تیغ شورای نگهبان برای انتخابات یکدست تیزتر شد
بهنام قلیپور − پست جدید احمد خاتمی را میتوان ذیل پروژه جوانگرایی و ولاییسازی بیشتر ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ارزیابی کرد.
سید احمد خاتمی، پس از آنکه محمد یزدی به خاطر «کهولت سن» از عضویت در شورای نگهبان کنارهگیری کرد، از سوی علی خامنهای جایگزین این روحانی پا به سن گذاشته شد.
احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و علی خاتمی، امام جمعه زنجان از زمانی با اراده آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی وارد عرصه سیاست شدند که مجموعه حاکمیت به این نتیجه رسید نام محمد خاتمی و شعارها و برنامههایش را به حاشیه ببرد.
اتاق فکر آقای خامنهای با این استدلال که نام خاتمی تنها به معنای اصلاحطلبی نیست و خاتمی نامهایی با اندیشه ولایی و حامی رهبر نیز وجود دارند، شروع به شناسایی روحانیونی کرد که نام خانوادگی خاتمی داشتند و دقیقا نقطه مقابل تفکرات محمد خاتمی قرار داشتند.
احمد خاتمی، متولد ۱۳۳۷ در سمنان، نخستین روحانی تندرو و گمنامی بود که با اراده بیت خامنهای در اواسط دهه ۷۰ به تدریج در عرصه سیاست سر برآورد و سال ۱۳۷۶ از حوزه انتخابیه کرمان وارد مجلس خبرگان رهبری شد.
این روحانی گمنام به تدریج پلههای ترقی در ساختار قدرت را با موضعگیریهای تند و تیزی که علیه دولت محمد خاتمی اتخاذ میکرد طی کرد و اندک اندک به یکی از روحانیون امین و انقلابی مورد تائید بیت رهبر جمهوری اسلامی تبدیل شد.
چهره و گفتار و رفتار او از زمانی مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت که در مقام امام جمعه موقت تهران، سخنرانیهای بسیار تند و تیز و جنجالی علیه اصلاحطلبان و جریانهایی که حاکمیت آنها را خودی نمیدانست، میکرد.
همین موضعگیریها بود که از او چهرهای عبوس در افکار عمومی ساخت و پس از پایان دولت محمد خاتمی، او مدتها در رسانهها و برنامههای رسمی به ایراد سخنرانی میپرداخت تا بلکه فقط مردم تنها یکی خاتمی را ببینند و بشنوند؛ آنهم احمد خاتمی، روحانی تندرو انقلابی.
پشت این سیاست هرچه قرار داشت، برای احمد خاتمی مطلوب بود. او دوست داشت هر روز دیده شود، سخنرانی کند و در مقام یک روحانی انقلابی برای بسیاری از طلاب و نیروهای تندرو، مرجعی سیاسی و البته دینی باشد.
این روحانی اما به خواسته خود در این زمینه نرسید، یعنی جایگاه مطلوبی میان جریان حزبالله و طلاب پیدا نکرد، اما حاکمیت او را هر روز بال و پر داد و سمتها و عناوین متعددی نصیبش کرد که عضویت در شورای نگهبان یکی از تازهترین این عنوانهاست.
پیام برگماری احمد خاتمی در شورای نگهبان
احمد خاتمی پس از آنکه محمد یزدی به خاطر «کهولت سن» از عضویت در شورای نگهبان کنارهگیری کرد، از سوی علی خامنهای جایگزین این روحانی پا به سن گذاشته شد.
پیام این انتصاب را بسیاری به منزله «رادیکالتر» شدن شورای نگهبان دانستهاند که البته تعبیر درست و دقیقی است، اما پیام دقیقتر این انتصاب را باید در پروژه چراغ خاموش خامنهای در جوانسازی کادر مدیریتی و فکری در جمهوری اسلامی دانست.
احمد خاتمی با وجود ۵۹ سال سن در مقایسه با تعداد قابل توجهی از روحانیون ذینفوذ در جمهوری اسلامی، روحانی به نسبت جوانی محسوب میشود، هرچند که رهبر جمهوری اسلامی در شش سال اخیر احکام حکومتی برای تعدادی از روحانیون در مناصب مختلف صادر کرده که سنی کمتر از احمد خاتمی دارند.
هدف از صدور این احکام هم جوانگرایی و دمیدن خونی تازه در کالبد نظام است تا به تدریج نیروهای سالخورده و بیانگیزه و کمتوان در ساختار قدرت کنار گذاشته شده و نیروهایی بر سر کار گمارده شوند که پر توان هستند، انگیزه دارند و در عین حال انقلابیتر از سالخوردگان بیانگیزهاند.
پست جدید احمد خاتمی را میتوان ذیل این پروژه جوانگرایی و ولاییسازی بیشتر ساختار قدرت در جمهوری اسلامی هم ارزیابی کرد. مقام جدیدخاتمی بیشتر به سیاسن ربط دارد تا فقاهت، چرا که احمد خاتمی بیشتر به عنوان چهرهای سیاسی شناخته میشود تا فقهی، اما خامنهای این روحانی را به عنوان یکی از فقهای شورای نگهبان منصوب کرده است.
انتخابات ۱۴۰۰
عضویت احمد خاتمی در این شورا، چندان تغییری در برنامهها و فیلترهای سفت و سخت این شورا در تائید صلاحیت نامزدهای آتی انتخابات نخواهد داشت، انتخاباتی که براساس بسیاری پیشبینیها، کمفروغ و تنها با نامزدهای جریان سیاسی موسوم به محافظهکاران برگزار خواهد شد.
چشمانداز انتخابات در ایران نه نوید مشارکت بالا را میدهد و نه روزنهای برای نامزدهای مستقل یا اصلاحطلب است که حالا احمد خاتمی بتواند با همدستی سایر اعضای شورای نگهبان، نامزدهای زاویهدار با حاکمیت را قلع و قمع کند.
شورای نگهبان در انتخابات پیشرو یکی از سهلترین ماموریتها را دارد، این ماموریت حالا با اضافه شدن احمد خاتمی سهلتر هم شده است. احمد خاتمی چیزی به این شورا اضافه نخواهد کرد، اما بسان یک مسقل تیغ رد صلاحیتهای آن را تیزتر خواهد کرد، تیغی که اگرچه در انتخابات آتی چندان به کار نخواهد آمد، اما یک پیام نهفته در خود دارد؛ کسانی که گمان میکنند رد صلاحیت خواهند شد، ثبتنام نکنند، چراکه قطعا مردود خواهند شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.