روزگار دوزخی جمهوری اسلامی ... در بیروت و در بغداد
فروپاشی ائتلاف ۱۴ مارس در لبنان و شکست انتخاباتی ائتلاف فتح در عراق، جمهوری اسلامی را در وضعیت دشواری در منطقه قرار داده است. بهرغم رجزخوانی رهبران حزبالله و حشد شعبی، به نظرمیرسد مقامات ایرانی چندان مایل به تشدید تنش به ویژه در عراق نیستد.
همزمان با شکست گروههای شیعی و شبهنظامی تحت حمایت ایران در عراق در انتخابات پارلمانی این کشور، در لبنان و سوریه نیز باد به هرسویی میوزد جز در جهت پرچم جمهوری اسلامی ایران.
در سوریه، جمهوری اسلامی تحت فشار شریک و رقیب خود یعنی روسیه مجبور به کاهش حضور خود در فرودگاه دمشق شده است، اتفاقی که سرچشمه آن تلاش روسها برای جلب رضایت حداقلی اسرائیل و تامین منافع این کشور در سوریه است.
در لبنان اوضاع وخیمتر است. خبر بد برای جمهوری اسلامی فروپاشی ائتلاف ۱۴ مارس و تضاد و رویایی جامعه مسیحی لبنان با متحدان سابق شیعه خویش است. گذشت آن زمانی که مسیحیان حزبالله را همچون سدی در برابر یک دولت جهادگرای سنی در لبنان تلقی میکردند. سیما و معنای حزب خدا در چشم جامعه لبنان تغییر کرده و حالا این حزب بزرگترین مانع پیشبرد تحقیقات در مورد انفجار دوگانه در بندر بیروت در ۴ اوت ۲۰۲۰ برشمرده میشود.
واکنش نیروها و جریان های شیعه نزدیک به ایران در منطقه به روند وقایع دوگانه بوده است: از یک سو، متهم کردن رقبا به توطئه و فتنه و از سوی دیگر، فشار برای تغییر صحنه به پشتوانه سازماندهی نظامیشان.
خنجر اسمرالدا
برخورد نظامی میان طرفداران حزبالله و جنبش امل –که علیه قاضی بیطار بازپرس پرونده انفجار بیروت تجمع کرده بودند— با گروهی مسلحی که گفته میشود نیروهای شبه نظامی مسیحی بودند، در روز ۱۴ اکتبر در منطقه طیونه بیروت، برای لبنانیها یادآور جنگ داخلی و زنگخطری در خصوص امکان شعلهور شدن مجدد آن بود. به گزارش وزیر کشور لبنان، ۶ تن در این درگیری کشته و ۱۶ نفر زخمی شدهاند. طرفین درگیری هر یک دیگری را به آغاز خشونت متهم کردهاند.
روزنامه کیهان در نسخه بینالملی خود در ۱۵ اکتبر، وقایع لبنان را «توطئه آمریکایی برای کشاندن لبنان به جنگ داخلی» دانست. کیهان فارسی به همین بهانه روز چهارشنبه ۲۰ اکتبر سخنان سید حسن نصرالله را تیتر کرد که « حزبالله ۱۰۰ هزار رزمنده آماده دارد. سرجایتان بنشینید!»
در همین روز در مقالهای به قلم سید محمد امین آبادی در کیهان، خاطرهای از دیدار رهبر ایران و سعد حریری در سال ۱۳۸۹ نقل شده است. در این ملاقات گویا علی خامنهای با ارجاع به رمان گوژپشت نتردام ویکتور هوگو، لبنان را به اسمرالدا، زن زیبای رمان، تشبیه کرده و خنجر او را به حزبالله.
«تمامی اشخاصی که ویژگی های این زن را در زیبایی و لطافت میدانستند خواهان سوءاستفاده از وی بودند. این زن، اسمرالدا، خنجری زیبا و تیز همراه خود داشت تا در برابر سوءاستفاده کنندگان از خود دفاع کند. آقای نخست وزیر! لبنان شبیه این زن زیباست. عروس مدیترانه است. تمامی کشورها خواهان آن هستند و اسرائیل تهدید و خطری برای آن است... اما سلاح حزب الله مانند خنجر اسمرالدا است». (علی خامنهای به سعد حریری به نقل از کیهان)
چیزی که البته رسانهها و رهبر ایران سخنی از آن به میان نمیآورند، این است که در رمان ویکتور هوگو، در نهایت همین ضربه خنجر، سر اسمرالدا را به باد داد، و باعث شد او بالای دار برود.
سمیر جعجع و مقتدی صدر
در روزهای اخیر گروهها و احزاب نزدیک به ایران حسابی در لبنان وعراق شاخ و شانه کشیدند.
۱۷ اکتبر، هواداران جریانهای تحت حمایت ایران در بصره و بغداد به خیابانها ریختند و مسیرها را بستند. گزارش شد در برخی نقاط میان آنها و نیروی امنیتی درگیریهایی رخ داده است. پیشتر هادی عامری، رهبر ائتلاف فتح گفته بود نتایج انتخابات «دستکاری شده» را به هیچ قیمتی نمیپذیرد. ائتلاف فتح به رهبری هادی عامری، کرسیهای زیادی را در انتخابات از دست داد و حالا تعداد کرسیهایش به ۱۷ عدد تنزل یافته است.
احمد عبد السادة، یکی از مفسران سیاسی بسیار نزدیک به حشد شعبی، اخیرا در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که پاسخ ائتلاف فتح به «دستکاری» انتخابات میتواند «نظامی» باشد، و البته این اقدام نظامی میتواند دامن امارات متحده عربی را هم بگیرید، کشوری که از جانب بسیاری از طرفداران حشد شعبی متهم به صحنهگردانی تقلب انتخاباتی است.
در لبنان نیز ۱۸ اکتبر، سید حسن نصرالله با لحنی تهدیدآمیز اعلام کرد که حزبالله صد هزار جنگجو دارد و البته «نیروهای لبنانی» و سمیر جعجع را بزرگترین تهدید علیه مسیحیان لبنان دانست و گفت برنامه این حزب شعلهور کردن جنگ داخلی است.
روزنامه الاخبار نزدیک به حزبالله تا آنجا پیش رفت که تصویر جعجع را در لباس هیتلر منتشر کرد.
رسانههای حکومتی در ایران اگرچه سخنان و مواضع رهبران جریانهای فتح و حزبالله را بازتاب داند، اما لحنشان در قبال جعجع و صدر یکسان نبود. به طور کلی واکنشهای آنها در قبال صدر به عنوان یک روحانی شیعه متعادلتر است.
درحالی که رهبران حشد شعبی آشکارا مقتدی صدر را به همدستی با عربستان و وهابیت متهم میکنند، در تهران برخوردها با او محتاطانهتر است و برخی هنوز ترجیح میدهند جنبه ضد-آمریکایی شخصیت او را برجسته کنند.
واکنش ابتدایی رسانههای جمهوری اسلامی به انتخابات عراق بعضاً دستکاری واقعیت برای آبروداری بود. روزنامه جام جم برای مثال برای سرپوش گذاشتن بر شکست نیروهای نزدیک ایران در انتخابات پارلمانی عراق، این طور نوشت که نیروهای «مقاومت» و «جریانهای شیعه» بیشترین آرا را به دست آوردند. کیهان نیز روی بازشماری آرا و تغییر برخی نتایج توسط کمیسیاری عالی انتخابات عراق مانور داد و اعلام کرد که ۶ کرسی به کرسیهای فتح اضافه شده و این ائتلاف ۲۰ کرسی را در اختیار دارد؛ امری که البته خلاف واقع است.
نوع برخورد رسانههای حکومتی جمهوری اسلامی نشان میدهد تهران برخلاف سران احزاب و جریانهای تحت حمایت منطقهایاش، چندان مایل نیست که تنشها، به ویژه در عراق، بالا بگیرد— امری که میتوان آن را نشانهای تلقی کرد از اینکه عزم جمهوریاسلامی برای عادی سازی روابط با ریاض جدی است.
نظرها
نظری وجود ندارد.