افزایش نژادپرستی آشکار در هلند ــ «آنها هلندی واقعی نیستند»
نتیجه پژوهشی در هلند نشان میدهد که در این کشور هنوز در بازار مسکن و بازار کار نژادپرستی سیستماتیک وجود دارد. روندی نیز آغاز شده که گروهی از سفیدپوستان هلندی به کسانی که پیشنیه پناهجویی و مهاجرت دارند یا رنگینپوست هستند آشکارا ابراز نفرت میکنند.
پیشداوری و اظهارات منفی درباره کسانی که سابقه مهاجرت یا پناهندگی دارند یا رنگینپوست هستند قرنهای طولانی در هلند وجود داشته اما دهها سال است که ابراز عمومی قضاوتهای منفی علنی درباره این گروههای اجتماعی به شدت تقبیح شده است. با وجود این در سالهای اخیر روندی آشکارا از نفرتپراکنی درباره شهروندان رنگینپوست یا کسانی که پیشینه پناهجویی یا مهاجرت دارند، آغاز شده است. در ادبیات علوم انسانی این پدیده را «نژادپرستی آشکار و صریح» مینامند.
پژوهشکده ادغام اجتماعی و جامعه (KIS) در هلند در سال ۲۰۲۰ درباره تبعیض ساختاری در هلند پژوهشی انجام داد. این پژوهش به درخواست چهار شهرداری بزرگ هلند یعنی آمستردام، لاهه، اوترخت و روتردام صورت گرفت. نتایج این پژوهش که ژانویه سال جاری منتشر شد نشان داد که در این کشور هنوز نژادپرستی سیستماتیک، آشکارا و صریح وجود دارد.
نژادپرستی سیستماتیک در دو حوزه در هلند وجود دارد: «بازار مسکن» و «بازار کار».
به گفته هانکه فلتن، یکی از محققان این پژوهش، دیگر نمیتوان وجود نژادپرستی ساختاری در بازار مسکن و بازار کار را انکار کرد:
«بهطوری عینی مشخص شد كه "هانس" برای کار پیدا کردن شانس بیشتری نسبت به "محمد" دارد.»
در این پژوهش روشن شد ارسال روزمههای کاری مشابه برای کارفرمایان با نامهای غربی و غیرغربی، واکنش متفاوت کارفرمایان را نسبت به نامهای غربی به دنبال دارد. به گفته این پژوهشگر همچنین در دو حوزه دیگر، آموزش و نیروی پلیس، "نشانههای محکمی" از نژادپرستی نهادی وجود دارد.
پژوهشکده ادغام اجتماعی و جامعه در راستای این پژوهش همزمان دو پژوهش انجام داد. پژوهشی تئوریک که در آن ریشههای پدیده نژادپرستی آشکار و صریح بررسی شد و پژوهش کیفی که با ۱۵ نفر مصاحبه شد. این مصاحبهشوندگان بهطور آشکار و واضح درباره افرادی که سابقه مهاجرت یا پناهندگی دارند، مسلمانان یا رنگینپوست هستند، نظرات منفی خود را در جامعه بیان میکردند. هدف این پژوهشِ کیفی، فهم این پیشداوریهای تبعیضآمیز و نژادپرستانه و ابراز قضاوتهای منفی و انگیزههای این افراد بود.
منطبق شدن با فرهنگ هلندی
یکی از دلایل مصاحبهشوندگان برای ابراز نژادپرستی این است که میترسند با حضور خارجیهای رنگین پوست و پناهندگان و مسلمانان، ارزشها و نرمهای هلندی سفیدپوست از بین بروند. آنها در استدلال اینکه شک دارند خارجیهای غیرغربی و مسلمان و پناهندگان بتوانند خود را با ارزشهای هلندی تطبیق دهند بسیار از رتوریک ما-آنها استفاده میکنند و هلند را جایی میدانند که از دیرباز هلندیان سفیدپوست در آن زندگی کردهاند. مثلا آنها فکر میکنند که مراکشیهای مسلمان هلند، بخش مهمی از مجرمان را تشکیل میدهند در حالی که طبق آمارهای اداره آمار هلند (CBS)، مهاجران تنها ۲.۴ درصد از مجرمان را تشکیل میدهند.
آنها مهمان ما هستند
مهمترین استعارهای که این مصاحبهشوندگان درباره این گروه اجتماعی استفاده میکند این است: آنها مهمان هستند و «هلندی واقعی» نیستند. از نظر آنها این گروه مهاجر و پناهنده میتوانند فرهنگ خود را حفظ کنند اما باید مثل هلندیها رفتار کنند و نباید مزاحم هلندیها شوند. همچنین این خارجیها نباید مطالبهای از هلندیان سفیدپوست داشته باشند. آنها نباید انتظار داشته باشند که در حوزههای فرهنگی و مذهبی با هلندیها حقوق برابر داشته باشند. مصاحبهشوندگان هلندی خود را برتر از مهاجران و پناهجویان در نظر میگیرند.
ترسِ از دست دادن
تقریباً همه پاسخدهندگان احساس از دست دادن یا تهدید آنچه "در هلند ساخته شده است" را دارند. آنها بسیار نگران آینده هلند هستند. تقریباً همه پاسخدهندگان میگویند "فرهنگ هلندی" در معرض تهدید است. آنها شهروندانی که پیشینه و مذهب متفاوت دارند و همچنین چپگرایان هلند یا دولت را مجرم میدانند.
همچنین پاسخدهندگان ترس از خشونت و سرقت و جرم و جنایت دارند و دلیل آن را مهاجران مینامند. به گفته آنها این در حال حاضر تهدیدی برای فرهنگ هلندی است. پاسخدهندگان میگویند که پرخاشگری یا جرمی که توسط مهاجران صورت گرفته، یا شخصاً تجربه کرده یا در رسانهها دیدهاند و این در شکلگیری ایدههایی منفی یا ترس آنها نقش دارد.
همانطور که در بالا خواندید بر اساس آمار میزان ارتکاب جرم میان شهروندان با سابقه مهاجرت و پناهجویی ۲.۴ درصد است.
ترس، به ویژه ترس از دست دادن فرهنگ، علت شناخته شده تعصب شدید و پیش داوریهاست و تحقیقات بسیاری نیز در این باره صورت گرفته. ترسی که پاسخدهندگان تجربه میکنند یکی از دلایل نژادپرستی آشکار و صریح آنهاست. این نقطه نگاه که افراد با پیشینه مهاجر به خوبی در کشور جدید ادغام نخواهند شد نیز ممکن است در این ترس ریشه داشته باشد. وقتی افراد از سوی یک گروه فرهنگی یا مذهبی دیگر احساس خطر میکنند، احتمالاً بیشتر تصور میکنند که این گروه نمیخواهد در جامعه جدید ادغام شود.
خود را نژادپرست نمیدانند
پاسخدهندگان بهصراحت اظهار داشتند كه این "رفتار" یا "اعتقادات" این گروههای اجتماعی است كه قضاوت آنها را تعیین میكند و نه رنگ پوستشان. مصاحبهشوندگان میگویند "فقط با کسانی که خود را با هنجارهای اجتماعی هلندی تطبیق نمیدهند و سازگار نیستند، با هر رنگ پوستی که داشته باشند، مشکل دارند". با تکیه بر این استدلال پاسخدهندگان خود را نژادپرست نمیدانند و برایشان مهم است که ذکر کنند نژادپرست نیستند. برخی از پاسخدهندگان همچنین گفتند در گروههایی که آنها نظری منفی دربارهشان دارند، افرادی را میشناسند که آنها را دوست دارند. با این حال این "استثناها" باعث نمیشود که آنها نظرات منفی خود را در مورد گروهها زیر سوال ببرند بلکه بیشتر از آن برای توجیه نژادپرستی خود استفاده میکنند و میگویند: اگر با مهاجران دوست هستند پس نمیتوانند نژادپرست باشند.
میترسند به اقلیت جامعه بدل شوند و از قافله عقب بمانند
پاسخدهندگان نه تنها از خشونت و از دست دادن فرهنگ نمیترسند، بلکه از این ترس دارند که به مثابه افراد "سفید" به زودی در اقلیت قرار بگیرند و موقعیت برتر سفیدپوستی خود از دست بدهند. در واقع بیشتر پاسخدهندگان فکر میکنند که افراد "سفید" در جامعه در حال قربانی شدن هستند. از نظر آنها دولت با آنها با تبعیض رفتار میکند. برای نمونه این قانون را مثال میزنند که در شرایط کمبود مسکن به پناهجویان، بدون نوبت طولانی، مسکن اجارهایِ اجتماعی اختصاص میگیرد. آنها معتقدند در این میان "تبعیض معکوس" وجود دارد. این ایده البته به پاسخدهندگان محدود نیست و برخی از سیاستمداران و منتقدان نیز چنین ادعایی دارند.
دیدگاه سلطهگرانه یا محافظت از گروه خود علیه دیگری
هراس از اینکه نقش سفیدها و مهاجران رنگینپوست در هلند تغییر کند و سفیدها به اقلیت تبدیل شوند متأثر از این جهانبینی است که رابطه بین سفیدها و نژادهای دیگر سلسله مراتبی است و سفیدها رئیس هستند. مصاحبهشوندگان میترسند سلطه اجتماعی خود را از دست بدهند. ورود گروههای دیگر در جامعه را جنگ قدرت در نظر میگیرند و حتی تصور میکنند که در آینده جنگ داخلی صورت میگیرد.
جهانبینی دیگری که باعث برخورد منفی با مهاجران میشود "محافظت از گروه خود" در مقابل "دیگری" خارجی است. مصاحبهشوندگان تا حدی چنین نگرشی هم دارند. آنها میترسند گروه خودشان یعنی سفیدهای هلندی با ورود مهاجران رنگینپوست همه چیزشان را از دست بدهند و بنابراین باید مقاومت کنند.
تأثیر محیط اجتماعی
پاسخدهندگان منابع اصلی تأثیرگذاری بر دیدگاههایشان را "دوستان و خانواده"، سیاستمداران و توییتر ذکر میکنند. آنها میگویند که با خانواده و دوستان در این باره بسیار صحبت میکنند و همعقیدهاند و از نظر همدیگر پشتیبانی میکنند. آنها میگویند که نظر منفی آنها روایتی منحصر به فرد نیست بلکه این گونه نگرش در محیط اجتماعی آنها وجود دارد. پاسخدهندگان فکر میکنند نظرات آنها بهطور گستردهای در هلند به اشتراک گذاشته میشود؛ بخشی از آن به دلیل پیامهایی است که در شبکههای اجتماعی میبینند. مصاحبهشوندگان در محیط خود یا در شبکههای اجتماعی همچنین متوجه شدهاند افرادی هستند که متفاوت فکر میکنند، اما عمدتا عقاید و ایدههای منفیشان از سوی همنظرانشان تأیید میشود.
تأثیر جامعه و سیاستمداران تندرو و پوپولیست
پاسخ دهندگان بعضاً از سیاستمداران با دیدگاههای افراطی به مثابه منبع الهام یاد میکنند. در دیگر پژوهشهای اجتماعی نیز مشاهده شده که ابراز تعصب و پیشداوریها توسط سیاستمداران، اغلب توسط «شهروندان عادی» دنبال میشود. بنابراین نژادپرستی پاسخدهندگان را نمیتوان جدا از تأثیر فزاینده جنبشهای نژادپرستانه در بحث اجتماعی در هلند دید. مصاحبهشوندگان تصور میکنند تمام هلندیهایی که سابقه مهاجرت ندارند و رنگینپوست هم نیستند نیز مثل آنها اینگونه فکر میکنند: رنگینپوستان و هلندیهای با پیشینه مهاجرت، مهمان هستند.
بیاعتمادی نسبت به رسانههای جریان اصلی
از نظر مصاحبهشوندگان رسانههای جریان اصلی به عنوان سخنگوی دولت یا به مثابه یک سنگر چپ شناخته میشوند که نمیخواهند به مشکلات واقعی مهاجرت و مهاجران اشاره کنند. آنها به اطلاعات رسانهها اعتماد ندارند.
به گفته برخی مصاحبهشوندگان، این امر با تحریف واقعیتها و فیک نیوز (اخبار ساختگی) همراه است. برای مثال از نظر مصاحبهشوندگان رسانههای جریان اصلی هنگام گزارش جرم، عمداً نژاد کسی را که جرم مرتکب شده، پنهان میکنند تا از مهاجران حمایت کنند. بنابراین چنین مردمی ترجیح میدهند از طریق سایر منابع خبری مانند رسانههای اجتماعی اخبار را دریافت کنند تا خود را جزیی از جامعه تصوری و دلخواه خود حس کنند. بیاعتمادی به رسانهها با بیاعتمادی به دولت همراه است. برخی از پاسخدهندگان هم به نظریههای توطئه رهبران جهان در رابطه با مهاجران، پناهجویان و رنگین پوستان اعتقاد دارند.
راهکارها چه هستند؟
- گوش دادن به نظرات منفی درباره مهاجران، پناهجویان و رنگینپوستان.
مصاحبهکنندگان با حوصله نظرات مصاحبهشوندگان را شنیدند و اگرچه نظراتشان تغییرناپذیر به نظر میآمد اما در پایان برخی نقطه نظر ملایمتری نسبت به مهاجران و رنگینپوستان داشتند.
پژوهشگران این تحقیق معتقدند شنیدن نظرات این گروه اجتماعی باعث میشود قضاوتهای منفی درباره مهاجران و رنگینپوستان در آنها کمتر شود.
- تأمل درباره روابط مثبت با دیگریهای رنگینپوست، پناهنده یا مهاجر
پژوهشگران از مصاحبهشوندگان خواستند درباره روابط مثبتی که با مهاجران دارند کمی تفکر و تأمل کنند. تمام مصاحبهشوندگان افرادی را از میان رنگینپوستان و مهاجران و پناهندهها میشناختند که تجربه مثبتی با آنها داشتند اما آنها این افراد را استثنا میدانستند. ولی در نهایت همین بازنگری نظر برخی از آنها را نسبت به این گروههای اجتماعی تلطیف کرد.
سعی در تغییر نرمهای اجتماعی و درک تازه از آنها باعث میشود نگاه منفی افراد نیز تغییر کند. هنگامی که افراد، حتی کسانی که تعصب شدید و آشکاری دارند، میبینند که اطرافیان آنها نژادپرستی یا تبعیض را قبول ندارند، به احتمال زیاد خودشان نیز نژادپرستی و ابرازش را رها میکنند. هرچه افراد بیشتری نسبت به مهاجرین و رنگینپوستان نظر مثبت داشته باشند، دیگران نیز آنها را دنبال میکنند. سلبریتیها و افراد تأثیرگذار هم در این میان نقش مهمی دارند.
راهحل دیگر این است که باید بر روی تصویر «هلندی بودن» کار کرد: یعنی ساختن تصویری از هلندی بودنِ در برگیرنده که در آن اختلافات بین مردم به وضوح قابل مشاهده است، اما مردم هنوز با هم یک گروه را تشکیل میدهند.
در نهایت پژوهشگران این پژوهش ایجاد دوستی و رابطه عمیق بین هلندیهای سفید و هلندیهای مهاجر و رنگینپوست را راهحل تغییر پیشداوری منفی هلندیهای سفید میدانند. هرچه دوستی و روابط بین هلندیهای سفید با دیگر هلندیها عمیقتر شود، ترسها و قضاوتهای منفی و ساختگی رنگ میبازند.
نظرها
کیوان
خیلی عجبیه که مثلا اگر یک هلندی به ایران بیاد و من تو کوچه و خیابان با اون روبرو بشم، هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم تا احساس غریب بودن و تنهایی و ..نکنه. آدرسی بخواد ، تا در اون آدرس میرسونمش. نیاز به مترجم داشته باشه، پول چنج کنه، خریدی داشته باشه، و یا هرچیز دیگه، تلاش میکنم همراهیش کنم تا مبادا احیانا کسی سرش کلاه بگذاره یا گولش بزنه. خلاصه کاری میکنم که با خاطره خوش از ایران برگرده، این هلندی حتی اگر بخواد در ایران زندگی کنه، جدای از طرز فکر و نگاهش به ما، بازهم همین رفتار باهاش دارم تا اگر ضدیتی با ایران و ایرانی داره، از اشتباه در بیاد حالا من ایرانی جهان سومی ( و نه حتی به عنوان یک مسلمان) اگر بخوام هلند زندگی کنم و من را به عنوان شهروند مزاحم و درجه دو و تروریست و کله مشکی و عقب مانده و..و.. نامگذاری کنن و حق من بخورن و تبعیض قائل بشن، خیلی بهم برمیخوره، و بیشتر به این دلیل که غربیها خیلی ادعای حقوق بشر و رعایت اون را دارن و مبارزه با نژادپرستی را توی بوق کردن! شاید بعضیها بگن چون اون غربی موبور چشم آبی بوده اینجوری باهاش برخورد کردی نه با یک افغان پناهجو، اما من شخصا با افغانها هم همین طرز رفتار را دارم و اتفاقا خیلی بیشتر بهشون احترام میگذارم و مراعات میکنم تا بدونن توی ایران هم آدمهای با طرز فکر من وجود داره.
بابک
در ادارات ایران نیز نامهای ایرانی به ویژه در مورد پسران شانس کمتری برای استخدام دارند. اما کسی نیست آمارش رو بگیره
محسن
به عنوان یک ایرانی پناهنده در هلند مدت سیزده سال در تبعیض سازماندهی شده همراه با تحقیر عمومی و پروپاگاندای ملی گرایی در جنوب هلند بر من صورت گرفته که باعث مشلات روحی روانی و استرس مفرط شده،حتی از داشتن وکیل مدافع و روانپزشک بیطرف مرا محروم کرده اند۰