زندانیان سیاسی بند هشت اوین درباره بکتاش آبتین: جانهای شریف، قربانی دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی
جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین تأکید کردهاند که «محکومان اختلاسگر وابسته به حکومت که به حبسهای بلندمدت محکوم شدهاند»، با صدور حکم "رأی باز" از سوی قوه قضاییه، دوران محکومیت خود را در خانهها، ویلاها، شرکتها و کارخانههایشان سپری میکنند، حال آنکه بکتاش آبتین صرفاً به جرم خلق اثر هنری و فعالیت اجتماعی مؤثر علیه سانسور در کانون نویسندگان ایران روی تخت بیمارستان به خواب مصنوعی برده شده تا جسم نیمهجان او اکسیژن کمتری مصرف کند.
جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین در بیانیهای اعتراضی، به وضعیت پیشآمده برای بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران اعتراض کردند و قوه قضاییه را مسئول جان او دانستند که در زندان به کووید-۱۹ مبتلا شد.
روز دوشنبه ۱۲ دی، کانون نویسندگان ایران در اطلاعیهای از وخیمتر شدن وضعیت جسمانی بکتاش آبتین خبر داد. او پس از تأخیر چند روزه برای درمان به بیمارستان منتقل شد اما کانون نویسندگان ایران اعلام کرد که پزشکان روز ۱۱ دی برای ادامه روند درمان، بکتاش آبتین را در وضعیت کمای مصنوعی قرار دادهاند:
«مسئولیت جان و سلامت بکتاش آبتین، عضو پیشین هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران بر عهده حکومت است.»
زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین اما درباره بکتاش آبتین نوشتهاند:
«ما زندانیان بند هشت زندان اوین سال گذشته نیز شاهد اتفاق مشابهی بودیم: عدم رسیدگی درمانی به وضعیت بهنام محجوبی که به مرگ او و همچون همیشه، عدم پاسخگویی مناسب مسئولان منجر شد. هماکنون هم رضا خندان (مهابادی)، زندانی سیاسی اوین و یکی دیگر از اعضای کانون نویسندگان ایران به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری است.»
به گفته پزشکان معالج، سطح اکسیژن خون بکتاش آبتین تا حد ۴۰ افت کرده است.
زندانیان سیاسی زندان اوین در بیانیه خود آوردهاند که بکتاش آبتین به جرم بیان اندیشههای خود در زندان محبوس است. آنان «وابسته کردن جسم رنجور زندانیان به انواع داروهای آرامبخش»، «عدم اعزام به موقع به بیمارستان طرف قرارداد زندان اوین»، «تلاش برای لاپوشانی کردن و بیاهمیت جلوه دادن بیماری»، «تأخیر در اعطای مرخصی درمانی»، «پایین بودن کیفیت مواد غذایی و کمبود ویتامینهای ضروری برای بدن» و «کاهش جیره بهداشتی زندانیان و قرار دادن زندانی در وضعیت خطرزای جسمی و روانی» از جمله مواردی است که یک بیماری ساده و قابل درمان و پیشگیری را در فضای زندان به مسأله مرگ و زندگی تبدیل میکند:
«بر اساس اطلاعات موثق، محکومان اختلاسگر وابسته به حکومت که به حبسهای بلندمدت محکوم شدهاند، با صدور حکم "رأی باز" از سوی قوه قضاییه، دوران محکومیت خود را در خانهها، ویلاها، شرکتها و کارخانههایشان سپری میکنند و حال آنکه بکتاش آبتین صرفاً به جرم خلق اثر هنری و فعالیت اجتماعی مؤثر علیه سانسور در کانون نویسندگان ایران روی تخت بیمارستان به خواب مصنوعی برده شده تا جسم نیمهجان او اکسیژن کمتری مصرف کند.»
ایوب اهراری، علی افخم ابراهیمی، پیمان پورداد، آرش جوهری، معین حاجیزاده، علیاصغر حسنی راد، مصطفی خسروی، مهدی دارینی، مهران رئوف، خسرو صادقی بروجنی، سینا ظهیری، محمود علینقی، سیروس قرچه، آرش گنجی، پارسا گلشنی، مهدی محمدی، امیرحسین میرخلیلی، مجتبی نایری و احمد یزدانی تأکید کردهاند که بکتاش آبتین در ۱۵ ماه مدت حبس خود، از هیچ امکان و فرصتی برای دفاع از زندانیان تحت ستم در زندان جمهوری اسلامی دریغ نکرده و همواره دوشادوش و همراه زندانیان حقوق آنها را پیگیری کرده است.
آنان در پایان بیانیه خود آوردهاند:
«ما زندانیان سیاسی بند هشت زندان اوین ضمن اعتراض به قوه قضاییه، سازمان زندانها و کلیه نهادهای مسئول، عواقب هر گونه خطر جانی برای بکتاش آبتین را نه متوجه کووید-۱۹ بلکه بر عهده آنها میدانیم و از افکار عمومی و تمامی نهادهای حقوق بشری مستقل انتظار داریم پس از بررسی دقیق کارنامه جمهوری اسلامی در نقض آزادی بیان، حقوق بشر و سرکوب زندانیان، زمینههای مؤثر و عملی را برای آزادی همه زندانیان سیاسی فراهم سازند.»
بکتاش آبتین همراه با رضا خندان مهابادی در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمدرضا مقیسه به شش سال زندان محکوم شدند. اتهام آنان «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» عنوان شد. این احکام در دادگاه تجدیدنظر تأیید شدند.
مصادیق اتهامی بکتاش آبتین همراه با رضا خندان مهابادی و کیوان باژن (او هم در همین پرونده ابتدا به شش سال حبس محکوم شد اما شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران حکم او را به دلیل آنچه «نداشتن سابقه کیفری» اعلام شد، به سه سال و شش ماه کاهش داد)، عضویت در کانون نویسندگان، انتشار خبرنامه داخلی کانون نویسندگان، آماده کردن کتاب پژوهشی درباره تاریخ ۵۰ ساله کانون نویسندگان برای انتشار داخلی و حضور بر مزار جانباختگان قتلهای سیاسی-زنجیرهای و شرکت در مراسم سالانه احمد شاملو عنوان شد.
بکتاش آبتين متولد سال ۱۳۵۳ در شهرری است و تاکنون ساخت چندين فيلم مستند را در کارنامه هنری خود دارد، از جمله فيلمهای «۱۳اکتبر ۱۹۳۷» مستندی درباره لوريس چکناواريان، رهبر ارکستر و آهنگساز سرشناس ايرانی؛ «همايون خرم»، مستندی درباره اين آهنگساز نامی ايران و «آنسور» که بخشی از آن درباره زندگی عليشاه مولوی، شاعر فقيد عضو کانون نويسندگان ايران است. بکتاش آبتين از ميانه دهه ۷۰ خورشیدی تاکنون چندين مجموعه شعر نیز منتشر کرده که میتوان به مجموعههای «مژهها، چشمهايم را بخيه کردهاند»، «و پای من که قلم شد نوشت برگرديم»، «خلوت»، «پتک» و «در ميمون خودم پدربزرگم» اشاره کرد.
نظرها
نظری وجود ندارد.