شهروندان ایرانی با یک صدا: اعدام نکنید!
بر اساس دادههای نتبلاکز مسئولان سرعت اینترنت در ایران را مختل کردند و با این حال هشتگ «اعدام نکنید» ترند اول ایران و یکی از ۱۰ ترند اول جهان شد.
به هر جا که نگاه میکنی، چشمات میافتد به این عبارت: «اعدام نکنید»: واکنش شهروندان ایرانی با یک صدا به نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه که از تأیید احکام اعدام سه نفر در ارتباط با اعتراضات آبان ۹۸ در دیوان عالی کشور خبر داده بود.
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز گذشته (سهشنبه) اعلام کرد که دیوان عالی کشور حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، سه نفر در ارتباط با اعتراضات آبان ۹۸ را تایید کرده است. چند ساعت قبل از آن، سحرگاه در زندان ارومیه، حکم اعدام صابر شیخ عبداللە و دیاکو رسولزادە، دو زندانی سیاسی کُرد نیز که از سال ۸۹ بازداشت و زندانی شده بودند اجرا شد. در واکنش به این خبرها بود که شهروندان ایران توفان توییتری اعدام نکنید را به راه انداختند.
توییتر در ایران فیلتر است و با این حال مسئولان به تقلا افتادند و بر اساس دادههای نتبلاکز سرعت اینترنت در ایران را مختل کردند و با وجود همه این تمهیدات هشتگ «اعدام نکنید» ترند اول ایران و یکی از ده ترند اول جهان شد.
سازمان عفو بینالملل در توییتی همراه با هشتگ «اعدام نکنید»، نوشت:
«علی خامنهای، باید حکم اعدام سه معترض امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی- را سریعا لغو کند. دادگاه آنها منصفانه نبود، آنها گفتهاند که با کتک خوردن، شوک الکتریکی و سروته آویزان شدن شکنجه شدهاند.»
اصل اتهام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی «سرقت مسلحانه» است. در بیان و کلام سخنگوی قوه قضائیه:
«آنان به دنبال ربودن اموال یک خانم بودند. بعد از دستگیری در گوشی موبایل این افراد صحنههایی که بانک، اماکن عمومی و اتوبوسها را آتش میزنند، مشخص شد (...) خودشان از اعمال مجرمانه خود بهترین مستندات را تهیه کرده بودند و در دادگاه هم اقرار داشتند و صحنهها بازسازی شد.»
منابع نزدیک به خانواده این بازداشتشدگان این اتهامات را رد کرده و تأکید کردهاند که هر سه متهمان زیر شکنجه وادار به اعتراف شدهاند.
وکیلان امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی چهارشنبه ۱۱ تیر، در نامهای سرگشاده اقدامات قوه قضاییه برای ممانعت از روند دادرسی عادلانه در خصوص پروندههای موکلان خود را «غیرقانونی» توصیف کردند و از قوه قضائیه خواستند به آنها فرصت دفاع از حقوق موکلانشان را دهد.
بر اساس حکمی که روز سوم اسفند ۹۸ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی صادر شد، امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی هر کدام بابت اتهام «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران» به اعدام و بابت اتهامات دیگر هم مجموعاً به تحمل ۳۸ سال زندان و ۲۲۲ ضربه شلاق محکوم شدهاند.
امیرحسین مرادی ۲۵ ساله و اهل تهران چند روز بعد از فروکش کردن اعتراضات سراسری آبان ماه ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از یک هفته حبس در بازداشتگاه پلیس امنیت تهران به بندهای تحت نظر وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد.
سعید تمجیدی و محمد رجبی هم یک ماه پس از اینکه در کشور ترکیه اعلام پناهندگی سیاسی کرده بودند، اوایل دی ماه ۹۸ توسط پلیس این کشور بازداشت و به نهادهای امنیتی ایران تحویل داده شدند.
سازمان عفو بینالملل ۲۹ فوریه ۲۰۲۰/ ۱۰ اسفند ۹۸، با انتشار بیانیهای خواستار اقدام فوری برای لغو حکم اعدام سعید تمجیدی، امیرحسین مرادی و محمد رجبی و برگزاری دادگاهی عادلانه با حضور وکیلان اختیاری متهمان شده بود.
بیشتر بخوانید:
نظرها
علی
اعدام نکنید! شرمتان باد! اعدام بهترین جوانان وطن خیانت و جنایت نیست، بلکه فراتر از خیانت و جنایت است. کشتن سرشاخههای یک درخت تناور است که آن درخت را برای همیشه از ثمر دادن باز میدارد. نسل کشی است. اعدام نکنید! شرمتان باد ای جنایت پیشهگان!
پاسدار سابق
هممیهنان بدانند که در میان امضای درخشان #اعدام نکنید بسیاری سپاهی و ارتشی هستند. من شخصا به عنوان پاسدار بیش از سه دهه خدمت در سپاه اینرا به عرض ملت بزرگ و صبور ایران می رسانم. چنانکه در کامنتی دیگر نوشتم این حکومت به جرقه ای بسته است این خردک شررهائی که می بینم آغاز یک پایان است. من همین دیشب با یکی از فرماندهان صحبتی داشتم او میگفت همه ی ما میدانیم که کار این حکومت تمام است. اما ما میخواهیم با تمام شدن کار او کار ما تمام نشود. چرا که جز گروهی اندک همه ی ما فدائيان ایرانیم. برای همین بیش از نود در صد سپاهیان و ارتشیان خلع سلاح هستند. در جریان حمله تروریستی اهواز دیدیم که تمامی سربازان و ارتشی ها و سپاهیان سلحشان بدون فشنگ بود. برای همین من از این دیدگاه و نظرگاه استفاده کرده هم به این حکومت ضد ایرانی، بلکه ضد بشر اما واقعا اسلامی و شیعی علوی نبوی قرآنی به آیت الله ها و ملایان و مداحان و طلاب اخطار می کنم که از حکومت دست بردارند و خودشان را تسلیم یک رفراندوم با حضور نمایندگان سازمان ملل نمایند و خود را از انتقام سخت مردم ایران در آمان کنند، و هم به مردم ایران پیشنهاد می کنم تا بدون فوت وقت نه تنها تمامی سپاهیان و ارتشیان و نیروهای انتظامی را در جرگه حکومت ضد بشری ندانند بلکه برعکس بدانند که بیش از ۹۵ درصد و شاید بیشتر در سپاه و در ارتش و بخش مهمی در بسیج مترصد فرصت است تا به مردم بپیوندد. تنها قشری که نباید حتا یک نفرش را بخشید آیت الله ها و ملا ها و مداح ها و طلبه ها هستند. اینان بزودی خودشان را مخالف جلوه خواهند داد. نباید سخن حتا یک نفر طلبه یک مداح یک آیت الله یک آخوند را باور کرد. دیروز سالروز قتل فجیع و مثله کردن خواننده ای بود که میخواست اسلام را ایرانی کند حتا دعاها را به زبان پارسی میخواند او و همانندان او نتوانمستند اسلامی را ایرانی کنند و نخواهند توانست. اما کسانیکه در قتل فجیع ضد انسانی و البته اسلامی شیعی جد ذبیحی این آدم نجیب و بی آزار شرکت داشتند و بعدها در قتل دکتر سامی و تفضلی شرکت کردند و نوچه هاشان مختاری و پوینده و فروهرها و فریدون فرخزاد و بهائیان و دیگر باوران و کافران و کمونیستها و...را ذبح شرعی شیعی اسلامی کردند بعدها شهردار تهران و ٰرئیس جمهور دولت اسلامی و رئیس مجلس و نماینده مجلس و...شدند. باید هزار بار تاکید شود که تمامی این قتلها را کل روحانیت بدون حتا یک استثناء از طلبه تا آیت الله و البته مداح امضأ کرده اند. برای همین مردم به هیچ وجه نباید این بیشرفان را فراموش کند. حتما بزودی خبرهای مهمی از شکاف در میان سپاهیان و ارتشیان به بیرون درز خواهد کرد. پاینده ایران آزاد و یک پارچه و دموکراتیک. پاسدار بیش از سی سال خدمت اما بازنشانده از تهران
شهلا ر از جائي از ایران
امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی هر سه ساکن محله خزانه اند نزدیک ترمینال جنوب حالا در زندان اسلام ناب در تیپ ۵ زندان تهران بزرگ بسر میبرند. آنچه که بسیار مهم است این است که اینها از همان مستضعفینی هستند که جزو وارثین خاک و پشتیبان حکومت اسلامی بوده اند. اما چون از این ارث هیچش به آنها رسیده رفته اند و اعتراض کرده اند که مثلا چرا رسول دانیالزاده باید میلیباردها بدزدد و ببرد در آأمان و دبی و استامبول و انگلیس و آمریکا برای هر دوست دخترش یک آپارتمان خریده و قصرهایی زندگی شاهانه دارد که کاخهای شاه در برابرش خانه های سازمانی بود و...و حالا البته تا دیروز حکومت عدل علی این ج.انان را آشوبگر میدانسته اما امروز به لطف این عدالت باز هم علوی سارق هم شده اند و تا امشب سرقتشان مسلحانه نیز خواهد شد. اما برای فردا قرار است قتل عمد هم به پرونده شان اضافه شود. من البته به این حکومت فاشیستی ایرادی ندارم چرا که ذات این تشیع این اسلام این ایدئولوگی نه همانند هیتلر و استالین و پلپوت است بلکه اعاده ی حیثیتی برایشان: مکتب پیامبر و علی هم همین است. شما هیچ پیامبری ندارید که کتابی با عنوان «غزوات» داشته باشد. شما هیچ امامی و قدیسی در سایر ادیان ندارید که خودش شخصا سر حدود هزار یهودیبنی قریضه را در یک نیم روز بریده باشد، یا سر هفتاد و پنج هزار نفر را در ۴ سال و ۹ ماه خلافتش و حکومتش بریده باشد. اما علی همای رحمت اسلام ناب این کار را کرده. و باید در برابر ذات مقدس امام خمینی و امام خامنه ای سجده کرد که این دو بزرگوار اگر هم خوانخوار و خونریز بوده اند از فتوا دهندگان و شاهدان بوده اند و خود شخصا سر نبریده اند. البته نام از هیتلر و استالین و پلپوت آوردم این بیچاره ها هم خودشان شخصا در کوره های آدمسوزی و در جوخه های اتش حضور نداشتند. اما علی شیعیان خودش با دست خودش و با شمشیر خودش «بی تعارف » به قول غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه حکومت عدل علی بیش از صد هزار نفر را سربریده. اغلب هم به قول دکتر عبدالکریم سروش در حضور «پیامبر گرامی اسلام» بوده. و پرسشم را فراموش نکنم. پرسش این است که ای مردم با ایمان این حکومت اسلامی ست و اسلامی هم خواهد ماند. اما شماها مردم نجیب آیا دینتان همچنان همین دین خواهد بود. آیا آلمانی ها باید بعد از سرنگونی هیتلر نازی بمانند و چپی های روسیه بعد از مرگ استالین باید باز هم استالینیستی بافی بمانند و... و شما همچنان مسلمان و متشیع!!؟؟؟ با احترام شهلا
ابراهیم نام واقعی
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه گفته: ما با کسی تعارف نداریم میکشیم اعدام می کنیم! حیف این علامت تعجب! خب اسلامیه دیگه! اما من از کسانیکه اینترنت داترند و تا حالا این جنایت را که حتا در حد اعلامش هم جنایت است محکوم نکرده اند و به سیل کسانیکه #اعدام_نکنید را امضا کرده اند نپیوسته اند می پرسم که اگر شماها خودتان و یا فرزندانتان در چنگال این گرگ خونآشام بودند آرزو نمی کردید که دیگران به دادتان برسند و فریاد کنند!؟ پس چرا خاموشید؟ می بایست اینک پنجاه میلیون ایرانی غوغائی جهانی براه انداخته باشند! تا جهان هم بفریاد آید! پس کو!؟پس کجاست؟! پس کجائيد!؛
هشتک و کمپین نه به اعدام در ایران با بیش از دو میلیون و 250 هزار بار توییتر، جهانی شد.
هشتک و کمپین نه به اعدام در ایران با بیش از دو میلیون و 250 هزار بار توییتر، جهانی شد. #کولبر_نیوز #kolbarnews @kolbarnews
هشتگ #اعدام_نکنید از ۴ میلیون توییت عبور کرد.
هشتگ #اعدام_نکنید از ۴ میلیون توییت عبور کرد. ▪️این کارزار بعد از اعلام خبر تایید حکم اعدام سه نفر از معترضان آبان ماه؛ در توییتر شکل گرفت.
برقرار باد حاکمیت شوراهای انقلابی مردم
#سرخط: عدالتخواهیِ قلّابی و دستپروردهی حکومت خودش را در چنین لحظاتی نشان میدهد. ممکن است در ظاهر ادای دفاع از فرودستان و دشمنی با فساد دربیاورند، اما وقتی نوبت به اعدام جوانان انقلابی میرسد، یکصدا خواستار به قتل رساندن «برهمزنندگان نظم عمومی» میشوند. نابود باد جمهوری اسلامیِ اعدام و تمام باندهایش؛ برقرار باد حاکمیت شوراهای انقلابی مردم
دیوار نوشت ها علیه اعدام...در حمایت از بازداشت شدگان آبان...
...تو را چه سود از باغ و درخت که با یاسها به داس سخن گفتهای؟! آنجا که قدم برنهاده باشی گیاه از رُستن تنمیزند چرا که تو تقوای خاک و آب را هرگز باور نداشتی فغان! که سرگذشت ما سرود بیاعتقاد سربازان تو بود که از فتح قلعۀ روسپیان بازمیآمدند باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد که مادران سیاهپوش داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد هنوز از سجّادهها سر برنگرفتهاند #احمد_شاملو دیوار نوشت ها علیه اعدام...در حمایت از بازداشت شدگان آبان... #آبان_ادامه_دارد @zan_j
عقیل دغاغله
اعدام شدند؛ همین دیروز #نه_به_اعدام دیشب میلیون ها تویت برای جلوگیری از اعدام سه جوان منتشر شد. «اعدام نکنید.» همه امیدواریم. همه خواهانیم. اما متاسفانه باید بگویم اعدام شدند. الان که رسانه ها را دوباره نگاه کردم، کنار خبر نوشته بودند «منتشر شده ۲۱ ساعت قبل.» در زندان ارومیه نیز اعدام شدند. به همین سادگی. شاید اسمشان را نشنیده باشید. «صابر شیخ عبدالله» و «دیاکو رسولزاده». کرد بودند. متهم بودند. اعترافاتشان تلویزیونی بود. خودشان بعدها اعترافاتشان را نفی کردند. سازمان های حقوق بشر برایشان نوشتند. اعدام نکنید. آری اعدام نکنید.... اما اعدام شدند. نام یکی از آنها هاشم بود. هاشم شعبانی. شاعر بود. جوان بود. وکیلش گریه کرده بود که همه اتهام ها دروغ بود. او نیز متهم بود. از همین اتهام ها. اعتراف تلویزیونی کرده بود. اعدام نکنید...آری، اعدام نکنید.. امروز «همه» این را مطالبه می کنیم. چرا که ما نیز با خشم و قهر محکومان و سرچشمه آن آشناییم. به نقش نیروهای امنیتی و انتظامی در شعله ور شدن اعتراضات نگاهی داریم و محاکمه شفاف و عادلانه ای را ندیدیم. اما باور کنیم که آن «دیگری» نیز «فرزند» قهر و خشمی است که می خواهد شنیده شود. محاکمه آن «دیگری» که همین چند ساعت پیش اعدام شد را نیز ندیده ایم. پس به اعدام او نیز بی هیچ شک و تردیدی نه بگوییم. و شاید باید گامی دیگر برای فهم قهر و خشم آن «دیگری» نیز برداریم. آری، اعدام نکنید و ای کاش همه با هم حداقل در این یک مورد با هم همصدا باشیم: به اعتراف تلویزیونی نه بگوییم و بدون محاکمه شفاف و علنی به باور «جرم سیاسی» نه بگوییم. آری، حداقل در مطالبه نوع مقابله حکومت با «جرایم سیاسی» یک صدا باشیم. می توانیم؟ ✍️ عقیل دغاغله #نه_به_اعدام اتحاد بازنشستگان
سایه اقتصادینیا
«شهریارا بگو دگر نکشند» در دنیای مدرن امروز، تصور اینکه کسی شاعر دربار باشد و برای خوشایند دستگاه قدرت مدح و قدح بگوید نزد ما خندهآور است. تصور بدوی ما از شاعر دربار چیست؟ لابد صحن و سرسرایی پیش چشممان مجسم میشود که در آن، شاهی سبیلگنده بر مسند مرصع نشسته و چاکران، حسب رتبه، دو سویش صف بستهاند و شاعری با ردای زرطراز و طوماری دراز روبهروی شاه ایستاده و شعر میخواند و احسنت میشنود و بعد، شاه مقابل وزنش به او اشرفی میدهد. این تصویر شاید زیاده قدیمی و کارتونی باشد؛ اما تا همین چندوقت پیش، در اوج حرکت ایران به سوی نوسازی و مدرنیته و همسری با غرب، ما شاعر دربار داشتیم. صاحب این نقش در دربار، میان آنهمه وزرای درسخوانده و وکلای خبره و مشاوران عالیرتبه چه میکرد؟ چه جایگاهی داشت و اصلاً جایگاهش چه اثری داشت؟ همین که شاه را مدح و بدخواهان را قدح کند؟ همین که خود را مضحکۀ جامعۀ جوانانی کند که نفرت از شاه و آرمانهای چپگرایانه پردهای خونین پیش چشمشان کشیده بود؟ اما شاعر دربار، به جز مدح و قدح، نقشهای دیگری هم برای خود متصور بوده است، از جمله خود را درجایگاهی میدیده که بتواند به شاه پند و اندرز بدهد، از او عطیهای بطلبد، خواستۀ جمعی را توسط شعر به سمع او برساند و حتی برای جان کسانی امان بخواهد. صادق سرمد یکی از اینان بود. سرمد شاعری کهنگرا بود. قریحهای قوی و طبعی سالم داشت اما بیوقت و در اوج پیروزمستی نوگرایان، قصیده و غزل گلوبلبلی میسرود، به "شعر نو" میگفت "شعر هو"، و بهزور میخواست «شاعر ملی ایران» باشد. شفیعیکدکنی در حکایتی بامزه نقل میکند که: «یکی از دوستان میگفت ما در سالهای حول و حوش ۱۳۳۰ و در جریان دولت ملی دکتر مصدق در کافۀ فردوسی یا کافۀ نادری تهران جمع میشدیم و آنجا محل تجمع عدهای از ارباب ذوق و ادب و سیاست بود. صادق سرمد به مسئول آن کافه سپرده بود که از او به عنوان "شاعر ملی ایران" یاد کند و او هم به اندک مناسبت یا بی هیچ مناسبتی در بلندگوی کافه صدا میزد، مثلاً: اتوموبیل شاعر ملی ایران، جناب آقای صادق سرمد، دم در منتظر ایشان است یا...» (با چراغ و آینه، انتشارات سخن، ص ۳۹۳) شعرهای زیادی از سرمد در حافظۀ ادبی ایرانیان باقی نمانده و قریحهای که ملکالشعرا بهار آن را ستوده بود، در گرد سم سواران نوسرا گم شد. اما همین شاعر گلوبلبلی فکلکراواتی مردی نیکنفس و ایراندوست بود و، علیرغم مخالفت عقیدتی با تشکیلاتیترین دشمن داخلی شاه یعنی حزب توده، بعد از اعدام افسران حزب و از جمله مرتضی کیوان، قصیدهای گفت که لحن ملتمسانهاش در جان و روان ایرانیان ثبت شده و باقی مانده. این مخالفان تودهای شاه کسانی نبودند که چهار تا خیابان را شلوغ کرده یا دو تا سطل آشغال را آتش زده باشند: تشکیلات و خطوربط و فرمان و دستور داشتند و حتی مسلح بودند. با اینهمه، سرمدِ ضدّچپ، که خود چپها سایهاش را با تیر میزدند، مردانگی کرد و قدم پیش گذاشت تا با دم گرم و جادوی شعر جلو خونریزی را بگیرد. لحنِ محتاطِ لرزانش، حالا و بعد از اینهمه سال، هنوز از حال و هوای شعر هویداست: شهریارا بگو دگر نکشند زانچه کشتند، بیشتر نکشند بس بود آنچه پیش از این کشتند بازگو بعد از این دگر نکشند تو بشردوستی و میدانی که بشردوستان بشر نکشند گرچه خیر بشر به دفع شر است بشر از بهر دفع شر نکشند من ز قلب تو آگهی دارم که تو خواهی که یک نفر نکشند ما که ضد رژیم کشتاریم دوست داریم بیثمر نکشند کشتن بیشمار بیثمر است حکم فرما که بیثمر نکشند میکشند از سران شر و فساد ولی البته سربهسر نکشند این جگرگوشگان پدر دارند پیش چشم پدر پسر نکشند این پدر کشتگان پسر دارند پیش چشم پسر پدر نکشند اصل فتنه بود فساد محیط فتنه تا هست، فتنهگر نکشند فاسد ار کشتنی بود برگوی که چرا دزد سیم و زر نکشند؟ دزد بدتر ز خائن است، از چیست دزد از خائنان بتر نکشند؟ کشتن خائن وطن چه ثمر دزد مال وطن اگر نکشند؟ این خیانت اثر از آن دزدی است تا مؤثر بود اثر نکشند شجر ظلم بار کفر آرد بار باقی است تا شجر نکشند ریشۀ ظلم باید از بن کند ریشه تا هست برگ و بر نکشند امروزه سازوکارهای داخلی دستگاه قدرتهای استبدادی بسیار پیچیدهتر از آن تصویر کارتونی ماست، اما ای کاش آن نقش مسخرۀ مضحک همچنان پابرجا مانده بود. ای کاش کسی بود که عتاب و خطابش پیش پادشاهان قدری میداشت و میتوانست به جادوی شعر در روح آنان نفوذ کند و جان جوانی را نجات دهد. اگر هیچ از آن تصویر مقوایی نمانده، کاش دستکم همین جادوی شعر باقی مانده بود. ***
شاهد
«انقلاب هم با چنین همصدایی شروع میشود.» درباره هشتگ نه به اعدام.
چاره فقط: اتحاد, اتحاد,اتحاد.
تساوی در ظلم ارسالی حاکمان ما در ظلم و ستم به تمامی اقشار عدالت را رعایت می کنند!!برای آنها فرقی نمی کند ،سیاه هستی،سفید هستی،عرب هستی یا عجم!کارگر هستی یا معلم! دانشجو!پرستار.برزگر.کشاورز. فعال محیط زیست.یا فعال زنان. از نظر آنها اعتراض و مطالبه گری به معنای اغتشاش است و فرد مطالبه گر آشوبگر می باشد،حالا از هر قشری که می خواهد باشد از کارگر یا معلم یا دانشجو! از نظر آنها همه ما محکوم و مجرم هستیم مگر اینکه خلافش ثابت شود! شاهد این ادعای من پر بودن زندان از فعالین کارگری تا اجتماعی و دانشجویی و معلمان و سایر فعالین است! از نظر آنها مردم حق اظهار نظر و حق اعتراض ندارند و مردم خوب از نظر آنها کسانی هستند که چشم و گوش و زبان بسته دارند. نمونه آن حکم اعدامی است که برای 3نفر از معترضان آبان ماه سال/۹۸) گذشته صادر شده است! کسانی که نه سلاح به دست گرفته اند و نه کسی را کشته اند. #اعدام نکنید# #کارگران در کنار مردم و مردم در کنار کارگران برای رسیدن به مطالبات مان. چاره فقط .# اتحاد. اتحاد.اتحاد.اتحاد # ارسالی کارگران نیشکر هفت تپه چهارشنبه /۲۵/تیرماه/۱۳۹۹
جمهوری اعدامی
جمهوری اعدامی عمری که به خون سر شد، جمهوری اعدامی بد بودی وُ بدتر شد، جمهوری اعدامی سلاخی آزادی، تکتازی جلادی کشور صف محشر شد، جمهوری اعدامی آن خانهی دیرینه، آن مخزن گنجینه مغصوبهی بربر شد، جمهوری اعدامی خضرا به خزان در شد، هر باغچه بیبر شد گلها همه پرپر شد، جمهوری اعدامی از زخمهی آتشگون، کوثر شده تا سر خون وان قصه که ابتر شد، جمهوری اعدامی مهتر به هزیمت رفت، کهتر به سیادت رفت خر بود که استر شد، جمهوری اعدامی چون راه برفت از دست، رهزن ز کران برجست برخاست وُ رهبر شد، جمهوری اعدامی کشتید اگر از ما، در ظلمت این شبها هر کشته خود اختر شد، جمهوری اعدامی نام شاعر، محفوظ #جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی #علیه_سکوت #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #اعدام_نکنید @sarkhatism
جمهوری اسلامی به عقب رانده شد
جمهوری اسلامی به عقب رانده شد ◾️خبرگزاری فارس در خبری از اعاده دادرسی به معنای توقف اجرای حکم اعدام سه جوان خیزش آبان خبر داد. متن خبر خبرگزاری فارس به قرار زیر است : اعاده دادرسی برای ۳ اعدامی پیگیریهای فارس نشان میدهد که به دستور «آیتالله رئیسی» مستند به ماده ۴۷۷ برای سه مجرم اعدامی (معروف به مجرمان آبانماه) اعاده دادرسی صادر شده است. بدین ترتیب برای این سه مجرم اعاده دادرسی صورت خواهد گرفت و عملا اجرای حکم برای آنها متوقف شده است. #کولبر_نیوز #kolbarnews @kolbarnews
حیدر
نه به اعدام! نه به خامنهای! نه به جمهوری اسلامی! بس کنید! کشتار جوانانمان بس است! ننگ به نیرنگتان، تا کی اعدام؟ تا کی کشتن جوانانمان؟ آیا پایانی بر این همه جنایات خامنهای هست؟
بهارک
نه به اعدام
Mahin Soltani
نه به اعدام
Mahin Soltani
نه به اعدام ٬ نه به جمهوری اسلامی
شروطِ سه گانهِ بازدارندگیِ موثرِ اعتراض به اعدام
شروطِ سه گانهِ بازدارندگیِ موثرِ اعتراض به اعدام هم راه کارگران: هنوز یک ماه از هشتگ #اعدام_نکنید و ابراز مخالفت بیش از یازده میلیون نفر در مخالفت با اعدام محمد رجبی، سعید تمجیدی و امیر حسین مرادی از اسرای خیزش آبان نگذشته که سحرگاه چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹، #مصطفی_صالحی را اعدام کردند. بر اساس پاره ای خبرها حکم به مصادره خانه این فرد زحمتکش که از طریق مسافرکشی امرار معاش می کرده برای پرداخت دیه پاسداری دادند که قتلش را زیر شکنجه به مصطفی نسبت داده بودند و حالا خبر محکومیت #نوید_افکاری، جوان ورزشکار کشتی گیر به ۲ بار اعدام و دو برادر دیگرش #وحید_افکاری به۵۴سال و۶ماه حبس و ۷۴ضربه شلاق و #حبیب_افکاری به۲۷سال و ۳ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق منتشر شده است. یازده میلیون توئیت و موج جهانی و کشوری گسترده ناشی از آن ماشین اعدام نظام جمهوری اسلامی را متوقف کرد اما این توقف موقتی بود. این واقعیت تلخ به صراحت یادآور نکات زیر است: اول این که: در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، مبارزه علیه اعدام هر شکلی که بخود بگیرد نمی تواند بازدارنده گی کافی ایجاد کند مگر آن که مستمر باشد و دائما گسترش یابد و به یک جنبش فراگیرِ اعتراضیِ مستمر برای آزادی بی قید و شرط همه دربندان و محکومان به اعدام صرفنظر از هر عقیده و مرام و مسلکی تبدیل شود. دوم این که: مبارزه علیه اعدام مبارزه علیه شکلی لجام گسیخته و خشونت بار از سرکوب سازمان یافته دولتی است که گرفتن جان انسان را اهرم حفظ بقای خود کرده است. مبارزه علیه اعدام حتی اگر به جنبشی فراگیر بدل شود باز شرط لازم فراهم آمده و نه شرط کافی برای موفقیت. این مبارزه همچنان موفق نمی شود مگر این که همزمان علیه سایر شکل های سرکوب سازمان یافته و نهادینه شده جهت گیری کند و با همه نارضایتی های موجود و کارزارها، کمپین ها، نهادها، رسانه ها و گرایش های ضد ستمگری در همه حوزه ها و همه زمینه ها همدلی و همبستگی و همسویی کند. زیرا مجموعه شکل های اعمال ستم بر مردم آن پایه عمومی هستند که اعدام به مثابه شکلی از قتل سازمان یافته دولتی بر آنها تکیه زده است. سوم این که: جهت گیری علیه قتل عام در زندان ها، کشتار در میادین و خیابان ها و لشکر بزرگ سرکوبگری های نهادینه شده حوزه های گوناگون حقوق شهروندی مردم، در نهایت به شرطی موفق است که بتواند چرخه بازتولید استبداد را بکلی از میان بردارد و این بدون درآمیزی مبارزه برای آزادی شهروند با مبارزه برای حقوق اجتماعی او ناممکن است. زیرا آزادی شهروند پیش از همه به معنای برابری در بهره برداری و سهم بری از امکانات و مواهب زندگی است. پاسداری از نابرابری های موجود در هر پوششی که پنهان شود خدمتگذار بازتولید چرخه استبداد و سرکوب است. مبارزه با اعدام درآمیخته با این سه ویژگی است که می تواند فراگیر، در راستای رهایی و در مسیر برابری و عدالت اجتماعی باشد.