سودمندی و ناسودمندی جنگ سرد جدید
در برابر ابتکار چینی «راههای ابریشم جدید»، جو بایدن در اجلاس گروه ۷ از طرحی جایگزین رونمایی کرد: «ساخت جهانی به از پیش»؛ طرحی به بزرگی ۴۰۰۰۰ میلیارد دلار برای کمک به کشورهای در حال توسعه.
جهان یک بار دیگر در آستانه «جنگ سرد» است، تکرار آنچه در حدفاصل سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۰ ایالات متحد آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی را روی در هم قرار دارد، این بار میان چین و آمریکا.
برخی در این تقابل نشانه سازمانیابی دوباره نظام جهانی را میبیند. پس از دورهای که بعضاً عصر «امپراطوری» ، «امپریالیسم نو» یا «امپریالیسم غیررسمی» خوانده میشود، حالا با تبدیل شدن چین به یک قدرت بزرگ اقتصادی به نظر نظام جهانی دچار تحول شده است.
قرن بیست و یکم در شرایطی آغاز شد که روندهای جهانیسازی و انتظار برای «آزادسازی اقتصادی» به بالاترین درجه خود رسیده بود؛ بحران مالی ۲۰۰۸ اما باعث شد بسیاری از کشورها سیاستهای ملی حمایتگرایانه اقتصادی را در دستور کار قرار داند... و همزمان عرصه بینالمللی اقتصاد بدل شد به محل برخوردهای نئو- مرکانتیلیست، به زبان سادهتر میدان زد و خورد تجاری اقتصادهای ملی. (ن. که به صفحه ویکیپدیا در مورد مرکانتیلیسم)
تنش میان چین و آمریکا، که به طور جدی در سال ۲۰۱۷ کلید خورد، در بدو امر «لفظی» بود. مقامات چینی اگرچه بارها تکرار کردهاند که «جنگ تجاری هیچ برندهای ندارد» اما رویکرد آنها نیز مثل طرف مقابل نئو- مرکانتیلیستی است.
از سال ۲۰۱۵، پکن شروع به عملیاتی کردن استراتژی «راههای جدید ابراشیم» طرح موسوم به «ابتکار کمربند و جاده» کرد؛ طرحی که شامل پروژههای سرمایهگذاری زیربنایی اقتصاد در بیش از شصت کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» میشود.
اولین بار شی جین پینگ دبیرکل حزب کمونیست و رهبر چین، در سپتامبر ۲۰۱۳ در جریان یک سفر رسمی به قزاقستان از این طرح خبر داد. در ماه مه ۲۰۱۷ مقامات بیش از صد کشور جهان در پکن گردهم آمدند و آن را به بحث گذاشتند.
در ازای سرمایهگذاری برای ساخت و احداث بنادر، خطوط انتقال لوله، خطوط ریلی و بزرگراهها، چین از طرفین قرارداد انتظار تامین مواد اولیه، همکاریها و مشارکت تجاری، و امتیازهای انحصاری دارد. برنامه همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین که به تازگی پیمان آن امضا شد، بخشی از همین ابتکار است؛ ابتکاری که بلندپروازانهترین طرح تجاریای است که یک کشور تاکنون تصمیم به اجرای آن گرفته است. سخن از ۴۰۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در قالب وام است. پرداخت مالی سالانه چینیها البته در عمل و تا پیش از عالمگیری از حددو پنچاه میلیارد دلار در سال فراتر نیست؛ اما همین حمله استراتژیک کشورهای صنعتی را حسابی ترسانده است.
با پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، اگرچه از شدت و حدت جنگ لفظی چین و آمریکا کاسته شد، اما تنش در سطحی عمیقتر ادامه یافته است. فارغ از آنکه چه کسی رئیسجمهور آمریکا باشد، تقابل سیاسی-اقتصادی آمریکا و چین به نظر درازدامنه است.
در برابر حمله استراتژیک چین، جو بایدن ۱۲ ژوئن از ضد-حلمهای غولآسا علیه چین رونمایی کرد و از اعضای گروه جی هفت خواست که به آن بپیوندد: «ساخت جهانی به از پیش» (Build Back Better World) با عنوان اختصاری B3W.
چهل و هفتمین اجلاس سران جی ۷ در کورنوال، در جنوب غربی بریتانیا (۱۱ تا ۱۳ ژوئن) بیش از هر موضوع دیگری بر لزوم مقابله با چین تمرکز داشت. پیشنهاد B3W به طور مشخص در راستای ارائه پاسخی هماهنگ برای مقابله با افزایش نفوذ اقتصادی چین و ابتکار کمربند و جاده هستند. برای ساختن «جهانی بهتر» و مقابله با «مهاجمان» چینی که دل کشورهای در حال توسعه را ربودهاند، بایدن و همپیمانان غربی باید تا سال ۲۰۳۵ حدود ۴۰۰۰۰ میلیارد دلار هزینه کنند، هزینهای که قرار است پروژههای کشورهای در حال توسعه و فقیر را تامین مالی کند؛ این حمایت مالی عمدتا در زمینه تغییرات آب و هوایی و کاهش اثر گازهای گلخانهای، در زمینه بهداشت، فناوری دیجیتال و کاهش نابرابری، به ویژه نابرابری جنسیت است.
صدراعظم آلمان از این پیشنهاد حمایت كرده و گفته است: «ما می دانیم كه در آفریقا نیاز شدیدی به ایجاد زیرساختها وجود دارد (..) نمیتوانیم خودمان را راضی کنیم كه چین این کار را انجام خواهد داد.»
خبری از هدیه یا ایجاد یک «خیریه» نیست، اما این طرح، همچون طرح چینی میتواند برای برخی از کشورهای فقیر و در حال توسعه سودمند باشد.
فضای جنگ سرد برای کشورهای که در آن دوران توانستند نوعی موازنه را میان آمریکا و شوروی حفظ کنند، برخی امتیازات به همراه داشت. دلیلی وجود ندارد همین اتفاق در بستر رقابت چین و آمریکا تکرار نشود؛ مشکل اینجاست که جهان در آن زمان همچون امروز غرق در بدهی نبود.
وامهای شرق و غرب باید راهی برای تامین هزینههای توسعه در کشورهای فقیر و نوظهور پیدا کند. بانک آسیایی توسعه برآورد کر ده است که توسعه زیر ساختها در آسیا تا سال ۲۰۳۰ چیزی در حدود ۲۶۰۰۰ میلیارد دلار هزینه برمی دارد.
با این حال، کفه مخاطره این مسابقه شرق و غرب، به اندازه کفه مزایای آن سنگین است. مشکل اینجاست که کمکها نه به عنوان هدیه بلکه در قالب وام انجام میشود. و «وام» برای بسیاری از تحلیلگران چپگرا یعنی نئولیبرالیسم امپریالیستی.
در جریان نشست گروه سران بیست پیشنهاد شد که پرداخت بهره وامهای ۷۷ کشور «کمتر توسعه یافته» به بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و کشورهای ثروتمند غربی تا ژوئن ۲۰۲۱ به تعویق بیافتد. این طور به نظر میرسد که کشورهای ثروتمند سخاوتمند و مهربان شدهاند، اما در این طرح موسوم به « تعلیق خدمات بدهی» هم خبری از معافیت و لغو بدهی نیست و تا یک سِنت آخر وامها باید طی پنج سال آینده پرداخت شود.
آیا کشورهایی که از پس هزینههای ابتدایی خود برنمیآیند میتوانند این وامها را بازپرداخت کنند و یا باید دوباره برای پرداخت این وامها، وامهای بیشتری بگیرند؟ این چرخه وام به نظر تصاعدی و تا موعد فروپاشی اقتصادی پایانناپذیر است.
نظرها
نظری وجود ندارد.