نشریه صحرا و خاموش کردن صدای ترکمنها
دانیال بابایانی- با وجود پیگیریهای روزنامهنگاران و فعالان رسانهای استان گلستان، هنوز پاسخ روشنی در مورد دلیل لغو مجوز «نشریه صحرا» داده نشده است.
سوم شهریور ۹۹ خبری کوتاه در صفحههای اجتماعی و برخی خبرگزاریهای استانی در استان گلستان منتشر شد: «مجوز نشریه صحرا لغو شد»
با وجود پیگیریهای روزنامهنگاران و فعالان رسانهای استان گلستان، هنوز پاسخ روشنی در مورد دلیل لغو مجوز «نشریه صحرا» داده نشده و مشخص نیست دلیل این اقدام دولت دوم تدبیر و امید چه بوده است.
نشریه صحرا اولین رسانه رسمی ترکمنهای ایران بود. این نشریه در اسفند سال ۷۶ با شعار «با بهار میآییم» فعالیت خود را آغاز کرده بود. بعد از ثبت نشریه صحرا راهی برای ترکمنها هموار شد که در آن توانستند طی سالهای گذشته چندین نشریه دو زبانه فارسی-ترکمنی دیگر را نیز به ثبت رسمی برسانند. از جمله این نشریات میتوان به فصلنامه «یاپراق» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «یوسف قوجق»، فصلنامه «مختومقلی» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «محمد سارلی»، فصلنامه «ترکمن نامه» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «عبدالقهار صوفی راد» و هفتهنامه «عصر گلستان» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «قیوم آقآتابای» اشاره کرد.
با گسترش تکنولوژی و دسترسی مردم به اینترنت، رسانههایی اینترنتی چون وبسایت «دانشجویان ترکمن» و وبسایت «اولکامیز» نیز به جمع رسانههای ترکمنی اضافه شدند.
با این حال لغو امتیاز نشریه باسابقه صحرا که از پیشگامان توسعه آزادی بیان در ترکمن صحرا بود، موجب اعتراض گسترده در فضای مجازی و بین اصحاب رسانه در این منطقه شد.
بسیاری از روزنامهنگاران محلی ضمن انتقاد از لغو مجوز این نشریه دو زبانه، این کار را مغایر اصل ۲۴ قانون اساسی کشور دانستند.
اصل ۲۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی درباره آزادی مطبوعات است و میگوید:
«نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین میکند.»
همچنین در اصل ۱۷۵ قانون اساسی نیز آمده است تأمین آزادی انتشار و بیان، بر طریق موازین اسلامی در رسانههای گروهی (رادیو و تلویزیون) ضرورت دارد.
جدای از اینکه لغو مجوز نشریه صحرا را میتوان اقدامی علیه آزادی بیان و مطبوعات دانست، این نشریه نقش مهمی هم در تربیت روزنامهنگاران نسل جدید ترکمن صحرا داشت که با تعطیل شدن این نشریه عملا امکان کار و اشتغال از آنان سلب شده است.
«امان محمد خوجملی» که از روزنامهنگاران شناخته شده استان گلستان است، از جمله کسانیست که کار رسانهای خود را از نشریه صحرا آغاز کرده. او که ساکن شهر گنبد کاووس است، به تازگی به اتهام «نشر اکاذیب» و «تشویش اذهان عمومی» به جریمه نقدی چهار میلیون تومانی محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کرده است. خوجملی به دلیل انتشار مطالبی درباره وضعیت بحران اقتصادی و با شکایت نهادهای امنیتی به دادگاه رفت. او بهمن ماه ۹۸ بازداشت و با تأمین کفالت آزاد شده بود.
- در همین زمینه: گزارشگران بدون مرز سرکوب روزنامهنگاران ایرانی را محکوم کرد
خوجملی درباره جایگاه نشریه صحرا به زمانه میگوید:
«در آن سالها ما ترکمنها نشریه نداشتیم و این نقص بزرگی برای ما بود. حفظ و تداوم و زنده ماندن یک اتنیک حتماً به نشریات مکتوب مانند روزنامه و هفتهنامه و ماهنامه و مجلات و کتب نیازمند است. اوایل نشریه ماهنامه بود، بعد هفته یا دوهفتهنامه شد.»
او درباره فشارهای دولتی به مطبوعات هم میگوید:
«فشار بر مطبوعات در سالهای اخیر و بهخصوص از زمان دولت محمود احمدینژاد تشدید شد. گرچه بهار مطبوعات در همان زمان دولت اول خاتمی در سال ۷۹ به خزان گرایید و روزنامهها به صورت فلهای بسته شدند.»
نشریه صحرا و رویکرد انتقادی
شماره دوم نشریه صحرا در اردیبهشت ۱۳۷۷ با تیتر اصلی «آیا ترکمنها در پستهای کلیدی استان گلستان نقش خواهند داشت؟» منتشر شد.
نقدی مهم که انعکاسی وسیع در کل منطقه داشت چرا که تا آن روز هیچ نشریهای به این صراحت از حقوق ترکمنهای ایران در رسانهها دفاع نکرده بود. ترکمنهایی که به دلیل تعلقات مذهبی و اتنیکی از بسیاری از حقوق شهروندی محروم بودند و به بهانههای مختلف از مدیریتهای استانی و شهری کنار گذاشته میشدند و مسئولان استانی و کشوری نیز تحمل کوچکترین حقطلبی، هویت طلبی و اعتراض ترکمنها را که گویی به لگدمال شدن حقوقشان عادت کرده بودند، نداشتند. از این رو نشریه صحرا در مدتی کوتاه توانست به تریبونی برای دفاع از حقوق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ترکمنها بدل شود اما «دکتر عبدالرحمن دیهجی»، مدیر مسئول نشریه صحرا پس از سالها تجربه سردبیری و صاحب امتیازی این نشریه، نهایتاً به دنبال فشار نیروهای امنیتی از ایران به ترکیه مهاجرت کرد. او اکنون سالهاست عضو هیأت علمی دانشگاه تراکیا ترکیه است.
دیهجی که فارغالتحصیل رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دارای مدرک دکترای تاریخ هنر از دانشگاه استانبول است درباره وضعیت آزادی رسانهها در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد به زمانه میگوید:
«در دوره خاتمی نسبتاً خوب بود. بعضاً تذکراتی از سوی مقامات امنیتی میگرفتیم اما مشکل حادی پیش نمیآمد. گاه به خاطر نوشتن مطلب انتقادی از عدم نبود امنیت در ترکمن صحرا از سوی فرماندهی نیروی انتظامی استان گلستان به دادگاه کشیده میشدیم و گاه تابلوی نمایندگیمان در گرگان را میشکستند و پایین میکشیدند اما از دوره احمدی نژاد به بعد فضا کاملاً امنیتی شد. مخصوصاً صحرای ما که در هماهنگی اصلاح طلبان ترکمن صحرا و حمایت از کاندیدای ریاست جمهوری اصلاح طلبان نقش عمدهای ایفا میکرد، به نقطه تهاجم جناح اصولگرا و نیروهای امنیتی تبدیل شد و در جلسات امنیتی از من به عنوان شخصی خطرناک یاد میکردند. به دنبال آن سعی کردند با قطع یارانه کاغذ نشریه ما را زمین بزنند. کسانی که اهل مطبوعات هستند میدانند نشریاتی که بنیه مالی ضعیفی دارند، بدون کاغذ یارانهای نمیتوانند روی پای خود بایستند.»
اعمال این فشارها به نشریه صحرا با وجود آن بوده است که بر اساس حقوق مطبوعات که در فصل سوم قانون مطبوعات آمده، حق انتقاد، اظهار نظر و حق کسب و انتشار آزادانه اخبار داخلی و خارجی از جمله حقوق مطبوعات عنوان شده است. همچنین، در ماده چهار این قانون آمده است که هیچ مقام دولتی و غیردولتیای حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند.
نشریه، جایگزین حزب
در دهه ۸۰ شمسی نشریه صحرا در نبود احزاب و سازمانهای سیاسی مستقل در ترکمن صحرا به محل همفکری و انسجام روشنفکران ترکمن تبدیل شد؛ ظرفیتی که حساسیت نیروهای امنیتی را برانگیخت.
دیهجی درباره فشارهای مضاعف مقامات اطلاعاتی و دولتی در آن سالها میگوید:
«سالی که احمدینژاد روی کارآمد، یک بار یکی از سخنان احمدینژاد را که از سایت "روز" گرفته بودم تیتر کردم. بنا به گزارش سایت روز احمدینژاد به ترکمنهای "بجنورد" که تقاضای کمک کرده بودند گفته بود: بروید از همان کسی کمک بخواهید که به او رأی دادهاید. چون ترکمنها به معین رأی داده بودند. همان سال ما از کاغذ یارانهای محروم شدیم. گاه نیروهای امنیتی به دفتر نشریه صحرا میآمدند و به خاطر چاپ برخی مطالب در نشریه تذکراتی می دادند و گاهی هم تهدیدهایی می کردند. البته بعضاً پیشنهادهای خوبی هم میکردند ولی انتظار داشتند که نشریه را در راستای سیاستهایشان قرار دهیم و به ما مطالبی کاملاً برنامهریزیشده بدهند که در شمارههای مختلف به چاپ برسانیم. به نظرم بیشتر در پی اهداف مذهبی و آسیمیلاسیون در میان ترکمنها بودند اما من فقط به هدف خود و رسالت خود فکر میکردم و وجدانم اجازه معامله را نمیداد. راه خودم را ادامه دادم.»
عبدالرحمن دیهجی در طی سالهای فعالیت خود بارها آماج حملات تهدید آمیز با شمارههای ناشناس قرار گرفت. او حتی یک بار توسط افراد ناشناس مورد ضرب و جرح قرار گرفت و به شدت زخمی شد.
او درباره این ماجرا میگوید:
«معلوم نبود چه کسانی بودند و در دادگاه نمی توانستم اثبات کنم اما برای من مثل روز روشن بود که تحت امر کجا هستند. کلا زندگی را در همه زمینهها برایم بسیار تنگ کرده بودند که بیان تمام آنها در حوصله این گزارش نخواهد بود و در آینده شاید موضوع یک رمان قرار بشود.»
دیهجی اما به دنبال این اعمال فشارها نهایتا مجبور به مهاجرت شد گرچه هیچوقت از مدیریت نشریه دست بر نداشت و گاهی هم مطالبی برای انتشار در آن میفرستاد.
صاحب امتیاز نشریه صحرا در همین باره میگوید که هیچوقت به فکر مهاجرت طولانی نبوده و اساسا هدف او از مهاجرت این بوده است که وقتی شرایط سیاسی در ایران بهتر شد دوباره به وطن برگردد؛ گرچه این شرایط با گذشت سالها نه تنها بهتر نشده بلکه روند، نزولی بوده است.
دیهجی اما در ترکیه هم دست از فعالیت در مطبوعات برنداشته. او به نوشتن مقالات انتقادی به فارسی و ترکی ادامه داده و برای معرفی ترکمن صحرا و وضعیت سیاسی و اجتماعی آن در رسانه های ترکیه نیز تلاش کرده است:
«نشریه را به دوست سردبیر سپردم که چند سال زحمت انتشارش را کشید. اما نشریهای که دیگر مدیر مسئول بالای سرش نبود، نمی توانست آزادی عمل زیادی داشته باشد. مجبور به خودسانسوری بود. یک بار یکی از اهل قلم ترکمن صحرا را به عنوان مدیر مسئول معرفی کردم و نامه کتبی نوشتم و فرستادم. نپذیرفتند. گویا نشریهای که مدیر مسئولش در دور دست بود برایشان بیخطرتر بود. به این صورت چند سالی گذشت اما صحرا هرگز از آن مسیر رسالت اصلی خود جدا نشد. من هم از دور کنترل داشتم و گاه مطالبی میفرستادم تا این که کار به لغو مجوز آن کشیده شد.»
مخالفتها با لغو مجوز صحرا
لغو مجوز نشریه صحرا با موج مخالفت روزنامهنگاران و کنشگران سیاسی منطقه ترکمن صحرا همراه شد، به طوری که برخی از آنها صراحتاً این اقدام را نقض آزادی بیان و نقض حقوق بشر دانستند.
طبق ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد؛ این حق دربرگیرنده آزادی، داشتن عقیده بدون مداخله و آزادی در جستوجو، دریافت و انتقال اطلاعات و عقاید از طریق هر نوع رسانهای بدون در نظر گرفتن مرزهاست.
همچنین آزادی بیان و عقیده در ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
توقیف، لغو مجوز و پاکسازی روزنامهنگاران اما پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ و به قدرت رسیدن روحالله خمینی در کارنامه جمهوری اسلامی دیده میشود و این جریان تا به امروز ادامه دارد.
حالا اما بد اقبالی گریبانگیر «نشریه صحرا» شده است. نشریهای که روزنامهنگاران آن به دنبال روزنه امید برای حل بحرانهای ترکمنهای ایران بودند. همکاران این مجموعه برای حفظ استقلال مالی این نشریه گاهی حتی به صورت افتخاری در آن قلم میزدند.
نظرها
محمد
درود بر مسئولین وب سایت رادیو زمانه به خاطر دفاع از حقوق اتنیک های ایران، بله وضعیت ترکمن ها به خاطر تبعیض و ظلم هدفمند و عمدی حاکمیت اصلاً خوب نیست و تا وقتی که این حاکمیت عقب مونده چپاولگر سرکار باشه هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست، به امید روزهای بهتر.