بحران مازوت: تأخیر برای جایگزینی انرژیهای پاک به قیمت جان مردم
نسیم روشنایی - مردم را تهدید میکنند که اگر زیاد انرژی مصرف کنند محکوم هستند هوای آلوده ناشی از سوخت مازوت را استنشاق کنند. بحران اخیر مازوت از نمونههای بیبرنامگی، کوتهنگری و تاخیر پیوستن به فرآیند جهانی استفاده از انرژیهای پاک و پایدار حکومت ایران است.
هوای تهران و چند شهر دیگر ایران بسیار آلوده است و گفته میشود برخی از نیروگاهها و صنایع اطراف شهرها مازوت میسوزانند. زمستان است و خانهها باید گرم شوند. مردم را تهدید میکنند که اگر بیش از حد انرژی مصرف کنند محکوم هستند هوای آلوده ناشی از سوخت مازوت را استنشاق کنند.
مازوت چیست و چرا خطرناک است؟
مازوت، نفت سنگین یا نفت کوره یکی از هیدروکربنهای نفتی است که در مراحل پالایش نفت خام، حاصل تقطیر جزء به جزء آن پس از نفتا و بنزین و نفت سفید تولید میشود و چون سیاه است، نفت سیاه نیز نامیده میشود. این ماده ارزانترین سوخت فسیلی است و برای کورهها، حمامها، تنور نانواییها، موتورهای دیزلی، کشتیرانی، کامیونها و خودروهای بزرگ، مراکز تجاری و صنعتی و برخی نیروگاهها استفاده میشود. مازوت اما بسیار آلوده کنندهتر از سوخت گاز طبیعی است و اغلب بهمثابه سوخت پشتیبان برای اوجگیری نیروگاهها در مواردی که گاز طبیعی موجود نیست استفاده میشود.
وقتی مازوت میسوزد دی اکسید گوگرد تولید میکند و این گاز سرطان زاست، باعث بروز بیماریهای قلبی، عصبی و تنفسی و بیماریهای علاج ناپذیر است. هوا و محیط زیست را آلوده میکند و سبب میگردد باران اسیدی ببارد. اعظم بهرامی، متخصص محیط زیست درباره این گاز سمی و اثرات سوخت مازوت بر سلامتی انسانها به زمانه میگوید:
«دی اکسید گوگرد محصول ناقص سوختن بنزینی است که حجم گوگرد بالایی دارد. معمولا بنزینهایی که استاندارد پایینی دارند و سوختن گازوئیل و مازوت نیز دی اکسید گوگرد تولید میکنند. این گاز از هوا سنگینتر است. در زمین باقی میماند و جز آلایندههای پایدار است و حجم آلایندههای دو و نیم میکرونی را نیز افزایش میدهد. بنابراین شما اگر ایستگاههای هواشناسی یا پایش آلاینده را در شهرهایی که مقدار دی اکسید گوگرد بالاست ببینید معمولا مقدار ریزگردهای دو و نیم میکرونی هم خیلی بالاست. اینها جز ریزگردهایی هستند که به سرعت جذب ریه میشوند و از طریق گردش خون وارد بدن میشوند و میتوانند به مجاری و دستگاه تنفسی حمله کنند.»
به گفته بهرامی از سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ گزارشهایی وجود داشتند که در نکا و تبریز و نیروگاه اراک و در صنایع سیمان اصفهان از مازوت استفاده میکردند. در این مناطق کسانی که بیماریهای عروقی و فشار خون داشتند و در معرض تنفس حجم بالای دی اکسید گوگرد در هوا برای مدتی طولانی بودند، سریعتر از بیماریشان فوت کردند. برای افرادی که آسم دارند، شدت آسم را وخیم میکند. سردردهای مزمن ایجاد میکند. افراد را عصبی و شرایط تنفسیشان را مختل میکند. به این دلیل برای کودکان و سالمندان بسیار مضر است.
منفعت کوتاه مدت سوخت مازوت برای راهاندازی نیروگاهها یا دیگر صنایع، به مرگ و میر و بیماری بسیاری از شهروندان منجر شده است. آیا ارزش دارد؟
مازوت روی دست حکومت مانده، چرا؟
ایران همواره مازاد مازوت تولیدی را برای کشتیرانی در مقیاس وسیع به کشورهای دیگر صادر میکرد اما تغییر قوانین حافظ محیط زیست در سازمان بینالمللی دریانوردی برای ایران رفته رفته مانع تراشید. دشواری صادرات با وضع مقررات کنوانسیون MARPOL آغاز شد. بر اساس این کنوانسیون سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) از سال ۲۰۰۵ مقرراتی را تعیین کرده بود تا آلودگی ناشی از کشتیرانی و انتشار اکسیدهای گوگرد(SOx) را کاهش دهد. اما طبق قانون سختگیرانه دیگری که از اول ژانویه ۲۰۲۰ اجرا شده است کشتیها یا باید درصد گوگرد مازوت را به کمتر از یک تا نیم درصد کاهش دهند یا از گازوئیل استفاده کنند.
بسیاری از کشورهایی که برای کشتیهای باربری از ایران مازوت میخریدند دیگر مازوت ایران را نمیخرند زیرا مازوت ایران بالای سه درصد سولفور دارد که هفت برابر بیش از استانداردهای جهانی مجاز سازمان کشتیرانی است. اعظم بهرامی در این باره به زمانه میگوید:
«سازمان ملل در سال ۲۰۱۷ ابلاغیهای به نام "IMO 2020" به کشورهای جهان میدهد در این ابلاغیه از کشورهای جهان بهویژه کشورهایی که صنایع نفت و گاز دارند درخواست میگردد تا سال ۲۰۲۰ مازوت تولید نکنند و با کمک تکنولوژی آن را از پروسه تولید نفت حذف کنند. یا مازوت تولیدی را سولفورزدایی کنند که دیگر گوگرد نداشته باشد. اما مازوتی که ایران تولید میکند ۵ درصدش گوگرد است و سه برابر حد استاندارد جهانی است.»
کشورهایی که مازوت تولید میکردند در حال فرآوری و گوگردزدایی از آن شدند اما ایران از قافله فرآوری عقب مانده زیرا گویا تکنولوژی لازم را ندارد. با اینحال تولید مازوت غیراستاندارد متوقف نشده و مازوت تولیدی روی دست نیروگاهها مانده است. بهرامی ادامه میدهد:
«الان بیش از ۱۵ درصد پالایشگاههای ایران روزانه مازوت تولید میکنند. این حجم تولید را نه میتوانند جابجا کنند نه صادر کنند و نه انبار کنند. به هیچ ارگان جهانی هم که جوابگو نیستند. بهترین راهی که به نظرشان رسیده این است که مازوت را بریزند در نیروگاهّها.»
با اینکه به نظر میرسد مازوت پر گوگرد روی دست نیروگاهها مانده اما دهم بهمن سال ۹۸ جعفر توفیقی، رئیس پژوهشگاه صنعت نفت به خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) گفته بود که این پژوهشگاه به دانش تولید مازوت کم سولفور دست پیدا کرده و تستهای آزمایشگاهی نیز صورت گرفتهاند. به گفته توفیقی:
«اکنون با برخی از پالایشگاههای کشور در حال مذاکره هستیم، زیرا طرح صنعتی تولید مازوت کم سولفور را پژوهشگاه صنعت نفت آماده کرده و مطالعات فنی و اقتصادی آن نیز انجام شده است. برخی از پالایشگاهها که به سرمایهگذاری در این فرآیند علاقهمندی نشان دادهاند، رایزنی در حال انجام است تا به تولید انبوه برسد.»
یک سال از این وعده گذشته است اما مازوت تولیدی ایران گویا هنوز سولفور زدایی نمیشود تا به منظور کشتیرانی باربری به کشورهای دیگر صادر شود.
کاربرد مازوت در ایران
کاربرد مازوت در نیروگاهها و صنایع ایران بسیار قدمت دارد اما قوانین تولید و استفاده آن به مرور زمان تغییر کرده است. بهرامی میگوید اوایل دهه نود توافقنامهای بین سازمان محیط زیست و وزارت نیرو امضا میشود و طبق این توافقنامه وزارت نیرو ملزم میشود تا سال ۱۴۰۰ حجم مصرفی مازوت را حداقل به ۲۰درصد برساند. به این دلیل هم در قانون هوای پاک و قراردادهایی که بین سازمان محیط زیست و وزارت نیرو بوده این تبصره وجود دارد که هر نیروگاهی به اندازه یک ماه در سال میتواند سوخت مازوت مصرف کند.
نگرانیها و آلودگی بیش از حد هوا و برخی شواهد نشان میدهد که صنایع کوچک نیز به خاطر انبار شدن مازوت روی دست حکومت و گران بودن گاز از سوخت مازوت استفاده میکنند. این صنایع در اطراف شهرها مستقر هستند و باعث تولید حجم بالای دی اکسید گوگرد در شهرها میشوند و جان مردم را به خطر میاندازند.
از کشورهای دیگر چه میتوان آموخت؟
آسانترین بدیل مازوت، استفاده از گاز طبیعی است که بسیار گران شده است. استفاده از انرژی خورشیدی و بادی نیز از سالمترین و پایدارترین سوختهای جایگزین هستند. بهرامی میگوید بخش عمده مصرف مازوت برای تولید انرژی در نیروگاهها و در صنایع است و ادامه میدهد:
«در نیروگاهها باید در درازمدت جایگزینی به وجود میآمد تا این بحران ایجاد نشود. نیروگاههایی که تولید برق میکنند باید یا با گاز یا سیکلهای ترکیبی یا نیروگاههای بادی و خورشیدی به مرور جایگزین میشدند. زیرا با توجه به جغرافیای پراکنده و آفتابی ایران این امکان وجود داشت. الان خیلی از کشورهای اطراف خلیج فارس در حال انجام این پروژهها هستند. شهر دبی در امارات بزرگترین مزرعه آفتابی جهان را داشته و الان مراکش دست بالا را دارد. در هند هم برنامهریزیهای گستردهای انجام دادند که این کار هم مقرون به صرفه کنند و به اهدافش هم نزدیک شده و قرار است تا سال ۲۰۲۵ مزرعه آفتابی را در هند بسازند که با هزینه پایین تولید انجام شده. حتی میخواهند این را جایگزین سوختهای فسیلی کنند.»
متاسفانه حکومت ایران بدون آیندهنگری برای تولید انرژی پایدار و طبیعی تا کنون به استفاده از سوختهای نفتی و فسیلی متکی بوده و برای آینده تولید انرژی در ایران خردمندانه و هماهنگ با محیط زیست برنامهریزی نکرده است.
بهرامی میگوید پروسه گذر به انرژیهای جایگزین برای ایران که منبع اول و دوم گاز و یکی از پنج کشور نخست جهان در منابع نفتی است آغاز نشده است. او در ادامه میگوید:
«اما حتی در کشورهای توسعه یافتهای که نفت هم دارند مثل نروژ و آمریکا، بخش زیادی از درآمدهای نفتیشان را صرف پیدا کردن منابع انرژی جدید، خودروهای پاک، توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی پاک میکنند که همه به مرور زمان بتواند مصرف سوختهای فسیلی را کاهش دهد.»
«از طرفی مسئله سوبسیدی است که روی انرژیهای فسیلی وجود دارد. چون یکی از برنامههای جدی که در کنفرانس تغییر اقلیمی پاریس مطرح شد این بود که کشورهای جهان سوبسید یا یارانه را از روی حاملهای سوختهای فسیلی خصوصا نفت و گازوئیل و ذغال سنگ بردارد تا شرکتهایی که در این حوزه کار میکنند یافتن و سرمایهگذاری روی انرژیهای پاک را به لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه بدانند. این ایدهها در بسیاری از کشورهای توسعه یافته در حال اجرا شدن است یا در برخی جاها عملی شده. حتی در برخی کشورهای آفریقایی مثل مراکش روی آن کار میکنند. ولی متاسفانه ایران هنوز هیچ برنامهریزی مناسبی برای جایگزینی منابع و صنایعی که مازوت مصرف میکنند یا برای سوختهای جایگزین نکردهاست.»
مقامات چه میگویند؟
فرآوری مازوت کمسولفور کوچکترین قدمی است که کشور ایران باید بردارد. مهمترین قدم اما برنامهریزی درازمدت برای بدیلهای دیگری همچون انرژی خورشیدی و دیگر انرژیهای پاک است. با اینحال مسئولیت پذیری و برنامهریزی و مدیریت عقلانی منابع و انرژی در ایران در میان مسئولان بهندرت دیده میشود و مقامات دولتی و محیط زیست اطلاعات ضد و نقیض میدهند.
بسیاری از مردم ایران به سبب سوخت مازوت در صنایع کوچک در خطرند اما عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مردم را تهدید کرد و گفت اگر خانوادهها در مصرف گاز صرفهجویی نکنند، استفاده از مازوت در صنایع و نیروگاهها اجتنابناپذیر است.
سمیه رفیعی، رییس فراکسیون محیط زیست مجلس در صفحه اینستاگرامی خود در مورد بازدید سرزده خود در روز ۱۶دی از یک نیروگاه مازوت سوز اطراف تهران نوشت که انبار نیروگاه پر از مازوت بود و نیروگاه از گازوئیلی استفاده میکرد که ۱۲۰ برابر از حد مجاز مواد آلاینده تولید میکند.
این درحالی است که محمد رستگاری، معاون پایش و نظارت اداره کل محیط زیست استان تهران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا روز ۱۶ دی گفت:« یک سری صنایع در مقیاس بزرگ داریم که توانایی مصرف مازوت دارند و مستمر آنها را پایش میکنیم و طبق بررسیهایی که تا الان داشتیم، برای شهر تهران و اطراف تهران که در کیفیت هوای پایتخت اثر داشته باشد تا الان مازوتی مصرف نشده، مگر مقدار کمی در فیروزکوه که ارتباطی با تهران ندارد.»
اینکه مقامات در این باره چه میگویند درنهایت اهمیتی ندارد، عملکرد آنهاست که بر سلامت و جان شهروندان تاثیر میگذارد. بحران اخیر مازوت یکی از نمونههای بیبرنامگی، کوتهنگری و تاخیر حکومت ایران در پیوستن به فرآیند جهانی استفاده از انرژیهای پاک و پایدار است.
در همین زمینه بخوانید:
نظرها
نظری وجود ندارد.