محرومیتزایی به جای محرومیتزدایی: زخم این سیاست بر پیکر کودکان
۱۲ ژوئن روز جهانی کودکان کار است، روزی با پیام لزوم محرومیتزدایی برای مقابله با اجبار کودکان به کار. حکومت ولایی اما حکومت گسترش محرومیت است. فقر، کودکان را از خانه و مدرسه به خیابان پرتاب میکند و به کارهای سخت وا میدارد.
به آنها به چشم انسان نگاه نمیشود. هر کدام از آنها یک سرباز در خدمت استبداد ولایی است، سربازی که قرار است از همان سن کودکی به فرماندهاش سلام نظامی کند. این جدید نیست. از دهه ۶۰ و روزگار جنگ ایران و عراق آغاز شده است، از داستان کودکانی که به عنوان مینروب استفاده میشدند تا کودکانی که به عنوان سد انسانی جلوی پیشروی تانکهای دشمن را میگرفتند. کودکان نه سرنوشتسازان آینده سرزمین ایران، بلکه ابزار دست دستگاه سرکوب شدهاند. در این دور باطل، روزگار چرخیده و اقتصاد تحلیل رفته و بخش بزرگی از کودکان به خیابان پرت شدهاند تا کار کنند و نان درآورند.
بخشی ناخواسته عامل فروش مواد مخدر میشوند، یا سوژه خدمات جنسی. عمدتا در مشاغل سخت کار میکنند یا به دستفروشی مشغولاند. به آنان تعرض میشود، در حالی که حمایتی ندارند.
عده کثیری مدارک هویتی ندارند. از تحصیل و بهداشت و درمان محروماند.
برخی جیببری و دزدیهای کوچک یادگرفتهاند. گدایی میکنند؛ با آویزان شدن از خودروها و پاک کردن ناخواسته شیشه به زور از رانندهها پول میگیرند.
مدام تحقیر میشوند؛ گاهی کتک میخورند. چرخه بغض و کین شکل میگیرد و مردم عادی که سالها پیش از سر دلسوزی به بسیاری از این کودکان خدمات میدادند، گاه از آنها دوری میکنند.
شکاف عمیقتر از پیش شده و بهبود و اصلاح این چرخه، در سطح سازمانهای مردمنهاد امکانپذیر نیست؛ کنترل وضعیت در حیطه اختیارات و تواناییها و خدمات اجتماعی دولتهاست. اما این کار در اولویت دستگاه حاکم نیست. خود دستگاه تشدید کننده وخامت وضعیت است.
فقر آمار درباره کودکان کار هم مانند دیگر حوزههای اقتصادی-اجتماعی امکان تحلیل به نسبت دقیق وضعیت و سمت و سوی روندها را ناممکن میکند. پس میماند روش مشاهده، تا دریافت بر کودکان کار چه میگذرد.
گاهی پژوهشهایی صورت میگیرد که در خور اعتنا هستند و گوشههایی از واقعیت را آشکار میکنند. همزمان با «روز جهانی مبارزه با کار کودکان» خبرگزاری ایسنا گزارشی تازه از آمارهای جراحت روانی کودکان کار در ایران منتشر کرده است. بر اساس این گزارش تکاندهنده پژوهشی در سال ۱۳۹۶ با جامعه آماری ۸۵۰ کودک خیابانی در ۶ استان کشور انجام شده که نشان میدهد:
- ۲۲,۷ درصد از کودکان خیابانی با سرما یا گرمای شدید روبهرو بودهاند.
- ۲۰,۷ درصد گرسنگی را تجربه میکنند و سه درصد هم جایی برای خواب نداشتهاند.
- ۲۱ درصد کودکان کار و خیابان از سوی برخی مردم مورد «توهین و کتک» قرار گرفتهاند.
- ۱۵,۴ درصد کودکان خیابان از سوی ماموران مورد توهین و کتک قرار گرفتهاند.
- ۱,۶ درصد از آنها مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند.
- ۱۳,۸ درصد از کودکان خیابانی تجربه تصادف با ماشین را داشتهاند.
- · ۳ درصد از کودکان جایی برای خواب نداشتهاند
- گرایش به تشکیل باندحداقل برای کودکان دستفروش بسیار کم بوده و اگر هم به شکل گروهی کار کنند معمولا گروههای آنها خانوادگی یا به شکل همسایگی است.
سیمای فقر کودکانه
پیمایش خانوارهای تهرانی نشان داده است که بیشتر محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی کودکان فقیر انعکاس محرومیت خانوادگی آنهاست. این پیمایش و بررسیهای دیگر نشان میدهند که فقر کودکان در ایران به این چهار عامل اصلی برمیگردند:
الف • رشد اقتصادی پایین و نابرابری در توزیع درآمد: رشد اقتصادی منفی و نزدیک به صفر در سالهای طولانی، به همراه افزایش افسار گسیخته تورم و رشد نرخ بیکاری، منجر به افزایش فقر و کاهش رفاه میشود. شاخصی با عنوان شاخص فلاکت وضعیت رفاه را آشکارا نشان میدهد؛ بیستم فروردین ماه ۱۴۰۱ شاخص فلاکت ایران اعلام شد: ۴۹,۶. این رقم فاحشترین رقم در یازده سال گذشته است. نرخ شاخص فلاکت در تابستان ۱۴۰۰ رکوردشکن بوده است: ۵۵,۴.
شاخص فلاکت در بیست استان ایران از میانگین کشوری فراتر رفته و دستکم هشت استان ایران از نظر فلاکت در محدودهی بالای ۶۰ درصد جای گرفتهاند. پایینترین شاخص فلاکت در سال پایانی قرن مربوط به استان تهران و بالاترین هم مربوط به استان آذربایجان غربی است.
ب • سلامت کودکان: بهبود سلامت کودکان به کیفیت خدمات بهداشتی سلامت و و دسترسی آنها به این خدمات وابسته است. بودجه روشنی برای حمایتهای اجتماعی از کودکان کار و خیابانی اختصاص داده نمیشود. نتیجه چیست؟ به جز مواردی که پیشتر به آنها اشاره شد، گسترش بیماریهای مادرزادی، پراکنده شدن بیماریهای واگیر و افزایش هزینههای سلامت اجتماعی و بیماریهای روحی که در ادامه خود میتواند منجر به آسیب اجتماعی شود.
ج • فرسایش خانوار: گسترش اعتیاد، طلاق، از هم پاشیدن بنیان خانواده، افسردگی، کاهش امید به زندگی، کاهش عزت نفس و... محصول محرومیتهای مالیست که خود باعث بروز جرم و بزه در محیط کودکانه میشود.
د • عوامل جمعیتی: افزایش بیکاری، فقر و معضلات اجتماعی نه تنها به افرادی که مستقیم با آنها در ارتباطند صدمه میزند که با ایجاد حس ناامنی زندگی همه اقشار جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
به دلیل فقدان دادههای آماری، مطالعات کمّی انجام شده درباره فقر کودکانه بسیار نادر است. زمانه پیشتر در گزارشی درباره کودکان کار، آمارهای زیر را منتشر کرده است:
- سال ۱۳۸۵؛ مرکز آمار (به استناد نتایج سرشماری ۵ ساله)؛ حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار کودک در ایران شاغل بودند.
- سال ۱۳۹۰؛ مرکز تحقیقات ایدز (مطالعه بر کودکان کار شهر تهران)؛ پانزده درصد کودکان، مصرفکننده مواد مخدر بودند.
- سال ۱۳۹۰؛ مرکز تحقیقات ایدز (مطالعه بر کودکان کار شهر تهران)؛ دو تا پنج درصد از کودکان، آلوده به ویروس اچ آی وی (ایدز) بودند.
- سال ۱۳۹۱؛ سازمان بهزیستی کشور؛ ۶ درصد کودکان کار (مورد مطالعه بهزیستی)، سابقه مصرف مواد مخدر داشتند.
- سال ۱۳۹۱؛ دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی (مطالعه بر کودکان کار شهر تهران)؛ ۲۵.۶ درصد کودکان، سابقه مصرف سیگار، الکل یا موادمخدر داشتند.
- سال ۱۳۹۲؛ سازمان بهزیستی؛ ۳۴ درصد از کودکان کار، در گروه سنی ۶ تا ۱۱ سال بودند؛ ۳۴.۸ درصد در گروه سنی ۱۲ تا ۱۴ سال و ۲۲ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال بودهاند.
- سال ۱۳۹۴؛ مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون؛ ۳۳۹ هزار کودک ۱۰ تا ۱۷ ساله، شاغل بودهاند و ۷۷ هزار کودک، در جست وجوی کار بودهاند.
- سال ۱۳۹۶؛ مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون: ۴۱۱ هزار کودک، شاغل بودهاند و ۸۹ هزار کودک در جست و جوی کار.
- سال ۱۳۹۷؛ گزارش خانه ملت: در تهران به ازای هر ۵۳۰ تَن جمعیت، یک کودک کار وجود داشته است؛ این آمار در همین سال در تبریز به ازای هر شانزده هزار تَن جمعیت یک کودک کاروجود داشته است.
- سال ۱۳۹۷؛ گزارش خانه ملت؛ در کرمان هزار و ۶۳ کودک خیابانی شناسایی شدهاند.
- سال ۱۳۹۸؛ خبرگزاری ایرنا: پیروز حناچی؛ شهردار تهران: براساس دادههای مرکز مطالعات راهبردی وزارت کار از حدود ۹ میلیون کودک ۱۰ تا ۱۷ سال، ۴۰۹ هزار کودک فعال در عرصه کار یا در جستجوی کار در کشور شناسایی شدهاند.
- سال ۱۴۰۰ فروردین؛ سیمای جمهوری اسلامی: محمود علیگو رئیس اورژانس اجتماعی کشور: جمعیت کودکان کار در خیابان، قابل شمارش نیست و براساس آمار بهزیستی در سال ۹۶ حدود ۱۴ هزار کودک کار و خیابان در کل کشور تخمین زده شده بود. در تهران حدود ۴ هزار کودک زبالهگرد وجود دارد.
- سال ۱۴۰۰ اسفند؛ سیمای جمهوری اسلامی: سعید آرام، مدیر بهزیستی شهر تهران: درآمد روزانه یک کودک کار در شهر تهران ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است و ۸۲ درصد زبالهگردان اتباع أفغانستان هستند.
- سال ۱۴۰۰ آذر؛ تهران پرس: بیست هزار کودک کار در پایتخت وجود دارد.
- سال ۱۴۰۰ آذر؛ خبرگزاری میزان: مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری ایران: بیش از هفت میلیون کودک کار در ایران وجود دارد.
حسین راغفر، اقتصاددان، و همکارانش در سال ۱۳۸۷ با مطالعه بر فقر کودکان نشان داده بودند که بيشترين نرخ فقر کودکان در منطقه ۱۹ تهران و كمترين آن در منطقه ۳ وجود داشته است. نرخ فقر كودكان در خانوارهای دارای سرپرست فاقد تحصيلات عالی و شغل غيررسمی بيشتر است. بيشترين نرخ فقر كودكان مربوط به خانوارهای دارای سرپرست زن و فاقد تحصيلات و شغل غيررسمی است.
کودکان نخستین قربانیان خشونت سیاست محرومیتزا هستند. امیدی برای آیندهسازان ایران در دیدرس نیست. آنها هم در کشتی اقتصاد ایران غرق میشوند.
نظرها
فرد
خب الان اینها را گفتید من هم دردم زیاد ، کارمند دولت هم نیستم از دولتم خوشم نمیاد. بگید چیکار کنیم؟ پول بدهیم که دست اینها نمی رسته می رسه دست اون مافیا بی شرفی که اینها را به کار گرفته، پول ندیم کتک می خورند. یکی راهکار بگه من به عنوان شهروند چه کار کنم؟