وحشت هستهای: سه باری که قدرتها در آستانه آغاز جنگ اتمی بودند
نیمه دوم قرن بیستم دربردارنده لحظاتی از اشتباههای محاسباتی یا تصادف محض بود که هراس از جنگ اتمی را در جهان گستراندند. مروری بر سه نمونه از آنها درحالیکه پوتین دستور آمادهباش تسلیحات اتمی روسیه را داده است.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه ۲۴ فوریه دستور آغاز حمله نظامی به اوکراین را صادر کرد. حامیان غربی اوکراین کارزاری از تحریمها علیه روسیه آغاز کردند و کشورهای عضو پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) نیروهایشان در شرق اروپا را افزایش دادند. غرب همچنین وعده ارسال تجهیزات نظامی به اوکراین را داده است.
در این شرایط بود که پوتین یکشنبه ۲۷ فوریه به وزارت دفاع این کشور دستور داد تا سلاحهای هستهای روسیه را در حالت آمادهباش قرار دهد. پیشتر نیز سخنان او در آغاز جنگ ــ «هر کس تلاش کند در کار ما مداخله کند، یا تهدیدی برای کشور و مردم ما بیافریند، باید بداند که پاسخ روسیه فوری خواهد بود و شما را به عواقبی دچار خواهد کرد که هرگز در تاریختان تجربه نکرده اید» ــ نوعی تهدید هستهای تلویحی تعبیر شده بود.
آخرین بار که هراس از احتمال بعید جنگ اتمی به وجود آمد، همآوردطلبی هستهای دونالد ترامپ و کیم جونگــاون در ۲۰۱۷ بود. اما جنگ پیچیده در اوکراین شرایط تهدیدآمیزتری از جنگ لفظی ــ نمایشی ۲۰۱۷ به وجود آورده است؛ به ویژه آنکه مسأله تنش هستهای ایران و ایالات متحده هم صحنه دیگری از بحرانهای ژئوپولیتیک معاصر را اشغال کرده.
نیمه دوم قرن بیستم نیز دربردارنده لحظاتی بود که هراس از جنگ اتمی را در جهان گستراندند و به جنبشهای ضد تسلیحات اتمی و ضدجنگ در کشورهای بسیاری انجامیدند. تمام این لحظهها که «اشتباههای محاسباتی» یا تصادف محض هستند، میتوانستند جنگی ویرانگر و هولناک را آغاز کنند. اکنون نیز اشتباههای محاسباتی میتوانند جنگ در اوکراین را به جنگی بسیار بزرگتر و خطرناکتر بدل کنند. در ادامه مروری میکنیم بر نمونههایی از این لحظهها.
یک. وقتی یلتسین دکمه را فشار نداد
سال ۱۹۹۵ و پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، یکی از خطرناکترین لحظههای اتمی رقم خورد. سیستم هشدارسریع پدافند هوایی روسیه، راکت تحقیقاتی نروژ را با موشک شلیکشده از یک زیردریایی اتمی ایالات متحده در سواحل نروژ اشتباه گرفت.
این اشتباه سبب شد که روسیه برای حمله هستهای آماده شود. چمدان اتمی برای دادن فرمان شلیک به نزد بوریس یلتسین رئیسجمهوری برده شد اما یلتسین در لحظه آخر از حمله تلافیجویانه صرف نظر کرد.
دو. جنگندههای اتمی آمریکا روی سیبری پرواز کردند
در جریان بحران موشکی کوبا، دو ابرقدرت وقت بیش از همه به جنگ اتمی نزدیک شدند.
در ۲۷ اکتبر ۱۹۶۲ معروف به «شنبه سیاه» بحران به اوج خود رسید. آن روز کشتیهای آمریکایی یک زیردریایی روسیه مسلح به اژدر اتمی را با بمبهای دریایی هدف قرار گرفتند.
زیردریایی روسیه تصمیم به تلافی گرفت. مسأله استفاده از اژدر اتمی در کار بود اما واسیلی آرخیپوف، یکی از سه فرمانده زیردریایی که باید دراینباره تصمیم میگرفتند، با حمله اتمی مخالفت کرد و این اتفاق نیفتاد.
همانروز یک هواپیمای جاسوسی آمریکا به اشتباه وارد آسمان شوروی در سیبری شد و به افزایش شدید تنشها انجامید. شوروی جنگندههای خود را برای ساقط کردن هواپیما اعزام کرد و ایالات متحده نیز در واکنش جنگندههای مسلح به بمب اتمی را برای اسکورت هواپیمای جاسوسیاش فرستاد. در نهایت، این روز پرتنش بدون درگیری اتمی خاتمه یافت.
سه. ژنرال آمریکایی قبل از استفاده از بمب اتم اخراج شد
داگلاس مکآرتور، فرمانده آمریکایی در نظر داشت ۱۹۵۱ در جریان جنگ کره از بمب اتمی استفاده کند. اما پیش از آنکه موفق به انجام این کار شود، هری ترومن رئیسجمهوری ایالات متحده او را از کار برکنار کرد.
با ورود چین به جنگ کره، ارتش آمریکا شکستهای سنگینی متحمل شد و مکآرتور به دنبال آن بود که با به گفته او «دسیسهپردازهای کمونیست» چین وارد جنگی تمامعیار شود. هراس از جنگ جهانی سوم بالا گرفته بود چرا که شوروی و چین ۱۹۵۰ توافقی دفاعی امضا کرده بودند. ترومن اما سیاست «اول اروپا» را پیش گرفته بود و طرح صلحی مدنظر داشت و در نهایت مکآرتور را برکنار کرد.
نظرها
نظری وجود ندارد.