا میشد، خبر داشتند و به طرق مختلف در این قتل شرکت کردهاند. پدر مهسا به دلیل مشارکت در قتل عمد و برادر مهسا به دلیل اعمال قتل توسط پلیس محلی شادگان دستگیر شدند اما پدر مهسا بهعنوان ولیدم و به دلیل نداشتن شاکی خصوصی از زندان آزاد شد. داستان زندگی صبا، سیاوش و مهسا تنها بخش کوچکی از روایتهای ثبتشده از خشونتها و آزارهای جسمی است که به جامعه رنگینکمانی در یک جامعه مردسالار تحمیل میشود. افراد ترنسجندر اگر تصمیم به انجام عمل تطبیق جنسیت که در ایران با فتوای آیتالله خمینی قانونی اعلام شده بگیرند بازهم از سوی عرف و فرهنگ جامعه مورد خشونت واقع خواهند شد و این جدا از رنجها و زخمهایی است که نگاهها و کلامهای آزاردهنده به روح و روان آنها خواهند زد. شایا گلدوست میگوید: «همجنسگراها در ایران وضعیتی بهمراتب بدتر و هولناکتر از بقیه رنگینکمانیها دارند. حضور مرد همجنسگرا را نه خانواده برمیتابد و نه جامعه. ایران از معدود کشورهای جهان است که در آن همجنسگرایان با خطر محکومیت به اعدام به دلیل رابطه جنسی مواجه هستند. اگرچه در لایحه جدید شرایط را اندکی تغییر دادهاند.» گزارش مریم دهکردی
منظر
پدری در دفاع از «ناموس و شرف» در چمچال دو دختر خود را به قتل رساند و جسدشان را در یک پتو پیچیده و در یک گور دفن کرد! سرزمینی مملو از اعدام، زنکُشی، سوختن دختر آبی، حکم ۲۴ سال زندان برای حجاب، حبس ابد برای زنی جوان به جرم فعالیت سیاسی ... . کجای تاریخ ایستادهایم با این همه بیعدالتی؟! #ناموس_غیرت_زنکشی اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn