آخرین گزارش ظریف: اگر سرمایهداری جهانی وارد شده بود، ترامپ نمیتوانست از برجام خارج شود
اگر بخواهیم گزارش ظریف را خلاصه کنیم و تعارفاتش را کنار بگذاریم، چنین خواهد شد: نه فرمان مذاکره را من دادم نه محتوای مذاکره را من تعیین کردم. این علی خامنهای بود که همه فرمانها را میداد و من مجری بودم. اگر هم برجام ناکام ماند دلیل آن سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی و یارانش است.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، آخرین گزارش دوره کاری خود در مورد برجام را به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نوشت. در این گزارش که ۴۴ صفحه متن اصلی آن و حدود ۲۰۰ صفحه ضمایم آن است، چند موضوع شرح داده شده است: ضرورت مذاکره هستهای و رفع تهدیدهای امنیتی جمهوری اسلامی، روند دستیابی به برجام، شیوه اجرای برجام، نحوه خروج آمریکا از برجام، مذاکرات بر سر احیای برجام و وضعیت کنونی آن.
مقدمه و بخش پایانی این گزارش مهمترین فرازهای آن را شکل داده است و به نوعی در حکم دفاع پایانی ظریف از عملکرد و نوع نگاهش در سیاست خارجی است.
ظریف: نگذاشتند در سرمایهداری جهانی ادغام شویم
شاید مهمترین بخش این گزارش دو صفحه پایانی آن است که در آن ظریف به تقابل دو روایت بزرگ در جمهوری اسلامی کنونی پرداخته است. از یک سو بخش بیقدرتی از نیروهای جمهوری اسلامی قرار دارند که معتقدند باید به جای تقابل با دنیا به دنبال ادغام در رویههای اقتصادی و سیاسی جهانی بود و در سمت دیگر علی خامنهای و حواریون پرقدرتش در نهادهای نظامی، سیاسی و امنیتی که قائل به اجرای سیاست تقابل حداکثری و تنازع برای بقا هستند.
ظریف بدون آنکه این موضوع را به صورت کلی مطرح کند، در مورد خاص ناکامیهای برجام نوشته است که بهرهمند نشدن از توافق هستهای دلیلی خارج از متن توافق داشته است.
او نوشت:
«اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل ــ که حتماً هیچ یک نبود ــ همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونهای دیگر رقم خورده بود. اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام ــ حتی در بدترین نگرشها ــ بودیم و مقدار بیشتری سرمایه خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر میشد.»
وزیر خارجه ایران نوشته است که اجازه ندادن برای ورود شرکتهای آمریکایی و تعریف حوزه منفعت برای آنها سبب شد تا خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری برای ترامپ آسان باشد:
«اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران – به شمول شعبات خارجی شرکتهای آمریکایی – بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدیِ سرمایه دارانِ جهانی – از جمله در داخل آمریکا – مواجه میشد. فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینه سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده میکردیم.»
نکته قابل توجه در این بخش از گزارش کار ظریف آن است که او به صورت غیرمستقیم علی خامنهای را بهعنوان یکی از عوامل ناکامی برجام اعلام میکند. این خامنهای بود که یک ماه پس از اعلام توافق و در حالی که طرفین برای روند اجرای برجام در حال برنامهریزی بودند، در دیدار با مجمع جهانی اهل بیت، گفت که آمریکا به دنبال نفوذ در ایران است و او اجازه نخواهد داد پای شرکتهای آمریکایی به ایران باز شود:
«در این جریان مذاکرات هستهای -این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ هم اینجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول، هم آنجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول- نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد.»
مجری، نه سیاستگذار
محمد جواد ظریف در این متن و به تناسب هر موضوع چندین بار یادآور شده است که دستگاه دیپلماسی مجری سیاستهای کلان مقامهای عالی نظام است و کار یک دیپلمات فراهم اوردن زمینه برای عینیت بخشیدن به این سیاستها.
با همین توصیف او نوشته است که فرمان آغاز مذاکرات، نحوه انجام مذاکرات، مفاد توافق و حتی گفتوگوهای کنونی برای احیای برجام بر اساس «رهنمودها»ی علی خامنهای و دیگر مقامهای عالی نظام انجام شده است.
در بخش مربوط به مذاکرات فعلی در وین، لیستی از موارد مورد توافق تا اکنون ارائه شده است. در این لیست مجموعه تحریمهایی که طرف آمریکایی با تعلیقشان موافق کرده آمده است. بخش زیادی از این لیست تکرار همان تعهداتی است که در متن توافق برجام ذکر شده است. اما بخش دیگری از این فهرست را تحریمهای شکل میدهد که در دوران ریاستجمهوری ترامپ و با فرمان اجرایی او اعمال شده است. از جمله تحریم دفتر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی.
آمریکا هنوز به روشنی درباره این دو مورد جنجالی موضع رسمیاش را اعلام نکرده است. در هفتههای گذشته و پس از آنکه محمود واعظی، رئیسدفتر روحانی خبر از توافق برای رفع تحریم خامنهای و سپاه داد، رسانهها به نقل از منابعی بدون ذکر نام و عنوان گفتند که آمریکا در نظر دارد این لغو این دو تحریم را بررسی کند.
ظریف نوشته است که در صورت تایید پایتختها، کمیسیون مشترک برجام مصوبهای خواهد داشت که در آن تعهدات طرفین، زمانبندی اجرای آن و نحوه بازگشت آمریکا به برجام را تعیین میکند.
از متن گزارش ظریف چنین بر میآید که قرار است توافق در دولت آینده انجام شود. هماکنون شش دور مذاکره در وین انجام شده است و زمان برگزاری هفتمین دور آن مشخص نیست. اخبار متفاوتی از دلایل تعویق این دور از مذاکرات به گوش میرسد. در حالی که وجود اختلاف نظر جدی در مورد زمانبندی اجرای تعهدات و منوط شدن رفع برخی تحریمها به مذاکرات منطقهای و نظامی مطرح شده است، برخی رسانهها نوشتهاند که ایران به دنبال آن است که دور پایانی مذاکره همزمان با روی کار آمدن دولت جدید انجام شود.
نظرها
سهیل
گر از لیاقت خود شیخ آگهی یابد ز صدر مسجد تا پای دار می آید