به نام اطلاعرسانی، به کام مُنکران کشتار ۶۷
راستیآزمایی ادعاهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی در مورد دادگاه حمید نوری-بخش دوم
فرزاد صیفیکاران- مستنداتی در اثبات این موضوع که چرا خبرگزاری قوه قضاییه درباره دادگاه «عامل دستگاه قضایی نظام» در استکهلم دروغ میگوید. ادامه گزارش پیشین.
بیش از دو سال و دو ماه از بازداشت حمید نوری ملقب به حمید عباسی، دادیار سابق قوه قضاییه در سوئد میگذرد. او که اکنون دچار ویروس کرونا شده و به همین دلیل جلسات هفته اول فوریه دادگاه او لغو شده است، متهم است به دست داشتن در اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷.
حالا و پس از سپری شدن این بیش از دو سال، خبرگزاری میزان، پایگاه رسانهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی به موضوع این کادر سابق خود و طرح ادعاهایی درباره دادگاهی پرداخته است که برای او در کشور سوئد برگزار میشود.
جدا از اینکه طرح چنین ادعاهایی -آن هم زمانی که بیش از دو سوم جلسات دادگاه برگزار شده- با چه اهدافی انجام میشود، راستیآزمایی آنها حائز اهمیت است و از پس همین راستیآزمایی، احتمالا اهداف طرح چنین ادعاهایی نمایان خواهد شد.
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه جمهوری اسلامی، اولین بار طی گزارشی کوتاه به تاریخ دوشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۰ به موضوع دادگاه حمید نوری پرداخت و ادعاهای مختلفی مانند «ربودن حمید عباسی، شکنجه، عدم ملاقات با خانواده، عدم دسترسی آزادانه به وکیل، ممانعت از دریافت عینک مطالعه» و مانند اینها را مطرح کرد که «زمانه» در گزارشی مفصل بر اساس صحبتهای حمید نوری در دادگاه، بازجوییها و همچنین اسناد و شواهد موجود، به راستیآزمایی این ادعاها پرداخت.
خبرگزاری میزان اما در انتهای گزارش خود با اشاره به شروع دور جدید جلسات دادگاه حمید نوری در سال میلادی ۲۰۲۲، اعلام کرد که دستگاه قضایی قصد دارد شرایطی فراهم کند تا «از این پس افکار عمومی داخل نیز با وقایع و رخدادهای اتفاق افتاده در این دادگاه و حاشیه آن آشنا و مطلع» شوند. در همین راستا یک کانال تلگرامی به نام «محاکمه استکهلم» راهاندازی شده (در حالی که تلگرام در ایران فیلتر است) که تاکنون ۲۳ ویدئوی کوتاه منتشر شده در وبسایت خبرگزاری میزان با نام «استکهلمنامه» را نیز بازنشر کرده است. این ویدئوها که اغلب زیر دو دقیقه هستند، در بخش کوتاهی (بین ۳۰ تا ۵۰ ثانیه) به طرح ادعاهای مختلف -اغلب بر پایه اظهارات حمید نوری در دادگاه- میپردازند. مابقی زمان ویدئو، صدای ضبط شده حمید نوری در دادگاه و برگرفته از دور اول دفاعیاتش در ماه نوامبر ۲۰۲۱ است.
در این ویدئوها همچنین برخی ادعاها به صورت مکرر و برای چندین بار تکرار شده است. از جمله ادعای ضرب و شتم نوری، عدم دسترسی به عینک مطالعه، هزینه ۵۰ میلیون یورویی دادگاه و غیره.
این گزارش به مانند گزارش قبلی، به راستیآزمایی ادعاهای مطرح شده توسط خبرگزاری قوه قضاییه پرداخته است.
ادعای رفاقت "وکیل مجاهدین و دادستان پرونده"
در قسمت ۱۰ از مجموعه ویدئوهایی که خبرگزاری میزان با نام «استکهلمنامه» منتشر کرده است، ضمن تکرار شدن ادعای «ربودن حمید نوری»، ادعا شده است زمانی که نوری اطلاع پیدا کرده به اتهام اعدام مجاهدین دستگیر شده، در همان زمان «شائبه دوستی و رفاقت قدیمی دادستان سوئد با یالمارسون، وکیل منافقین» در رسانههای سوئدی مطرح شده که «بسیار پرحاشیه» بوده است.
آنچه مشخص است، بر اساس اسناد دادگاه، وکیل سازمان مجاهدین در جریان محاکمه حمید نوری، فردی به نام «کِنت لوئیس - Kenneth Lewis» است، نه یوران یالمارشون (Göran Hjalmarsson)، و آقای یالمارشون وکیل مشاور تعدادی از دیگر شاکیان پرونده است.
این دادگاه همچنین دو دادستان دارد: خانم کریستینا لیندوف کارلسون (Kristina Lindhoff Carleson) دادستان اصلی است و خانم مارتینا وینسلو (Martina Winslow) دیگر دادستان پرونده.
زمانه نتوانست خبری مبنی بر «وجود رفاقت میان وکیل تعدادی از شاکیان و شاهدان - که قوه قضاییه جمهوری اسلامی به اشتباه او را وکیل مجاهدین معرفی کرده - با دادستان دادگاه حمید نوری» در رسانههای سوئدی پیدا کند. به همین دلیل این موضوع را با یوران یالمارشون در میان گذاشت و او در پاسخ به ایمیل زمانه، چنین نوشت:
«این ادعاها کاملاً نادرست است. اولاً من وکیل مجاهدین نیستم و هیچ ارتباطی با آن سازمان ندارم. دوم اینکه اولین بار است که من در دادگاهی با دادستان، کریستینا لیندوف کارلسون کار میکنم. من قبل از این دادگاه او را نمیشناختم. در نهایت، رسانهها در سوئد چیزی در این مورد منتشر نکردهاند زیرا کاملا اشتباه است.»
یوران یالمارشون در دادگاه حمید نوری وکالت مسعود اشرف سمنانی، مهدی برجسته گرمرودی، مجید جمشیدیت، احمد ابراهیمی، محسن اسحاقی، رضا فلاحی، فریدون نجفی آریا، همایون کاویانی، ایرج مصداقی، سیامک نادری، صحرا نیکو، محمود رؤیایی، سارا روزدار و اکبر صمدی را به عهده دارد.
ادعای تناقضات شاهدین و شاکیان در دادگاه
در قسمت ششم از مجموعه ویدئوهایی که خبرگزاری قوه قضاییه (میزان) با نام استکهلمنامه درباره دادگاه حمیدنوری منتشر کرده، ادعا شده است در شهادتهای سولماز علیزاده و سیامک نادری تناقض وجود دارد.
سولماز علیزاده، فرزند محمود علیزاده است که در جریان اعدامهای تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شد. سولماز علیزاده روز اول مهر سال ۱۴۰۰ شهادت خود را به دادگاه استکهلم ارائه داد. خبرگزاری میزان مدعی شده سولماز علیزاده قبل از برگزاری دادگاه حمید نوری در «مصاحبههای تلویزیونی متعددی از جمله مصاحبه با بیبیسی فارسی گفته است که پدرش در زندان اوین اعدام شده اما بعدا در دادگاه گفته که پدرش در زندان رجاییشهر (گوهردشت) اعدام شده» است.
بر اساس تحقیقات زمانه هیچ مصاحبهای از سولماز علیزاده که گفته باشد پدرش در زندان اوین اعدام شده، چه به صورت صوتی، چه تصویری و چه مکتوب وجود ندارد.
زمانه این ادعای خبرگزاری میزان را با سولماز علیزاده در میان گذاشت و او در پاسخ به زمانه گفت:
«من هرگز با بیبیسی مصاحبه نکردم که بگویم پدرم در اوین اعدام شده. من از طرح این حجم ادعاهای دروغین و بدون ارائه سند و مدرک شگفت زده شدم. من فقط یک مصاحبه با ایران اینترنشنال داشتم که در مورد اینکه چگونه از اعدام پدرم با خبر شدم، صحبت کردم. لینک مصاحبه هم در دسترس است.»
تنها مصاحبهای که از سولماز علیزاده وجود دارد، مصاحبه با تلویزیون ایران اینترنشنال به تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ (یک سال پیش از برگزاری دادگاه) است که همراه با مهدی اصلانی، زندانی سیاسی سابق و از شاهدان دادگاه حمید نوری شرکت داشته است.
مهدی اصلانی هم در همین مصاحبه تلویزیونی اشاره میکند که از دوستان و همبندیهای محمود علیزاده، پدر سولماز علیزاده بوده و جزییات اعدام او را در زندان گوهردشت شرح میدهد.
مهدی اصلانی که در جریان شصتمین جلسه دادگاه حمید نوری به تاریخ ۲۱ ژانویه ۲۰۲۲ / اول بهمن ۱۴۰۰ به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شد، در پاسخ به پرسشهای دادستان درباره محمود علیزاده گفت:
«محمود علیزاده یکی از شریفترین انسانهایی بود که من با آنها دیدار داشتم. او وکیل دعاوی بود. حکم بسیار بسیار سبکی داشت. من در زندان قزلحصار با او همبند بودم. یکی از زیباترین انسانهایی بود که وجوه انسانیاش هنوز در ذهن من مانده. او ملیکِش بود. حکمش تمام شده بود و از او مصاحبه و انزجارنامه برای آزادی میخواستند و او که اهالی بند "محمود آقا" صدایش میکردند، حاضر نبود این کار را بکند. او از جمله کسانی بود که از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل شد و شهریور ۶۷ در گوهردشت اعدام شد .…»
علاوه بر همه این موارد، نامهای از پدر سولماز علیزاده به تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۷ وجود دارد که از زندان گوهردشت ارسال شده و دادستان نیز در دادگاه به آن استناد کرده است.
در این نامه که بر روی برگههای مخصوص نامهنگاری زندان نوشته شده، محمود علیزاده خطاب به دخترش چنین نوشته است:
«سولماز نازنینم، بیست روز است مجددا ما را به زندان گوهردشت برگرداندهاند. اینجا اوضاع و احوال ...»
قسمت پایین این برگه مخصوص نامهنگاری زندان، ستونی برای جواب دادن به نامه از سوی خانوادهها در نظر گرفته شده و سولماز علیزاده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۶۷، پاسخ نامه را به پدرش نوشته است. همچنین اسم زندان رجاییشهر (گوهردشت) بر روی برگه درج شده است.
در همین زمینه، دلجو آبادی، پژوهشگر حقوق بشر به زمانه میگوید تناقضی در صحبتهای خانوادهها وجود ندارد و اگر گاهی در مورد مکان اعدامها اختلافی در اظهارات آنها در گذشته دیده میشود، به دلیل انتقال ناگهانی زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان گوهردشت و قطع ملاقاتها بوده است:
«اواسط خرداد ماه ۶۷ حدود ۱۵۰ زندانی مجاهد و ملیکشِ چپ را از اوین به گوهردشت منتقل میکنند و حدود ۱۵ نفر هم اواخر تیر از اوین به گوهردشت منتقل شدند. یعنی یک ماه قبل از شروع کشتار و در مورد گروه دوم هم یک هفته قبل از آن این انتقال انجام میشود. چون این انتقال فاصلهاش با شروع کشتار تابستان سال ۶۷ خیلی کم بوده، ممکن است باعث شود خانوادههایی که عزیزانشان پس از این انتقالها در گوهردشت اعدام شدند، به دلیل کوتاه بودن این دو رخداد تصور کرده باشند که عزیز آنها در اوین اعدام شده است. چون در این فاصله کوتاه نه نامهای از آنها داشتند و نه ملاقات و تلفنی در کار بوده. برخی از خانوادهها بعدا متوجه شدهاند که زندانی آنها به گوهردشت منتقل شده و آنجا اعدام شده است. اما در مورد محمود علیزاده موضوع متفاوت است. نامهای با درج تاریخ وجود دارد که او اشاره کرده به زندان گوهردشت منتقل شده است.»
علاوه بر این موارد، کتاب «آخرین فرصت گل» نوشته مهدی اصلانی که شامل مجموعه گردآوری شده از وصیتنامهها و یادگاریهای اعدامشدگان است، سال ۲۰۱۶/ ۱۳۹۵ توسط نشر باران منتشر شده و در این کتاب، بخشی هم به محمود علیزاده اختصاص دارد که آنجا نیز اشاره شده او شهریور ماه ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شده است.
کتاب «آخرین فرصت گل» جزو مستندات دادگاه حمید نوری است که دادستان به عنوان ادله اثباتی از ان استفاده کرده و در روز شهادت مهدی اصلانی نیز درباره آن از شاهد سوال و جواب کردند.
در همین قسمت ششم از ویدئوهای استکهلمنامه، قوه قضاییه به شهادت سیامک نادری هم اشاره کرده و مدعی شده او گفته است «در سال ۶۰ توسط حمید نوری شکنجه شده در حالی که در دادگاه ثابت شده حمید نوری سال ۶۱ به استخدام قوه قضاییه در آمده است».
این موضوع اولین بار توسط دانیل مارکوس، وکیل مدافع حمید نوری و با استناد به متن پیاده شده بازجوییهایی سیامک نادری نزد پلیس سوئد مطرح شد. سیامک نادری، از جانبهدربردگان اعدامهای سال ۶۷ است و در جریان سیزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری در تاریخ هشتم سپتامبر سال ۲۰۲۱/ ۱۷شهریور ۱۴۰۰ به عنوان شاکی، شهادت خود را ارائه داد.
نادری در شهادت خود اشاره کرد که اولین بار در آذر ماه سال ۱۳۶۶ با حمید نوری که او را با نام «حمید عباسی» میشناختهاند، مواجهه شده است:
«با مورس خبر گرفته بودیم که حمید عباسی دادیار جدید زندان است. اولین بار که حمید عباسی را دیدم ناگهان در باز شد و او با یک چوب ۴۰ سانتی بالای سرم بود. همراه با یک پاسدار که ما به او میگفتیم پاسدار حقوق بشر، چون ما را میزد و فحش رکیک میداد و میگفت من مطابق با حقوق بشر با شما برخورد میکنم. آن پاسدار شروع کرد به زدن من با کابل. من گفتم چرا میزنی؟ حمید نوری گفت خفهشو کثافت منافق! من عصبانی شدم و گفتم من اجازه نمیدهم به من توهین بکنی. میخواهی بزنی بزن اما من سه سال در انفرادی و تاریکخانهها بودهام و نمیگذارم که به من توهین بشود. بعد چهار نفر پاسدار و … حمله کردند و بچههای ما را زدند اما من آنجا دیگر کتک نخوردم.»
◾️صحبتهای سیامک نادری در دادگاه درباره اولین مواجههاش با حمید نوری را بشونید:
در ادامه جلسه شهادت سیامک نادری، زمانی که نوبت به طرح پرسشهای وکیلان مدافع حمید نوری رسید، دانیل مارکوس با استناد به بخشی از اظهارات سیامک نادری در بازجویی پلیس سوئد در مورد روایتی از شکنجه سیامک نادری توسط حمید نوری چنین استنباط کرد که اولین مواجهه او با حمید عباسی (نوری) در نُهم مهر ماه سال ۱۳۶۰ اتفاق افتاده است.
سیامک نادری اما توضیح داد که احتمالا اشتباهی رخ داده و آن ضرب و شتم توسط حمید نوری در آذر سال ۱۳۶۶ اتفاق افتاده است و شکنجه سال ۱۳۶۰ مربوط به دوران بازداشتش بوده و حمید نوری در آن حضور نداشته است.
وکیل مدافع حمید نوری همان موقع از رئیس دادگاه اجازه خواست تا صحبتهای سیامک نادری در بازجویی پلیس را بخواند و گفت:
«وقتی آن را میخوانم برداشتم این است در مورد سال ۱۳۶۰ صحبت میکند.»
دادستان اما به این مسأله اعتراض کرد و گفت اگر چند خط بالاتر از بازجویی پلیس را میخواند موضوع بهتر مشخص میشد. سپس بخشهایی دیگر از بازجویی پلیس را خواند که مربوط به شکنجههای سیامک نادری در سال ۱۳۶۰ بود و ظاهرا اشتباهی در ترجمه موجب شده بود که شکنجه نادری در سال ۱۳۶۰ با ضرب و شتمهایی که توسط حمید نوری در سال ۱۳۶۶ صورت گرفته، یکی پنداشته شود.
سیامک نادری هم همان موقع در دادگاه توضیح داد وقتی متنِ پیاده شده جلسه بازجویی پلیس را خوانده است متوجه این اشتباه شده و سه روز بعد از بازجویی، وقتی پلیس با او تماس گرفته، این اشتباه در متن را به آنها متذکر شده است.
سیامک نادری در دادگاه تأکید کرد با بازبینی فایل صوتی جلسه بازجویی مشخص میشود که او در مورد وقایع سال ۱۳۶۰ اسمی از حمید نوری نیاورده است.
◾️ در فایل زیر میتوانید این بخش از پرسش و پاسخهای وکیل مدافع حمید نوری، سیامک نادری و دادستان را در جریان سیزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری درباره اولین مواجهه سیامک نادری با حمید نوری بشنوید:
اما پرسشی که به میان میآید این است که چرا قوه قضاییه جمهوری اسلامی چنین ادعایی را مطرح و تکرار میکند؟
سیامک نادری در پاسخ به این پرسش زمانه یکی از مهمترین دلایل چنین واکنشی از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را ایجاد انگیزه در میان نیروهای جمهوری اسلامی با اعلام پیام پشتیبانی از آنان میداند:
«به دلیل بازتاب این محاکمه در داخل ایران است، نه برای افکار عامه بلکه حتی برای خود نیروهای جمهوری اسلامی، برای کارکنان قوه قضاییه، شکنجهگران اوین و نیروهای سرکوبگرش تا بتواند از آنها پشتیبانی کند زیرا مجبور است به آنها روحیه دهد و نشان دهد که ما [از شما] پشتیبانی میکنیم ... وگرنه این سیستم به لحاظ انگیزه فرو خواهد ریخت. نیروهای نظامی نیاز به انگیزه دارند و وقتی قوه قضاییه اینگونه وارد میشود، یعنی این اقدامات فقط برای درون خود آنها و داخل ایران است. اگر قصد پیام آنها رو به خارج بود از طریق وزارت امور خارجه ارسال میکردند نه از طریق قوه قضاییه. پس قصد دارند مسائل درونی خودشان را جمع و جور کنند. ولی نکته مهمتر این است که آنها ۳۳ سال به کشتار ۶۷ اقرار کردند اما حمید نوری در دادگاه کلا آن را انکار میکند. حتی حکم خمینی و صحبتهای منتظری و موجودیت این افراد را انکار میکند .... سیاست آنها انکار است و همان مسیری را که حمید نوری پیش گرفته، اکنون شاهدیم که قوه قضاییه هم بعد از ۳۳ سال همان را پیش گرفته است در حالی که در طول ۳۳ گذشته اینچنین نبود. این امر مشخص میکند شیوهای که حمید نوری برای دفاع در دادگاه انتخاب کرده نظر شخص او یا به پیشنهاد وکلایش نیست بلکه توسط رژیم تعیین تکلیف شده که موضوع را انکار مطلق کند.»
سیامک نادری همچنین واکنشهای قوه قضاییه را نشانگر پیشرفت دادگاه و انعکاس گسترده آن در داخل ایران میداند که آنها را وادار کرده هماهنگ با گفتههای حمید نوری دست به انتشار برخی مطالب بزنند.
تکرار توهینهای حمید نوری به دادخواهان توسط قوه قضاییه
در قسمت نُهم از مجموعه ویدئوهایی که خبرگزاری قوه قضاییه (میزان) با نام استکهلمنامه درباره دادگاه حمیدنوری منتشر کرده، به وسایل، لباسها و ساک زندانیان اعدام شده که برخی از آنها در دادگاه به نمایش گذاشته شد، پرداختهاند.
خبرگزاری میزان از این لباسها با عنوان «لباسهای مجهولالهویه» نام برده که «منافقین (مجاهدین) برای محکوم کردن حمید نوری به آنها متوسل شدهاند».
در این قسمت از استکهلمنامه همچنین ادعای «هزینه ۵۰ میلیون یورویی دادگاه برای سوئد» و «جعلی خواندن اعدامهای سال ۶۷» تکرار شده و لباسها و پیراهنهایی که توسط خانواده اعدامشدگان در دادگاه به نمایش گذاشته شد، «تلاش خندهدار برای اثبات ادعاهایشان به قضات دادگاه» خوانده شده است.
سازندگان این ویدئو به صورت مشخص از ساک حمزه شلالوند، زندانی سیاسی اعدام شده در تابستان ۶۷ نام بردهاند و سپس در بخش پایانی ویدئو، صحبتهای توهینآمیز حمید نوری در جریان دور اول دفاعیاتش را که در ماه نوامبر ۲۰۲۱ برگزار شد، پخش کردهاند.
حمید نوری در جریان ارائه دفاعیاتش درباره لباسهایی که در دادگاه ارائه شد و همچنین ساک حمزه شلالوند چنین گفت:
«اسم یک سری برادر و خواهر آورده شده که میگویند یا برادر ما یا پدرمان کشته شده، که شما دیدید یک سری پیراهن میآورند، شلوار به اینجا میآورند، ساک میآوردند، میگویند اینها را ضمیمه پرونده کن! … به خانم میگویند پیراهن مال کیست؟ میگوید داداشم قبل از اینکه دستگیر شود ... این پیراهن داداشم است … اینها را نمیدانم کجا تعریف کنم؟ … یک آقایی یک ساک با خودش آورده، آقا نشسته اینجا، مختار شلالوند، میگوید ۱۶ روز این ساک از ایران در مسیر بوده، کوه به کوه آمده تا به اینجا رسیده است، اصلا متوجه نیست دارد چه میگوید، مگر مواد مخدر دارید حمل میکنید؟»
مختار شلالوند ۲۸ اکتبر ۲۰۲۱/ شش آبان ۱۴۰۰ در جلسه سیوچهارم دادگاه، زمانی که شهادت خود را ارائه داد، ساک برادرش حمزه شلالوند را نشان داد و گفت این ساک ۱۶ روز طول کشیده تا از ایران به دستش برسد و نهایتا دو هفته قبل از اینکه در دادگاه شهادت بدهد، ساک را دریافت کرده است.
زمانه همان زمان و بیرون از سالن دادگاه، گفتوگویی با مختار شلالوند داشت و او ضمن ابراز ناراحتی از برخورد حمید نوری و توهین به خانوادههای داغدار، توضیح داد که چرا ۱۶ روز طول کشیده تا ساک برادراش به دست او در انگلستان برسد.
برای بررسی دقیقتر این موضوع اما زمانه گفتوگویی مفصلتر با مختار شلالوند انجام داده و او در این گفتوگو توضیح میدهد موضوعی که از سوی حمید نوری و اکنون توسط خبرگزاری قوه قضاییه مطرح شده، بهانهای برای طرح ایراد و بیاحترامی به خانوادههای دادخواه است چون به دلیل بیاعتمادی آنها به پُست جمهوری اسلامی و احتمال از بین رفتن ساک بوده که این ساک از طریق چند نفر و توسط مسافر به خارج از کشور فرستاده شده است.
◾️ گفتوگوی زمانه با مختار شلالوند را بشنوید:
ساک حمزه شلالوند به یکی از نمادهای دادخواهی کشتار زندانیان سیاسی سال ۶۷ بدل شده است و در بسیاری از منابع و مراسم یادبودی که برای سالگرد این کشتار گرفته شده و میشود، تصویر این ساک به نمایش در میآید.
مختار شلالوند در رابطه با چگونگی تحویل گرفتن ساک برادرش به زمانه میگوید:
«واقعیت این است برادر من کشته شده و رژیم دارد دو مسأله را عمده میکند چون به جایی رسیده که ناگزیر باید خودش را نشان بدهد و بر مبنای جعل و پروپاگاندا نسبت به موضوع حرکت کند .... آنها برادر من را واقعا کشتهاند و ۳۳ سال از مرگ او میگذرد. دادستانی این ساک را به ما داده -حالا تهدید و تحقیر و اینها بماند- اما این چیزی است که خودشان به ما دادند و اسم قربانی روی آن نوشته شده است. آنها میخواهند متن اصلی قضیه را با این پروپاگاندای جعل به حاشیه برانند ... اولا این ساک سالها پیش مطرح شد و عکس آن در نشستها و بزرگداشتها نمایش داد میشد و به عنوان یک نماد قربانیان شناخته میشود که به آنها با یک ساک پاسخ دادند .... دو سال پیش که در پلیس سوئد بازجویی شدم، عکس این ساک را نشان دادم و این ساک به عنوان یکی از مدارک این محاکمه به حساب میآید چون سمبل ساکهای دیگری شده است .... زمانی که روز جلسه دادگاه خود من نزدیک میشد، یکی از دوستان گفت اگر این ساک را میآوردی خوب میشد .... اولا مواد منفجره نبود، مواد مخدر نبود و از کوه و کمر نیامد. به پُست جمهوری اسلامی هم اعتماد نکردیم. نتیجتا گفتیم کسی این را بیاورد. شخصی آن را ابتدا با هواپیما به شمال کشور برد، خب این دو روز طول کشید. از آنجا باید ساک را به تهران میبردند و به کسی میدادند که قصد سفر به آلمان را داشت. او در آلمان ساک را به دست آقای مهدی اصلانی رساند و او هم برای من به انگلیس پست کرد .... این تمام قضیه بود ....»
مختار شلالوند به زمانه میگوید مسأله ساک و مدت زمانی که طول کشیده تا به خارج از کشور بیاید نیست بلکه مسأله اصلی افرادی هستند که اعدام شدهاند و در عوض آنها، تنها یک ساک به خانوادهها تحویل دادهاند.
او میگوید باید سوال مشخصی از حمید نوری پرسید:
«شما تا الان چند هزار از این ساکها را به خانوادههایی دادید که بچههایشان را کشتند، جوانهایشان را کشتند، شوهران و زنهایشان را کشتند؟ این سوال مردم ایران است.»
علاوه بر همه این موارد، خبرگزاری قوه قضاییه در ویدئوهایی که درباره دادگاه حمید نوری تهیه و منتشر میکند، از تصاویری بهره میگیرد که توسط «زمانه مدیا»، به منظور پوشش بیطرفانه این دادگاه تاریخی برای جنبش دادخواهی ایران تهیه شده است.
خبرگزاری میزان همچنان به تهیه و انتشار اخبار و ویدئوهای مختلف درباره دادگاه حمید نوری با تمرکز بر سخنان او در جریان دفاعیاتش ادامه میدهد و هر روز دستکم یک یا دو ویدئو منتشر میکند.
نظرها
حسن
دادگاهی کردن یکی از قاتلان کشتار جمعی زندانیان سیاسی 1367 نتنها باعث ارعاب شکنجه گران و عوامل آتی سرکوب در جهنم آخوندی ایران خواهد بود بلکه بر روند جلوگیری از تکرار فجایع انسانی در لبنان و افغانستان و عراق و دیگر امکان که پیروان آخوندها هستن موثر است دروغگو بودن آخوندها دیگر بر تمام مردم جهان ثابت شده است