انتقاد قم به لایحه منع خشونت علیه زنان: اگر زن اقتدار مرد را بپذیرد خشونت پیش نمیآید
لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت سالهاست بین دولت، مجلس، شورای نگهبان و قم دست به دست میشود اما روحانیون قم معتقدند این لایحه «بومی» نیست و با معیارهای اسلامی نمیخواند.
محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده در یک نشست خبری با موضوع «بررسی لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» که در پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد، رویکرد به خشونت علیه زنان را «رویکردی لیبرالی» دانسته که «بومی» نیست. او گفته «اگر زن را آماده کنیم که اقتدار مرد را بپذیرد، خشونت علیه زنان پیش نمیآید».
لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» بالاخره پس از سالها کشمکش و انتظار، ۱۴ دیماه سال جاری توسط دولت حسن روحانی تصویب شد، و برای اینکه وجاهت قانونی پیدا کند ۲۵ دیماه برای بررسی به مجلس شورای اسلامی فرستاده شد. طبق آنچه در لایحه حفاظت از زنان در برابر خشونت آمده، هرگونه اعمال و رفتاری که به دلیل «جنسیت یا موقعیت آسیبپذیر یا نوع رابطه» موجب وارد آمدن آسیب و زیان به جسم، روان، شخصیت یا حیثیت زنان یا به سبب آن محدودیت و محرومیت از حقوق و آزادیهای قانونی را برای آنها به دنبال داشته باشد، «خشونت» تلقی میشود.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده، متن فعلی این لایحه را از نظر شکلی خوش صورتتر و منسجمتر میداند اما معتقد است که این متن پیوست تحلیلی ندارد و تحلیل و منطق حاکم بر آن روشن نیست.
زیبایی نژاد گفته:
«وقتی متنی برای خشونت علیه زنان آماده میشود باید این لحاظ شود که خشونتها چقدر مهم هستند؟ یا خشونت علیه زنان چه میزان مهم است؟ اگر به گونهای بود که نمیتوانیم بیتفاوت باشیم سپس در مورد قانون آن به نتیجه برسیم.»
او در میانه این بحث به «خشونت علیه مردان» اشاره کرده که «در ایران آهسته در حال رشد است اما در مقیاس با زنان زیاد نیست و مردان انگیزهای برای بیان ندارند چرا که تحقیر میشوند.»
رئیس پژوهشکده زن و خانواده در صحبتهای خود به بازدارنده نبودن سیستم مجازاتی و تربیتی نسبت به خشونت علیه زنان اشاره کرده و در عین حال گفته ممکن است عدد خشونت علیه زنان خیلی بالا نباشد اما پیامدهای آن زیاد و مخاطره آمیز باشد:
«به عنوان مثال در یک خانواده خشونت علیه دختر خانواده باعث فرار او از خانه شود و احتمال تعرض به او چند درصد است؟ از آن طرف این اتفاق برای یک پسر پیش بیاید، احتمال تعرض به او چند درصد است؟»
او در صحبتهای خود مصادیق و تعاریف خشونت در این لایحه را زیر سوال برده و مدعی شده هر خشونتی بد نیست و برخی رفتارهای تربیتی مصداق خشونت به حساب نمیآیند:
«تربیت همراه با شادکامی فرد را شکننده بار میآورد و روایات داریم که بچه را به سختی عادت دهید تا هنگام بزرگ شدن تحت فشار نباشد و والدین باید ارزشهای واقعی مانند عفت، صداقت، قناعت و سایر مسائل را به فرزندان منتقل کنند و آیا انتقال این ارزشها خشونت محسوب میشود چون مخالف فردگرایی و آزادی فرد است؟»
رئیس پژوهشکده زن و خانواده گفته «باید خشونت در عرف مشخص شود و برخی مسائل که ممکن است بنا به تعریف عام خشونت به حساب بیاید خشونت است اما اگر فرد آن لحظه این احساس را نداشته و بعدا دچار ناراحتی شود، مصداق خشونت نیست».
زیبایینژاد به این تعریف که هر رفتاری که باعث محدودیت شخص از حقوق قانونی او شود خشونت است انتقاد کرده و گفته: «به عنوان مثال دختر از لحاظ قانونی میتواند نصفه شب در خیابان قدم بزند و پدر مانع اومیشود، آیا این پدر اعمال خشونت نسبت به دخترش داشته است؟»
او پیش فرض متن لایحه منع خشونت علیه زنان را نادرست دانسته و گفنته است:
« اگر در مکانیزم تربیتی زن را آماده کنیم که اقتدار مرد را بپذیرد این اتفاقات پیش نمیآمد و به نظر من خشونتها غالبا از عدم کرامت نفس فرد ایجاد میشود و باید سیستم تربیتی به سمتی برود که کرامت نفس ایجاد کند.»
به گفته زیبایینژاد، در لایحه دولت به این توجه نشده است که «آیا زن در خشونتدیدگی خودش میتواند مقصر باشد یا خیر یا عاملش صرفا بدخلقی مرد است»؟
او به رویکرد نظام تربیتی سنتی ایران به عنوان یک نقطه قوت اشاره کرده که در آن خانواده در مرکز و قلب توجه است، اما مدرنیته ضد خانواده و عامل مهم زمینهسازی خشونت است.
این انتقادها در حالی مطرح شده که فقدان یک قانون روشن در مبارزه با خشونت علیه زنان چند دهه مورد اعتراض فعالان مدنی بوده و تهیه چنین متنی چند دهه طول کشیده است.
لایحه فعلی که با نام «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» شناخته میشود، تعریف مشخصی از مصادیق گوناگون خشونت علیه زنان که در متنهای قبلی وجود داشت، ندارد.
بر اساس این لایحه برخی سازمانها و وزارتخانهها برای اجرای برنامهها و پروژههایی در راستای آنچه دولت «حمایت از زنان در برابر خشونت و تحکیم مبانی خانواده» عنوان کرده مکلف شدهاند. اما با توجه به سایه سنگین خشونت خانگی در ایران که بیشترین سهم از خشونت علیه را زنان را داراست و اغلب از جانب افراد درجه یک خانواده مانند پدر، برادر و شوهر اعمال میشود، این لایحه مواد ویژهای برای مقابله جدی با این موضوع را در خود ندارد.
نظرها
مترجم
ترجمه به زبان فارسی: زن باید تربیت شود که چوب و چماق مرد را محبت و سرپرستی بنامد تا خشونت از بین برود! آیا بی علت است که چهل و سه سال بعد از به قدرت رسیدن این مرتجعین تاریک اندیش و ضد زن، کشور به مرز انهدام رسیده و فریاد فقر و گرسنگی و سرکوب و خفقان از همه سو بلند شده است؟
مهتاب
چه سخنانِ ناحق و یکسو نگرانه ای! یعنی زن موجودی است که از خودش هیچ فردیت و اقتدار شخصیتی و هویتی ندارد و بی دلیل باید مرد که صرفا زورِ بازویش بیشتر و هیکلش درشت تر است بستاید تأ خشونت پیش نیاید ! پس تربیتِ مردان چه میشود؟ چرا آنان نباید آموزش ببینند که در مقابل زنان رفتارِ مدنی و به دور از شهوترانی داشته باشند و حقِ رشد و بالندگی را همانقدر که برای خود میخواهند برای زنان هم بخاهند تأ زنان احساسِ امنیت و رفاه اجتماعی کنند؟ که گفته هرجا زیبایی زنانه هست خطرِ بروزِ شهواتِ مردانه هم هست؟ البته که یک مرد میتواند توری تربیت شود که شهوت و شعور هر دو را با هم در خود رشد دهد. چرا فکر میکنیم امکان پذیر نیست؟ بیشتر از ۴۰ سال است که زنان را با محدودیتهای بسیار آزار دادند و توی سرشان زدند که مردان احساسِ مردی کنند! آیا خشونت کمتر شد؟ آیا امنیت بیشتر شد؟ یا فقط آمارِ افسردگی و خودکشی بالاتر رفت؟ آیا وجودِ اینهمه خشونت در محیطهای مختلفِ اجتماعی غیر از اینست که سطحِ جامعه از حضور زنان خالی شده و حسِ لطافت، زیبایی شناسی و بهداشت روانی پایین آمده است؟