زیردریایی اتمی آمریکا از تنگه هرمز عبور کرد
همزمان با نگرانی برخی مقامهای آمریکایی از احتمال حمله ایران در سالگرد ترور قاسم سلیمانی، زیردریایی یو اس اس جورجیا و دو ناو جنگی وارد آبهای خلیج فارس شدند.
نگرانی از بالاگرفتن تنش بین دولتهای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در آستانه سالگرد ترور قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس در حوالی فرودگاه بغداد افزایش یافته است. در ۲۴ ساعت اخیر، حمله راکتی به سفارت آمریکا در عراق و هشدار فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده به ایران تحولاتی نگرانکننده بودند. یک زیردریایی اتمی آمریکایی هم با عبور از تنگه هرمز وارد خلیج فارس شده است.
زیردریایی اتمی یو اس اس جورجیا همراه با دو ناو جنگی آمریکایی دوشنبه ۱ دی / ۲۱ دسامبر با عبور از تنگه هرمز وارد آبهای خلیج فارس شد.
به نوشته شبکه خبری «سی ان ان»، اعلام مسیر حرکت زیردریایی اتمی از سوی نیروی دریایی ایالات متحده «یک اعلام عمومی نادر» است.
نیروی دریایی آمریکا در بیانیه خود دوشنبه خلیج فارس را «خلیج عربی» خوانده و اعلام کرده که زیردریایی یو اس اس جورجیا قادر به حمل حداکثر ۱۵۴ موشک کروز دریا به زمین تاماهاوک است و میتواند ۶۶ نیروی عملیاتهای ویژه را میزبانی کند.
عبور این زیردریایی همراه با دورنمای احتمالی افزایش تنشها بین تهران و واشنگتن است. به گزارش سی ان ان، برخی مقامهای آمریکایی ابراز نگرانی کردهاند که جمهوری اسلامی در سالگرد ترور قاسم سلیمانی، علیه ایالات متحده دست به حمله بزند.
نیروی دریایی آمریکا علت حضور این زیردریایی را «تعهد ایالات متحده به شرکای منطقهای و امنیت کشتیرانی با طیف کاملی از قابلیتها برای آمادگی جهت دفاع در برابر هر تهدیدی در هر زمانی» اعلام کرده است.
قاسم سلیمانی ـ ۱۳ دی ۱۳۹۸/ ۳ ژانویه ۲۰۲۰ در حمله هوایی آمریکا در نزدیکی فرودگاه بینالمللی بغداد کشته شد.
چند روز پیش در ۲۶ آذر بود که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با خانواده سلیمانی و اعضای ستاد بزرگداشت او گفت: «آمران و قاتلان سردار سلیمانی باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد قطعی است».
ژنرال کنت مککنزی، فرمانده سنتکام ایالات متحده یکشنبه در یک مصاحبه تلفنی از یک محل نامعلوم در منطقه با شماری از روزنامهنگاران به ایران هشدار داد که در صورت حمله تهران در سالگرد کشته شدن سلیمانی، واشنگتن پاسخ خواهد داد:
«ما آمادهایم که از خودمان، دوستانمان و شرکایمان در منطقه دفاع کنیم و آمادهایم که در صورت ضرورت، واکنش نشان دهیم.»
فرمانده سنتکام اعلام کرد که اخیراً از بغداد بازدید کرده و با فرمانده ائتلاف بینالمللی ضدداعش به رهبری آمریکا و نیز فرمانده کل ارتش عراق دیدار داشته است. مککنزی همچنین از سفر به سوریه و بازدید از نیروهای آمریکایی مستقر در آنجا خبر داد.
همان روز نیروهای امنیتی عراق تأیید کردند که شماری راکت یکشنبه ۲۰ دسامبر / ۳۰ آذر در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد منفجر شد.
این حمله راکتی خسارتهایی به تأسیسات محل اصابت آنها وارد کرد اما تلفات جانی به همراه نداشت.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این سومین حمله به تأسیسات دیپلماتیک و نظامی آمریکاییها در عراق از ماه اکتبر به این سو است که در آن نوعی آتشبس با گروههای شبهنظامی تحت حمایت ایران آغاز شد.
تنشها بین ایالات متحده و ایران پس از خروج یک جانبه دولت دونالد ترامپ از توافق جامع اقدام مشترک (برجام) در مه ۲۰۱۸ افزایش یافت و با حمله آمریکا به کاروان حامل قاسم سلیمانی در ژانویه سال جاری بالا گرفت. ترور اخیر محسن فخریزاده از چهرههای اصلی برنامه هستهای ایران نیز این تنشها را داغتر کرده است.
جو بایدن رئیسجمهوری منتخب ایالات متحده که ۲۰ ژانویه به کاخ سفید قدم خواهد گذاشت، اعلام کرده که به توافق هستهای با ایران باز خواهد گشت.
علی اکبر صالجی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دوشنبه در گفتوگو با وبسایت خبری «انتخاب» در این باره گفت که تهران از بازگشت بدون قید و شرط آمریکا به برجام «استقبال» میکند.
نظرها
حقیقتگو
می گویند سگی که واق واق می کند جرات حمله و پاچه گرفتن را ندارد ..ترامپ هم چهارسال واق واق کرد وچنین وچنان کرد نتیجه اش چه شد که حالا زیردریائی می فرستدد؟ روس ها نه واق واق کردند و با سکوت تمام راهی سوریه شدند و شهرهای سوریه را بمباران کردند و بیش ازدومیلیون روسی هم درسوریه ساکن شده اند که هزینه انها ازحکومت حیون الله دربست پرداخت شده و میشود !!
محمود
بعنوان یک ایرانی از کشته شدن قاسم سلیمانی ناراحتم. اما کشته شدن قاسم سلیمانی را ترور نمیتوان نامید. قاسم سلیمانی سالهاست که در جنگ با نیروهای آمریکایی است. باعث و بانی کشته شدن سربازان آمریکایی بوده. کشته شدن قاسم سلیمانی در یک عملیات هوایی خارج از مرزهای ایران و حین تدارک حمله به اسرائیل و آمریکا را نمیتوان ترور نامید. جمهوری اسلامی بیش از چهل سال است که یک جنگ نابرابر را بر کُردها تحمیل کرده است. جمهوری اسلامی پایگاههای کُردها را در عراق بطور مداوم بمباران میکند. چون قدرت برتر است، ابایی از کشتن و حمله موشکی و پهبادی هم ندارد. ابایی از کشتن مخالفان در داخل و خارج مرزها ندارد، حتی دیپلماتهای خود را برای ترور به اقصی نقاط جهان گسیل میکند. با چنین جریانی باید چگونه مقابله کرد؟ آیا باید با سلام و صلوات قاسم سلیمانی را وادار میکردند که به داخل مرزهای خود بازگردد و کاری با دیگر کشورها نداشته باشد؟ تا چه زمان باید با او مدارا میشد؟ شاید گفته شود که آمریکا در این نقطه از جهان چه میکند؟ یا سوال در مورد اسرائیل شود! پاسخ به این سوالات این میتواند باشد که ایران قرار نیست وکیل و وصی دیگران باشد. سازمان ملل کارش این است که به این مسائل رسیدگی کند. ما هیچ از ژاپن، کره جنوبی، مالزی، اندونزی، چین، و دیگران قدرتمندتر و مهمتر نیستیم. اگر قاسم سلیمانی در جنگ با آمریکا برتری را داشت، شک نکنید که هیچ اصولی را در کشتن و حمله و قتل و غارت آمریکاییها رعایت نمیکرد. همانگونه که جمهوری اسلامی در کشتن مخالفان خود تمامی اصول انسانی را لگدمال کرده است. اما امروز جمهوری اسلامی با یک قلدرتر از خود روبرو شده، که قادر است گردنش را بشکند. خویشتنداری آمریکا در عدم حمله به ایران بدلیل منافع بسیار زیاد جمهوری اسلامی است. اما اگر روزی متوجه شود که شکستن گردن این جوجه قلدر به ماندنش میارزد، تأمل نخواهد کرد.
سوخته چله نسل
دیگر به قولی خواجه حافظ شیرازی مهم میداند از نمایشگاهی تکراری و ملال آور جنگ ولرم غرب با جمهوری اسلامی ایران! جنگ ولرم (نه سرد به مثابه بلوک شرق و غرب که واقعا دشمن هم بودند و نه گرم مثل جهانی اول و دوم که دشمنان به قصد نابودی جنگیدند)، جنگ ولرم، آخر ماکیاولیسم است و اوج ابتذال سیاست، در جنگ ولرم، طرفین به تعادل و توافق نانوشته رسیده اند، که طرف ضعیف ولی زهردار مثل جمهوری اسلامی به زندگی انگلی اش و خوردن تمام شیره جان یک کشور مثل ایران ادامه ننگین ضد بشری میدهد و در عوض طرف قوی و بی جربزه و ترسو (غرب) در قبال کنترل چشم پوشی میکند بر تمام جنایت ضد بشری طرف ضعیف(نقض حقوق بشر از پوشش تا اعدام و قطع دست و شلاق..، تروریسم، قاچاق کالا و مواد مخدر و انسان بویژه زنان و کودکان، تحریف اخلاقیات جهانروا و در ظلمت عقب ماندگی مادی و فکر میلیون انسان...) و البته طرف غربی و بقیه جهان سکولار صرفا به نمایشهایی لفظی ادامه میدهد. جنگ ولرم با تحریم های فله ای که بیشترین آسیب به مردم عادی میزند و بزا قاچاچیان و محتکران گرانفروش و استثمار طبقات فرودست با تورمهای دهها ساله و فقر فزاینده و تشدید اختلاف طبقاتی آخرین رمقهای یک کشور مستعد برای آبادانی و آزادی میگرد. جنگ ولرم با نمایش پرواز دو فروند ب 52 یا حرکات کشتی زیردریایی ادامه دارد. وگرنه بارها گفته شده با توجه ماشین سرکوب بیرحمانه و سیستم گشتاپویی جمهوری اسلامی، تنها دو راه برای نابودی جمهوری اسلامی و پایان به تراژدی 40 سال و اندی است: 1- یک کودتای سکولاری نیوری مسلح / که عملا ناشدنی است با وجود سپاه مزدور که گله های کم سواد مالپرست فاسد از ذیل تا صدر سپاه گرفته اند! 2- حمله تمام عیار برای در هم کوبیدن مراکز راهبردی فرماندهی وسرکوبگر و زمینه سازی قیام، آن هم با برنامه جنگ ولرم ابرقدرتهای سکولار در برابر جمهوری اسلامی ناممکن و غیر محتمل است 1 در نتیجه ایران در نهایت یکی دو نسل دیگر به چیزی بدتر از کره شمالی میسشود. کشور بی روح انسانی و برهوتی از زندگی های برباد رفته و مردم زامبی گونه یا افسرده ... و از طرفی بزارا ناامنی بری شرکتهای تسلیحاتی و کارمندان امیتی ابرقدرتها داغ خواهد بود و کاسبی برقرار/ فرمول ساده ای است: وقتی در دنیا خلافکار نباشد اساسا پلیس ها بیکار میشوند.