هزاران پناهجوی کُرد ایرانی، سرگردان میان امید و ناامیدی در اقلیم کردستان
هزاران پناهجوی کُرد ایرانی در شرایط بسیار نامناسبی در اقلیم کردستان زندگی میکنند. زلیخا محمدی، از اعضای انجمن پناهجویان روژههلات به زمانه میگوید دهها پناهجو تاکنون دست به خودکشی زدهاند.
جوانی با لباس کُردی مقابل دوربین خبرنگاران ایستاده، در یکی از دستانش بطری پر از بنزین و در دست دیگرش یک فندک است. میگوید: «چهار سال است اینجاییم، اگر به ایران برویم اعدام میشویم و اگر اینجا بمانیم باید در خرابهها، ساختمانهای نیمهکاره و مسجدها بخوابیم، حالا هم بگذار نگویند این پسر بیعرضه است…» سپس بنزین را روی سرش میریزد و خودش را به آتش میکشد. هیچکس مانعش نمیشود و او را کمک نمیکند، این فقط دوربین خبرنگاران است که پیکر شعلهور او را که اینطرف و آنطرف میدود نشانه گرفتهاند تا افول انسانیت را ثبت کنند. یکی از دوستان پناهجویش دنبالش میدود و تیشرتی را که به تن دارد در میآورد و میکوشد آتش را خاموش کند .…
این تصویری از لحظه خودسوزی بهزاد محمودی، پناهجوی کُرد ایرانی مقابل دفتر سازمان ملل در اربیل است. محمودی در تاریخ ۱۸ مه/ ۲۸ اردیبهشت در اعتراض به تأخیر در روند بررسی درخواست پناهندگیاش توسط سازمان ملل و شرایط دشوار زندگی در اقلیم کردستان اقدام به خودسوزی کرد.
بهزاد محمدی شش روز بعد در تاریخ ۲۴ مه/ ۳ خرداد به دلیل شدت سوختگی در بیمارستان جان باخت. به گفتە پزشکان، بدن بهزاد محمودی دچار سوختگی ٩٣ درصدی شده بود و کلیههایش به دلیل جراحات ناشی سوختگی به شدت آسیب دیده بودند.
بهزاد محمودی اهل بوکان، واقع در استان آذربایجان غربی بود و هنگام مرگ تنها ۲۶ سال داشت. او از سال ۱۳۹۶ به امید یافتن آیندهای بهتر و به دور از مشکلات و تبعیضهایی که کُردهای ایران با آن دست به گریبان هستند، راهی اقلیم کردستان شد و به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) درخواست پناهندگی داد.
این پناهجوی کُرد ایرانی از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل درخواست اسکان موقت و پناهندگی در یک کشور سوم را کرده بود اما به گفته یکی از دوستانش به نام «گرامی» در گفتوگو با خبرگزاری الجزیره، درخواستهای محمودی بیپاسخ ماندند.
سرگذشت بهزاد محمودی نمونهای از شرایط اسفبار هزاران پناهجوی کُرد ایرانی است که پس از فرار به اقلیم کردستان عراق به امید یافتن یک زندگی بهتر، تمام امیدهای آنها رخت یأس و ناامیدی به تن کرده است.
شرایط سخت زندگی
یکی از دوستان و همکاران بهزاد محمودی که به دلایل امنیتی با نام «گرامی» از او نام برده شده، به خبرگزاری الجزیره گفته روز حادثه خودسوزی بهزاد همراهش بوده و او هم قصد داشته خودسوزی کند، اما زمانی که بهزاد شعلهور شده به نجات دوستش شتافته است.
گرامی هم اهل استان آذربایجان غربی در ایران است و ۲۳ سال دارد.
آنگونه که گرامی روایت میکند او و بهزاد محمودی به عنوان کارگر ساختمانی در اربیل استخدام شده بودند. آنها که توانایی تهیه محل اقامت را نداشتند، چندین ماه در یک کارگاه ساختمانی ناتمام زندگی میکردند.
گرامی در این باره به الجزیره گفته:
«من و بهزاد دوست نزدیک بودیم. ما سخت کار کردیم اما همیشه با مشکلات مالی روبهرو بودیم. یا بیکار بودیم یا از پس هزینههای اقامت بر نمیآمدیم. ما چندین بار به سازمان ملل رفتیم اما آنها به درخواست ما برای کمک پاسخ ندادند.»
گرامی تأکید میکند آخرین باری که او و بهزاد محمودی به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان در اربیل مراجعه کردند، به آنها اجازه ورود داده نشد. او میگوید در اعتراض به شرایط نامناسب پناهندگیشان به مقامهای کمیساریای پناهجویان سازمان ملل اعلام کردند که خودسوزی خواهند کرد اما نگهبانها آنها را مسخره کردند: «به ما گفتند بهتر است این كار را در مقابل مقر (سازمان ملل) انجام دهید.»
گرامی به الجزیره گفته با وجود تهدیدهای مکرر حکومت اقلیم کردستان مبنی بر بازگرداندن آنها به ایران، بارها از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل درخواست کمک کردند اما هیچ کمک مالیای از طرف این سازمان به آنها تعلق نگرفته است.
زلیخا محمدی، از اعضای «انجمن پناهجویان روژههلات» در شهر سلیمانیه در گفتوگو با زمانه شرایط پناهجویان کُرد ایرانی در اقلیم کردستان را نگرانکننده و بسیار بد توصیف میکند:
«حتی یک پناهجو هم نیست از زندگیاش راضی باشد. شرایط یکی از یکی بدتر است. قبلا پناهجویانی که به اقلیم میآمدند برگهای دریافت میکردند که مانند کوپن در ایران بود و میتوانستند مقدار اندکی خورد و خوراک با آن تحویل بگیرند. الان یک سال است دولت مرکزی عراق دیگر آن برگه را صادر نمیکند و ما در تلاشیم تا با رایزنیها آنها را مجاب کنیم که برگه دریافت اقلام غذایی را دوباره به پناهجویان بدهند. هر چند اقلامی که به پناهجویان میدادند خیلی ناچیز بود؛ اقلامی مانند شکر و روغن.»
به گفته زلیخا محمدی، این برگه حتی در فقدان کارت پناهجویی هم اعتبار داشت و پناهجویان میتوانستند برخی امورات اداری مانند ثبت نام کودکان در مدرسه یا برای رفتن به سر کار از آن استفاده کنند زیرا این برگه تأیید میکرد که فرد یک پناهجوی قانونی است:
«ولی از وقتی صدور این برگه را متوقف کردهاند بسیاری از پناهجویان به مشکل برخوردهاند.»
در جلسهای که روز سهشنبه ۱۹ خرداد/ ۹ ژوییه اعضای انجمن پناهجویان روژههلات با چند تن از نمایندگان پارلمان اقلیم کردستان داشتند، ریزان شیخدلیر، یکی از نمایندگان پارلمان به آنها وعده داد که تلاش خواهد کرد صدور مجدد برگه دریافت اقلام غذایی برای پناهجویان را پیگیری کند.
علاوه بر مشکلات و سختی زندگی در اقلیم کردستان، با شیوع ویروس کرونا به مشکلات پناهجویان بیش از پیش افزوده شده است. زلیخا محمدی میگوید در دوران کرونا تاریخ انقضای کارت پناهجویی تعداد زیادی از افراد به پایان رسیده اما آنها را تمدید نمیکنند و همین باعث شده مشکلات پناهجویان چند برابر شود.
هزاران پناهجوی کُرد ایرانی سرگردان در اقلیم کردستان
پس از خودسوزی بهزاد محمودی، صدها پناهجوی کُرد ایرانی مقابل دفتر سازمان ملل در شهرهای اربیل و سلیمانیه چندین تجمع اعتراضی برگزار کردند. بر اساس گزارشها نیروهای پلیس اقلیم کردستان در مواردی با استفاده از خشونت تلاش کردند معترضان را پراکنده و چادرهای آنها را از مقابل دفتر سازمان ملل جمعآوری کنند.
برخی از پناهجویانی که در این تجمعها شرکت کرده بودند در اعتراض قصد خودسوزی داشتند، از جمله ژاکان باران، از شاعران سرشناس اهل ایلام که حاضران از اقدام آنها جلوگیری کردند.
انجمن پناهجویان روژههلات که به منظور حمایت از پناهجویان کُرد ایرانی در اقلیم کردستان تأسیس شده، همزمان نامهای ۹ مادەای که در آن مطالبات خود را مطرح کرده بودند، به دفتر سازمان ملل ارائه دادند.
این نامه از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل میخواهد بر اساس قوانین این سازمان پرونده هر یک از پناهجویان سیاسی را مورد بررسی قرار دهد و برای رسیدگی به پروندههای پناهجویان سیاسی سریع اقدام کرده و آنها را از پناهجویان اجتماعی و دیگر پناهندگان متمایز کند.
زلیخا محمدی، از اعضای این سازمان به زمانه میگوید بعد از خودسوزی بهزاد محمودی، سازمان ملل تاکنون هیچ تلاشی برای رسیدگی به وضعیت پناهجویان انجام نداده است:
«پناهجویان وقتی مقابل دفتر سازمان ملل در اربیل اعتراض کردند، بعد از چند روز، شبانه چادرهای آنها را جمعآوری کردند. در روز خاکسپاری بهزاد محمودی همه پناهجویان کُرد ایرانی مقابل سازمان ملل در سلیمانیه تجمع کردند. ساعت ۱۱ صبح بود که مسئول سازمان از ما برای گفتوگو دعوت کرد. ما طی این گفتوگو ۱۰ مطالبه را با آنها مطرح کردیم و قرار است پاسخشان را نسبت به مطالبات ما اعلام کنند.»
انجمن پناهجویان روژههلات از سال ۲۰۰۸ میکوشد به پناهجویان کُرد ایرانی در اقلیم کردستان عراق یاری برساند. آمار دقیقی از تعداد پناهجویان کُرد ایرانی در اقلیم کردستان عراق وجود ندارد اما زلیخا محمدی به زمانه میگوید حدود ۱۰ هزار پناهجوی کُرد ایرانی در سراسر اقلیم کردستان زندگی میکنند:
«حکومت اقلیم کردستان آمار را دارد اما با وجود درخواستهای ما و جلساتی که داشتهایم آمار را به ما ارائه نمیدهند. ما امروز هم با چند تن از اعضای پارلمان اقلیم کردستان جلسه داشتیم. وعده دادند که از سازمان ملل در اقلیم و در بغداد آمار کلی پناهجویان کُرد را درخواست کنند و به ما بدهند.»
زلیخا محمدی میگوید آماری که توسط انجمن پناهجویان روژههلات جمعآوری شده در شهر سلیمانیه حدود ۸۸۰ پناهجو را شامل میشود. او میگوید قرار است آمار سازمان ملل هم به آنها ارائه شود تا با آمار جمعآوری شده توسط انجمن مطابقت دهند.
اما فیراس الخطیب، سخنگوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در گفتوگو با خبرگزاری الجزیره ادعاهای مبنی بر عدم رسیدگی به پروندهها توسط سازمان ملل را رد کرد. به گفته الخطیب، دفتر سازمان ملل در اربیل مشغول رسیدگی به تمام پروندههای پناهجویان طبق استانداردهای مندرج در قوانین بینالمللی پناهندگان و اقدامات بشردوستانه است.
الخطیب از بررسی و ارزیابی پرونده پناهندگی ۱۰ هزار پناهجوی کُرد ایرانی بر اساس سیاست مداوم پناهندگان خبر داده است. آماری که الخطیب ارائه داده، با آمار ارائه شده توسط انجمن پناهجویان روژههلات همخوانی دارد.
انتقاد از رسانهها
به دنبال خودسوزی بهزاد محمودی مقابل دوربین رسانهها و عدم تلاش خبرنگاران حاضر در محل برای کمک به او، موجی از خشم و انتقاد در بین افکار عمومی به پا خواست. انتقادها در سطح شبکههای اجتماعی، رسانهها و جامعه شامل بیتوجهی سازمانهای بینالمللی علیالخصوص سازمان ملل نسبت به وضعیت پناهجویان کُرد ایرانی در اقلیم کردستان، نادیده گرفتن حقوق مهاجران توسط حکومت اقلیم و زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی و حرفهای توسط خبرنگاران بود.
گرامی، دوست بهزاد محمودی به الجزیره گفته آنها پس از خرید بنزین با گروهی از خبرنگاران تماس گرفتند تا اقدام خود را رسانهای کنند و خبرنگاران به آنها گفته بودند تظاهر به خودسوزی کنند:
«آنها به ما اطمینان دادند که مانع از سوختن واقعی ما میشوند. ما قصد داشتیم این طرح را کنار بگذاریم اما احساس شرمندگی کردیم که عقب برویم. بنابراین ما جلوتر رفتیم و منتظر ماندیم تا خبرنگاران ما را متوقف کنند، اما متأسفانه فاجعه رخ داد.»
یک روز بعد از این واقعه، سازمان رسانه و اطلاعات حکومت اقلیم کردستان با صدور بیانیهای اقدامات رسانههای حاضر در محل خودسوزی بهزاد محمودی را محکوم کرد.
در بخشی از این بیانیه آمده است:
«آنها هیچ توجهی به اصول روزنامهنگاری و اخلاق و همچنین قوانین و دستورالعملهای مربوط به منطقه کردستان ندارند.»
مقامات حکومت اقلیم کردستان نیز وعده دادند که به منظور جلوگیری از تکرار چنین حادثههایی اقداماتی را در دست انجام قرار خواهند داد.
مَم برهان، نماینده دولت اقلیم کردستان و عضو کمیته فرهنگی و جامعه مدنی پارلمان در رابطه این حادثه به الجزیره گفت:
«آنچه ما دیدیم بیاحترامی شدید به اخلاق روزنامهنگاری بود. این غیرانسانی و غیراخلاقی بود كه روزنامهنگاران انعكاس اخبار را بر خاموش كردن انسان در آتش اولویت دادند.»
ریباز مجید، روزنامهنگار بخش کُردی صدای آمریکا در اقلیم کردستان عراق در توییتی افول اخلاق خبرنگاری را نتیجه کنترل و احاطه حکومت اقلیم، احزاب سیاسی و سیاسیون بر رسانهها دانست.
بهزاد محمودی تنها پناهجوی کُرد ایرانی نیست که به دلیل شرایط نامناسب زندگی و تأخیر در روند بررسی پرونده پناهجویی دست به خودکشی زده است. زلیخا محمدی به زمانه میگوید مورد بهزاد محمودی چون مقابل دوربین رسانهها اتفاق افتاد جهان از آن با خبر شد و گوشهای از رنج پناهجویان به تصویر در آمد.
او به یک زن پناهجوی ایرانی اشاره میکند که سال گذشته به قصد خودکشی از بالای یک پل در سلیمانیه خودش را پایین انداخت اما زنده ماند و اکنون در بستر بیماری به دلیل آسیبهای جسمی در شرایط نامناسبی زندگی میکند.
بر خلاف وعدههای مسئولان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و مقامات اقلیم کردستان، تاکنون برای بهبود وضعیت پناهجویان ایرانی در عراق تغییری در شرایط داده نشده و مطالبات آنها کماکان بیپاسخ مانده است.
نظرها
محمد
من خودم کرد هستم و همیشه دیدهام که چقدر در حق همدیگر نامردمی میکنند. کردهایی که در کشورهای مختلف زندگی میکنند انگار از دو نژاد و دو مذهب متفاوتند. من همیشه این برام سؤال بوده که چرا صدها ساله که نمیتونن کشور خودشونو تشکیل بدن. برا اینکه از هم بیگانهاند.