وبینار زمانه:
زنکشی _ بررسی ریشهها با توجه ویژه به قواعد شرعی
وبیناری با حضور دو نواندیش دینی، صدیقه وسمقی و حسن یوسفی اشکوری
قتل فجیع مُنا حیدری دوباره به بحث زمینه و علتهای زنکشی دامن زد. در این بحثها مدام به نقش قانونهای مبتنی بر شرع در سوق به جنایت و نگران نبودن از عقوبت اشاره میشود.
با توجه به این موضوع از دو چهره جریان نواندیشی دینی ، صدیقه وسمقی، نویسنده و اسلامپژوه و حسن یوسفی اشکوری، نویسنده و دینپژوه، که موضوع قوانین شرع را میشناسند و هر دو به دلیل مواضع انتقادیشان به زندان نظام ولایی هم افتادهاند، دعوت کردیم در این وبینار شرکت کنند.
صدیقه وسمقی در این وبینار بحث خود را زیر این عنوان پیش میبرد: «تخفیف مجازات، مشوقی برای ارتکاب جنایت». به نظر او:
«تخفیف مجازات شوهری که همسر خود را به دلیل خیانت می کشد، هیچ توجیه قرآنی، روایی و حتی فقهی ندارد. این تخفیف مجازات غیر اخلاقی و غیرانسانی فقط یک مشوق قانونی برای ارتکاب جنایت محسوب می شود.»
حسن یوسفی اشکوری خطوط کلی نظرش را این گونه بیان میکند:
«زنکشی و دخترکشی تحت عناوین مختلف و به انگیزههای متنوع همواره در تاریخ بشر وجود داشته و دارد. هم اکنون در کشورهای شرقی و به طور خاص اسلامی در خاورمیانه زنکشی با عنوان قتلهای ناموسی و در واقع ذیل «غیرت» بیش از جاهای دیگر است. اما در ریشهیابیهای آن میتوان گفت عوامل مختلف روانشناختی، فرهنگی، اجتماعی، طبقاتی و مذهبی نقش فائقه داشته و دارند. به لحاظ روششناسی، اگر عینیت را در سائقههای فرهنگی و اجتماعی بستر ذهنیت بدانیم و از این رو تاریخی به رخدادها نگاه شود، نظامات اجتماعی و طبقاتی نقش مهمتر و مؤثرتری در چنین رخدادهایی دارند.
اما در سلسله عوامل ذهنی و فرهنگی و آن هم در بستر واقعیتهای اجتماعی، در جوامع مذهبی و در خاورمیانه مسلمان، خوانشی از متون و منابع اسلامی (قرآن، سنت و سیره، فقه، تاریخ و . . .) در تحریک و ترغیب مردان و گاه نیز زنان در زن کشی و دختر کشی و به اصطلاح قتلهای ناموسی اثرگذار بوده و هست. در ایران به طور خاص، افزون بر این عوامل عام، تقنین غلط و مستقیم و غیر مستقیم تشویق کننده از جمله رسوخ برخی از قواعد شرعی – فقهی دوران استیلای نظام عربی و قبایلی مادون مدرن در قوانین موضوعه جاری، مزید بر علت شده است. قوای رسمی و غیر رسمی حاکم بر کشور نیز که خود را منبعث از شریعت میداند و مشروعیت پنهان خود را از شرع میگیرد، نیز در عمل گریزی ندارد که یا مروج چنان احکام و قواعدی باشد و یا در صورت مخالفت نظری توان و جرأت مخالفت علنی و عملی را ندارد و در هرحال عزم لازم برای اصلاح قوانین و سنتهای غلط و حتی آشکارا فاجعه بار کمتر دیده می شود.»
نظرها
ع.ک
نتیجه محتوم رجعت به عصر پیش از مشروطیت / محمد محبی *** اعوجاج و کلافگی باشندگان رنگارنگ جریان روشنفکری اخته ایرانی، اعم از باشندگان مذهبی و غیرمذهبی و ضدمذهبی، ریشه در طغیان این جریان علیه مشروطیت ایران دارد. تجربه چهار دهه اخیر نشان میدهد که سرچشمه و علتالعلل اغلب بحرانها در این سرزمین همان شورش و طغیان نابخردانه است. در ایران تنها یک زمین سفت وجود دارد و آن زمین مشروطیت است. و از آنجا که اغلب سردمداران جریان روشنفکری ایرانی بیش از هفت دهه است که هویت خود را بر شورش علیه مشروطیت قرار دادهاند بنابراین نمیتوانند در یک زمین سفت بایستند. چون اگر بایستند هویت وجودی خود را از دست میدهند. بعد از وقوع جنایت هولناک قتل یک کودکهمسر ۱۷ ساله و بریدن سر او گرداندن سر دور شهر توسط شوهرش، آقای محقق داماد در یادداشتی تحت عنوان «دریغا اخلاق، دریغا اجتهاد» در روزنامه اطلاعات، بار دیگر اغتشاش فکری خود را به نمایش گذاشت.