ایران و سوریه، رفقای جنگی و غریبههای اقتصادی
دو مسیر زمینی و دریایی ایران برای رسیدن به سوریه هماکنون در اختیار نیروهای سپاه قدس است و حجم تجارت دو کشور بعد از ۱۰ سال حضور نظامی سپاه در سوریه ۸۰ درصد کاهش یافته است. فعلا کشور جایگزین، ترکیه است که با سوریه مرز زمینی مشترک و طولانی دارد، خود یک سوی معارضه است و البته شرکتهای اقتصادیاش حضور گستردهای در شمال و مرکز سوریه دارند.
مقامهای نظامی و سیاسی در تهران میگویند در تلاشند تا هزینههای سنگینی را که ایران در یک دهه گذشته در سوریه متحمل شده است را طریق مشارکت در برنامه بازسازی و به دست آوردن سهم مناسب برای کالاهای تولید ایران جبران کنند؛ ولی میزان تجارت میان این دو کشور در سالهای گذشته تا ۸۰ درصد افت داشته است.
محمد امیرزاده، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران گفته است، جمهوری اسلامی در دیپلماسی اقتصادی ضعیف است و نمیتواند رابطه تجاری متوازنی با دیگر کشورها برقرار کند. او به ایسنا گفت که جمهوری اسلامی حتی در کشورهایی که حوزه نفوذش هستند نیز عملکرد اقتصادی مناسبی ندارد.
او با ارائه آماری از سهم کشورهای در تجارت سوریه گفت که سهم ترکیه هماکنون ۳۰ درصد و سهم ایران تنها سه درصد است.
ایران در یک دهه گذشته و با آغاز شورشهای عمومی و پس از آن بروز جنگ داخلی، در سوریه حضور نظامی داشته است.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس قبلی گفته است که هزینه نظامی ایران در سوریه به حدود ۳۰ میلیارد دلار میرسد. عمده این هزینههای نظامی صرف عملیات سپاه قدس در سوریه و تجهیز نیروهای شبهنظامی وابسته به جمهوری اسلامی شده است. البته هنوز آمار رسمی در مورد کمکهای اقتصادی و ارزی ایران به دولت بشار اسد منتشر نشده است.
به رغم هزینه سیاسی، نظامی و اقتصادی گسترده جمهوری اسلامی برای حفظ حکومت بشار اسد، سهم ایران در اقتصاد این کشور در سالهای گذشته کاهش محسوسی داشته است.
پیشتر کیوان کاشفی، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه گفته بود که در سال ۱۳۹۹ مبادلات تجاری ایران و سوریه به حدود ۱۷۰ میلیون دلار رسیده است. این در حالی است که تجارت میان دو کشور در سال ۱۳۸۹ و پیش از شروع اعتراضات و جنگ داخلی در این کشور حدود ۷۰۰ میلیون دلار بود. سهم صادرات ایران به سوریه در آن سال ۵۵۰ میلیون دلار بود که اکنون به حدود ۱۲۰ میلیون دلار کاهش یافته است.
چرا سوریه از دسترس اقتصاد ایران خارج شده است؟
گرچه تجارت ایران و سوریه افت محسوسی داشته است ولی همچنان بخش مهمی از مبادلات تجاری میان ایران و سوریه به صادرات ایران اختصاص دارد. مهمترین معضل در کاهش رابطه تجاری ایران و سوریه به نبود یک مسیر حمل و نقل امن و آسان باز میگردد.
هماکنون مسیر زمینی میان دو کشور که از عراق میگذرد به انتقال نیروهای نظامی و تسلیحات شبهنظامیان وابسته به سپاه قدس اختصاص دارد. جاده مرزی القائم در عراق که با گذر از دیرالزور و پالمیرا به دمشق میرسد فعلا تنها راه زمینی برای رسیدن به پایتخت سوریه است. برای انتقال محموله زمینی از ایران، کامیونها باید از عراق بگذرند، تا به مرز پرتنش القائم برسند.
سپاه قدس در همین منطقه ابوکمال تا دیرالزور و پالمیرا در تلاش است تا یک پایگاه نظامی دائمی برپا کند. این نقطه در سالهای گذشته بارها هدف حمله هواپیماهای اسرائیلی قرار گرفته است. به همین دلیل عملا مسیر زمینی میان دو کشور برای تجارت بلااستفاده شده است.
برای رفع این مشکل، جمهوری اسلامی در سالهای گذشته تلاش کرده است تا مسیر دریایی میان دو کشور را برقرار کند. هماکنون روسیه کنترل بندر لاذقیه را در دست دارد و اجازه حضور ناوگان دریایی ایران در این نقطه را نمیدهد. در سه سال گذشته ایران به دنبال ساخت یک بندرگاه جدید به نام حمیدیه در این کشور بوده است. رستم قاسمی، که اکنون وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم است در این سالها مأموریت داشت تا این کار را پیش ببرد ولی موفقیتی به دست نیاورد.
تنها یک ماده معدنی از وضعیت دشوار تجارت میان دو کشور مستثنا است. ایران هماکنون به صورت عمده از سوریه فسفات وارد میکند. فسفات ماده معدنی مهم برای سوخت موشکی است و جمهوری اسلامی همواره به دنبال یافتن تامینکنندهای مطمئن برای این ماده معدنی بوده است.
در سال ۱۳۹۷ ایران قراردادی با سوریه به امضا رساند که بر اساس آن ۷۰ درصد تولیدات بزرگترین معدن فسفات این کشور به صورت اختصاصی به ایران برسد. این معدن یک میلیارد تن ظرفیت دارد و میتواند نیاز ایران را تا ۱۰۰ سال تامین کند. میزان واردات سالیانه فسفات سوری هماکنون ۲۵۰ هزار تن است.
نظرها
نظری وجود ندارد.