بقای یوزپلنگ ایرانی نیازمند بودجه کافی و حمایت دولتی است
نسیم روشنایی - یوزپلنگ ایرانی در خطر انقراض است. محیط زیست آن را تخریب میکنند و از سازمانهایی که برای حفظ این گونه میکوشند پشتیبانی نمیکنند. در نظر گیریم بودجهای که به سازمان محیط زیست تعلق گرفته از بودجهای که به مرکز خدمات حوزههای علمیه اختصاص داده شده، کمتر است.
یوزپلنگ ایرانی که نام اصلی آن «یوزپلنگ آسیایی» است، یکی از گونههای در معرض انقراض است. جادهها ناامناند و صدها پروژه جادهسازی بدون مجوز از سازمان محیط زیست در شرف اجرایی شدن هستند. ناامنی جادهها برای یوزپلنگان در حدی است که تنها در تابستان سال ۱۳۹۸ تاخیر وزارت راه و شهرسازی در اجرای پروژه پرچینکشی جاده عباسآباد در شمال ذخیرهگاه زیستکره تورانِ استان سمنان باعث شد، دستکم شش یوزپلنگ کشته شوند. در آخرین آمار رسمی در سال ۲۰۱۶ یوزپلنگ آسیایی ثبت شده کمتر از ۴۰ قلاده تخمین زده شد.
حسن اکبری، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست در دی ماه سال جاری وضعیت یوزپلنگ ایرانی را در کشور فوق بحرانی خواند و به خبرگزاری تسنیم گفت که حفظ این گونه جانوری بهعنوان دومین دغدغه سازمان محیط زیست است.
اکبری در این باره گفت:
«در حال حاضر تعداد کل یوزپلنگهای شمارش شده در کشور ۱۲ فرد است که فقط ۳ فرد از آنها ماده بالغ هستند و اقداماتی که به منظور افزایش حفاظت، تولید مثل و نصب علائم در جادهها انجام دادهایم، برای نجات این گونه کافی نبوده است. علاوه بر این اقدامات، برنامه جامعی را برای حفاظت از یوز ایرانی تدوین کردهایم که متاسفانه هنوز بودجهای به آن تعلق نگرفته است.»
تخصیص بودجهای اندک برای سازمان محیط زیست
مهمترین و اصلیترین دغدغه سازمان محیط زیست کمبود بودجه و نقدینگی است. اکبری در این باره گفت:
«نبود اعتبار و بودجه کافی اصلیترین نگرانی ما در سازمان حفاظت محیط زیست است، با گذشت ۱۰ ماه از سال هنوز نقدینگی از سوی سازمان برنامه و بودجه به سازمان تعلق نگرفته است و این امر با توجه به اینکه بخش زیادی از فعالیتهای سازمان محیط زیستی از جمله سرشماریها فصلی است، در برنامههای ما اختلال ایجاد کرده است.»
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست افزود:
«با دست خالی نمیتوان همه نقصها را پوشش داد و متأسفانه هر سال این مشکلات برای ما وجود دارد. در صورت تأمین نشدن اعتبارات سازمان، نباید انتظاری برای مدیریت همه چالشها داشت.»
بر اساس لایحه بودجه ۱۴۰۱ سهم سازمان محیط زیست از بودجه کشور، ۲ هزار و ۱۵۷ میلیارد تومان است. کمتوجهی حاکمیت برای حفظ و پایداری محیط زیست و اکوسیستم ایران را میتوان تنها با بودجههایی که به چند نهاد و قانون اختصاص داده شده مشاهده کرد.
در بودجه سال آینده ۹۲ هزار و ۸۸۳ میلیارد تومان بودجه به سپاه تعلق گرفته است. ۵ هزار ۲۸۹ میلیارد تومان به صدا و سیما تعلق گرفته و بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه نسبت به سال گذشته ۱۰۰ درصد افزایش داشته است. بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه دو هزار و ۸۰۹ میلیارد تومان است و در سال ۱۴۰۰، هزار و ۴۰۱ میلیارد تومان بوده است. بودجهای که به سازمان محیط زیست تعلق گرفته از بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه نیز کمتر است.
علی خامنهای اگرچه همواره سخنان و ابلاغیههایی توخالی درباره محیط زیست ایراد و ارائه کرده اما واقعیت این است که تخصیص ندادن بودجه کافی و فقدان مدیریت و نظارت و مجازات نهادهایی که باعث تخریب محیط زیست هستند، آشکار میکند که رهبر نظام برای مسئله محیط زیست اولویتی قائل نیست. یکی از گفتههای او در اول خرداد سال ۱۳۹۰بر این واقعیت که او تا چه حد دغدغه زیست محیطی دارد صحه میگذارد:
«امروز مساله بحران آب و هوا، بحران آب، بحران انرژی، بحران گرم شدن زمین، بهعنوان مسائل اصلی بشریت مطرح میشود؛ اما اینها مسائل اصلی بشریت نیست... مشکلات اصلی بشریت، معنویت و اخلاق است؛ مساله زن و مرد، جایگاه زن، مساله زن و شأن زن در جامعه است که این حقیقتا یک بحران است.»
در کنار بودجههای کلان به نهادها و فرا نهادهای دولتی و نظامی و مذهبی، بودجهای که با به قانون زن ستیز و کودک ستیز «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» تعلق گرفته حدودا بیش از ۱۴ هزار و پانصد میلیارد تومان است.
اگر فرض محال بگیریم که این قانون پس از ۱۰ سال بر جمعیت ایران را افزایش قابل توجهی میگذارد، نسل جوانی ساکن این سرزمین خواهند بود که حاکمیت با بیمسئولیتی و بی کفایتی محیط زیست، خاک، آب، هوا و تنوع زیستی اکوسیستم آن را تخریب کرده و بخش عظیمی از آنها بهخاطر بحرانهای زیست محیطی از ایران مهاجرت خواهند کرد.
در تخصیص بودجه سال ۱۴۰۱ به ۴۱۱ پروژه که بدون اخذ مجوز از سازمان محیط زیست پروژههایشان را طرحریزی کردهاند بودجه اختصاص داده شده. برخی از این پروژهها مربوط به امسال نیستند و با سالهای قبل باز میگردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سازمان محیط زیست؛ حمید جلالوندی گفت: اگر مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونگذاری و نظارتی کشور جلوی اجرای ۴۱۱ پروژه فاقد مجوز محیط زیست در لایحه بودجه ۱۴۰۱ را بگیرد، از مشکلات آینده جلوگیری خواهد شد.
جلالوندی گفت که تقریبا ۹۶ درصد این پروژهها مربوط به دو وزارتخانه راه و شهرسازی و وزارت نیرو است.
به گفته معاون معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست سه عامل جادهسازی، معادن و چرای بیرویه دامها را اصلیترین عوامل تخریب زیستگاههای حیات وحش هستند:
«متولی این سه عامل مخرب دستگاههای دیگری هستند و به همین دلیل سازمان حفاظت محیط زیست توفیقی در کنترل این موارد نداشته است. از بین عوامل مذکور جادهکشی بیشترین تخریب را دارد اما به دلیل اینکه در قانون چهارچوب مشخصی برای برای مطالبهگری وجود ندارد، نتوانستهایم این مورد را از وزارت راه پیگیر شویم.»
پروژههای راهسازی - قرارگاه خاتم الانبیاء
یکی از نمونههای جنون جاده سازی و تخریب زیست بوم حیوانات، پروژه جاده سنخواست – جوین است. در شهریور سال ۱۳۹۸ این پروژه راهسازی در شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی اعلام شد، جایی که تنها زیستگاه مولد یوزپلنگ آسیایی را در معرض خطر قرار داده، اما نمایندگان این شهر با وجود مخالفتها به دنبال اجرای بودند.
رضا یزدانی، یک فعال محیط زیست محلی همان زمان به ایرنا گفته بود که نمایندگان جاجرم زمان انتخابات ساخته شدن چنین راهی را «نیاز مردم معرفی کردند» و وعده ساختناش را دادند.
به گفته او، برخی مسئولان محلی در سال ۱۳۹۸خواستار آغاز اجرای این پروژه شدهاند اما نیاز واقعی به چنین جادهای وجود ندارد. چرا برخی مسئولان دولتی از پروژههایی حمایت میکنند که مردم بومی آن را نیاز نمیدانند؟
رضا آذری، فرماندار شهرستان جاجرم نیز به ایرنا گفت که «مسیر سنخواست – جوین یک مسیر مالرو است و آسفالت آن، نه تنها سبب تنگ شدن عرصه بر یوزپلنگ ها میشود، بلکه سبب افزایش شکارهای غیرمجاز در این منطقه خواهد شد.»
فرماندار جاجرم نیز ضرورت اجرای این پروژه را که به بهانه کوتاهترشدن مسیر دسترسی به جوین طراحی شده، به پرسش کشیده و گفت: «مسیر کنونی که از طریق اسفراین به حکمآباد در شهرستان جوین میرسد، به مراتب کوتاهتر است.»
سید اصغر مطهری، مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی همچنین تأکید کرد که پروژه راهسازی سنخواست ــ جوین از مجوز سازمان حفاظت محیط زیست برخوردار نیست. او نیز تهدیدهای مشابهی را در صورت اجرای این پروژه برشمرد:
«آسفالت کردن این مسیر مالرو، بهشدت به ضرر گونههای وحشی در پناهگاه حیات وحش میاندشت است زیرا با آسفالت راه، تردد خودروها افزایش یافته، محیط برای وحوش ناامن میشود و علاوه بر آن، زمینهساز حضور شکارچیان غیرمجاز در این منطقه خواهد شد.»
میاندشت جاجرم بهعنوان تنها زیستگاه مولد یوز آسیایی اکنون از سه جهت غرب، شمال و جنوب در محاصره جادهها است. اگر پروژه راهسازی سنخواست به جوین تحقق یابد، شرق آن نیز بسته خواهد شد و زیستگاه یوزپلنگهای رو به انقراض از چهار جهت در محاصره جادهها قرار خواهد گرفت.
در سالهای گذشته دهها یوزپلنگ در تصادفهای جادهای از بین رفتهاند. جادهسازی، پوشش گیاهی و زیستبوم جانوری ضروری، بقای یوزپلنگها را به خطر میاندازد.
با این حال این پروژه با وجود مخالفت مردم محلی، سمنها و فعالین محیط زیست و سازمان محیط زیست در تیرماه ۱۴۰۰ اجرایی شد. استدلال تدوین این پروژه رونق اقتصادی و کم شدن ترافیک برخی از جادههای دیگر این منطقه است.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار خراسان شمالی درباره این پروژه گفت: «ساخت پروژه بجنورد-سنخواست-میامی با پیمانکاری قرارگاه خاتم در دست اجرا قرار گرفت و با تکمیل این محور بخش زیادی از ترافیک خودرویی محور بجنورد- جنگل گلستان به این محور اصلی انتقال خواهد یافت.»
به گفته غلامرضا هوایی ۱۰ کیلومتر از این محور آماده آسفالت است و در سال جاری نیز برای این محور ۴۸۰ میلیارد ریال اعتبار اختصاص داده شد. او اعتبار مورد نیاز برای چهار خطه شدن این محور را حدود ۱۷۰ میلیارد تومان اعلام کرد.
قرارگاه خاتمالانبیاء که پیمانکار این پروژه جادهسازی است با حمایت دائمی علی خامنهای رفته رفته از نهادی نظامی به نهادی اقتصادی- نظامی تبدیل شد، و اکنون یکی از مهرههای اصلی اقتصادی ایران بهشمار میآید و بر پروژههای میلیاردی حوزههای سودآور اقتصاد چنگ انداخته است. این قرارگاه مسئولیت اجرای بسیاری از پروژههای راهسازی، سدسازی و معدنسازی را به عهده داشته، پروژههایی که بدون آیندهنگری و برای سودآوری، تاکنون آسیبهای جبرانناپذیری به محیط زیست ایران زدهاند.
آینده نشان خواهد داد که ادعاهای طراحان این پروژه مبنی بر رونق اقتصادی و ترافیک کمتر در این ناحیه متحقق میشود یا این پروژه قرار است تنها به تخریب زیست بوم و شکار و مرگ یوزپلنگها و دیگر حیوانات وحشی این منطقه بینجامد.
جنون معدنسازی
حفر بیرویه معدنها یکی دیگر از عواملی است که محیط زیست ایران و جان یوزپلنگان آسیایی را به خطر انداخته است. حاکمیت کوتهنگرانه و بدون در نظر گرفتن عواقب زیست محیطی و به صرف سودمحوری نهادهایی همچون قرارگاه خاتمالانبیاء، به بیشمار پروژههای معدنسازی مجوز ساخت و بهرهبری داده و حتی به بحران آب در کشور نیز دامن زده است.
در فروردین ماه سال ۱۳۹۵ فعالیتهای معدنی در پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاهکوه، یکی از زیستگاههای مهم یوزپلنگ ایرانی را با خطر مواجه کرد. این معدن مجوز فعالیت خود را از سوی اداره صنعت، معدن و تجارت استان اصفهان دریافت کرده است.
محمدرضا اقبالی یکی از فعالان محیط زیست، در ۱۷ فروردین همان سال به خبرگزاری مهر گفته بود که این معدن در واقع «مکانی امن» برای عبور و مرور شکارچیان غیرمجاز شده و بسیاری از شکارچیان، «معدن را پوششی برای شکارهای غیرقانونی خود قرار دادهاند».
به گفته این فعال محیط زیست، تاکنون بارها شکارچیانی که قصد داشتند شکار خود را با محموله معدن از منطقه خارج کنند، دستگیر شدهاند اما «هیچ ترتیب اثری بهجز جریمهای برای شکارچی برای رفع این مشکل اعمال نشده است».
یوزپلنگ در حال انقراض است و جریمه شکار آن تنها ۱۰۰میلیون تومان است.
مرتضی عزیزی، رئیس اداره محیط زیست شهرستان اردکان در استان یزد درباره این معدن گفت که بر اساس قوانینی که در زمینه برداشت معدن در مناطقی با موقعیت سیاهکوه وجود دارد، برداشت از معدن نباید کوچکترین مشکل زیستمحیطی در منطقه ایجاد کند اما «این اتفاق در سیاهکوه نمیافتد و فعالیت این معدن مشکلات بسیاری را برای پارک ملی، حیات وحش و پوشش گیاهی آن بهوجود آورده است».
او افزود:
«این معدن در طول سالهای اخیر از اجرای تعهدات خود سر باز زده و با وجود این، مجوز فعالیت آن تمدید شده است.»
تا کنون بیست سال از ثبت بخشی از منطقه حفاظت شده سیاهکوه بهعنوان پارک ملی و منطقه حفاظتشده گذشته بود و به گفته فعالان محیط زیست تا سال ۱۳۹۵ دو بار مجوز معدن «بدون توجه به موقعیت منطقه» تمدید شده است.
تلاش سمنها و سازمان محیط زیست برای نجات یوز آسیایی
معاون محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست در سال ۱۳۹۷ جزئیات برنامه پنجساله حفاظت از یوز آسیایی را در زیستگاههای طبیعی اعلام کرده و گفته بود: خروج ۵۰ درصدی دام از خارتوران و میاندشت، خروج سگهای گله از زیستگاه یوز و گسترش مناطق تحت مدیریت محیط زیست، بخشی از برنامههای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که پنج سال آینده انجام خواهد شد.
حمید ظهرابی، معاون محیط زیست طبیعی این سازمان در گفتوگو با ایسنا گفت:
«افزایش امکانات حفاظتی در مناطق تحت مدیریت، افزایش تعداد محیطبانان، طراحی و اجرای سامانه جهت پایش سیستماتیک یوز در زیستگاهها و خروج ۵۰ درصدی دام از خارتوران و میاندشت به عنوان زیستگاههای اصلی یوز آسیایی بخشی از برنامهریزیهای حفاظت از یوز طی پنج سال آینده است.»
در آن دوره چهار میلیون دلار بودجه پیشبینی شده برای حفاظت از یوز در زیستگاههای طبیعی در نظر گرفته شد. به گفته ظهرابی این بودجه از سازمان محیط زیست، کمکهای مالی برنامه عمران ملل متحد (UNDP)، حمایت اسپانسرهای داخلی و سایر نهادهای بینالمللی تأمین میشود. در این زمینه مذاکراتی صورت گرفته و نهادهای بینالمللی برای مشارکت در این برنامه اعلام آمادگی کردهاند.
افزون بر برنامههای پنج ساله سازمان محیط زیست برای حفاظت از یوز آسیایی در زیستگاه طبیعی، این سازمان قصد دارد با بهرهگیری از روشهای نوین و با همکاری متخصصان خارجی یوز، برنامههای تکثیر در اسارت یوزپلنگ آسیایی را هم انجام دهد.
انجمن یوزپلنگ ایرانی موسسهای غیردولتی و غیرانتفاعی است که از سال ۱۳۸۰ که برای حفاظت از پلنگهای آسیایی و دیگر «گوشتخواران» در ایران تلاش میکند. در وبسایت انجمن آمده است:
«اساس فعالیتهای انجمن یوزپلنگ ایرانی بر پژوهش، آموزش و مشارکت استوار است. بدین ترتیب تلاش میکند تا از جهات مختلف به حفظ گونه و زیستگاه کمک کند. بدین منظور، انجمن در زیستگاه های مختلف ابتدا به مطالعه و بررسی بوم شناختی گونه هدف و زیست بوم آن می پردازد و سپس بر اساس نتایج بهدست آمده، فعالیتهای حفاظتی، آموزشی و یا مشارکت مردمی مناسب را، طرح ریزی میکند. در این راستا، محیط بانان و سازمانهای مردم نهاد محلی، همکاران اصلی انجمن در مناطق بهشمار میروند. در عین حال، تلاش انجمن همواره بر آن بوده تا به دور از حواشی و احساسات، تعامل سازنده و منطقی با سازمان حفاظت محیط زیست در سطح کشور، استانها و شهرستانها برقرار نماید، تا از این طریق بتواند به حفاظت از مناطق کمک نماید.»
این انجمن تاکنون جوایز بسیاری دریافت کرده و در سطح بینالمللی نیز فعالیت دارد.
با وجود کمکاریهای سیستماتیک در میان مسئولان ردهبالای حاکمیت نسبت به مسئله حفاظت از محیط زیست، بسیاری از مردم محلی، محیطبانان، نهادهای مردمی، فعالین محیط زیست و کارکنان پردغدغه سازمان محیط زیست در قبال نگهداری و پاسداشت محیط زیست کشور و یوزپلنگان ایرانی احساس مسئولیت میکنند و آستین بالا زدهاند.
باشد که مقامات از تلاشهای شهروندان برای حفظ گونههای در حال انقراضی چون پلنگ ایرانی و از نهادهای زیستمحیطی مستقل درس مسئولیتپذیری و آیندهنگری بیاموزند، به سازمان محیط زیست بودجه کافی اختصاص دهند، بر نهادهایی که بدون مجوز از سازمان محیط زیست فعالیت میکنند و باعث تخریب اکوسیستم میشود، نظارت کنند و مسئولیت حفاظت از محیط زیست را فدای سوداگریهای کوتهنگر درون ـ حاکمیتی نکنند.
نظرها
خسرو
البته با احترام به تحقیق و اندیشه نهاینه در ان باید گفت در سرزمینی که جان و ابتدای ترین حقوق انسان در ان از سوی حاکمان جنایت کار و فاسد معنی ندارد چگونه میتوان انتظار داشت که حیوانات نیز از ستم بی حد و حدود انها در امان باشند و از انها انتظار داشت برنامه و بوجه ای به این امور اختصاص دهند