حسین دهقان؛ فرمانبردار رهبر و چهره امنیتی و برونمرزی سپاه
علی رسولی − چهرهنگاری کاندیداهای محتمل یا اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری، این بار حسین دهقان. قرار داشتن در حلقه امنیتی محسن رضایی، اجرای عملیات حذف گروههای سیاسی مخالف و فرماندهی نیروهای سپاه در لبنان فرازهای اصلی زندگی سیاسی حسین دهقان را ساختهاند.
قرار است در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزار شود. در حکومت اسلامی گونهای تجدید سازمان در جریان است. تغییر نسلی یکی از عاملهای این روند است. تلاش برای یکدستتر کردن دستگاه و آماده ساختن آن برای تغییر در رهبری نظام شاخص اصلی روند است.
“زمانه” در درجه نخست از این زاویه به انتخابات ۱۴۰۰ مینگرد.
از هم اکنون عدهای برای ریاست جمهوری کاندیدا شدهاند، یا گمان میرود خود را نامزد کنند. دقت بر آنان به شناخت برنامه حکومت برای انتخابات کمک میکند. برخی از آنان را معرفی میکنیم.
شروع کردیم با سعید محمد، و ادامه دادیم با عزت الله ضرغامی، ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف. اینک حسین دهقان:
فرمانده سپاه تهران بزرگ در سرکوب گروههای سیاسی در ابتدای دهه ۶۰، فرمانده عملیات سرکوب مخالفان جمهوری اسلامی در سقز و بانه، فرمانده نیروهای ایرانی در لبنان و از چهرههای کلیدی اداره اطلاعات سپاه در سال ۵۸ تا ۶۰؛ این بخش کوچکی از سوابق حسین دهقان است. فردی که خود را تعبیر راستین رویای «دولت جوان و حزباللهی» آیتالله خامنهای میداند.
حسین دهقان، هماکنون مشاور نظامی رهبر جمهوری اسلامی است و تنها چهرهای است که کاندیداتوری خود در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را به صورت رسمی اعلام کرده.
او ۶۴ ساله و متولد یکی از روستاهای شهرستان دهاقان در استان اصفهان است.
ورود به دسته غالبان
داستان سپاه و اصفهان، داستان عشق و نفرت است. بخش مهمی از تاریخچه تشکیلات سپاه با نزاع داخلی دو دسته در درون سپاه گره خورده است. دسته غالب، چهرههایی مانند وحید حقانیان، یحیی رحیمصفوی، حسین سلامی، حسین دهقان، علی فدوی و علی پاکپور هستند که یا اصالتاً اهل این استان هستند و یا ورودشان به حلقه نظامیگری با دو لشکر عملیاتی استان اصفهان یعنی لشکر ۱۴ امام حسین و لشکر ۸ فجر بوده است.
دسته دوم مغضوبان سپاهی هستند. نیروهای عمدتاً اصفهانی تشکیلدهنده واحد نهضتها که گرد محمد منتظری و مهدی هاشمی جمع شده بودند و در مناقشه حذف آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری و اختلافات با محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه تصفیه و یا در جریان جنگ با عراق کشته شدند.
حسین دهقان دانشجوی مهندسی در دانشگاه تهران بود که در سال ۱۳۵۸ جذب سپاه پاسداران شد و از همان ابتدا به دلیل حضور در بخش تازهتاسیس اداره تحقیقات و اطلاعات و بعدتر اداره اطلاعات سپاه در ارتباط نزدیک با محسن رضایی قرار گرفت.
محسن رضایی به مدت دو سال و از تابستان ۱۳۵۸ تا تابستان ۱۳۶۰، مسئول اداره اطلاعات سپاه بود و برنامه، تشکیلات، واحدها و نیروهای این اداره را شکل داد و این بخش از سپاه را به بازوی سرکوب نیروها و گروههای سیاسی مخالف یا منتقد جمهوری اسلامی تبدیل کرد.
در شهریور ۱۳۶۰ و پس از عزل بنیصدر، مرتضی رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران نیز که از سوی بنیصدر به روحالله خمینی معرفی شده بود کنار گذاشته شد و محسن رضایی جای او را گرفت.
نخستین شانس حسین دهقان به عنوان سیاستمدار تراز جمهوری اسلامی این بود که در دستهبندیهای آشفته سالهای نخست پس از انقلاب از همان ابتدا در گروهی جای گرفت که قرار بود بر توسن قدرت سوار بمانند و دیگران را به زیر بکشند.
با قرار گرفتن محسن رضایی در جایگاه فرماندهی کل سپاه، حسین دهقان به فرماندهی سپاه تهران بزرگ رسید.
در آن زمان، تشکیلات سپاه تهران بزرگ، فرمانده چند تیپ، یگان و واحد عملیاتی در تهران را برعهده داشت که برخی از آنها بعدتر با توسعه استعداد رزمی و انسانی به لشکر تبدیل شدند. تیپ ۲۷ محمد رسولالله، ۱۰ سیدالشهدا، ۶۳ خاتم، ۲۸ رمضان و ۱۱۰ از واحدهای زیرمجموعه سپاه تهران بزرگ بودند.
علاوه بر آن، سپاه تهران بزرگ به عنوان معین دو شهر سقز و بانه مسئول سرکوب اعتراضات و کنترل امنیتی این دو شهر را نیز بر عهده داشت.
لبنان؛ جهاد اسلامی و حزبالله
حسین دهقان تا سال ۱۳۶۱ در مقام فرمانده سپاه تهران ماند و چند ماه پس از حمله شهریورماه اسرائیل به لبنان، نخستین مأموریت برونمرزی خود را به عهده گرفت.
او همزمان با تشکیل قرارگاه برونمرزی رمضان مأمور شد تا به بیروت و دمشق برود و فرماندهی نیروهای ایرانی در لبنان را به عهده بگیرد.
قرارگاه رمضان بر اساس نامه علی خامنهای به محسن رضایی برای ایجاد تشکیلات رسمی ستاد جنگهای نامنظم سپاه برای عملیات برونمرزی و پس از تصویب شورای عالی دفاع تشکیل شد.
روحالله خمینی در بهار سال ۱۳۶۱، علی خامنهای را به عنوان نماینده خود برای ارتباط با گروهی جوانان شیعه در جنبش امل لبنان تعیین کرد. این گروه برخلاف رویه آن زمان امل که ترکیبی از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در کنار فعالیت سیاسی بود، به مقاومت نظامی و عملیات ایذایی اعتقاد داشتند. در زمان حمله اسرائیل به لبنان و در بافت دستهبندیهای طایفهای و مذهبی لبنان، عملاً گروههای مختلف جنبش امل چندپاره بودند و عمده فعالیتشان علیه یکدیگر بود.
مأموریت حسین دهقان در لبنان دو محور داشت: تشکیل سازمان جهاد اسلامی لبنان به عنوان یک واحد چریکی برای انجام عملیات ایذایی، تشکیل حزبالله لبنان با ترکیبی از علمای شیعه و هوادارانشان در جبل عامل و جنوب لبنان.
در تحلیل تاریخی گرچه سازمان جهاد اسلامی لبنان به رهبری عماد مغنیه در دهه شصت جدا از سازمان حزبالله در نظر گرفته میشود ولی رویدادهای بعدی و ادغام سازمان جهاد اسلامی در شاخه نظامی حزبالله نشان داد که آنها دو بال یک جریان بودند. جریانی برای مقاومت در برابر اسرائیل از یکسو و ایجاد برگهای برنده برای پیشبرد سیاستهای نظامی و بینالمللی حاکمان تهران.
در زمان جنگ ایران و عراق گروگانهای غربی که جهاد اسلامی در لبنان ربوده بود، مهمترین ابزار جمهوری اسلامی برای معاملههای تسلیحاتی، آزادی افرادی که در ترورهای برونمرزی شرکت داشتند و حتی تجارت بودند.
وزارت خزانهداری آمریکا وقتی در سال ۱۳۹۸ حسین دهقان را در لیست تحریمهای تروریستی قرار داد، اعلام کرد که او در عملیات انفجار مقر تفنگداران دریایی در بیروت نقش داشته است. این عملیات را جهاد اسلامی لبنان انجام داد و در آن بیش از ۲۴۰ نفر (عمدتاً نظامیان آمریکایی) کشته شدند.
ورود امنیتی به اقتصاد
اما با مرگ آیتالله خمینی در سال ۱۳۶۸، کسی بر مسند قدرت نشست که از قضا پرونده لبنان را از سال ۶۱ در دست داشت. قرار داشتن در حلقه امنیتی محسن رضایی، اجرای عملیات حذف گروههای سیاسی مخالف و البته فرماندهی نیروهای سپاه در لبنان فرازهای اصلی زندگی سیاسی حسین دهقان را ساختهاند.
او در دوران رهبری علی خامنهای از سرمایهای استفاده برده است که در دهه شصت برای خود اندوخته.
جانشینی ستاد مشترک سپاه، فرماندهی نیروی هوایی سپاه، یک دوره وزارت دفاع و دو دوره معاونت آن بخش دیگری از سوابق او در دوران رهبری علی خامنهای است.
فارغ از ابعاد امنیتی و فرایند عجیب این واگذاری و نهایتاً مالکیت سپاه بر مخابرات کشور، این پرونده که حسین دهقان در آن نقش کلیدی داشته با یک مرگ مشکوک هم ممزوج شده است
حضور او در بنیاد تعاون سپاه و البته ریاست هیئتمدیره هلدینگ گسترش الکترونیک مبین از زیرمجموعههای ستاد اجرایی فرمان امام پای او را به فعالیتهای اقتصادی با حساسیتهای امنیتی گشود. این شرکت به همراه شرکت شهریار مهستان و شرکت سرمایهگذاری توسعه اعتماد در سال ۱۳۸۸ و با تشکیل کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین، جنجالیترین و البته امنیتیترین پرونده خصوصیسازی در ایران را رقم زدند و مالک مخابرات ایران شدند.
هر سه این شرکتها متعلق به بنیاد تعاون سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام بود. شرکت پیشگامان کویر یزد تنها رقیب سپاه و ستاد اجرایی در این مزایده بود که اندکی پیش از روز مزایده «فاقد اهلیت امنیتی» اعلام و کنار گذاشته شد.
فارغ از ابعاد امنیتی و فرایند عجیب این واگذاری و نهایتاً مالکیت سپاه بر مخابرات کشور، این پرونده که حسین دهقان در آن نقش کلیدی داشته با یک مرگ مشکوک هم ممزوج شده است.
مجید سلیمانیپور، مدیرعامل کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین، چند روز پس از پیروزی در مزایده بیرقیب واگذاری مخابرات به همراه همسرش کشته شد. جسد بیجان آنها سحرگاه ۱۹ آذر ۱۳۸۸ در منزل مسکونیشان در محله ازگل تهران پیدا شد و پزشکی قانونی دلیل مرگ را گازگرفتگی اعلام کرد. این در حالی است که فرزندان آنها که در همان منزل بودند هیچ علامتی از گازگرفتگی نداشتند و سالم بودند.
چهرههای دخیل در این پرونده واگذاری هیچگاه درباره این مرگ مشکوک صحبت نکردهاند.
حسین دهقان درحالی برای به دست گرفتن بالاترین سمت اجرایی کشور آماده میشود که پشتوانهاش ارتباط مستقیم با رهبر جمهوری اسلامی در ۳۹ سال گذشته و حضور در عرصههای نظامی، اقتصادی و برونمرزی به اشاره و فرمان او است.
فرمانبرداری محض و مطیع بودن، خصلت محکخورده حسین دهقان برای علی خامنهای است و شاید همین ویژگی مطلوب رهبر جمهوری اسلامی برای رئیسجمهور ۱۴۰۰ باشد.
نظرها
مستعار
خامنه ای بهتر از هرکسی درایران میداندچه کسی رئیس جنهورآیندست