ایران صادرات گاز به عراق را محدود میکند
شرکت ملی گاز ایران میگوید که ایران به بدهیهای فروش گاز که در بانکهای عراق مسدود شدهاند، برای خرید دارو و غذا نیاز دارد.
ایران میگوید عراق شش میلیارد دلار بدهیاش به ایران را پرداخت نکرده و به همین دلیل صادرات گاز به آن کشور را محدود کرده است. تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا دلیل عدم پرداخت بدهیهای عراق عنوان شده است. عراق کمبود برق دارد و نیروگاههای عراق به گاز ایران نیاز دارند.
شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی - شانا - که پایگاه خبری روابط عمومی وزارت نفت ایران است دوشنبه ۸ دی نوشت که شرکت ملی گاز ایران صادارت گاز خود به عراق را به دلیل بدهی عراق به ایران و پس از اخطارهای چندباره قراردادی، کاهش داده است.
یک روز پیش از بیانیه شرکت ملی گاز ایران، الشرقیه به نقل از سخنگوی وزارت برق عراق اعلام کرده بود که ایران صادرات سوخت گاز را که برای تأمین نیروگاههای برق عراق لازم است، به پایین ترین سطح در چند سال اخیر کاهش داده است.
سخنگوی وزارت برق عراق با تأیید اینکه ایران تأمین سوخت گاز را از پنج میلیون متر مکعب به سه میلیون متر مکعب کاهش داده، دلیل تصمیم ایران را افزایش بدهی عراق به ایران اعلام کرد.
شرکت ملی گاز ایران ایران میگوید که از وزارت برق عراق بیش از پنج میلیارد دلار طلبکار است:
«وزارت برق عراق بابت واردات گاز بیش از معادل پنج میلیارد دلار به شرکت ملی گاز ایران بدهکار است که مبلغ ۳ میلیارد دلار آن در بانک عراقی TBI مسدود و غیرقابل استفاده مانده و بیش از ۲ میلیارد دلار از بدهی سررسیدشده وزارت برق نیز هنوز از اساس از طرف وزارت برق عراق پرداخت نشده است.»
به غیر از این پنج میلیارد بدهی، شرکت ملی گاز ایران به شانا گفته است که طرف عراقی، طبق قراردادی که با ایران دارد، بیش از یک میلیارد دلار بابت تخلفهای قراردادی هم بدهی دارد.
ایران به دلیل تحریمهای آمریکا به میلیاردها دلار از داراییهایش در چندین کشور دسترسی ندارد. مبلغ سه میلیارد دلار که در بانک تجارت عراق یا همان بانک TBI مسدود شده از جمله داراییهای است که به دلیل تحریمهای نفتی و بانکی ایران از دسترس ایران خارج شده است.
شرکت ملی گاز ایران در بیانیهای که به شانا داده نوشته است که ایران به پرداخت طلبهایش برای خرید غذا و دارو نیاز دارد.
عراق بدون گاز ایران توانایی تولید برق لازم به ویژه برای استانهای میانی را ندارد. از سویی، کمبود برق در تابستان سال ۲۰۲۰ به اعتراضهای مردمی در عراق انجامید. اعتراضهایی که برق را تبدل به یک کالای سیاسی کرد که ثبات سیاسی عراق به آن وابسته است.
قطعی مدام برق در عراق، دولت نوپای مصطفی کاظمی، نخست وزیر عراق را تهدید میکند. کمبود فزاینده برق در عراق تا کنون با خرید بیشتر گاز از ایران جبران شده اما عراق نیاز دارد که نیروگاهها و شبکههای خود را به روز کند که نیاز به خرید گاز را جبران کند.
عراق از طرف آمریکا تحت فشار است که با سرمایهگذاری در شبکه برق و نیروگاهها، از گاز ایران بینیاز شود.
واشنگتن در راستای سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ، علیه ایران تا کنون بارها از عراق خواستهاند که برنامههای بلند مدت را برای کاهش وابستگی بخش انرژی این کشور به ایران دنبال کند. برای قطع وابستگی عراق به واردات گاز از ایران، ایالات متحده آمریکا در ماه اوت ۲۰۲۰، توافقنامههایی را به ارزش ۸ میلیارد دلار در عرصه انرژی با عراق امضاء کرد.
دن برویت، وزیر انرژی وقت آمریکا در ۲۹ مرداد / ۱۹ اوت در دیدار با وزیران نفت و برق عراق هدف این سرمایهگذاریهای آمریکا در عراق را «پیشرفت سریع به سمت استقلال انرژی عراق از ایران» عنوان کرد که در برنامه مشترک عراق و آمریکا قرار است در پنج سال ممکن شود.
در حال حاضر اما عراق برای فعالیت نیروگاههای خود به واردات گاز از ایران نیاز دارد و برای اینکه مشمول تنبیههای تحریمهای واشنگتن علیه ایران نشود، از آمریکا معافیت میگیرد. آمریکا تا کنون معافیتهای دورهای برای عراق صادر کرده که معمولا دورههای آنها از ۹۰ تا ۱۲۰ روز بوده است. اما در آخرین درخواست برای معافیت که در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۰ اتفاق افتاد، آمریکا حاضر شد که تنها برای ۴۵ روز معافیت عراق را تمدید کند. این معافیت یک روز قبل از اینکه جو بایدن - رئیسجمهوری منتخب - وارد کاخ سفید شود پایان مییابد.
با این حال ایران و عراق همچنان به هم نیاز دارند. ایران نیاز مالی به پرداخت شدن طلبهایش دارد و عراق بدون واردات انرژی از ایران دچار کمبود برق و بحران سیاسی داخلی خواهد شد.
رویترز در رابطه با این خبر از قول یک مقام عراقی نوشته است که ایران و عراق به دنبال راهحلهایی برای پرداخت بدهیها هستند. به نقل از همین خبرگزاری، رضا اردکانیان، وزیر انرژی ایران قرار است روز سهشنبه ۲۹ دسامبر به بغداد رفته و در مورد بدهیهای پرداخت نشده با همتای عراقی خود گفتوگو کند.
در همین زمینه:
نظرها
اقتصاد جمهوری اسلامی در بن بست
اقتصاد جمهوری اسلامی در بن بست ["سخن روز " - حزب کمونیست ایران ] هفته گذشته بانک مرکزی ایران با انتشار گزارش عجیبی خبر از رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال 1399 به یزان یک و سه دهم درصدِ مثبت داد! حال آنکه دو هفته قبلتر، مرکز آمار، نرخ رشد اقتصادی همین فاصله زمانی منفی را ۱.۹ درصد اعلام کرده بود. این در حالی است که مطابق برآوردهای صندوق بین المللی پول در همین فاصله زمانی رشد اقتصاد ایران 4 و نیم درصد منفی بوده است و همچنین همین منبع پیش بینی کرده است که رشد اقتصادی ایران در سال آینده 5 و نیم درصد منفی خواهد بود. واضح است که بانک مرکزی ایران دروغ می گوید، مرکز آمار ایران هم دروغ می گوید. پیش بینی های صندوق بین المللی پول هم که عمدتا بر آمارهای دولتی متکی است، خوشبینانه است. در همین رابطه یکی از "خیرخواهان"نوشته است: "واضح است مردم اینگونه آمارها را باور نمی کنند، بنابراین ضرر و زیانِ دادنِ آمار غلط این است که اعتماد سرمایه گذارانی هم احیانا هوس کنند در ایران سرمایه گذاری کنند، بیشتر سلب خواهد کرد." اما مردم هم واقعیت ها را نه از زبان آمارها بلکه از روی شرایط فاجعه بار زندگی خود و آنچه که در پیرامون خود مشاهده می کنند، در می یابند. تشدید بی سابقه فقر که چهره خود را در افزایش بی خانمانی، تن فروشی، نوزاد فروشی، کلیه فروشی، زباله گردی، خودکشی و بسیاری آسیبهای اجتماعی دیگر نشان می دهد. گسترش بی سابقه بیکاری، بدون برخورداری از هیچگونه بیمه اجتماعی که از جمله شامل بیش از 60 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز شده است. مرکز پژوهش های مجلس اسلامی پیش بینی می کند که در سال جاری 6 میلیون و چهارصدهزار فرصت شغلی از دست خواهد رفت. تعطیل شدن مراکز تولیدی، بنا به گفته مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران هفتهای نیست که حدود ۵۰ شرکت بزرگ کشور تعطیل نشوند، بطوری که تنها در عرصه نفت و پتروشمی که قاعدتا عرصه پر رونق تری است در سال گذشته از ۱۵۰۰ شرکت پیمانکاری نفتی ۸۰۰ شرکت تعطیل شدهاند. کسری بودجه سال 1400، حتی بر اساس آمارها و ارقامِ خوش بینانه و غیر واقعی از درآمدهای دولت، 117درصد یعنی 5 و نیم برابر بودجه سال گذشته دارد. پیش بینی ها در زمینه میزان فروش نفت و بهای نفت، که اساسی ترین منبع درآمد دولت است، تماما خیالبافانه هستند. اما این کسری بودجه را از کجا تامین می کنند؟ آیا از هزینه نیروهای سپاه و ارتش و نیروهای امنیتی و دخالتهای منطقه ای و زرادخانه نظامی کم می کنند ؟ واضح است مانند سال گذشته و سالهای قبل از آن، از هزینه بهداشت و درمان و آموزش و پرورش و خدمات اجتماعی خواهند زد، با گران کردن کالاهای اساسی مورد نیاز مردم آنرا تامین خواهند کرد. با چاپ بیشتر پولِ بدون پشتوانه به یک دزدی عمومی از جیب مردم دست می زنند. آیا جمهوری اسلامی راهی برای برون رفت از بحران اقتصادی که در آن گرفتار شده است را دارد؟ بگذارید پاسخ به این سئوال را از زبان یکی از کارشناسان اقتصادی رژیم بشنویم: "مسعود نیلی" مشاور اقتصادی سابق حسن روحانی تنها در مورد اثر تحریم ها بر اقتصاد ایران گفته است: "برای بازگشت به شرایط پیش از تحریمهای آمریکا، ایران به یک دهه رشد اقتصادی مستمر و بدون انقطاع نیاز دارد" . اما قبل از تحریم ها نیز سفره مردم کارگر و زحمتکش و حقوق بگیرانِ جزء این جامعه، بی رونق بود و آبِ خوشی هم در آرامش از گلوی مردم پائین نمی رفت. یعنی مطابق پیش بینی مسعود نیلی در صورت وقوع امرِ محالِ یک دهه رشد اقتصادی مستمر و بدون انقطاع، تازه این مردم به شرایط دو سال قبل باز می گردند. این واقعیت ها نشان می دهند که جمهوری اسلامی در یک بحران اقتصادی عمیق و گسترده ای دست و پا می زند. مشکل جمهوری اسلامی برای خروج از بحران اقتصادی موجود، سیاسی است . اقتصاد جمهوری اسلامی تنها با فراهم ساختن ملزومات لازم در عرصه های سیاسی، اقتصادی و حقوقی برای ادغام کامل در بازار سرمایه جهانی از بن بست کنونی رها خواهد شد و آینده اش به فراز و فرودهای سرمایه جهانی گره خواهد خورد. اما 42 سال حاکمیت این رژیم نشان داده است که توانائی تامین این ملزومات را ندارد. بعلاوه رفع موانع سیاسی بر سر راه ادغام بیشتر سرمایه داری ایران در بازار جهانی ، اجرای برنامه های تمام و کمال اقتصاد نئولیبرالی در داخل کشور است. اما اگر چنین نسخه ای قادر بود کشورهایی نظیر ایران را از بحرانهای اقتصادی داخلی و از پیامدهای بحران جهانی سرمایه داری نجات دهد، امروز با بحرانهای سیاسی و اجتماعیِ دامنگیر کشورهای عقب ماندهِ سرمایه داری در گوشه و کنار جهان روبرو نبودیم. رژیم سرمایه داری در ایران مانند هرجای دیگری در جهان، در صورت عادی کردن رابطه خود با جهانِ پیشرفته سرمایه داری هم، برای خروج از بحران راهی جز تشدید استثمار طبقه کارگر، ارزان کردن نیروی کار کارگران، کاستن از خدمات عمومی و تحمیل فقر و فلاکت بیشتر بر اکثریت جامعه ندارد. اما در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی تا همین اکنون هم کاسهِ صبر کارگران و اکثریت مردم از این رهگذر لبریز شده است تا چه برسد به اینکه بازهم بیشتر شیره جان مردم را برای رونق بخشیدن به اقتصادشان بمکد. جمهوری اسلامی در این عرصه ظرفیت هایش سوخته است. میدان مانوری ندارد و می داند که با تشدید فشارها بر طبقه کارگر و مردم محروم، با چه آتش توفنده ای بازی خواهد کرد. از اینروست که به تاکید می توان گفت که اقتصاد جمهوری اسلامی در موقعیتی است که نه راه پیش دارد و نه راه پس. 29.12.2020