سوختن جنگلها؛ ناکارآمدی و عوامل طبیعی
یک فعال محیط زیست، درباره حجم خسارتِ دو فقره از آتشسوزی مناطق «دولهبی و دهرهوران» به زمانه میگوید برخلاف آماری که منتشر شده، برآورد میشود که دستکم ۵۵۰ هکتار از بکرترین مناطق جنگلی از بین رفته باشد.
«دارستانهای (جنگلهای) مناطق دولبی، دهرهوران و کولیتحاجی به شدت هرچه تمامتر خاکستر میگردند و زبانههای آتش هست و نیست جانداران، درختان و پوشش گیاهی را در کام خود میبلعد. وضعیت به قدری فاجعهبار است که همزمان صدها هکتار طعمه آتش است و از توان اعضای چیا و منابع طبیعی خارج است.»
این بخشی از متن اطلاعیه «انجمن سبز چیا» در مریوان است که تحت عنوان «فاجعه» در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
در این اطلاعیه که یک روز پس از شروع آتشسوزیهای اخیر مناطق جنگلی مریوان، در عصر روز جمعه دوم ژوئیه (۱۱ تیرماه) منتشر شد، از عملکرد مسئولان و نحوه کمکرسانی از سوی دستگاههای دولتی انتقاد شده است.
در بخش دیگری از این اطلاعیه نیز آمده است:
«آیا این شهرستان و این استان واقعا چیزی به اسم ستاد بحران دارد؟ چند نفر دیگر باید جان دهند، چند صد هکتار دیگر باید به خاکستر تبدیل شود تا آقایان به خود زحمت داده و جلسهای حتی برای فریب افکار عمومی تشکیل دهند؟ یا اساسا شما این را بحران تلقی نمیکنید؟ مسئولین، اگر جسارت نیست لطفا قدم رنجه فرموده و زیر کولر گازی جلسهای ترتیب دهید و اگر امکان داشت یواشکی هم درخواست هلیکوپتر دهید.»
در پی ادامه بیتوجهی به منابع طبیعی و نادیده گرفتن اهمیت محیطزیست از سوی دستگاههای دولتی، این نحوه و سبک اعتراض از سوی انجمنهای مردم نهاد امری مسبوق به سابقه است.
طی سالهای گذشته همزمان با افزایش آمار و ارقام آتشسوزیهای سریالی و انتشار گزارشهایی مبنی بر تخریب و قطع بیرویه درختان بلوط، بیش از پیش با این دست بیانیههای انتقادیِ سازمانهای مردم نهاد مواجه بودهایم.
لحظاتی پس از شروع آتشسوزی جنگلهای مریوان در پنج نقطه متفاوت، چند تیم از «کمیته بحران انجمن سبز چیا» سازماندهی و به جنگلهای روستای «رهشهدی (رشه دِه)، دولهبی، کولیتحاجی، دهرهوران و جنگلهای پشت گورستان دارسیران، اعزام شدند.
اعضای «کمیته بحران انجمن سبز چیا» با کمک اهالی منطقه و دوستداران محیطزیست با حضور در این مناطق، ساعتهای طولانی در گرمای ۴۰ درجه در صدد اطفاء حریق برآمدند، اما اندکی پس از کنترل به دلیل پوشش متراکم، صعبالعبور بودن منطقه مرزی، حجم گسترده شعلههای آتش و نبود امکانات و تجهیزات متناسب در منطقه، به نتیجه مطلوبی ختم نشد.
هلیکوپتری که بیشتر "نوش دارو" بود
آزاد نامداری، رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری مریوان روز یکشنبه ۱۳ تیرماه اعلام کرد، یک فروند بالگرد جمعیت هلال احمر برای مهار آتشسوزی به جنگلهای این شهرستان اعزام شده است.
نامداری، ضمن اشاره به وارد شدن خسارت به ۲۰۰ هکتار از جنگلهای مریوان از اعزام ۱۴ تیم عملیاتی از شهرستانهای سنندج، کامیاران، سروآباد و مریوان به منطقه خبر داد.
یک روز قبل از اعزام این بالگرد از سوی جمعیت هلال احمر، انجمن سبز چیا در حساب توییتر خود نوشت:
«رهروان اندیشه سبز امسال بیش از ۱۲۰ مورد آتشسوزی جنگلهای مریوان را کنترل و مهار کردهاند، وقتی درخواست کمک فوری داریم یعنی فاجعه رخ داده است.»
در آن زمان نامداری اعلام کرد، اعزام این بالگرد به دلیل سرعت عمل و امکان آبپاشی در مناطق مرتفع با حجم زیاد، نقش مهمی در مهار آتشسوزی دارد.
اما یک فعال محیطزیست که نخواست نامش فاش شود در این باره به زمانه میگوید فعالان محیطزیست ساعتهای طولانی با تشنگی و گرسنگی و دستهای خالی یا با شنکش و بیل و چند دستگاه دمنده، با شعلههای آتش مقابله کردند:
«با فشار رسانهای و فعالان مدنی پس از سه روز از شروع آتشسوزی هلیکوپتری را فرستادند که بیشتر نوش دارو بود و درمانگر این حجم وسیع از آتشسوزیها نبود. همین موضوع خود به درستی نشان میدهد که أساسا مسائل زیستمحیطی در اولویت دولت قرار ندارد و به آن اهمیت داده نمیشود.»
در نهایت پس از گذشت چهار روز، انجمن سبز چیا از کنترل ۹۸ درصد از آتشسوزی جنگلهای «دهرهوران و دولهبی» توسط فعالان زیستمحیطی با کمک اهالی منطقه خبر داد، اما به دلیل نزدیکی شعلههای آتش به پاسگاه و برجک مرزی «دولهبی» و ممانعت هنگ مرزی، آتشسوزیهای این منطقه تا پایان عصر یکشنبه ۱۳ تیرماه ادامه داشت.
به گفته این فعال محیط زیست، درباره حجم خسارتِ دو فقره از آتشسوزی مناطق «دولهبی و دهرهوران» برخلاف آماری که منتشر شده، برآورد میشود که دستکم ۵۵۰ هکتار از بِکرترین مناطق جنگلی از بین رفته باشد.
همچنین روز سهشنبه ۱۵ تیرماه، شعلههای آتش منطقه جنگلی «نانهویژه» در روستای «ورا» از توابع پاوه را در برگرفت.
شعلههای این آتش نهایتا پس از ۱۶ ساعت توسط اعضای انجمن «ژیوای پاوه»، افراد داوطلب و اداره منابع طبیعی و محیطزیست پاوه مهار شد.
در این فقره از آتشسوزی حدود ۳۴۰ هکتار از متنوعترین گونههای گیاهی و جانوری زاگرس که زیستگاه طبیعی جانورانی مانند جوجهتیغی، روباه، کبک و بُز کوهی است، طعمه آتش شد.
بر اساس آمار منتشر شده از سوی «انجمن سبز چیا»، از اوایل فروردین سال جاری تا یک تیرماه، یعنی قبل از آغاز فصل تابستان، جنگلهای زاگرس ۱۱۹ فقره دچار آتشسوزی شده است.
این در حالیست که تنها در سه فقره از این آتشسوزیها، دستکم ۱۲۵ هکتار از جنگلهای مریوان طعمه حریق شدند و با افزایش ۱۳.۲۵ برابری آتشسوزی جنگلهای مریوان و سروآباد نسبت به مدت مشابه سال قبل روبهرو بودهایم.
ممانعت هنگ مرزی و جنگلهای در آتش
علت آتشسوزیهای استانهایی با جمعیت کُردنشین متنوع است.
در طی سالهای اخیر، آتشسوزیها عمدتا در این مناطق از نزدیکی جادههای دسترسی به جنگلها شروع شده است؛ چه از طریق افرادی که از سوی فعالان زیستمحیطی تحت عنوان «افراد سودجو» نام برده میشوند و برای تبدیل به باغات شخصی از جمله باغ انگور سیاه اقدام به تخریب منابع طبیعی میکنند و چه از طریق نهادهای حکومتی که به منظور اهداف خاصی، مانند مقابله با نیروهای سیاسی احزاب کُرد، در پی تصرف جنگلها و تخریب اکوسیستم این مناطق هستند.
این فعال محیطزیست، اما درباره آتشسوزی اخیر جنگلهای مریوان میگوید:
«در هر دو مورد از آتشسوزیهای اخیر به این دلیل که در نقاط مرزی و در نزدیکی پاسگاههای مرزبانی رخ داده، بیشترین گمانهزنی در ارتباط با آتشسوزیهایی است که احتمال داده میشود عمدی و مسائلی امنیتی و نظامی پشتپرده آن بوده باشد.»
به گفته این فعال محیطزیست، علت طولانی شدن زمان اطفاء و گستردگی شعلههای آتش در این مناطق، شیب تند، نبود تجهیزات لازم، پوشش گیاهی انبوه و ممانعت مکرر هنگ مرزی از پیشروی فعالان محیطزیست در روستای جنگلی «دولهبی» بود:
«با گستردهتر شدن شعلههای آتش، علاوه بر اعضای انجمن سبز چیا، فعالان مدنی، اهالی روستاها و اکیپ اطفاء حریق منابع طبیعی مریوان که حدود ۱۲ نفر بودند، دو تیم از سنندج و کامیاران به منطقه اعزام شدند، ولی از نظر وسعت زیاد آتشسوزی تعداد نیرو بسیار کم بود. از سوی دیگر، علیرغم پیگیری از طریق نهادهای ذیربط، ادامه ممانعت مسئولان هنگ مرزی مهار آتش را به تاخیر انداخت و همین امر باعث خستگیِ بیشتر افراد و در نتیجه سرایت شعلههای آتش به دیگر نقاط شد.»
در حالی که عمدتا مناطق مرزی در استانهایی مانند خوزستان، ایلام، کُردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه کماکان آلوده به مین، گلولههای توپ و خمپاره عملنکرده هستند. این فعال محیطزیست میگوید در این باره نمیتوان با قاطعیت گفت که انگیزه و علل اصلی ممانعت هنگ مرزی چه بوده است.
ناکارآمدی سیستم و عوامل طبیعی
در چنین شرایطی سوالی که بعضا از سوی فعالان محیطزیست و افکار عمومی مطرح میشود این است: چرا اقدامی موثر و جدی جهت مهار آتشسوزی از سوی دستگاههای دولتی صورت نمیگیرد؟
اردوان روزبه، روزنامهنگار حوزه آسیبشناسی اجتماعی، در پاسخ به این پرسش به زمانه میگوید:
«به لحاظ ساختاری، کنترل و مهار آتش جنگلها فقط مساله برخورد در وضعیت حادثههای این چنینی نیست. سازمانهایی در همه دنیا وجود دارند که روش و سیستم کاری در مقابله با حوادثی از این دست برایشان تعریف شده است، اما حوادثی از این دست فقط به این ختم نمیشود که یک گروه یا سازمان، موظف به رسیدگی این وضعیت به تنهایی باشد. فراموش نکنید در دنیا سالانه هزاران مورد مانند این مورد مشابه اخیر اتفاق میافتد که بخشی از آنها به خاطر عوامل طبیعیست، اما بخشی دیگر به دلیل ناکارآمدی سیستمهای کنترل یا سیستمهای امدادرسان اولیه است که سیستمهای قوی و یکپارچهای نیستند.»
اردوان روزبه، همچنین میگوید، در دنیا سازمانهای یکپارچهای برای برخورد با این دسته از مسائل وجود دارد:
«نمونه مشابه آن در آمریکا است، که یک سازمان یکپارچه در مواجه با حوادث و بلایای طبیعی و اتفاقاتی که در سطح کشور به وجود میاد، مثل سیل، بحرانهایی مثل تندباد یا آتشسوزیهای این چنینی، که اینها وظایف و پروتکلهای مشخصی دارند و همه سازمانها در مجموعه دولت بر اساس یک قانون موظف هستند که همکاری داشته باشند.»
به گفته روزبه، این پروتکل از سال ۱۹۷۹ میلادی دستور اکید میدهد که همه سازمانهای ذیربط و سازمانهایی که باید همکاری کنند، تحت تابعیت یک سازمان مشخص باید عمل نمایند و این سازمان مشخص به عنوان مرکز فرماندهی، Federal emergency management agency (سازمان مدیریت بحران فدرال) نام دارد.
در ایران علیرغم اینکه «سازمان مدیریت بحران کشور» وجود دارد، اما نهادهای موظفِ به رسیدگی به مسائلی از این دست مثل هلال احمر و نهادهایی از این دست تابع قوانین عمل نمیکنند.
این روزنامهنگار، در این باره میگوید:
«معمولا سازمان یکپارچهای وجود ندارد که این دسته از اتفاقات را راهبری کند و گروههای مختلف تحت نظرش باشد. در مواردی مثل سیل در گذشته دیدیم که سپاه پاسداران به تنهایی عمل میکند و از طرفی هم هلال احمر، نهاد ریاست جمهوری و زیر مجموعه دستگاه دولت به همان منوال عمل میکنند. در نتیجه اینها موجب ناکارآمدی سیستم میشود.
اردوان روزبه میافزاید که از طرف دیگر چند مشکل بزرگ وجود دارد؛ مواجهه کشور در حال حاضر با بحرانهای مختلفی مانند کمبود آب، کمبود برق، کووید۱۹ و مشکلاتی از این دست که همه این بحرانها کشور را در تنگنایی قرار داده که به خاطر سوء مدیریت عملا با بنبست مواجه شده است.
بنبست و برخورد قهریِ حاکمیت
در چنین بنبستی که نه راهکارهای عملیاتی برای حل مشکلات روزمره مردم وجود دارد و نه سازمانهای یکپارچه با بودجههای کافی برای هدایت و کنترل بحرانهایی مانند آتشسوزی جنگلها، سیل، زلزله، خشکسالی، کمبود آب و… ، امکان رسیدگی به موقع هم عملا وجود نخواهد داشت.
اردوان روزبه، در همین باره به زمانه چنین میگوید:
«در بسیاری از موارد زیر مجموعههای نهاد رهبری یا سازمانها و مجموعههای مرتبط با مجلس خبرگان یا برخی از بنیادهایی که تحت نظر دولت نیستند، درآمد و بودجهشان در سرانه بودجه کشور به مراتب از سازمانهای امدادی مثل هلال احمر و مواردی از این دست بیشتر است. لذا کمبود بودجه، کمبود امکانات، نبود مدیریت بر کنترل بحران و بیبرنامگی در پیش از بحران، همگی دست به دست هم میدهد و موجب به وجودآمدن چنین وضعیتی نیز میشود.»
این روزنامهنگار، میگوید که مساله آتشسوزی جنگلها فقط نبود امکان جهت مهار آن نیست و دلیل بسیاری از این آتشسوزیها، نبود رسیدگی در دراز مدت است:
«پیش از این بسیاری از جنگلها تخریب شدند، لایههای رویین خاک از بین رفته، مکانیزم اکولوژی تغییر کرده، اکوسیستم عوض شده و در نتیجه همه اینها مستعد چنین حوادثی و همچنین از بین رفتن جنگلها هستند. همه اینها نیاز به یک رهبری جامع در حفظ محیط زیست دارد که این اتفاق تاکنون نیافتاده است.»
در چنین شرایطی، برخی از مجموعهها و گروههای مردمی میتوانستند امکان همیاری و مددرسانی بیشتری داشته باشند، ولی به گفته روزبه، در سالهای اخیر به خاطر برخوردهای قهری حاکمیت با حوزه فعالیتهای مدنی و زیستمحیطی، عملا این انگیزه در بین مردم کمرنگ شده است:
«پروندههای مفتوحه بسیاری از فعالان محیطزیستی هنوز از مباحثیست که مطرح میشود و این فعالان معمولا به سرنوشتهای بسیار ناروشنی دچار شدند، که گروههای خیریه و مردمی را با مشکل روبهرو میکند. با توجه به مواردی مانند مرگ/ خودکشی کاووس سیدامامی در زندان، پرونده مفتوحه موسم به محیطزیستیها، مشارکت مردمی مثل «جمعیت امام علی»، در عمل گروههای مردمی را به این خاطر که قانون شفافی در رابطه با فعالیت آنان وجود ندارد، دلسرد کرده و مردم به صورت انفرادی وارد این مسائل میشوند.»
مساله آتشسوزی جنگلها نه فقط برای جنگلهای مریوان بلکه برای کل جنگلهای زاگرس به یک سریال و کابوسِ روزانه تبدیل شده است. از سوی دیگر انجمن سبز چیا به عنوان یکی از انجیاو-های مردمی از مدتها پیش با اتخاذ تمهیداتی در خصوص آموزش مردم و آگاهیرسانی عمومی به ویژه در روستاها، گامهایی عملی در جهت برجسته کردن اهمیت محیطزیست و حفاظت بهتر از منابع طبیعی نیز برداشته شده است.
نظرها
غارت شده
کسانی که به سادگی مردم را قتل عام میکنند. جنگل و محیط زیست را نمیداند چیه وای از مرمی که استقلال حماقت را 1400 سال است بر کشور خود تحمل میکنند.