خیزش علیه انقراض و کنشگری در زمینهی تغییر اقلیم − معرفی کتاب
جویا آروین − یکی از جنبشهای بزرگ و اعتراضی اخیر در زمینهی مسائل زیستمحیطی «خیزش علیه انقراض» (Extinction Rebellion) نام دارد که به سالِ ۲۰۱۸ پا گرفت. کتابِ «خیزش علیه انقراض و کنشگری در زمینهی تغییرِ اقلیم: قانونشکنی برای تغییرِ جهان» که پارسال در انتشارات پالگریو مکمیلان منتشر شده است این جنبش را بررسی کرده است.
آگاهی به بحرانهای زیستمحیطی هرچه بیشتر فراگیر میشود و هرچه بیشتر انسانها پی میبرند که این بحرانها ممکن است اساسیترین حق بشر را که حقِ حیات است از او سلب کنند. در این اوضاع شگفت نیست که جنبشهای اجتماعی در زمینهی محیط زیست سر برآورَند و خیزشها و واخواستهایی در این باره پا بگیرد. از همین رو بسیاری از صاحبنظران پیشبینی میکنند که در دهههای آینده جهان بسی خیزشها و مقاومتهای مدنی در زمینهی محیط زیست به خود خواهد دید.
یکی از جنبشهای بزرگ و اعتراضی اخیر در زمینهی مسائل زیستمحیطی «خیزش علیه انقراض» (Extinction Rebellion) نام دارد که به سالِ ۲۰۱۸ پا گرفت. این جنبش بهطور رسمی در بریتانیا پا گرفت وقتی در اکتبر ۲۰۱۸ حدودِ یکصد شخصیت دانشگاهی درخواستی را برای اقدام امضا کردند و در پایانِ این ماه «خیزش علیه انقراض» رسماً تأسیس شد. در آوریلِ ۲۰۱۹ این جنبش در لندن دست به اعتراضی گسترده زد که در نوع خود بیهمتا بود. ویژگیهای این جنبش و اینکه نخستین جنبش بزرگ و فراگیر در نوعِ خود است توجه بسیاری از صاحبنظران را به خود جلب کرده است.
اکنون این جنبش به جنبشی جهانی تبدیل شده و به بسیاری از کشورها راه یافته است (گرچه هنوز در ایران خبری از آن نیست). با گسترش آگاهی به فوریتِ مسائل زیستمحیطی و این واقعیت که مهلت چندان زیادی برای اقدام در این باره باقی نمانده است، شکلگیریِ چنین جنبشی اصلاً دور از انتظار نبوده است. این جنبش خود را جنبشی نامتمرکز، جهانی، و غیرسیاسی معرفی کرده است که از هیچ گروه یا حزب سیاسی طرفداری نمیکند و با این حال قصد دارد از راه کنشِ خشونتپرهیز و نافرمانیِ مدنی دولتها را به اقدام در زمینهی اقلیم و محیطزیست وادار کند.
آگاهی به فوریت مسائل زیستمحیطی در خواستههای این جنبش هم بازتاب یافته است. در تارنمای این جنبش سه خواسته از دولتها طرح شده است: (۱) دربارهی مسائلِ زیستمحیطی حقیقت را به مردم بگویند؛ (۲) بیدرنگ و بهسرعت برای مسائلِ محیط زیست دست به اقدام بزنند؛ و (۳) مجمع شهروندان را تأسیس کنند و در زمینهی اقلیم و عدالت زیستمحیطی پیروِ تصمیمگیریهای آن مجمع باشند.
معرفی کتاب
کتابِ «خیزش علیه انقراض و کنشگری در زمینهی تغییرِ اقلیم: قانونشکنی برای تغییرِ جهان» که پارسال در انتشارات پالگریو مکمیلان منتشر شده است این جنبش را به بوتهی بررسی و واکاوی گرفته است.
نویسندگان بر این باور اند که این جنبش خواستارِ تغییری سیستمی است اما نه تغییری سیاسی، و بحث میکنند که آیا اساساً تغییرِ سیستمی بدونِ تغییرِ سیاسی ممکن است یا نه. روشن است که مسائل محیط زیست ربطی تنگاتنگ با مسائل سیاسی پیدا کرده است — در حالی که یک حزب خود را مدافع محیط زیست معرفی میکند، جزب مقابل بحرانهای زیستمحیطی را از اساس انکار میکند. از همین رو ممکن است برای ما عجیب باشد که «خیزش علیه انقراض» خود را غیرسیاسی و ناهوادار معرفی میکند. در عین حال میتوان حدس زد که این جنبش میخواهد به دور از سوگیریهای سیاسی مسائل زیستمحیطی را مطالبهای همگانی گرداند.
در این کتاب انواع و اقسامِ جنبشهای اعتراضی از نظرِ هدف و شگردها و راهبردها و کامیابی یا شکست بررسی شدهاند و «خیزش علیه انقراض» در مقایسه با آنها بررسی شده است. نویسندگان این جنبش زیستمحیطی را با آنارشیسم و نافرمانیِ مدنی و کنشگریهای خشونتپرهیز سنجیدهاند تا مشخصههای آن را نشان دهند. از آنجا که جنبشهایی بزرگ از این دست همه بهناگزیر کم یا بیش به نافرمانی و قانونشکنی میانجامند، در این اثر همچنین چندین رهیافتِ نظری به قانونشکنی در اعتراضهای مدنی بحث و بررسی شده است.
افزون بر این، نویسندگان در این اثر جایگاه جنبشهای زیستمحیطی در درونِ نظامهای دمکراتیک را به بحث و بررسی گرفته و کاستیهای دمکراسی را در ارتباط با کنشگریِ زیستمحیطی نشان دادهاند. نویسندگان همچنین این جنبشِ زیستمحیطی را بر بستر نظریههای تغییر و مقاومت مدنی بررسی کردهاند و در نهایت در فصل پایانی ارتباطِ کنشگری زیستمحیطی را با سیستم سرمایهداری کاویده و به این پرسش پرداختهاند که آیا در کنشگریِ زیستمحیطی میشود اقتصاد سیاسی را نادیده گرفت.
این کتاب بهویژه برای کسانی که به سیاستگذاری و کنشگری در زمینهی تغییر اقلیم علاقه دارند و نیز بهطور کلی برای دانشجویان و پژوهشگران در حوزههای سیاستگذاری و جامعهشناسی و علوم سیاسی اثری خواندنی است.
یخشی از پیشگفتار کتاب
«از سالِ ۲۰۱۹ به این سو برای بسیاری از ما تغییرِ اقلیم دیگر نه یک نگرانی بلکه یک هشدار بوده است، هشداری که اقدامی عاجلتر از سوی دولتها و دستاندکاران را میطلبد. سیاستمداران در دو سوی آتلانتیک از نیو دیلِ سبز سخن گفتهاند و چندین مؤسسهی کوچک و بزرگ فوریتهای اقلیمی را اعلام کردهاند. به چند دلیل از این زمان به بعد تغییر اقلیم در بحثهای عمومی بیشتر طرح شد. تابستانهای داغ در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ و دیگر رخدادهای شدیدِ آبوهوایی ممکن است باعث شده باشد تغییرِ اقلیم واقعیتر و پرشتابتر از پیش به نظر آید.
اعتراضی که دختربچهای بهنامِ گرتا تونبرگ بهتنهایی در آگوست ۲۰۱۸ آغاز کرد به بسی اعتراضها و اعتصابها انجامید و در ژوئن ۲۰۱۹ یک میلیون و هشتصد هزار دانشآموز در صدوبیست کشور دست به اعتراض زدند. این اعتراضها هم علت و هم معلولِ افزایشِ علاقه به مسئلهی اقلیم بودند. بیشک خیزش علیه انقراض و اعتراضی که این جنبش به شکل نافرمانیِ مدنی در آوریلِ ۲۰۱۹ به راه انداخت و در آن هزار نفر بهطور داوطلبانه دستگیر شدند نیز به همین سان هم علت و هم معلولِ علاقهی فزاینده به مشکلِ تغییرِ اقلیم بود. پس از این اعتراض بود که پارلمانِ بریتانیا فوریت اقلیم را اعلام کرد که البته کاری بیشتر نمادین بود چراکه هیچ سیاستگذاری و خط مشیِ روشنی در خود نداشت.
خیزش علیه انقراض و اعتراضی که این خیزش برانگیخت بسیاری از صاحبنظران را به شگفتی واداشت و از چندین جهت شایانِ توجه بود. این خیزش و موضوعِ تغییر اقلیم برای دو هفته در صدر خبرها بود زمانی که میدان آکسفورد و ماربل آرچ و میدان پارلمان و پل واترلو را هوادارانِ این جنبش در تصرف داشتند. مسئولان نمیدانستند چهطور با این نوع اعتراض که نامعمول و غیرعادی بود مقابله کنند چراکه اعتراضی بود مشکلساز و سازمانیافته و در عین حال خشونتپرهیز و کسانی در آن شرکت داشتند ابایی از دستگیر شدن نداشتند بلکه داوطلبانه میخواستند دستگیر شوند.
ما در این کتاب شگردها و راهبردهای خیزش علیه انقراض را بررسی میکنیم. این پرسش را طرح میکنیم که این جنبش چیست و چه درسهای به ما میآموزد. در این بررسی چندین تنش و تضاد یا مسئله را که با این جنبش ارتباط دارند واکاوی میکنیم و بررسی میکنیم که هوادارانِ این جنبش خود را چگونه نشان میدهند، چه مطالباتی دارند، رسانهها آنها را چگونه به تصویر میکشند، و چه جایگاهی بهعنوان کنشگرِ سیاسی دارند.»
نظرها
نظری وجود ندارد.