کارنامهسبزها: همبستگی و پیگیری نتیجه میدهد
مبارزه فارغ التحصیلانی که کارنامه سبز یعنی مدرک قبولی در آزمون استخدام در آموزش و پروش را دارند، وارد دور تازهای شده است.
اعتراضهای جوانانِ جویای شغل در آموزش و پرورش که به «کارنامهسبزها» شهرت یافتهاند پس از حدود شش ماه اکنون واردِ مرحله جدیدی شده است. اما با وجودِ اعتراضهای پیاپی و پیگیریهای جدی، نه تنها پاسخی روشن دریافت نکردهاند، بلکه جناحهای رقیبِ دولتِ روحانی در حالِ سوء استفاده از وضعیت آنها هستند. در این گزارش به میان آنها میرویم تا از آخرین خبرها پیرامون وضعیت و مطالبههایشان اطلاعاتی کسب کنیم.
مروری بر شکلگیری جنبش اعتراضی کارنامهسبزها
خبرگزاری "ایرنا" کارنامهسبزها را چنین معرفی میکند:
«دارندگان کارنامهسبز که این روزها جزو معترضان به روند جذب در آموزش و پرورش اطلاق میشود چه افرادی هستند؟
برخی از این معترضان شرکت کنندگان سال ۹۹ آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش هستند، مدعی شدند که در این آزمون حد نصاب نمره را دریافت کرده، اما این وزارتخانه به دلیل محدودیت در ظرفیت از انجام فرآیند مراحل استخدام آنها را منع کرده است. به عبارت دیگر دارندگان کارنامهسبز به افرادی گفته میشود که در آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش پذیرفته شدهاند و صلاحیت علمی خود را برای حرفه معلمی ثابت کردهاند اما به دلیل ظرفیت محدود در مصاحبه رد شدهاند.»
بر این قرار کارنامهسبزهای سال ۹۹ محصولِ یک هرج و مرجِ تصمیمگیری دولتی بودند بودند. آنان معترض شدند و در مدت کوتاهی داوطلبان پذیرفتهشده آزمون استخدامی سال را۹۸ هم به خود ملحق کردند. جمعیتی حدود ۲۱ هزار نفر گرد هم آمدند که دردِ مشترکی داشتند.
دولت میخواست مابقی نیروی مورد نیازش را در آزمونِ جدیدی جذب کند. کارنامهسبزها اما معترض بودند و گفتند که اولویت با آنهایی است که یک بار در این آزمون شرکت کردهاند و نمره قبولی کسب کردهاند. ابتدا باید آنها جذب شوند و اگر ظرفیتی باقی بود پس از آن دوباره آزمون برگزار شود.
چنین وضعیتی این افرادِ جوان را گِرد هم جمع کرد تا درباره وضعیت شغلیشان با هم صحبت کنند و راهحلی بیابند. همین گفت و گوها و چارهاندیشیها آنها از هزارن نفر «داوطلب»ِ پذیرفته نشده، به یک گروه فشار تبدیل کرد. یعنی مجموعهای از انسانها که برای دفاع از منافعشان بر نهادهای تصمیمگیری دولت اثر میگذارند و به زبان ساده به آنها فشار میآورند.
شکلگیری اعتراضها
پس از این که کارنامهسبزها دردهای مشترکشان را برای هم بیان کردند و بلافاصله فهمیدند که دردِ آنها مسئله دیگران هم هست، از حالتِ پراکندگی و افتراق، به انسجامی رسیدند که محصولِ آن اعتراضهایی است که تاکنون هم ادامه دارد. آنها از سرتاسرِ کشور به هم پیوستند.
امکانِ این که همه آنها در تهران و در وزارتخانههای مربوطه و مجلس و غیره حضور یابند، وجود نداشت. به ویژه که بیشتر از ۶۰ درصدِ آنها را دختران و زنانی تشکیل میدهند که محدودیتهای خاص خود را در ایران دارند. به همین دلیل تصمیم گرفتند که هر استان نماینده یا نمایندگانی تعیین کند و روندِ مطالبهگری به آنها سپرده شود. این کار هم به روشی دموکراتیک انجام شد و هر استان نمایندههای خود را معرفی کرد تا با هزینه مشترک اعضا، به تهران رفت و آمد کنند و وضعیت را پیگیری کنند.
با این روند کارنامهسبزها در تهران جمع شدند تا فریادشان از نزدیک به گوش مجلس و وزارتِ آموزش و پرورش و قوه قضائیه برسد. به زودی آنها هویتی از آنِ خود یافتند و از این پس بود که نامِ کارنامهسبزها را برای خود برگزیدند و به همین نام هم شناخته شدند. و همین باعث شد تا شعار سر بدهند: «هر سال سبزتر میشم / تیشه نزن به ریشم».
جمع شدن در یک مکان و گرد خواستهای واحد، موجبِ تحکیم پیوندها شد. آنها همدیگر را شناختند، با هم رو در رو صحبت کردند و حتی هرکدام اندکی از گذشته همدیگر را هم برای دوستانِ جدیدشان تعریف کردند. این به تقویتِ همبستگی انسانی و صنفی آنها کمک کرد، به ویژه در طی ده روزی که در ماهِ جاری نزدیک به ۲۰۰ نفر از آنها شبانه جلوی درِ وزارت آموزش و پرورش خوابیدند. این با هم بودنِ شبانهروزی آنها را به همدیگر نزدیکتر کرد. بسیاری از آنها کودکانشان را هم با خودشان آورده بودند و شبانه همانجا با آنها میخوابیدند. در طولِ شب عدهای از آنها مسئولیتِ نگهبانی از جمعیت را برعهده گرفتند تا شبانه کسی مزاحمشان نشود. به نوبت میخوابیدند تا امنیتشان را تأمین کنند.
اکنون شبکه آگاهی میان کارنامهسبزها بسیار قویتر از قبل است. حتی بسیاری آنهایی که از نزدیک همدیگر را دیدند اکنون شماره تماس و آدرسهای یکدیگر را هم دارند. در این میان کارنامهسبزهای پایتختنشین نقش پررنگتری ایفا کردند. آنها هر روز و هر شب برای دوستانِ شهرستانیشان غذای خانگی میپختند و در میان آنها توزیع میکردند. پتو و هر چیز دیگری هم که لازم بود توسطِ آنها تأمین میشد. روزانه هم همین کارنامهسبزهای تهرانی بودند که به جمعیتِ نمایندگانشان میپیوستند و در تجمعهای جلوِ مجلس شرکت میکردند. به همین دلیل بود که جمعیت ۲۰۰ نفری مقابل وزارت آموزش و پرورش در شبها، به نزدیکِ ۲ هزار نفر در طول روز در مقابل مجلس میرسید. کارنامهسبزها در طول روز تا ساعت ۲ جلو مجلس تجمع میکردند و پس از آن هم به پاتوقشان در مقابل وزارتخانه بازمیگشتند. تا اینجا این جنبش اعتراضی مسیرِ خود را در پیش گرفت و پیش رفت. همین مسیرِ درست باعث شده بود که مجلس و دولت و قوه قضائیه همه درباره آنها صحبت کنند و آنها را به رسمیت بشناسند. اما از این پس نشانههایی پیدا شده که خطرِ در معرضِ سوء استفاده قرار گرفتن آنها را نمایان کرده است. خطرِ هسته سخت حاکمیت و نهادهایش.
سوء استفاده جناحهای رقیبِ حاکمیت
پس از ده روز شبخوابی در مقابل وزارت آموزش و پرورش و فریاد زدن جلوی مجلس، نهادهای مسئول دولتی هیچ پاسخی روشنی ندادهاند. تنها واکنششان فرستادن نیروهای سرکوب به اطرافِ کارنامهسبزها بوده و تکرارِ جملههایی مثل: برای خودتان دردسر درست نکنید، روزنهها را روی خودتان نبندید، اینجوری مشکلتان حل نمیشود و غیره.
در این بیمسئولیتی اکنون سپاه هم ماجرا شده و به معترضان «قولهایی مساعد» داده است. به تازگی از جانبِ قوه قضائیه با وساطتِ سپاه و مجلسِ ولایی، دو وکیل در اختیارِ کارنامهسبزها قرار داده شده. به معترضان گفتهاند که به شهرهایشان بازگردند و کار را به این وکیلان بسپارند. همچنین گفتهاند: «دیگه بسته.. همه کانالهای ضدانقلاب دارن در مورد شما حرف میزنن». این یعنی امنیتی شدن مسئله برای حاکمیت.
برخی از خودِ کارنامهسبزها خطر را تشخیص دادهاند و میگویند که بعید است این راه حلی واقعی برای مشکلشان باشد و بیشتر نوعی دستبهسر کردن است. همچنین آنها میگویند که اگر هم جذب شوند بعید است اجازه دهند در دولتِ فعلی این اتفاق بیافتد. چرا که سعیِ قوه قضائیه و نیروهای امنیتی بر این است که تقصیرها را به گردن دولت روحانی بیاندازند و سرِ آخر جذبِ کارنامهسبزها را به دولتِ ابراهیم رئیسی موکول کنند، تا از این راه هم ناکارآمدی دولتهای غیرخودی را نشان دهند و هم محبوبیتی برای خود کسب کنند و خود را منجی معرفی کنند.
اکنون با چنین قول و قرارهایی که بویِ تهدید هم میدهد، کارنامهسبزها به طور موقت به خانهها و شهرهایشان بازگشتهاند و در انتظارِ قدمهای بعدی نهادهای مسئول هستند تا بلکه مزدِ تلاشهایشان را بگیرند. آنها میگویند یک فرصتِ دو هفتهای به وکیلان منتصب دادهاند تا گزارشِ اقداماتی را که برای آنها انجام دادهاند در اختیارشان قرار دهند. پس از این اگر جوابی نگیرند دوباره با همان روالِ قبلی خودشان به طور مستقیم پیگیر خواهند شد.
کارنامهسبزها استخدام را حق خود میدانند، چه در این دوره چه در دوره رئیس جمهوری بعدی. آنها برای چنین کاری «سپاسگزارِ» کسی یا جریانی نخواهند بود. پاسکاریهای نهادهای مسئول تاکنون نشان از داشته که میخواستند معترضا را خسته کنند. اما اکنون که آنها موفق شدهاند دولتیها را خسته کنند و محبورشان به پذیرش مسئله کنند. دستاورد کارشان محصولِ تلاش و همبستگی است.
نظرها
نظری وجود ندارد.