بحران خوزستان: خامنهای باز هم مسئولیت خود را نپذیرفت
رهبر جمهوری اسلامی همچون بحرانها و چالشهای قبلی، این بار نیز در مورد رویدادهای خوزستان مسئولیتی به گردن نگرفت. او در همین حال «دشمن» را فراموش نکرد و گفت بهانه به دست دشمن ندهید.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی جمعه یکم مرداد پس از تزریق دومین واکسن کرونای خود سرانجام پس از گذشت بیش از یک هفته از اعتراضات مردمی در خوزستان در اینباره اظهارنظر کرد و خود را همدرد مردم این استان نشان داد.
خامنهای با بیان اینکه «در روزهای اخیر یکی از نگرانیهای واقعاً دردآور، مسئله آب خوزستان و مشکلات مردم بود»، گفت:
«اگر به توصیههایی که نسبت به آب و فاضلاب خوزستان انجام شده بود توجه میشد، حالا مسلماً این اشکالات را نداشتیم. حالا همه دستگاههای مختلف، دولتی و غیردولتی مشغول کار شدند. این کارها را با جدیت دنبال کنند. دولت بعد هم که خواهد آمد به این مسئله به جد بپردازد.»
خامنهای توضیح نداد که چرا این «توصیهها» که بارها از سوی مقامات مختلف جمهوری اسلامی در حرف تکرار شده است تاکنون بهاجرا نیامده و چه کسی مسئول این بیتوجهیها و بیعملیهای ویرانگر است.
در خوزستان اعتراضات به بیآبی، فقر و تبعیض نظاممند پنجشنبه ۲۴ تیر ابتدا از مناطق عربنشین آغاز شد و سپس به دستکم ۲۲ شهر گسترش یافت. این اعتراضات پنجشنبه شب هشتمین شب خود را در شهرهایی از خوزستان و لرستان و بوشهر و اصفهان پشت سر گذاشت و بنا به گزارشهای تأییدنشده، نیروهای امنیتی دو معترض را در ماهشهر کشتند. پیش از آن منابع مستقل از کشته شدن دستکم ۹ شهروند معترض به نامهای میثم عچرش، فرزاد فریسات (الفریساوی)، محمد عباس الکنانی، محمد عبداللهی، محمد کروشات، مصطفی منیعاوی، قاسم خضیری و هادی بهمنی توسط نیروهای امنیتی خبر داده بودند.
با توجه به گستردگی اعتراضات، علی خامنهای تلاش کرد خود را همدرد مردم جلوه دهد. او گفت:
«مردم ناراحتی خود را بروز دادند اما هیچ گلهای از آنها نمیتوان داشت چرا که مسئله آب آنهم در آن آبوهوای گرم خوزستان مسئله کوچکی نیست. این مردم نباید دچار مشکلات باشند و اگر در وقت خود به کار مردم رسیدگی میشد، این وضعیت ایجاد نمیشد.»
خامنهای همچنین از مردم خواست مراقب «توطئههای دشمن» باشند. او گفت:
«دشمن به دنبال آن است که از هر چیز علیه انقلاب و کشور و مصالح مردم استفاده کند بنابراین باید مراقبت شود که بهانهای به دست آن داده نشود.»
در روزهای گذشته از حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی تا مسئولان امنیتی تلاش کردهاند که از سویی خود را همدرد مردم خوزستان نشان دهند و از سوی دیگر معترضان را عدهای «اغتشاشگر» معرفی کنند.
حسن روحانی روز گذشته پنجشنبه ۳۱ تیر از مردم خوزستان خواست تا حساب خود را از کسانی که علیه حکومت شعار سر میدهند، جدا کنند:
«باید حساب مردم خوزستان را از عدهای که شعارهای ناصحیح میدهند جدا کنیم. اعتراض در چارچوب قانون ایراد ندارد، اما ممکن است در این میان افراد نااهلی هم سوء استفاده کنند و با سلاح گرم تیراندازی کنند و یک عزیز ما کشته شود.»
دادستانی عمومی و انقلاب اسلامی خوزستان چهارشنبه شب با انتشار بیانیهای با بیان اینکه «مطالبات بهحق مردم خوزستان در خصوص حقابه استان قابل فهم است»، همزمان مردم معترض خوزستان را «اغتشاشگر، مزدور بیگانه، منافقین کوردل، تجزیهطلب و عناصر پلید ضد انقلاب» نامید.
در سالهای اخیر با افزایش اعتراضات مردمی در ایران بیشتر مسئولان حکومتی همین رویکرد «همدردی با معترضان» و همزمان سرکوب آنها به بهانه مقابله با ضدانقلاب را در پیش گرفتهاند.
علی خامنهای در مورد چگونگی حل بحران خوزستان گفت:
«اکنون که دستگاههای دولتی و غیردولتی مشغول به کار شدند، و همچنین دولت بعدی که بر سر کار خواهد آمد، کارها را بهصورت جدی دنبال کنند.»
ابراهیم رئیسی (عضو هیئت مرگ) که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر پیروز اعلام شد، گفته است که بلافاصله پس از آغاز به کار دولت سیزدهم شورای راهبردی ویژهای برای شناسایی مشکلات استان خوزستان و راهکارهای حل این مشکلات تشکیل میدهد. موضوع خوزستان به قدری اهمیت پیدا کرده که رئیسی گفته است حتی یک روز را هم نباید از دست داد.
ابراهیم رئیسی برنامهای برای از بین بردن این مشکلات در درازمدت ارائه نداده است. او صرفاً یادآوری کرده که جلب اعتماد مردم اجتنابناپذیر است و برای رسیدن به این مقصود ابتدا باید سازوکارهایی به کار گرفته شود که تبعیض را از بین ببرد. رئیسی وعده داد که تأمین آب آشامیدنی و همچنین صیانت از دامداری در استان خورستان در برنامههای کوتاهمدت دولت او قرار دارد.
نظرها
pop
در طول دوران حکومت پادشاهی در تاریخ ایران، وقتی که یک پادشاهی با مشکلاتی مثل بی آبی یا بیماری واگیردار در اجتماع یا قحطی روبرو می شد؛ تمام مشکلات را می انداخت گردن نخست وزیر و نخست وزیر را بیچاره میکرد. به هر حال پادشاهان ایران هیچ وقت خودشان مسئولیتِ مشکلات اجتماعی در کشور را به گردن نمی گرفتند. حالا حکومت پادشاهی در ایران نیست، ولی اصول حکومت سلطنتی با وجود یک رهبر خودکامه به سبک پادشاهان دوران قدیم ادامه دارد. فرق جمهوری اسلامی با پادشاهان قدیمی در ایران این است که رهبر در جمهوری اسلامی میتواند آسانتر از زیر بار مسئولیت در مقابله با مشکلات شانه خالی کند. چون در حکومت مطلقِ سلطنتی، پادشاه بایستی وزیر را انتخاب کند و مردم از پادشاه انتظار دارند که وزیر خوبی انتخاب کند. ولی در حکومت جمهوری اسلامی در ایران، مردم رئیس جمهور را انتخاب میکنند، ولی زیر نظر رهبر، یعنی رهبر خودش مسئولیت مستقیم در انتخاب رئیس جمهور ندارد (گرچه رئیس جمهور تدارکاتچیِ رهبر است). اینطوری رهبر میتواند مشکلات اجتماعی را به گردن خودِ مردم بی اندازه و بگوید خودِ مردم دولت را انتخاب کرده اند.