لابیگرهای نظامی در آستانه تصدی وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا
نامزد وزارت خارجه و نامزد احتمالی وزارت دفاع دولت بایدن مقامهای سابق این وزارتخانهها هستند که به بخش خصوصی رفتند و وارد معاملات و لابیگریهای مربوط به اقتصاد جنگ شدند.
آنتونی بلینکن نامزد تصدی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا است. میشل فلورنوی نیز نخستین زنی است که به عنوان اصلیترین نامزد پست وزارت دفاع آمریکا مطرح شده. این دو مقام سابق دولتهای دموکرات با یکدیگر بنیانگذار «وستاگزک ادوایزرز» ــ یک شرکت مشاوره و لابیگری در حوزه نظامی و امنیتی ــ بودند که اکنون احتمال زیادی دارد به رهبران مهمترین وزارتخانههای سیاست خارجی آمریکا منصوب شوند.
میشل فلورنوی
میشل فلورنوی ۵۹ ساله نخستین زنی است که در صورت تأیید صلاحیت به وزارت دفاع ایالات متحده خواهد رسید، اگرچه هنوز نامزدیاش ۱۰۰ درصد نیست و با مقاومت بسیاری از سوی بال پیشروتر حزب دموکرات مواجه شده.
او پیش از فارغالتحصیلی از هاروارد و آکسفورد در دولت کلینتون به وزارت دفاع رفت و سالها آنجا کار کرد. در دولت ترامپ پیشنهاد جیم متیس، وزیر دفاع پیشین برای معاونت را رد کرد. اما او سویه دیگری نیز دارد که باید در اقتصاد سیاسی جنگ جست.
میشل فلورنوی ۲۰۱۳ گفته بود که «من باور دارم ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت جهان، نقشی بیبدیل برای رهبری باید ایفا کند». فلورنوی تا یک سال پیش از آن به عنوان معاون وزیر دفاع در امور سیاستگذاری در دولت اول باراک اوباما مشغول به کار بود. او در همان سخنرانی ۲۰۱۳ اذعان کرد که به مداخله نظامی باور دارد و بارها به وزیران دفاع مشاوره داده که از زور نظامی ایالات متحده استفاده کنند. فلورنوی از مدافعان اصلی مداخله در لیبی بود.
این مقام ارشد پنتاگون سپس از دولت خارج شد و به «بخش خصوصی» رفت و به عنوان مشاور ــ بخوانید لابیگر ــ «گروه مشاوره بولتون» توانست قراردادهای نظامی این شرکت را از ۱,۶ میلیون دلار در ۲۰۱۳ به ۳۲ میلیون دلار در ۲۰۱۶ برساند.
پیش از پیوستن فلورنوی، گروه مشاوره بولتون حتی یک قرارداد نیز با پنتاگون امضا نکرده بود.
فلورنوی در عین حال در ۲۰۱۴ به مدیر عامل اجرایی اندیشکده «مرکز امنیت آمریکایی جدید» بدل شد. بودجه سالانه این اندیشکده نظامی ــ امنیتی ۹ میلیون دلار بود و شرکتهای پیمانکار نظامی دستکم در دوران مدیر عاملی فلورنوی با حقوق ۴۵۰ هزار دلاری، ۳,۸ میلیون دلار به این اندیشکده بودجه وقف کرده اند.
این مقام سابق و آتی وزارت دفاع ایالات متحده، یکی از اعضای هیأت مدیره «بوز الن همیلتون»، یکی از بزرگترین پیمانکاران امنیتی ــ نظامی ایالات متحده است. ادوارد اسنودن، افشاگر معروف یکی از کارکنان این شرکت بود که به آژانس امنیت ملی ایالات متحده رفت.
بوز آلن همیلتون به عنوان یکی از بدنامترین شرکتهای ارائهدهنده خدمات نظارت دیجیتال علیه شهروندان، درست پس از انقلابهای «بهار عربی» و جنبش اشغال گزی، حوزه کاریاش را به خاورمیانه گسترش داد و با دولتهای آنجا وارد قرارداد شد. بوز آلن را یکی از عوامل تثبیت سلطه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی بر قدرت حکومتی عربستان میشمرند.
تونی بلینکن
آنتونی بلینکن دست راست جو بایدن برای دو دهه بود. او در دولت اوباما به معاونتهای امنیتی مختلف از جمله معاونت وزارت خارجه منصوب شد.
بلینکن در شکلدادن به سیاست آمریکا در قبال سوریه و ایران موثر بود، از مداخله نظامی در لیبی حمایت کرد، همچون بایدن از حامیان فروش سلاح به عربستان برای مداخله نظامی در یمن بود، و از حمله ۲۰۱۴ اسرائیل به نوار غزه نیز دفاع کرد.
تونی بلینکن را بنا به گزارشها به اخلاق و پرنسیپ کاری میشناختند و اینکه از روابط خارجیاش با سعودیها و اسرائیلیها و چینیها، پولی به جیب نزده بود.
همه اینها با پیروزی ترامپ تغییر کرد. او با پیروزی دونالد ترامپ، به «بخش خصوصی» رفت و به سرعت به یکی از رفقای نزدیک فلورنوی در عرصه اقتصاد جنگ بدل شد.
همانطور که «اینترسپت» مینویسد، یک درِ چرخان بین خدمت دولتی و کسبوکار خصوصی در آمریکا وجود دارد که با رفتوآمد مقامها از طریق آن، میزان انبوهی از پول دولتی هم بین پیمانکاران و دولت جابهجا میشود.
ویلیام دی هارتونگ، متخصص کنترل تسلیحات در اندیشکده «مرکز سیاستگذاری بینالمللی» درباره این دست گذارها به بخش خصوصی به اینترسپت میگوید:
«در چرخان یک خصیصهی قدیمی دمودستگاه نظامی ــ صنعتی است و میتواند به تصمیمگیریهای سیاسی کژومعوجی بر اساس منافع مالی مقامهای دولتی پیشین بینجامد که تخصص و روابطشان با مقامهای حکومتی را برای پیشبرد سیاستهایی به کار میگیرند که شاید در خدمت منافع ملی نباشد. این پدیده اکنون به تلاشهایی برای واداشتن همکاری شرکتهای سیلیکون ولی با پنتاگون بر سر هوش مصنوعی و فناوری تشخیص تصویری پهپادها انجامیده».
همکاریهای «خصوصی» بلینکن و فلورنوی
پیش از اینکه بلینکن و فلورنوی در دو جایگاه برجسته کابینه بایدن کنار یکدیگر بشنینند، تجربه همکاری را در شرکتهای لابیگری و پیمانکاری نظامی تجربه کرده اند.
یکی از این شرکتها «پاین آیلند کاپیتال پارتنرز»، یک شرکت مشاوره ــ بخوانید لابیگری ــ سرمایهگذاری است که بر موضوعات دفاعی و نظامی تمرکز دارد. فلورنوی و بلینکن هر دو با یکدیگر در هیأت مدیره آن حضور دارند. بلینکن سال جاری برای حضور در تیم سیاست خارجه کارزار انتخاباتی بایدن موقتاً از شرکت خارج شده و اکنون روبروی نام او میخوانیم: «در دوران مرخصی». فلورنوی هنوز چنین کاری نکرده است.
اما مهمتر از آن وستاگزک است که هر دو با یکدیگر در ۲۰۱۶ بنیان گذاشتند. وبسایت «پراسپکت» درباره این شرکت چنین توضیح میدهد:
«خیابان وست اگزکیوتیو به موازات بال غربی کاخ سفید امتداد مییابد و راه ارتباطی بین قدرت رئیسجمهوری و دفترها و ادارههایی است که مشاوران و معاونان در آنها مینشینند و کار واقعی را انجام میدهند. نام وستاگزک ادوایزرز به اعتبار دانش اخیر بنیانگذارانش از بالاترین دالانهای تصمیمگیری برگزیده شده. و همچنین اشاره میکند که این بنیانگذارها روزی از همین روزها به زودی بار دیگر از سمت وستاگزک به پلاک ۱۶۰۰ خیابان پنسیلوانیا پایین خواهند رفت.»
و این روز بالاخره فرارسیده است. اما پیش از آن، تلاشهای لابیگرانه شرکت وستاگزک به لطف اعتراضهای بیوقفه کارکنان «گوگل» یکی از غولهای سیلیکونولی رسوا شده بود:
«گوگل در ماههای اخیر با یک شورش درونی به خاطر کارش با وزارت دفاع برای تعبیه فناوری هوش مصنوعی بسیار پیشرفته در جنگ پهپادی ــ بخشی از پروژه پنتاگون موسوم به پروژه ماون ــ مواجه شده است. این شورش درونی باعث شد مدیران گوگل ماه پیش اعلام کنند که این شرکت قرارداد نظامی را سال بعد پس از پایان مدت آن تمدید نخواهد کرد. و وستاگزک خودش را در میانه طوفان یافت، چرا که مقامهای این شرکت مشاوره عمیقاً درگیر پروژه بودند و اعتراضهای کارکنان گوگل نام وست اگزک را به آتشباران رسانهای کشاند».
فلورنوی درباره اعضای وستاگزک به اینرسپت گفته بود: «آدمهایی که اخیراً از دولت بیرون آمده اند. اغلب معاونها، کسانی که دانش جاری و بهروز دارند، تخصص دارند، رابطه و کانتکت و شبکه دارند.» و کار وستاگزک را «پل زدن بر شکاف بین سیلیکونولی و پنتاگون» توصیف کرده بود.
پل بین فناوریهای ارتباطاتی و دیجیتال و هوش مصنوعی با تسلیحات در پهپاد تجسد مییابد. دولت باراک اوباما با در اختیار داشتن کسانی همچون فلورنوی و بلینکن پارادایم جنگ پهپادی را به اوج رساند. در دوران اوباما، عملیاتهای پهپادی ۱۰ برابر سرتاسر دوران جورج دبلیو بوش بود و به ۵۶۳ حمله رسید. در طی این حملات تا ۸۰۷ غیرنظامی کشته شدند. کار به جایی رسید که سلسلهای متفاوت از تحلیلگران و اندیشکدهها هشدار دادند که سیاست جنگ پهپادی باعث تغییر پارادایم جنگ شده و به وضعیت «جنگ دائمی» انجامیده است: جایی که دیگر نمیتوان مرزی بین صلح و جنگ ترسیم کرد.
با سر کار آمدن دونالد ترامپ، وضعیت بدتر شد. نه تنها شمار حملهها به شکل فزایندهای افزایش یافت ــ در ۲۰۲۰ به تنهایی ۱۰۱۲ حمله پهپادی در افغانستان انجام شده است ــ بلکه شفافیت اندک پیشین درباره آنها نیز از بین رفت و از پهپادها برای هدف قراردادن کسانی همچون قاسم سلیمانی، یک مقام رسمی نظامی ــ و البته فرمانده جنگهای نیابتی غیررسمی خونین ــ نیز استفاده شد.
در ضمن همین سالها بود که شرکت لابیگری فلورنوی و بلینکن به سرمایهگذاری هرچهبیشتر در جنگ دائمی پهپادی و تعبیه جدیدترین تکنولوژیها در تسلیحات آن یاری میرساندند.
آیا اهمیتی دارد؟
بایدن با به کار گماشتن کسانی که با شرکتهای پیمانکاری در حوزه امنیت و تسلیحات و جنگ رابطه داشتهاند، ابداً دست به بدعت نزده است. در واقع برای دههها چنین افرادی در بالاترین ردههای دولت آمریکا مسئولیت گرفته اند.
اهمیت این اتفاق را باید در جای دیگری جست؛ در اینکه دست کم تا این لحظه چقدر تحلیلگران جریان اصلی لیبرال در قبال انتخابهای جو بایدن برای این وزارتخانهها غیرانتقادی و با آغوش باز عمل کرده اند. نیویورکتایمز بلینکن را «حامی ائتلافهای جهانی» میخواند، بیآنکه اشاره کند این ائتلافها همیشه «علیه» یک دیگری شکل گرفته اند. همین روزنامه برای معرفی فلورنوی از تاریخیبودن رسیدن وزارت دفاع به یک زن تمجید میکند و سویههای دیگر کارنامه او را نمیبیند.
مضحکه فاجعهبار ترامپ باعث شده که به اصطلاح سیاست میانهرو با چکی سفیدامضا پشت میز بازی بنشیند. همه به این راضیاند که دیو بیرون برود. اما به اشتباه فکر میکنند آنکه میآید، فرشته است.
در مورد رابطه با خود ایران هم این موضوع صادق است. تحریمهای دولت ترامپ که جز رنج روزانه برای مردم عادی و استحکام پایههای نظامیگری برای نخبگان حاکم نتیجهای نداشته، به تصور خوشبینانهای در قبال سیاست دولت بعدی آمریکا درباره ایران یا مسأله صلح در خاورمیانه ــ از جمله فلسطین ــ به طور کلی انجامیده است.
دنیس راس، یکی دیگر از نخبگان وستاگزک و از اعضای تیم مذاکرهکنندگان پیشین دولت آمریکا در امور خاورمیانه، درباره آینده رابطه آمریکا و اسرائیل با توجه به ایران به فایننشالتایمز میگوید که بازگشت بایدن به برجام «بدیهی» است که به لحاظ سیاسی به بنیامین نتانیاهو آسیب میزند و با توجه به رابطه نزدیک بایدن و «بیبی»، روند این بازگشت تدریجی و کند خواهد بود تا نخستوزیر اسرائیل را راضی نگه دارد.
بایدن دوستی نزدیکی با نتانیاهو دارد و پس از آنکه روابط بین دولت اوباما و دولت اسرائیل به تیرگی گرایید، معاون اول رئیسجمهوری وقت این پیام را به سفیر اسرائیل در واشنگتن منتقل میکند: «بهتر است بروی و گزارش بدهی به بی بی که ما هنوز رفیق همیم».
به همین خاطر، تحلیلگران سیاست خارجه آمریکا معتقدند دولت بایدن تنها در مورد مسأله ایران روی اسرائیل فشار خواهد آورد و چندان کاری به مسأله فلسطین نخواهد داشت. آرون دیوید میلر، یک مذاکرهکننده سابق دیگر دولتهای جمهوری خواه و دموکرات در امور خاورمیانه، به فایننشالتایمز میگوید: «بایدن وقتی به خاورمیانه نگاه میکند، تنشها با ایران بر سر برنامه هستهای تنها موضوعی است که واقعاً ثبات را تهدید میکند و میتواند به جنگ بینجامد... بایدن آگاه است که باید فقط در یک مسأله روی اسرائیل فشار بیاورد و اگر بخواهد انتخاب کند، قطعاً ایران را انتخاب خواهد کرد و نه مسأله فلسطین را. بایدن بر سر هر دو مسأله روی نتانیاهو فشار نخواهد آورد.»
فلورنوی در ۲۰۱۳ درباره احتمال رویارویی نظامی با ایران بر سر مناقشه هستهای گفته بود به نظر او کسانی در دولت آمریکا که فکر میکنند ایران در برابر حمله نظامی به ایفا کردن نقش قربانی رضایت خواهد داد، در اشتباه هستند. اما در عین حال، پیش از امضای برجام، به یک معنا تلویحاً از این ابتکار عمل انتقاد هم کرد: «من باور ندارم که یک مدل بازداری از طریق محدود نگهداشتن کار کند، آن هم به خاطر اقدامات اشاعه تسلیحاتی ایران، حمایتاش از تروریسم، حمایتاش از گروههای شبهنظامی... فکر نمیکنم چنین مدلی در این مورد و در حیطه اتمی کارساز باشد.»
پس اینکه آیا مذاکرات مجدد بین ایران و آمریکا سر بگیرد و تهدید جنگ منتفی شود، واقعاً مشخص نیست و از یک سو نیز به واکنش تهران بازمیگردد. در سوی دیگر معامله نیز اگر فلورنوی بر کرسی وزارت دفاع بایدن تکیه بزند، کسی رهبری پنتاگون را برعهده خواهد داشت که به ابرقدرتبودن آمریکا و قدرت ارتش آن و ضرورت مداخلهگریاش در جهان باور دارد. بلینکن نیز به عنوان یک متحد نزدیک دولت اسرائیل که تاریخاً حامی مداخلههای نظامی آمریکا در دیگر کشورهای خاورمیانه نیز بوده، به نظر چندان نقش بازدارندهای در بدترین سناریوهایی که شرایط غیرقابل پیشبینی در صورت عدم مذاکره میتوانند پیش بیاورند، در وزارت خارجه آمریکا ایفا نخواهد کرد. اینکه مارک دوبوویتس، مدیر اجرایی بنیاد راستگرا و ترامپیست دفاع از دموکراسیها، یکی از حامیان اصلی تحریمها و نیز مداخله نظامی علیه ایران از انتخاب بلینکن استقبال میکند، خود به حد کافی روشنگر است.
علی خامنهای، دیکتاتور جمهوری اسلامی در آخرین اظهارنظرش اعلام کرده که مذاکره برای رفع تحریمها پیش از این انجام شد و به کار نیامد و پس از این انجام نخواهد شد. خبرگزاریهای نزدیک به سپاه پاسداران همچون «تسنیم» بیوقفه مقالاتی تندخویانه در انتقاد از هر ابتکارعمل جهت مذاکره منتشر میکنند. با این شرایط، دستکم تا آینده نزدیک هنوز بحرانها و جنگهای نیابتی فعلی خاورمیانه که برای حکومتهای اقتدارگرای آنجا و برای دولت آمریکا و شرکتهای تسلیحاتی و نظامی و امنیتیاش سودآور است، ادامه خواهد داشت.
نظرها
هوشنگ
۶۸% آمریکایی ها میگویند که مخالف وزیر شدن مدیران سابق شرکتها و لابی گرها در کابینهء بایدن هستند. New Poll: Majority of Americans Want the Senate to Reject Biden’s Corporate Nominees BY DAVID SIROTA An astounding 68 percent of Americans say they want lawmakers to reject corporate executives and lobbyists if they are nominated for Joe Biden's cabinet posts, according to a new survey. JACOBIN 11.25.2020