● پژوهشهای زمانه
آبان ۹۸: کدام نهادهای امنیتی و شبهنظامی آغازگر خشونتها بودند و مردم را به گلوله بستند؟
نیروهای امنیتی آغازگر خشونتها به قصد پایان دادن به اعتراضها بودند. در میان آنها شبهنظامیان کمترشناختهشدهای همچون تکتیراندازهای «نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی» به چشم میخوردند.
✍🏽 درباره این پژوهش:
آبان ۹۸ شاهد گستردهترین اعتراضهای مردمی به حکومت جمهوری اسلامی پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود؛ اعتراضهایی که شمار کشتگاناش صدها تن اعلام شده است. چه کسی آغازگر خشونت در جریان اعتراضهای سراسری آبان بود؟ چه نیروها و نهادهایی در سرکوب اعتراضها نقش داشتند؟ و دست آخر برای کشتن معترضان از چه سلاحها و ابزارهایی استفاده شد؟ پژوهش پیشرو درباره خیزش آبان ۹۸، با بررسی بیش از ۱۷۰۰ ویدیو و تصویر منتشرشده و اختصاصی از این اعتراضها و بررسی آنها با کمک کارشناسان و گفتوگو با شاهدان عینی تلاش میکند پاسخی برای این پرسشها به دست دهد.
ساعت صفر بامداد جمعه ۲۴ آبان ۹۸، قیمت سوخت حامل در ایران بدون اعلام قبلی افزایش دویست درصدی پیدا کرد و بنزین آزاد از لیتری ۱۰ هزار ریال (هزار تومان) به لیتری ۳۰ هزار ریال (۳ هزار تومان) رسید. این افزایش قیمت در پی تصمیم فراقانونی «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران سه قوه» اتخاذ شد. شورایی که در سال ۹۷ به دستور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی تشکیل و از آن به عنوان «اتاق جنگ اقتصادی» نیز نام برده میشود. «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران سه قوه» کماکان نهادی ناشناخته باقی مانده و ابهامات بسیاری درباره حدود اختیارات قانونی آن وجود دارد. اما نام این نهاد با افزایش قیمت بنزین که منجر به سلسلهای از تجمعها و اعتراضها در آبان ۱۳۹۸ در بیش از ۱۲۰ شهر کوچک و بزرگ ایران شد، گره خورده است.
اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ را میتوان بیسابقهترین اعتراض مردمی در تاریخ جمهوری اسلامی دانست، چرا که از حیث گستردگی، شدت سرکوب و خشونت به کار گرفته شده و همچنین شیوههای بدیع اعتراضهای مدنی خشونتپرهیز در نوع خود منحصر به فرد بود. اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ دستکم پنج روز از تاریخ ۲۴ الی ۲۹ آبان ۱۳۹۸ به طول انجامید.
مجموعه اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ اگرچه ابتدا نسبت به گرانی بنزین شکل گرفت، اما به سرعت به یک اعتراض گسترده ضد حکومتی تبدیل شد. در جریان این سلسسه اعتراضها صدها تن از شهروندان معترض و بیدفاع توسط پلیس و نیروهای امنیتی کشته، صدا تن زخمی و هزاران نفر نیز بازداشت شدند. حکومت جمهوری اسلامی ایران تاکنون هیچ آمار دقیق و مشخصی درباره تعداد کشته شدگان و بازداشت شدگان اعتراضهای آبان ۹۸ اعلام نکرده است.
اما در فقدان ارائه آمار صحیح و عدم شفافیت از جانب مقامهای ایران، سازمانهای حقوق بشری و خبرگزاریها از طریق منابع مختلف، آمارهای متفاوتی را منتشر کردهاند که همگی توسط حکومت ایران تکذیب شده است.
👈🏽 آمارهای موجود درباره تعداد کشتهشدگان اعتراضهای آبان ۹۸:
■ سازمان عفو بینالملل در گزارشی به تاریخ ۲۵ آذر ۹۸ تعداد کشتهشدگان آبان ماه را بر اساس منابع معتبر (تا آن زمان) بیش از ۳۰۴ نفر اعلام کرد و در گزارشی تکمیلی به تاریخ ۳۱ اردیبهشت آن را تأیید کرد.
■ سازمان حقوق بشر ایران در تاریخ ۳۰ آذر ۹۸ با انتشار یک گزارش تحقیقی، کشته شدن دستکم ۳۲۴ نفر در جریان اعتراضات آبان ۹۸ را تأیید کرد. بر اساس گزارش همین سازمان حدود ۱۰ هزار نفر از معترضان بازداشت شدهاند یا تحت پیگرد قرار گرفتهاند.
■ خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی اختصاصی که در تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹ / دوم دی ۹۸ منتشر شد، به نقل از چند منبع آگاه در «وزارت کشور» که نامی از آنها برده نشده، از کشته شدن بیش از هزار و ۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات آبان خبر داد.
■ وبسایت «کلمه»، نزدیک به میرحسین موسوی هم پنجشنبه ۱۲ دی ۹۸ از آمار «غیررسمی ۶۳۱ جان باخته» به نقل از بولتنهای محرمانه خبر داد.
هر کدام از آمارهای ارائه شده صحت داشته باشد، خبر از سرکوب خونین شهروندان معترض و بیدفاعی میدهد که تنها نسبت به گرانی بنزین و شرایط سخت اقتصادی کشور اعتراض داشتند.
علاوه بر آمارهای ارائه شده توسط سازمانهای حقوق بشری و خبرگزاریها، بعد از وقفهای هفت ماهه عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، در گفتوگویی تلویزیونی به صورت تلویحی از کشته شدن ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ گفت و سپس مجتبی ذوالنوری، نماینده قم و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم که از جمله نزدیکان به بیت رهبر جمهوری اسلامی است، روز ۱۲ خرداد در حاشیه یکی از جلسات کمیته اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مبارزه با کرونا در جمع خبرنگاران اعلام کرد در جریان اعتراضهای آبان ماه، ۲۳۰ شهروند ایرانی کشته شدند.
دولت ایران در دومین روز از اعتراضهای سراسری آبان یعنی شامگاه ۲۵ آبان ۹۸ اقدام به قطع سراسری اینترنت کرد و در سایه قطع ارتباط مردم داخل کشور با یکدیگر و نیز دنیای خارج، سرکوب شدید معترضان برای پایان دادن به اعتراضهای مردمی را با دست باز و شدت هرچه تمامتر آغاز کرد.
◄ بخش نخست: آغاز خشونتها
چه کسی آغازگر خشونت بود؟ مردم یا نیروهای انتظامی؟
بررسی «زمانه» از رویدادها، خبرها، هزاران ویدیو، تصویرهای پرشمار و روایت شاهدان عینی در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ نشان میدهد که نیروهای انتظامی و امنیتی آغازگر خشونتها و حمله به معترضان به قصد پایان دادن به اعتراضها بودند.
نیروهای امنیتی حتی پا را از این فراتر گذاشته و در مواردی نیز برای توجیه سرکوب و خشونت علیه معترضان، دست به اعمال خرابکارانه زدند تا معترضان را مسبب آن معرفی کنند.
نیروهای انتظامی و امنیتی آغازگر خشونتها با حمله به معترضان به قصد پایان دادن به اعتراضها بودند.
اولین واکنشهای اعتراضی از همان ساعت صفر بامداد جمعه ۲۴ آبان و همزمان با اعلام افزایش قیمت بنزین در جایگاههای سوختگیری همراه شد. بر اساس خبرها و ویدیوهای منتشر شده، در همان لحظات اولیه مردم سرگردان در شهرهای مختلف به جایگاههای سوختگیری هجوم برده و صفهای طولانی برای خرید بنزین تشکیل شد.
اولین هسته اعتراضی اما در ساعت اول بامداد ۲۴ آبان و اندکی بعد از اعلام خبر گران شدن بنزین در شهر اهواز به وقوع پیوست و مردم معترض با حضور در پمپبنزینها خواستار «تحریم خرید بنزین» شدند. در چندین ویدویی که از بامداد ۲۴ آبان در اهواز منتشر شد، مردم صرفا در پمپ بنزینها حضور پیدا کردهاند، بدون هیچگونه اقدام خرابکارانهای و با حتی سردادن شعارهای ضد حکومتی. (برای دیدن ویدیوهای بیشتر به نقشه اینتراکتیو در ادامه مطلب رجوع کنید.)
به عنوان مثالی دیگر، در کرج نیز بامداد ۲۴ آبان ۹۸ مردم در پمپ بنزینها حضور پیدا کردند و در یکی از ویدیوها زنی با اعتراض مسالمتآمیز خواستار عدم خرید بنزین و خاموش کردن خودروها است. او همچنین از وضعیت بد معیشتی و گرانی سخن میگوید.
همزمان با اعلام خبر افزایش قیمت بنزین، تصاویر و ویدیوهایی از حضور پرشمار نیروهای انتظامی به حالت آماده باش در نزدیکی جایگاههای سوختگیری در شهرهای مختلف نیز منتشر شد. گویی آنها اعتراض احتمالی مردمی نسبت به این افزایش بیسابقه بنزین را پیشبینی و برای مقابله با آن در حالت آمادهباش بودند.
با آغاز صبح و روشن شدن هوا، تصاویر و ویدیوهای بیشتری منتشر شد که به صورت خودجوش و غیرسازمان یافته، نشان میداد که مردم خواستار تحریم خرید بنزین هستند. این حرکت سراسری کمپین غیرسازمانیافته «نه به خرید بنزین» بود؛ حرکتی اعتراضی و کاملاً خشونتپرهیز که با خاموش کردن خودروها در خیابانها همراه شد.
از بامداد تا شامگاه جمعه ۲۴ آبان مردم عمدتاً به همین شیوه اعتراض خود نسبت به گرانی بنزین را نشان دادند و سعی کردند صدای اعتراضشان را به گوش مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی برسانند.
تصویر زیر در شهر ایذه، نمونهای از اعتراض مسالمتآمیز شهروندان به گرانی بنزین با خواست «توقف و حرکت خودرو» است. یک شهروند برای جلوگیری از هر گونه اتهام احتمالی از سوی حکومت و نیروهای امنیتی در کنار اعتراض به گرانی بنزین و حرکت ندادن خودرویش، بر روی برگه دیگری چنین نوشته است:
«من نه آمریکایی هستم و نه ضد انقلاب، فقط کمرم زیر بار گرانی و بیتفاوتی دولت شکسته.»
این خودآگاهی شهروندان در مقابله هوشمندانه با سرکوب حکومتی در طول اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ مشهود است. در سوی دیگر اما حکومت و نیروهای امنیتی، با دست زدن به روشهای غیرمتعارف مانند قطع کردن اینترنت و تخریب اموال مردم، سرکوب اعتراضها و پایان بخشیدن به آن در کوتاهترین زمان ممکن را پی میگیرند.
دو ویدئوی زیر مثالهای دیگری از اعتراض مسالمتآمیز با خواست عدم خرید و حرکت ندادن خودروها را نشان میدهند.
در ویدیوی زیر به تاریخ ۲۴ آبان ۹۸ یک شهروند بختیاری با نشان دادن کیلومترشمار خودروی خود اعلام میکند حاضر به خرید بنزین و حرکت دادن خودرویش نیست، چرا که به باور او «دو هزار تومان اضافی که باید بابت بنزین بپردازد، نه صرف شهروندان ایرانی، بلکه صرف هزینه در کشورهای دیگر مانند لبنان، یمن و سوریه» میشود.
در این ویدیو نیز به تاریخ ۲۴ آبان ۹۸ چند شهروند اهل «کوهدشت» در استان لرستان، اعلام میکنند از روز جمعه «نه به خرید» بنزین را آغاز کردهاند و برای مهمانیای که دعوت هستند، مسافت ۱۲ کیلومتری از شهرستان کوهدشت تا «تنگه وراز (گراز)» را پیاده طی خواهند کرد.
در طول روز جمعه ۲۴ آبان علاوه بر عدم خرید بنزین، مردم خواستار توقف خودروها شدند و در شهرهای بسیاری به نشانه اعتراض آنها را در خیابانها، بزرگراهها، جادهها و معابر خاموش کردند و با ایجاد راهبندان اعتراض خود را نشان دادند.
ماهشهر و اهواز، از اولین شهرهایی بودند که از صبح جمعه ۲۴ آبان اعتراض خیابانی نسبت به گرانی بنزین را در میدانها و خیابانهای اصلی شهر به صورت مسالمتآمیز آغاز کردند. آن زمان اعتراضها هنوز به صورت جدی و فراگیر پا نگرفته بود. هر دوی این شهرها در طول اعتراضهای آبان ۹۸ شاهد شدیدترین و خونبارترین سرکوبها بودند.
مردم در اهواز با شعار «اهوازی با غیرت ماشینت رو خاموش کن» سعی در همراه کردن دیگران به مشارکت در اعتراض را داشتند.
با اینکه در شب گران شدن بنزین اهواز شاهد اعتراضهای آرام و مسالمتآمیز مردمی بود، صبح روز جمعه ۲۴ آبان ۹۸ نیروهای پلیس ضد شورش به این شهر اعزام شدند.
به صورت کلی عمدهترین حرکت اعتراضی مردم نسبت به گرانی قیمت بنزین را میتوان ایجاد «راهبندان» از طریق «خاموش کردن خودروها در خیابان و جادهها» و «بستن مسیرهای مراسلاتی با سنگ، خاک و یا آتش زدن لاستیک و آشغال» و «عدم خرید بنزین» دانست. رفتار معترضان نشان میدهد که نوعی خودآگاهی ضمنی در میان آنها باعث شده بود در نظر بگیرند که کوچکترین حرکت غیرمسالمتآمیزی میتواند به بهانهای برای سرکوب در دست حاکمیت و نیروهای امنیتی بدل شود.
از اینرو آغاز اعتراضهای آبان ۹۸ نه تنها مسالمتآمیز بود، بلکه در جریان این اعتراضها شیوههای جدید و بدیعی از اعتراض مدنی توسط شهروندان به نمایش گذاشته شد. این روال تا نیمروز شنبه ۲۵ آبان ادامه داشت و مردم همچنان با حرکتهای اعتراضی خشونتپرهیز، مخالفت خود نسبت به گرانی بنزین را نشان دادند. اما از نیمروز ۲۵ آبان و با شدت برخوردهای خشونتآمیز نیروهای امنیتی و پلیس شرایط کاملا تغییر کرد.
👈🏽 روشهای زیر از جمله شیوههای مسالمتآمیز اعتراضی مردم در نقاط مختلف ایران نسبت به گرانی بنزین بود:
◄ کمپین «نه به خرید بنزین»
◄ نشان دادن کیلومتر خودورها به نشانه حرکت ندادن آنها
◄ خاموش کردن خودروها در خیابان، جادهها و معابر
◄ اعتصاب، بستن بازارها و مغازهها در برخی شهرها
◄ بستن جادهها و خیابانها با راهپیمایی، سنگ، خاک و روشن کردن آتش
◄ نشستن در خیابان و سرودخوانی دستهجمعی
◄ انجام فعالیتهای مختلف در خیابانهای عاری از خودرو مانند: فوتبال بازی کردن، والیبال بازی کردن، تخته نرد بازی کردن، قلیان کشیدن، سبزی پاک کردن، رقصیدن، یزلهخوانی مردم عرب در خوزستان و غیره
◄ خوابیدن در خیابان با کفن
◄ دادن گُل به ماموران و نیروهای انتظامی
◄ سهچرخهسواری با سهچرخه کودکان
◄ سر دادن شعارهای متنوع
🔻 روی نقشه اینتراکتیو زیر، میتوانید مجموعهای از ویدیوهای گردآوری شده در مورد اعتراض مسالمتآمیز مردم در نقاط مختلف ایران راه مشاهده کنید:
برای مثال در اصفهان معترضان وسط خیابان نشستند و به نشانه اعتراض سبزی پاک میکردند، در بانه معترضان سوار بر سهچرخه کودکان پیشنهاد جایگزینی سهچرخه به جای ماشین را میدادند، وسط اتوبانهای بسته شده در شهرهای مختلف مانند اسلامشهر فوتبال بازی میکردند یا قلیان میکشیدند، در شیراز به نیروهای انتظامی گل اهدا شد، در اهواز، اصفهان، شهر صدار و بهبهان کف خیابان نشستند و سرود خوانند، در نجفآباد زنی که کف خیابان زیر کفن خوابیده بود از گرانی بیرویه و زنان سرپرست خانوار گف و... اینها تصویر معترضانی بود که بعدا «اغتشاشگر»، «اشرار» و «وابسته به نیروهای عوامل خارجی» خوانده شدند.
اما در حالی که هنوز ۲۴ ساعت از اعتراض مردم نسبت به گرانی بنزین نگذشته بود، نیروهای انتظامی سریعا با برخورد قهرآمیز نسبت به مردم معترض واکنش نشان دادند. در اولین موارد این واکنشها نیروهای یگان ویژه در بلوار «وکیل آباد» مشهد با باتوم اقدام به تخریب خودروهایی کردند که مردم به نشانه اعتراض در خیابان خاموش کرده بودند.در اهواز که در طول روز شاهد خشونتپرهیزترین اعتراضها بود، نیروی یگان ویژه شامگاه ۲۴ آبان به معترضین حمله برد. همچنین در شهر قدس واقع در استان تهران، نیروهای امنیتی با تیراندازی به سمت معترضان باعث جان باختن «حسین آبروی» شدند.
🔻 فیلم لحظه تیراندازی نیروهای امنیتی به سمت معترضان در شهر قدس که به کشته شدن حسین آبروی منجر شد، در اختیار زمانه قرار گرفته است (این ویدئو میتواند برای عدهای ناخوشایند باشد):
حسین آبروی اولین شهروند معترضی بود که در اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ با تیراندازی مستیم نیروهای امنیتی کشته شد.
طبق اطلاعات و فیلمی که از طریق یکی از دوستان حسین آبروی به دست زمانه رسیده، او شامگاه جمعه ۲۴ آبان در نزدیکی محل سکونتش هنگامی که در جمع دوستان و بستگانش بود، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان سپرد.
به فاصله کوتاهی در سیرجان واقع در استان کرمان نیز «روحالله (جواد) نظری فتحآبادی» از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. روز ۲۵ آبان، محمد محمودآبادی، فرماندار سیرجان کشته شدن این شهروند را تأیید کرد و او را از جمله «مردم عادی» خواند.
بنا به تحقیقات مستقل زمانه، در روز جمعه ۲۴ آبان دستکم سه معترض توسط نیروهای امنیتی کشته شدند.
همان شامگاه ۲۴ آبان مصادف با جان باختن جواد نظری فتحآبادی، ویدیوهایی از به آتش کشیده شدن یکی از پمپ بنزینهای سیرجان منتشر شد، اما نمیتوان تایید کرد که این جایگاه قبل از تیراندازی نیروهای انتظامی به آتش کشیده شده یا بعد از آن.
بنا به تحقیقات مستقل زمانه، در روز جمعه ۲۴ آبان دستکم سه معترض توسط نیروهای امنیتی کشته شدند. علاوه بر جواد نظری و حسین آبروی، شبنم دیانی دیگر شهروند معترضی بود که در شیراز واقع در استان فارس کشته شد.
شبنم دیانی ابتدا به دلیل فشارهای نهادهای امنیتی بر خانوادهاش گفته شد که در جریان تصادف رانندگی بانباخته است، اما به گفته یکی از نزدیکان به زمانه او بین ساعت ۲۳ شامگاه ۲۴ آبان تا ۱ بامداد ۲۵ آبان در شیراز توسط نیروهای امنیتی کشته شده است.
با وجود اینکه همانند موارد پیشین مقامات جمهوری اسلامی و یا نیروهای انتظامی مسئولیت کشته شدن این شهروندان را به عهده نگرفتند، اما شواهد و مستندات موجود نشان دهنده این امر است که حاکمیت برای برخورد با معترضان از همان ساعات اولیه به سرعت وارد عمل شد؛ گویی که از تکرار هرگونه اعتراضی هراس داشت، چرا که تنها دو سال قبل از آن اعتراضهای سراسری دیماه ۱۳۹۶ با بازتاب رسانهای گسترده در سطح جهانی به وقوع پیوسته بود.
بعد از نیمروز ۲۵ آبان برخوردهای خشنونتآمیز نیروهای انتظامی و ضد شورش با شهروندان معترض هرچه بیشتر و گسترده شد و به طبع آن از نیمروز ۲۵ آبان اخبار و تصاویر مختلفی از به آتش کشیده شدن اماکن دولتی مانند بانکها، کلانتریها، پمپ بنزینها، پایگاههای بسیج، حوزههای علمیه، دفاتر امامان جمعه و غیره منتشر شد.
اگرچه پیش از آن مردم به صورت محدود اقدام به آتش زدن لاستیک و یا سطلهای زباله برای ایجاد راهبندان کرده بودند، از آتش زدن اماکن و ساختمانهای دولتی خبری نبود. برخی گزارشهای تأییدنشده نیز مواردی از تخریب اموال عمومی و آتشزدن آنها را به نیروهای مخفی امنیتی نسبت میدهند که به دنبال توجیهی برای سرکوب شدید و هر چه سریعتر اعتراضها بودند. اکثر موارد آتشافروزی از بعدازظهر شنبه ۲۵ آبان آغاز شد و مسئولیت فردی یا گروهی یا سازمانی آنها به شکل دقیق مشخص نیست.
سجاد کرمی، یکی از اعضای نیروهای یگان ویژه کرمانشاه با سابقه ۱۵ سال کار در نیروی انتظامی که در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ در این شهر به عنوان کادر یگان ویژه در حال خدمت بود، در رابطه با نقش نیروهای امنیتی در تخریب اموال و اماکن عمومی و نیز سرکوب معترضان با زمانه گفتوگو کرده است. سجاد کرمی بعد از اعتراضهای آبان ۹۸ از ایران خارج شد، مدارک هویتی و اداری او در اختیار تحریریه زمانه قرار دارد و راستیآزمایی شده است.
او که راه دشواری را برای خروج از ایران به همراه همسرش طی کرده، به عنوان یک شاهد عینی تاکید میکند که بسیاری از تخریبها توسط عوامل دستگاههای امنیتی صورت گرفت که در پوشش معمولی میان مردم معترض حاضر میشدند. سجاد کرمی در گفتوگو با زمانه به اعتراضهای دیماه ۹۶ نیز اشاره کرد و به گفته او فردی که در جریان این اعتراضها در تهران پرچم جمهوری اسلامی را پایین کشید که بهانهای برای سرکوب معترضان شد، یک کادر سپاه پاسداران بود.
یکی از مهمترین مستندانی که در این زمینه وجود دارد، تصاویر دوربین مداربسته ساختمانی مسکونی در محله معالیآباد شیرازاست که ماموران یگان ویژه را در حال تخریب خانههای مردم نشان میدهد.
ویدیو زیر نیز مثالی دیگر از تخریب خودروها خانه مردم توسط نیروهای انتظامی است. مکان ویدیو نامشخص است، اما ماموران یگان ویژه علاوه بر تخریب اموال مردم، فحاشی و آنها را تهدید میکنند.
🔻 روی نقشه اینتراکتیو زیر، میتوانید مجموعهای از ویدیوهای گردآوری شده در مورد خشونت نامتناسب نیروهای امنیتی و پلیس در نقاط مختلف ایران علیه شهروندان در نقاط مختلف ایران راه مشاهده کنید:
علاوه بر هزاران ویدیو و عکس موجود از اعتراضهای آبان ۹۸، یکی از مهمترین مستندانی که درباره سرکوب اعتراضهای آبان منتشر شد، مکالمات ضبط شده بیسیمهای نیروی انتظامی است که نشان از آمادگی آنها برای برخورد با معترضان دارد.
🔻مکالمات ضبط شده بیسیم پلیس را در زیر بشونید:
زمانه درباره موضوع آغاز خشونتها همچنین با دو شاهد عینی که در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ در میان معترضان در شهرهای تهران و رشت حضور داشتند گفتوگو کرده و از آنها خواسته تا مشاهداتشان را بازگو کنند.
🔻 مشاهدات س. اقبال از اعتراضات آبان ۹۸ در شهر تهران را اینجا بخوانید. پیرامون تخریب اموال عمومی و آغاز خشونتها. اقبال به عنوان یک شاهد عینی که تحقیقات میدانی درباره اعتراض آبان ۹۸ در شهر تهران انجام داده، مشاهدات خود از روند اعتراضها در این شهر و چگونگی به خشونت کشیده آن توسط نیروهای امنیتی را با «زمانه» در میان گذاشته است.
🔻 مشاهدات مهدی از اعتراضات آبان ۹۸ در شهر رشت پیرامون تخریب اموال عمومی و آغاز خشونتها. بشنوید (برای امنیت شاهدان، زمانه صدای آنها را بازخوانی کرده است):
علاوه بر اعتراضهای مسالمتآمیزی در شهرها، باید به اعتراضهای موازی دانشجویی در دانشگاهها هم اشاره کرد. دانشجویان نیز همزمان در دانشگاهها اعتراضهای مسالمتآمیزی را سازماندهی کردند که صرفا به کف زدن، سر دادن شعار و سرودخوانی در محوطه دانشگاه خلاصه میشد و کوچکترین نشانهای از خشونت در آنها به چشم نمیخورد، مانند اعتراض دانشجویان در دانشگاه تهران و بابل. اما نیروهای امنیتی شبانه به خوابگاههای دانشجویی یورش بردند و بسیاری از دانشجویان را بازداشت و به مکانهای نامعلوم منتقل کردند.
یکی از دانشجویان بازداشت شده، سها مرتضایی، دبیر سابق شورای صنفی مرکزی دانشگاه تهران بود که یکشنبه شب ۲۶ آبان به همراه دو دانشجوی دیگر در خوابگاه دختران دانشگاه تهران بازداشت شد.
همه این شواهد و سیر وقایع آبان ۹۸ به وضوح نشان میدهد که حاکمیت و نیروهای انتظامی به هیچ عنوان در مقام مدارا با مردم عمل نکردند و اعتراضهای مسالمتآمیز را که بر اساس قانون اساسی خود جمهوری اسلامی و منشور حقوق شهروندی دولت آن حقی به رسمیت شناخته شده است، بر نتابیدند و به سرکوبی خشونتبار در ابعاد گسترده روی آوردند.
اما این همه ماجرا نیست. سرکوب باید در خفا و بیسروصدا انجام میشد تا سریعتر بتوانند آن را کنترل کنند، به همین جهت تنها راه ارتباطی مردم با دنیای خارج را به شکل بیسابقهای مسدود کردند. شامگاه شنبه ۲۵ آبان ۹۸ وزارت ارتباطات ایران با دستور «شورای امنیت کشور» (شاک) اقدام به قطع اینترنت کرد. همین امر نشان دهنده عزم جزم حاکمیت برای سرکوب و خفه کردن صدای مردم معترض و جلوگیری از انتشار اخبار اعتراضها در خارج از ایران بود. ظاهرا تجربه اعتراضهای سال ۹۶ و سیل انتشار ویدیوها و تصاویر و نیز اعلامیهها برای اعلام زمان و مکان اعتراض در شهرهای مختلف، به کمک نیروهای امنیتی آمده بود تا از تکرار دوباره آن جلوگیری کنند.
باید افزود که در واقع جمهوری اسلامی برای پایان دادن هرچه سریعتر به اعتراضات، به شکلی غیرعلنی و رسمی، با تعطیلی مدارس، برخی ادارات دولتی و قطع ارتباط «وضعیت اضطراری» اعلام کرده بود.
◄ بخش دوم: سازمانها و گروههای مسلح مشارکتکننده در سرکوب اعتراضهای آبان ۹۸
چه سازمانها، نهادها و گروههای مسلحی در ایران وجود دارند که در جریان سرکوب اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ مشارکت کردند؟
در ایران نیروها و نهادهای مختلف و متعدد مسلح با حوزه اختیارات و فعالیت متنوع وجود دارد که بعضی از آنها مانند نیروهای انتظامی و سپاه پاسداران، متشکل از سازمانهای زیر مجموعه مختلفی هستند. اما علاوه بر این نیروهای نظامی رسمی و عمدتا شناختهشده، برخی نیروهای غیر رسمی هم وجود دارند که درباره حیطه اختیارات و حوزه فعالیتهای قانونی آنها اطلاعات محدودی ــ اگر اصلاً اطلاعاتی وجود داشته باشد ــ در دست است.
مهمترین نیروی مسلحی که در ایران مسئولیت مقابله با اعتراضها و شورشهای خیابانی-شهری را به عهده دارد، نیروی انتظامی و بازوی اختصاصی آن نیروهای «یگان ویژه» است. اما همواره در موارد امنیتی یا اعتراضهای گسترده مانند آنچه در آبان ۹۸ و دی ۹۶ رخ داد، نیروها و نهادهای مسلح دیگری نیز به کمک نیروی انتظامی میآیند.
🔻 نهادها و سازمانهایی که میتوان حضور آنها در سرکوب اعتراضهای آبان ماه را تایید کرد:
◄ نیروی انتظامی شامل: یگان ویژه، نوپو (نیروهای ویژه پیرو ولایت)، پلیس پیشگیری، پلیس آگاهی، پلیس اطلاعات و امنیت عمومی (پاوا)، پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (فتا)
◄ سپاه پاسداران شامل: سازمان بسیج مستضعفین، بسیج عشایر، سازمان اطلاعات سپاه، پاسداران، سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران
◄ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (واجا)
◄ نخسا (نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی): مشخص نیست وابسته یه چه سازمانی هستند
◄ لباس شخصیها
در اعتراضهای پیشین مانند اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ و یا دیماه سال ۹۶، نقش و حضور نیروهای لباس شخصی بسیار پر رنگ و برجسته بود، اما در جریان اعتراضهای آبان ۹۸، این نیروی انتظامی بود که جایگزین آنها شد و در صف اول سرکوب معترضان حاضر بودند. از اینرو نقش نیروهای انتظامی در سرکوب اعتراضهای به گواه صدها فیلم و تصویر کاملا محرز است.
بندر ماهشهر در جریان اعتراضهای آبان ماه شدیدترین سرکوب و کشتار معترضان را به خود دید. صبح دوشنبه ۲۷ آبان ۹۸ نیروهای یگان ویژه ناجا با خودروهای مجهز به تیربار دوشکا به محل اعتراضها رسیدند و در فاصله کوتاهی، نیروهای امنیتی شروع به تیراندازی به سمت معترضان کردند.
🔻 ویدیویی که به رگبار بستن معترضانی که در ماهشهر میان نیزارها پنهان شده بود را به تصویر کشید:
معترضانی که از هراس نیروهای انتظامی به نیزارهای این شهر در نزدیکی جاده شهرکهای بعثت (ممکو) و چمران (جراحی) به سمت ماهشهر پناه برده بودند، با سلاحهای اتوماتیک و سنگینی چون دوشکا به رگبار بسته شدند. در بسیاری از خبرها، از جمله گزارش نیویورکتایمز و گزارش تحقیقی شبکه «فرانسه ۲۴»، به اشتباه عنوان شد که کشتار معترضان در نیزار ماهشهر توسط سپاه پاسداران انجام شده است. در حالی که ویدیوی منتشر شده از کشتار نیزار ماهشهر، خودروهای زرهی نیروهای «یگانهای ویژه ناجا» که یکی از واحدهای زیر مجموعه نیروی انتظامی هستند، دیده میشود.
بر اساس بررسی تصاویر خودروهایی که در ویدیو نیزارهای نزدیک شهرک چمران حضور داشتند و معترضان را به گلوله بستند، آرم روی در دو طرف خودرو شبیه آرم «فرماندهی یگانهای ویژه ناجا» است.
تصویر زیر که یکی از پیکاپهای مسلح به «دوشکا» متعلق به «یگان ویژه» است و خبرگزاری مهر منتشر کرده، آرم نیروی انتظامی در وسط دیده میشود و نوشته «فرماندهی یگانهای» و «ویژه ناجا» در دو طرف آرم نیروی انتظامی درج شده است.
در تصویر زیر نیز که آرم روی خودروی متعلق به خبرگزاری مهر و آرم روی در فیلم ماهشهر کنار هم گذاشته شده، نشان میدهد که یک آرم (نیروی انتظامی) در وسط قرار دارد و دو نوشته در سمت چپ و راست آن درج شده است.
تصویر زیر که پایگاه «دفاع پرس» از «برگزاری یادواره یک هزار و ۲۰۰ شهید یگان ویژه ناجا در لرستان (استانی مرزی)» منتشر کرده، یکی دیگر از خودروهای مجهز به سلاح دوشکای نیروهای یگان ویژه است که پوشش بالای آن کاملا با آنچه در فیلم ماهشهر دیده میشود همخوانی دارد. رنگ آن نیز سیاه است که ظاهرا برای استتار رنگ خاکی بر آن پاشیده.
با اینکه چنین ادوات سنگینی مانند دوشکا جزو تسلیحات سازمانی یگان ویژه به عنوان یک نیروی ویژه برای کنترل و مهار شورش و اعتراضهای شهری نیست، اما ظاهرا در مناطق حساس و مرزی از تسلیحات سنگین استفاده میکنند.
پیکاپهای یگان ویژه عمدتا سیاهرنگ هستند و پیکاپهای سپاه پاسداران عمدتاً سفید و بر روی پیکاپهای سپاه پاسداران غالبا آرم این نهاد نظامی درج نمیشود و در مواردی که آرم سپاه بر روی آنها قرار میگیرد، به شکل زیر است که تفاوت عمدهای با آنچه در ویدیوی ماهشهر دیده میشود، دارد.
با مقایسه این در آرم و کنار هم قرار دادن تصویر پیکاپهای ویدیوی ماهشهر و پیکاپ سپاه، تفاوت این آرمها کاملا مشهود میشود.
از اینرو با توجه تفاوت فاحش آرمهای «یگان ویژه» و «سپاه پاسداران» بر روی خودروهای دارای دوشکا، مشخص میشود که در ویدیوی ماهشهر، این یگان ویژه بود که حضور داشت و معترضان را به رگبار است. اما این به معنی عدم حضور سپاه در ماهشهر یا دیگر شهرها در جریان اعتراضهای آبانماه نیست.
👈🏽 اهمیت مستندکردن نقش نهادهایی که در کشتار و سرکوب شهروندان معترض دست داشتهاند
رویا بروند، مدیر اجرایی بنیاد عبدالرحمن برومند که تلاشهای فراوانی طی سالهای گذشته برای مستند کردن موارد نقض حقوق بشر در ایران انجام داده است، در پاسخ به زمانه میگوید مستندسازی نقض حقوقبشر به منظور چند هدف صورت میگیرد:
«از جمله آنها آشکار شدن حقیقت است که این مورد هم برای خانوادهها از لحاظ حیثیتی بسیار مهم است، هم به جامعه اجازه میدهد در مورد اتفاقی که رخ داده آگاهی داشته باشد و بدانند چگونه میتوان که از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کرد. هدف دیگر پاسخگو کردن افرادی است که ناقض حقوق بشر هستند و پرداخت غرامت به قربانیان و احقاق حقوق آنها. اما مهمترین مسئله در مستندسازی برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، روشن شدن حقیقت و کامل اتفاقی است که رخ داده و اینکه چه کسانی مقصر بودند، چه افرادی دستور دادند و چه کسانی تصمیمگیرنده بودند. اگر این اطلاعات در دست نباشد، نمیتوان مشخص کرد که چه اقداماتی در قانون و در عمل لازمند تا شفافیت و تضامین کافی در نهادهایی مانند نهادهای امنیتی و تصمیمگیرنده ایجاد شود و از تکرار چنین فجایعی در آینده جلوگیری کنند.»
به گفته رویا برومند، فلسفه کار بنیاد عبدالرحمن برومند و بسیاری دیگر سازمان حقوقبشری بر اساس این پرسش است که «چه کسی چه اقدامی را در قبال چه کسی انجام داد و چرا؟»، لذا بر این اساس برای مستندسازی میکوشند و در چهارچوب این پرسش باید دانست چه سازمانهایی در نقض حقوق افراد نقش داشتهاند، مثلا در جریان تظاهرات کدام قوا اقدام به بازداشت میکند و کدام قوا تیراندازی؟
رویا برومند در ادامه با تاکید بر لزوم شناسایی این افراد و نهادها میگوید:
«بسیاری از اوقات زمانی که گروههای شبه نظامی حاضرند و لباس رسمی به تن ندارند، مثلا در آمریکای لاتین برای شناسایی این گروههای شبه بررسی میکردند که چکمههای آنها چه شکلی است، چون از لباسهای آنها نمیشد تشخیص داد وابسته به چه نهادی هستند. یعنی در حقیقت تلاشهای مختلفی در جریان بود تا مشخص شود این گروهها از کجا برای سرکوب مردم دستور گرفتهاند و هدایت آنها بر عهده چه نهادی بوده است. در مورد ایران ما هنوز در مرحله اول قرار داریم، اول باید فهمید چه کسانی را کشتهاند، بعضی وقتها با تشخیص نوع فشنگها و سلاحهای به کار گرفته شده، میتوان فهمید چه نهادی از این اسلحهها استفاده میکند.»
به گفته این فعال حقوق بشر چنین تحقیقاتی باید در اصل یک تحقیقات میدانی و در محل باشد، باید بتوان با همه افراد و حتی مقامهای مربوطه صحبت کرد: «اما متاسفانه امکان چنین تحقیقاتی به طور سیستماتیک فعلا در ایران فراهم نیست.»
با توجه به موارد اشاره شده برای کشف حقیقت در راستای اجرای عدالت و احقاق حقوق قربانیان، مشخص شدن گروهها و نهادی مشارکت کننده در سرکوب و کشتار معترضان در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ اهمیت بسزایی دارد.
از جمله دیگر نیروهایی که در جریان سرکوب اعتراضهای آبان ۹۸ حضور داشتند، علاوه بر سپاه، نهادهای زیر مجموعه آن یعنی بسیج و بسیج عشایر است. اگرچه حضور سپاه پاسداران و بسیج در اعتراضهای مردمی جهت سرکوب مسبوق به سابقه است، در اعتراضهای آبان ماه برای اولین بار شاهد حضور نیروهای بسیج عشایر بودیم.
عکس زیر یکی از نیروی لباس شخصی، احتمالا بسیجی در شهر تهران با در دست داشتن یک اسلحه را نشان میدهد.
یاس فان دریل (Jaṡ van Driel) متخصص اسلحه در دادگاه، متخصص قانونگذاری سلاح در هلند و مدرس آکادمی توگا، پس از آن که این تصویر را برای زمانه بررسی کرد، میگوید این اسلحه «شاتگان دستکش، کالیبر 12» (12gauge pump action shotgun) است. به گفته فان دریل این سلاح، از جمله تجهیزات مرسوم پلیس است که قابلیت شلیک گلوله سربی، گلوله پلاستیکی یا گلولههای گاز اشک آور کوچک را دارد.
خبرگزاری آفتاب نیوز در تاریخ یکم آذر ۱۳۹۸ یعنی یک روز پس از پایان سرکوب اعتراضهای آبان گزارشی تصویری درباره رزمایش ضدشورش نیروهای بسیج یگان امنیتی حضرت صاحب الزمان با با حضور سردار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران را منتشر کرد که در یکی از تصاویر، همین شاتگان دستکش در دست نیروهای این یگان امنیتی بسیج تهران دیده میشود.
علاوه بر این عکس، فیلمی که روز شنبه ۲۵ آبان ۹۸ از نیروهای بسیج «یگان کرهای» منتشر شد، تعداد زیادی از نیروهای بسیجی لباس شخصی مجهز به کلاه محافظ، سپر و چوب را نشان میداد و فردی که در حال گرفتن فیلم است توضیح میدهد آنها برای «سرکوب اغتشاشگران» آمدهاند.
یگان کرهای متعلق به «حوزه مقاومت بسیج علی ابن ابیطالب (ع) شهر کره ای مرکز بخش سرچهان» است. مکان این ویدیو مشخص نیست، اما شهر کوچک کرهای در ۲۰۰ کیلومتری شیراز قرار دارد و با توجه شدت و گستردگی اعتراضها در شیراز، احتمالا نیروهای این بسیج به آنجا اعزام شده بودند. این ویدیو یکی از مهمترین مستندات موجود از حضور نیروهای بسیجی برای سرکوب معترضان است.
سجاد کرمی، عضو سابق نیروهای یگاه ویژه در رسته علمیات ویژه پلیس ضد شورش در کرمانشاه که به عنوان شاهد عینی با زمانه گفتوگو کرده است، تایید میکند که سپاه پاسداران برای سرکوب اعتراضهای خیابانی از بسیج عشایر و روستاها استفاده کرده است.
به گفته سجاد کرمی، نیروی انتظامی هیچگاه به تنهایی قادر به کنترل تظاهراتهای گسترده نیست و همیشه سپاه، بسیج و اطلاعات به کمک نیروی انتظامی میآیند.
سجاد کرمی درباره استفاده از بسیج در سرکوب اعتراضها میگوید:
«بسیج عشایر را در جاهای مختلف میآوردند و چوب دستیهای بزرگ به آنها میدهند. در ازای هر روز خدمت به آنها شبی ۳۰۰ هزار تومان پول به همراه شام میدهند.»
استفاده سپاه پاسداران از یگان بسیج کرهای در استان فارس که متشکل از اعضای بسیج در روستاهای منطقه کرهای است، مثال واضحی از به کارگیری این نیروها در زمان بحران است.
گروهی به نام «نخسا» که مخفف «نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی» یا «نیروهای خودجوش سپاه اسلام» است در سرکوب اعتراضات شرکت داشت.
علاوه بر نهادهای رسمی و شناختهشدهای که اشاره شد، نام گروههایی دیگری در جریان سرکوب اعتراضهای آبان ماه نیز مطرح است که مسئولیت سرکوب معترضان را به عهده داشتند. برای مثال گروهی به نام «نخسا» که مخفف «نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی» یا «نیروهای خودجوش سپاه اسلام» است، یکی از همین موارد است. این گروه مسلح شبهنظامی که تاکنون به صورت رسمی معرفی نشده و مشخص نیست معتلق به کدام یک از نهادهای امنیتی-نظامی است، در جریان سرکوب اعتراضهای مختلف در سالهای گذشته نقش مهمی برعهده داشته است.
اکانت توییتر و کانال تلگرام «ناب جهادی» و «حیفا را با موشک میزنیم» که متعلق به گروه «نخسا» است، در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ مطالب و تصاویری را از حضور در جمع نیروهای امنیتی برای سرکوب معترضان منتشر کرد که همه آنها به فاصله چند روز حذف شدند.
اما در اولین سالگرد اعتراضهای آبان ماه، حساب توییتر نخسا یکی از پستهایی را که پیشتر در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۹ / ۵ آذر ۱۳۹۸ (تصویر سمت راست) حذف کرده بود، در تاریخ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۰ / ۲۵ آبان ۹۹ (تصویر سمت چپ) با متنی متفاوت مجدداً به اشتراک گذاشت.
نخسا در این پست توییتری که قبلا هم منتشر کرده بود عکس سه مکان مختلف را با نمایش آرم این گروه در دست اعضایش منتشر کرد و خبر از حضور آنها در «دانشگاه تهران»، «شهر ملارد» و «دانشگاه امیرکبیر» داد.
شهر ملارد که نیروهای نخسا در آنجا برای سرکوب معترضان اعلام حضور کردند، یکی از شهرهایی بود که سرکوب معترضان در آن شدید و خشونتآمیز بود. به گزارش سازمان عفو بینالملل حدود ۳۵ نفر تنها دراین شهر کوچک کشته شدند. بسیاری از جان باختگان در شهر ملارد با اصابت گلوله به سر جان باختند.
از جمله افرادی که در ملارد با اصابت گلوله به کشته شدند: آمنه شهبازیفرد، فرهاد مجدم با تایید نزدیکانش در گفتوگو با زمانه، میلاد محققی، محمد معین صالحی، رامین لمسه، رضا تاریوردی با تایید نزدیکانش در گفتوگو با زمانه.
اعضای نخسا خود را نیروهای زبده معرفی میکنند. در آرم آنها برخلاف آرم دیگر سازمانهای امنیتی و گروههای شبه نظامی که عموما کلاشنیکف را به تصویر میکشند، یک سلاح تکتیرانداز به تصویر کشیده شده. در عمده عکسهایی که از اعضای این گروه نیز منتشر شده، آنها مسلح به اسلحه تک تیرانداز هستند.
کانال تلگرامی نخسا همچنین عکسی از تجهیزات نیروهای این گروه شبه نظامی منتشر کرده که اسلحه تک تیرانداز به عنوان تنها سلاح مورد استفاده این گروه شبه نظامی دیده میشود.
اسلحه تک تیراندازی که نخسا در تصویر زیر آن را به عنوان تجهیزات اعضایش معرفی کرده، تفنگ تک تیرانداز «دراگونوف» ساخت اتحاد جماهیر شوروی است.
با کنار هم گذاشتن حضور نیروهای نخسا در شهر ملارد، و شمار بالای افرادی که در این شهر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و جان باختند، این پرسش مطرح میشود که آیا «نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی» در جریان سرکوب اعتراضهای آبان ۹۸ با تفنگ تکتیرانداز معترضان را هدف قرار میدادند؟
تیراندازی و هدف قرار دادن سر نسبت به دیگر اعضای بدن به مهارت ویژهای نیاز دارد و اگر با فاصله صورت بگیرد، یا سلاحهای معمولی بسیار دشوار است.
این پرسش مطرح میشود که آیا «نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی» در جریان سرکوب اعتراضهای آبان ۹۸ با تفنگ تکتیرانداز معترضان را هدف قرار میدادند؟
اعضای نخسا خود را «فداییان علیخامنهای و سردار قاسم سلیمانی» معرفی میکنند که بدون وابستگی سازمانی و بدون هیچ دستمزدی حاضر به شرکت در عملیاتهای مختلف هستند. این گروه در کانال تلگرامش به اسم «ناب جهادی» دلایل تشکیل نخسا را اینگونه شرح داده است:
«شروع فعالیت: تشکیل نخسا به سال ۸۸ و در حین فتنه برای حمایت از نظام اسلامی برمیگرده که در تهران و چند شهرستان به صورت خودجوش آغاز بکار کردن و مانع از ایجاد فتنه و تحرک دشمنان خود فروخته در داخل کشور و همچنین باعث تقویت و ثبات نظام در این برهه را رقم زدند .»
گروه نخسا سابقه حضور درسوریه را نیز دارد و شاخه برون مرزی آن به ادعای اعضایش توسط مصطفی صدرزاده تشکیل شده است. در فیلمی که گروه نخسا از «مصطفی صدرزاده» با نام جهادی «سید ابراهیم» از فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر فاطمیون منتشر کرده، او را به عنوان یکی از اولین فرماندهان گروه نخسا معرفی کرده است. مصطفی صدرزاده در حلب و در جریان عملیات محرم کشته شد.
اگرچه نخسا خود را نیروهای «خودجوش» سپاه اسلام یا سرزمینهای اسلامی معرفی میکند که هیچگونه وابستگی به سازمان و نهاد مشخصی ندارند، خبرگزاری دانشجو در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۹۵ گفتوگویی با ادمین کانال تلگرام «ناب جهادی - نخسا» به نام «مقداد» انجام داد.
مقداد در پاسخ به این پرسش که آیا آنها نیروهای «خودسر» یا «خودجوش» هستند، اعضای نخسا را «پیرو صحبتهای رهبری» معرفی میکند. با وجود اینکه مقداد نیروهای نخسا را «خودجوش» میداند، اما میگوید در سوریه و عراق «تحت نظر سپاه پاسداران» میجنگند.
ادمین کانال تلگرامی نسخا این گروه شبه نظامی را یک «تفکر» معرفی میکند که سعی دارند آن را در میان جوانان جا بیاندازند. او در این باره میگوید:
«ببیند حرف ما این است که در مواقع ضروری تا نهادهای رسمی بخواهند وارد عمل شوند هرکسی هرکاری از دستش میآید انجام دهد. حضرت امام(ره) هم میگویند تا وقتی که مسئولان یک کاری را شروع کنند مردم خودشان وارد عمل شوند.»
پارادوکس در صحبتهای ادمین کانال نسخا و نیز عملکرد آنها در جریان رویدادهای مختلف بین «تفکر» و «تشکیلات» کاملا مشهود است. مقداد در جای دیگری از صبحتهایش با تاکید بر اینکه «خلاف فرمایشات آقا (خامنهای) کاری نمیکنند»، میگوید در تمام «جبههها تحت لوای تشکیلات نظامی شناخته شده میجنگند.»
در حقیقت این نیروهای خودجوش، خودسر یا طبق گفته علی خامنهای «آتش به اختیار» اگرچه سعی دارند خود را مستقل و بدون وابستگی معرفی کنند، اما ظاهرا به صورت غیررسمی تحت نظارت سپاه پاسداران هستنند. همچنین ظاهرا گروه نخسا تماما انتخاب و اختیار نحوه، زمان و چگونگی برخورد و حضورشان در قبال حوادث مختلف را بر اساس «تفکر»ی که به آن باور دارند، به مرحله اجرا میگذارند.
از جمله مستندات دیگری که از بکارگیری نیروهای نخسا برای سرکوب اعتراضهای مختلف در دست است، دو فیلم درباره حضور آنها در گلستان هفتم برای سرکوب خشونتبار درویشهای گنابادی در اسفندماه ۱۳۹۶ است. اگرچه این گروه پیشتر در حسابهای کاربری خود در فضای مجازی، ویدیوها و تصاویری در این باره منتشر کرده بود، بعدها آنها را حذف کرد.
نیروهای نخسا در دوران شیوع کرونا نیز نقش پر رنگی در سازماندهی افرادی داوطلب برای ضدعفونی اماکن عمومی و توزیع بستههای موادغذایی در بیمارستانها به عهده داشتند.
یکی دیگر از تصاویری که این گروه را مورد تایید حکومت ایران و نهادهای امنیتی نشان میدهد، عکسی از پرچم نخسا در یکی از یستگاه های صلواتی و ایستگاه های فرهنگی راهپیمایی ۲۲ بهمن ۹۸ در شهر تهران است.
اما گروه «نخسا» که به «ناب جهادی» هم معروف است، هنوز چندان شناخته شده نیست و در مورد شرح وظایت و حیطه مأموریتهایش و نهادی که در زیر مجموعه آن قرار دارد، اطلاعاتی در دست نیست. اما آنچه مشخص است، این نیروهای زبده و ناشناس برای مقاصد مختلف، از سرکوب اعتراضهای مختلف گرفته تا جنگهای نیابتی برون مرزی بکار گرفته میشوند.
آنچه پرواضح است، حکومت برای کنترل یا به قول امنیتیها «جمع کردن» اعتراضها در کمترین زمان ممکن، از همه نیروها رسمی و غیررسمی امنیتی استفاده کرد و با قطع کردن اینترنت به آنها مجال داد تا در سایه بیصدایی و بیخبری، با دست باز به ماموریتی که به آنها سپرده شده بود، عمل کنند.
👈🏽 این مقاله بخشی از پژوهش زمانه درباره «چگونگی سرکوب اعتراضهای آبان ۹۸» است. بخش دوم و پایانی این پژوهش با موضوع «سلاحهای به کار گرفته شده در اعتراضهای آبان ۹۸» و «بررسی حقوقی بکارگیری سلاح علیه شهروندان در قوانین بینالملل» را در این لینک بخوانید.
در همین زمینه:
- سرگذشت محمد داستانخواه ۱۵ ساله، از جانباختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت نوید بهبودی، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت فرهاد مجدم، از جان باختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت مینا شیخی، از جان باختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت امیرحسین کبیری، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت پوریا ناصریخواه، از جان باختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت علیرضا اِنجوی، از کشتهشدگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت ارشاد رحمانیان، از جان باختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت فرامرز پورفرسادی، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- منوچهر بختیاری: آمر قتل پسرم باید بیاید و اعتراف کند
- سرگذشت پدرام جعفری ۱۸ ساله، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت آشور کالتا، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت وحید دامور، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- آریان رجبی، جوان ۲۰ ساله مریوانی یکی دیگر از جانباختگان اعتراضهای آبان ۹۸
نظرها
حقیقتگو
1- باید خیلی محترمانه پرسید که اگر بنزین گران نشده بود آیا موردی برای برپائی تظاهرات و کشته شدن و دستگیرشدن بسیاری وجود داشت و یاخیر؟ زیراکه همانطور که متن این گزارش بدفعات به آن اشاره شده است گران شدن بنزین درحقیقت مولد برپائی تظاهرات بوده است ؟ به عبارتی اکثریت تمامی ظلم و ستم و آنچه چنین حکومتی دراین چهل ساله برآن رواداشته است را هضم کرده بودند... 2- تمامی لشکر سپاه و بسیج که درکشتن و ضرب وشتم و دستگیری مردم چنین و چنان میکردند فرزندان مهندسان و دکترها و وکلا و پروفسوران دانشگاهی نبوده و نیستند بلکه اززمره همان اقشاری بوده و هستند که از دهات ها و شهرستان ها برای مفت خوری بی زحمت با مواجب و مزایا جذب ارگان های حکومتی شده اند و ضرب وشتم و کشتارمردم را به زراعت و کشاورزی و کارگری زحمت وار و پشیز درآمدی ترجیح داده اند.. اقشاری از فک وفامیل های بنده که ازدهاتی در شهرستانی هستند جذب سپاه و بسیج شدند که بله مزایا و مواجب آنچانی دارند و وام های بدون بهره نصیبانشان شده است و فرزندانشان بدون داشتن مدرک دیپلم دبرستان راهی دانشگاه ها شدند و پست مهمی هم درادرات دولتی شاملشان شده است ..بله این اقشار همانند زالوئی ها برپیکر خامنه ای چسبیده اند وازآنچه وی چپاول می کند سهم کلانی دراند .....درحقیقت محض جامعه مردمی ایران بطور غیرعلنی تجزیه شده است و یکپارچه نبوده ونیست !! تمامی مورد انقلاب کردن برعلیه حکومت فاشیستی و جنایتگروضدمردمی مهیاست ظلم وستم و فقر و زجرو بی عدالتی وتبعیض درکشور زبانه می کشد ولی جامعه انقلاب گری به معنی واقعی انقلاب کننده وجود ندارد که تا فروپاشی چنین حکومتی هرچند با هزینه سنگین جانی ومالی مبازه علنی ونه شکوه کند ..دیگر دوران اصلاح کردن و تغییر مسیر دادن چنین حکومتی با برپائی تظاهرات مصالمت آمیز وعدالت خواهانه و جلب خواسته مردم ازچنین حکومتی مدت هاست گذشته است ...نان نداریم ...اب آشامیدنی نداریم ...گرسنه هستیم ..بیکارو آواره هستیم ...حقوق مان را نمی دهند...هرروزه به خانه های مردم یورش می برند و اقشاری را با برچسب چسباندن اززن و مرد و پیر وجوان و وکلا و دانشگاهیان به زندان ها می برند...اینجا و آنجا جوانان را عمدا" می کشند...اقشاری حتی بخاطر انتقاد کردنشان سالهای سال بدرون زندان می اندازند...و آنهم بدون هیچ ترس وحشتی ازمردم ...لاقل دردوران پهلوی ارتشی ها درحمایت ازمردم جانب مردم را گرفتند و درب پاده گان را بروری مردم گشودند ولی ارتشی های حکومت فاشیستی اخوندی نتهان جانب مردم را نگرفته اند بلکه همگام با سپاه و بسیج برای حفظ حکومت چنین وچنان می کنند..
دخو
باید خیلی محترمانه پاسخ داد که اگر چه در "جامعه انقلاب گری به معنی واقعی انقلاب کننده وجود ندارد" اما در عوض دوستانی هستند که به هر بهانه و در هر فرصتی که دست بدهد انقلابیگری مجازی خود را با سرکوفت زدن به مبارزات مردم ایران (در همسویی با تبلیغات رژیم) اثبات کرده و به آخوندها سواری مجانی می دهند. خسته نباشید.
ناظری
شوربختانه بعضی از دوستان هنوز نه تاریخ جنبش ضد سلطنتی را به دقت بیاد دارند و آنرا خوب درک کرده اند و نه هنوز دینامیک و پویایی جنبش های ضد آخوندی را فهمیده اند. پیوستن ارتش به مردم در ۲۰ تا ۲۲ آبان ۱۳۵۷ در آخرین لحضات قیام ضد سلطنتی بود که پس از حدود دو سال کنشگری از سوی جنبش های عظیم توده ای (۱۳۵۵-۱۳۵۷)؛ اعتراضات و شورش های حاشیه نشینان, شب های شعر, بزرگترین اعتصاب های صنعتی در تاریخ ایران, گسترده ترین و طولانی ترین راه پیمایی ها و تظاهرات خیابانی در تاریخ ایران (و جهان) انجام شد. اگر بخواهیم از مثال کوه یخ استفاده کنیم, قیام مسلحانه ای مردمی از ۲۰ تا ۲۲ آبان, آن قطعه و یک دهم بالایی کوه یخ بود که بدون نه دهم پایینی دیگر, که حدود دو سال قبل از آن در جریان بود, اصلا امکان پذیر نبود. شرایط کنونی ما از چه قرار است؟ در مقابله با رژیم آخوندی ما تا به حال دو جریان اساسی بیشتر نداشته ایم: ۱) دیماه ۹۶ ۲) آبانماه ۹۸ اعتراضات دیماه ۹۶ در حقیقت برش و گسستی سیاسی و نظری با کلیت جمهوری اسلامی و جناح های مختلف آن بود؛ "اصلاح طلب, اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا!" که چنین موضع گیری رادیکال و ریشه ای از سوی مردم در مقابل حاکمیت بی سابقه بوده است. اعتراضات و جان فشانی های آبانماه ۹۸ در تسلسل و ادامه کاری با دیماه ۹۶ برش و گسستی عملی و کنشگرانه از نظام آخوندی بود و هست. در یک بررسی تطبیقی ساده ی جنبش های کنونی علیه ملایان با جنبش های ضد سلطنتی میتوان مشاهده نمود که هنوز آن سازماندهی میلیونی به وجود نیامده است. اما انقلابیون کیبوردی ما در پشت کامپیوترهایشان به چیزی کمتر از یک قیام مسلحانه ی مردمی تمام عیار راضی نمیباشند؛ حالا گور پدر تاریخ و بررسی تطبیقی و سازماندهی توده ای میلیونی و منطق و استدلال و.... شایان تذکر است که حتی در چندین سال اخیر نیز هر گاه جنبش های مردمی علیه ج.ا. بالا گرفته است ما شاهد ریزش در صفوف بسیج بوده ایم و ارسال بخشنامه های پی در پی از سوی کادر رهبری سپاه که مواظب اسلحه ها در پادگان ها باشید و غیره. اما انقلابیون کامپیوتری ما حتی از مشاهده و درک این نکات بدیهی نیز غافلند.
خیزش آبان نود و هشت بخشی از تاریخ نبرد تهی دستان شهر و روستاست
خیزش آبان نود و هشت بخشی از تاریخ نبرد تهی دستان شهر و روستاست ["سخن روز" - حزب کمونیست ایران] اغراق نخواهد بود اگر بگوئیم زمانی که تاریخ پروسۀ سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی نوشته شود، خیزش آبان جایگاه ویژه ای در آن خواهد داشت. از آنرو که این خیزش، عمیقا سیاسی و در بستر همۀ شرایط عینی بود، که تهی دستان یک جامعه را به شورش می کشاند. این درست است که آبان در تداوم خیزش دیماه 96 صورت میگرفت، ولی شعارهایش، شرکت کنندگانش، مطالباتش و حتی مقابله سرکوبگرانۀ رژیم با این خیزش تفاوتهای بزرگی رانشان می داد. اگر دیماه آغاز یک گسست از همۀ گفتمان هائی بود که جان سختانه برای دهه ها فضای جامعه را اشغال کرده وبه گونه ای همه رویدادهای جامعه در پرتو جنگ وجدالهای باندهای حاکمین توضیح داده میشد، دیماه اما اشکارا گفت که آغاز دوره ای است که مردم میخواهند گفتمان خود و جنگ وجدال خود با حاکمین را برجامعه جاری سازند. با وجود اینکه فاصلۀ دیماه نود وشش وآبان نود وهشت در تحولات تاریخی یک جامعه زمان بسیار بسیار اندکی است، ولی همین فاصله با گام هائی برداشته شد که هر کدام فرسنگها راه می پیمودند. اعتصاب کارگران هفت تپه، فولاد اهواز، هپکو وآذر آب، اعتصاب رانندگان کامیون ومعلمان، اعتراضات دانشجوئی، بر زمین افکندن حجاب توسط زنان شجاع و در میان همه اینها "نان، کار، آزادی، اداره شورائی" همه وهمه پیام آور این بودند که در زیر پوست جامعه نطفه یک طغیان، یک شورش، یک خیزش بسته میشود و جرقه ای لازم است که این پتانسیل انفجاری را به صحن جامعه بیآورد. اعلام افزایش سیصد درصدی قیمت بنزین در بیست وچهارم آبان همان جرقه ای بود که در فاصلۀ چند ساعت بیش از صدو نود شهر رابه طغیان واداشت. تهی دستان شهر وروستا، حاشیه نشینان، جوانان عاصی وبی آینده بیش از یک هفته جنگیدند، به مراکز پخش خرافات رژیم هجوم بردند،اینجا وآنجا نمادهای نظم سرمایه دارانه را به آتش کشیدند، در محلات کمیته های دفاع وهمیاری بوجود آوردند، تاکتیک های تعرضی وهوشمندانه جهت پراکنده ساختن نیروهای سرکوبگر رژیم بکار بردند. حاصل وحشیگری رژیم بیش از هزار وپانصد کشته و بیش از هفت هزار دستگیری در این یک هفته بود و هنوز که هنوز است دستگیرشدگان در شکنجه گاهها بسر می برند. هر چند که مردم سرکوب شدند ولی به یقین میتوان گفت که شکست نخوردند. عقب نشستند تا سلاحهای خود را برای نبردهای بعدی صیقل دهند. سران رژیم خیزش مردم را "غائله شورشگران" نامیدند که گویا به زعم آنان از خارج از مرزها سازمان داده شده بود. مردم اما درصفوف خود اشباحی را که گویا از مرزها عبور کرده و به داخل آمده بودند، نمیدیدند. مردم در کنار خود همسایگان خویش را میدیدند، کارگر در کنار خود چهره همکار معترضش را می شناخت،دانشجویان ودانش آموزان همکلاسیهای خود، معلمان همکاران وشاگردان خود را میدیدند. زمانی هم که تصاویر تعداد اندکی از قربانیان رژیم به صحنه مدیاهای مجازی کشیده شد،زمانیکه خانواده های قربانیان با وجود ممنوعیت هر نوع مراسم، کشته شدن وبه بند کشیده شدن عزیزانشان را اعلام کردند، معلوم گشت که هیچ اشباحی در فاصله نیمه شب بیست وچهام آبان و در جریان نبردهای روزهای آتی از مرزها عبور نکرده وخیزش را سازمان نداده اند. واقعیت این بود که مطالبات مردم آن چنان در تناقض وتضاد با اپوزیسیون بورژوائی برانداز بود که نه تنها خود آنان بلکه حتی اشباحشان جرأت عبور از مرز و حضور در این خیزش را نداشتند. وبازهم واقعیت این بود که این تهی دستان، این جوانان عاصی،این حاشیه نشینان که در فاصله دی تا آبان هزاران اعتراض و اعتصاب کارگران، معلمان، مال باختگان، باز نشستگان و زنان را دیده و در بخش هائی از این اعتصابات واعتراضات خود شرکت داشتند، اکنون وارد میدان گشته و به بازیگران اصلی صحنه نبرد تبدیل شده بودند. این رژِیم مردم رادر مقیاس میلیونی به فقر مطلق رانده بود، این رژیم همه روزه کالاهای اساسی را از سر سفره مردم ربوده بود، این رژیم کودکان را در بهترین سالهای نشاطشان به جای رفتن به مدرسه به کودکان کار وخیابان تبدیل کرده بود وبحران اقتصادی در چنان ابعادی جامعه را در خود فرو برده بود که هیچ ترفندی از جانب رژیم جهت پرده پوشی این بحران کارکرد نداشت. خودشان می گفتند که مؤسسات تولیدی وصنعتی یکی بعد از دیگری به تعطیلی کشانده شده ودهها هزار کارگر به خیابان پرتاب شده اند، خودشان اقرار میکردند که رقم زاغه نشینان به بیست وچهار میلیون نفر رسیده است و در دل همه اینها کارگران می دیدند که چگونه دستمزد ناچیزشان توسط کارفرماها به بهانه ورشکستگی پرداخت نمیشود، بازنشستگان می دیدند که صندوق های تأمین اجتماعی وصندوق های بازنشستگان توسط دولت جهت جبران کسری بودجه به غارت میرود وهمزمان وهمه روزه اخبار اختلاسها ودزدیهای میلیاردی را می شنیدند وبنابراین هیچ دلیلی وجود نداشت که نظاره گر قربانی شدنشان بشوند وهمین مردم معترض در مقیاس وسیعی یک هفته خواب از چشمان رژیم ربودند ورژیم در اوج وحشت ماشین سرکوبش را براه انداخت. اما سرکوب این خیزش به معنای شکست این مردم عاصی نبود. ا گر در یک سو پیروزی آرمانخواهی و انقلابیگری، پیروزی همبستگی ومقاومت شجاعانه بود که به تصویر کشیده میشد، آنسوی دیگر ناتوانی رژیمی عیان گشته بود که حاضر نیست جز با زبان گلوله با مردم معترض سخن بگوید. و همین البته درس بزرگ این خیزش بود. اگر مردم باید رهائی یابند، اگر گرسنگی باید رخت ببندد، اگر زنان باید شلاق بیرحم تبعیض جنسیتی را پاره کرده وسلطۀخشن جامعۀ مردسالار را به زیر کشند، اگر نقطه پایانی برحاشیه نشینی، برکودک کار وخیابان باید گذاشته شود، اگر نباید بازنشستگان در سالهای سالخوردگی مجددا مجبور به کار روز مزد شوند، اگر کارخانه وکارگاه باید به مالکیت آفرینندگان ثروت درآید، اگر جای خرافات را علم باید بگیرد، اگر بیدادگاههای حاکمین به دادگاههای رسیدگی به جنایتهای آنان تبدیل گردد ودهها اگر دیگر، در اینصورت راهی به جز مقابله سرتاسری وقهر آمیز با این رژیم وجود ندارد. و البته این مقابله آخرین نبرد در آخرین سنگر خواهد بود. اکنون باید نبردهای دیگری را سازمان داده وسنگرهای دیگری را گام به گام فتح کرد. گام به گام فتح کرد. باید آموخت که خیابان وکارخانه نباید جدا از هم بجنگند. باید یاد گرفت که سازمانهای سرتاسری، کمیته های اعتصاب،کمیته های محلات بوجود آورد، باید آموخت که تنها در صورتی که طبقه کارگر انقلابی رهبر کارخانه وخیابان باشد اجازه نخواهد داد که ثمرۀ جانفشانیهای مردم طعمۀ اپوزیسیون بورژوازی گردد. 16.11.2020
ناظری
تصحیح و پوزش در کامنت شماره ۳ "لغزشی فرویدی" و اشتباهی در ذکر تاریخ قیام مسلحانهء ضد سلطنتی رخ داده است. تاریخ صحیح آن قیام مسلحانهء مردمی ۲۰ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود, که اشتباها ۲۰ تا ۲۲ آبان نبشته شده است. در هر صورت, به قول معروف "شب دراز است و قلندر بیدار", و بجد در کار تدارک و در انتظار آن قیام مسلحانهء مردمی که اینبار ج.ا. را سرنگون خواهد کرد. به امید چنین روزی, که دیگر چندان دور نیست.
آذران
اصل موضوع این است که نهاد یا نهادهایی که به سوی مردمتیراندازه کرده یا می کنند از چه کسی دستور میگیرند. پاسخ آن، پاسخ این پرسش است : تمرکز قدرت در دست کیست؟