والدِ زندگی شخصی یا ناشرِ زندگی مجازی کودکان؟
روناک فرجی- این گزارش سعی دارد به صورت مختصر به انواع تعرض به حقوق کودک و آزار آنان بپردازد و همچنین به نحوه برخورد ما به عنوان بخشی از جامعه، هنگامی که تصاویر نقض کننده حقوق کودک را در شبکههای اجتماعی میبینیم.
در دهکده جهانی و زندگی اینترنتی، بعضی کودکان حتی قبل از به دنیا آمدن، با انتشار تصاویر سونوگرافیشان زندگی مجازی خود را در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی شروع میکنند. این کودکان پس از به دنیا آمدن ممکن است در همان سنین کم از هویت اینترنتی خود مطلع شوند اما در دفاع از حقوق خود ناتوان باقی میمانند و اینجاست که والدین نقش دوگانه «والد یا ناشر» را بر عهده میگیرند.
این مسئولیت، تضادی ذاتی بینِ حق حفظ حریم خصوصی کودک و حق والدین برای آزادی انتشار محتوا و اطلاعات مربوط به کودک را بهوجود میآورد.
این گزارش سعی دارد به صورت مختصر به انواع تعرض به حقوق کودک و آزار آنان بپردازد و همچنین به نحوه برخورد ما به عنوان بخشی از جامعه، هنگامی که تصاویر نقض کننده حقوق کودک را در شبکههای اجتماعی میبینیم.
ما انسانها اطلاعات بسیار زیادی از زندگی شخصی گرفته تا زندگی عمومی خود داریم که این اطلاعات قبل از تولد با تصویر اولتراسوند یا سونوگرافی شروع میشود و به تاریخ تولد، محل زندگی، محل تحصیل و کار و بسیاری دیگر از اطلاعات به ظاهر ساده میرسد. این اطلاعات زمانی بسیار شخصی بودند و افراد سعی میکردند آن را تنها در دایره امن خود به اشتراک بگذارند اما متأسفانه با توجه به گسترده شدن فناوری اطلاعات و ظهور اینترنت در دنیای مدرن این اطلاعات از حالت شخصی و محرمانه خارج شده و شکل عمومی به خود گرفته است که در بسیاری جهات پیامدهای آن تأثیر منفی بر شخص و جامعه گذاشته است. به عبارت دیگر و در تعریفی دقیقتر، مرز حریم خصوصی و حریم عمومی بسیار کمرنگ شده است.
اگر همین موضوع از منظر حقوق کودک بررسی شود، شاهد خواهیم بود که والدین امروزی که دورنمای جهان را برای کودکان در حال رشدشان تغییر دادهاند، از مرز حیاتی بین زندگی خصوصی و عمومی عبور کردهاند و بدون توجه به این آسیبها همچنان در حال انتشار تصاویر کودکان خود هستند.
به اشتراک گذاشتن لحظه لحظه زندگی کودکان یکی از ویژگیهای بعضی از والدینِ امروز است که میخواهند نشان دهند یک گام از سنتهای خانوادگی مانند داشتن دفترچههای زندگینامه و آلبومهای عکس کودک جلوتر هستند و به فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی مهاجرت کردهاند و برای کودکان خود آلبوم دیجیتال (عمومی) ساختهاند.
این شکل از ثبت و به اشتراک گذاشتن تصاویر کودک یک خطر بزرگ به همراه دارد. اینکه مخاطب و بیننده این تصاویر دیگر تنها نزدیکان و اعضای خانواده نیستند بلکه دایره بسیار گستردهتر است و مخاطبانی را هم شامل میشود که هم هویتشان و هم نیتشان ناشناخته است.
اطلاعات و تصاویر همچون یک ویروس به صورت عمدی یا غیرعمدی در فضاهای مختلف اینترنتی دست به دست میشوند. فضاهایی که گاه ممکن است سلامتی و امنیت کودک را -هم در حال حاضر و هم در آینده- تحت تأثیر خود قرار دهند مخصوصا اگر این اطلاعات به شبکههای پدوفیل، ربایندگان کودکان و سایر جرایم مرتبط با کودکان راه پیدا کند. اما حتی اگر هم اطلاعات و تصاویر خصوصی کودکان به شبکههای آسیبرسان راه پیدا نکند، هیچ بزرگسالی حق و اجازه این را ندارد که این دادهها را در جایی به روزرسانی کند. یکی دیگر از آسیبهایی که ممکن است روان کودک را تحتالشعاع قرار دهد، مسخره و استهزا شدن و در معرض قضاوت قرار گرفتن از طریق همسالان کودک یا حتی برزگسالان است. آنها ممکن است کودک را با القاب و برچسبهایی نظیر اینستاگرامی، اینترنتی، شاخ مجازی و غیره صدا کنند که در آینده تأثیر شدید و منفی بر رشد آنها خواهد داشت و با آسیبهای روانی همراه خواهد بود. از همه مهمتر، ماندگاری اطلاعات و تصاویر در اینترنت و دست به دست شدن آنها بدون رضایت کودک این خطرات و آسیبها را دو چندان میکند.
طبق ماده ۱۶ کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، «نمیتوان بهصورت خودسرانه یا غیرقانونی در مسائل خصوصی، خانوادگی يا مكاتبات هيچ كودكی دخالت یا هتک حرمت کرد. قانون در چنین شرایط و در برابر اين گونه دخالتها و هتک حرمتها، کودک را مورد حمايت قرار میدهد.»
اما آیا این ماده در ایران هم پیگیری و اجرا میشود؟
حامد فرمند، فعال حقوق کودک و بنیانگذار مؤسسه کودکان زندانیان (COIPI) معتقد است رعایت چنین اصول و بندهایی از حقوق کودک، فاصله زیادی با واقعیت جاری در ایران و حتی جهان دارد:
«متأسفانه ما بسیار با بندهای اینچنینی فاصله داریم در حالی که پیماننامه حقوق کودک از دولتها میخواهد برای اجرایی شدن آنها اقدام کنند. در این مورد که شما به آن اشاره کردید این وظیفه دولتهاست که پیگیر باشند و مراقب کودک باشند و سازوکارهای مراقبت از کودک را فراهم کنند. در حال حاضر در زمان بررسی دورهای اجرای پیماننامه حقوق کودک توسط کشورها از سوی کمیته حقوق کودک سازمان ملل هستیم و اگر اشتباه نکنم از دو سه روز پیش این بررسیها در مورد کشورهای مختلف آغاز شده و جلسات در حال برگزاری است و بخشی از جلسات بهصورت آنلاین پخش میشود. تا جایی که من متوجه شدم قرار بود جلسات ایران هم در ماه اردیبهشت/ آوریل برگزار شود اما به نظر میرسد مهلت دریافت گزارش از سمت ایران را تمدید کردند و این جسله دیرتر برگزار خواهد شد.»
به گفته حامد فرمند هدف از این نشست که هر پنج سال یکبار صورت میگیرد بررسی عملکرد کشورها و ارائه گزارش است:
«یکی از مهمترین بخشها در این گزارشات این است که آنها چه اطمینانی میتوانند به خود، جامعه جهانی و فعالان و ناظران در خصوص اجرای قوانین بدهند. آیا این تغییرات عملی و اجرایی خواهد شد. ما آنچنان سازوکارهای عملی برای حمایت و مراقبت از حقوق کودکان چیدهایم، از جمله در رابطه با این بحث حفاظت از حریم خصوصی کودک و مراقبت از فضایی که کودکان باید برای خودشان داشته باشند و حتی امکان آن را نداریم ارزیابی کنیم آن سازوکارها چگونه در حال اجرایی شدن است. به عنوان مثال شاید بتوان اشاره کرد به پلیس سایبری که قرار است امنیت فضای مجازی را تأمین کند. یکی از وظایف این پلیس قاعدتا میتواند همین بحث حفاظت از حریم خصوصی کودک باشد که مراقب اینفلوئنسرها، بلاگرها و افراد پُر فالوئر دنیای مجازی باشد تا اینچنین حقوق کودک را به دفعات و عناوین مختلف نقض نکنند.»
این فعال حقوق کودک در ادامه ضمن اشاره به فقدان قانون معین در مورد حفاظت از حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی، توضیح میدهد که نه تعریف مشخصی از این موضوع در ایران وجود دارد و نه نمونه مشخصی مشاهده شده که دربرگیرنده چنین اقدامی باشد تا برای فعالان حقوق کودک این اطمینان حاصل شود که در آینده هم خواهند توانست به آن مراجعه کرده و کمک بخواهند.
حامد فرمند در ادامه به لزوم همکاری فعالان حقوق بشر و زنان با فعالان حوزه حقوق کودک اشاره میکند:
«امیدوارم فعالان حقوق بشر و زنان به فعالان حوزه کودک کمک کنند تا آنها بتوانند گزارشهای بیشتری از موارد نقض حقوق کودک در ایران تهیه کنند و آن را به نهادهای مختلف از جمله کمیته حقوق کودک سازمان ملل برسانند و از جنبههای مختلف خصوصا از بخش آموزش و نیازهای آموزشی برای ارتقای آگاهی و حساسیت جامعه در مقابل چنین اتفاقاتی استفاده کنند و بتوانند اهرم فشاری باشند تا در آینده ما کمتر شاهد چنین مسائلی در دنیای واقعی و مجازی باشیم.»
فضای مجازی، کودکان و آزارهای جنسی
در روزهای گذشته ویدئویی منتشر شد که پدربزرگی اندام جنسی دخترکی خردسال را چندین بار لمس میکرد و دستش را زیر پیراهن کودک میبرد. مادر کودک هم در حال تصویربرداری از این صحنه بود و در صفحهای میلیونی که به نام کودکانش ایجاد کرده آن را منتشر کرد. این فیلم خشم فعالان حوزه حقوق کودک را برانگیخت. از یکسو بحث کودک آزاری و سوءاستفاده جنسی از کودکان توسط افراد نزدیک خانواده مطرح شد و از سوی دیگر بحث اشتراکگذاری تصاویر کودکان توسط والدین.
اما چه تعداد از والدین به انواع مختلف سوءاستفاده و آزار کودکان در جامعه ایران واقفند و اطلاع دارند که بیشتر آزارها ممکن است از سوی آزارگران و سوءاستفادهگرانی در درون خانواده و حلقه امن دوستان کودک باشد؟ بنابراین ممکن است کودک در این باره به دلایلی همچون ترس از سرزنش، تهدید آزارگر، دروغگو خطاب شدن توسط بزرگسالان و حتی ترس از خراب شدن روابط و زندگی خانوادگی سکوت کند. همین رفتارها و حرفها، آزارهای جسمی، جنسی و کلامی هستند که در طولانی مدت آسیبهای جدی به پیکره کودکان میزنند.
در چنین شرایطی وقتی کودک از طرف بستگان یا افراد غریبه مورد هر درجه و نوع از آزار قرار میگیرد، این پرسش به میان میآید که خانواده و جامعه تا چه اندازه نسبت به آزارهای مرتبط با کودکان آگاه هستند؟
حامد فرمند، فعال حقوق کودک در پاسخ به این پرسش به زمانه میگوید:
«بسیاری از خانوادهها اعمالی را که در قبال کودکان انجام میدهند آزار نمیدانند. بنابراین نیاز مبرمی وجود دارد تا ما انواع آزار را شناخته و دیگران، خصوصا کودکان را در مورد آن آگاه کنیم. بالا بردن سطح آگاهی عمومی نیز در مورد شناخت بهتر حقوق کودک و آزارهایی که آنها را تهدید میکند بسیار حائز اهمیت است. بنا به تعریف سازمان جهانی بهداشت هر گونه بدرفتاری فیزیکی یا عاطفی، سوءاستفاده جنسی، غفلت یا رفتار همراه با بیتوجهی یا استثمار تجاری یا سایر انواع استثمار که منجر به آسیب واقعی یا احتمالی به سلامت، بقا، رشد یا کرامت کودک در زمینه روابط یا مسئولیت، اعتماد یا قدرت شود، کودکآزاری به حساب میآید.»
آزارهایی که کودکان در معرض آن قرار دارند به چند دسته تقسیم میشوند:
آزارهای جسمی: هر گونه آسیب رساندن غیرتصادفی به بدن کودک آزار جسمی است. این آزار میتواند در اثر ضربه محکم با دست یا جسمی مانند کمربند اتفاق بیفتد به خصوص هنگامیکه ضربهها باعث کبودی یا بریدگی شوند. شکلهای دیگر از خشونت جسمی عبارتند از: محکم تکان دادن، هل دادن، خفه کردن، گرفتن دردناک، پرتاب کردن اشیا به سمت کودک، لگد زدن و ....
آزارهای جنسی: هرگونه لمس و دست زدن غیرتصادفی به اعضای خصوصی بدن کودک آزار جنسی است. اندامهای خصوصی قسمتهایی هستند که توسط مایو یا لباسزیر پوشانده میشوند. این اندام پستانها، آلت تناسلی منتسب به زنان و مردان و باسن هستند. اگر فردی بزرگسال به اندام خصوصی کودک دست بزند یا به کودک بگوید که اندام او را لمس کند، خطا و جرم بزرگی مرتکب شده است و والدین باید نسبت به آن آگاه باشند. وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است فرد به کودک بگوید که این لمس کردن یک راز است و نباید به کسی بگوید و گاهی ممکن است به دلیل انواع ترس، کودک سکوت کند.
آزارهای جنسی خود به انواع مختلف تقسیم میشوند:
دیداری:
- دیده شدن کودکان توسط دیگران در حمام و توالت یا سایر موقعیتهای خصوصی
- نشان دادن اندامهای جنسی
شنیداری:
- شوخیها و جوکهای جنسی
- شنیدن صدای رابطه جنسی
لمسی:
- لمس اندامهای خصوصی کودک
- انجام انواع دخول
- لمس اندامهای جنسی بزرگسال توسط کودک
بهرهکشی جنسی:
- ازدواج زودهنگام
- استفاده از کودکان در پورنوگرافی
- اجبار به انجام حرکات جنسی
آزار کلامی: آزار دادن کودک با کلمات بد یا عصبانیت زیاد، توهین کلامی یا عاطفی، تحقیر یا مسخره کردن کودک است. همچنین وقتی کسی مدام بر سر کودک فریاد بزند، او را با القاب بد صدا بزند، تهدید کند که کودک را ترک میکند و ...، آزار کلامی محسوب میشود.
غفلت و بیتوجهی: اگر بزرگسالان امکانات اولیهای را که تمام کودکان به آنها نیاز دارند (غذا، لباس، تحصیلات و امنیت) برای کودک فراهم نکنند و همچنین هنگامی که والدین یا مراقبان به کودکان بیتوجهی کنند، برای مثال آنها را به حمام نبرند یا اگر بیمار بودند پرستاری نشوند، ازدواج کودکان، کار کودک و مواردی شبیه به اینها، تماما آزار هستند و پیامدهای بسیار سنگینی برای کودک و خانواده خواهند داشت. بنابراین کودک باید درباره این موارد صحبت کند تا بتواند برای خود و والدین و مراقبانش کمک بگیرد.
صحبت کردن در مورد این نوع مسائل به شجاعت زیادی نیاز دارد و گاهی اوقات کمی طول میکشد تا کودک قدرت کافی برای صحبت در مورد آزارها را به دست بیاورد. این هیچ اشکالی ندارد فقط باید به کودک این آگاهی داده شود که بازگو کردن روایتش از آنچه تجربه کرده به یک فرد امن مانند پدر و مادر، شجاعانهترین کاری است که میتواند انجام دهد و لازم است که او را تشویق کرد. زمانی که یک کودک برای ایمن و شاد ماندن و جلوگیری از مورد سوءاستفاده قرار گرفتن اقداماتی انجام میهد، احساس بسیار خوبی خواهد داشت.
در این راستا تنها والدین و مربیان نیستند که موظف به حمایت از کودکان هستند بلکه جامعه و برنامههای حمایتی فعالان حوزه کودک و قوانین محکم برای پشتیبانی از کودکان نیز بسیار نقش مهم ایفا میکنند. بعضا اتفاقات ناگوار برای کودکانی رخ میدهد که والدین و مراقبان آنان ناآگاه بودهاند یا سهلانگاری داشتهاند و اینجاست که جامعه باید نگرش ناآگاهانه مردم را نسبت به کودکان و رفتارهایی را که سبب کودکآزاری است، با روشهای مختلف و ابزارهایی که در اختیار دارد تغییر دهد و روشهای درست را جایگزین کند.
فعالان حقوق کودک برای ارتقای آگاهیهای ابتدایی در مورد مصادیق آزار میتوانند کارهای بسیاری انجام دهند همچون راه انداختن کمپینها و انواع دیگر فعالیتهای آموزشی در رسانهها مانند ساخت برنامههای تلویزیونی، فیلم و برنامههای زنده مخصوص کودکان با هدف تشویق نگرش مثبت نسبت به کودکان و پیشگیری و توقف سوءاستفاده و بهرهکشی از آنها به عناوین مختلف. بنابراین یک کمپین در رسانههای اجتماعی و ساختن برنامههای تلویزیونی با تمرکز بر آموزش، این پتانسیل را دارد که به طور موفقیتآمیزی به آموزش جامعه و پیشگیری از کودکآزاری، بیتوجهی و خشونت کمک کند.
به دلیل اینکه کودک آسیبپذیر است و مکانیزمهای قدرت در آزار و سوءاستفاده از او جریان دارد، بنابراین هیچ جای امن و مطمئنی برای کودک وجود ندارد و باید حتی در خانه خود از کودک مراقبت ویژهای داشته باشیم با توانمندسازی، آگاهسازی و قوانین سفت و سخت و پیگیر.
این موضوع اما در قوانین جمهوری اسلامی غیر از این تصور شده است به این معنا که محیط خانه و خانواده محیط امن و مقدس تلقی میشود.
در رفت و برگشتهای مکرر قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در آخرین سالی که این قانون برای تصویب شدن پیش میرفت، شورای نگهبان عمده (تغییرات غیر از بخشهایی که خود قانونگذاران انجامش داده بودند،) روی همین موضوع بود؛ یعنی نگهداشتن حرمت خانواده. بخشی که تمهیدات خانواده را لحاظ میکرد مقداری کاهش دادند و این امکان را برای پیگیریهای بیشتر گرفتند.
سوال اینجاست در چنین شرایطی چه میتوان کرد و قوانین ما در این باره چه میگوید/ حامد فرمند میگوید:
«درباره بحث فضای مجازی ما قانون دقیقی نداریم و تنها یک ماده از پنجاه ماده قانونی وجود دارد که به موضوع انتشار تصویر کودکان میپردازد و آن هم تصویر کودکانی است که آسیب دیدهاند و احیانا مورد تعرض و آزار قرار گرفتهاند و البته بهدرستی هم مطرح است که انتشار تصویر کودکان و انگشتنما کردن آنها، نقض کرامت انسانی آنها مورد توجه قانونگزاران قرار گرفته است. به هرحال این موضوع را در کنار مجموع قوانین دیگر که میگذاریم این قانون به نوعی یک قانون حامیانه محسوب نمیشود و البته در این زمینهها هم کمک جدی نمیتواند بکند.»
حامد فرمند در ادامه توضیح داد که مشکل اصلی در ایران پیرامون نقض حقوق کودکان به قوانین اشتباه، نگاه مردسالارانه و غیرکودک محور بازمیگردد:
«بهاین معنی که مساله کودک اهمیتی ندارد و مساله خانواده و بیشتر مرد حفاظت میشود. این موضوع باعث میشود که باوجود اینکه قانون جدید "حمایت از کودکان و نوجوانان" که یک سال و نیم پیش توسط دولت قبلی تصویب و برای اجرا ابلاغ شد، اگرچه که تعریف نسبتا روشنی از شکلهای مختلف کودکآزاری دارد و معتقد است کودک در مقطعی با دست کشیدن به اندامش آزار را تجربه میکند، اما حداقل به تجربه و در عمل گمان میکنیم که با این قانون خانوادهها و بهخصوص مردها میتوانند از زیر بار مجازات شانه خالی کنند. متاسفانه حتی در موارد شدیدتر و حادتر که عمل تجاوز و حتی قتل اتفاق میافتد ناکارآمدی قانون را شاهد بودهایم، چه رسد به این موارد که متاسفانه قانون در عمل و اجرا کارآیی کافی و کامل ندارد، اما این مساله معنای آن استفاده نکردن از این قانون در شرایط فعلی و دست روی دست گذاشتن نیست.»
حامد فرمند ابراز امیدواری میکند حقوقدانان و وکلایی که به نوعی در پروندههای مربوط به کودکان درگیر هستند، وارد عمل شوند تا بتوان از جنبههای مختلف به دولت فشار آورد و آنها وادار کرد مقداری امکان حمایت از کودکان را بالاتر ببرند.
نکته پایانی بحث مسئولیت اجتماعی/شهروندی جامعه در قبال نقض حقوق کودک به صورت کلی است. حامد فرمند ضمن اشاره اهمیت نقش جامعه به زمانه میگوید خانواده نیز باید حداقلی از هوشیاری نسبت به اهمیت حقوق کودک داشته باشد:
«بخشی از این موضوع برمیگردد به اینکه درباره اینکه انواع کودک آزاری چیست، نقض حقوق کودکان در فضای مجازی چیست آموزش بدهیم و آموزش ببینیم و بین مسئولیتها و حوزه اختیارات والدین، حریم خصوصی کودکان و حمایت از حقوق آنها تفکیک قایل بشویم، اما درباره بخشی که به جامعه برمیگردد امیدوارم در شرایطی قرار بگیریم که هزینه برای چنین اقدامات و فعالیتهایی از هر دو جنبهاش، یعنی بخش عملی در دنیای واقعی و بخش انتشار و با افتخار پخش کردن و پاسخگو نبودن در قبالش، تغییر پیدا بکند. بالا بردن هزینه به این معنی که افراد بیشتری با دیدن چنین تصاویری به یک سری اقدامات عملی قابل انجام دست بزنند، مثلا گزارش دادن چنین صفحاتی، بازنشر نکردن تصاویر و آنفالو کردن و بلاک کردن آنها .... این موارد از جمله هزینههایی است که صاحبان چنین صفحاتی میپردازند، چرا که فالو و لایک کردن همان حمایتی است که افراد به این صفحات میدهند که بار مالی هم در پی دارد.»
نظرها
بهمن
عالی و بینقص کاش بیشتر از اینا به این موضوعات کودکان بپردازید