در ایرانیکا چه میگذرد؟ بخش دوم
ایرانیکا در چنگال دعوای حقوقی
دانشگاه علیه بنیاد، بنیاد علیه دانشگاه
ایرانیکا، میراث دکتر احسان یارشاطر اینک در چنگال یک دعوای حقوقی است، دانشگاه کلمبیا علیه بنیاد دانشنامه شکایت کرده و بنیاد علیه دانشگاه، اهمیت این دعوای حقوقی چیست؟ هزینه آن چقدر است و از کجا تامین میشود؟ بخش دوم مجموعه گزارش در ایرانیکا چه می گذرد
یادآوری
در بخش نخست این مجموعه گزارش درباره ایرانیکا گفتیم که دعوای حقوقی که میان دانشگاه کلمبیا و بنیاد دانشنامه ایرانیکا در دادگاهی در نیویورک در جریان است، تابستان امسال با صدور قرار منع تعقیب موقت علیه دانشگاه کلمبیا این شکایت حقوقی وارد مرحله دیگری شد. بسیاری از ایران شناسان و پژوهشگران نگران سرنوشت ایرانیکا هستند. آیا میراث چهل ساله دکتر احسان یارشاطر قربانی این دعوای حقوقی خواهد شد؟
در بخش دوم این مجموعه گزارش به بررسی این شکایت حقوقی، نحوه تامین بودجه ایرانیکا وسابقه آن میپردازیم.
همانطور که در بخش پیشین خواندید، جمعه ۳۱ ژوئیه ( ۱۰ مرداد ) دادگاه حوزه جنوبی نیویورک، حکم توقف موقت انتشار ایرانیکا توسط دانشگاه کلمبیا را صادر کرد. دادگاه روز ۱۴ اوت ( ۲۴ مرداد) را برای یک جلسه استماع با حضور شاهدان تعیین کرده است و تا آن زمان مرکز احسان یارشاطر در دانشگاه کلمبیا نمیتواند جزوات جدیدی را که آماده انتشار داشته منتشر کند. این حکم موقت در ادامه دو پرونده حقوقی است که از یک سال پیش در دادگاهی در نیویورک در رابطه با ایرانیکا و حق مالکیت معنوی این اثر جریان است.
شکایت اول: کلمبیا علیه بنیاد دانشنامه ایرانیکا
یک سال پیش، یعنی روز نهم اوت سال ۲۰۱۹، دانشگاه کلمبیا از بنیاد دانشنامه ایرانیکا به دادگاه حوزه جنوبی نیویورک شکایت کرد.
دانشگاه کلمبیا در این شکایت ۲۴ صفحهای میگوید که بنیاد دانشنامه ایرانیکا ادعای مالکیت ایرانیکا را دارد، در حالیکه بنیاد، ایرانیکا را ایجاد (تولید) نکرده و هیچ مدرک مکتوبی برای اثبات مالکیت خود ندارد. دانشگاه کلمبیا دراین شکایت همچنین میگوید که بنیاد ادعای مالکیت علامت تجارتی (تریدمارک) ایرانیکا را نیز دارد. کلمبیا همچنین بنیاد را متهم کرده که در قراردادهای کلمبیا و روابط مرکزاحسان یارشاطربا شخص ثالث دخالت کرده است.
پیشینه ایرانیکا، فعالیت دکتر یارشاطر، تاسیس بنیاد و روابط بنیاد با دانشگاه به روایت دانشگاه کلمبیا:
- سال ۱۹۵۸احسان یارشاطر به آمریکا آمد
- سال ۱۹۶۸یارشاطر مرکز مطالعات ایرانی را در محل ساختمان متعلق به کلمبیا تاسیس کرد
- سال ۱۹۷۲ شروع دانشنامه فارسی که پیش درآمد ایرانیکا شد
- سال ۱۹۷۹ آغاز ایرانیکا
- سال ۱۹۸۲ اولین مقاله ایرانیکا منتشر شد
- سال ۱۹۸۳یارشاطر بنیاد میراث فارسی را که یک سازمان غیر دولتی، غیر سیاسی بود، تاسیس کرد
- سال ۱۹۹۰ بنیاد دانشنامه ایرانیکا به منظور حمایت مالی از ایرانیکا تاسیس شد ( تا این تاریخ ۴ جلد ایرانیکا چاپ شده)
- سال ۱۹۹۹احسان یارشاطر بازنشسته شد
- سال ۲۰۱۸ تغییر نام مرکزمطالعات ایران به مرکز احسان یارشاطر برای مطالعات ایرانی
- سال ۲۰۱۸ مرگ احسان یارشاطر
- سال ۲۰۱۸ یک کارمند که برای هر دو جا ( کلمبیا و بنیاد) کار میکرده اختیار وب سایت را به بنیاد میدهد.
- سال ۲۰۱۹ کلمبیا دیگر مطلب جدید منتشر نمی کند و کلمبیا از ۱۸ ژوئن دیگر نتوانسته در سایت مطلب بگذارد.
دانشگاه کلمبیا مدعی است که همیشه کپیرایت ایرانیکا متعلق به این دانشگاه بوده و بنیاد در کار ایرانیکا دخالت میکرده، در بند ۴۴ این شکایت آمده است:
«مدعیعلیه همچنین در دیگر فعالیتهای مرکز دخالت میکرده، به عنوان مثال از مرکز میخواسته تا مانع ریاست پژوهشگران خاصی برای ریاست (گردانندگی) یک پنل در سمیناری در دانشگاه شوند، با این فرض که پول پنل را مرکز (یارشاطر) داده و نه دانشگاه ، و از مرکز خواسته اند که یک «برنامه کاری» به هیات مدیره مدعیعلیه ارائه دهند. »
از سخنگوی بنیاد دانشنامه ایرانیکا در مورد این بند از شکایت دانشگاه کلمبیا سئوال کردیم و از او پرسیدیم که این «پژوهشگران خاص» چه کسی یا چه کسانی بودهاند و منظور از «برنامه کاری» چه بوده است؟
استیو دیماتیا، سخنگوی بنیاد در جواب ما نوشت:
«ادعای کلمبیا مبنی بر اینکه بنیاد در "دیگر فعالیتها"ی مرکز دخالت کرده بی اساس است.»
این سخنگو افزود:
«کلمبیا قصد دارد تا حقایق را به نفع خود بازنویسی کند و بنیاد ساکت نخواهد نشست و اجازه نمیدهد که چنین شود. در سال ۱۹۹۰، دکتر یارشاطر بنیاد را تاسیس کرد تا در تمامی جوانب مطالعات ایران و مربوطه تحقیق کند و از طریق تاسیس یک موقوف و چاپ، نشر و توزیع نتیجه اینکار آرمان ( سبب) دانشنامه را ترویج کند.»
سخنگوی بنیاد با ذکر این که بنیاد تا کنون بیش از ۴۰ میلیون دلار به دانشگاه کلمبیا برای تولید و انتشار (دانشنامه) کمک کرده، در ادامه گفت:
«بنیاد اطمینان دارد که حقیقت آشکار می شود، و در نهایت موفق شده و بر تاکتیکهای قلدرانه دانشگاه کلمبیا فائق خواهد آمد.»
همین سئوال را با دانشگاه کلمبیا درمیان گذاشتیم و نام پژوهشگر ( یا پژوهشگرانی) را که بنیاد با ریاست آنها بر پنل مخالفت میکرده و جزییات دخالتهای بنیاد در کار ایرانیکا را جویا شدیم.
یک سخنگوی دانشگاه کلمبیا در پاسخ گفت:« متاسفانه این اطلاعات بخشی از دفاعیه حقوقی است»
از آنجا که دو طرف در میان دعوای حقوقی به سر می برند تمایل چندانی به ارائه مدارک و جزییات ندارند و ترجیح میدهند مستندات خود را در دادگاه ارائه کرده و موجب پیچیدهتر شدن پرونده نشوند.
با وجود این، زمانه در گفتوگوهایی که با برخی از شاهدان و افرادی که پیشتر در مرکز کار میکرده اند یا با مسایل آن آشنایی دارند به ریشه این مسایل پرداخت که در بخش بعدی و پایانی این گزارش میتوانید آن را بخوانید.
شکایت دوم: بنیاد علیه دانشگاه کلمبیا
حدود یک ماه پس از شکایت دانشگاه کلمبیا علیه بنیاد دانشنامه ایرانیکا، این بنیاد علیه هیات امنای دانشگاه کلمبیا، دکتر التون دنیل ( سردبیر دانشنامه ایرانیکا) و انتشارات (هلندی) بریل، شکایت کرد.
بنیاد روز ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۹ در شکایت ۳۰ صفحهای که در دادگاه حوزه جنوبی نیویورک مطرح کرد موارد متعددی اتهام را علیه دانشگاه کلمبیا، سردبیر ایرانیکا و انتشارات هلندی طرح کرد.
در این شکایت، بنیاد دانشنامه ایرانیکا دانشگاه کلمبیا را به تعدی به علامت تجارتی (ایرانیکا)، جعل علامت تجارتی، تضعیف علامت تجارتی، تغییر(تقلیب)، ثروتاندوزی غیر عادلانه، و دیگراعمال غیرمنصفانه، دخالت قابل تعقیب قانونی در قراردادها و اعمالی با چشمانداز نفع اقتصادی متهم کرد.
بنیاد دانشنامه ایرانیکا نیز همچون دانشگاه کلمبیا درشکایت حقوقی خود پیشینه ایرانیکا، فعالیت دکتر یارشاطر، تاسیس بنیاد و روابط بنیاد با دانشگاه بر اساس زمان روایت کرده است اما در «فکت»های زمانی دو شکایت اختلافاتی دیده می شود، مثلا در تاریخ آغاز دانشنامه و تاسیس مرکز مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا یک سال اختلاف زمانی وجود دارد.
در حالیکه دانشگاه کلمبیا سال ۱۹۷۲ را سال شروع دانشنامه (فارسی) ذکر کرده، بنیاد در بخش سوابق و فکت سال ۱۹۷۳ را سال شروع دانشنامه دانسته، در مورد تاسیس مرکز مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا به روایت دانشگاه سال ۱۹۶۸ و به روایت بنیاد سال ۱۹۶۹ سال تاسیس مرکز است.
بنیاد در این شکایت مدعی شده است که احسان یارشاطر بهعنوان سردبیر اثر، مالکیت کپی رایت ایرانیکا را داشته و او هم تمامی حقوقش را ( در این رابطه) به بنیاد واگذار کرده و با خواست یارشاطر این کپی رایت سال ۲۰۰۳ زیر اسم بنیاد ثبت شده است.
کلکسیون گرانبهای یارشاطر
بخش دیگری از این شکایت مربوط به کتابها و نقاشیهایی است که به بنیاد اهدا شده و ظاهرا از آن زمان در محل ساختمان مرکز احسان یارشاطرنگهداری میشود.
بنیاد میگوید که سال ۱۹۹۹ یارشاطر و همسرش (لطیفه علویه) کلکسیون آثار هنری ایرانی و اسلامی (شخصیشان) را در حراجی کریستی فروختند و عواید آن (۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار) را به بنیاد اهدا کردند. بنیاد همچنین میگوید یارشاطر ۶۰۰۰ جلد کتاب و حدود ۲۵۰۰ جلد ( چاپ سوا)، که کتابخانه دانشنامه ایرانیکا را تشکیل میدهند، به بنیاد اهدا کرد. همچنین بنیاد بیش از ۱۰۰ نقاشی را از هنرمندان ایرانی طی چند سال دریافت کرده است.
در این شکایت آمده که به نظر میرسد کتابخانه، آثار هنری، و دیگر مدارک مربوط به فرهنگ و زبان فارسی هنوز در محل مرکز باشند، اما کلمبیا حاضر نیست این آثار را به بنیاد بدهد.
علامت تجاری ( تریدمارک)
بنیاد میگوید که علامت تجارتی ایرانیکا ژوئیه ۲۰۱۹ ( یک ماه پیش از آغاز شکایت اول) در آمریکا به نام بنیاد با این شکل:
ENCYCLOPÆDIA IRANICA
ثبت شده است ، اما مرکز یارشاطر ( بدون اجازه) از این نشان استفاده کرده است.
شکایت حقوقی شامل اتهاماتی نیز علیه دکتر التون دنیل ( سردبیر فعلی ایرانیکا) و انتشارات بریل می شود که بیشتر حول استفاده غیر مجاز از علامت تجارتی ایرانیکا است.
دانشگاه کلمبیا نیز متهم شده که در قرارداد بنیاد با نویسندگان دانشنامه دخالت کرده است.
بنیاد دانشنامه ایرانیکا دقیقا چه میخواهد؟
بر اساس آنچه در شکایت حقوقی آمده مالکیت مطق و بیچون و چرای تمامی جوانب مالکیت معنوی دانشنامه ایرانیکا از جمله کپی رایت، علامت تجارتی، حق بازتولید الکترونیکی یا مکانیکی (چاپی) دانشنامه خواست بنیاد دانشنامه ایرانیکا است.
در این شکایت وکلای بنیاد دانشنامه ایرانیکا (یک دفتر در نیویورک و یک دفتر در واشنگتن) خواهان برگزاری دادگاه با حضور هیات منصفه شدهاند.
کپی رایت ایرانیکا متعلق به کیست؟
پاسخ به این سئوال دشوار است و در نهایت دادگاه نیویورک تعیین میکند که مالکیت کپی رایت با کیست.
در حالیکه بنیاد دانشنامه ایرانیکا مدعی است که دکتر یارشاطر پیش از مرگ به عنوان صاحب اثر این حق را به بنیاد داده، کلمبیا مدعی است که مالکیت کپیرایت کار پیرو سیاست (پالیسی) رسمی کپی رایت دانشگاه است و در نتیجه نه متعلق به دکتر یارشاطر بلکه متعلق به دانشگاه است.
کلمبیا میگوید: «از زمان پیدایش آن (ایرانیکا) در سال ۱۹۷۹ (بیش از یک دهه پیش از تاسیس (ای آی اف) و ادامه آن تا زمان حاضر، "اثر" همیشه یک پروژه دانشگاه کلمبیا بوده، و کپیرایت آن متعلق به کلمبیا است.»
با مراجعه به دفتر ثبت کپیرایت (آمریکا) می بینیم که از سال ۲۰۰۳ کپیرایت تعدادی از مجلدات زیر اسم بنیاد ثبت شده است. کلمبیا مدعی است که ازاین تغییر ( ثبت کپی رایت) تا سپتامبر سال ۲۰۱۷ بی اطلاع بوده است. به گفته کلمبیا، بنیاد در سال ۲۰۱۵ از دانشگاه کلمبیا خواسته بود تا مالکیت کپی رایت «کار» را به بنیاد منتقل کند، اما کلمبیا درخواست انتقال را رد کرده بود.
دسامبر ۲۰۱۷، بار دیگردرخواستش را از کلمبیا تکرار می کند، و کلمبیا باز نیز این درخواست را رد میکند.
سخنگوی بنیاد در این رابطه به زمانه گفت: «از زمان آغازش، بنیاد به طور قانونی مالکیت معنوی دانشنامه را داشته و بیش از ۴۰ میلیون دلار برای تولید و چاپ آن در اختیار دانشگاه کلمبیا گذاشته است.»
استیو دی متیا، سخنگوی بنیاد در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر این که آیا بنیاد نسبت به مالکیت معنوی مجلداتی که پیش ازتشکیل بنیاد یعنی طی سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۹ منتشر شده هم ادعایی دارد، ضمن ارائه پیشینه تاریخی ایرانیکا و مرکز مطالعات ایرانی گفت:
«سال ۱۹۷۳ یارشاطر دانشنامه ایرانیکا را تاسیس کرد و تا زمان کوتاهی پیش از مرگش در سن ۹۸ سالگی در سال ۲۰۱۸ سردبیر آن باقی ماند. سال ۱۹۹۰ یارشاطر بنیاد را تاسیس کرد....به عنوان سردبیر اثر( ایرانیکا) یارشاطر کپیرایت دانشنامه را داشته و همگی حقوق آن را به بنیاد واگذار کرده است.»
پرونده ایرانیکا، میراث ناخواسته یارشاطر برای دنیای حقوق
هر چند بعید میرسد که دکتر یارشاطر چنین روزی را پیشبینی کرده باشد، اما پرونده حقوقی ایرانیکا، نتیجه آن هرچه باشد، دیگر میراث ناخواسته دکتر احسان یارشاطر خواهد بود.
این پرونده می تواند یک پرونده ماندگار و سابقه قضایی در زمینه دعواهای کپی رایت شود واین که چه زمانی پژوهشگران حق مالکیت آثارشان را دارند، و چه زمانی این حق به دانشگاه تعلق دارد.
حکم دادگاه هر چه باشد می تواند به عنوان « سابقه قضایی» در دیگر پروندهها مورد استناد قرار گیرد.
اگر طرفین پرونده ( دانشگاه کلمبیا و بنیاد دانشنامه ایرانیکا) پیش از رای دادگاه شکایت حقوقی را خارج از دادگاه حل و فصل نکنند ، آنگاه رای دادگاه حوزه جنوب نیویورک میتواند در حقیقت مرزهای جدیدی از کپی رایت را در مواردی که توافق صریح و روشنی میان پژوهشگر و دانشگاه امضا نشده باشد، ایجاد کند.
قانون کپی رایت آمریکا چه می گوید؟
قانون کپی رایت میگوید که کارفرما صاحب حق کاری است که کارمند در «گستره حوزه کار» انجام داده است، اما قانون یک استاندارد واضح برای تعریف آن در آکادمیا ( حوزه دانشگاهی) تعیین نکرده است. دکتر الیزابت تاوسند، استاد حقوق در دانشکده حقوق دانشگاه تولین (نیواورلئان، لوییزیانا) که تخصص او در کپی رایت است در گفتوگویی با زمانه این پرونده را جالب توصیف کرد و گفت:« این پرونده بسیارجالب است و هر دو طرف از روز اول هر کاری کردهاند، اشتباه بوده است.»
دکتر تاوسند افزود: « سئوالات بسیاری پیرامون این پرونده قابل طرح است، اما نتیجه آن هر چه باشد برای جامعه دانشگاهی و محققان حوز ه مالکیت معنوی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.»
وی افزود با توجه به اینکه بنیاد یک سازمان غیر انتفاعی است، اینکه بنیاد اصرار به داشتن کپیرایت این اثر را دارد که تا حد دعوای حقوقی پیش می رود، اتفاقی عجیب است و این سئوال را پیش میآورد که چرا؟»
یکی از سئوالاتی که پس از حکم دادگاه مشخص خواهد شد این است که آیا قانون در غیاب یک توافق امضا شده میان کلمبیا و یارشاطر، «دانشنامه ایرانیکا» را در «گستره حوزه کار» (Scope of work) یارشاطر برای دانشگاه کلمبیا قرار خواهد داد یا نه.
دعوایی گرانقیمت
پرونده حقوقی دعوا بر سر ایرانیکا حدود یک سال است که در جریان است و احتمال دارد به همین زودی هم به نتیجهای نرسد.
دعوای حقوقی در آمریکا معمولا یک روند پرهزینه و گاه دردناک است. برنده آن در بسیاری از موارد وکلا و تیم حقوقی پرونده هستند که فارغ از نتیجه دستمزد خود را دریافت میکنند.
وکیل کپی رایت در نیویورک برای هر ساعت بین ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار حق مشاوره می گیرند. با توجه به این که این پرونده به دادگاه رفته و همین طور اینها کارهایی نظیر لیست کردن کتابهای کتابخانه یارشاطر در مرکز را به وکیل سپردهاند، صدها ساعت صرف این دعوا خواهد شد.
یک وکیل کپیرایت به زمانه گفت که چنین دعوای حقوقی میتواند بین ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون دلار هزینه در برداشته باشد.
دانشگاهها معمولا یک دفتر وکالت حقوقی دارند که مسایل حقوقی را حل و فصل میکنند و عموما در استخدام دانشگاه هستند. این هزینههای حقوقی کلمبیا از محل بودجه وقف شده تامین نمیشود.
اما در مورد بنیاد مساله متفاوت است و هزینه این دعوا از محل پولهای اهدایی که به منظور توسعه و تولید و ایرانیکا اهدا شده پرداخت میشود.
سوال این است که آیا کسانی که مبالغی به ایرانیکا اهدا کردهاند از این که مبلغ اهداییشان صرف دعوای حقوقی شود رضایت دارند؟
همتعالی برای پروژهای فاخر
بودجه ایرانیکا معمولا از طریق اهدای کمک مالی خیرین، سازمانهای فرهنگی، برگزاری جشن خیریه، گالا و نظایر آن جمع آوری شده است.
به عنوان مثال، سازمان موقوفه ملی برای علوم انسانی آمریکا طی سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۶ میلیونها دلار به ایرانیکا کمک کرده، یکی از اهدا کنندگان کمک به دانشنامه ایرانیکا بنیاد سمنانی است .
خسرو سمنانی، خیر و نیکوکار ایرانی و ریاست سابق هیات امنای دانشنامه ایرانیکا در دانشگاه کلمبیا یکی از افراد نیکوکاری است که مبلغ قابل توجهی به پروژه ایرانیکا اهدا کرده است.
خسرو سمنانی و بنیاد خانواده سمنانی طی سالها بیش از ۲ میلیون دلار تهیه و در اختیار پروژه ایرانیکا قرار دادهاند.
خسرو سمنانی، در گفتوگویی به زمانه گفت که کمک مالی به ایرانیکا در جهت کمک به هدف اصلی که انتشار ایرانیکا است صورت گرفته است.
آقای سمنانی گفت: « ادامه پروژه، توسعه ایرانیکا چیزی است که من به آن امید دارم و دلیل اصلی کمک من بوده است.»
او ابراز امیدواری کرد که ایرانیکا بتواند بار دیگر بر روی هدف اصلی خود که تهیه تحقیقات گرانبهای آکادمیک، مستندسازی و کمک به فرهنگ و میراث ایرانی است تمرکز کند.
داستان ادامه دارد
در بخش بعدی (و پایانی) این گزارش به آنچه در بنیاد دانشنامه ایرانیکا می گذرد، نظرات دیگر دستاندرکاران ایرانیکا و انتشارات بریل، آینده ایرانیکا و همچنین انتشارنامهای از احسان یارشاطر که پیش از این منتشر نشده، خواهیم پرداخت.
بخش نخست گزارش:
نظرها
نظری وجود ندارد.