چرا نباید به طالبان باج داد؟
گفتوگو با عزیز حکیمی، سردبیر مجله نبشت
منظور از باج دادن به طالبان چیست؟ همدلی کاربران ایرانی و افغانستانی چه دلالتهایی دارد؟ زمانه این پرسشها را با عزیز حکیمی، روزنامهنگار افغانستانی و سردبیر مجله نبشت درمیان گذاشت.
«به طالبان باج ندهید» مطالبه کاربران افغانستانی است که طی روزهای گذشته و همزمان با کارزار «اعدام نکنید» در شبکههای اجتماعی آن را فریاد زدند. اکنون که نزدیک به ۲۰ سال از پایان یافتن حکومت طالبان بر افغانستان میگذرد، مذاکرات صلح میان طالبان با آمریکا و همچنین مذاکرات بینالافغانی دورنمای بازگشت این گروه جهادی تندرو به عرصه سیاست رسمی افغانستان را زنده کرده است.
در پس کارزار «به طالبان باج ندهید» چه مطالباتی قرار دارد و منظور از «باج» چیست؟ در صورت بازگشت طالبان به عرصه قدرت سیاسی در افغانستان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ همراهی و همدلی کاربران افغانستانی با کاربران ایرانی چه تاثیراتی خواهد داشت؟ آیا شباهتی میان طالبان و جمهوری اسلامی وجود دارد؟
زمانه این پرسشها را با عزیز حکیمی، روزنامهنگار افغانستانی و سردبیر مجله نبشت درمیان گذاشت.
■ گفتوگوی زمانه با عزیز حکیمی را بشنوید:
به گفته عزیز حکیمی با قدرت گرفته دوباره طالبان در این کشور به شیوه پیشین، این کشور بیش از نیم قرن به عقب باز خواهد گشت و همه دستاوردهای مردم افغانستان اعم از آزادی بیان، حقوق بشر، آزادی فردی، حقوق زنان و غیره که در طول ۱۹ سال گذشته به دست آمده، بر باد خواهد رفت. او میگوید مردم افغانستان انتظار دارند جامعه بینالمللی و دولت افغانستان این دستاورها را حفظ کنند.
عزیز حکیمی به زمانه میگوید مردم افغانستان و ایران دارای درد مشترک و از حکومتهایشان سرخورده هستند، لذا شرایط یکدیگر را درک میکنند و در کارزاهای «به طالبان باج ندهید» و «اعدام نکنید» به حمایت از همدیگر پرداختند و هر دوی این مردمها یک نه بزرگ به تبعیض، فساد و ایدئولوژیزدگی گفتند.
نظرها
امیر راست گفتار
در همین زمینه یعنی درد مشترک " مقاله ای خواندم در سایت انتخاب در مورد کشور ترکیه که اردوغان نتوانسته نسل جوان ترکیه را که تولدشان در زمان روی کار امدن حزب اسلامی اعتدال و توسعه اتفاق افتاده بسوی خود جذب کند!با اینکه در ایام اخیر افزایش ساعات درسهای دینی یا تاسیس مدارس جدید مذهبی و کثرت تبلیغات دینی و حکومتی در ترکیه بسیار زیاد بوده اما در نهایت جوانان ترکیه ترجیهشان بر روی اوردن به دنیای مدرن غیر مذهبی هر روز از روز قبل بیشتر میشود و دست رد بر سینه اروغان امروز با ابراز خشم از سوی جوانان و مردم ترکیه توام شده است! در یک کازار توئیتری که مربوط به یکی از خواستهای حکومتی در ترکیه بوده اکثر افراد شرکت کننده " نزدیک به 540 هزار نفر مطلب را دیس لایک زده اند که دولت ترکیه مجبور شده بخش نظرات را از این موضوع حذف کند! اصولا حکومتهای اسلامی از نوع سنتی ان پتانسیل تطبیق خود با جهان مدرن را ندارند و از پتانسیل اسلام نواندیش هم هیچگونه تجربه ای در دست نیست" از دلایل و شواهد زنده این این ادعا وجود حکومتهائی مانند ترکیه و ایران و افغانستان است که اسلام سنتی را شیوه حکومتداری خود برگزیدند و پس از سی چهل سال با نارضایتی مردمشان روبرو شدند! در ناتوانی اینگونه حکومتها همین بس که تبلیغاتشان برای بدست اوردن قدرت با ابزار و ایده های مدرن بود ( حداقل برای ایران و ترکیه) اما بعد از قدرت یابی بسراغ انچیزی رفتند که در پس ذهن خود داشتند یعنی ترویج تحجر دینی تمامیت خواهی و انحصار طلبی و فراموش کردن تمام وعده هائی که داده بودند" تحقیقات میدانی انان راجع به شناخت روحیه واقعی مردم به نتایج اشتباهی رسیده که فکر میکنند مردم در ضمیر ناخوداگاهشان خواستار سنت و نفی کننده مدرنیسم هستند و اگر بعد از چهل سال به خود ایشان نیز ثابت شده باشد که اشتباه کرده اند حاضر نیستند دست از قدرت بکشند زیرا از خصایص قدرت یکی شیرین بودن ان است که نمیتوانند از ان دل بکنند ! من پیشنهاد کردم که در یک همایش اینتر نتی مردم ترکیه و ایران تجارب خود را از حکومتهای ناکارامد اسلامیشان ابراز و نتایج ان مبنی بر روشن شدن نقاط مشترک و افتراق انها را به زبانهای مختلف برای بیش از 50 کشور مسلمان و برای نزدیک به دو میلیارد مسلمانی که در معرض ابتلا به این ویروس وهمی هستند ارسال کنند تا از این بیماری و عارضه شاید دور بمانند و برای علاج دردهایشان تصور نکنند که نسخه شفا بخش جزو گنجینه اسلامی است!