«نه به تقسیم سیستان و بلوچستان», درحاشیه, کارستان,
کاربران ایرانی در توییتر با استفاده از هشتگ #نه_به_تقسیم_بلوچستان نسبت به طرح اعلام وصول طرح تفکیک استان سیستان و بلوچستان به چهار استان اعتراص کردند.
پنجشنبه ششم آذر کاربران ایرانی در توییتر با استفاده از هشتگ «#نه_به_تقسیم_بلوچستان» به طرح تفکیک استان سیستان و بلوچستان به چهار استان اعتراض کردند. از عمده دلایل مخالفت با این طرح تغییر بافت جمعیتی، عمیقتر شدن شکاف تبیعیض و نگرانی از حذف نام «بلوچستان» است.
طرح تفکیک استان سیستان و بلوچستان به چهار استان، چهارشنبه ۲۸ آبان در جلسه علنی مجلس اعلام وصول شد.
اگرچه این اولین بار نیست که موضوع تفکیک استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از بزرگترین استانهای ایران مطرح میشود، اما هر بار به دلیل مخالفت گسترده مردم، فعالان مدنی و نمایندگان استان مسکوت مانده است و آخرین مورد آن سال ۱۳۹۷ بود. اکنون بعد از دو سال این طرح مجددا بدون ارائه هیچگونه جزئیاتی و در حالی که معینالدین سعیدی، نماینده چابهار گفته بود هنوز کارشناسیهای لازم بر روی طرح صورت نگرفته، در مجلس اعلام وصول شد.
استان سیستان و بلوچستان یکی از استانهای محروم با شاخص توسعه انسانی بسیار پایین است، از اینرو یکی از مهمترین دغدغههای مخالفان این طرح، علاوه بر تغییر بافت جمعیتی و فرهنگی این استان، افزایش تبعیض در برخی مناطق است.
کاربران در توییتر با استفاده از هشتگ «#نه_به_تقسیم_بلوچستان» مخالفت خود با این طرح مجلس را نشان دادند و این هشتگ با بیش از ۶۳ هزار توییت، به ترند اول در توییتر فارسی تبدیل شد. کاربران در توییتهایشان از اهمیت فقرزدایی، تقسیم عادلانه ثروت در کشور، تجربه شکست خورده تفکیک بخشهایی از استان سیستان و بلوچستان در گذشته و استفاده از نیروهای بومی برای سمتهای مهم پرداختند.
خلیلالله بلوچی، از فعالین مدنی بلوچ نوشت:
«ما پیشرفت سیستان و بلوچستان را در تقسیم آن نمیبینیم، اگر هر شهر یک استان شود، تا سرمایهها برابر تقسیم نشوند و مدیر کارآمد نباشد، همین فقر است و همین محرومیت! #نه_به_تقسیم_بلوچستان»
فرزین کدخدایی، از دیگر فعالین بلوچ به نقسیم ناعادلانه ثروت و منابع اشاره کرد:
«بجای تقسیم بلوچستان،ثروت و منابع و یا حداقل آب را تقسیم کنید! #نه_به_تقسیم_بلوچستان»
فقدان آب آشامیدنی در بسیاری از نقاط استان سیستان و بلوچستان حتی افت فشار و قطعیهای مکرر آب در شهر زاهدان به عنوان مرکز استان، از جمله مهمترین مشکلات این استان محروم است. اللهبخش ریگی، رئیس گروه تحقیقات هواشناسی سیستان و بلوچستان دوم خرداد سال جاری اعلام کرد ۶۱ درصد از گستره این استان برابر با ۱۱۱ هزار کیلومتر مربع درگیر خشکسالی بسیار شدید است.
اما علاوه بر خشکسالی، بزرگترین استان ایران از مشکل عدم لولهکشی آب رنج میبرد. به گفته نماینده سیستانوبلوچستان در شورای عالی استانها، تنها ۱۹ درصد از شهرستان مهمی مانند چابهار از نعمت شبکه آب شرب سالم و لولهکشی برخوردار است. حدود سه هزار روستا در سطح استان فاقد شبکه آبرسانی هستند و به شکل سقایی اداره میشوند. در این میان حدود ۱۳۰۰ روستا هم به وسیله تانکر آبرسانی میشوند.
کاربری به نام تایگر نوشت:
«وقتی از مشکلات کشور مینالی و از وضعیت سیستان و بلوچستان بیخبری یعنی هنوز ، حد تبعیض و محرومیت را درک نکردی! #نه_به_تقسیم_بلوچستان»
کاربر دیگری به نام آریاتس، از محرومیت شهروندان بلوچ و فقدان مدارک شناسایی نوشت:
«هموطن منتظر کارت ملی هستی ؟ ۳۰ درصد شهر ۳۰ هزار نفری زاهدان شناسنامه ندارند یعنی از کوچکترین حق شهروندی محرومند برای مظلومیت بلوچ فریاد میزنم #بلوچ_تنها_نیست #نه_به_تقسیم_بلوچستان»
خردادماه سال جاری در حالی زمزمه طرح تفکیک استان سیستان و بلوچستان بار دیگر مطرح شد، کارزاری به نام «نه به تقسیم استان سیستان و بلوچستان» در وبسایت «کارزار» توسط مردم استان سیستان و بلوچستان شکل گرفت که تنها در مدت یکماه بیش از ۱۱ هزار نفر آن را امضا کردند.
در روزهای گذشته دادخواستی دیگری که مجلس شورای اسلامی را خطاب قرار بود در مخالفت با اعلام وصول طرح تقسیم استان سیستان و بلوچستان شکل گرفت.
برای مشاهده این دادخواست و امضای آن اینجا را کلیک کنید.
- در همین زمینه
نظرها
حقیقتگو
تنها راه رفاه و آزادی و پیشرفت وحتی داشتن آب آشامیدنی و رفع تمامی محدویت ها جداکردن سیستان بلوچستان و ادغام آن به کشور پاکستان است هرچند که این فلسفه بروجدان اقشاری که چهل سال حیون اللهی هاو حکومت حیون اللهی برآنها همانند قاطرها سوارند برمی خورد و تحمل کردن زجرو ستم و طلم را جزئی موجودیت قاطروارانه شان مذهبی شان میدانند ...تا کی و چه زمانی مردمان این سرزمین خشک و بی آب باید تحت ستم و تصاحب وارانه و برده وارانه حکومت حیون اللهی باشند وزجروخشونت را تحمل کنند مگر انسان چند جان دارد و چند بارمتولد میشود که باید تحمل کند ؟
کارو
این بلا را بر سر «استان پنجم» هم آوردند. نام کُردستان را به یک منطقۀ کوچک محدود کردند، و از این طریق هویت کردستانی بقیۀ مناطق را انکار کردند. اکنون اگر از «کردستان ایران» حرف بزنید صدای خیلی ها درمی آید که ایلام و کرماشان و نیمی از آذربایجان غربی و حتی شمال لرستان و بخش هایی از غرب همدان و زنجان که «کُردستان» نیست!! یک عده ناسیونالیست کُرد نادان و متعصب هم از اینکه استانشان «کردستان» نامیده به وجد آمدند و تا جایی پیش رفتند که بالکل استانشان را با کل کردستان یکی گرفتند و به آخر نام حزب های خانوادگی شان پسوند «کردستان» چسباندند، احزابی که حوزۀ نفوذشان به همان استان محدود بود! این در حالی بود که وقتی استان خراسان را تقسیم کردند، از این نام های من در آوردی خبری نبود. هویت خراسانی این مناطق انکار نگردید و استان بجنورد و بجنورد سربرنیاورد. در طرح تقسیم استان اصفهان نیز خبری از تأسیس استان کاشان نیست، بلکه استان اصفهان شمالی است که قرار است تأُسیس شود!! علی ایحال نیتشان از ماجرا مشخص است: اول نام بلوچستان را به یک حوزۀ کوچک محدود می کنند. سپس با طرح های استعماری مانند «طرح توسعۀ سواحل مکران» و «توسعۀ محور شرق» مناطق استراتژیک آن را از بلوچ ها گرفته و مردم غیربلوچ را در آن مناطق به اکثریت می رسانند: پروژه ای که مدتهاست در مورد چابهار آغاز شده و مضغول تبدیل کردن آن به یک منطقۀ شیعی-پارسی هستند. به خودتان که بیایید بعد از چند دهه خواهید دید که بلوچ ها به یک گروه صرفاً قومی متفرق تبدیل شده اند که سرزمین مادری شان بلوچستان بزرگترین مزیت استراتژیک خود -یعنی دسترسی به آبهای آزاد- را از دست داده و این موهبت در اختیار حکومت مرکزی ایران قرار دارد که بدون ترسی از واکنش بلوچ ها برای هر نیتی از آن بهره برداری می کند. به این فتنۀ کثیف و استعماری هرچه سریعتر باید «نه»ی قاطع گفت و جلوی آن ایستاد.
کیوان
در ایران با تورم تصاعدی و رشد شتابان قیمتها مواجه هستیم . اما انواع تورم دیگری هم داریم ، منجمله : تورم آقا زادگان . و اینکه دیگر پست و مقامی باقی نمانده تا نورچشمی ها سرشان مشغول باشد و لقمه ای نان حلال !! به خانه برند . یکی از دلایل ساده و البته عجیب برای پافشاری آقایان در تفکیک مداوم استانها و افزودن بوروکراسی - آنهم در شرایط سخت اقتصادی - همین تورم آقازادگان است . با تاسیس هر استان جدید مجموعه ای از مشاغل نظیر استاندار و فرمانداران و روسای ادارات کل و ... پدید می آیند که دغدغهء آقایان برای کسب صندلی نورچشمی شان را کاهش می دهد .
میلاد
الان ما بخاطر یک کار اداری از چابهار باید بریم مرکز استان زاهدان که ۱۰ ساعته این طرح جنبه های مثبت هم داره میشه مثل خراسان به رضوی جنوبی شمالی تقسیمش کرد
اميري
اين سر زمين ايران نيست كه هروقت دلش ميخواهد آن را تقسيم كند ايران و ايرانيان بآيد بخوبي بداند اين سر زمين را اشكال كردند و هروقت صاحبانش ميخواهند از ايران جدا بشوند آنها صحاب قرار هستند هنوز وقت آمده ايران بآبد بيرون بشود از سر زمين مردم بيدفع ايران كرمان و بيرجند و بافت و بم و غمبران كه هنوز اسمش بندر عباس ناميداند و مينآب را جدا كردند و هنوز مناقطه همه را ميخواهند تقسيم بكند
عزیز
به جای تبلیغ کردن فعالین باصطلاح استانی شما بخوان پان بلوچ بهتر نیست این استان به همان دو بخش سیستان و بلوچستان تقسیم شود اگر شما بخواهید کاری در مرکز استان انجام دهید برگردید بعضا دو روز باید وقت بگذارید چون 12 ساعت باید بروید و 12 ساعت برگردید بعلاوه زمان های ادراری و حیاتی میشود دو روز کامل
گرگیچ
خطاب به دوستی که گفت از چابهار باید بایین زاهدان و مسافت زیاد، این راه حلش خیلی ساده است ایجاد ادارات کل در بعضی از شهرستان های استان مثل چابهار ایرانشهر و خاش ، این ها فقط و فقط حیله و فریب برای بلوچ زدایی از مناطق شمالی و جنوبی با عودت یک میلیون مهاجر به جنوب و بخشش شمال به زابلی ها و بقیه ی مهاجرین ، ملت بلوچ وقتی که در استان واحد اینقدر حقوقشان پای مال شد، در چند استان زیر پای مهاجرین به می شوند ،،،،،
حسين عرب
سلام با سلام واحترام به همه عزیزانی که در این کمپین مشارکت نموده ومینمایند به نظر میرسد بیشتر نقدها به صورت غیر کارشناسی واغلب مبتنی بر احساس وپیشداوری ودر عین حال قیاس با وقایع تاریخی در خصوص تقسیمات کشوری که مستند نیست ارائه میشود این موضوع برای ما سرنوشت ساز وبسیار با اهمیت است مهمترین گام در راه توسعه استان سازماندهی صحیح فضا محسوب میشود لذادر خصوص اصلاح تقسیمات کشوری در جنوب شرق کشور این نکات بعرض میرسد :بدوا متذکر میشوم بعنوان یک سربازوابسته به هیچ جناح وگروه سیاسی نیستم وجانبدار هیچیک از طراحان یا مخالفان طرح تقسیم استان نیز نمیباشم آنچه عرض میشود مبین فهم این جانب از ضرورت این ماجراست ۱.اصولا پیوند بحث تقسیم استان که در قالب اصلاح سیستم تقسیمات کشوری صورت میگیرد به مسائلی چون اپیدمی کرونا وشرایط اقتصادی که از طرف بعضی از ما هم استانیها مطرح میشودچندان منطقی نیست زیرابواسطه همه گیری نمیتوان همه امورات کشور را تعطیل کرد اگرچه باید همه امکانات کشور برای مهار این پدیده شوم بسیج شوداما روشن است که منظور امکانات مرتبط با امور بهداشت ودرمان است والا تعطیل فلان پروژه سد سازی یا هرمورد دیگر که پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکند چه کمکی به مهار کرونا میکند لذا باید کشور همه امور خودرا کماکان اداره ومدیریت نماید ودر ثانی اگرچه اجرای طرحهایی از نوع تقسیمات استانی بار سنگین مالی بدنبال دارد لیکن فرض بر این است که مسئولان قوه مجریه ومقننه که هردو درطرح وتصویب واجرای چنین مهمی دخیل هستند ودر عین حال هردو برنامه ریزان تأمین وهزینه بودجه کشور نیز هستند در مورد امکان اجرای طرح با توجه به شرایط اقتصادی موجود ومنابع مالی در دسترس از ما که در استان زندگی میکنیم بر این موارد اشراف واطلاع بیشتری دارند واگر تصور براین است که آقایان بدون لحاظ این شرط بدیهی اولیه طرح موضوع کردهاند دراینصورت باید همه به شدت نگران سرنوشت کشور باشیم علیهذا در این مورد نکاتی بعرض میرسد:بطورعام سازماندهی سیاسی فضا بر پایه اصولی صورت میپذیرد که رئوس آن عبارت است از ۱.تسهیل ارائه خدمات به مردم۲.دسترسی مردم به کانون منطقه ومراکز خدمت دهی(فرد ساکن چاه بهار برای دسترسی به استانداری ومثلا اداره کل بازرگانی باید زاهدان بیاید)۳.رضایتمندی شهروندان وساکنان از شکل والگوی ناحیه وتعلق وابستگی به ان(واژه سیستانداری که در گذشته در محاورات عامیانه بعضی مردم منطقه استعمال میشد)۴.مشارکت مردمی در فرایندهای سیاسی۵.توسعه پویا مستمر وپایداروهمه جانبه۶.انتقال قدرت سیاسی واجرایی به سطوح محلی ۷.امنیت وآرامش عمومی ومواردی از این دست لذاهیچیک از این اصول را نمیتوان به جز منظور داشتن خیر عمومی به انگیزه دیگری نسبت داد حتی اگر طراحان نیت دیگری داشته باشند.دومین نکته ای را که مایلم همه به آن توجه داشته باشیم این است که اصولا خاستگاه تفکراتی چون اصلاح وتجدید نطر درسیستم تقسیمات فضایی که درسیاست به آن تقسیمات کشوری گفته میشود معمولا ضرورت ناشی از مشکلاتی است که در عمل با ان مواجه شدهاند مواردی چون۱.افزایش جمعیت وضرورت تامین بهتر نیازهای آنها۲.دگرگونی شیوه والگوی زندگی وزیست انسانها وطرح نیازهای تازه۳.افزایش مداوم سطح فکر وآگاهی مردم ونیز خواست انها برای مشارکت بیشتر در سرنوشت خود وتقسیم قدرت(خواست بسیاری از هم استانیهای بلوچ که تمایل به این مشارکت دارند اگرچه نکته طنز مسئله اینجاست که بطور عجیب وغیر قابل درک مخالفت بیشتر اینقشر راهم شاهدیم در حالیکه بیشترین سود از این طرح نصیب بلوچستان میشود)۴.افزایش حجم ونوع فعالیتهای اقتصادی واجتماعی وفرهنگی وکالبدی فضا وبه تبع ان توسعه گرفتاریها وحجم ماموریت سازمانهای دولتی وحکومتی ودر نتیجه الزام برکوچک سازی فضایی واحدهای تقسیماتی ودرنهایت ملاحظات سیاسی و امنیتی که مناسب سازی فضا را ضروری میکند .ممکن است جمعیت استان خیلی ضرورت تعجیلی را برای تقسیمات استان بدست ندهد اگرچه حداقل جمعیت استان شدن مناطق در قانون یک میلیون نفر پیش بینی شده و استان بیش ازدو میلیون وهفتصد هزارنفرجمعیت دارد لیکن سایر موارد ذکر شده تجدیدنظر در سازماندهی فضایی استان را ضروری مینماید. نکته دیگری را که یادآوری انرا ضروری میبینم این استکه تجارب کشورداری برای اجرای تجدیدنظر در سازمان فضا روندی را دیکته میکند که تقریبا میتوان گفت طی این روند برای برنامه ریزی واجرای بدون پیامدهای منفی ضروری است که ریوس انرا اینگونه فهرست میتوان کرد.۱.بررسی دیدگاههای نظام سیاسی در با ره ا لوویت توزیع فضایی قدرت با بهرهگیری از قانون اساسی ونظرات سران کشور۲.تدوین الگوی معیاری برای شناخت نواحی متجانس۳.تدوین الگوی معیاری برای قطب یابی وکانون یابی بااستفاده آز کانونهای جاذبه انالیز جریانها نظریه مکان مرکزی وغیره۴.تدوین الگوی معیاری وروشهای مناسب برای شناسایی قلمروهای کانونی۵.تجانس یابی ناحیه ای با هدف تقسیم فضا به واحدهای تقسیماتی سطح اول۶.کانون یابی در نواحی بر اساس الگوی معیاری مربوطه وتعیین رتبه سلسله مراتبی آنها۷.تصحیح محدودهها وسرحدات هریک ازسطوح ناحیه سیاسی وقلمروها براساس الزامات مقتضیات ومعیارهای طبیعی فرهنگی اجتماعی فضایی زیستی ارتباطی تاریخی اقتصادی سیاسی ثبتی اداری امنیتی واستراتژیک و غیره ۸.مراجعه به ارا عمومی ونظرسنجی از مردم وساکنان فضاهای متداخل وکسب رضایت مردم(توجه شود برای اصل اصلاح تقسیمات نیاز به نظر سنجی نیست وضروریاتی که قبلا اشاره شددراینمورد تعيين کننده است )۹۰سطح بندی ناحیه وتنظیم روابط سلسله مراتبی کانونها۱۰.تعریف نوع نهاد محلی وتعیین حدود واختیارات انهاباتوجه به الگوی توزیع فضایی قدرت سیاسی حکومت ونیز لحاظ اصل عدم تمرکز۱۱.تعریف نوع نهادهای حکومتی درسطح محل وتعیین وظایف آنها ۱۲.تعیین وتنظیم روابط متقابل میان مردم و حکومت ونهادهای مربوطه درسطح محلی وطراحی مکانیزمهای مشارکت درتصمیم گیریها وهمکاری دوجانبه ۱۳.استقرار نهادهای مردمی ودولتی در ناحیه سیاسی ونظارت وارزیابی انها واعمال بازخوردها.ملاحظه میفرمایید فرض براین است که از ۱۳گام مورد اشاره در روند ضروری برای اصلاح سیستم تقسیمات ۱۲ گام ان تا کنون طی شده ودر قالب طرح تقسیم استانی به مجلس ارائه شده و مجلس نیز با مختصر بررسی میدانی وکسب اطمینان از طی روند فوق بصورت صحیح که با ملاحظه ومطالعه سوابق موجود در دستگاههای ذیربط حاصل میشود نسبت به تصویب یا عدم تصویب طرح اقدام میکند که نظر به هزینههای هنگفتی که این مطالعات ایجاد کرده قاعدتا باید پس از اعمال اصلاحات احتمالی مورد نظر تصویب شود واگر این مراحل انجام نشده باشد بطور قطع پس از موافقت مجلس با اصل قضیه این فرایند که چندسال زمان میبرد آغاز خواهد شد.با عنایت به موارد پیش گفته فرض من بر این است که این مقدمه حتما اعمال گردیده که اکنون ما شاهد رسانه ای شدن طرح هستیم اگر عزیزانی که نگران هستند علم و اطلاع دارند که طرح بدون طی این روند به مجلس رفته در انصورت همه ما مردم استان وبطور کلی ملت ایران باید از خود بپرسیم چرا منتخبین ما در دستگاههای اجرایی ومقننه وحکومت بی کفایت ترین ما هستند وبه چه انگیزه ای ما عنان سر نوشت خود را به اینها سپرده ایم. من شخصا معتقدم جای نگرانی نیست و حتما مطالعاتی قبلا صورت گرفته و حداقل میدانم دانشمند جغرافیدان بومی ما آقای دکتر ابراهیم زاده وهمکارانشان در این زمینه درگیر مطالعه بوده وهستند.این بدیهی به نظر میرسد وقتی مساحت استان ما به تنهایی با کشورهای بلژیک دانمارک هلند وایرلند که در قالب بیش از۶۴استان ادره میشوند برابر است تقسیم استان به واحدهای کوچکتر مدیریت منطقه را سهل تر ونظربه ضرورتهایی که بدنبال استان شدن مناطق ایجاب میکند برای استان جدید فراهم شود قطعا توسعه منطقه تسهیل وتسریع میشود والا بدیهی است تقسیم مناسب فضا یکی از مولفه های توسعه منطقه است ونه همه ان لیکن این مولفه مقدمه و اولویت کار است چون سازماندهی وتقسیم کار وتعیین وتشخیص اولویتها شرط اول هر کار سازنده است با تقسیم احتمالی استان حداقل تعداد مشاغل مدیریتی در استان ۴برابر خواهشد مشاغل کارشناسی وکاربردی وغیره نیز ۴برابر واین یعنی اشتغالبرای تحصیلکردگان ونخبگان استان اعتبارات استان اگر ۴برابر نشود پس از تقسیم بالاجبار حداقل ۲برابر خواهدشد سه شهر جدید که مرکز استان میشوند از حداقلی از امکانات باید بهره مند شوند راههای ارتباطی اجبار باید توسعه یابند به نظر میرسد بتوان طوماری از مزیتها را فهرست کرد وحال انکه موارد منفی بر این امر مترتب نیست وعموم موارد مطرح شده خیال بافی است مگر میشود نام پر آوازه بلوچستان را حذف وحتی کمرنگ کرد وقتی سه استان با اکثریت بلوچ نشین داشته باشیم این نام پر آوازه تر از امروز خواهد بود مشارکت قوم بلوچ در مشاغل کلیدی افزایش چشمگیر خواهد یافت در عین حال باید توجه داشت اینجا بحث تقسیمات کشوری است نه تعیین مرز بین المللی امروز بخشی از طایفه مثلا ریگی که در میرجاوه ساکنند امور اداری خود را در این شهر انجام میدهند و بقیه همین فامیل که به خاش وسراوان نزدیک بوده امور ادارهای آنجا انجام میشود ایا این به معنی تضعیف طایفه ریگی است اصلا ارتباط منطقی نمیتوان پیدا کرد هرکدام از اجزای این طایفه در سرزمین ابا واجدادی خود زندگی واز خدمات دولتی هم در نزدیکترین فاصله بهره مند میشوند تصدیق میفرمایید مربوط کردن بحث تقسیمات کشوری به این مسایل انحرافی وتشویق اذهان مردم شریف استان است مگر میشه مخفی کرد که بیرجند قبل وبعد استان شدن زمین تا آسمان تغیر مثبت کرده چرا ما خود را از این امکان محروم کنیم.به نظر میرسد این حق تک تک شهروندان استان است که با این طرح موافق یا مخالف باشند امابرنخبگان استان واجب است که با طرح نظرات کارشناسی در موافقت یا مخالفت طرح نسبت به تنویر افکار عمومی اقدام نمایند وگر نه تهمت وافترا ونقد کلی بدون پشتوانه نظری واستدلال منطقی که گاها نیز متاسفانه تهدید تلویحی نیز از آن استشمام میشود که قطعا طرح ان از ناحیه افراد متعصب و کم سواد و...صورت میگیرد راه بجایی نخواهد برد تقسیم استان ضرورتی است که دیر یازود عملی خواهد شد مزاياي ان برای منطقه مبرهن است اینکه این مهم بایدبا مطالعه همه جوانب پیش گفته ولحاظ نظرات مردم ونخبگان انها صورت گیرد جای بحث وتردید نیست اما با اتکا به تصورات غیر واقعی وجو شانتاژ وتشنج وایجاد شبهه ونگرانی در مردم منافع هیچ گروه وجناح وقوم وقبیله و....تامین نخواهد شد و باید گفت ممانعت از اجرای این مهم در زمان مناسب ظلم به مردم منطقه است و بپذیریم تعیین زمان در صلاحیت مجلس ودولت است نه ما بنا براین حق ما مطالبه تسریع در اجرای کارشناسی شده وصحیح این مهم است و در پایان تصریح میکنم بیشترین نفع از این طرح متوجه عزیزان ما در بلوچستان خواهد شد و اتفاقا بهره چندانی نصیب سیستان نخواهد شد ولی معتقدم هرکس که عزت ایران را میخواهد باید از این طرح پشتیبانی نماید زیرا راه توسعه واقعی کشور از جنوب شرق میگذرد وتسریع درتوسعه این منطقه یعنی تسریع شکوفایی اقتصادی وسیاسی کشور وگامی در جهت اقتدار واقعی کشور است.با پوزش از اطاله مطلب والسلام
احمد
درجواب آقای عرب که خودشون سیستانی هستند و می گویند این طرح به نفع بلوچستان هست بعید بگم این یک فریب و نی رنگی بیش نیست می گوید مشاغل 4 برابر می شود و شغل ایجاد میشود بله درسته شغلو کارمندی بیستر برای زابلی های شیعه چون بلوچ و اهلسنت جایگاهی در مدیریت استانی ندارد بلافاصله بعد از تشکیل 4 استان 4 استاندار شیعه ی زابلی 4 نماینده ی خامنه ای و4قرارگاه سپاه و4.... می بینید که بلوچ هیچ نفعی در این تقسبمات نداره فقط جدایی و فاصله ی بیشتر مردم بلوچ از همدیگر و ظلم و تبعیض بیشتر علیه آنان
reza
اقای گرگیچ مهاجرت صدهها هزار نفری بلوچ ها به گلستان و گرگان و مشهد و تهران مهاجرت نیست یا حقوق مردم این مناطق پایمال نمیشه یا اشغال نیست یا اگر بشه فدای سر مهاجرین بلوچ فقط مهاجرت بقیه به شهرهای شما خیلی بده