«آقازاده»، فیلمفارسی افشاگر
داریوش رسولی - سریال «آقازاده» اطلاعات سوخته را میسوزاند، اما برای مخاطب «توهم کشف و افشای واقعیت» را ایجاد میکند. همین سبب موفقیتاش شده است.
«آقازاده»، جدیدترین ساختهی سازمان اوج سپاه پاسداران است. این سریال روایت مبارزهای سخت میان دو آقازادهی نیک و بد به نامهای حامد و نیماست. حامد، مأموری اطلاعاتی، وطنپرست و درستکار است اما نیما قدم در راه فساد و تباهی و سوء استفاده از قدرت پدرخواندهاش گذاشته. حامد برای دستگیری نیما و همدستانش سختیهای بسیاری را متحمل میشود که از جمله میتوان به کشتهشدن همسرش اشاره کرد.
عشق و ناموس برگ برندهی آقازاده
«آقازاده» با دست گذاشتن بر پروندهی مفسدان اقتصادی و توسل به ساختار «فیلمفارسی»، توانسته در جذب تماشاگر موفق باشد. فیلمنامه با تکیه بر مسائلی مانند «ناموس»، «عشق»، «قهرمان جوانمرد»، «جدال خیر و شر» و «عدالتخواهی» نوشته شده که تداعیکنندهی آثار سطحی و عوامپسند فیلمهای فارسی پیش از انقلاب است.
سریال، داستانی عاشقانه را روایت میکند و همزمان پرده از پشت صحنهی زندگی کسانی (مانند محمدعلی نجفی، الکس، اکبر طبری و...) برمیدارد که اخبار فسادشان نقل محافل خبری شده است. اما سازندگان سریال، صحبتی از مواردی مانند استخراج بیتکوین و اثرات آن بر محیط زیست که از دیگر فعالیتهای چند سال اخیر آقازادهها و چینیهاست، نمیکنند، چرا که تا مدتی پیش، اطلاعات محرمانهای بود که کسی مجاز به صحبت کردن دربارهی آن نبود. «آقازاده» اطلاعات سوخته را میسوزاند، اما برای مخاطب «توهم کشف و افشای واقعیت» را ایجاد میکند و همین باعث موفقیتاش در فروش شده است.
جمهوری اسلامی، خط تولیدی پاک با اندکی ضایعات
در یکی از قسمتها، حامد به مافوقش که او نیز از سپاهیان پاک است، میگوید مردم ما را با مفسدان قضاوت میکنند زیرا تیپ و ظاهرشان شبیه ماست، پاسخی که مافوقش به او میدهد قابل تأمل است: «بالاخره در یک خط تولید چهار تا ضایعاتی هم پیدا میشود».
یک سال پس از اعتراضات مردمی دی ماه ۹۶، خامنهای در بیانیهی «گام دوم انقلاب اسلامی» جوانان را خطاب قرار داد. او در این بیانیه حکومتش را با حکومت علی مقایسه میکند و در یکی از بندها میگوید: «وسوسهی مال، مقام و ریاست حتی در علویترین حکومت تاریخ (حضرت علی) کسانی را لرزاند».
آنچه خامنهای در بیانیهاش به آن اشاره کرده را «آقازاده» بهتصویر کشیده است. سریال به مخاطب میگوید جمهوری اسلامی نیز از حضور منفعتطلبان و مفسدان در امان نیست و فساد مسئولین بخشی از ذات هر حکومتی است. «آقازاده» واقعیت را قلب میکند و به مخاطب میگوید علت فسادهای اقتصادی «بیایمانی»، «فراموش کردن آرمانهای انقلاب» و «جاهطلبی» است. اما به این پرسش مهم پاسخ نمیدهد که «ساختار جمهوری اسلامی چگونه است که افراد فرصتطلب و فاسد میتوانند در آن شکل بگیرند و رشد کنند؟».
پاکی تنها از آن زنان ولایتمدار است
«آقازاده» مانند فیلمهای فارسی، زندگی دختری روستایی را روایت میکند که به تهران میآید و پس از آشنایی با نیما، قدم در راه روسپیگری میگذارد. راضیه که از او بهعنوان «پرستو» نیز استفاده میشود، بهدستور نیما، سر راه حامد قرار میگیرد اما او که دختری ساده است پس از وصلت با خانوادهی ولایتمدار و انقلابی حاج رضا، توبه میکند.
راضیه پس از ازدواج، دیگر با مانتو و روسری دیده نمیشود. او به حجاب حکومتی ایمان میآورد و پوششی را انتخاب میکند که مورد تأیید حامد است. هرچند زنان خانوادهی مردی مانند حاج رضا معمولا چادریاند، اما فیلمساز بهشکلی هوشمندانه چنین پوشی را تبلیغ و تایید میکند.
زنان در «آقازاده» به دو گروه چادری و مانتویی تقسیم میشوند. زنانی مانند مادر حامد و راضیهی توبهکرده، چادری و پاک و آنهایی که چادر نمیپوشند، طمعکار یا خبیثاند. حتی همسر بحری که مظلومانه کشته میشود، چون زنی منفعتطلب است، هرگز چادر نمیپوشد.
سپاه در این سریال خود را مدافع جوانانی همچون راضیه نشان میدهد. همانها که مانند الهام چرخنده توبه کرده، چادری شده و به ولایت فقیه ایمان آوردهاند. در نتیجه بدیهی است جوانانی که مطابق میل و نظرات حکومت عمل نکنند نهتنها حمایت نمیشوند بلکه در معرض خطرند و ممکن است مانند راضیه به فساد و تباهی کشیده شوند.
سپاهیان، عرفایی مدافع وطن و ناموس
«آقازاده» بهجز مفسدانی مانند بحری و حاج حسن، سپاهیان پاکدست را هم بهتصویر میکشد. حاج رضا، مردی است ناموسپرست، عارف و مهربان. بهجز او «حاجی» دوست قدیمی مشهدیاش نیز عارفی آگاه از ضمیر دیگران و اسرار غیب است و مانند عرفای «تذکره الاولیاء» عطار، صاحب کشف و کرامات.
هر وجدان آگاه و بیداری بهخوبی میداند چنین تصاویری چیزی جز افسانهسرایی نیست. بر چه کسی جنایات سپاه پاسداران، از سرکوب و کشتار و شکنجه گرفته تا شلیک به هواپیمای اوکراینی، پوشیده است؟ چگونه باور کنیم آمران و عاملان آن فجایع، افرادی وارسته چون حاج رضا و دوست مشهدیاش هستند؟
بیشک حکومت پس از قیام خونین آبان ۹۸، دچار نگرانی شده است. خامنهای و سردارانش بهخوبی میدانند قیام گرسنگان چیزی نیست که با سرکوب و کشتار تمام شود. در نتیجه سپاه با ارائهی چنین تصاویری میکوشد، نهتنها دستان خونیناش را پنهان کند، بلکه خود را منجی و مدافع تهیدستان نشان دهد تا از قیامهای بعدی جلوگیری کند. هرچند چنین نقشهای از پیش شکست خورده است، زیرا مردم با نان سیر میشوند نه شعار.
ژنهای خوب، فاسد نمیشوند
نیما، فرزند یکی از سپاهیان کشتهشدهی جنگ است. بهتوصیهی حاج رضا، مادر او با بحری ازدواج میکند. در طول داستان، نیما را فردی دچار بیماریهای روحی و آلوده به انواع فساد میبینیم که بیهیچ ملاحظهای از موقعیت پدرخواندهاش سوء استفاده میکند. او چنان بیرحم است که بهراحتی فرمان کشتن بیپناهانی چون راضیه را هم صادر میکند.
«آقازاده» واقعیت را قلب میکند و به مخاطب میگوید علت فسادهای اقتصادی «بیایمانی»، «فراموش کردن آرمانهای انقلاب» و «جاهطلبی» است. اما به این پرسش مهم پاسخ نمیدهد که «ساختار جمهوری اسلامی چگونه است که افراد فرصتطلب و فاسد میتوانند در آن شکل بگیرند و رشد کنند؟»
اما زمانی که چنین جنایتکار فاسدی زندانی میشود، ناگهان مسیر پاکی و توبه را پیش میگیرد. سازندگان سریال بهسرعت شروع به تطهیر او میکنند تا جایی که حاج رضا، به بحری میگوید نیما از نطفهی پاکی بود که تو به بیراههاش کشاندی. ژن خوب نیما چنان تطهیرش کرد که وقتی بهدستور حاج حسن به قتل رسید، فضای مجازی سرشار از تألم و ابراز احساسات مخاطبان برای او شد.
پس از مرگ نیما، بحری سپاهی نیز توبه میکند و از حاج رضا میخواهد، حسن را رسوا کند. در «آقازاده» سپاهیها و فرزندانشان پاکاند یا در نهایت پاک میشوند. آنها دچار خطا میشوند اما هرگز در تباهی غرق نمیشوند و نهایتا به راه راست بر میگردند.
سپاه و مجتبی خامنهای، نجاتدهنگان ایران
ترکیب پدر و پسری چون حاج رضا و حامد، نماد پیوند تجربهی پیری راهبلد و مریدی جوان است که ادامه دهندهی راه مراد خویش خواهد بود. این دو، افراد پاک بیطرفی هستند که در طول داستان با هر فسادی در دولت و قوهی قضاییه و مجلس میجنگند.
«آقازاده» اعتراف میکند جمهوری اسلامی نیازمند پاکسازی است اما نه با انقلاب و دگرگونی بلکه با دستان این پدر و پسر و یارانشان در سپاه. بهنظر میرسد، تصویر نمادین پدری پیر و پسری شریف، بیارتباط با علی خامنهای و فرزند خلفش، مجتبی، نباشد. توجه کنید به رفتار ظاهرا خودجوش عدهای که مدتی پیش تصویر خامنهای و مجتبی را در خیابانهای تهران به دیوار چسباندند. از سال ۸۸ تا کنون نیز شایعهی حمایت سپاه از جانشینی مجتبی خامنهای میان مردم شنیده میشود.
از طرفی تا کنون چند تن از سرداران سپاه برای ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ اعلام کاندیداتوری کردهاند. بعید نیست چنین تبلیغات پرهزینهای مرتبط با تلاش سپاهیان برای تکیهزدن بر مسند ریاست جمهوری باشد. آیا سپاه اذهان مردم را برای تغییراتی بزرگ آماده میکند؟ آیا میکوشد، سردارانش را لایق مدیریت ایران معرفی کند؟ باید صبر کرد و دید آیندهی کشور به چه مسیری میرود.
نظرها
Shakina
من هم این سریال پر زرق و برق را دیدم و نکاتی که در این مطلب به آنها اشاره شده بسیار درست است.
پیمان
ترسی که ضد انقلاب از سپاه و از امام خامنه ای داره هر روز بیشتر میشه حالا شماها تا میتونین از این چیزا بنویسین . دست آقای توفیقی و آقای عنقا درد نکنه که نشون دادن مشکل از حسن کلیده که اطلاح طلبای مزدور و بچه های هاشمی و آقازاده های فاسد آوردنش سر کار . پنج ماه دیگه که دولت دست بچه های ولایت افتاد همه چی درست میشه . حالا شما و دوستانتون در سازمان منافقین هی بنویسین تا خسته شین این نظام به انقلاب صاحب و مولامون امام زمان (عج ) وصل میشه و دشمنان رسوا و نابود میشن لبیک یا خامنه ای
ایرانی
شعار ما همین بوده هست خواهد بود : مجتبی بمیری سلطنت رو نبینی