مجلس ترور محسن فخریزاده را در جلسه غیرعلنی بررسی کرد
دو عضو کمیسیون انرژی مجلس خواستار قطع همکاری با آژانس انرژی اتمی و خاتمه اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی شدند. رئیس مجلس هم از دولت خواست از فرستادن هر گونه سیگنال ضعف یا اعتماد به این سیستم پرهیز کند.
واکنشها به ترور محسن فخریزاده در ایران ادامه دارد. اصولگرایان تندرو در مجلس خواستار اقدام متقابل دولت شدهاند و از دولت حسن روحانی میخواهند به توافق هستهای و همکاری با آژانس خاتمه دهد.
مجلس شورای اسلامی صبح یکشنبه ۹ آذر، دو روز پس از ترور محسن فخریزاده، در یک جلسه غیرعلنی این رویداد را بررسی کرد. جزئیات این جلسه غیرعلنی فاش نشد.
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی پس از پایان جلسه غیرعلنی به خبرگزاریهای داخلی گفت: مصوبات و توافقاتی که در این جلسه حاصل شد در جلسات علنی هفته جاری مجلس به اعلام خواهد شد.
او از بیان جزئیات بیشتر خودداری کرد اما در آغاز جلسه علنی مجلس خواستار «واکنشی قوی که هم در مقابل خطاهای احتمالی آینده دشمن بازدارندگی ایجاد کند و هم بابت این جنایات از آنها انتقام بگیرد»، شد و به صورت غیرمستقیم از دولت خواست «از فرستادن هر گونه سیگنال ضعف یا اعتماد به این سیستم پرهیز کند».
به گفته قالیباف مجلس در واکنش به این رویداد طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»که پیش از این در ۱۳ آبان امسال به مجلس ارائه شد را به صورت فوریتی بررسی و تصویب میکند. این طرح پیشنهادی که در کمیسیون امنیت ملی در دست بررسی است، دولت را به کاهش تعهدات برجامی ملزم میکند.
مالک شریعتی نیاسر، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس نیز در واکنش به این مسئله در صفحه توییتر خود از طرح مجلس برای «الزام دولت به خاتمه اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و ارتقاء منافع هستهای» به عنوان «نخستین گام از پاسخ قاطع، فوری، متناسب و بازدارنده» خبر داد.
فریدون عباسی، رئیس کمیسیون انرژی هم اراده مجلس را معطوف به «آغاز غنیسازی ۲۰ درصدی، اخراج کلیه بازرسان آژانس، قطع همکاری با آژانس و خروج از برجام» برشمرد و نوشت شخصا پیگیر این چهار حرکت محوری خواهد بود.
محسن فخریزاده، رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع و از افراد بلند پایه مرتبط با پرونده هستهای ایران بعد از ظهر روز جمعه هفتم آذر، در یکی از خیابانهای شهر آبسرد نزدیک تهران ترور شد. مقامهای ارشد سیاسی و نظامی در ایران ترور او را به دولت اسرائیل نسبت دادهاند.
نظرها
الف الف از تهران
ما مردم نامحرم هستیم والا میکروفونهای اسرائيل و آمریکا روسیه و چین و حتا ترکیه دارند گوش میکنند. و دوربینهاشان فیلم میگیرند و چه بسا ما چند ساعت دیگر آنرا ببینیم و بشنویم. من از این جنوب تهران هم به مردم گروگانگرفته ایران که جنب نمی خورد و حاضر نیست هزینه آزاد شدنش را بپردازد بنا بر این صد چندان آن هزینه را هر روز و هر شب دارد می پردازد. و هم از این حکومت میپرسم که اصلا مسئله فلسطین به ما چه مربوط است. و اگر شما مردم با من موافقید که به ما مربوط نیست که اسرائیل را صحنه ی روزگار حذف کنیم، چرا در این ۴۲ سال همگیتان به میدان نیامده اید. نگاه کنید به تمامی کشورهائي که به دموکراسی رسیدند چگونه برای بدست آوردن ملیت و شرافت و آزادیشان فرهنگشان و مدرن شدنشان هزینه دادند. من پیرمرد سالها ست هشدار میدهم که گروه گروه به میدان آمدن، کامیوندار را، معلم را، پرستار را، بازاری را، دانشجو را، کارگر را، کارمند را، بازنشسته را، مالباخته را طبقه فقیر را، طبقه متوسط را و...تنها گذاشته اید حاصلش همان حمام های خونی می شود که دیدیم. مردم ایران باید یکپارچه به خیابان بیاید. ما نباید منتظر آن ده یا دوازده میلون ایرانی خارج از کشور باشیم. آنها منتظرند تا ما کاری بکنیم و آب و جارو، و فرش قرمز بیندازیم تا آنها نزول اجلال بکنند. اگر اینطور نبود آن همه گروه و دسته در خارج از کشور همدیگر را نمی جویدند. مجاهدین باید خودشان را منحل کنند، چرا که نامشان در ایران چندش آور است. و نام دیگری برگزینند و با دیگران از سر گفتگو بر آیند، رضا پهلوی باید محکم و استوار یک قدم اساسی جلوتر بیاید و او هم بپذیرد که شاه بازی در ایران تمام شده. اصلا اگر هم مردم نسبت به دوران شاه افسوس و فراغی دارند و حتا با احترام به آن دوران نگاه می کنند، اما واقعیت این است که مردم اینرا فهمیده اند که این حکومت ضد بشری اگر هم ریشه در قرآن و نبوت محمدی و و لایت علوی دارد نتیجه سلطان بازی و استبداد و اتوکراسی شاه است. البته من شخصا همیشه به شاهان پهلوی به دیده احترام نگریسته ام، اما بر این باورم که هم رضا شاه و هم محمد رضا شاه اشتباهات جانکاهی کردند. درست مثل راننده ای که خوب رانندگی می کند اما چند کد مهم را نمی داند و به دره سرنگون می شود. این حکومت ضد بشری هم که اگر از ریشه هایش پائین رویم و به ژرفای آن برسیم به دریاهائی از خون ایرانیان و مصریان و هندیان و...بر می خوریم که برای تحمیل اسلام و بیمار کردن به اجبار ساکنان این سرزمینها چه جنایتهایی و چه تجاوزاتی و چه گردن زدنهائي که نکردند. باز به نظر من هر ایرانی باید در ذهن خودش یک تصفیه حساب وجدانی و تاریخی با اسلام و تشیع بکند. باید ایرانیت، سکولاریته و خصوصا لائيسیته در ذهن هر ایرانی نضج بگیرد و به صورت یک هدف مشخص در آید. باید تاریخ گذشته و حال ایران مورد دانش و سپس تجزیه و تحلیل هر ایرانی واقع شود. در غیر این صورت ما از یک حکومت استبدادی ،دیکتاتوری و جنایتکار و ضد ایرانی به حکومتی بدتر خواهیم غلطید، چنانکه غلطیده ایم. یکی از مهمترین خصیصه های این حکومت یکپارچگی جنایتکاری و خیانت پیشه گی به ایران است. یعنی اگر خوب نگاه کنیم بهترینشان جنایکارترین است. این حکومت دوپا دارد که در جهت خیانت و جنایت و تخریب و غارت و تجاوز به ایران و ایرانی پیش می رود. حالا ممکن است یکی مثل خاتمی و روحانی و ظریف لبخند هم بزند و دیگری مثل احمدی نژاد *** هم باشد و هر بار برای شکر خوردن دعای ظهور بخواند و دیگری مثل رفسنجانی خودش را پراگماتیک بنمایاند و یا همانند خامنه ای بی لکنت زبان خونخواتر و خونآشام بنمایند اما همگی در تخریب ایراندر کشتار ایرانیان در تروریسم و تروریست پروری در آدممکش پروری از هر نظر کوشا باشند. از نظر مادیات و غارت کشور و تخریب ایران و ایرانیت و معنویاتش مثل اخلاق وجدانیات و خانواده و پاکی و درستی و...من از خواننده تقاضا می کنم به این ناب بودن جنایتکاری عمومی بین دولتمردان روحانیون و مداحان و طلاب و سربازان امام زمان و فرماندهانشان توجه کند.