ایرج پزشکزاد، طنزپرداز پیشرو درگذشت
پزشکزاد در رمان «دایی جان ناپلئون» موفق به برنمودن یک دوران رو به زوال از طریق شخصیتهای داستانی خودش میشود. دورهای که بیمارگونگیاش از طریق نوکرِ ارباب به دورههای بعد انتقال مییابد.
ایرج پزشکزاد، نویسنده و طنزپرداز که خوانندگان او را معمولاً با رمان «داییجان ناپلئون» میشناسند، در اثر «ایست قلبی» در ۹۴ سالگی در لسآنجلس درگذشت.
پزشکزاد متولد ۱۳۰۶ در تهران بود، در رشته حقوق درس خواند و قاضی شد، اما سالها در وزارت امور خارجه به عنوان دبیر سفارت ایران در کشورهای اروپایی کار کرد.
او که از معروفترین طنزنویسان مطبوعات در سالهای دهه ۱۳۴۰ به شمار میآید، آثار خود را با نام «پ. آشنا» امضا میکرد. مجموعه «آسمون ریسمون» را میتوان نقطه اوج طنزهای روزنامهای او دانست. همچنین میتوان از «حاج مم جعفر در پاریس» (۱۳۳۳)، «آصغر آقای کل میتی و بوبول» (۱۳۳۸) و نمایشنامه «ادب مرد به ز دولت اوست» (۱۳۵۴) نام برد. نویسنده در این آثار به تیپسازیهای فکاهی برای سخره گرفتن نادانیها و جهالتها روی آورده است. در داستان بلند «ماشاءالله خان در بارگاه هارونالرشید» (۱۳۵۴) که به صورت پاورقی در مجله فردوسی چاپ میشد، طنز از طریق قرار گرفتن انسان در موقعیتی نابجا ایجاد میشود.
بهترین و البته شناختهشدهترین اثر پزشکزاد رمان «دایی جان ناپلدون» (۱۳۵۱) است که ناصر تقوایی سریال موفقی در سال ۱۳۵۵ بر اساس آن ساخت.
راوی داستان محیط اشرافیتی رو به زوال را توصیف میکند که شخصیت اصلی آن آدم خیالبافی به نام «دایی جان ناپلئون» است. طنز داستان از مقابله خیالی او با واقعیتهایی ناشی میشود که عاقبت کار او را به جنون میکشانند.
حسن عابدینی، پژوهشگر ادبیات داستانی در نقد این رمان نوشته است:
«دایی جان، عضو بزرگتر این خانواده، چکیده بیمارگونگی طبقهای است که با اندیشههایی غیرواقعی در برابر واقعیت غیر قابل تحمل از خود واکنش نشان میدهد، او که نمیتواند رویدادهای واقعی را درک کند، سردرگم میشود و از آنجا که میکوشد دنیای کهنه و در حال سقوط را حفظ کند، وضعیتی تراژدی – کمیک مییابد.»
ترجمه انگلیسی این رمان را دیک دیویس در واشنگتن (۱۹۹۶) منتشر کرده است.
برخی منتقدان «دایی جان ناپلئون» را با «دن کیشوت» سروانتس مقایسه کرده بودند. سرور کسمایی، نویسنده و مترجم این اثر به زبان فرانسه در مصاحبه با رادیو زمانه گفته بود:
«اگر دقت کنیم، میبینیم ساختار رمان دُن کیشوت و شخصیت دُن کیشوت، شباهتهای خیلی زیادی به داییجان ناپلئون دارد. بهتر است بگویم که داییجان ناپلئون شباهتهایی به دُن کیشوت دارد. البته داییجان ناپلئون بههیچوجه تقلید از دُنکیشوت نیست. برای اینکه داییجان ناپلئون، یک شخصیت کاملاً ایرانی است و دُن کیشوت یک شخصیت کاملاً اروپایی. دُن کیشوت در قرن هفدهم نوشته شده و داییجان ناپلئون در قرن بیستم. ولی اینکه پرسناژ داستان در عالم تخیل خودش زندگی میکند و اسیر دنیای خیالی خودش است، واقعیتها را نمیبیند و سعی میکند در آنچه در دور و برش هست، نشانههایی کشف کند از آنچه که به آن باور دارد، برای خوانندهی فرانسوی خیلی آشناست.»
پزشکزاد در سالهای پس از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و مجموعههایی از مقالات و لطیفههای طنزآمیز خود را با نام «انترناسیونال بچهپرروها» (۱۳۶۳) و «شهر فرنگ از همه رنگ» (۱۳۷۲) و آثار دیگر منتشر کرد.
پزشکزاد چند رمان نیز از زبان فرانسه ترجمه کرده که مهمترین آنها «شوایک، سرباز پاکدل» نوشته یاروسلاو هاشک است.
نام پزشکزاد در سالهای اخیر با رمان «خانواده نیکاختر» (۱۳۸۰) در محافل ادبی ایران بار دیگر بر سر زبانها افتاد. او در این رمان که بارها تجدید چاپ شد، ماجرای طنزآمیزی را شرح میدهد که بر یک خانواده مهاجر ایرانی در آمریکا میگذرد. از آثار غیر داستانی او میتوان به طنز فاخر سعدی (۱۳۸۱) اشاره کرد.
نظرها
Mr. Mash Ghasm
غیاث آباد امشب عزادار است. مش قاسم