کارگر نیشکر هفتتپه: حقمان را گرفتیم، زیر پرچم هیچکس نمیرویم
گفتوگویی درباره پیروزی کارگران در نیشکر هفتتپه با یکی از کارگران این مجتمع. او اهمیت این پیروزی و معنای واقعی آن را تشریح میکند. او میگوید: خلع ید آغاز پیروزیهای بعدی برای احقاق حق کارگران و مردم هفتتپه است.
گفتوگو با یک کارگر هفتتپه
زمانه برای آنکه تصویری دقیقتر از آنچه که در هفتتپه میگذرد ارائه شود، با یکی از کارگران آنجا گفتوگو کرده است. او میگوید:
خلع ید آغازی است برای پیروزیهای بزرگ و کارگران برای رسیدن به آن مقاومت کردهاند و نه پایان مبارزه برای تحقق مطالباتشان. او در باره بهرهبردای جریانهای سیاسی و به ویژه ابراهیم رئیسی از آنها در انتخابات میگوید: هرکس بخواهد بهرهبرداری سیاسی کند، با برخورد سخت ما روبرو میشود.
این گفتوگو را بخوانید.
زمانه: خبر لغو واگذاری شرکت هفت تپه به بخش خصوصی امروز [شنبه هجدهم اردیبهشت] منتشر شد. آیا شما از جزییات بیشتر این حکم خبر دارید؟ در حال حاضر شرکت هفت تپه به دولت برگشته یا بلحاظ مالکیت سرگردان است؟
■ کارگر هفتتپه: امروز خبرگزاری های رسمی جمهوری اسلامی از روزنامهها، سایتها تا صداوسیما با قاطعیت گفتند به دولت برگشته. و در توضیح علت این تاخیر هم − که تا الان خبر را اعلام نکردند − گفتند به دنبال مهیا کردن زمینه های واگذاری و انتقالش به دولت بودهاند. تا اینجا ما خبر داریم که قطعا خلع ید انجام شده و به هیچ ارگان شبه دولتی، نیمه دولتی، نیمه خصوصی و از این قبیل واگذار نشده، چون ما مخالف این هستیم. فعلا در دست دولت است. این که دولت میخواهد چه کار بکند را ما نمیدانیم ولی ما این را پیروزی میدانیم. پیروزی نهایی ما قطعا نیست اما این را هم یک پیروزی میدانیم و ما هر پیروزی را جشن میگیریم، چه کوچک چه بزرگ . فعالین هفت تپه این را یک آغاز میدانند، یک نقطهی شروع میدانند و نه پایان . آنها میدانند که در آینده ممکن است روزهای سختی داشته باشند بنابراین از همین لحظه میخواهند در صحنه باشند، دخالتگریهایشان را بیشتر کنند و متشکلتر شوند و اجازه ندهند در آینده، هر اتفاقی پیش آمد همین مسائل و رنجها تکرار شود.
این لغو واگذاری برای شما چه دستاوردهای عینی ای خواهد داشت؟ چه تاثیری بر وضعیت عینی کارگران هفت تپه دارد؟
■من یک چیز کلی به شما بگویم. مردم اینجا ، کارگران اینجا هفتتپه را مال خودشان میدانستند. ما همیشه گفتهایم برای هفتتپه مالک تعریف نکنید. اینها وقتی آمدند مالک تعریف کردند و یک نفر تصمیم گیرنده باشد و هرکاری دلش بخواهد بکند، زمینها را بفروشد، زمینها را اجاره دهد، از کشاورزی خارج کند. چه آسیبهایی که به محیط زیست نزد، چه آسیبهایی که به زندگی مردم نزد. اینجا مردم هفتتپه را مال خودشان میدانند یعنی با رفتن بخش خصوصی و مالک یک نفره، اینجا دیگر مردم احساس میکنند مال خودشان است و میخواهند دخالتگری کنند. آیندهی اینجا برایشان مهم است.
هفتتپه یک شهر است، شهر هفتتپه. شهرشان برایشان مهم است، محیط زیستش، محیط فرهنگیاش، محیط اجتماعیاش؛ فضای اخلاقی، ورزشی، آموزشیاش. همه اینها به واسطهی بخش خصوصی تحت تاثیر قرار گرفته، تاثیرات منفی. خیلی چیزها نابود شده بود، اعم از امنیت، فرهنگ، آموزش و ... لذا با رفتن بخش خصوصی الان ما خودمان میتوانیم بیایم دخالت کنیم، خودمان میتوانیم مدیریت کنیم، خودمان میتوانیم نظارت کنیم. وقتی ما خودمان برای شهر خودمان که در آن زندگی میکنیم، اینها را در نظر میگیریم. ولی مالک خصوصی فقط برایش سود مهم بود ولو این که درختهای چندین سالهی هفتتپه را برای منافع خودش قطع کرده بود. از درختان هم نگذشته بود. یعنی نه زیبایی برایش مهم است، نه محیط زیست، نه محیط زندگی مردم. فقط سود، سود، سود. ولی ما اینجا علاوه بر معیشتمان، به شهرمان، به وضعیت زندگیمان اهمیت میدهیم.
موضع ما دخالت کارگری است. درست است که میگویند دولتی، اما ما به دولت امید نداریم؛ دولت باید بیاید اینجا تاوان بدهد. ولی در مدیریت و نظارت، به هیچ عنوان ما امید نداریم که آنها بخواهند برای ما تصمیم بگیرند. باید با دخالت کارگران هفتتپه و مزدبگیران از مدیران تا آبیاران دخالت کنند
با رفتن بخش خصوصی ما میتوانیم با متشکل شدن و دخالتگری در مدیریت از صدر تا ذیل مسایل در هفتتپه را میتوانیم ترمیم کنیم. از این جنبه است که ما این را یک دستاورد بزرگ حساب میکنیم. ما نمیگوییم دیگر تمام شد، خلاص شد. ولی به هر حال این هم یک پیروزی است. کسانی که مبارزه میکنند پیروزیهای کوچکشان هم برایشان دلچسب است و برایش جشن میگیرند. برای همین باز به کارگران هفتتپه باید تبریک گفت، خود کارگران هفتتپه میدانند این پیروزی چقدر دلچسب است، چون ۵ سال برایش مبارزه کردند و جنگیدند. این پیروزی یک آغازی است برای پیروزیهای بعدیشان. اگر این نباشد دستاوردهای دیگر هم به دست نمیآید، ولی در سایه متشکل بودن و حفظ اتحاد و رفاقتها.
امکان مداخلهی کارگران در ادارهی کارخانه پس از بازگشت مالکیت به دولت را چقدر میدانید؟
■ بسیار امیدواریم و قطعا امکانش هست. ما وقتی میگوییم اداره هفتتپه توسط کارگران، تمام مزدبگیران هفتتپه را میگوییم، یعنی تمام پرسنلش؛ مدیرانمان، مهندسانمان، کارگران فنیمان، تکنسینهایمان، آبیارانمان، مکانیکهایمان و تمام زحمتکشان هفتتپه در صحنه هستند و الان هم فضای شاد و پرامیدی در هفتتپه به وجود آمده.
ما دیگر الان در آغاز کار هستیم و کارگران باید هوشیار باشند و اجازه ندهند جریانهای دیگر بهرهبرداری کنند از این قضیه. بلافاصله باید تشکل خودشان را شکل بدهند. الان کارگران همه امید دارند که مجمع نمایندگان مجددا تشکیل بشود. مجمع نمایندگان، مجمعی خوب و گسترده است که میتواند در همه هفتتپه و اداراتش گسترش یابد و از نظر نظارتی کارگران عمل کند. همچنین از مهندسان و مدیرانمان میخواهیم که ورود کنند و کارگروهی درست کنند برای بحثهای فنی در دخالتگریهایمان. میکوشیم مدیریتهای حساس را خود پرسنل هفتتپه به عهده بگیرند. نظارتها هم با تشکیل مجمع برقرار باشد و بتوانیم دخالتگری کنیم. بله، امید داریم و تلاش هم میکنیم و سر حرفهایمان هم هستیم.
اصلا موضع ما دخالت کارگری است. درست است که میگویند دولتی، اما ما به دولت امید نداریم؛ دولت باید بیاید اینجا تاوان بدهد. ولی در مدیریت و نظارت، به هیچ عنوان ما امید نداریم که آنها بخواهند برای ما تصمیم بگیرند. باید با دخالت کارگران هفتتپه و مزدبگیران از مدیران تا آبیاران دخالت کنند. همه با حضور پرسنل خود هفتتپه باشد.
بسیاری معتقدند این لغو واگذاری درواقع تبلیغاتی برای تیم رییسی به شمار میرفت. به ویژه با توجه به رسوخ و نفوذ پیشینی تیم رییسی در هفت تپه ، آیا راهی برای خنثی کردن موجسواری حکومتی ها دارید؟
■ ببینید این که طرف مقابل از هر چیزی برای بهرهبرداریهای سیاسی یا انتخاباتی خودشان استفاده بکند ناگزیر است و دست ما هم نیست. چیزی که دست ما هست این است که ما مواضع خودمان را داریم و تا اینجا هم هیچ کس از کارگران هفتتپه اصلا نگاه انتخاباتی ندارد و ما هم از قبل و بعدش بارها مواضع خودمان را گفتیم که اصلا کاری به انتخابات نداریم. آنچه که گرفتیم حقمان بوده، دیر هم حقمان دادهاند، تازه باید از ما عذرخواهی کنند؛ این که طرف بیاید بابت این که حقمان را داده منت سر ما بگذارد خب میزنیم توی دهنش. اصلا اینجوری نیست.
کارگران هفتتپه از هیچ جریان سیاسیای حمایت نمیکنند، عضو هیچ جریان سیاسی در کشور و بیرون از کشور نیستند و ما خودمان را اصلا بیلبورد تبلیغاتی کسی نمیکنیم و اجازه هم نمیدهیم که کسی بخواهد روی موج شادیها و پیروزیهایی که ما به واسطهی استقامت و اتحاد و رفاقت و ایستادگی خودمان بر سر حقی که داشتیم و گرفتیم، سوار شود.
هرکسی هم بخواهد بیاید بهرهبرداریهای سیاسی و انتخاباتی خودش را بکند با برخوردهای سخت ما مواجه میشود. ما زیر پرچم هیچ کسی نمیرویم. در روزهای آینده هم قطعا کارگران هفتتپه مواضعشان را کامل مشخص میکنند مثل گذشته. اگر او بخواهد تبلیغات کند ما پاسخش را میدهیم. کارگران هفتتپه از هیچ جریان سیاسیای حمایت نمیکنند، عضو هیچ جریان سیاسی در کشور و بیرون از کشور نیستند و ما خودمان را اصلا بیلبورد تبلیغاتی کسی نمیکنیم و اجازه هم نمیدهیم که کسی بخواهد روی موج شادیها و پیروزیهایی که ما به واسطهی استقامت و اتحاد و رفاقت و ایستادگی خودمان بر سر حقی که داشتیم و گرفتیم، سوار شود. نه ما نمیگذاریم. طرف مقابل هر چه میخواهد بگوید، باید دید ما چه میگوییم.
چشمانداز پیش روی هفتتپه را در پیوند با جنبش کارگری ایران چگونه میبینید؟
■ این پرسش را نمیشود یکسویه پاسخ داد، یعنی فقط از سمت هفتتپه این پرسش را پاسخ داد. این پرسش را باید به این شکل طرح کرد که پیوند دیگر بدنههای کارگری در ایران باهم چطور بوده است. خب درمورد هفت تپه ما اغراق نمیکنیم، واقعا بدل به نقطه ی امید همهی کارگران ایران شده است. وقتی همه کارگران ایران به حرکت هفت تپه نگاه میکنند و نتیجهی حرکات هفتتپه بسیار برایشان اهمیت دارد یعنی پیوند برقرار است.
ما نمیگوییم به همه خواستههایمان رسیدهایم و دیگر تمام؛ تا زمانی که جامعه طبقاتی است، با این شکافهای عمیق طبقاتی، مبارزه ادامه دارد. این یک قدم از موفقیتهای ماست. واقعا از آینده کسی خبر ندارد که آیا این پیروزی ما را به قهقرا میبرد یا نمیبرد؛ آیا میگذارند ما کارهای دیگرمان را بکنیم یا نه. چون واقعا معلوم نیست. ما در یک نظام بسته زندگی میکنیم. نمیدانیم با آینده ما چکار میخواهند بکنند. ولی تا اینجا ما خوب آمدیم.
حالا این پیوند چقدر زیاد باشد، چقدر کم، خوب است یا بد، اینها جای گفتوگوهای بیشتر دارد که بحثهای تخصصی جنبش کارگری کل ایران هست. ما هم جزوی از این جنبش هستیم ولی قطعا یکی از تاثیرگذارترین اجزای جنبش کارگری ایران بودیم که در این برهه، نمیگوییم همیشه، در این برهه امید همه کارگران ایران حرکتمان بوده است.
ما نمیگوییم به همه خواستههایمان رسیدهایم و دیگر تمام؛ تا زمانی که جامعه طبقاتی است، با این شکافهای عمیق طبقاتی، مبارزه ادامه دارد. این یک قدم از موفقیتهای ماست. واقعا از آینده کسی خبر ندارد که آیا این پیروزی ما را به قهقرا میبرد یا نمیبرد؛ آیا میگذارند ما کارهای دیگرمان را بکنیم یا نه. چون واقعا معلوم نیست. ما در یک نظام بسته زندگی میکنیم. نمیدانیم با آینده ما چکار میخواهند بکنند. ولی تا اینجا ما خوب آمدیم و به اعتقاد من پیوندی که بین کارگران هفت تپه و موضوع هفت تپه با دیگر جاها بوده، خوب بوده. کافی نبوده ولی میتوانم بگویم خوب بوده.
ارتباط ها خیلی باید بیشتر باشد و این بحث پیوندها جای بحث بیشتری دارد، مسایل بیشتری باید مطرح شود. ولی ما خودمان را جزیی از کلیت جنبش کارگری میدانیم و یکی از اجزای اثرگذار آن. این اتفاق که برای ما افتاد نقطه ی امیدی برای جنبش است و ما هرچیزی که موجب امید میشود را باید قدرش را بدانیم و در حفظش کوشا باشیم.
نظرها
مصطفی
با سپاس از این مصاحبه نفیس. "رادیو زمانه" در حوزهء کارگری یکی از نمونه های برجسته در رسانه های فارسی زبان است. قبلا حتی به صورت روزمره اخبار مرگ هاي ناشي از سانحه در محیط های کار را نیز منتشر می کردند. از معدود رسانه هایی با چنین ستونی. هفت تپه به درستی لقب "پایتخت اعتصاب" را بر خود گرفته است. از دور نخستین اعتصاب های دههء ۸۰, و ادامه فرایند اعتصاب ها و اقدام های مستقیم در دههء ۹۰, بدون اغراق شاید هیچ کارخانه ای در جهان چنین تسلسل مبارزاتی و استفاده از تاکتیک اعتصاب را نداشته باشد. در هفت تپه دو دهه مبارزه بوده تا بدینجا رسیده است. علاوه بر "پایتخت اعتصاب", هفت تپه را همچنین می توان "پایتخت شوراها" نیز نامید, به هزار و یک دلیل مختلف. بد نیست اگر با کارگران هفت تپه و دیگر شرکتها (سندیکا واحد, هپکو, فولاد اهواز,....) در مورد سنت شوراها و مدیریت شورایی نیز گفتگویی انجام بگیرد.