درخواست اخراج جعفر محلاتی از دانشگاه اُبِرلین: او اتهامها را انکار میکند
سفیر سابق ایران در سازمان ملل در پاسخ به نشریه «کمپس رفورم» اتهامات وارد بر خود را رد کرده و گفته است از شغلش کنار گذاشته نخواهد شد.
چندی پیش گروهی از زندانیان سیاسی سابق در ایران، خانواده زندانیان سیاسی اعدام شده و فعالین حقوق بشر در نامه ای به ریاست کالج اُبرلین (Oberlin College) که یک دانشگاه خصوصی در ایالت اوهایوی آمریکا نسبت به انتصاب محمدجعفر محلاتی به عنوان مسئول مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا در کالج ابرلین اعتراض کرده و به دلیل انکار جنایات جمعی رژیم ایران بویژه در زمینه کشتارهای تابستان ۶۷ خواهان اخراج او شدند.
محمد جعفر محلاتی که پیش از این به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل و اینک به عنوان استاد دانشگاه در دانشگاه ابرلین اوهایو مشغول کار است در پاسخ به نشریه «کمپس رفورم» به طور قاطع این اتهامات را تکذیب کرده و گفته است که از شغلش کنارگذاشته نخواهد شد.
امضا کنندگان نامه گفته اند که « انتصاب وی برای این نقش با ارزشهای دانشگاه ابرلین مغایرت اساسی دارد» و گفتهاند که نقش وی در طول زمان نمایندگی اش در سازمان ملل (بین سالهای ۱۳۶۷ – ۱۳۶۸) مبهم گویی، انکار، و دروغ گفتن به جامعه جهانی در مورد جنایات جمعی مرتکب شده توسط رژیم ایران بوده است.
نامه به امضای بیش از ۶۲۰ نفر رسیده و در میان نام امضا کنندگان از خانواده قربانیان اعدامهای دهه ۶۰ گرفته تا زندانیان سابق، فعالین حقوق بشر و شهروندان آمریکایی به چشم میخورد.
دراین نامه از کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ که جملگی دوران محکومیت شان را سپری می کردند، به عنوان اوج ظلم و جنایت رژیم ایران نام برده شده و آمده است که «سوابق تاریخی نشان می دهد نه تنها آقای محمد جعفر محلاتی از موقعیت منحصر به فرد خود در سازمان ملل برای جلب توجه افکار عمومی به این جنایات و همچنین درخواست از دولت ایران برای پایان دادن به این فعالیت های جنایتکارانه استفاده نکرده و به این قتل عام های وحشیانه اعتراضی نکرده است، بلکه متأسفانه آقای محلاتی طی صدور بیانیه ها و سخنرانی هایی منکر این جنایات علیه بشریت شده و میزان اعدام ها و گزارش هایی که با نام اعدام شدگان همراه بوده را غیر واقعی خوانده است»
امضا کنندگان از کالج ابرلین خواستهاند که علاوه بر اخراج آقای محلاتی ، از تمامی قربانیان قتل عام تابستان ۱۳۶۷ و خانواده هایشان عذرخواهی کند و همچنین در رابطه با پروسه استخدامی او تحقیق صورت گیرد.
محمد جعفر محلاتی به «کمپس ریفورم» گفته است که ابرلین از او نخواسته و نخواهد خواست که بر اساس این «اتهامات بیاساس» کنارهگیری کند.
محلاتی همچنین در پاسخی که به این نشریه داده «به صورت قاطع» هر اطلاع و در نتیجه مسئولیت داشتن درباره اعدام جمعی در ایران در زمان خدمتش در سازمان ملل را تکذیب کرده است.
این نشریه همچنین به سراغ خانم مورگان اورتاگس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رفته و نظر او را جویا شده. خانم اورتاگس به کمپس ریفورم گفته است که در سال ۱۹۸۸ کمیسیونهای مرگ هزاران مخالف سیاسی را هدف گرفته و تا امروز نیز این وضعیت ادامه داشته و فروکش نکرده است. به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ایران حاضر به تحقیق و پاسخگویی در مورد این جنایات نیست و اعضای کمیسیونهای مرگ اکنون شغلهای رده بالایی در رژیم ایران دارند، از جمله رییس قوه قضاییه و وزیر دادگستری ایران.
نشریه کمپس ریفورم که به پوشش اخبار کالج و دانشگاهها می پردازد، یک دیدبان با دیدگاههای محافظهکار است تا به گفته خود گرایشها و انحرافات لیبرال در دانشگاههای کشور را افشا کند. این نشریه گفته است که با مقامهای کالج ابرلین نیز در این رابطه تماس گرفته و در انتظار پاسخ آنهاست.
نظرها
حقیقتگو
امریکا بعد ازجنگ جهانی اطراق گاهی برای برای جنایتگران و فاشیست های آلمانی شد وبه آنها هم اجازه دهد برطیق اهداف و اعتقادات فاشیستی گروه ها وفرقه های افراطی نژاد پرستانه برپا کنند و مورد احترام قرار داشته ودارند ولی چرا امریکا باید همچنین موهبتی را برای جنایتگران و فاشیست های حکومت اخوندی تدارک نبیند مقادیر نجومی ثروت دارند وبرای مردمان نژاد برتر امریکا خطری محسوب نشده و نمیشوند ...باید ازصاحب دانشگاه ابرلین پرسید برحسب چه کمبود تخصصی اقدام با استخدام چنین فرد با کارنامه دروغ پردازی و پنهان گری درجنایت حکومت آخوندی نیاز مبرمی داشته اید؟ که حالا جمعی ازشاکیان و شاهدان این جنایت ها و انهم با هم اسناد ومدارک برعلیه آخوند زاده ای همچون محمد جعفر محلاتی به اعتراض بپردازند؟ برپائی حلقه های تروریستی و تهدید کننده که حالا جمعی ازایرانی ها در کاانادا را طعمه کرده است توسط چه اقشاری درامریکا و کانادا فرماندهی و هدایت شده ومیشود؟ باری دانسته باشیم که امثال محلاتی ها دراروپا فراوان هستند که بابت ثروت های کلان و اتصلات آنچنانی شان با حکومت آخوندی و یا گندوی های عسل اروپائی درایران به مشاغل استتاروارانه مشغول بوده وهستند ..